پرش به محتوا

نصوص فعلی امامت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۶: خط ۶:
[[سید مرتضی]] درباره [[نص]] فعلی گفته است: “قول نیز داخل در آن است و مقصود، [[افعال]] و اقوال ویژه [[پیامبر]] {{صل}} درباره علی {{ع}} است که او را از عموم [[امت]] ممتاز می‌سازد، و بر [[تعظیم]] و [[تکریم]] ویژه وی از سوی پیامبر {{صل}} دلالت می‌کند، مانند اینکه او را به [[برادری]] با خود برگزید، و دخترش را که [[برترین]] [[زنان]] عالم است به [[ازدواج]] او در آورد، و هیچ یک از [[اصحاب]] را والی و [[امیر]] بر او نساخت، و در هر مأموریت یا [[جنگی]] که علی {{ع}} در آن حضور داشت، وی را فرمانده کرد، و با اینکه بیشترین مصاحبت را با پیامبر {{صل}} داشت و مأموریت‌های بسیاری را به او سپرد، اما هیچ‌گاه وی را نکوهش نکرد و از او ایراد نگرفت، در حالی‌که نکوهش‌های بسیاری از سوی پیامبر {{صل}} که متوجه گروهی از اصحاب او شده است. رسول خدا {{صل}} درباره [[حضرت علی]] {{ع}} فرمود: “علی از من است و من از علی هستم” و “علی با [[حق]] و حق با علی است”. همچنین است افعال و اقوال دیگری که [[دوست]] و [[دشمن]] بر آنها [[اجماع]] دارند.
[[سید مرتضی]] درباره [[نص]] فعلی گفته است: “قول نیز داخل در آن است و مقصود، [[افعال]] و اقوال ویژه [[پیامبر]] {{صل}} درباره علی {{ع}} است که او را از عموم [[امت]] ممتاز می‌سازد، و بر [[تعظیم]] و [[تکریم]] ویژه وی از سوی پیامبر {{صل}} دلالت می‌کند، مانند اینکه او را به [[برادری]] با خود برگزید، و دخترش را که [[برترین]] [[زنان]] عالم است به [[ازدواج]] او در آورد، و هیچ یک از [[اصحاب]] را والی و [[امیر]] بر او نساخت، و در هر مأموریت یا [[جنگی]] که علی {{ع}} در آن حضور داشت، وی را فرمانده کرد، و با اینکه بیشترین مصاحبت را با پیامبر {{صل}} داشت و مأموریت‌های بسیاری را به او سپرد، اما هیچ‌گاه وی را نکوهش نکرد و از او ایراد نگرفت، در حالی‌که نکوهش‌های بسیاری از سوی پیامبر {{صل}} که متوجه گروهی از اصحاب او شده است. رسول خدا {{صل}} درباره [[حضرت علی]] {{ع}} فرمود: “علی از من است و من از علی هستم” و “علی با [[حق]] و حق با علی است”. همچنین است افعال و اقوال دیگری که [[دوست]] و [[دشمن]] بر آنها [[اجماع]] دارند.


وجه دلالت این گفتار و افعال [[امامت علی]] {{ع}} این است که دلالت آنها بر تعظیم و تکریم ویژه، بیانگر آن است که او در [[قیام]] به امر [[رهبری]] بر دیگران شایسته‌تر است، زیرا روش عقلا این است که [[فرد]] شایسته‌تر برای احراز [[مقام رهبری]] را با تکریم و تعظیم ویژه به [[مردم]] معرفی می‌کنند. برخی از اصحاب ما گفته‌اند “چه بسا دلالت فعل بر دلالت قول [[برتری]] دارد، زیرا در قول، مجاز و [[تأویل]] راه دارد، ولی مجاز و تأویل در فعل راه ندارد”<ref>الشافی فی الامامة، ج۲، ص۶۵.</ref>.
وجه دلالت این گفتار و افعال [[امامت علی]] {{ع}} این است که دلالت آنها بر تعظیم و تکریم ویژه، بیانگر آن است که او در [[قیام]] به امر [[رهبری]] بر دیگران شایسته‌تر است، زیرا روش عقلا این است که فرد شایسته‌تر برای احراز [[مقام رهبری]] را با تکریم و تعظیم ویژه به [[مردم]] معرفی می‌کنند. برخی از اصحاب ما گفته‌اند “چه بسا دلالت فعل بر دلالت قول [[برتری]] دارد، زیرا در قول، مجاز و [[تأویل]] راه دارد، ولی مجاز و تأویل در فعل راه ندارد”<ref>الشافی فی الامامة، ج۲، ص۶۵.</ref>.


[[ابو اسحاق نوبختی]] در این‌باره گفته است: “نص فعلی [[پیامبر]] {{صل}} بر [[امامت علی]] {{ع}} همانند [[نص]] قولی او بر [[امامت]] وی است، مانند اینکه او را به [[برادری]] خود برگزید، و دخترش را به [[ازدواج]] وی در آورد و موارد دیگر”<ref>الیاقوت فی علم الکلام، ص۸۰.</ref>.
[[ابو اسحاق نوبختی]] در این‌باره گفته است: “نص فعلی [[پیامبر]] {{صل}} بر [[امامت علی]] {{ع}} همانند [[نص]] قولی او بر [[امامت]] وی است، مانند اینکه او را به [[برادری]] خود برگزید، و دخترش را به [[ازدواج]] وی در آورد و موارد دیگر”<ref>الیاقوت فی علم الکلام، ص۸۰.</ref>.
خط ۲۵: خط ۲۵:
#{{متن حدیث|أَنَا وَ عَلِيٌّ كَهَاتَيْنِ‌}}؛ من و علی {{ع}} مانند این دو انگشت (انگشت سبابه و وسطی) هستیم.
#{{متن حدیث|أَنَا وَ عَلِيٌّ كَهَاتَيْنِ‌}}؛ من و علی {{ع}} مانند این دو انگشت (انگشت سبابه و وسطی) هستیم.
#{{متن حدیث|مَنْزِلُكَ فِي الْجَنَّةِ تُجَاهَ مَنْزِلِي تُكْسَى إِذَا كُسِيتُ وَ تُحَيَّا إِذَا حُيِّيتُ}}؛ [[منزل]] تو در [[بهشت]] روبروی منزل من است و همانند من مورد [[تکریم]] واقع می‌شوی.
#{{متن حدیث|مَنْزِلُكَ فِي الْجَنَّةِ تُجَاهَ مَنْزِلِي تُكْسَى إِذَا كُسِيتُ وَ تُحَيَّا إِذَا حُيِّيتُ}}؛ [[منزل]] تو در [[بهشت]] روبروی منزل من است و همانند من مورد [[تکریم]] واقع می‌شوی.
#{{متن حدیث|أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي وَ سَاقِي حَوْضِي وَ أَوَّلُ دَاخِلِ الْجَنَّةِ مِنْ أُمَّتِي وَ أَبُو ذُرِّيَّتِي}}؛ تو [[صاحب پرچم]] من، و ساقی حوض من هستی، و اولین [[فرد]] از امتم می‌باشی که داخل بهشت می‌شوی، و پدر [[ذریه]] من هستی.
#{{متن حدیث|أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي وَ سَاقِي حَوْضِي وَ أَوَّلُ دَاخِلِ الْجَنَّةِ مِنْ أُمَّتِي وَ أَبُو ذُرِّيَّتِي}}؛ تو [[صاحب پرچم]] من، و ساقی حوض من هستی، و اولین فرد از امتم می‌باشی که داخل بهشت می‌شوی، و پدر [[ذریه]] من هستی.
#{{متن حدیث|حَرْبُك حَرْبِي وَ سِلْمُكَ سِلْمِي‌}}؛ [[جنگ]] با تو، جنگ با من، و [[صلح]] با تو صلح با من است.
#{{متن حدیث|حَرْبُك حَرْبِي وَ سِلْمُكَ سِلْمِي‌}}؛ [[جنگ]] با تو، جنگ با من، و [[صلح]] با تو صلح با من است.
#{{متن حدیث|مَنْ سَبَّ عَلِيّاً فَقَدْ سَبَّنِي وَ مَنْ سَبَّنِي فَقَدْ سَبَّ اللَّهَ وَ مَنْ سَبَّ اللَّهَ أَكَبَّهُ اللَّهُ عَلَى مَنْخِرِهِ فِي النَّارِ}}؛ هرکس به [[علی]] {{ع}} [[ناسزا]] بگوید به من ناسزا گفته است، و هرکس به من ناسزا بگوید به [[خدا]] ناسزا گفته است، و هرکس به خدا ناسزا بگوید [[خداوند]] او را با [[خواری]] به [[دوزخ]] می‌افکند.
#{{متن حدیث|مَنْ سَبَّ عَلِيّاً فَقَدْ سَبَّنِي وَ مَنْ سَبَّنِي فَقَدْ سَبَّ اللَّهَ وَ مَنْ سَبَّ اللَّهَ أَكَبَّهُ اللَّهُ عَلَى مَنْخِرِهِ فِي النَّارِ}}؛ هرکس به [[علی]] {{ع}} [[ناسزا]] بگوید به من ناسزا گفته است، و هرکس به من ناسزا بگوید به [[خدا]] ناسزا گفته است، و هرکس به خدا ناسزا بگوید [[خداوند]] او را با [[خواری]] به [[دوزخ]] می‌افکند.
خط ۳۱: خط ۳۱:
این اقوال و [[افعال]] بیانگر این مطلب است که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} علی {{ع}} را شایسته [[مقام خلافت]] و [[امامت]] می‌دانسته است، همان‌گونه که اگر [[فرمانروایی]] یکی از افراد را با افعال و اقوال ویژه مورد [[تکریم]] قرار دهد، فهم عقلای بشر از این افعال و اقوال این است که او را شایسته مقام [[جانشینی]] خود و فرمانروایی بر [[مردم]] می‌داند<ref>تقریب المعارف، ص۱۲۶-۱۲۷.</ref>.
این اقوال و [[افعال]] بیانگر این مطلب است که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} علی {{ع}} را شایسته [[مقام خلافت]] و [[امامت]] می‌دانسته است، همان‌گونه که اگر [[فرمانروایی]] یکی از افراد را با افعال و اقوال ویژه مورد [[تکریم]] قرار دهد، فهم عقلای بشر از این افعال و اقوال این است که او را شایسته مقام [[جانشینی]] خود و فرمانروایی بر [[مردم]] می‌داند<ref>تقریب المعارف، ص۱۲۶-۱۲۷.</ref>.


[[فاضل مقداد]]، در تقریر [[نصّ]] فعلی بر [[امامت امیرالمؤمنین]] {{ع}} پس از یادآوری نمونه‌هایی از افعال تکریم‌آمیز ویژه [[پیامبر]] {{صل}} نسبت به علی {{ع}} که پیش از این بازگو کردیم، جریان [[استخلاف]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} بر [[مدینه]] در [[غزوه تبوک]] را یادآورشده است که [[رسول اکرم]] {{صل}} علی {{ع}} را [[جانشین]] خود ساخت تا در غیاب او امور مربوط به [[شهر مدینه]] را [[رهبری]] و [[مدیریت]] کند. این مطلب بر [[خلافت امیرالمؤمنین]] {{ع}} پس از [[رحلت پیامبر اکرم]] {{صل}} دلالت می‌کند، زیرا پیامبر {{صل}} پس از بازگشت از [[سفر]] [[تبوک]]، وی را از [[خلافت]] خویش نسبت به قبل از [[وفات]] و پس از وفاتش [[عزل]] نکرد. بنابراین، او [[خلیفه پیامبر]] {{صل}} بر مدینه پس از درگذشت پیامبر {{صل}} بوده و هر کس خلافت وی بر مدینه را پذیرفته است، خلافت او بر [[شهرها]] و مناطق دیگر را نیز پذیرفته است<ref>اللوامع الإلهیه، ص۳۴۰-۳۴۱.</ref>.
[[فاضل مقداد]]، در تقریر [[نصّ]] فعلی بر [[امامت امیرالمؤمنین]] {{ع}} پس از یادآوری نمونه‌هایی از افعال تکریم‌آمیز ویژه [[پیامبر]] {{صل}} نسبت به علی {{ع}} که پیش از این بازگو کردیم، جریان [[استخلاف]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} بر [[مدینه]] در [[غزوه تبوک]] را یادآورشده است که [[رسول اکرم]] {{صل}} علی {{ع}} را [[جانشین]] خود ساخت تا در غیاب او امور مربوط به [[شهر مدینه]] را [[رهبری]] و [[مدیریت]] کند. این مطلب بر [[خلافت امیرالمؤمنین]] {{ع}} پس از [[رحلت پیامبر اکرم]] {{صل}} دلالت می‌کند، زیرا پیامبر {{صل}} پس از بازگشت از [[سفر]] [[تبوک]]، وی را از [[خلافت]] خویش نسبت به قبل از [[وفات]] و پس از وفاتش عزل نکرد. بنابراین، او [[خلیفه پیامبر]] {{صل}} بر مدینه پس از درگذشت پیامبر {{صل}} بوده و هر کس خلافت وی بر مدینه را پذیرفته است، خلافت او بر [[شهرها]] و مناطق دیگر را نیز پذیرفته است<ref>اللوامع الإلهیه، ص۳۴۰-۳۴۱.</ref>.


یادآور می‌شویم، برخی از متکلمان امامیه مسئله استخلاف امیرالمؤمنین {{ع}} را بر مدینه به‌عنوان دلیلی مستقل بر امامت آن حضرت مطرح کرده و گفته‌اند از [[دلایل]] امامت بلافصل امیرالمؤمنین {{ع}} این است که پیامبر {{صل}} او را جانشین خود بر مدینه ساخت، و از این مقام عزل نکرد، و این مطلب مورد [[اجماع]] است که هر کس خلیفه پیامبر {{صل}} در مدینه باشد، [[خلیفه]] او در دیگر مناطق و شهرهای [[اسلامی]] است. بنابراین، علی {{ع}} خلیفه پیامبر {{صل}} در [[امت اسلامی]] است<ref>کشف المراد، ص۵۰۰-۵۰۱.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۱۳۹.</ref>
یادآور می‌شویم، برخی از متکلمان امامیه مسئله استخلاف امیرالمؤمنین {{ع}} را بر مدینه به‌عنوان دلیلی مستقل بر امامت آن حضرت مطرح کرده و گفته‌اند از [[دلایل]] امامت بلافصل امیرالمؤمنین {{ع}} این است که پیامبر {{صل}} او را جانشین خود بر مدینه ساخت، و از این مقام عزل نکرد، و این مطلب مورد [[اجماع]] است که هر کس خلیفه پیامبر {{صل}} در مدینه باشد، [[خلیفه]] او در دیگر مناطق و شهرهای [[اسلامی]] است. بنابراین، علی {{ع}} خلیفه پیامبر {{صل}} در [[امت اسلامی]] است<ref>کشف المراد، ص۵۰۰-۵۰۱.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۱۳۹.</ref>
۱۱۵٬۵۷۰

ویرایش