خوشخلقی در حدیث: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(←پانویس) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
[[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: {{متن حدیث|لَوْ يَعْلَمُ الْعَبْدُ مَا فِي حُسْنِ الْخُلُقِ لَعَلِمَ أَنَّهُ مُحْتَاجٌ أَنْ يَكُونَ لَهُ خُلُقٌ حَسَنٌ}}<ref>«اگر انسان میدانست که چه فوائدی در حسن خلق نهفته است، در مییافت که به خلق نیکو نیازمند است». محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰، ص۳۶۹؛ زید بن علی، مسند زید بن علی، ص۴۷۳.</ref>؛ | [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: {{متن حدیث|لَوْ يَعْلَمُ الْعَبْدُ مَا فِي حُسْنِ الْخُلُقِ لَعَلِمَ أَنَّهُ مُحْتَاجٌ أَنْ يَكُونَ لَهُ خُلُقٌ حَسَنٌ}}<ref>«اگر انسان میدانست که چه فوائدی در حسن خلق نهفته است، در مییافت که به خلق نیکو نیازمند است». محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰، ص۳۶۹؛ زید بن علی، مسند زید بن علی، ص۴۷۳.</ref>؛ | ||
این [[حدیث شریف]] به آثار و نتایج [[دنیوی]] و [[اخروی]] حسن خلق اشاره دارد. ملاحظه نتایج حسن خلق نشان میدهد که علاوه بر همه آثار و فواید مادی و [[معنوی]] [[خوشاخلاقی]]، [[زندگی اجتماعی]] [[انسان]] بدون حسن خلق شکل نمیگیرد و انسان بدون زندگی اجتماعی به کمال خود نمیرسد؛ بنابراین، انسان برای رسیدن به [[هدف خلقت]] خود محتاج حسن خلق است<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، | این [[حدیث شریف]] به آثار و نتایج [[دنیوی]] و [[اخروی]] حسن خلق اشاره دارد. ملاحظه نتایج حسن خلق نشان میدهد که علاوه بر همه آثار و فواید مادی و [[معنوی]] [[خوشاخلاقی]]، [[زندگی اجتماعی]] [[انسان]] بدون حسن خلق شکل نمیگیرد و انسان بدون زندگی اجتماعی به کمال خود نمیرسد؛ بنابراین، انسان برای رسیدن به [[هدف خلقت]] خود محتاج حسن خلق است<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۱۸۱.</ref>. | ||
=== حسن خلق [[هدیه]] الهی === | === حسن خلق [[هدیه]] الهی === | ||
[[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: حسن خلق جز به [[اولیا]] و [[برگزیدگان]] [[حق]] ارزانی نشده است؛ زیرا [[خداوند]] دریغ دارد که [[الطاف]] خود و حسن خلق را جز نزد حامل [[نور]] [[جمال]] خویش به [[ودیعت]] گذارد؛ چراکه کسی [[شایسته]] برخورداری از این [[خصلت]] است که خدای خود را بهتر بشناسد<ref>میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۴۹.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، | [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: حسن خلق جز به [[اولیا]] و [[برگزیدگان]] [[حق]] ارزانی نشده است؛ زیرا [[خداوند]] دریغ دارد که [[الطاف]] خود و حسن خلق را جز نزد حامل [[نور]] [[جمال]] خویش به [[ودیعت]] گذارد؛ چراکه کسی [[شایسته]] برخورداری از این [[خصلت]] است که خدای خود را بهتر بشناسد<ref>میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۴۹.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۱۸۲.</ref>. | ||
=== حسن خلق، [[خُلق]] الهی === | === حسن خلق، [[خُلق]] الهی === | ||
[[خداوند متعال]] در برخورد با [[بندگان]] خود، روشها و سنتهایی دارد که به اقتضای صلاحیت و [[شایستگی]] بندگان به کار میگیرد. تنها روشی که خداوند متعال پیوسته با همه بندگان به کار میگیرد، [[عطوفت]]، [[مدارا]] و [[مهربانی]] است. به همین دلیل [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|حسن الخلق خلق اللَّه الأعظم}}<ref>«خوشخلقی بزرگترین اخلاق خداست». طبرانی، المعجم الاوسط، ج۸، ص۱۸۴؛ هیثمی، مجمع الزوائد، ج۸، ص۲۰.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، | [[خداوند متعال]] در برخورد با [[بندگان]] خود، روشها و سنتهایی دارد که به اقتضای صلاحیت و [[شایستگی]] بندگان به کار میگیرد. تنها روشی که خداوند متعال پیوسته با همه بندگان به کار میگیرد، [[عطوفت]]، [[مدارا]] و [[مهربانی]] است. به همین دلیل [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|حسن الخلق خلق اللَّه الأعظم}}<ref>«خوشخلقی بزرگترین اخلاق خداست». طبرانی، المعجم الاوسط، ج۸، ص۱۸۴؛ هیثمی، مجمع الزوائد، ج۸، ص۲۰.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۱۸۲.</ref> | ||
=== ریشه حسن خلق، در [[بهشت]] === | === ریشه حسن خلق، در [[بهشت]] === | ||
رسول خدا {{صل}} فرمود: {{متن حدیث|حُسْنُ الْخُلُقِ شَجَرَةٌ فِي الْجَنَّةِ وَ صَاحِبُهُ مُتَعَلِّقٌ بِغُصْنِهَا يَجْذِبُهُ إِلَيْهَا}}<ref>«اخلاق خوش درختی است در بهشت، و انسان خوش اخلاق به شاخه آن درخت آویخته، به بهشت راه مییابد». میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۵۰؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۶۸، ص۳۹۳.</ref>. در بحث ثمرات [[حسن خلق]] پی میبریم که نتیجه [[قطعی]] حسن خلق رسیدن به [[بهشت]] است<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، | رسول خدا {{صل}} فرمود: {{متن حدیث|حُسْنُ الْخُلُقِ شَجَرَةٌ فِي الْجَنَّةِ وَ صَاحِبُهُ مُتَعَلِّقٌ بِغُصْنِهَا يَجْذِبُهُ إِلَيْهَا}}<ref>«اخلاق خوش درختی است در بهشت، و انسان خوش اخلاق به شاخه آن درخت آویخته، به بهشت راه مییابد». میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۵۰؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۶۸، ص۳۹۳.</ref>. در بحث ثمرات [[حسن خلق]] پی میبریم که نتیجه [[قطعی]] حسن خلق رسیدن به [[بهشت]] است<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۱۸۲.</ref>. | ||
=== حسن خلق عصاره [[دین]] === | === حسن خلق عصاره [[دین]] === | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
[[امام صادق]] {{ع}} نیز فرمود: {{متن حدیث|أَفْضَلُ النَّاسِ إِيمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً}}<ref>«از مردم، ایمان کسی برتر است که اخلاقش بهتر است». صدوق، معانی الاخبار، ص۱۹۵.</ref> و به همین دلیل است که [[امیرالمؤمنین]] نیز میفرماید: {{متن حدیث|عُنْوَانُ صَحِيفَةِ الْمُؤْمِنِ حُسْنُ خُلُقِهِ}}<ref>«سرلوحه نامه عمل مؤمن، حسن خلق اوست». محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۶۸، ص۳۹۳.</ref>. | [[امام صادق]] {{ع}} نیز فرمود: {{متن حدیث|أَفْضَلُ النَّاسِ إِيمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً}}<ref>«از مردم، ایمان کسی برتر است که اخلاقش بهتر است». صدوق، معانی الاخبار، ص۱۹۵.</ref> و به همین دلیل است که [[امیرالمؤمنین]] نیز میفرماید: {{متن حدیث|عُنْوَانُ صَحِيفَةِ الْمُؤْمِنِ حُسْنُ خُلُقِهِ}}<ref>«سرلوحه نامه عمل مؤمن، حسن خلق اوست». محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۶۸، ص۳۹۳.</ref>. | ||
در روایتی از رسول خدا {{صل}} آمده است: وقتی [[خداوند متعال]] ایمان را آفرید عرض کرد: خدایا به من نیرو ده و [[خداوند]] حسن خلق و [[سخاوت]] را برای تقویت به او داد و چون [[کفر]] را آفرید، عرض کرد: خدایا مرا تقویت کن و خداوند متعال [[بخل]] و بد خلقی را به او داد<ref>محمدمهدی نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۳۰۶.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، | در روایتی از رسول خدا {{صل}} آمده است: وقتی [[خداوند متعال]] ایمان را آفرید عرض کرد: خدایا به من نیرو ده و [[خداوند]] حسن خلق و [[سخاوت]] را برای تقویت به او داد و چون [[کفر]] را آفرید، عرض کرد: خدایا مرا تقویت کن و خداوند متعال [[بخل]] و بد خلقی را به او داد<ref>محمدمهدی نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۳۰۶.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۱۸۳.</ref> | ||
=== حسن خلق صفتی عقلانی === | === حسن خلق صفتی عقلانی === | ||
امام صادق {{ع}} تعداد زیادی از مصداقهای حسنخلق را در ردیف [[جنود]] [[عقل]] نام برده است؛ از جمله: [[رفق]]، [[تواضع]]، [[حلم]]<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۱.</ref>، [[دوستی]]، [[مدارا]] و سهلگیری<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۲.</ref>؛ بنابراین، [[حسن خلق]] با نیروی [[عقل انسان]] نسبت مستقیم دارد. [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|أَكْمَلُ النَّاسِ عَقْلًا أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً}}<ref>«کسی از عقل کاملتر برخوردار است که اخلاقش بهتر است». محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۳.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، | امام صادق {{ع}} تعداد زیادی از مصداقهای حسنخلق را در ردیف [[جنود]] [[عقل]] نام برده است؛ از جمله: [[رفق]]، [[تواضع]]، [[حلم]]<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۱.</ref>، [[دوستی]]، [[مدارا]] و سهلگیری<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۲.</ref>؛ بنابراین، [[حسن خلق]] با نیروی [[عقل انسان]] نسبت مستقیم دارد. [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|أَكْمَلُ النَّاسِ عَقْلًا أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً}}<ref>«کسی از عقل کاملتر برخوردار است که اخلاقش بهتر است». محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۳.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۱۸۳.</ref> | ||
=== حسن خلق [[بهترین]] [[نیکی]] === | === حسن خلق [[بهترین]] [[نیکی]] === | ||
[[امام حسن مجتبی]] {{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|إِنَّ أَحْسَنَ الْحَسَنِ الْخُلُقُ الْحَسَنُ}}<ref>«بهترین نیکی خلق خوش است. » صدوق، خصال، ج۱، ص۲۹.</ref>. به همین دلیل از هر کار نیکی در ترازوی عمل سنگینتر است. [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: {{متن حدیث|مَا يُوضَعُ فِي مِيزَانِ امْرِئٍ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَفْضَلُ مِنْ حُسْنِ الْخُلُقِ}}<ref>«در روز قیامت برتر از حسن خلق چیزی در ترازوی عمل هیچکس نهاده نمیشود». محمد بن یعقوب کلینی، کافی ج۲، ص۹۹.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، | [[امام حسن مجتبی]] {{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|إِنَّ أَحْسَنَ الْحَسَنِ الْخُلُقُ الْحَسَنُ}}<ref>«بهترین نیکی خلق خوش است. » صدوق، خصال، ج۱، ص۲۹.</ref>. به همین دلیل از هر کار نیکی در ترازوی عمل سنگینتر است. [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: {{متن حدیث|مَا يُوضَعُ فِي مِيزَانِ امْرِئٍ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَفْضَلُ مِنْ حُسْنِ الْخُلُقِ}}<ref>«در روز قیامت برتر از حسن خلق چیزی در ترازوی عمل هیچکس نهاده نمیشود». محمد بن یعقوب کلینی، کافی ج۲، ص۹۹.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۱۸۴.</ref> | ||
=== حسن خلق محبوب [[خدا]] === | === حسن خلق محبوب [[خدا]] === | ||
از [[امام سجاد]] {{ع}} [[روایت]] شده است: سه نفر [[مشرک]] همقسم شدند که رسول خدا {{صل}} را به [[قتل]] برسانند. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} [[مأمور]] دفع ایشان شد، به سراغشان رفت، یکی از آنان را کشت و دو نفر دیگر را دستگیر کرد و [[خدمت]] رسول خدا {{صل}} آورد. حضرت فرمود یکی از آنان را آوردند، به او فرمود: [[یگانگی خدا]] و [[رسالت]] مرا [[تصدیق]] کن. گفت [[تحمل]] [[کوه]] ابوقبیس از گفتن این کلمه برایم آسانتر است. حضرت فرمود تا گردن او را زدند. نفر دوم را خدمت او آوردند، حضرت به او نیز [[اسلام]] را پیشنهاد کرد. گفت: مرا به دوستم ملحق کنید. فرمود: او را هم گردن بزنید. [[علی]] {{ع}} او را برای گردن زدن بیرون برد. [[جبرئیل]] نازل شد و عرض کرد: یا [[محمد]]! پروردگارت [[سلام]] میرساند و میگوید او را نکش، زیرا خوشاخلاق و سخاوتمند است. فرمود: بازش گردانید، زیرا پروردگارم به من خبر داد او خوشاخلاق و سخاوتمند است. [[مرد]] مشرک با شنیدن این سخن گفت: پس من هم [[شهادت]] میدهم جز خدای یگانه معبودی نیست و تو [[رسول]] خدایی. رسول خدا {{صل}} فرمود: این مرد از کسانی است که حسن خلق و سخاوتش او را به [[بهشت جاوید]] رسانید<ref>صدوق، امالی، ص۱۰۵.</ref>. | از [[امام سجاد]] {{ع}} [[روایت]] شده است: سه نفر [[مشرک]] همقسم شدند که رسول خدا {{صل}} را به [[قتل]] برسانند. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} [[مأمور]] دفع ایشان شد، به سراغشان رفت، یکی از آنان را کشت و دو نفر دیگر را دستگیر کرد و [[خدمت]] رسول خدا {{صل}} آورد. حضرت فرمود یکی از آنان را آوردند، به او فرمود: [[یگانگی خدا]] و [[رسالت]] مرا [[تصدیق]] کن. گفت [[تحمل]] [[کوه]] ابوقبیس از گفتن این کلمه برایم آسانتر است. حضرت فرمود تا گردن او را زدند. نفر دوم را خدمت او آوردند، حضرت به او نیز [[اسلام]] را پیشنهاد کرد. گفت: مرا به دوستم ملحق کنید. فرمود: او را هم گردن بزنید. [[علی]] {{ع}} او را برای گردن زدن بیرون برد. [[جبرئیل]] نازل شد و عرض کرد: یا [[محمد]]! پروردگارت [[سلام]] میرساند و میگوید او را نکش، زیرا خوشاخلاق و سخاوتمند است. فرمود: بازش گردانید، زیرا پروردگارم به من خبر داد او خوشاخلاق و سخاوتمند است. [[مرد]] مشرک با شنیدن این سخن گفت: پس من هم [[شهادت]] میدهم جز خدای یگانه معبودی نیست و تو [[رسول]] خدایی. رسول خدا {{صل}} فرمود: این مرد از کسانی است که حسن خلق و سخاوتش او را به [[بهشت جاوید]] رسانید<ref>صدوق، امالی، ص۱۰۵.</ref>. | ||
[[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|مَا يَقْدَمُ الْمُؤْمِنُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِعَمَلٍ بَعْدَ الْفَرَائِضِ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى مِنْ أَنْ يَسَعَ النَّاسَ بِخُلُقِهِ}}<ref>«مؤمن پس از انجام واجبات، عملی محبوبتر از حسن خلق - که همه از آن بهرهمند شوند - به محضر خدای تعالی نمیبرد». محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۰۰.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، | [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|مَا يَقْدَمُ الْمُؤْمِنُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِعَمَلٍ بَعْدَ الْفَرَائِضِ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى مِنْ أَنْ يَسَعَ النَّاسَ بِخُلُقِهِ}}<ref>«مؤمن پس از انجام واجبات، عملی محبوبتر از حسن خلق - که همه از آن بهرهمند شوند - به محضر خدای تعالی نمیبرد». محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۰۰.</ref>.<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۱۸۴.</ref>. | ||
=== [[حسن خلق]] [[تکلیف شرعی]] === | === [[حسن خلق]] [[تکلیف شرعی]] === | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
و امام صادق {{ع}} از آن حضرت [[روایت]] کرده است که فرمود: {{متن حدیث|إِنَّكُمْ لَنْ تَسَعُوا النَّاسَ بِأَمْوَالِكُمْ فَسَعُوهُمْ بِأَخْلَاقِكُمْ}}<ref>«شما با اموالتان نمیتوانید به همه مردم برسید؛ پس با اخلاقتان ایشان را فراگیرید». صدوق، امالی، ص۶۲؛ محمد بن الفتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص۳۷۶.</ref>. | و امام صادق {{ع}} از آن حضرت [[روایت]] کرده است که فرمود: {{متن حدیث|إِنَّكُمْ لَنْ تَسَعُوا النَّاسَ بِأَمْوَالِكُمْ فَسَعُوهُمْ بِأَخْلَاقِكُمْ}}<ref>«شما با اموالتان نمیتوانید به همه مردم برسید؛ پس با اخلاقتان ایشان را فراگیرید». صدوق، امالی، ص۶۲؛ محمد بن الفتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص۳۷۶.</ref>. | ||
نحوه بیان این [[احادیث]] به گونهای است که از نظر [[شرعی]] بر [[وجوب]] دلالت دارند؛ بنابراین، میتوان گفت مراعات [[حسن اخلاق]] تکلیف شرعی است<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، | نحوه بیان این [[احادیث]] به گونهای است که از نظر [[شرعی]] بر [[وجوب]] دلالت دارند؛ بنابراین، میتوان گفت مراعات [[حسن اخلاق]] تکلیف شرعی است<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱۴ (کتاب)|اخلاق الاهی ج۱۴]]، ص۱۸۵.</ref>. | ||
== نشانههای [[حسن خلق]] == | == نشانههای [[حسن خلق]] == | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
# به [[نقل]] از [[ابن عبّاس]]؛ [[پیامبر خدا]] {{صل}} چون به آینه مینگریست، میگفت: "[[ستایش]]، ویژه خدایی است که [[خلقت]] و خُلق مرا [[نیکو]] کرد"<ref>{{متن حدیث|عن ابن عباس: كَانَ رَسُولُ اللهِ {{صل}}: إِذَا نَظَرَ فِي الْمِرْآةِ قَالَ: الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى حَسَّنَ خَلقِي خُلُقِي}}؛ الدعاء للطبرانی، ص۱۴۴، ح۴۰۲؛ مسند أبی یعلی، ج۳، ص۱۰۳، ح۲۶۰۴؛ تاریخ الإسلام للذهبی، ج۱۰، ص۵۱۲؛ کنزالعمال، ج۷، ص۱۲۴، ح۱۸۳۰۱ و راجع، الخصال، ص۶۱۲ و تحف العقول، ص۱۱ و مکارم الأخلاق، ج۱، ص۱۶۱، ح۴۴۷.</ref>. | # به [[نقل]] از [[ابن عبّاس]]؛ [[پیامبر خدا]] {{صل}} چون به آینه مینگریست، میگفت: "[[ستایش]]، ویژه خدایی است که [[خلقت]] و خُلق مرا [[نیکو]] کرد"<ref>{{متن حدیث|عن ابن عباس: كَانَ رَسُولُ اللهِ {{صل}}: إِذَا نَظَرَ فِي الْمِرْآةِ قَالَ: الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى حَسَّنَ خَلقِي خُلُقِي}}؛ الدعاء للطبرانی، ص۱۴۴، ح۴۰۲؛ مسند أبی یعلی، ج۳، ص۱۰۳، ح۲۶۰۴؛ تاریخ الإسلام للذهبی، ج۱۰، ص۵۱۲؛ کنزالعمال، ج۷، ص۱۲۴، ح۱۸۳۰۱ و راجع، الخصال، ص۶۱۲ و تحف العقول، ص۱۱ و مکارم الأخلاق، ج۱، ص۱۶۱، ح۴۴۷.</ref>. | ||
# به [[نقل]] از [[عبد الله بن عمرو]]؛ [[پیامبر خدا]] {{صل}} این [[دعا]] را فراوان میخواند: "خدایا! تندرستی و خویشتنداری و [[امانتداری]] و [[خوشخویی]] و [[خشنودی]] به تقدیر را از تو درخواست میکنم"<ref>{{متن حدیث|عن عبدالله بن عمرو: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ {{صل}}: کَانَ یُکْثِرُ أَنْ یَدْعُوَ: اللّهُمَّ انِّي اسْأَلُكَ الْصِّحَّةَ وَ الْعِفَّةَ وَ الْأَمَانَةَ وَ حُسْنَ الْخُلْقِ وَ الرِّضَا بِالْقَدَرِ}}؛ الأدب المفرد، ص۱۰۰، ح۳۰۷؛ الدعاء للطبرانی، ص۴۱۵، ح۱۴۰۶؛ تاریخ بغداد، ج۱۲، ص۱۲۱، الرقم ۶۵۷۱؛ تاریخ دمشق، ج۵۴، ص۶۵، ح۱۱۳۵۴، کنز العمّال، ج۲، ص۱۸۳، ح۳۶۵۰؛ الإقبال، ج۲، ص۲۲۷، من دون إسناد إلی أحد من أهل البیت {{عم}}، بحار الأنوار، ج۹۱، ص۸۲، ح۳. </ref>. | # به [[نقل]] از [[عبد الله بن عمرو]]؛ [[پیامبر خدا]] {{صل}} این [[دعا]] را فراوان میخواند: "خدایا! تندرستی و خویشتنداری و [[امانتداری]] و [[خوشخویی]] و [[خشنودی]] به تقدیر را از تو درخواست میکنم"<ref>{{متن حدیث|عن عبدالله بن عمرو: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ {{صل}}: کَانَ یُکْثِرُ أَنْ یَدْعُوَ: اللّهُمَّ انِّي اسْأَلُكَ الْصِّحَّةَ وَ الْعِفَّةَ وَ الْأَمَانَةَ وَ حُسْنَ الْخُلْقِ وَ الرِّضَا بِالْقَدَرِ}}؛ الأدب المفرد، ص۱۰۰، ح۳۰۷؛ الدعاء للطبرانی، ص۴۱۵، ح۱۴۰۶؛ تاریخ بغداد، ج۱۲، ص۱۲۱، الرقم ۶۵۷۱؛ تاریخ دمشق، ج۵۴، ص۶۵، ح۱۱۳۵۴، کنز العمّال، ج۲، ص۱۸۳، ح۳۶۵۰؛ الإقبال، ج۲، ص۲۲۷، من دون إسناد إلی أحد من أهل البیت {{عم}}، بحار الأنوار، ج۹۱، ص۸۲، ح۳. </ref>. | ||
# [[پیامبر خدا]] {{صل}} در [[دعا]] میفرماید: خدای من! مرا [[محبوب]] خودت گردان و مرا در نزد خودم - ای خدای من - [[خوار]] خودت کن و در چشم [[مردم]]، بزرگم بدار و از [[زشتی]] [[اخلاق]]، دورم بگردان<ref>{{متن حدیث|رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: فِي الدُّعَاءِ – إِلَيْكَ رَبِّي حَبِّبْنِي، وَ فِي نَفْسِي لَكَ رَبِّي ذَلِّلْنِي وَ فِي أَعْيُنِ النَّاسِ عَظَّمَنِي، وَ مَنْ سَيِّئِ الْأَخْلَاقِ جَنِّبْنِي }}؛ الفردوس، ج۱، ص۴۲۵، ح۱۷۲۷، کنز العمّال، ج۲، ص۱۹۲، ح۳۷۰۴، نقلاً عن ابن لال و کلاهما عن ابن مسعود.</ref>.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[سیره پیامبر خاتم ج۱ (کتاب)|سیره پیامبر خاتم]]، | # [[پیامبر خدا]] {{صل}} در [[دعا]] میفرماید: خدای من! مرا [[محبوب]] خودت گردان و مرا در نزد خودم - ای خدای من - [[خوار]] خودت کن و در چشم [[مردم]]، بزرگم بدار و از [[زشتی]] [[اخلاق]]، دورم بگردان<ref>{{متن حدیث|رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: فِي الدُّعَاءِ – إِلَيْكَ رَبِّي حَبِّبْنِي، وَ فِي نَفْسِي لَكَ رَبِّي ذَلِّلْنِي وَ فِي أَعْيُنِ النَّاسِ عَظَّمَنِي، وَ مَنْ سَيِّئِ الْأَخْلَاقِ جَنِّبْنِي }}؛ الفردوس، ج۱، ص۴۲۵، ح۱۷۲۷، کنز العمّال، ج۲، ص۱۹۲، ح۳۷۰۴، نقلاً عن ابن لال و کلاهما عن ابن مسعود.</ref>.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[سیره پیامبر خاتم ج۱ (کتاب)|سیره پیامبر خاتم ج۱]]، ص۲۷۸-۲۷۹.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |