پرش به محتوا

ابوطالب در معارف و سیره رضوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
[[ابوطالب]] از معدود کسانی است که در طول [[تاریخ اسلام]] محور گفت‌و‌گوهای فراوان بوده و داوری‌های متناقضی را به خود معطوف داشته است. عمده‌ترین موضوع در این زمینه مقوله ایمان وی به [[دیانت]] [[اسلامی]] و [[پیامبر خدا]] {{صل}} بوده است. بر اساس داده‌های [[تاریخی]]، او در حالی که [[پیامبر]] {{صل}} بیست سال بیشتر نداشت، از رازی پرده برداشت که حاکی از باور وی به رویدادی آسمانی بود. وی بیان داشت: "پدرم به من خبر داده بود که او همان [[پیامبری]] است که [[مبعوث]] خواهد شد و به من امر کرد آن را پوشیده بدارم که موجب [[خصومت]] [[دشمنان]] نگردد"<ref>تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۴؛ إمتاع الأسماع، ج۴، ص۱۰۱.</ref>. ابوطالب در [[خطبه]] [[عقد]] آن پیامبر {{صل}} و [[خدیجه]] که چند سال بعد رخ داد، نیز چنین اشاره کرد: "به [[الله]] [[سوگند]] که بعد از این، برای او ([[حضرت محمد]] {{صل}}) خبر بزرگ و جایگاهی بلند خواهد بود"<ref>تاریخ ابن‌خلدون، ج۲، ص۴۰۹؛ إمتاع الأسماع، ج۶، ص۲۹؛ تاریخ گزیده، ص۱۳۵؛ المنتظم، ج۲، ص۳۱۵.</ref>. این سخنان و [[روایات]] انبوه دیگر، عده بسیاری از [[مسلمانان]] را به پذیرش [[ایمان ابوطالب]] کشاند. این بحث در [[زمان]] امام رضا {{ع}} نیز مطرح شد که آن حضرت نیز به آن پاسخ گفت<ref>کنز الفوائد، کراجکی، ج۱، ص۱۸۲- ۱۸۳؛ إیمان أبی‌طالب، مفید، ص۸۲.</ref>. امام رضا {{ع}} [[شک]] در [[ایمان]] او را مستحق [[آتش]] دانسته است<ref>کنزالفوائد، کراجکی، ج۱، ص۱۸۲- ۱۸۳؛ إیمان أبی‌طالب، مفید، ص۸۲.</ref><ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]] و [[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[ابوطالب - کمپانی زارع و واسعی (مقاله)|مقاله «ابوطالب»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] ص ۵۱۸-۵۲۸.</ref>
[[ابوطالب]] از معدود کسانی است که در طول تاریخ اسلام محور گفت‌و‌گوهای فراوان بوده و داوری‌های متناقضی را به خود معطوف داشته است. عمده‌ترین موضوع در این زمینه مقوله ایمان وی به [[دیانت]] [[اسلامی]] و [[پیامبر خدا]] {{صل}} بوده است. بر اساس داده‌های [[تاریخی]]، او در حالی که [[پیامبر]] {{صل}} بیست سال بیشتر نداشت، از رازی پرده برداشت که حاکی از باور وی به رویدادی آسمانی بود. وی بیان داشت: "پدرم به من خبر داده بود که او همان [[پیامبری]] است که [[مبعوث]] خواهد شد و به من امر کرد آن را پوشیده بدارم که موجب [[خصومت]] [[دشمنان]] نگردد"<ref>تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۴؛ إمتاع الأسماع، ج۴، ص۱۰۱.</ref>. ابوطالب در [[خطبه]] [[عقد]] آن پیامبر {{صل}} و [[خدیجه]] که چند سال بعد رخ داد، نیز چنین اشاره کرد: "به [[الله]] [[سوگند]] که بعد از این، برای او ([[حضرت محمد]] {{صل}}) خبر بزرگ و جایگاهی بلند خواهد بود"<ref>تاریخ ابن‌خلدون، ج۲، ص۴۰۹؛ إمتاع الأسماع، ج۶، ص۲۹؛ تاریخ گزیده، ص۱۳۵؛ المنتظم، ج۲، ص۳۱۵.</ref>. این سخنان و [[روایات]] انبوه دیگر، عده بسیاری از [[مسلمانان]] را به پذیرش [[ایمان ابوطالب]] کشاند. این بحث در [[زمان]] امام رضا {{ع}} نیز مطرح شد که آن حضرت نیز به آن پاسخ گفت<ref>کنز الفوائد، کراجکی، ج۱، ص۱۸۲- ۱۸۳؛ إیمان أبی‌طالب، مفید، ص۸۲.</ref>. امام رضا {{ع}} [[شک]] در [[ایمان]] او را مستحق [[آتش]] دانسته است<ref>کنزالفوائد، کراجکی، ج۱، ص۱۸۲- ۱۸۳؛ إیمان أبی‌طالب، مفید، ص۸۲.</ref><ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]] و [[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[ابوطالب - کمپانی زارع و واسعی (مقاله)|مقاله «ابوطالب»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] ص ۵۱۸-۵۲۸.</ref>


اما چرا برخی از مسلمانان از پذیرش این [[حقیقت]] سرباز زدند؟ برای پاسخ به این [[پرسش]] لازم است تصویری از ابوطالب ارائه شود.
اما چرا برخی از مسلمانان از پذیرش این [[حقیقت]] سرباز زدند؟ برای پاسخ به این [[پرسش]] لازم است تصویری از ابوطالب ارائه شود.
۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش