نصوص فعلی امامت

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

یکی از دلایل امامت امیرالمؤمنین (ع) این است که پیامبر اکرم (ص) با او به گونه‌ای خاص رفتار کرده و درباره وی به گونه‌ای سخن گفته است که بیانگر مقام و منزلت ویژه علی (ع) نزد رسول اکرم (ص) و شایستگی او برای عهده‌دار شدن امر امامت امت اسلامی از رسول خدا (ص) است. متکلمان شیعه از آن به‌عنوان “نصوص فعلی” بر امامت امیرالمؤمنین (ع) تعبیر کرده‌اند.

سید مرتضی درباره نص فعلی گفته است: “قول نیز داخل در آن است و مقصود، افعال و اقوال ویژه پیامبر (ص) درباره علی (ع) است که او را از عموم امت ممتاز می‌سازد، و بر تعظیم و تکریم ویژه وی از سوی پیامبر (ص) دلالت می‌کند، مانند اینکه او را به برادری با خود برگزید، و دخترش را که برترین زنان عالم است به ازدواج او در آورد، و هیچ یک از اصحاب را والی و امیر بر او نساخت، و در هر مأموریت یا جنگی که علی (ع) در آن حضور داشت، وی را فرمانده کرد، و با اینکه بیشترین مصاحبت را با پیامبر (ص) داشت و مأموریت‌های بسیاری را به او سپرد، اما هیچ‌گاه وی را نکوهش نکرد و از او ایراد نگرفت، در حالی‌که نکوهش‌های بسیاری از سوی پیامبر (ص) که متوجه گروهی از اصحاب او شده است. رسول خدا (ص) درباره حضرت علی (ع) فرمود: “علی از من است و من از علی هستم” و “علی با حق و حق با علی است”. همچنین است افعال و اقوال دیگری که دوست و دشمن بر آنها اجماع دارند.

وجه دلالت این گفتار و افعال امامت علی (ع) این است که دلالت آنها بر تعظیم و تکریم ویژه، بیانگر آن است که او در قیام به امر رهبری بر دیگران شایسته‌تر است، زیرا روش عقلا این است که فرد شایسته‌تر برای احراز مقام رهبری را با تکریم و تعظیم ویژه به مردم معرفی می‌کنند. برخی از اصحاب ما گفته‌اند “چه بسا دلالت فعل بر دلالت قول برتری دارد، زیرا در قول، مجاز و تأویل راه دارد، ولی مجاز و تأویل در فعل راه ندارد”[۱].

ابو اسحاق نوبختی در این‌باره گفته است: “نص فعلی پیامبر (ص) بر امامت علی (ع) همانند نص قولی او بر امامت وی است، مانند اینکه او را به برادری خود برگزید، و دخترش را به ازدواج وی در آورد و موارد دیگر”[۲].

علامه حلی در شرح کلام وی گفته است: “پیامبر اکرم (ص) همان‌گونه که از طریق گفتار، امامت علی (ع) را منصوص کرده است، از طریق افعال نیز امامت علی (ع) را منصوص فرموده است، زیرا با امیر المؤمنین (ع) رابطه‌ای خاص داشت که با دیگران چنان رابطه‌ای را نداشت، مانند اینکه وی را به‌عنوان برادر خود برگزید و برترین زنان عالم را به ازدواجش در آورد، و هیچ‌یک از صحابه را بر او ولایت نداد، و به هیچ جنگی با مأموریت دیگری وی را اعزام نکرد، مگر اینکه او را فرمانده و سرپرست قرار داد”[۳]. صلاح الدین حلبی در تقریر نص فعلی بر امامت علی (ع) نمونه‌هایی از رفتارهای ویژه پیامبر اکرم (ص) نسبت به علی (ع) را بیان کرده، و سخنان پیامبر اکرم(ص) درباره آن حضرت را ـ که بر مقام و جایگاه ممتاز او نزد رسول خدا (ص) دلالت می‌کند ـ مؤید آنها قرار داده است. این افعال و اقوال ویژه عبارت‌اند از:

  1. پیامبر در همه جنگ‌ها و مأموریت‌ها فرماندهی و رهبری قوم را به علی (ع) می‌سپرد.
  2. خاتم انبیا (ص) به دستور خداوند از همگان خواست تا درهای خانه‌هایشان را به مسجد ببندند، و تنها در خانه علی (ع) را مانند در خانه خود به مسجد باز گذاشت.
  3. حضرت زهرا (س) را که برترین زنان عالم است همسر او ساخت.
  4. در ابلاغ سوره برائت به کافران که نخست آن را به ابوبکر سپرده بود، او را بر کنار ساخت، و انجام آن مأموریت مهم را به علی (ع) سپرد، و در توجیه آن فرمود: خداوند به من وحی کرد که این کار را با تو باید انجام دهی یا فردی از خاندان تو”.
  5. در مباهله با نصرانی‌های نجران، علی (ع) را با خود همراه برد و بدین وسیله او را به‌عنوان مصداق “انفسنا” معرفی کرد. در نتیجه او از مقام و منزلت والایی برخوردار است که تنها با مقام و منزلت پیامبر (ص) قابل مقایسه است و بر دیگران برتری دارد.
  6. در دو نوبت که میان اصحاب خود عقد اخوت برقرار کرد، علی (ع) را به‌عنوان برادر دینی خود برگزید. این اقدام پیامبر (ص) نشانگر آن است که علی (ع) بر همه اصحاب پیامبر (ص) برتری دارد و مقام و منزلتش تنها با مقام و منزلت پیامبر (ص) قابل مقایسه است.
  7. هنگامی که علی (ع) وارد مجلسی می‌شد، پیامبر به احترام او بر می‌خاست و وی را نزد خود جای می‌داد.

ابوالصلاح، سپس نمونه‌هایی از سخنان پیامبر اکرم (ص) را درباره علی (ع) به‌عنوان مؤید و مکمل بحث خود یادآور شده است؛ مانند:

  1. «عَلِيٌّ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ عَلِيٍّ»؛ علی (ع) از من است و من از علی (ع) هستم.
  2. «عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ يَدُورُ مَعَهُ حَيْثُمَا دَارَ»؛ علی (ع) با حق و حق با علی (ع) و دائر مدار او است.
  3. «أَنَا وَ عَلِيٌّ كَهَاتَيْنِ‌»؛ من و علی (ع) مانند این دو انگشت (انگشت سبابه و وسطی) هستیم.
  4. «مَنْزِلُكَ فِي الْجَنَّةِ تُجَاهَ مَنْزِلِي تُكْسَى إِذَا كُسِيتُ وَ تُحَيَّا إِذَا حُيِّيتُ»؛ منزل تو در بهشت روبروی منزل من است و همانند من مورد تکریم واقع می‌شوی.
  5. «أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي وَ سَاقِي حَوْضِي وَ أَوَّلُ دَاخِلِ الْجَنَّةِ مِنْ أُمَّتِي وَ أَبُو ذُرِّيَّتِي»؛ تو صاحب پرچم من، و ساقی حوض من هستی، و اولین فرد از امتم می‌باشی که داخل بهشت می‌شوی، و پدر ذریه من هستی.
  6. «حَرْبُك حَرْبِي وَ سِلْمُكَ سِلْمِي‌»؛ جنگ با تو، جنگ با من، و صلح با تو صلح با من است.
  7. «مَنْ سَبَّ عَلِيّاً فَقَدْ سَبَّنِي وَ مَنْ سَبَّنِي فَقَدْ سَبَّ اللَّهَ وَ مَنْ سَبَّ اللَّهَ أَكَبَّهُ اللَّهُ عَلَى مَنْخِرِهِ فِي النَّارِ»؛ هرکس به علی (ع) ناسزا بگوید به من ناسزا گفته است، و هرکس به من ناسزا بگوید به خدا ناسزا گفته است، و هرکس به خدا ناسزا بگوید خداوند او را با خواری به دوزخ می‌افکند.

این اقوال و افعال بیانگر این مطلب است که پیامبر اکرم (ص) علی (ع) را شایسته مقام خلافت و امامت می‌دانسته است، همان‌گونه که اگر فرمانروایی یکی از افراد را با افعال و اقوال ویژه مورد تکریم قرار دهد، فهم عقلای بشر از این افعال و اقوال این است که او را شایسته مقام جانشینی خود و فرمانروایی بر مردم می‌داند[۴].

فاضل مقداد، در تقریر نصّ فعلی بر امامت امیرالمؤمنین (ع) پس از یادآوری نمونه‌هایی از افعال تکریم‌آمیز ویژه پیامبر (ص) نسبت به علی (ع) که پیش از این بازگو کردیم، جریان استخلاف امیرالمؤمنین (ع) بر مدینه در غزوه تبوک را یادآورشده است که رسول اکرم (ص) علی (ع) را جانشین خود ساخت تا در غیاب او امور مربوط به شهر مدینه را رهبری و مدیریت کند. این مطلب بر خلافت امیرالمؤمنین (ع) پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) دلالت می‌کند، زیرا پیامبر (ص) پس از بازگشت از سفر تبوک، وی را از خلافت خویش نسبت به قبل از وفات و پس از وفاتش عزل نکرد. بنابراین، او خلیفه پیامبر (ص) بر مدینه پس از درگذشت پیامبر (ص) بوده و هر کس خلافت وی بر مدینه را پذیرفته است، خلافت او بر شهرها و مناطق دیگر را نیز پذیرفته است[۵].

یادآور می‌شویم، برخی از متکلمان امامیه مسئله استخلاف امیرالمؤمنین (ع) را بر مدینه به‌عنوان دلیلی مستقل بر امامت آن حضرت مطرح کرده و گفته‌اند از دلایل امامت بلافصل امیرالمؤمنین (ع) این است که پیامبر (ص) او را جانشین خود بر مدینه ساخت، و از این مقام عزل نکرد، و این مطلب مورد اجماع است که هر کس خلیفه پیامبر (ص) در مدینه باشد، خلیفه او در دیگر مناطق و شهرهای اسلامی است. بنابراین، علی (ع) خلیفه پیامبر (ص) در امت اسلامی است[۶].[۷]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. الشافی فی الامامة، ج۲، ص۶۵.
  2. الیاقوت فی علم الکلام، ص۸۰.
  3. انوار الملکوت، ص۲۱۴.
  4. تقریب المعارف، ص۱۲۶-۱۲۷.
  5. اللوامع الإلهیه، ص۳۴۰-۳۴۱.
  6. کشف المراد، ص۵۰۰-۵۰۱.
  7. ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت، ص ۱۳۹.