خوشخلقی در حدیث
ستودگی حسن خلق
در ستایش حسن خلق، روایات فراوانی از رسول خدا (ص) و پیشوایان معصوم دین به دست ما رسیده است. حسن خلق به عنوان اخلاق، موجب مشابهت با خداست. رسول خدا (ص) میفرماید: "حسن خلق، خلق بشکوه خداست"[۱].
در نظام اعتقادی، دلیل کمال و برتری ایمان است. رسول خدا (ص) فرمود: کسانی از برترین ایمان برخوردارند که بهترین اخلاق را دارند[۲].
امام باقر (ع) میفرمود: "ایمان کسانی کاملتر است که از بهترین اخلاق برخوردارند"[۳].
در مقایسه با دین، زینت دین و بلکه با آن یگانه است. رسول خدا (ص) میفرمود: "دینتان را به حسن خلق بیارایید[۴]. ایشان در پاسخ مردی که از او میپرسید: دین چیست؟ سه بار فرمود: حسن خلق است[۵].
در نظام درونی انسان، نشانه کاملترین نیروی عقل است. امام صادق (ع) میفرمود: "مردمی که اخلاقشان بهتر است کاملترین عقل را دارند"[۶].
در نظام رفتاری انسان، بهترین و برترین عمل و اولین[۷] و سنگینترین کرداری است که در میزان کسی نهاده میشود.
- رسول خدا (ص) میفرمود: "روز قیامت در میزان کسی برتر از حسن خلق نهاده نمیشود"[۸].
- امام صادق (ع) فرمود: "مؤمن پس از فرائض، عملی برتر از حسن خلق به پیشگاه خدا نمیبرد"[۹].
- رسول خدا (ص) فرمود: "صاحب خلق نیکو همانند کسی که پیوسته در نماز و روزه است، پاداش میگیرد"[۱۰].
- ایشان در حدیثی فرمود: "همانند کسی که پیوسته در جهاد است به او پاداش میدهند"[۱۱].
از حیث نتیجه، آبادی دنیا و آخرت را در پی دارد. در دنیا بر عمر میافزاید و خانه را آباد میکند.
- امام صادق (ع) فرمود: "حسن خلق، خانهها را آباد و عمرها را زیاد میکند"[۱۲] و در آخرت، گناهان را میزداید و راه بهشت را باز میکند.
- امام صادق (ع) فرمود: "همچنان که خورشید یخ را آب میکند، حسن خلق گناه را میزداید"[۱۳].
- رسول خدا (ص) فرمود: "حسن خلق از چیزهایی است که بیش از هر چیز امت مرا به بهشت میبرد[۱۴].
- چنین است که رسول گرامی اسلام (ص) میفرمود: "نیک خوبی انسان از سعادت اوست"[۱۵].
- و میفرمود: "مبارکی در حسن خلق است"[۱۶].[۱۷]
ستایش خوشخلقی
در روایاتی که از پیشوایان معصوم به دست ما رسیده، حسن خلق به بیانهای مختلف ستایش شده است.
حسن خلق نیاز انسان
رسول خدا (ص) فرمود: «لَوْ يَعْلَمُ الْعَبْدُ مَا فِي حُسْنِ الْخُلُقِ لَعَلِمَ أَنَّهُ مُحْتَاجٌ أَنْ يَكُونَ لَهُ خُلُقٌ حَسَنٌ»[۱۸]؛
این حدیث شریف به آثار و نتایج دنیوی و اخروی حسن خلق اشاره دارد. ملاحظه نتایج حسن خلق نشان میدهد که علاوه بر همه آثار و فواید مادی و معنوی خوشاخلاقی، زندگی اجتماعی انسان بدون حسن خلق شکل نمیگیرد و انسان بدون زندگی اجتماعی به کمال خود نمیرسد؛ بنابراین، انسان برای رسیدن به هدف خلقت خود محتاج حسن خلق است[۱۹].
حسن خلق هدیه الهی
امام صادق (ع) میفرماید: حسن خلق جز به اولیا و برگزیدگان حق ارزانی نشده است؛ زیرا خداوند دریغ دارد که الطاف خود و حسن خلق را جز نزد حامل نور جمال خویش به ودیعت گذارد؛ چراکه کسی شایسته برخورداری از این خصلت است که خدای خود را بهتر بشناسد[۲۰].[۲۱].
حسن خلق، خُلق الهی
خداوند متعال در برخورد با بندگان خود، روشها و سنتهایی دارد که به اقتضای صلاحیت و شایستگی بندگان به کار میگیرد. تنها روشی که خداوند متعال پیوسته با همه بندگان به کار میگیرد، عطوفت، مدارا و مهربانی است. به همین دلیل رسول گرامی اسلام (ص) میفرماید: «حسن الخلق خلق اللَّه الأعظم»[۲۲].[۲۳]
ریشه حسن خلق، در بهشت
رسول خدا (ص) فرمود: «حُسْنُ الْخُلُقِ شَجَرَةٌ فِي الْجَنَّةِ وَ صَاحِبُهُ مُتَعَلِّقٌ بِغُصْنِهَا يَجْذِبُهُ إِلَيْهَا»[۲۴]. در بحث ثمرات حسن خلق پی میبریم که نتیجه قطعی حسن خلق رسیدن به بهشت است[۲۵].
حسن خلق عصاره دین
رسول خدا (ص) فرمود: «الاسلام حسن الخلق»[۲۶].
در روایتی است که مردی از روبهرو خدمت رسول خدا (ص) آمد و پرسید: یا رسول الله! دین چیست؟ حضرت فرمود: خوشاخلاقی. مرد بازگشت، بار دوم از جانب راست آمد و سؤال خود را تکرار کرد، حضرت فرمود: خوشاخلاقی. بار سوم از سمت چپ آمد و سؤال خود را تکرار کرد، حضرت نیز همان جواب را به او داد. بار چهارم از پشت سر آمد و همان سؤال را پرسید، حضرت به طرف او برگشت و فرمود: آیا نمیفهمی؟ دین، این است که خشمگین نشوی[۲۷].
حسن خلق صفتی ایمانی
بدون شک خوشاخلاقی ریشه در ایمان انسان دارد. به همین دلیل امام باقر (ع) میفرماید: «إِنَّ أَكْمَلَ الْمُؤْمِنِينَ إِيمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً»[۲۸].
امام صادق (ع) نیز فرمود: «أَفْضَلُ النَّاسِ إِيمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً»[۲۹] و به همین دلیل است که امیرالمؤمنین نیز میفرماید: «عُنْوَانُ صَحِيفَةِ الْمُؤْمِنِ حُسْنُ خُلُقِهِ»[۳۰].
در روایتی از رسول خدا (ص) آمده است: وقتی خداوند متعال ایمان را آفرید عرض کرد: خدایا به من نیرو ده و خداوند حسن خلق و سخاوت را برای تقویت به او داد و چون کفر را آفرید، عرض کرد: خدایا مرا تقویت کن و خداوند متعال بخل و بد خلقی را به او داد[۳۱].[۳۲]
حسن خلق صفتی عقلانی
امام صادق (ع) تعداد زیادی از مصداقهای حسنخلق را در ردیف جنود عقل نام برده است؛ از جمله: رفق، تواضع، حلم[۳۳]، دوستی، مدارا و سهلگیری[۳۴]؛ بنابراین، حسن خلق با نیروی عقل انسان نسبت مستقیم دارد. امام صادق (ع) میفرماید: «أَكْمَلُ النَّاسِ عَقْلًا أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً»[۳۵].[۳۶]
حسن خلق بهترین نیکی
امام حسن مجتبی (ع) میفرماید: «إِنَّ أَحْسَنَ الْحَسَنِ الْخُلُقُ الْحَسَنُ»[۳۷]. به همین دلیل از هر کار نیکی در ترازوی عمل سنگینتر است. رسول خدا (ص) فرمود: «مَا يُوضَعُ فِي مِيزَانِ امْرِئٍ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَفْضَلُ مِنْ حُسْنِ الْخُلُقِ»[۳۸].[۳۹]
حسن خلق محبوب خدا
از امام سجاد (ع) روایت شده است: سه نفر مشرک همقسم شدند که رسول خدا (ص) را به قتل برسانند. امیرالمؤمنین (ع) مأمور دفع ایشان شد، به سراغشان رفت، یکی از آنان را کشت و دو نفر دیگر را دستگیر کرد و خدمت رسول خدا (ص) آورد. حضرت فرمود یکی از آنان را آوردند، به او فرمود: یگانگی خدا و رسالت مرا تصدیق کن. گفت تحمل کوه ابوقبیس از گفتن این کلمه برایم آسانتر است. حضرت فرمود تا گردن او را زدند. نفر دوم را خدمت او آوردند، حضرت به او نیز اسلام را پیشنهاد کرد. گفت: مرا به دوستم ملحق کنید. فرمود: او را هم گردن بزنید. علی (ع) او را برای گردن زدن بیرون برد. جبرئیل نازل شد و عرض کرد: یا محمد! پروردگارت سلام میرساند و میگوید او را نکش، زیرا خوشاخلاق و سخاوتمند است. فرمود: بازش گردانید، زیرا پروردگارم به من خبر داد او خوشاخلاق و سخاوتمند است. مرد مشرک با شنیدن این سخن گفت: پس من هم شهادت میدهم جز خدای یگانه معبودی نیست و تو رسول خدایی. رسول خدا (ص) فرمود: این مرد از کسانی است که حسن خلق و سخاوتش او را به بهشت جاوید رسانید[۴۰].
امام صادق (ع) فرمود: «مَا يَقْدَمُ الْمُؤْمِنُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِعَمَلٍ بَعْدَ الْفَرَائِضِ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى مِنْ أَنْ يَسَعَ النَّاسَ بِخُلُقِهِ»[۴۱].[۴۲].
حسن خلق تکلیف شرعی
از آنجا که شرع مقدس به هر چیزی که برای انسان مصلحتی داشته باشد امر میکند و از هر چیزی که برای انسان مفسدهای داشته باشد، نهی میکند، به بیانهای مختلف به حسن خلق فرمان داده است؛ برای نمونه، رسول خدا (ص) میفرماید: «خَالِقِ النَّاسَ بِخُلُقٍ حَسَنٍ»[۴۳]؛
و امام صادق (ع) از آن حضرت روایت کرده است که فرمود: «إِنَّكُمْ لَنْ تَسَعُوا النَّاسَ بِأَمْوَالِكُمْ فَسَعُوهُمْ بِأَخْلَاقِكُمْ»[۴۴].
نحوه بیان این احادیث به گونهای است که از نظر شرعی بر وجوب دلالت دارند؛ بنابراین، میتوان گفت مراعات حسن اخلاق تکلیف شرعی است[۴۵].
نشانههای حسن خلق
از آنجا که انسان به اقتضای حب نفس، عیوب خود را نمیبیند، با اندک مجاهدهای که به ترک گناهان بزرگ و آشکار منتهی شود، گمان میکند نفس خویش را پاکیزه کرده، به حسن خلق دست یافته و از تلاش و مجاهدت بینیاز شده است؛ از این رو لازم است با نشانههای حسن خلق آشنا شویم که فریب نفس را نخوریم و بازیچه شیطان نشویم. پیش از این دانستیم که حسن خلق مساوی دین و نشانۀ کمال ایمان است؛ بنابراین هر چیز که در روایات پیشوایان معصوم نشانه ایمان است، نشان حسن خلق نیز به شمار میرود.
رسول خدا نیز در مقام تعیین آثار عملی ایمان با اشاره به ویژگیهای مؤمنان، از هر ویژگی نشانی از حسن خلق ساخته است. از جمله نشانهها در کلام رسول خدا میتوان مهماننوازی، احترام به همسایه، احترام به والدین، سکوت، نیکودرایی، نیکیپسندی و زشتیستیزی و رازداری را نام برد. آن حضرت در این زمینه فرمود:
- "هرکس به خدا و روز واپسین ایمان دارد باید میهمانش را احترام کند"[۴۶].
- "هرکس به خدا و روز واپسین ایمان دارد، باید همسایهاش را گرامی بدارد با همسایهاش را آزار ندهد"[۴۷].
- "هرکس به خدا و روز واپسین ایمان دارد یا سخن خیر بگوید یا سکوت میکند"[۴۸].
- "هرکس به خدا و روز پایان ایمان دارد، باید پدر و مادرش را احترام کند"[۴۹].
- "هنگامی که مؤمنی را ساکت دیدید به او نزدیک شوید که القای حکمت میکند"[۵۰].
- "هر کسی که کار نیک شادش میکند و کار بد را نمیپسندد، مؤمن است"[۵۱].
- "مجلس دو همنشین امانتی است الهی، پس هیچکدام حق ندارد رازی را که برادرش خوش ندارد، افشا کند"[۵۲].[۵۳]
دعای پیامبر (ص) برای خوشخویی
- به نقل از ابن مسعود؛ پیامبر خدا (ص) دعا میکرد: "خدایا! خِلقَتم را نیکو کردی. خُلقم را نیز نیکو کن"[۵۴].
- به نقل از ابن عبّاس؛ پیامبر خدا (ص) چون به آینه مینگریست، میگفت: "ستایش، ویژه خدایی است که خلقت و خُلق مرا نیکو کرد"[۵۵].
- به نقل از عبد الله بن عمرو؛ پیامبر خدا (ص) این دعا را فراوان میخواند: "خدایا! تندرستی و خویشتنداری و امانتداری و خوشخویی و خشنودی به تقدیر را از تو درخواست میکنم"[۵۶].
- پیامبر خدا (ص) در دعا میفرماید: خدای من! مرا محبوب خودت گردان و مرا در نزد خودم - ای خدای من - خوار خودت کن و در چشم مردم، بزرگم بدار و از زشتی اخلاق، دورم بگردان[۵۷].[۵۸]
منابع
پانویس
- ↑ «حسن الخلق خلق الله الأعظم»؛ سلیمان بن أحمد طبرانی، المعجم الاوسط، ج۸، ص۱۸۴؛ علی بن ابیبکر هیثمی، مجمع الزوائد، ج۸، ص۲۰.
- ↑ علی بن حسین صدوق، امالی، ص۷۳؛ علی بن حسین صدوق، معانی الاخبار، ص۱۹۶؛ فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص۳۷۶.
- ↑ «إِنَّ أَكْمَلَ اَلْمُؤْمِنِينَ إِيمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً»؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۹۹؛ حسن بن علی ابنشعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول؛ ص۳۹۵؛ علی بن محمد خزاز قمی، کفایة الاثر، ص۲۵.
- ↑ سلیمان بن احمد طبرانی، المعجم الکبیر، ج۱۸، ص۱۵۹؛ سلیمان بن احمد طبرانی، المعجم الاوسط، ج۸، ص۱۶۵؛ علی بن ابیبکر هیثمی، مجمع الزوائد، ج۳، ص۱۲۷.
- ↑ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج۶۸، ص۳۹۳.
- ↑ «أَكْمَلُ اَلنَّاسِ عَقْلاً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً»؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۲۳؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیع، ج۸، ص۵۰۴.
- ↑ حمیری قمی، قرب الاسناد، ص۴۶؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۸، ص۵۱۰.
- ↑ «مَا يُوضَعُ فِي مِيزَانِ اِمْرِئٍ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ أَفْضَلُ مِنْ حُسْنِ اَلْخُلُقِ»؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۹۹؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۸، ص۵۰۵.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۰۰.
- ↑ «إِنَّ صَاحِبَ اَلْخُلُقِ اَلْحَسَنِ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ اَلصَّائِمِ اَلْقَائِمِ »؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۰۰.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۰۱؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۸، ص۵۰۵.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۰۰؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۶۸، ص۳۹۵.
- ↑ «إِنَّ اَلْخُلُقَ اَلْحَسَنَ يَمِيثُ اَلْخَطِيئَةَ كَمَا تَمِيثُ اَلشَّمْسُ اَلْجَلِيدَ»؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۰۰؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۸، ص۵۰۴.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۰۰؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۸، ص۵۰۴.
- ↑ «مِنْ سَعَادَةِ اَلْمَرْءِ حُسْنُ اَلْخُلُقِ»؛ آقا حسین طباطبایی بروجردی، جامع الاحادیث الشیعه، ج۱۳، ص۵۲۲؛ محمد بن سلامة ابن سلامه، مسند الشهاب، ج۱، ص۱۹۹؛ عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، الجامع الصغیر، ج۲، ص۵۴۴.
- ↑ « اَلْيَمَنِ حسن الخلق»؛ محمد بن سلامه ابن سلامه، مسند الشهاب، ج۱، ص۶۶؛ عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، الجامع الصغیر، ج۲، ص۷۶۳.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱، ص۴۹-۵۱.
- ↑ «اگر انسان میدانست که چه فوائدی در حسن خلق نهفته است، در مییافت که به خلق نیکو نیازمند است». محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰، ص۳۶۹؛ زید بن علی، مسند زید بن علی، ص۴۷۳.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۱۸۱.
- ↑ میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۴۹.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۱۸۲.
- ↑ «خوشخلقی بزرگترین اخلاق خداست». طبرانی، المعجم الاوسط، ج۸، ص۱۸۴؛ هیثمی، مجمع الزوائد، ج۸، ص۲۰.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۱۸۲.
- ↑ «اخلاق خوش درختی است در بهشت، و انسان خوش اخلاق به شاخه آن درخت آویخته، به بهشت راه مییابد». میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۸، ص۴۵۰؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۶۸، ص۳۹۳.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۱۸۲.
- ↑ «اسلام همان حسن خلق است». محمد بن الفتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص۳۷۶؛ ابوالفضل علی طبرسی، مشکاة الانوار فی غرر الاخبار، ص۳۶۹.
- ↑ ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج۱، ص۸۹.
- ↑ «از میان اهل ایمان، ایمان کسی کاملتر است که اخلاقش بهتر است». محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۹۹.
- ↑ «از مردم، ایمان کسی برتر است که اخلاقش بهتر است». صدوق، معانی الاخبار، ص۱۹۵.
- ↑ «سرلوحه نامه عمل مؤمن، حسن خلق اوست». محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۶۸، ص۳۹۳.
- ↑ محمدمهدی نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۳۰۶.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۱۸۳.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۱.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۲.
- ↑ «کسی از عقل کاملتر برخوردار است که اخلاقش بهتر است». محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۳.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۱۸۳.
- ↑ «بهترین نیکی خلق خوش است. » صدوق، خصال، ج۱، ص۲۹.
- ↑ «در روز قیامت برتر از حسن خلق چیزی در ترازوی عمل هیچکس نهاده نمیشود». محمد بن یعقوب کلینی، کافی ج۲، ص۹۹.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۱۸۴.
- ↑ صدوق، امالی، ص۱۰۵.
- ↑ «مؤمن پس از انجام واجبات، عملی محبوبتر از حسن خلق - که همه از آن بهرهمند شوند - به محضر خدای تعالی نمیبرد». محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۰۰.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۱۸۴.
- ↑ «با مردم با اخلاق خوش آمیزش کن». محمد بن حسن حر عاملی، وسائلالشیعه (آل البیت)، ج۱۶، ص۱۰۴.
- ↑ «شما با اموالتان نمیتوانید به همه مردم برسید؛ پس با اخلاقتان ایشان را فراگیرید». صدوق، امالی، ص۶۲؛ محمد بن الفتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص۳۷۶.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی ج۱۴، ص۱۸۵.
- ↑ «مَنْ كانَ يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ اَلْيَوْمِ اَلْآخِرِ فَلْيُكْرِمْ ضَيْفَهُ»؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۷ و ج۶، ص۲۸۵؛ محمد بن حسن قمی، العقد النضید، ص۲۲.
- ↑ «مَنْ كانَ يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ اَلْيَوْمِ فَلْيُكْرِمْ اَلْآخِرِ جَارَهُ فَلاَ يُؤْذِي جَارَهُ»؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۷.
- ↑ «مَنْ كانَ يُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ اَلْيَوْمِ اَلْآخِرِ فَلْيَقُلْ خَيْراً أَوْ لِيَسْكُتْ»؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۶۶۷؛ شاذان بن جبرئیل، الروضة فی فضایل امیرالمؤمنین، ص۱۵۳.
- ↑ «مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ اَلْيَوْمِ اَلْآخِرِ فَلْيُكْرِمْ وَالِدَيْهِ»؛ محمد بن حسن قمی، العقد النضید؛ ص۲۲؛ شاذان بن جبرئیل، الروضة فی فضایل امیرالمؤمنین، ص۱۷۶.
- ↑ «إِذَا رَأَيْتُمُ اَلْمُؤْمِنَ صَمُوتاً فَادْنُوا مِنْهُ فَإِنَّهُ يُلْقِي اَلْحِكْمَةَ»؛ حسن بن علی ابنشعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۳۷۹.
- ↑ «مَنْ سَرَّتْهُ حَسَنَةٌ وَ سَاءَتْهُ سَيِّئَةٌ فَهُوَ مُؤْمِنٌ»؛ ابن ابیجمهور، عوالی اللئالی، ج۱، ص۱۲۳؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۸، ص۳۵۱، این روایت در کافی، ج۲، ص۲۳۳ از امام صادق (ع) نقل شده است.
- ↑ « إِنَّمَا يَتَجَالَسُ اَلْمُتَجَالِسَانِ بِأَمَانَةِ اَللَّهِ فَلاَ يَحِلُّ لِأَحَدِهِمَا أَنْ يُفْشِيَ عَلَى أَخِيهِ مَا يَكْرَهُ»؛ شهابالدین عسقلانی، فتح الباری، ج۱۱، ص۶۹؛ عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، الجامع الصغیر، ج۱، ص۳۹۴.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱، ص۵۳-۵۴.
- ↑ «عن ابن مسعود: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص): کَانَ یَقُولُ: اللَّهُمَّ أَحْسَنْتَ خَلْقِي فَأَحْسِنْ خُلُقِي»؛ مسند ابن حنبل، ج۲، ص۶۶، ح۳۸۲۳؛ صحیح ابن حبّان، ج۳، ص۲۳۹، ح۹۵۹؛ الدعاء للطبرانی، ص۱۴۵، ح۴۰۴؛ المسند أبی یعلی، ج۵، ص۵۰، ح۵۰۵۳؛ کنزالعمّال، ج۳، ص۱۲، ح۵۱۹۷؛ مشکاة الأنوار، ص۳۹۴.
- ↑ «عن ابن عباس: كَانَ رَسُولُ اللهِ (ص): إِذَا نَظَرَ فِي الْمِرْآةِ قَالَ: الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى حَسَّنَ خَلقِي خُلُقِي»؛ الدعاء للطبرانی، ص۱۴۴، ح۴۰۲؛ مسند أبی یعلی، ج۳، ص۱۰۳، ح۲۶۰۴؛ تاریخ الإسلام للذهبی، ج۱۰، ص۵۱۲؛ کنزالعمال، ج۷، ص۱۲۴، ح۱۸۳۰۱ و راجع، الخصال، ص۶۱۲ و تحف العقول، ص۱۱ و مکارم الأخلاق، ج۱، ص۱۶۱، ح۴۴۷.
- ↑ «عن عبدالله بن عمرو: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص): کَانَ یُکْثِرُ أَنْ یَدْعُوَ: اللّهُمَّ انِّي اسْأَلُكَ الْصِّحَّةَ وَ الْعِفَّةَ وَ الْأَمَانَةَ وَ حُسْنَ الْخُلْقِ وَ الرِّضَا بِالْقَدَرِ»؛ الأدب المفرد، ص۱۰۰، ح۳۰۷؛ الدعاء للطبرانی، ص۴۱۵، ح۱۴۰۶؛ تاریخ بغداد، ج۱۲، ص۱۲۱، الرقم ۶۵۷۱؛ تاریخ دمشق، ج۵۴، ص۶۵، ح۱۱۳۵۴، کنز العمّال، ج۲، ص۱۸۳، ح۳۶۵۰؛ الإقبال، ج۲، ص۲۲۷، من دون إسناد إلی أحد من أهل البیت (ع)، بحار الأنوار، ج۹۱، ص۸۲، ح۳.
- ↑ «رَسُولُ اللَّهِ (ص): فِي الدُّعَاءِ – إِلَيْكَ رَبِّي حَبِّبْنِي، وَ فِي نَفْسِي لَكَ رَبِّي ذَلِّلْنِي وَ فِي أَعْيُنِ النَّاسِ عَظَّمَنِي، وَ مَنْ سَيِّئِ الْأَخْلَاقِ جَنِّبْنِي »؛ الفردوس، ج۱، ص۴۲۵، ح۱۷۲۷، کنز العمّال، ج۲، ص۱۹۲، ح۳۷۰۴، نقلاً عن ابن لال و کلاهما عن ابن مسعود.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، سیره پیامبر خاتم ج۱، ص۲۷۸-۲۷۹.