پرش به محتوا

ادله موافقین سهوالنبی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۶: خط ۴۶:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[حمید محمدی راد|محمدی راد]]''' در مقاله ''«[[سهو النبی (مقاله)|سهو النبی]]»'' در این‌باره گفته‌‌اند:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[حمید محمدی راد|محمدی راد]]''' در مقاله ''«[[سهو النبی (مقاله)|سهو النبی]]»'' در این‌باره گفته‌‌اند:


قائلان به [[سهو النبی]]{{صل}} و [[ادله]] آنها:
«قائلان به [[سهو النبی]]{{صل}} و [[ادله]] آنها:
# [[قرطبی]] از علمای [[عامه]] می‏‌گوید: «[[پیامبر]]{{صل}} در [[نماز]] [[سهو]] می‏‌کرد چه رسد به غیر نماز، منتها سهو آن حضرت در نماز به خاطر التفات به امور مهّمتر از نماز بود»<ref>قرطبی، تفسیر الجامع، ج۲۰، ص۲۱۲.</ref>.
# [[شیخ صدوق]] و استادش [[ابن ولید]]، از علمای بزرگ [[شیعه]] از جمله قائلان به سهو النبی{{صل}} در این باب به شمار می‌آیند<ref>ر.ک: مجلسی، محمدباقر، بحار، ج۱۷، ص۱۰۸.</ref>.
شیخ صدوق می‌گوید: شیعه‏ درست و حسابی، [[سهو پیامبر]]{{صل}} در کارهای عادی را [[انکار]] نمی‌‏کند بلکه [[اهل]] [[غلوّ]] و [[تفویض]] که دو گروه [[منحرف]] به شمار می‌‏روند منکر سهو النبی{{صل}} هستند و سپس از استادش ابن ولید نقل می‌‏کند که اوّلین مرتبه غلوّ، انکار سهو النبی‏ است<ref>صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۵۷.</ref>.
# [[طبرسی]] نیز می‏‌گوید: علمای شیعه سهو و نسیان را در [[تبلیغ احکام الهی]]، بر [[پیامبران]] جایز نمی‏‌دانند ولی در غیر آن جایز می‏‌دانند به شرط این که سهو به حدّی نرسد که موجب تنفّر و سلب [[اعتماد]] [[مردم]] باشد<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۴، ص۳۱۷، بیروت.</ref>.
# علاّمه تُستری هم در رساله‏ «سهو النبیّ ‏{{صل}}» آورده است: «سهو پیامبر{{صل}} در امور عادی از چیزهایی است که [[عقل]] آن را منع نمی‏‌کند بلکه [[دلیل نقلی]] نیز بر جواز آن دلالت می‏‌کند پس لازم است که آن را بپذیریم»<ref>تستری، قاموس الرجال، ج۱۱، رسالة فی سهو النبی.</ref>.


# [[قرطبی]] از علمای [[عامه]] می‏‌گوید: «[[پیامبر]]{{صل}} در [[نماز]] [[سهو]] می‏‌کرد چه رسد به غیر نماز، منتها سهو آن حضرت در نماز به خاطر التفات به امور مهّمتر از نماز بود» <ref>قرطبی، تفسیر الجامع، ج۲۰، ص۲۱۲.</ref>.
قابل ذکر است که طرفداران جواز سهو، منحصر به افراد مذکور نیستند و ما جهت رعایت اختصار از ذکر اقوال بیشتر خودداری کردیم»<ref>ر.ک: مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج۱۷، ص۱۲۲.</ref>.<ref>[[حمید محمدی راد|محمدی راد]]، [[سهو النبی (مقاله)|سهو النبی]].</ref>
# [[شیخ صدوق]] و استادش [[ابن ولید]]، از علمای بزرگ [[شیعه]] از جمله قائلان به سهو النبی{{صل}} در این باب به شمار می‌آیند. <ref>ر.ک: مجلسی، محمدباقر، بحار، ج۱۷، ص۱۰۸.</ref>.
شیخ صدوق می‌گوید: شیعه‏ درست و حسابی، [[سهو پیامبر]]{{صل}} در کارهای عادی را [[انکار]] نمی‌‏کند بلکه [[اهل]] [[غلوّ]] و [[تفویض]] که دو گروه [[منحرف]] به شمار می‌‏روند منکر سهو النبی{{صل}} هستند و سپس از استادش ابن ولید نقل می‌‏کند که اوّلین مرتبه غلوّ، انکار سهو النبی‏ است. <ref>صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۵۷.</ref>.
# [[طبرسی]] نیز می‏‌گوید: [[علمای شیعه]] سهو و [[نسیان]] را در [[تبلیغ احکام الهی]]، بر [[پیامبران]] جایز نمی‏‌دانند ولی در غیر آن جایز می‏‌دانند به شرط این که سهو به حدّی نرسد که موجب تنفّر و سلب [[اعتماد]] [[مردم]] باشد. <ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۴، ص۳۱۷، بیروت.</ref>.
# علاّمه تُستری هم در رساله‏ «سهو النبیّ ‏{{صل}}» آورده است: «سهو پیامبر{{صل}} در امور عادی از چیزهایی است که [[عقل]] آن را منع نمی‏‌کند بلکه [[دلیل نقلی]] نیز بر جواز آن دلالت می‏‌کند پس لازم است که آن را بپذیریم». <ref>تستری، قاموس الرجال، ج۱۱، رسالة فی سهو النبی.</ref>.
 
قابل ذکر است که طرفداران جواز سهو، منحصر به افراد مذکور نیستند و ما جهت رعایت اختصار از ذکر اقوال بیشتر خودداری کردیم. <ref>ر.ک: مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج۱۷، ص۱۲۲. حمید محمدی راد، مقاله: سهو النبی، نشریه کلام اسلامی، شماره ۲۴.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۶۰: خط ۵۹:
| تصویر = 11536.jpg
| تصویر = 11536.jpg
| پاسخ‌دهنده = حمید محمدی راد
| پاسخ‌دهنده = حمید محمدی راد
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد ابراهیمی راد|محمد ابراهیمی راد]]''' در مقاله ''«[[تحلیل و بررسی روایات سهو النبی (مقاله)|تحلیل و بررسی روایات سهو النبی]] در این‌باره گفته‌‌اند:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد ابراهیمی راد|محمد ابراهیمی راد]]''' در مقاله ''«[[تحلیل و بررسی روایات سهو النبی (مقاله)|تحلیل و بررسی روایات سهو النبی]] در این‌باره گفته‌‌اند:


[[روایات]] [[سهو النبی]]
«'''[[روایات]] [[سهو النبی]]'''
   
   
[[احادیث شیعه]]
'''احادیث شیعه'''
#[[کلینی]] در [[کتاب کافی]] در روایتی که دارای سندی معتبر است، آورده است: [[سماعه بن مهران]] می‌‌گوید: از [[امام صادق]]{{ع}} شنیدم که فرمود: [[رسول خدا]]{{صل}} [[سهو]] نمود و [[نماز ظهر]] را در رکعت دوم [[سلام]] داد. شخصی به نام [[ذوالشمالین]] پرسید: آیا درباره [[نماز]] چیزی نازل شده است؟ فرمود: چطور؟ گفت: شما دو رکعت خواندید [[پیامبر]] از [[مردم]] پرسید: آیا شما هم مثل ذوالشمالین می‌‌گویید؟ عرض کردند: بلی. سپس پیامبر برخاست و دو رکعت دیگر خواند و نماز را تمام کرد و دو [[سجده]] سهو به جا آورد.... <ref>کلینی، کافی، ج ۳، ح۱، ص۳۴۷.</ref>. [[شیخ صدوق]] نیز همین [[روایت]] را به سند دیگری از سماعه نقل کرده است.
# [[کلینی]] در [[کتاب کافی]] در روایتی که دارای سندی معتبر است، آورده است: [[سماعه بن مهران]] می‌‌گوید: از [[امام صادق]]{{ع}} شنیدم که فرمود: [[رسول خدا]]{{صل}} [[سهو]] نمود و [[نماز ظهر]] را در رکعت دوم [[سلام]] داد. شخصی به نام [[ذوالشمالین]] پرسید: آیا درباره [[نماز]] چیزی نازل شده است؟ فرمود: چطور؟ گفت: شما دو رکعت خواندید [[پیامبر]] از [[مردم]] پرسید: آیا شما هم مثل ذوالشمالین می‌‌گویید؟ عرض کردند: بلی. سپس پیامبر برخاست و دو رکعت دیگر خواند و نماز را تمام کرد و دو [[سجده]] سهو به جا آورد...<ref>کلینی، کافی، ج ۳، ح۱، ص۳۴۷.</ref>. [[شیخ صدوق]] نیز همین [[روایت]] را به سند دیگری از سماعه نقل کرده است.
# نیز در کتاب کافی در روایتی صحیح السند چنین آمده است: [[سعید اعرج]] می‌‌گوید: از امام صادق{{ع}} شنیدم که فرمود: رسول خدا{{صل}} نماز خواند و در رکعت دوم سلام داد. کسی از پشت سرش پرسید در نماز تغییری رخ داده است؟ فرمود: چطور؟ گفت: شما دو رکعت خواندید. فرمود: ای [[ذوالیدین]]، آیا همین [[طور]] است که می‌‌گویند؟ عرض کرد: بلی. سپس حضرت دو رکعت دیگر خواند و نماز را چهار رکعتی تمام کرد. [[امام]] فرمود: [[خداوند]] از جهت [[رحمت]] به [[امت]]، پیامبر{{صل}} را به [[فراموشی]] [[مبتلا]] کرد.... <ref>کلینی، کافی، ج۳، ح۶، ص۳۴۵.</ref>. شیخ صدوق نیز همین روایت را به سند دیگری از [[سعید الاعرج]] نقل کرده است.
# نیز در کتاب کافی در روایتی صحیح السند چنین آمده است: [[سعید اعرج]] می‌‌گوید: از امام صادق{{ع}} شنیدم که فرمود: رسول خدا{{صل}} نماز خواند و در رکعت دوم سلام داد. کسی از پشت سرش پرسید در نماز تغییری رخ داده است؟ فرمود: چطور؟ گفت: شما دو رکعت خواندید. فرمود: ای [[ذوالیدین]]، آیا همین [[طور]] است که می‌‌گویند؟ عرض کرد: بلی. سپس حضرت دو رکعت دیگر خواند و نماز را چهار رکعتی تمام کرد. [[امام]] فرمود: [[خداوند]] از جهت [[رحمت]] به [[امت]]، پیامبر{{صل}} را به [[فراموشی]] [[مبتلا]] کرد...<ref>کلینی، کافی، ج۳، ح۶، ص۳۴۵.</ref>. شیخ صدوق نیز همین روایت را به سند دیگری از [[سعید الاعرج]] نقل کرده است.
# همچنین در کتاب کافی آورده است: [[حسن بن صدقه]] می‌‌گوید: به امام گفتم: آیا پیامبر در دو رکعت اول نماز سلام داده است؟ امام فرمود: بله. به امام عرض کردم: آیا با این [[حال]]، [[وجاهت]] و [[عظمت]] پیامبر مثل سابق محفوظ است؟ فرمود: بله. با این [[اسها]] خداوند خواسته است که [[حکم شرعی]] سهو را به مردم [[تعلیم]] دهد و بفهماند. <ref>همان، ج۳، ح۲، ص۳۵۵.</ref>. این [[حدیث]] به جهت وجود «[[منصور بن عباس]]» در [[سند ضعیف]] است. <ref>معجم رجال الشیعه، ج۱۹، ص۳۷۹.</ref>.
# همچنین در کتاب کافی آورده است: [[حسن بن صدقه]] می‌‌گوید: به امام گفتم: آیا پیامبر در دو رکعت اول نماز سلام داده است؟ امام فرمود: بله. به امام عرض کردم: آیا با این حال، [[وجاهت]] و عظمت پیامبر مثل سابق محفوظ است؟ فرمود: بله. با این [[اسها]] خداوند خواسته است که [[حکم شرعی]] سهو را به مردم [[تعلیم]] دهد و بفهماند<ref>همان، ج۳، ح۲، ص۳۵۵.</ref>. این [[حدیث]] به جهت وجود «[[منصور بن عباس]]» در سند، ضعیف است<ref>معجم رجال الشیعه، ج۱۹، ص۳۷۹.</ref>.
# [[شیخ صدوق]] در کتاب التهذیب آورده است: [[جمیل]] می‌‌گوید: از [[امام صادق]]{{ع}} درباره شخصی که [[نماز]] را به [[اشتباه]] در رکعت دوم تمام کرده و از جای خود برخاسته و رفته است، سوال کردم. [[امام]] فرمود: نماز را باید اعاده کند. به امام عرض کردم: پس [[مردم]] از [[قول پیامبر]] چه می‌‌گویند؟ امام در جواب، [[حدیث ذوالشمالین]] را یادآوری کرد و فرمود: [[پیامبر]] چون از جای خود برنخواست و صورت نماز را به هم نزده بود، نمازش را تمام کرد و اگر او هم از جای خود برمی خاست و صورت نماز را به هم می‌‌زد، باید نماز را اعاده می‌‌کرد. <ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ج۲، ح۱۴۳۴، ص۳۴۵.</ref>. این [[روایت]] از نظر [[سند صحیح]] است.
# [[شیخ صدوق]] در کتاب التهذیب آورده است: [[جمیل]] می‌‌گوید: از [[امام صادق]]{{ع}} درباره شخصی که [[نماز]] را به [[اشتباه]] در رکعت دوم تمام کرده و از جای خود برخاسته و رفته است، سوال کردم. [[امام]] فرمود: نماز را باید اعاده کند. به امام عرض کردم: پس [[مردم]] از قول پیامبر چه می‌‌گویند؟ امام در جواب، [[حدیث ذوالشمالین]] را یادآوری کرد و فرمود: [[پیامبر]] چون از جای خود برنخواست و صورت نماز را به هم نزده بود، نمازش را تمام کرد و اگر او هم از جای خود برمی خاست و صورت نماز را به هم می‌‌زد، باید نماز را اعاده می‌‌کرد<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ج۲، ح۱۴۳۴، ص۳۴۵.</ref>. این [[روایت]] از نظر سند، صحیح است.
# همچنین در کتاب التهذیب آورده است: [[ابی بصیر]] می‌‌گوید: از امام صادق{{ع}} درباره شخصی که نماز را به اشتباه در رکعت دوم تمام کرده و از جای خود برخاسته و دنبال انجام دادن کارهای خود رفته است، سوال کردم. امام فرمود: نماز را باید اعاده کند. به امام عرض کردم: پس چرا پیامبر هنگامی که به اشتباه نمازش را در رکعت دوم تمام کرد اعاده ننمود؟ امام در جواب فرمود: چون پیامبر از جای خود برنخاسته و صورت نماز را به هم نزده بود. <ref>همان، ج۲، ح۱۴۳۵، ص۳۴۶.</ref>. این روایت از نظر [[سند معتبر]] است.
# همچنین در کتاب التهذیب آورده است: [[ابی بصیر]] می‌‌گوید: از امام صادق{{ع}} درباره شخصی که نماز را به اشتباه در رکعت دوم تمام کرده و از جای خود برخاسته و دنبال انجام دادن کارهای خود رفته است، سوال کردم. امام فرمود: نماز را باید اعاده کند. به امام عرض کردم: پس چرا پیامبر هنگامی که به اشتباه نمازش را در رکعت دوم تمام کرد اعاده ننمود؟ امام در جواب فرمود: چون پیامبر از جای خود برنخاسته و صورت نماز را به هم نزده بود<ref>همان، ج۲، ح۱۴۳۵، ص۳۴۶.</ref>. این روایت از نظر سند، معتبر است.
# نیز در همان کتاب آورده است: {{متن حدیث|محمد بن الحسن باسناده، عن سعد، عن ابی الجوازاء، عن الحسین بن علوان، عن عمروبن خالد، عن زیدبن علی، عن آبائه، عن علی{{ع}} قال: صلی بنا [[رسول الله]]{{صل}} الظهر [[خمس]] رکعات ثم انفتل، فقال له القوم: یا رسول الله! هل زید فی الصلاه شی؟ قال: و ما ذلک؟ قال صلیت بنا خمس رکعات، قال فاستقبل القبله و [[کبر]] و هو جالس ثم سجد سجدتین لیس فیهما [[قراء]] و لا [[رکوع]]، ثم [[سلم]] و کان یقول: هما المرغمتان.}} <ref>همان، ج۱، ص۲۳۶.</ref>. این روایت، گرچه از نظر [[سند معتبر]] است، ولی مشهور [[فقها]] از آن [[اعراض]] کرده و بر طبق آن [[فتوا]] نداده‌اند؛ چون زیاد شدن یک رکعت در [[نماز]]، هرچند به [[سهو]]، موجب بطلان نماز است. <ref>مستند العروه، کتاب الصلاه، ج۶، ص۳۸۲.</ref>.
# نیز در همان کتاب آورده است: {{متن حدیث|محمد بن الحسن باسناده، عن سعد، عن ابی الجوازاء، عن الحسین بن علوان، عن عمروبن خالد، عن زیدبن علی، عن آبائه، عن علی{{ع}} قال: صلی بنا رسول الله{{صل}} الظهر خمس رکعات ثم انفتل، فقال له القوم: یا رسول الله! هل زید فی الصلاه شی؟ قال: و ما ذلک؟ قال صلیت بنا خمس رکعات، قال فاستقبل القبله و کبر و هو جالس ثم سجد سجدتین لیس فیهما قراء و لا رکوع، ثم سلم و کان یقول: هما المرغمتان}}<ref>همان، ج۱، ص۲۳۶.</ref>. این روایت، گرچه از نظر سند، معتبر است، ولی مشهور [[فقها]] از آن [[اعراض]] کرده و بر طبق آن [[فتوا]] نداده‌اند؛ چون زیاد شدن یک رکعت در [[نماز]]، هرچند به [[سهو]]، موجب بطلان نماز است<ref>مستند العروه، کتاب الصلاه، ج۶، ص۳۸۲.</ref>.
# همچنین آورده است: {{متن حدیث|احمدبن محمد، عن الحسن بن علی بن فضال، عن ابی جمیله، عن زید الشحام ابی اسامه قال: سالته عن الرجل صلی العصر ست رکعات او خمس رکعات قال:...فان نبی الله{{صل}} صلی بالناس رکعتین، ثم نسی حتی انصرف، فقال له [[ذوالشمالین]]: یا [[رسول الله]]! احدث فی الصلاه شی؟ فقال: ایها [[الناس]]! اصدق ذوالشمالین؟ فقالوا:نعم، ‌لم تصل الارکعتین، فقام فاتم ما بقی من صلاته.}} <ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ج۲، ص۳۵۲، ح۱۴۶۱.</ref>. این [[حدیث]] به جهت وجود «[[مفضل بن صالح]] ابی [[جمیله]]» در [[سند ضعیف]] است.<ref>معجم رجال الشیعه، ج۱۹، ص۳۱۱.</ref>.
# همچنین آورده است: {{متن حدیث|احمدبن محمد، عن الحسن بن علی بن فضال، عن ابی جمیله، عن زید الشحام ابی اسامه قال: سالته عن الرجل صلی العصر ست رکعات او خمس رکعات قال:...فان نبی الله{{صل}} صلی بالناس رکعتین، ثم نسی حتی انصرف، فقال له ذوالشمالین: یا رسول الله! احدث فی الصلاه شی؟ فقال: ایها الناس! اصدق ذوالشمالین؟ فقالوا:نعم، ‌لم تصل الارکعتین، فقام فاتم ما بقی من صلاته}}<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ج۲، ص۳۵۲، ح۱۴۶۱.</ref>. این [[حدیث]] به جهت وجود «مفضل بن صالح ابی جمیله» در سند، ضعیف است<ref>معجم رجال الشیعه، ج۱۹، ص۳۱۱.</ref>.
# همچنین در همان کتاب آورده است: {{متن حدیث|فاما ما رواه سعدبن عبدالله، عن احمدبن محمد، عن الحسین، عن فضاله، عن سیف بن عمیره، عن ابی بکر الحضرمی قال:...ان رسول الله{{صل}} سها فسلم فی رکعتین، ثم ذکر حدیث ذی الشمالین، فقال: ثم قام فاضاف الیها رکعتین.}} <ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ج۲، ص۱۸۰، ح۷۲۴.</ref>. این حدیث نیز از نظر سند معتبر است.
# همچنین در همان کتاب آورده است: {{متن حدیث|فاما ما رواه سعدبن عبدالله، عن احمدبن محمد، عن الحسین، عن فضاله، عن سیف بن عمیره، عن ابی بکر الحضرمی قال:...ان رسول الله{{صل}} سها فسلم فی رکعتین، ثم ذکر حدیث ذی الشمالین، فقال: ثم قام فاضاف الیها رکعتین}}<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ج۲، ص۱۸۰، ح۷۲۴.</ref>. این حدیث نیز از نظر سند معتبر است.
# همچنین آورده است: {{متن حدیث|عنه، عن موسی بن عمربن یزید، عن ابن سنان، عن ابی سعید القماط قال: سمعت رجلا یسال اباعبدالله{{ع}} عن [[رجل]]....انما هو بمنزله رجل سها فانصرف فی رکعه او رکعتین او ثلاث من المکتوبه، فانما علیه ان یبنی علی صلاته، ثم ذکر [[سهوالنبی]].{{صل}}.}} <ref>همان، ج۲، ص۳۵۵.</ref>. سند این حدیث به دلیل وجود «[[موسی بن عمر بن یزید]] و [[محمد بن سنان]]» در سند، [[ضعیف]] است. به علاوه، مضمون آن بر خلاف [[ضرورت]] [[فقه]] است؛ چون می‌‌گوید حتی در صورت اعراض از [[قبله]] نماز صحیح است. <ref>مستند العروة، کتاب الصلوه، ج۴، ص۴۳۷.</ref>.
# همچنین آورده است: {{متن حدیث|عنه، عن موسی بن عمربن یزید، عن ابن سنان، عن ابی سعید القماط قال: سمعت رجلا یسال اباعبدالله{{ع}} عن رجل... انما هو بمنزله رجل سها فانصرف فی رکعه او رکعتین او ثلاث من المکتوبه، فانما علیه ان یبنی علی صلاته، ثم ذکر سهوالنبی {{صل}}}}<ref>همان، ج۲، ص۳۵۵.</ref>. سند این حدیث به دلیل وجود «[[موسی بن عمر بن یزید]] و [[محمد بن سنان]]» در سند، ضعیف است. به علاوه، مضمون آن بر خلاف [[ضرورت]] [[فقه]] است؛ چون می‌‌گوید حتی در صورت اعراض از [[قبله]] نماز صحیح است<ref>مستند العروة، کتاب الصلوه، ج۴، ص۴۳۷.</ref>.
# باز [[صدوق]] آورده است: {{متن حدیث|محمد بن الحسن باسناده، عن سعدبن عبدالله، عن محمد بن الحسین، عن جعفر ابن بشیر، عن الحارث بن المغیر النضری قال: قلت لابی عبدالله{{ع}} انا صلینا المغرب فسها الامام فسلم فی الرکعتین فاعدنا الصلاة، فقال: و لم اعدتم الیس قد انصرف [[رسول الله]]{{صل}} فی رکعتین فاتم برکعتتین؟ الا اتممتم؟}} <ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ج۲، ص۱۸۰، ح۷۲۵.</ref>. این [[روایت]] از نظر [[سند صحیح]] است.
# باز [[صدوق]] آورده است: {{متن حدیث|محمد بن الحسن باسناده، عن سعدبن عبدالله، عن محمد بن الحسین، عن جعفر ابن بشیر، عن الحارث بن المغیر النضری قال: قلت لابی عبدالله{{ع}} انا صلینا المغرب فسها الامام فسلم فی الرکعتین فاعدنا الصلاة، فقال: و لم اعدتم الیس قد انصرف رسول الله{{صل}} فی رکعتین فاتم برکعتتین؟ الا اتممتم؟}}<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ج۲، ص۱۸۰، ح۷۲۵.</ref>. این [[روایت]] از نظر سند صحیح است.
# نیز در کتاب [[عیون اخبار الرضا]]{{ع}} آورده است: {{متن حدیث|حدثنا تمیم بن عبدالله بن تمیم القرشی قال: حدثنی ابی، عن احمدبن علی الانصاری، عن ابی الصلت الهروی قال: قلت للرضا{{ع}} یابن رسوال [[الله]]! ان فی سواد [[الکوفه]] قوما یزعمکون ان النبی{{صل}} لم یقع علیه السهو فی صلاته، فقال: کذبوا، لعنهم الله، ان الذی لایسهو هو الله الذی لااله الاهو.}} <ref>صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۱۹.</ref>. این روایت از نظر سند به جهت «[[تمیم]] بن عبدالله بن[[ تمیم]] القرشی [[ضعیف]] است». <ref>معجم رجال الشیعه، ج۴، ص۲۸۵؛ رجال ابن داوود، ص۲۳۴.</ref>.
# نیز در کتاب [[عیون اخبار الرضا]]{{ع}} آورده است: {{متن حدیث|حدثنا تمیم بن عبدالله بن تمیم القرشی قال: حدثنی ابی، عن احمدبن علی الانصاری، عن ابی الصلت الهروی قال: قلت للرضا{{ع}} یابن رسوال الله! ان فی سواد الکوفه قوما یزعمکون ان النبی{{صل}} لم یقع علیه السهو فی صلاته، فقال: کذبوا، لعنهم الله، ان الذی لایسهو هو الله الذی لااله الاهو}}<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۱۹.</ref>. این روایت از نظر سند به جهت «تمیم بن عبدالله بن تمیم القرشی ضعیف است»<ref>معجم رجال الشیعه، ج۴، ص۲۸۵؛ رجال ابن داوود، ص۲۳۴.</ref>.
# [[علی بن بابویه]] در کتاب [[فقه الرضا]]{{ع}} آورده است: {{متن حدیث|وکنت یوما عند العالم{{ع}} و [[رجل]] ساله عن رجل سها فسلم فی رکعتین من المکتوبه، ثم ذکر انه لم یتم صلاته، قال{{ع}}:‌ فلیتمها و لیسجد سجدتی السهو. و قال{{ع}}: ان رسول الله{{صل}} صلی یوما الظهر فسلم فی رکعتین، فقال [[ذوالیدین]]: یا رسول الله! امرت بتقیر الصلاه، ام نسیت؟ فقال رسول الله{{صل}} للقوم: [[صدق]] ذوالیدین؟ فقالوا: نعم یا رسول الله لم تصل الا رکعتین فقال فصلی الیها رکعتین ثم [[سلم]] و سجد سجدتی السهو.}} فقه الرضا، ص۱۲۰. این [[حدیث]] به جهت این که استناد کتاب فقه الرضا به [[امام رضا]]{{ع}}[[ ثابت]] نیست، معتبر نیست. <ref>مستند العروة، کتاب الصلوه، ج۱، ص۱۳۶.</ref>.
# [[علی بن بابویه]] در کتاب [[فقه الرضا]]{{ع}} آورده است: {{متن حدیث|وکنت یوما عند العالم{{ع}} و رجل ساله عن رجل سها فسلم فی رکعتین من المکتوبه، ثم ذکر انه لم یتم صلاته، قال{{ع}}:‌ فلیتمها و لیسجد سجدتی السهو و قال{{ع}}: ان رسول الله{{صل}} صلی یوما الظهر فسلم فی رکعتین، فقال ذوالیدین: یا رسول الله! امرت بتقیر الصلاه، ام نسیت؟ فقال رسول الله{{صل}} للقوم: صدق ذوالیدین؟ فقالوا: نعم یا رسول الله لم تصل الا رکعتین فقال فصلی الیها رکعتین ثم سلم و سجد سجدتی السهو}} فقه الرضا، ص۱۲۰. این [[حدیث]] به جهت این که استناد کتاب فقه الرضا به [[امام رضا]]{{ع}} [[ثابت]] نیست، معتبر نیست<ref>مستند العروة، کتاب الصلوه، ج۱، ص۱۳۶.</ref>.


[[احادیث اهل سنت]]: [[روایات]] فراوانی در این زمینه در [[منابع اهل سنت]] وجود دارد، که تعدادی از آنها را نقل می‌‌کنیم. <ref>ر.ک: صحیح بخاری باب ثالث از ابواب ماجاء فی السهو فی الصلوه و صحیح مسلم «فی ابواب السهو» و سنن النسائی «باب من سلم من الرکعتین ناسیا و تکلم» و مسند احمد، ج۲ و....</ref>.
'''احادیث اهل سنت:''' [[روایات]] فراوانی در این زمینه در منابع اهل سنت وجود دارد، که تعدادی از آنها را نقل می‌‌کنیم<ref>ر.ک: صحیح بخاری باب ثالث از ابواب ماجاء فی السهو فی الصلوه و صحیح مسلم «فی ابواب السهو» و سنن النسائی «باب من سلم من الرکعتین ناسیا و تکلم» و مسند احمد، ج۲ و....</ref>.
# [[بخاری]] (۱۹۴-۲۵۶ق) در صحیح البخاری آورده است: [[ابن سیرین]] از [[ابوهریره]] نقل می‌‌کند که [[رسول خدا]] یکی از دو [[نماز ظهر]] یا عصر را با ما خواند و رد رکعت دوم، [[نماز]] را [[سلام]] داد و از جای خود بلند شد و مانند [[آدم]] [[خشمناک]]، به چوبیکه در وسط [[مسجد]] انداخته شده بود، تکیه داد و دست راست خود را روی دست چپ گذاشت و انگشتانش را مشبک نمود و گونه راستش را به پشت دست چپش نهاد و [[نمازگزاران]] با [[عجله]] از در مسجد بیرون می‌‌رفتند و می‌‌گفتند آیا نماز کوتاه شده است؟ <ref>صحیح البخاری، ج۱، ص۱۲۳.</ref>. [[ابوبکر]] و عمر هم در میان [[مردم]] بودند، ولی [[ترس]] مانع گردید که آنان با [[پیامبر]] در این موضوع گفت و گو نمایند. از میان مردم مردی به نام [[ذوالیدین]] که دست هایش قدری بلندتر بود عرضه داشت: یا [[رسول الله]]، آیا نماز را فراموش کردی یا کوتاه شده است؟ رسول خدا فرمود: نه کوتاه شده و نه فراموش کرده ام. آن گاه رسول خدا سوال کرد: آیا جریان چنان است که ذوالیدین می‌‌گوید؟ گفتند: بلی. آنگاه پیامبر در صف جلو ایستاد و رکعاتی را که نخوانده بود، به جای آورد و سلام داد و سجده‌ای مانند [[سجده]] نماز یا قدری طولانی‌تر ادا کرد.
# [[بخاری]] (۱۹۴-۲۵۶ق) در صحیح البخاری آورده است: [[ابن سیرین]] از [[ابوهریره]] نقل می‌‌کند که [[رسول خدا]] یکی از دو [[نماز ظهر]] یا عصر را با ما خواند و در رکعت دوم، [[نماز]] را [[سلام]] داد و از جای خود بلند شد و مانند [[آدم]] [[خشمناک]]، به چوبی که وسط [[مسجد]] انداخته شده بود، تکیه داد و دست راست خود را روی دست چپ گذاشت و انگشتانش را مشبک نمود و گونه راستش را به پشت دست چپش نهاد و [[نمازگزاران]] با [[عجله]] از در مسجد بیرون می‌‌رفتند و می‌‌گفتند آیا نماز کوتاه شده است؟<ref>صحیح البخاری، ج۱، ص۱۲۳.</ref>. [[ابوبکر]] و عمر هم در میان [[مردم]] بودند، ولی [[ترس]] مانع گردید که آنان با [[پیامبر]] در این موضوع گفت و گو نمایند. از میان مردم مردی به نام [[ذوالیدین]] ـ که دست هایش قدری بلندتر بود ـ عرضه داشت: یا [[رسول الله]]، آیا نماز را فراموش کردی یا کوتاه شده است؟ رسول خدا فرمود: نه کوتاه شده و نه فراموش کرده ام. آن گاه رسول خدا سوال کرد: آیا جریان چنان است که ذوالیدین می‌‌گوید؟ گفتند: بلی. آنگاه پیامبر در صف جلو ایستاد و رکعاتی را که نخوانده بود، به جای آورد و سلام داد و سجده‌ای مانند [[سجده]] نماز یا قدری طولانی‌تر ادا کرد.
# همچنین در کتاب صحیح البخاری آورده است: {{متن حدیث|حدثنا محمد، عن ابی هریره قال: صلی بنا النبی{{صل}} الظهر رکعتین ثم [[سلم]]، ثم قام الی خشبه فی مقدم المسجد و وضع یده علیها وفی القوم یومئذ ابوبکر و عمر، فهابا ان یکلماه و [[خرج]] سرعان [[الناس]]، فقالوا: قصرت الصلاه؟ و فی القوم [[رجل]] کان النبی{{صل}} یدعوه ذالیدین، فقال یا [[نبی الله]]! انسیت ام قصرت؟ فقال: لم انس و لم تقصر. قال: بل نسیت یا رسول الله. قال: [[صدق]] ذوالیدین، فقام فصلی رکعتین ثم سلم ثم [[کبر]] فسجد مثل سجوده او اطول، ثم رفع راسه و کبر ثم وضع مثل سجوده او اطول ثم رفع راسه و [[کبر]].}} <ref>همان، ج۷، ص۸۵.</ref>.
# همچنین در کتاب صحیح البخاری آورده است: {{متن حدیث|حدثنا محمد، عن ابی هریره قال: صلی بنا النبی{{صل}} الظهر رکعتین ثم سلم، ثم قام الی خشبه فی مقدم المسجد و وضع یده علیها وفی القوم یومئذ ابوبکر و عمر، فهابا ان یکلماه و خرج سرعان الناس، فقالوا: قصرت الصلاه؟ و فی القوم رجل کان النبی{{صل}} یدعوه ذالیدین، فقال یا نبی الله! انسیت ام قصرت؟ فقال: لم انس و لم تقصر. قال: بل نسیت یا رسول الله. قال: صدق ذوالیدین، فقام فصلی رکعتین ثم سلم ثم کبر فسجد مثل سجوده او اطول، ثم رفع راسه و کبر ثم وضع مثل سجوده او اطول ثم رفع راسه و کبر}} <ref>همان، ج۷، ص۸۵.</ref>.
# نیز در کتاب صحیح البخاری آورده است: {{متن حدیث|حدثنا حفص بن عمر، حدثنا شعبه، عن الحکم، عن ابراهیم، عن علقمه، عن عبدالله قال: صلی بنا النبی{{صل}} الظهر خمسا فقیل: ازید فی الصلاه؟ قال: و ماذلک قالوا: صلیت خمسا. فسجد سجدتین بعد ما [[سلم]].}} <ref>همان، ج ۸، ص۱۳۳.</ref>.
# نیز در کتاب صحیح البخاری آورده است: {{متن حدیث|حدثنا حفص بن عمر، حدثنا شعبه، عن الحکم، عن ابراهیم، عن علقمه، عن عبدالله قال: صلی بنا النبی{{صل}} الظهر خمسا فقیل: ازید فی الصلاه؟ قال: و ماذلک قالوا: صلیت خمسا. فسجد سجدتین بعد ما سلم}} <ref>همان، ج ۸، ص۱۳۳.</ref>.
# همچنین در کتاب صحیح البخاری آورده است: {{متن حدیث|عن ابی سلمه، عن ابی هریرة، قال: صلی بنا النبی{{صل}} الصلاه الظهر او العصر فسلم. فقال له [[ذوالیدین]]: یا [[رسول الله]]! انقصت؟ فقال النبی{{صل}} لاصحابه: احق ما یقول؟ قالوا: نعم. فصلی رکعتین اخریین ثم سجد سجدتین.}} <ref>همان، ج۸، ص۱۳۳.</ref>.
# همچنین در کتاب صحیح البخاری آورده است: {{متن حدیث|عن ابی سلمه، عن ابی هریرة، قال: صلی بنا النبی{{صل}} الصلاه الظهر او العصر فسلم. فقال له ذوالیدین: یا رسول الله! انقصت؟ فقال النبی{{صل}} لاصحابه: احق ما یقول؟ قالوا: نعم. فصلی رکعتین اخریین ثم سجد سجدتین}}<ref>همان، ج۸، ص۱۳۳.</ref>.
# مسلم [[نیشابوری]] در کتاب [[صحیح مسلم]] آورده است: {{متن حدیث|حدثنا عن ابی سفیان موی ابن ابی احمد، انه قال: سمعت ابا هریره یقول: صلی لنا رسول الله{{صل}} [[صلاه]] العصر فسلم فی رکعتین. فقام ذوالیدین فقال: اقصرت الصلاه یا رسول الله ام نیست؟ فقال رسول الله{{صل}}: کل ذلک لم یکن. فقال قد کان بعض ذلک یا رسول الله. فاقبل رسول الله{{صل}} علی [[الناس]] فقال: اصدق ذوالیدین؟ فقالوا: نعم یا رسول الله! فاتم رسول الله{{صل}} ما بقی من الصلاه ثم سجد سجدتین و هو جالس بعد التسلیم.}} همچنین در کتاب صحیح مسلم آورده است: {{متن حدیث|عن عمران بن حصین ان رسول الله{{صل}}صلی العصر فسلم فی ثلاث رکعات ثم دخل منزله فقام الیه [[رجل]]، یقال له الخرباق و کان فی یدیه طول، فقال: یا رسول الله! فذکر له صنیعه و [[خرج]] غضبان یجر رداءه حتی انتهی الی الناس، اصدق هذا؟ قالوا: نعم فصلی رکعه ثم سلم ثم سجد سجدتین ثم سلم.}} <ref>صحیح مسلم، ج۲، ص۸۶.</ref>.
# مسلم نیشابوری در کتاب [[صحیح مسلم]] آورده است: {{متن حدیث|حدثنا عن ابی سفیان موی ابن ابی احمد، انه قال: سمعت ابا هریره یقول: صلی لنا رسول الله{{صل}} صلاة العصر فسلم فی رکعتین. فقام ذوالیدین فقال: اقصرت الصلاه یا رسول الله ام نیست؟ فقال رسول الله{{صل}}: کل ذلک لم یکن. فقال قد کان بعض ذلک یا رسول الله. فاقبل رسول الله{{صل}} علی الناس فقال: اصدق ذوالیدین؟ فقالوا: نعم یا رسول الله! فاتم رسول الله{{صل}} ما بقی من الصلاه ثم سجد سجدتین و هو جالس بعد التسلیم}}. همچنین در کتاب صحیح مسلم آورده است: {{متن حدیث|عن عمران بن حصین ان رسول الله{{صل}} صلی العصر فسلم فی ثلاث رکعات ثم دخل منزله فقام الیه رجل، یقال له الخرباق و کان فی یدیه طول، فقال: یا رسول الله! فذکر له صنیعه و خرج غضبان یجر رداءه حتی انتهی الی الناس، اصدق هذا؟ قالوا: نعم فصلی رکعه ثم سلم ثم سجد سجدتین ثم سلم}}<ref>صحیح مسلم، ج۲، ص۸۶.</ref>.
# [[نسایی]] در کتاب [[سنن]] خود آورده است: {{متن حدیث|عن ابی سلمه، عن ابی هریرة ان رسول الله{{صل}} یوما فسلم فی رکعتین ثم انصرف، فادرکه [[ذوالشمالین]] فقال: یا رسول الله! انقصت الصلاه ام نسیت؟ فقال: لم تنقص الصلاه و لم انس. قال: بلی و الذی بعثک بالحق. قال [[رسول الله]]{{صل}} اصدق [[ذوالیدین]]؟ قالوا: نعم فصلی بالناس رکعتین.}} <ref>سنن نسائی، ج۳، ص۲۰.</ref>.
# [[نسایی]] در کتاب سنن خود آورده است: {{متن حدیث|عن ابی سلمه، عن ابی هریرة ان رسول الله{{صل}} یوما فسلم فی رکعتین ثم انصرف، فادرکه ذوالشمالین فقال: یا رسول الله! انقصت الصلاه ام نسیت؟ فقال: لم تنقص الصلاه و لم انس. قال: بلی و الذی بعثک بالحق. قال رسول الله{{صل}} اصدق ذوالیدین؟ قالوا: نعم فصلی بالناس رکعتین}}<ref>سنن نسائی، ج۳، ص۲۰.</ref>.
# [[هیثمی]] در کتاب [[مجمع الزوائد]] آورده است: {{متن حدیث|و عن ابن عباس ان رسول الله{{صل}} صلی بهم العصر ثلاثا فدخل علی بعض نسائه، فدخل علیه [[رجل]] من اصحابه، یسمی ذالشمالین فقال: یا رسول الله! انقصت الصلاه؟ قال: و ماذلک. قال: صلیت ثلاثا، فقام فاخذ بیده فخرج الی القوم الذین کانوا صلوا معه، فقال: اصدق ذوالیدین؟ قالوا: و ما ذلک یا رسول الله! قال؟ قال: انه [[زعم]] انی صلیت ثلاثا قالوا: اصدق فظننا انک امرت فی ذلک بامر فصلی بهم الرکعه و سجد سجدتین بعد التشهد.}} <ref>هیثمی، مجمع الزوائد، ج۲، ص۱۵۱.</ref>.
# [[هیثمی]] در کتاب [[مجمع الزوائد]] آورده است: {{متن حدیث|و عن ابن عباس ان رسول الله{{صل}} صلی بهم العصر ثلاثا فدخل علی بعض نسائه، فدخل علیه رجل من اصحابه، یسمی ذالشمالین فقال: یا رسول الله! انقصت الصلاه؟ قال: و ماذلک. قال: صلیت ثلاثا، فقام فاخذ بیده فخرج الی القوم الذین کانوا صلوا معه، فقال: اصدق ذوالیدین؟ قالوا: و ما ذلک یا رسول الله! قال؟ قال: انه زعم انی صلیت ثلاثا قالوا: اصدق فظننا انک امرت فی ذلک بامر فصلی بهم الرکعه و سجد سجدتین بعد التشهد}}<ref>هیثمی، مجمع الزوائد، ج۲، ص۱۵۱.</ref>.
# همچنین در کتاب مجمع الزوائد آورده است: {{متن حدیث|و عن عبدالله یعنی ابن مسعود قال: صلی بنا رسول الله{{صل}} ثم دخل، فقال بعض القوم: ازیدفی الصلاه؟ قال: و ما ذاک. صلیت خمسا فاخذ بیده ثم [[خرج]] الی المسجد فاذا حلقه فیها [[ابوبکر]] و عمر فقال: احقا ما یقول ذو الیدین؟ نعم یا رسول الله فاستقبل القبله ثم سجد سجدتین.}} <ref>همان.</ref>.
# همچنین در کتاب مجمع الزوائد آورده است: {{متن حدیث|و عن عبدالله یعنی ابن مسعود قال: صلی بنا رسول الله{{صل}} ثم دخل، فقال بعض القوم: ازیدفی الصلاه؟ قال: و ما ذاک. صلیت خمسا فاخذ بیده ثم خرج الی المسجد فاذا حلقه فیها ابوبکر و عمر فقال: احقا ما یقول ذو الیدین؟ نعم یا رسول الله فاستقبل القبله ثم سجد سجدتین}}<ref>همان.</ref>.
   
   
تحلیل و بررسی این دسته [[روایات]]
تحلیل و بررسی این دسته [[روایات]]
# [[روایات شیعه]]: روایات دال بر [[سهو النبی]] چون موافق با روایات [[عامه]] است، بر [[تقیه]] حمل شده و طرد می‌‌شوند. <ref>نفی السهو عن النبی، ص۳۰.</ref>.
# روایات شیعه: روایات دال بر [[سهو النبی]] چون موافق با روایات [[عامه]] است، بر [[تقیه]] حمل شده و طرد می‌‌شوند<ref>نفی السهو عن النبی، ص۳۰.</ref>.
# [[روایات اهل سنت]]: این روایات با [[چشم پوشی]] از نظر سند – که قابل [[اعتماد]] نیستند – دارای اشکالات متعددی هستند. <ref>ر.ک: محمدابراهیمی راد، مقاله: تحلیل و بررسی روایات سهو النبی، نشریه علوم حدیث شماره 52.</ref>.
# روایات اهل سنت: این روایات با چشم پوشی از نظر سند – که قابل اعتماد نیستند – دارای اشکالات متعددی هستند»<ref>ر.ک: [[محمد ابراهیمی راد|محمد ابراهیمی راد]]، [[تحلیل و بررسی روایات سهو النبی (مقاله)|تحلیل و بررسی روایات سهو النبی]].</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۹۹: خط ۹۸:


«قائلان به [[سهوالنبی]]{{صل}} به [[آیه]] ۶۸ [[سوره انعام]] و آیه ۲۴ و ۶۱ [[سوره کهف]] و آیه ۱۱۵ [[سوره طه]] و تعداد دیگری از [[آیات قرآن]] [[استدلال]] نموده‌ و در حدود [[دوازده]] [[روایت]] در [[منابع شیعه]] راجع به سهوالنبی ذکر نموده‌اند که از قرار ذیل می‌باشند.
«قائلان به [[سهوالنبی]]{{صل}} به [[آیه]] ۶۸ [[سوره انعام]] و آیه ۲۴ و ۶۱ [[سوره کهف]] و آیه ۱۱۵ [[سوره طه]] و تعداد دیگری از [[آیات قرآن]] [[استدلال]] نموده‌ و در حدود [[دوازده]] [[روایت]] در [[منابع شیعه]] راجع به سهوالنبی ذکر نموده‌اند که از قرار ذیل می‌باشند.
 
# روایت [[سماعه بن مهران]] از [[امام صادق]]{{ع}}<ref>کلینی، فروع کافی، ج۳، ص۳۵۵، دارالکتاب اسلامی ،تهران.</ref>.
#روایت [[سماعه بن مهران]] از [[امام صادق]]{{ع}}.<ref>کلینی، فروع کافی، ج۳، ص۳۵۵، دارالکتاب اسلامی ،تهران.</ref>.
# روایت [[حسن بن صدقه]]، از ابی الحسن اول{{ع}}<ref>کلینی، [[فروع کافی]] ج۳، ص۳۵۶.</ref>.
#روایت [[حسن بن صدقه]]، از ابی [[الحسن]] اول{{ع}}.<ref>کلینی، [[فروع کافی]] ج۳، ص۳۵۶.</ref>.
# روایت سعید بن اعرج از امام صادق{{ع}}<ref>کلینی، فروع کافی، ج۳، ص۲۴۹.</ref>.
#روایت سعید بن اعرج از امام صادق{{ع}}.<ref>کلینی، فروع کافی، ج۳، ص۲۴۹.</ref>.
# روایت سعید بن اعرج از امام صادق{{ع}}<ref>کلینی، فروع کافی، ج۳، ص۳۵۷.</ref>.
#روایت سعید بن اعرج از امام صادق{{ع}}.<ref>کلینی، فروع کافی، ج۳، ص۳۵۷.</ref>.
# روایت سعید بن اعرج از امام صادق{{ع}}<ref>صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۲۳۳.</ref>.
#روایت سعید بن اعرج از امام صادق{{ع}}.<ref>صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۲۳۳.</ref>.
# روایت ابی بکر حضرمی از امام صادق{{ع}}<ref>طوسی، استبصار، ج۱، ص۳۷۰، دارالکتب اسلامیه، نجف.</ref>.
#روایت ابی [[بکر ]][[حضرمی]] از امام صادق{{ع}}. <ref>طوسی، استبصار، ج۱، ص۳۷۰، دارالکتب اسلامیه، نجف.</ref>.
# روایت [[جمیل]] از امام صادق{{ع}}<ref>طوسی، التهذیب، ج۱، ص۳۴۶.</ref>.
#روایت [[جمیل]] از امام صادق{{ع}}. <ref>طوسی، التهذیب، ج۱، ص۳۴۶.</ref>.
# روایت [[ابو بصیر]] از امام صادق{{ع}}<ref>طوسی، التهذیب، ج۱، ص۳۴۶.</ref>.
#روایت [[ابو بصیر]] از امام صادق{{ع}}. <ref>طوسی، التهذیب، ج۱، ص۳۴۶.</ref>.
# مضمره زیدالشحام از امام صادق{{ع}}<ref>طوسی، التهذیب، ج۱، ص۳۵۲.</ref>.
#مضمره زیدالشحام از امام صادق{{ع}}. <ref>طوسی، التهذیب، ج۱، ص۳۵۲.</ref>.
# مضمره ابی سعید القماط از امام صادق{{ع}}<ref>طوسی، التهذیب، ج۱، ص۳۵۵.</ref>.
#مضمره ابی سعید القماط از امام صادق{{ع}}.<ref>طوسی، التهذیب، ج۱، ص۳۵۵.</ref>.
# مضمره [[حارث بن مغیره]] از امام صادق{{ع}}<ref>طوسی، الاستبصار، ج۱، ص۳۷۰.</ref>.
#مضمره [[حارث بن مغیره]] از امام صادق{{ع}}.<ref>طوسی، الاستبصار، ج۱، ص۳۷۰.</ref>.
# مضمره [[زید بن علی]] از علی{{ع}}»<ref>طوسی، الاستبصار، ج۱، ص۳۷۷.</ref>.<ref>[[محمد ناصر فهیمی|فهیمی، محمد ناصر]]، [[اشتراکات و افتراقات عصمت پیامبران و اهل بیت از منظر شیخ صدوق و شیخ مفید (مقاله)|اشتراکات و افتراقات عصمت پیامبران و اهل بیت از منظر شیخ صدوق و شیخ مفید]]، ص ۹۳-۱۱۹.</ref>
#مضمره [[زید بن علی]] از علی{{ع}}.»<ref>طوسی، الاستبصار، ج۱، ص۳۷۷.</ref>.<ref>[[محمد ناصر فهیمی|فهیمی، محمد ناصر]]، [[اشتراکات و افتراقات عصمت پیامبران و اهل بیت از منظر شیخ صدوق و شیخ مفید (مقاله)|اشتراکات و افتراقات عصمت پیامبران و اهل بیت از منظر شیخ صدوق و شیخ مفید]]، ص ۹۳-۱۱۹.</ref>.
}}
}}


۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش