پرش به محتوا

نظریه نصب الهی امام در قرن هشتم هجری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲: خط ۳۲:


==== [[ادله نقلی]] ====
==== [[ادله نقلی]] ====
در مقدمه گذشت که اگر در استدلالی، به [[آیه]]، [[روایت]] یا [[تاریخ]] استناد شده باشد، آن را در زمره ادله نقلی قرار داده‌ایم و از تفکیک ادله عقلی ـ [[نقلی]] با [[ادله نقلی]]، به جهت مشکل بودن و سلیقه‌ای شدن [[پرهیز]] کرده‌ایم.
در مقدمه گذشت که اگر در استدلالی، به [[آیه]]، [[روایت]] یا [[تاریخ]] استناد شده باشد، آن را در زمره ادله نقلی قرار داده‌ایم و از تفکیک ادله عقلی ـ [[نقلی]] با [[ادله نقلی]]، به جهت مشکل بودن و سلیقه‌ای شدن پرهیز کرده‌ایم.


[[علامه حلی]]، به [[ابتکار]] خویش، ادله نقلی متعددی را در اثبات نصب الهی [[مقام امامت]] ذکر کرده است که برخی از آنها به اختصار ذکر می‌شود. البته دلالت برخی از آنها بر [[نصب الهی امام]]، روشن نیست که جای بررسی دارد و چنان‌که قبلاً گفتیم، ما در این تحقیق صرفاً به دنبال بیان اقوال و بررسی [[سیر]] تطور این آموزه در نظر بزرگان [[امامیه]] هستیم و نقد و بررسی [[ادله]]، تحقیق دیگری می‌طلبد.
[[علامه حلی]]، به ابتکار خویش، ادله نقلی متعددی را در اثبات نصب الهی [[مقام امامت]] ذکر کرده است که برخی از آنها به اختصار ذکر می‌شود. البته دلالت برخی از آنها بر [[نصب الهی امام]]، روشن نیست که جای بررسی دارد و چنان‌که قبلاً گفتیم، ما در این تحقیق صرفاً به دنبال بیان اقوال و بررسی [[سیر]] تطور این آموزه در نظر بزرگان [[امامیه]] هستیم و نقد و بررسی [[ادله]]، تحقیق دیگری می‌طلبد.
# [[آیه]] ۲۵۱ [[سوره بقره]]<ref>{{متن قرآن|وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ}} «پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داوود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود می‌خواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمی‌داشت، زمین تباه می‌گردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد» سوره بقره، آیه ۲۵۱.</ref>: در این [[آیه شریفه]]، [[خداوند متعال]]، خود را تعیین کننده رئیسی دانسته که دیگران را دفع می‌کند. بنابراین اختیاری بودن این منصب [[باطل]] است<ref>ر.ک: حسن بن یوسف حلی، الالفین، ص۹۱. البته محتوای آیه شریفه این است که خداوند، بعضی مردم را به‌واسطه برخی دیگر دفع می‌کند تا عالم دچار فساد نشود. ارتباط این محتوا با نصب رئیس و امام چندان روشن نیست.</ref>؛
# [[آیه]] ۲۵۱ [[سوره بقره]]<ref>{{متن قرآن|وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ}} «پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داوود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود می‌خواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمی‌داشت، زمین تباه می‌گردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد» سوره بقره، آیه ۲۵۱.</ref>: در این [[آیه شریفه]]، [[خداوند متعال]]، خود را تعیین کننده رئیسی دانسته که دیگران را دفع می‌کند. بنابراین اختیاری بودن این منصب [[باطل]] است<ref>ر.ک: حسن بن یوسف حلی، الالفین، ص۹۱. البته محتوای آیه شریفه این است که خداوند، بعضی مردم را به‌واسطه برخی دیگر دفع می‌کند تا عالم دچار فساد نشود. ارتباط این محتوا با نصب رئیس و امام چندان روشن نیست.</ref>؛
# آیه چهلم [[سوره حج]]<ref>{{متن قرآن|وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا}} «همان کسانی که ناحق از خانه‌های خود بیرون رانده شدند و جز این نبود که می‌گفتند:» سوره حج، آیه ۴۰.</ref>: خداوند متعال در این آیه شریفه خبر داده که پس از [[پیغمبر]] اعظم{{صل}}، رئیسی ([[امام]] [[معصوم]]) را برای نگهداری [[مساجد]] و [[نمازها]] و دورکننده [[مردم]] از [[گناهان]] [[منصوب]] کرده است<ref>ر.ک: حسن بن یوسف حلی، الالفین، ص۹۲. گفتنی است که محتوای این آیه شریفه نیز همانند آیه پیشین است و ارتباطش با آنچه علامه بیان کرده، روشن نیست.</ref>؛
# آیه چهلم [[سوره حج]]<ref>{{متن قرآن|وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا}} «همان کسانی که ناحق از خانه‌های خود بیرون رانده شدند و جز این نبود که می‌گفتند:» سوره حج، آیه ۴۰.</ref>: خداوند متعال در این آیه شریفه خبر داده که پس از [[پیغمبر]] اعظم{{صل}}، رئیسی ([[امام]] [[معصوم]]) را برای نگهداری [[مساجد]] و [[نمازها]] و دورکننده [[مردم]] از [[گناهان]] [[منصوب]] کرده است<ref>ر.ک: حسن بن یوسف حلی، الالفین، ص۹۲. گفتنی است که محتوای این آیه شریفه نیز همانند آیه پیشین است و ارتباطش با آنچه علامه بیان کرده، روشن نیست.</ref>؛
خط ۴۲: خط ۴۲:
# [[آیات]] ۱۶۳ [[سوره بقره]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ}} «خداوند با مردم، به راستی مهربانی است بخشاینده» سوره بقره، آیه ۱۴۳.</ref> و ۱۵۹ [[سوره آل‌عمران]]<ref>{{متن قرآن|فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ}} «پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل می‌بودی از دورت می‌پراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref>: این آیات کریمه بر [[رحمت]] و [[مهربانی]] خداوند نسبت به مردم دلالت دارد. مهربانی [[باری تعالی]] اقتضا دارد که بزرگ‌ترین [[نعمت‌ها]] را به مردم اعطا نماید. بزرگ‌ترین [[نعمت الهی]] برای مردم، [[نصب امام]] [[معصوم]] در هر زمانی است که سبب [[هدایت]] [[اخروی]] و کسب منافع دنیوی خواهد شد. پس خداوند، [[امام]] معصوم را برای مردم هر دوران منصوب می‌سازد<ref>ر.ک: حسن بن یوسف حلی، الالفین، ص۹۶ و ۱۱۳.</ref>؛
# [[آیات]] ۱۶۳ [[سوره بقره]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ}} «خداوند با مردم، به راستی مهربانی است بخشاینده» سوره بقره، آیه ۱۴۳.</ref> و ۱۵۹ [[سوره آل‌عمران]]<ref>{{متن قرآن|فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ}} «پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل می‌بودی از دورت می‌پراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref>: این آیات کریمه بر [[رحمت]] و [[مهربانی]] خداوند نسبت به مردم دلالت دارد. مهربانی [[باری تعالی]] اقتضا دارد که بزرگ‌ترین [[نعمت‌ها]] را به مردم اعطا نماید. بزرگ‌ترین [[نعمت الهی]] برای مردم، [[نصب امام]] [[معصوم]] در هر زمانی است که سبب [[هدایت]] [[اخروی]] و کسب منافع دنیوی خواهد شد. پس خداوند، [[امام]] معصوم را برای مردم هر دوران منصوب می‌سازد<ref>ر.ک: حسن بن یوسف حلی، الالفین، ص۹۶ و ۱۱۳.</ref>؛
# [[آیه]] ۱۵۰ سوره بقره<ref>{{متن قرآن|وَلِأُتِمَّ نِعْمَتِي عَلَيْكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ}} «و (چنین فرمان دادم) تا نعمتم را بر شما تمام کنم و باشد که شما راه یابید» سوره بقره، آیه ۱۵۰.</ref>: خداوند متعال بر خود [[حکم]] کرده تا نعمت‌ها را بر ما تمام کند. اگر باری تعالی امام معصومی را برای ما منصوب نسازد، نعمت‌هایش را بر ما تمام نکرده است؛ زیرا نعمت امام معصوم، از هر نعمتی بزرگ‌تر بوده، سایر [[نعمت‌ها]] در مقابل آن کوچک‌اند. پس بر اساس [[آیه شریفه]] مذکور، [[خداوند]]، [[امام]] [[معصوم]] را برای ما [[منصوب]] کرده است<ref>ر.ک: حسن بن یوسف حلی، الالفین، ص۹۷. گفتنی است، محتوای این بخش از آیه یادشده، این است که علت فرمان تغییر قبله، تمام کردن نعمت الهی بوده است. تعمیم این علت به موارد دیگر، نیازمند تبیین روشن‌تری است.</ref>؛
# [[آیه]] ۱۵۰ سوره بقره<ref>{{متن قرآن|وَلِأُتِمَّ نِعْمَتِي عَلَيْكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ}} «و (چنین فرمان دادم) تا نعمتم را بر شما تمام کنم و باشد که شما راه یابید» سوره بقره، آیه ۱۵۰.</ref>: خداوند متعال بر خود [[حکم]] کرده تا نعمت‌ها را بر ما تمام کند. اگر باری تعالی امام معصومی را برای ما منصوب نسازد، نعمت‌هایش را بر ما تمام نکرده است؛ زیرا نعمت امام معصوم، از هر نعمتی بزرگ‌تر بوده، سایر [[نعمت‌ها]] در مقابل آن کوچک‌اند. پس بر اساس [[آیه شریفه]] مذکور، [[خداوند]]، [[امام]] [[معصوم]] را برای ما [[منصوب]] کرده است<ref>ر.ک: حسن بن یوسف حلی، الالفین، ص۹۷. گفتنی است، محتوای این بخش از آیه یادشده، این است که علت فرمان تغییر قبله، تمام کردن نعمت الهی بوده است. تعمیم این علت به موارد دیگر، نیازمند تبیین روشن‌تری است.</ref>؛
# [[آیه]] ۱۰۵ [[سوره آل‌عمران]]<ref>{{متن قرآن|وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}} «و مانند کسانی نباشید که پراکندند و پس از آنکه برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آمد، اختلاف کردند و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۰۵.</ref>: [[خداوند متعال]] [[[مردم]] را] از [[تفرقه]] و [[اختلاف]] [[نهی]] کرده است. از مهم‌ترین چیزهایی که سبب اختلاف و تفرقه می‌گردد، نبودن امام معصوم و واگذاری [[گزینش]] وی به مردم می‌باشد. پس برای اینکه زمینه تفرقه و [[اختلاف مردم]] پیش نیاید، خداوند چنین امامی را [[آفریده]] و منصوب ساخته است<ref>ر.ک: حسن بن یوسف حلی، الالفین، ص۱۰۵. البته چنان‌که گذشت، این ادعا که واگذاری گزینش امام به مردم به نزاع و تفرقه می‌انجامد، باید اثبات گردد.</ref>؛
# [[آیه]] ۱۰۵ [[سوره آل‌عمران]]<ref>{{متن قرآن|وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}} «و مانند کسانی نباشید که پراکندند و پس از آنکه برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آمد، اختلاف کردند و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۰۵.</ref>: [[خداوند متعال]] ([[مردم]] را) از [[تفرقه]] و [[اختلاف]] [[نهی]] کرده است. از مهم‌ترین چیزهایی که سبب اختلاف و تفرقه می‌گردد، نبودن امام معصوم و واگذاری [[گزینش]] وی به مردم می‌باشد. پس برای اینکه زمینه تفرقه و [[اختلاف مردم]] پیش نیاید، خداوند چنین امامی را [[آفریده]] و منصوب ساخته است<ref>ر.ک: حسن بن یوسف حلی، الالفین، ص۱۰۵. البته چنان‌که گذشت، این ادعا که واگذاری گزینش امام به مردم به نزاع و تفرقه می‌انجامد، باید اثبات گردد.</ref>؛
# به‌دستور خداوند، [[امربه معروف و نهی از منکر]] [[واجب]] است. از طرفی، هر [[انسانی]] به دلیل [[شهوت]] و [[غضب]] زیر بار حرف دیگران نرفته، [[سخن]] وی را نمی‌پذیرد. از این‌رو، این [[دستور الهی]] مختل خواهد شد. بنابراین خداوند باید رئیسی بگمارد و [[اطاعت]] از وی را بر مردم واجب کند تا او پیگیر اجرای این فریضه الهی باشد<ref>ر.ک: حسن بن یوسف حلی، الالفین، ص۱۹. گفتنی است: داشتن شهوت و غضب، لزوما به اختلال امر به معروف و نهی از منکر منتهی نمی‌شود؛ چراکه انسان‌ها وجدان و فطرت نیز دارند و پیش‌گویی اینکه مردم شهوت و غضبشان را بر وجدانشان غلبه می‌دهند، وجه روشنی ندارد. افزون اینکه معلوم نیست لازم باشد که خداوند برای مختل نشدن انجام هر یک از واجبات، امام منصوب سازد.</ref>؛
# به‌دستور خداوند، [[امربه معروف و نهی از منکر]] [[واجب]] است. از طرفی، هر [[انسانی]] به دلیل [[شهوت]] و [[غضب]] زیر بار حرف دیگران نرفته، [[سخن]] وی را نمی‌پذیرد. از این‌رو، این [[دستور الهی]] مختل خواهد شد. بنابراین خداوند باید رئیسی بگمارد و [[اطاعت]] از وی را بر مردم واجب کند تا او پیگیر اجرای این فریضه الهی باشد<ref>ر.ک: حسن بن یوسف حلی، الالفین، ص۱۹. گفتنی است: داشتن شهوت و غضب، لزوما به اختلال امر به معروف و نهی از منکر منتهی نمی‌شود؛ چراکه انسان‌ها وجدان و فطرت نیز دارند و پیش‌گویی اینکه مردم شهوت و غضبشان را بر وجدانشان غلبه می‌دهند، وجه روشنی ندارد. افزون اینکه معلوم نیست لازم باشد که خداوند برای مختل نشدن انجام هر یک از واجبات، امام منصوب سازد.</ref>؛
# برای [[ثبات]] [[نظام اجتماعی]]، باید امور مهمی چون [[جان]]، [[عقل]]، [[دین]]، نسب و [[اموال]] [[مردم]] [[حفظ]] شود و [[خداوند]] نیز برای تحقق آن دستوراتی داده است. تحقق این [[فرامین الهی]]، تنها زمانی است که رئیسی مقتدر و عالم به شریعت و [[برتر]] از سایرین وجود داشته باشد. چون مردم به دلیل داشتن [[امیال]] مختلف، ممکن است فرد دیگری را برگزینند که این امر موجب [[هرج و مرج]] خواهد شد؛ پس باید خداوند، چنین فردی را با نشانه‌ای به مردم معرفی کند تا [[ریاست]] آنها را در [[جامعه]] به‌عهده گیرد<ref>ر.ک: حسن بن یوسف حلی، الالفین، ص۲۰. البته به‌نظر می‌رسد اگر مردم برای امام منتخب خویش شرایطی مثل عدالت، تخصص در دین، مدیریت و... قائل شوند، ممکن است بتوان این اشکال را رفع نمود؛ چراکه شاید جامعه با وجود چنین امامی که منتخب مردم است، به هرج و مرج کشیده نشود.</ref>.<ref>[[سید احمد حسینی|حسینی، سید احمد]]، [[نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه (کتاب)|نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه]]، ص۴۵۳.</ref>
# برای [[ثبات]] [[نظام اجتماعی]]، باید امور مهمی چون [[جان]]، [[عقل]]، [[دین]]، نسب و [[اموال]] [[مردم]] [[حفظ]] شود و [[خداوند]] نیز برای تحقق آن دستوراتی داده است. تحقق این [[فرامین الهی]]، تنها زمانی است که رئیسی مقتدر و عالم به شریعت و [[برتر]] از سایرین وجود داشته باشد. چون مردم به دلیل داشتن [[امیال]] مختلف، ممکن است فرد دیگری را برگزینند که این امر موجب [[هرج و مرج]] خواهد شد؛ پس باید خداوند، چنین فردی را با نشانه‌ای به مردم معرفی کند تا [[ریاست]] آنها را در [[جامعه]] به‌عهده گیرد<ref>ر.ک: حسن بن یوسف حلی، الالفین، ص۲۰. البته به‌نظر می‌رسد اگر مردم برای امام منتخب خویش شرایطی مثل عدالت، تخصص در دین، مدیریت و... قائل شوند، ممکن است بتوان این اشکال را رفع نمود؛ چراکه شاید جامعه با وجود چنین امامی که منتخب مردم است، به هرج و مرج کشیده نشود.</ref>.<ref>[[سید احمد حسینی|حسینی، سید احمد]]، [[نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه (کتاب)|نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه]]، ص۴۵۳.</ref>
۱۱۷٬۲۱۳

ویرایش