ویژگیهای اعتقادی امام علی: تفاوت میان نسخهها
←زمان اسلام آوردن امام{{ع}}
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
== [[زمان]] اسلام آوردن [[امام]]{{ع}} == | == [[زمان]] اسلام آوردن [[امام]]{{ع}} == | ||
امام علی{{ع}} [[برترین]] [[مؤمن]] | امام علی{{ع}} [[برترین]] [[مؤمن]] تاریخ اسلام و در ستیغ ایمان است. ایمان او در میان [[مؤمنان]] از ویژگیهای بیبدیلی برخوردار است. او اولین کسی است که به پیامبر خدا ایمان آورده و ایمانش هرگز به شائبه [[شرک]]، [[آلوده]] نشد و در استوارْگامی در مسیر ایمان و نیرومندی [[باور]]، بینظیر بود. امام علی{{ع}}- چنان که پیشتر بدان اشاره کردهایم- از آغازین روزهای [[زندگی]] بر کنار بستر پیامبر خدا آرمید و با عنایت و [[سرپرستی]] [[پیامبر]]{{صل}} بالید و همگام با [[خُلق و خوی]] و [[منش]] و روش [[نبی اکرم]]، [[رشد]] کرد و همراه او مراحل [[تکوین]] [[نبوت]] را نگریست. پیامبر خدا او را به خلوتگه حِرا میبُرد و بدینسان، با راز و رمز [[ملکوت]]، آشنا شد و به تصریح مولا{{ع}} در [[خطبه]] عظیم "[[قاصعه]]"، [[نور]] [[وحی]] را مینگریست و ناله یأسآمیز [[شیطان]] را میشنید و در آستانه ابلاغ رسالت، با اعلام همگامی و همراهی با پیامبر{{صل}} عنوان "[[وصی]]"، "[[وزیر]]" و "[[برادر]]" پیامآور [[وحی]] را یافت تصویر [[زیبا]] [[علوی]] را از این چگونگیها بنگریم: جایگاه [[خویشاوندی]] نزدیک مرا نسبت به [[پیامبر خدا]] و موقعیت ویژه مرا میدانید. آنگاه که [[کودک]] بودم، مرا در کنار خود مینهاد و بر سینهاش میفِشُرد و مرا در بستر خود میخوابانْد. تنم را به [[تنش]] میسود و بوی خویش را به من میبویانْد. گاه چیزی را میجَوید و آن را به من میخورانید و از من دروغی در گفتار و اشتباهی در [[کردار]] ندید. | ||
[[خداوند]]، بزرگترین [[فرشته]] خود را از هنگام از شیر گرفته شدنش، [[شب]] و [[روز]] همنشینش ساخت تا راههای [[بزرگواری]] را بدو بنمایاند و خویهای نیکوی [[جهان]] را در او فراهم آورد. و من، همواره چون بچه شتری به دنبال مادر، در پی او بودم. هر روز برای من از [[اخلاق]] خود، نشانی بر پا میداشت و مرا به [[پیروی]] آن [[فرمان]] میداد. هر سال در حِرا [[خلوت]] میگُزید و من او را میدیدم و جز من، کسی وی را نمیدید. در آن وقت، جز [[خانه پیامبر]] [[خدا]] و [[خدیجه]] و من- که سومین آنها بودم- در هیچ خانهای [[مسلمانی]] راه نیافته بود؛ [[نور]] وحی و [[رسالت]] را میدیدم و بوی [[نبوت]] را استشمام میکردم. هنگامی که وحی بر او فرود آمد، ناله شیطان را شنیدم و پرسیدم: ای پیامبر خدا! این ناله چیست؟ فرمود: "این، [[شیطان]] است که از پرستیده شدن نا [[امید]] گشته است. تو آنچه را که میشنوم، میشنوی و آنچه را که میبینم، میبینی، جز آنکه تو [[پیامبر]] نیستی اما وزیر (دستْیار) من و به [مسیر] خیری"<ref>نهج البلاغه: خطبه ۱۹۲.</ref>. | [[خداوند]]، بزرگترین [[فرشته]] خود را از هنگام از شیر گرفته شدنش، [[شب]] و [[روز]] همنشینش ساخت تا راههای [[بزرگواری]] را بدو بنمایاند و خویهای نیکوی [[جهان]] را در او فراهم آورد. و من، همواره چون بچه شتری به دنبال مادر، در پی او بودم. هر روز برای من از [[اخلاق]] خود، نشانی بر پا میداشت و مرا به [[پیروی]] آن [[فرمان]] میداد. هر سال در حِرا [[خلوت]] میگُزید و من او را میدیدم و جز من، کسی وی را نمیدید. در آن وقت، جز [[خانه پیامبر]] [[خدا]] و [[خدیجه]] و من- که سومین آنها بودم- در هیچ خانهای [[مسلمانی]] راه نیافته بود؛ [[نور]] وحی و [[رسالت]] را میدیدم و بوی [[نبوت]] را استشمام میکردم. هنگامی که وحی بر او فرود آمد، ناله شیطان را شنیدم و پرسیدم: ای پیامبر خدا! این ناله چیست؟ فرمود: "این، [[شیطان]] است که از پرستیده شدن نا [[امید]] گشته است. تو آنچه را که میشنوم، میشنوی و آنچه را که میبینم، میبینی، جز آنکه تو [[پیامبر]] نیستی اما وزیر (دستْیار) من و به [مسیر] خیری"<ref>نهج البلاغه: خطبه ۱۹۲.</ref>. |