اهل بیت پیامبر خاتم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
# '''[[راسخان در علم]]''': [[قرآن کریم]] گروهی را که در [[علم]] و [[دانش]] گامهایی [[استوار]] برداشتهاند "[[راسخان در علم]]" مینامد و بر اساس برخی از [[تفاسیر]]، بر [[آگاهی]] آنان از [[تأویل آیات]] [[الهی]] تأکید میورزد: {{متن قرآن|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ}}<ref>«در حالى كه تأويل آن را جز خداى نمى داند و آنان كه قدم در دانش استوار كرده اند» سوره آل عمران، آیه ۷.</ref>. [[امامان]] {{ع}} با توجه به این [[آیه]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} را «[[افضل]] الراسخین»<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۱۶۴؛ الکافی، ج۱، ص۲۱۳؛ البرهان، ج۱، ص۵۹۷ـ۵۹۹.</ref>، خوانده و درباره خود نیز فرمودهاند: {{متن حدیث|نَحْنُ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ وَ نَحْنُ نَعْلَمُ تَأْوِیلَه}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۴۴؛ الکافی، ج۱، ص۲۱۳؛ نورالثقلین، ج۱، ص۳۱۵، ۳۱۸.</ref>.<ref>ر.ک: [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[اهل بیت - یوسفیان (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص ۸۷.</ref> | # '''[[راسخان در علم]]''': [[قرآن کریم]] گروهی را که در [[علم]] و [[دانش]] گامهایی [[استوار]] برداشتهاند "[[راسخان در علم]]" مینامد و بر اساس برخی از [[تفاسیر]]، بر [[آگاهی]] آنان از [[تأویل آیات]] [[الهی]] تأکید میورزد: {{متن قرآن|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ}}<ref>«در حالى كه تأويل آن را جز خداى نمى داند و آنان كه قدم در دانش استوار كرده اند» سوره آل عمران، آیه ۷.</ref>. [[امامان]] {{ع}} با توجه به این [[آیه]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} را «[[افضل]] الراسخین»<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۱۶۴؛ الکافی، ج۱، ص۲۱۳؛ البرهان، ج۱، ص۵۹۷ـ۵۹۹.</ref>، خوانده و درباره خود نیز فرمودهاند: {{متن حدیث|نَحْنُ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ وَ نَحْنُ نَعْلَمُ تَأْوِیلَه}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۴۴؛ الکافی، ج۱، ص۲۱۳؛ نورالثقلین، ج۱، ص۳۱۵، ۳۱۸.</ref>.<ref>ر.ک: [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[اهل بیت - یوسفیان (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص ۸۷.</ref> | ||
# '''[[مرجعیت دینی]] و علمی [[اهل بیت]] {{عم}}''': [[مرجعیت دینی اهل بیت]] برای [[مسلمانان]] و حجّیت قول و فعل ایشان امری ثابت شده است. بر همین اساس [[احادیث]] بسیاری از زبان [[پیامبر خدا]] {{صل}}، آنان را [[مرجع]] [[شناخت دین]] معرّفی کرده است<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۱۰.</ref>. [[حدیث ثقلین]] بیانگر مرجعیت علمی اهل بیت است، زیرا [[پیامبر اکرم]] {{صل}} از [[مسلمانان]] خواسته است که به [[قرآن و عترت]] او تمسک جویند تا [[گمراه]] نشوند. نخستین و اساسیترین منبع و [[مرجع]] علمی [[مسلمانان]] [[قرآن کریم]] است و پس از آن [[سنّت]] [[پیامبر]] {{صل}} قرار دارد و نقش [[اهل بیت]] در این باره این است که ترجمان [[قرآن]] و حافظان و ناقلان [[سنّت]] پیامبرند، [[پیامبر]] گرامی بخش عظیمی از حقایق و معارف قرآن را برای [[مردم]] بیان کرد، ولی بخش دیگری را که شرایط بیان آنها فراهم نبود، یا [[مصلحت]] این بود که در زمانهای بعد بیان شود را به [[عترت]] [[معصوم]] خود سپرد تا آنان آن را بیان کنند<ref>اصل الشیعة واصولها، ص۱۶۲.</ref>. حاصل آنکه [[حفظ]] کامل آنچه توسط [[پیامبر]] {{صل}} بیان شده بود و تبیین آنچه بیان نشده بود به [[اهل بیت پیامبر]] سپرده شد<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[اهل بیت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۵۳۹-۵۴۹.</ref>. | # '''[[مرجعیت دینی]] و علمی [[اهل بیت]] {{عم}}''': [[مرجعیت دینی اهل بیت]] برای [[مسلمانان]] و حجّیت قول و فعل ایشان امری ثابت شده است. بر همین اساس [[احادیث]] بسیاری از زبان [[پیامبر خدا]] {{صل}}، آنان را [[مرجع]] [[شناخت دین]] معرّفی کرده است<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۱۰.</ref>. [[حدیث ثقلین]] بیانگر مرجعیت علمی اهل بیت است، زیرا [[پیامبر اکرم]] {{صل}} از [[مسلمانان]] خواسته است که به [[قرآن و عترت]] او تمسک جویند تا [[گمراه]] نشوند. نخستین و اساسیترین منبع و [[مرجع]] علمی [[مسلمانان]] [[قرآن کریم]] است و پس از آن [[سنّت]] [[پیامبر]] {{صل}} قرار دارد و نقش [[اهل بیت]] در این باره این است که ترجمان [[قرآن]] و حافظان و ناقلان [[سنّت]] پیامبرند، [[پیامبر]] گرامی بخش عظیمی از حقایق و معارف قرآن را برای [[مردم]] بیان کرد، ولی بخش دیگری را که شرایط بیان آنها فراهم نبود، یا [[مصلحت]] این بود که در زمانهای بعد بیان شود را به [[عترت]] [[معصوم]] خود سپرد تا آنان آن را بیان کنند<ref>اصل الشیعة واصولها، ص۱۶۲.</ref>. حاصل آنکه [[حفظ]] کامل آنچه توسط [[پیامبر]] {{صل}} بیان شده بود و تبیین آنچه بیان نشده بود به [[اهل بیت پیامبر]] سپرده شد<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[اهل بیت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۵۳۹-۵۴۹.</ref>. | ||
# '''[[برتری اهل بیت]] {{ع}}''': از [[حدیث ثقلین]] [[برتری]] [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} بر دیگران نیز به روشنی به دست میآید، زیرا [[پیامبر]] {{صل}} آنان را در کنار [[قرآن]] قرار داده است، [[قرآن]] را [[ثقل اکبر]] و [[اهل بیت]] را [[ثقل اصغر]] نامیده است و فرد دیگری را در ردیف [[قرآن]] قرار نداده است. بنابراین همان گونه که [[قرآن کریم]] بر [[مسلمانان]] [[برتری]] دارد، [[اهل بیت]] نیز که در کنار [[قرآن]] و ملازم با آن هستند، بر دیگران برترند. [[آیه مباهله]] نیز بر [[برتری]] [[اهل کساء]] بر دیگر [[صحابه پیامبر]] دلالت میکند، زیرا بر اساس این [[آیه]] [[پیامبر]] {{صل}}، از مردان [[حضرت علی]] {{ع}} و از [[زنان]] [[حضرت زهرا]] {{س}} و از کودکان [[امام حسن]] {{ع}} و [[امام حسین]] {{ع}} را برگزید. بدون [[شک]] برای [[مباهله]] کسانی [[برگزیده]] میشوند که از نظر [[ایمان]] و [[قرب به خداوند]] از جایگاه بالایی برخوردار باشند<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[اهل بیت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۵۳۹-۵۴۹.</ref>. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در زمینه [[برتری اهل بیت]] {{ع}} میفرماید: «کسی از این [[امّت]] را همسنگ و همتراز [[آل پیامبر]] نتوان دید و نیز خوشهچین خرمن [[اهلبیت]] با آنان برابر نیست. دودمان [[پاک]] [[پیامبر]] سنگ بنای [[دین]] و پشتوانه یقیناند. تندروان به [[میزان]] آنان بازگردند و کندروان سرانجام خود را بدانجا رسانند که راهی جز آن نیابند. ویژگیهای [[رهبری]] از آنِ [[اهلبیت]] است و [[وصیّت]] [[پیامبر]] [[پیامبر]] درباره آنان و [[میراث]] آن حضرت مخصوص ایشان. اینک [[حق]] به حقدار رسید و به جایگاه اصلیاش پر کشید»<ref>{{متن حدیث|لَا یُقَاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ ص مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَحَدٌ وَ لَا یُسَوَّی بِهِمْ مَنْ جَرَتْ نِعْمَتُهُمْ عَلَیْهِ أَبَداً هُمْ أَسَاسُ الدِّینِ وَ عِمَادُ الْیَقِینِ إِلَیْهِمْ یَفِیءُ الْغَالِی وَ بِهِمْ یُلْحَقُ ۱۳۹ التَّالِی وَ لَهُمْ خَصَائِصُ حَقِّ الْوِلَایَةِ وَ فِیهِمُ الْوَصِیَّةُ وَ الْوِرَاثَةُ الْآنَ إِذْ رَجَعَ الْحَقُّ إِلَی أَهْلِهِ وَ نُقِلَ إِلَی مُنْتَقَلِه}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲.</ref>.<ref>ر.ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص ۱۵۵.</ref> | # '''[[برتری اهل بیت]] {{ع}}''': از [[حدیث ثقلین]] [[برتری]] [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} بر دیگران نیز به روشنی به دست میآید، زیرا [[پیامبر]] {{صل}} آنان را در کنار [[قرآن]] قرار داده است، [[قرآن]] را [[ثقل اکبر]] و [[اهل بیت]] را [[ثقل اصغر]] نامیده است و فرد دیگری را در ردیف [[قرآن]] قرار نداده است. بنابراین همان گونه که [[قرآن کریم]] بر [[مسلمانان]] [[برتری]] دارد، [[اهل بیت]] نیز که در کنار [[قرآن]] و ملازم با آن هستند، بر دیگران برترند. [[آیه مباهله]] نیز بر [[برتری]] [[اهل کساء]] بر دیگر [[صحابه پیامبر]] دلالت میکند، زیرا بر اساس این [[آیه]] [[پیامبر]] {{صل}}، از مردان [[حضرت علی]] {{ع}} و از [[زنان]] [[حضرت زهرا]] {{س}} و از کودکان [[امام حسن]] {{ع}} و [[امام حسین]] {{ع}} را برگزید. بدون [[شک]] برای [[مباهله]] کسانی [[برگزیده]] میشوند که از نظر [[ایمان]] و [[قرب به خداوند]] از جایگاه بالایی برخوردار باشند<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[اهل بیت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۵۳۹-۵۴۹.</ref>. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در زمینه [[برتری اهل بیت]] {{ع}} میفرماید: «کسی از این [[امّت]] را همسنگ و همتراز [[آل پیامبر]] نتوان دید و نیز خوشهچین خرمن [[اهلبیت]] با آنان برابر نیست. دودمان [[پاک]] [[پیامبر]] سنگ بنای [[دین]] و پشتوانه یقیناند. تندروان به [[میزان]] آنان بازگردند و کندروان سرانجام خود را بدانجا رسانند که راهی جز آن نیابند. ویژگیهای [[رهبری]] از آنِ [[اهلبیت]] است و [[وصیّت]] [[پیامبر]] [[پیامبر]] درباره آنان و [[میراث]] آن حضرت مخصوص ایشان. اینک [[حق]] به حقدار رسید و به جایگاه اصلیاش پر کشید»<ref>{{متن حدیث|لَا یُقَاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ ص مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَحَدٌ وَ لَا یُسَوَّی بِهِمْ مَنْ جَرَتْ نِعْمَتُهُمْ عَلَیْهِ أَبَداً هُمْ أَسَاسُ الدِّینِ وَ عِمَادُ الْیَقِینِ إِلَیْهِمْ یَفِیءُ الْغَالِی وَ بِهِمْ یُلْحَقُ ۱۳۹ التَّالِی وَ لَهُمْ خَصَائِصُ حَقِّ الْوِلَایَةِ وَ فِیهِمُ الْوَصِیَّةُ وَ الْوِرَاثَةُ الْآنَ إِذْ رَجَعَ الْحَقُّ إِلَی أَهْلِهِ وَ نُقِلَ إِلَی مُنْتَقَلِه}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲.</ref>.<ref>ر.ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص ۱۵۵.</ref> | ||
# '''وساطت و [[شفاعت]] [[اهل بیت]] {{ع}}''': [[اهل بیت]]، به منزلۀ رابط حیاتبخش بین ما و خدایند که اگر این رابطه قطع شود، ارتباطمان با [[خدا]] قطع شده است. در [[تعلیم]] و [[تبیین معارف دین]] هم این نقش را دارند و [[شناخت قرآن]] و [[درک]] حقایق آن را باید از آنان آموخت، که علمشان از سوی [[خداوند]] است و پرورده [[خانه]] [[وحی]] و [[وارثان]] [[علوم]] پیامبرند. [[شفاعت]] و [[توسل]]، به دست آنان و به آنان انجام میگیرد و زدودن [[تحریف]] از چهره [[دین]] و مقابله با [[بدعتها]] نیز از رسالتهای آنان است<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۶۹.</ref>. [[قرآن کریم]] وسیله جویی همگان را در [[سیر]] به سوی [[خدا]] امری لازم دانسته است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید» سوره مائده، آیه ۳۵.</ref> با توجه به اینکه مراد از وسیله [[اهلبیت]] {{ع}}<ref>مناقب، ج۳، ص۹۲؛ بحارالانوار، ج۲۵، ص۲۳؛ البرهان، ج۲، ص۲۹۲.</ref> و منظور از وسیلهجویی [[شفاعت]] خواهی است [[آیه]] یاد شده بیانگر [[منزلت]] والای [[اهلبیت]] {{ع}} در [[مقام شفاعت]] و وساطت در پیشگاه [[خداوند]] است<ref>ر.ک: [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[اهل بیت - یوسفیان (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص ۸۶.</ref>. | # '''وساطت و [[شفاعت]] [[اهل بیت]] {{ع}}''': [[اهل بیت]]، به منزلۀ رابط حیاتبخش بین ما و خدایند که اگر این رابطه قطع شود، ارتباطمان با [[خدا]] قطع شده است. در [[تعلیم]] و [[تبیین معارف دین]] هم این نقش را دارند و [[شناخت قرآن]] و [[درک]] حقایق آن را باید از آنان آموخت، که علمشان از سوی [[خداوند]] است و پرورده [[خانه]] [[وحی]] و [[وارثان]] [[علوم]] پیامبرند. [[شفاعت]] و [[توسل]]، به دست آنان و به آنان انجام میگیرد و زدودن [[تحریف]] از چهره [[دین]] و مقابله با [[بدعتها]] نیز از رسالتهای آنان است<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۶۹.</ref>. [[قرآن کریم]] وسیله جویی همگان را در [[سیر]] به سوی [[خدا]] امری لازم دانسته است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید» سوره مائده، آیه ۳۵.</ref> با توجه به اینکه مراد از وسیله [[اهلبیت]] {{ع}}<ref>مناقب، ج۳، ص۹۲؛ بحارالانوار، ج۲۵، ص۲۳؛ البرهان، ج۲، ص۲۹۲.</ref> و منظور از وسیلهجویی [[شفاعت]] خواهی است [[آیه]] یاد شده بیانگر [[منزلت]] والای [[اهلبیت]] {{ع}} در [[مقام شفاعت]] و وساطت در پیشگاه [[خداوند]] است<ref>ر.ک: [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[اهل بیت - یوسفیان (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص ۸۶.</ref>. | ||
# '''شرکت در [[مباهله]] و [[دعوت به دین]] [[حق]]''': در [[سال دهم هجری]] گروهی از [[مسیحیان]] [[نجران]] ـ که شمارشان به ۶۰ تن میرسید ـ به [[مدینه]] آمدند و پس از گفت و گوهای طولانی با [[پیامبر اکرم]] {{صل}} همچنان بر [[درستی]] آموزههای [[مسیحی]] همچون الوهیت [[حضرت عیسی]] {{ع}} اصرار ورزیدند<ref>التفسیر الکبیر، ج۷، ص۱۶۵ـ۱۶۶.</ref>. سرانجام [[آیه]] معروف [[مباهله]] به این گفت و گوها پایان داد و راه دیگری فرا روی [[مسیحیان]] نهاد: {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}<ref>«از آن پس كه به آگاهى رسيدهاى، هر كس كه درباره او با تو مجادله كند، بگو: بياييد تا حاضر آوريم، ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را، ما زنان خود را و شما زنان خود را، ما برادران خود را و شما برادران خود را. آن گاه دعا و تضرع كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان بفرستيم». سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref>. [[پیام]] [[آیه]] برای [[عالمان]] [[مسیحی]] ـ با توجّه به آگاهیشان از [[تاریخ]] [[انبیا]] ـ این بود که دو گروه با [[تضرّع]] خدای خود را بخوانند و از او بخواهند تا [[دروغگویان]] را به [[لعن]] و [[عذاب]] خویش گرفتار سازد. فردای آن روز [[پیامبر خدا]] در حالی که دست [[حسن]] {{ع}} را به کف و [[حسین]] {{ع}} را در آغوش گرفته بود و علی {{ع}} و [[فاطمه]] {{س}} او را [[همراهی]] میکردند، قدم به میدان [[مباهله]] نهاد و [[رعب]] و هراسی بر [[دل]] [[مسیحیان]] افکند. اسقف [[نجران]] با دیدن این صحنه به [[یاران]] خود گفت: چهرههایی را میبینم که اگر از [[خدا]] بخواهند کوهی را از میان بردارد، چنان خواهد کرد<ref>الکشاف، ج۱، ص۳۶۸ـ۳۶۹؛ مجمعالبیان، ج۲، ص۷۶۲؛ التفسیر الکبیر، ج۸، ص۸۵.</ref>. بدین ترتیب، [[مسیحیان]] از [[مباهله]] سرباز زده، به پرداختن [[جزیه]] تن دادند<ref>ر.ک: [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[اهل بیت - یوسفیان (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص ۸۳.</ref>. | # '''شرکت در [[مباهله]] و [[دعوت به دین]] [[حق]]''': در [[سال دهم هجری]] گروهی از [[مسیحیان]] [[نجران]] ـ که شمارشان به ۶۰ تن میرسید ـ به [[مدینه]] آمدند و پس از گفت و گوهای طولانی با [[پیامبر اکرم]] {{صل}} همچنان بر [[درستی]] آموزههای [[مسیحی]] همچون الوهیت [[حضرت عیسی]] {{ع}} اصرار ورزیدند<ref>التفسیر الکبیر، ج۷، ص۱۶۵ـ۱۶۶.</ref>. سرانجام [[آیه]] معروف [[مباهله]] به این گفت و گوها پایان داد و راه دیگری فرا روی [[مسیحیان]] نهاد: {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}<ref>«از آن پس كه به آگاهى رسيدهاى، هر كس كه درباره او با تو مجادله كند، بگو: بياييد تا حاضر آوريم، ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را، ما زنان خود را و شما زنان خود را، ما برادران خود را و شما برادران خود را. آن گاه دعا و تضرع كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان بفرستيم». سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref>. [[پیام]] [[آیه]] برای [[عالمان]] [[مسیحی]] ـ با توجّه به آگاهیشان از [[تاریخ]] [[انبیا]] ـ این بود که دو گروه با [[تضرّع]] خدای خود را بخوانند و از او بخواهند تا [[دروغگویان]] را به [[لعن]] و [[عذاب]] خویش گرفتار سازد. فردای آن روز [[پیامبر خدا]] در حالی که دست [[حسن]] {{ع}} را به کف و [[حسین]] {{ع}} را در آغوش گرفته بود و علی {{ع}} و [[فاطمه]] {{س}} او را [[همراهی]] میکردند، قدم به میدان [[مباهله]] نهاد و [[رعب]] و هراسی بر [[دل]] [[مسیحیان]] افکند. اسقف [[نجران]] با دیدن این صحنه به [[یاران]] خود گفت: چهرههایی را میبینم که اگر از [[خدا]] بخواهند کوهی را از میان بردارد، چنان خواهد کرد<ref>الکشاف، ج۱، ص۳۶۸ـ۳۶۹؛ مجمعالبیان، ج۲، ص۷۶۲؛ التفسیر الکبیر، ج۸، ص۸۵.</ref>. بدین ترتیب، [[مسیحیان]] از [[مباهله]] سرباز زده، به پرداختن [[جزیه]] تن دادند<ref>ر.ک: [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[اهل بیت - یوسفیان (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص ۸۳.</ref>. | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
{{اصلی|وظایف امت نسبت به اهل بیت}} | {{اصلی|وظایف امت نسبت به اهل بیت}} | ||
در [[قرآن کریم]] و [[روایات]] علاوه بر شمردن [[فضایل]] [[اهل بیت]] {{ع}}، وظیفۀ عموم [[مسلمانان]] را نیز در برابر آنان تعیین کرده است، وظایفی مانند [[مودت]]، تمسّک به آنان، [[ولایت]]، مقدم دانستن آنان، [[اقتدا]] به ایشان، [[تکریم]]، پرداخت [[خمس]]، صله و پیوند، [[صلوات]] بر آنان، یاد ایشان، ذکر [[مصائب]]، [[زیارت]] و...<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۱۰.</ref>. برخی از این [[وظایف]] عبارت است از: | در [[قرآن کریم]] و [[روایات]] علاوه بر شمردن [[فضایل]] [[اهل بیت]] {{ع}}، وظیفۀ عموم [[مسلمانان]] را نیز در برابر آنان تعیین کرده است، وظایفی مانند [[مودت]]، تمسّک به آنان، [[ولایت]]، مقدم دانستن آنان، [[اقتدا]] به ایشان، [[تکریم]]، پرداخت [[خمس]]، صله و پیوند، [[صلوات]] بر آنان، یاد ایشان، ذکر [[مصائب]]، [[زیارت]] و...<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۱۰.</ref>. برخی از این [[وظایف]] عبارت است از: | ||
# '''[[وجوب پیروی از اهل بیت]]''': [[دلایل]] [[وجوب]] [[پیروی از اهل بیت]] اطلاق دارد و همه بایدها و نبایدهای مربوط به [[زندگی]] [[مسلمانان]] را شامل میشود و در این جهت تفاوتی میان مسایل [[عبادی]]، [[اقتصادی]] و [[سیاسی]] و [[فرهنگی]] وجود ندارد. به عنوان مثال در [[آیه اولی الأمر]]، [[اطاعت از اولی الأمر]] همان جایگاه و گسترهای را دارد که [[اطاعت از پیامبر]] {{صل}} دارد. [[حدیث ثقلین]]، دال بر [[وجوب]] [[پیروی از اهل بیت]] است، در این [[حدیث]]، [[نجات]] [[امت]] از [[گمراهی]] منوط به تمسک به [[کتاب خدا]] و [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} گردیده است، تمسّک به معنای درآویختن است، درآویختن به [[قرآن]] به [[شناخت]] [[دستورات]] [[قرآن]] و [[پیروی]] از آنهاست، همین گونه است درآویختن به [[اهل بیت]]، یعنی نخست باید دستورهای آنان را [[شناخت]]، سپس آنها را بهکار بست و...<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[اهل بیت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۵۳۹-۵۴۹.</ref>. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} میفرماید: «به [[خاندان]] پیامبرتان بنگرید و به آنسو روید که آنان میروند و پا جای پای آنان نهید، که هیچگاه شما را از طریق [[هدایت]] [[منحرف]] نکنند و به هلاکت نسپارند. اگر نشستند، بنشینید و اگر برخاستند، برخیزید. بر آنان پیشی مگیرید که [[گمراه]] شوید و از آنان واپس نمانید که هلاک شوید»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۹۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص ۱۵۵.</ref> | # '''[[وجوب پیروی از اهل بیت]]''': [[دلایل]] [[وجوب]] [[پیروی از اهل بیت]] اطلاق دارد و همه بایدها و نبایدهای مربوط به [[زندگی]] [[مسلمانان]] را شامل میشود و در این جهت تفاوتی میان مسایل [[عبادی]]، [[اقتصادی]] و [[سیاسی]] و [[فرهنگی]] وجود ندارد. به عنوان مثال در [[آیه اولی الأمر]]، [[اطاعت از اولی الأمر]] همان جایگاه و گسترهای را دارد که [[اطاعت از پیامبر]] {{صل}} دارد. [[حدیث ثقلین]]، دال بر [[وجوب]] [[پیروی از اهل بیت]] است، در این [[حدیث]]، [[نجات]] [[امت]] از [[گمراهی]] منوط به تمسک به [[کتاب خدا]] و [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} گردیده است، تمسّک به معنای درآویختن است، درآویختن به [[قرآن]] به [[شناخت]] [[دستورات]] [[قرآن]] و [[پیروی]] از آنهاست، همین گونه است درآویختن به [[اهل بیت]]، یعنی نخست باید دستورهای آنان را [[شناخت]]، سپس آنها را بهکار بست و...<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[اهل بیت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۵۳۹-۵۴۹.</ref>. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} میفرماید: «به [[خاندان]] پیامبرتان بنگرید و به آنسو روید که آنان میروند و پا جای پای آنان نهید، که هیچگاه شما را از طریق [[هدایت]] [[منحرف]] نکنند و به هلاکت نسپارند. اگر نشستند، بنشینید و اگر برخاستند، برخیزید. بر آنان پیشی مگیرید که [[گمراه]] شوید و از آنان واپس نمانید که هلاک شوید»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۹۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص ۱۵۵.</ref> | ||
# '''[[پرسش در امور دینی]]''': [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«اگر نمیدانید از دانشمندان بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.</ref> با توجه به اینکه ذکر در [[قرآن کریم]] درباره [[پیامبر اکرم]] {{صل}}: {{متن قرآن|قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا رَسُولًا يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِ اللَّهِ}}<ref>«خداوند برای شما یادکردی فرستاده است؛ پیامبری که بر شما آیات روشنگر خداوند را میخواند». سوره طلاق، آیه ۱۰ ـ ۱۱.</ref> و [[قرآن کریم]]: {{متن قرآن|وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَلِقَوْمِكَ}}<ref>«و همانا آن، یادکردی برای تو و قوم توست» سوره زخرف، آیه ۴۴.</ref> به کار رفته است، میتوان "[[اهل الذکر]]" را با "[[اهلالبیت]]" برابر انگاشت<ref>کافی، ج۱، ص۲۱۰ـ۲۱۱؛ تفسیر فرات الکوفی، ص۲۳۵؛ البرهان، ج۳، ص۴۲۵.</ref>، زیرا آنان نه تنها [[اهل]] و [[خاندان]] پیامبرند، بلکه به [[گواهی]] روایاتی چون متواتر [[ثقلین]] در صدر همه [[قرآن]] شناسان "اهل القرآن" جای دارند<ref>المیزان، ج۱۲، ص۲۸۵؛ ج۱۴، ص۲۵۷.</ref>، از همین رو [[رسول خدا]] {{صل}} در برخی از [[احادیث]]، [[اهل ذکر]] را بر "[[ائمه]]" منطبق میسازد<ref>کافی، ج۱، ص۲۱۰؛ البرهان، ج۳، ص۴۲۳.</ref> و در سخنان [[امامان معصوم]] {{ع}} تعبیراتی از این دست فراوان به چشم میخورد: {{متن حدیث|نَحْنُ أَهْلُ الذِّکْرِ وَ نَحْنُ الْمَسْئُولُون}}<ref>جامع البیان، مج۸، ج۱۴، ص۱۴۵؛ کافی، ج۱، ص۲۱۰ـ۲۱۱؛ البرهان، ج۳، ص۴۲۳، ۴۲۹.</ref><ref>ر.ک: [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[اهل بیت - یوسفیان (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص ۸۸.</ref> در نگاه [[امام علی]] {{ع}} [[اهل بیت]]، درهای [[دانش]] و کلیدداران [[علوم]] [[الهی]] هستند. از این رو، فرمود: «به [[خدا]] [[سوگند]]، رساندن پیامها و وفای به وعدهها و معنای کلمات را به من آموختند. ابواب [[حکمت]] نزد ما [[اهلبیت]] است و چراغ [[دین]] بهدست ما افروخته. بدانید که راههای [[دین]] همه یک راه است، راهی هموار و مستقیم. هر که قدم در آن نهد به مقصد رسد و [[غنیمت]] برد و هر که بدان راه نرود [[گمراه]] شود و [[پشیمانی]] برد»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص ۱۵۵- ۱۵۶.</ref> | # '''[[پرسش در امور دینی]]''': [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«اگر نمیدانید از دانشمندان بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.</ref> با توجه به اینکه ذکر در [[قرآن کریم]] درباره [[پیامبر اکرم]] {{صل}}: {{متن قرآن|قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا رَسُولًا يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِ اللَّهِ}}<ref>«خداوند برای شما یادکردی فرستاده است؛ پیامبری که بر شما آیات روشنگر خداوند را میخواند». سوره طلاق، آیه ۱۰ ـ ۱۱.</ref> و [[قرآن کریم]]: {{متن قرآن|وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَلِقَوْمِكَ}}<ref>«و همانا آن، یادکردی برای تو و قوم توست» سوره زخرف، آیه ۴۴.</ref> به کار رفته است، میتوان "[[اهل الذکر]]" را با "[[اهلالبیت]]" برابر انگاشت<ref>کافی، ج۱، ص۲۱۰ـ۲۱۱؛ تفسیر فرات الکوفی، ص۲۳۵؛ البرهان، ج۳، ص۴۲۵.</ref>، زیرا آنان نه تنها [[اهل]] و [[خاندان]] پیامبرند، بلکه به [[گواهی]] روایاتی چون متواتر [[ثقلین]] در صدر همه [[قرآن]] شناسان "اهل القرآن" جای دارند<ref>المیزان، ج۱۲، ص۲۸۵؛ ج۱۴، ص۲۵۷.</ref>، از همین رو [[رسول خدا]] {{صل}} در برخی از [[احادیث]]، [[اهل ذکر]] را بر "[[ائمه]]" منطبق میسازد<ref>کافی، ج۱، ص۲۱۰؛ البرهان، ج۳، ص۴۲۳.</ref> و در سخنان [[امامان معصوم]] {{ع}} تعبیراتی از این دست فراوان به چشم میخورد: {{متن حدیث|نَحْنُ أَهْلُ الذِّکْرِ وَ نَحْنُ الْمَسْئُولُون}}<ref>جامع البیان، مج۸، ج۱۴، ص۱۴۵؛ کافی، ج۱، ص۲۱۰ـ۲۱۱؛ البرهان، ج۳، ص۴۲۳، ۴۲۹.</ref><ref>ر.ک: [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[اهل بیت - یوسفیان (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص ۸۸.</ref> در نگاه [[امام علی]] {{ع}} [[اهل بیت]]، درهای [[دانش]] و کلیدداران [[علوم]] [[الهی]] هستند. از این رو، فرمود: «به [[خدا]] [[سوگند]]، رساندن پیامها و وفای به وعدهها و معنای کلمات را به من آموختند. ابواب [[حکمت]] نزد ما [[اهلبیت]] است و چراغ [[دین]] بهدست ما افروخته. بدانید که راههای [[دین]] همه یک راه است، راهی هموار و مستقیم. هر که قدم در آن نهد به مقصد رسد و [[غنیمت]] برد و هر که بدان راه نرود [[گمراه]] شود و [[پشیمانی]] برد»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص ۱۵۵- ۱۵۶.</ref> | ||
# '''[[مودت نسبت به اهل بیت]]''': بنابر [[نص]] [[قرآن کریم]]، [[محبت اهل بیت]] بر هر [[مسلمانی]] [[واجب]] است: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>. یکی از نکات کلیدی روشن ساختن معنای "[[مودت]] فی القربی" است. معنایی که عموم دانشمندان شیعه از آن جانبداری میکنند<ref>تفسیر فرات الکوفی، ص۳۸۸ـ۳۹۹؛ مجمعالبیان، ج۹، ص۴۳ـ۴۴؛ الصافی، ج۴، ص۳۷۲.</ref> و برخی از [[مفسران اهل سنت]] نیز بدان [[گرایش]] دارند<ref>الکشاف، ج۴، ص۲۱۹، ۲۲۱؛تفسیر بغوی، ج۴، ص۱۱۱؛ التفسیر الکبیر، ج۲۷، ص۱۶۵ ـ۱۶۶؛ روح المعانی، مج۱۴، ج۲۵، ص۴۷، ۵۰.</ref> آن است که مقصود از [[مودت]]، [[دوستی]] با [[خویشاوندان پیامبر]] ([[اهل بیت]]) است<ref>ر.ک: [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[اهل بیت - یوسفیان (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص ۸۹.</ref>. این معنا با روایاتی که در منابع [[شیعی]] و [[سنی]] آمده است به خوبی [[تأیید]] میگردد<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۱۶ـ۱۷؛ غرائب القرآن، ج۶، ص۷۴؛ تفسیر ابنکثیر، ج۴، ص۱۲۱، ۱۲۳.</ref>. [[پیامبر اسلام]] {{صل}} میفرماید: «من دوست دارم هر کس را که آنان را [[دوست]] بدارد و دشمنم با کسی که آنان را [[دشمن]] بدارد»<ref>ذخائر العقبی، طبری/ ۱/ ۲۳.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۴۴؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[اهل بیت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۵۳۹-۵۴۹؛ [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[اهل بیت - یوسفیان (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص ۸۸؛ [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۴۶.</ref> | # '''[[مودت نسبت به اهل بیت]]''': بنابر [[نص]] [[قرآن کریم]]، [[محبت اهل بیت]] بر هر [[مسلمانی]] [[واجب]] است: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>. یکی از نکات کلیدی روشن ساختن معنای "[[مودت]] فی القربی" است. معنایی که عموم دانشمندان شیعه از آن جانبداری میکنند<ref>تفسیر فرات الکوفی، ص۳۸۸ـ۳۹۹؛ مجمعالبیان، ج۹، ص۴۳ـ۴۴؛ الصافی، ج۴، ص۳۷۲.</ref> و برخی از [[مفسران اهل سنت]] نیز بدان [[گرایش]] دارند<ref>الکشاف، ج۴، ص۲۱۹، ۲۲۱؛تفسیر بغوی، ج۴، ص۱۱۱؛ التفسیر الکبیر، ج۲۷، ص۱۶۵ ـ۱۶۶؛ روح المعانی، مج۱۴، ج۲۵، ص۴۷، ۵۰.</ref> آن است که مقصود از [[مودت]]، [[دوستی]] با [[خویشاوندان پیامبر]] ([[اهل بیت]]) است<ref>ر.ک: [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[اهل بیت - یوسفیان (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص ۸۹.</ref>. این معنا با روایاتی که در منابع [[شیعی]] و [[سنی]] آمده است به خوبی [[تأیید]] میگردد<ref>تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۱۶ـ۱۷؛ غرائب القرآن، ج۶، ص۷۴؛ تفسیر ابنکثیر، ج۴، ص۱۲۱، ۱۲۳.</ref>. [[پیامبر اسلام]] {{صل}} میفرماید: «من دوست دارم هر کس را که آنان را [[دوست]] بدارد و دشمنم با کسی که آنان را [[دشمن]] بدارد»<ref>ذخائر العقبی، طبری/ ۱/ ۲۳.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۴۴؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[اهل بیت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۵۳۹-۵۴۹؛ [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[اهل بیت - یوسفیان (مقاله)|مقاله «اهل بیت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص ۸۸؛ [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۴۶.</ref> | ||
# '''[[تأمین منابع مالی]]''': [[قرآن کریم]] در کنار [[نام خدا]] و [[رسول]]، ترکیب "[[ذِی الْقُرْبَی]]" را ذکر کرده است و اموالی چون [[خمس]] {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى}}<ref>«بدانید که آنچه غنیمت گرفتهاید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی)است». سوره انفال، آیه ۴۱.</ref> را بر [[مسلمانان]] [[واجب]] کرده است. | # '''[[تأمین منابع مالی]]''': [[قرآن کریم]] در کنار [[نام خدا]] و [[رسول]]، ترکیب "[[ذِی الْقُرْبَی]]" را ذکر کرده است و اموالی چون [[خمس]] {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى}}<ref>«بدانید که آنچه غنیمت گرفتهاید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی)است». سوره انفال، آیه ۴۱.</ref> را بر [[مسلمانان]] [[واجب]] کرده است. |