بعثت در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←امنیت و عدالت اجتماعی
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
{{متن قرآن|وَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مَا أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و دلهای آنان را با هم پیوستگی داد؛ اگر همه آنچه را در زمین است میبخشیدی میان دلهای آنها پیوستگی نمیدادی اما خداوند ایشان را با هم پیوستگی داد؛ بیگمان او پیروزمندی فرزانه است» سوره انفال، آیه ۶۳.</ref>. | {{متن قرآن|وَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مَا أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و دلهای آنان را با هم پیوستگی داد؛ اگر همه آنچه را در زمین است میبخشیدی میان دلهای آنها پیوستگی نمیدادی اما خداوند ایشان را با هم پیوستگی داد؛ بیگمان او پیروزمندی فرزانه است» سوره انفال، آیه ۶۳.</ref>. | ||
به [[راستی]]، چه چیز جز سرسپردگی در برابر [[احکام الهی]] و تحقق [[حکومت اسلامی]] میتوانست جنگهای یکصد و بیست ساله<ref>مجمع البیان، ج۱-۲، ص۶۱۳.</ref> دو [[قبیله]] بزرگ [[اوس و خزرج]] را به پایان رساند؛ کسانی که شب و [[روز]] در حال آماده باش نظامی بودند<ref>بحار الانوار، ج۱۹، ص۸.</ref> و کینههای دیرینه را به [[فرزندان]] خود منتقل مینمودند؟ بر اساس منابع تاریخی، برخی دانایان این دو قبیله، که از آن همه [[قتل]] و [[غارت]] و | به [[راستی]]، چه چیز جز سرسپردگی در برابر [[احکام الهی]] و تحقق [[حکومت اسلامی]] میتوانست جنگهای یکصد و بیست ساله<ref>مجمع البیان، ج۱-۲، ص۶۱۳.</ref> دو [[قبیله]] بزرگ [[اوس و خزرج]] را به پایان رساند؛ کسانی که شب و [[روز]] در حال آماده باش نظامی بودند<ref>بحار الانوار، ج۱۹، ص۸.</ref> و کینههای دیرینه را به [[فرزندان]] خود منتقل مینمودند؟ بر اساس منابع تاریخی، برخی دانایان این دو قبیله، که از آن همه [[قتل]] و [[غارت]] و ناامنی به ستوه آمده بودند، پس از آشنایی با دعوت پیامبر اسلام{{صل}}، دوای درد خود را در [[پیروی]] از [[احکام]] او یافتند. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز در نخستین [[ملاقات]] با دو تن از بزرگان [[قبیله خزرج]]، اصول [[دعوت]] خویش را پس از اقرار به توحید [[الهی]] و [[نبوت]] [[پیامبر]]، با قرائت آیاتی از [[قرآن کریم]]، چنین بیان فرمود<ref>بحار الانوار، ج۱۹، ص۸-۱۰؛ الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ج۲، ص۱۹۳-۱۹۴.</ref>: {{متن قرآن|قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلَّا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ * وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ}}<ref>«بگو: بیایید تا آنچه را خداوند بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک او نگیرید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از ناداری نکشید؛ ما به شما و آنان روزی میرسانیم؛ و زشتکاریهای آشکار و پنهان نزدیک نشوید و آن کس را که خداوند (کشتن او را) حرام کرده است جز به حق مکشید؛ این است آنچه شما را به آن سفارش کرده است باشد که خرد ورزید * و به مال یتیم نزدیک نشوید جز به گونهای که (برای یتیم) نیکوتر است تا به برنایی خود برسد و پیمانه و ترازو را با دادگری، تمام بپیمایید؛ ما بر کسی جز (برابر با) توانش تکلیف نمیکنیم؛ و چون سخن میگویید با دادگری بگویید هر چند (درباره) خویشاوند باشد؛ و به پیمان با خداوند وفا کنید؛ این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پند گیرید» سوره انعام، آیه ۱۵۱-۱۵۲.</ref>. | ||
پس از [[هجرت پیامبر به مدینه]] نیز جنگهایی فراوان میان [[مسلمانان]] و [[مشرکان]] در گرفت؛ اما این کجا و آن کجا. این [[جنگها]] همه در راه [[حق]] و برای دستیابی به اهداف متعالی بود و آن جنگها برخاسته از عصبیتهای [[جاهلی]] و در [[دفاع]] از حسب و نسب قبیلگی. این در راه اجرای [[حکم خدا]] و [[پیروی]] از فرستاده او بود و آن [[جنگها]] به [[پیروی]] از [[خواهشهای نفسانی]] و انگیزههای [[شیطانی]] به تعبیر [[امام علی]]{{ع}}، [[صحابه پیامبر اکرم]]{{صل}} هنگامی که به [[جهاد]] میرفتند، بصیرتها و اندیشههای روشن خود را بر روی شمشیرها حمل میکردند و انگیزه بلند [[الهی]] خود را در این مسیر به خوبی میدانستند: {{متن حدیث|وَ حَمَلُوا بَصَائِرَهُمْ عَلَى أَسْيَافِهِمْ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۵۰، ص۱۴۶.</ref>. | پس از [[هجرت پیامبر به مدینه]] نیز جنگهایی فراوان میان [[مسلمانان]] و [[مشرکان]] در گرفت؛ اما این کجا و آن کجا. این [[جنگها]] همه در راه [[حق]] و برای دستیابی به اهداف متعالی بود و آن جنگها برخاسته از عصبیتهای [[جاهلی]] و در [[دفاع]] از حسب و نسب قبیلگی. این در راه اجرای [[حکم خدا]] و [[پیروی]] از فرستاده او بود و آن [[جنگها]] به [[پیروی]] از [[خواهشهای نفسانی]] و انگیزههای [[شیطانی]] به تعبیر [[امام علی]]{{ع}}، [[صحابه پیامبر اکرم]]{{صل}} هنگامی که به [[جهاد]] میرفتند، بصیرتها و اندیشههای روشن خود را بر روی شمشیرها حمل میکردند و انگیزه بلند [[الهی]] خود را در این مسیر به خوبی میدانستند: {{متن حدیث|وَ حَمَلُوا بَصَائِرَهُمْ عَلَى أَسْيَافِهِمْ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۵۰، ص۱۴۶.</ref>. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
[[پیامبر اکرم]]{{صل}} بارها در گفتار و [[کردار]] خویش، تعصبات قبیلهای را بیارزش میخواند و با تأکید بر یکسانی نژادهای بشری، [[مدینه]] فاضلهای ترسیم میکند که در آن نه تنها افراد دو [[قبیله]]، بلکه [[عرب]] و [[عجم]] نیز جز در [[سایه]] [[تقوا]] بر یکدیگر برتری ندارند؛ چنانکه در خطبۀ [[حجة الوداع]] میفرماید: ای [[مردم]]، به [[درستی]] که [[پروردگار]] شما یکی است و همگی از آدمید و [[آدم]] از خاک. نزد [[خدا]] آن کس گرامیتر است که پرهیزگارتر است. پس عرب نمیتواند بر [[غیر عرب]] دعوی برتری کند، جز به تقوای الهی<ref>ابن شعبه حرانی، حسن، تحف العقول عن آل الرسول، ص۳۴؛ بحار الانوار، ج۷۳، ص۳۵۰؛ تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۱۰.</ref>. | [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بارها در گفتار و [[کردار]] خویش، تعصبات قبیلهای را بیارزش میخواند و با تأکید بر یکسانی نژادهای بشری، [[مدینه]] فاضلهای ترسیم میکند که در آن نه تنها افراد دو [[قبیله]]، بلکه [[عرب]] و [[عجم]] نیز جز در [[سایه]] [[تقوا]] بر یکدیگر برتری ندارند؛ چنانکه در خطبۀ [[حجة الوداع]] میفرماید: ای [[مردم]]، به [[درستی]] که [[پروردگار]] شما یکی است و همگی از آدمید و [[آدم]] از خاک. نزد [[خدا]] آن کس گرامیتر است که پرهیزگارتر است. پس عرب نمیتواند بر [[غیر عرب]] دعوی برتری کند، جز به تقوای الهی<ref>ابن شعبه حرانی، حسن، تحف العقول عن آل الرسول، ص۳۴؛ بحار الانوار، ج۷۳، ص۳۵۰؛ تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۱۰.</ref>. | ||
بدینسان، [[امیرمؤمنان]]{{ع}}، مردم را از بازگشت به [[سنتهای جاهلی]] برحذر میدارد و تنها، [[اخلاق پسندیده]] را شایسته [[تعصب]] میشمارد و از آنان میخواهد که [[نعمت]] [[وحدت]] را که در [[سایه]] [[حکومت اسلامی]] به دست آوردهاند ـ پاس بدارند و با [[فرقهگرایی]] و تعصب بیجا، وحدت [[جامعه اسلامی]] را - که [[میراث]] [[پیامبر گرامی]] است ـ از کف ندهند. هان بترسید! بترسید از [[پیروی]] مهتران و بزرگانتان که به گوهر خود نازیدند و نژاد خویش را [[برتر]] دیدند.... پس اگر به ناچار تعصب ورزیدن باید، در چیزی تعصب ورزید که شاید: در خویهای [[نیک]] و گزیده و کردارهای پسندیده ... شما رشته [[فرمانبرداری]] را از گردن گشادید و به داوریهای [[دوران جاهلیت]] [[رضا]] دادید؛ در دژ خدایی که پیرامونتان بود رخنه نهادید. همانا [[خدای سبحان]] بر جماعت این [[امت]] - [[مسلمان]] - [[منت]] نهاد و به [[الفت]]، آنان را با یکدیگر پیوند داد؛ پیوندی که در سایۀ آن بچمند و در پناه آن بیارمند.... شما پس از [[هجرت]] و [[ادب]] [[آموختن]] از [[شریعت]]، به [[خوی]] [[بادیه نشینی]] بازگشتید و پس از پیوند [[دوستی]] دسته - دسته شدید<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲، ص۲۱۱-۲۲۳.</ref>.<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان]] و [[احمد حسین شریفی|شریفی]]، [[بعثت و نبوت (مقاله)| مقاله «بعثت و نبوت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۳]]، ص ۶۰.</ref> | بدینسان، [[امیرمؤمنان]]{{ع}}، مردم را از بازگشت به [[سنتهای جاهلی]] برحذر میدارد و تنها، [[اخلاق پسندیده]] را شایسته [[تعصب]] میشمارد و از آنان میخواهد که [[نعمت]] [[وحدت]] را که در [[سایه]] [[حکومت اسلامی]] به دست آوردهاند ـ پاس بدارند و با [[فرقهگرایی]] و تعصب بیجا، وحدت [[جامعه اسلامی]] را - که [[میراث]] [[پیامبر گرامی]] است ـ از کف ندهند. هان بترسید! بترسید از [[پیروی]] مهتران و بزرگانتان که به گوهر خود نازیدند و نژاد خویش را [[برتر]] دیدند.... پس اگر به ناچار تعصب ورزیدن باید، در چیزی تعصب ورزید که شاید: در خویهای [[نیک]] و گزیده و کردارهای پسندیده ... شما رشته [[فرمانبرداری]] را از گردن گشادید و به داوریهای [[دوران جاهلیت]] [[رضا]] دادید؛ در دژ خدایی که پیرامونتان بود رخنه نهادید. همانا [[خدای سبحان]] بر جماعت این [[امت]] - [[مسلمان]] - [[منت]] نهاد و به [[الفت]]، آنان را با یکدیگر پیوند داد؛ پیوندی که در سایۀ آن بچمند و در پناه آن بیارمند.... شما پس از [[هجرت]] و [[ادب]] [[آموختن]] از [[شریعت]]، به [[خوی]] [[بادیه نشینی]] بازگشتید و پس از پیوند [[دوستی]] دسته - دسته شدید<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲، ص۲۱۱-۲۲۳.</ref>.<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان]] و [[احمد حسین شریفی|شریفی]]، [[بعثت و نبوت (مقاله)| مقاله «بعثت و نبوت»]]، [[دانشنامه امام علی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۳]]، ص ۶۰.</ref> | ||
== شکوفایی اقتصادی == | == شکوفایی اقتصادی == |