خوشخلقی در معارف دعا و زیارات
مقدمه
قرآن کریم میفرماید: ﴿وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ﴾[۱]. همچنین خداوند متعال خطاب به پیامبر (ص) میفرماید: ﴿وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ﴾[۲].
پیامبر (ص) میفرمایند: "برترین شما در دیانت خوشخلقترین شماهاست"[۳][۴].
علی بن الحسین (ع) از رسول خدا (ص) نقل میکند: "در روز قیامت چیزی بهتر از خوشخویی در میزان اعمال انسان گذاشته نمیشود"[۵].
از پیامبر (ص) پرسیدند: یا رسول الله! حسن خلق چیست؟ فرمود: با کسی که از تو قطع رحم کرده، صله رحم کنی و از کسی که به تو ستم کرده است، درگذری و به کسی که تو را محروم کرده است عطا کنی[۶].
"خوش خلقی مترادف حسن خلق است"[۷].
حسن خلق ملکهای است که برای صاحب آن، انجام زیبایی و دوری از زشتی را آسان میکند و این، در ارتباط با مردم به نیکی، صدق، مودت، لطف، حسن مصاحبت، معاشرت، مواسات، رفق، حلم، صبر و محبت به دست میآید[۸].
"حکم عقل بر ستودگی آن (خوش خلقی) چنان آشکار است که نیازی به بیان ندارد"[۹].
"خوش خلقی برترین صفات پیغمبران و شریفترین اعمال صدیقان است"[۱۰].
"انس و الفت نتیجه حسن خلق، و جدایی و تفرقه نتیجه بدخویی است. بنابراین حسن خلق باعث دوستی و الفت و همدمی، و بدخویی موجب دشمنی، حسد و جدایی میشود"[۱۱][۱۲].
"صفت خوش خلقی مقابل بد خلقی و خشونت است، خوش خلقی و با هم دوست بودن است که از صفات شریف است و موجب جذب و کشش دیگران میگردد"[۱۳].
غزالی میگوید: و اما خوشخویی خصلت لازمی است، زیرا چه بسا عاقلی که حقیقت اشیا را چنانکه هست درک میکند، ولی اگر غضب یا شهوت، یا بخل و یا ترس بر او غلبه کند از هوای نفسش پیروی میکند. و به دلیل ناتوانی در مغلوب کردن صفات ناپسند و ارزشیابی اخلاقی، برخلاف علم خودش عمل میکند[۱۴].
خوش خلقی، عنصر کلیدی در دینداری و عاملی مهم در موفقیت انسان است. هرچند حسن خلق در واقع مربوط به فضایل نفسانی از قبیل عدالت، شجاعت، تواضع، جود، فداکاری و ایثار، سلامت نفس و... میباشد لکن به خوشرویی و خوش رفتاری با مردم نیز حسن خلق گفته میشود و کسانی که با مردم خوش برخورد و نیکو رفتار باشند خوش اخلاق نامیده میشوند، زیرا خصیصه (حسن سلوک و خوش رفتاری با مردم) از فضیلت و سلامت روح نشأت گرفته و از پشتوانه خلقی برخوردار است.
خوش رفتاری با مردم دلیل بر بزرگواری، شخصیت ذاتی، تواضع، روح فداکاری، گذشت و حاکی از فضیلت و سلامت روح شخص است.
کسی که متخلق به اخلاق حسنه است اگرچه ناراحت و اندوهگین باشد ولی در برابر دیگران اظهار ناراحتی نمیکند. چنانکه علی (ع) میفرمایند: "شادی مؤمن در چهرهاش نمایان و اندوه او در قلبش پنهان است..."[۱۵][۱۶].
در مواجهه دو نفر با یکدیگر، پیش از هر سخن و عمل، دو صورت با هم روبهرو میشود. مواجهه دو انسان با هم و کیفیت این رویارویی چهرهها، نقش عمدهای در نحوه گفتار و رفتار دارد و رمز گشایش قفل دلهاست. خوشرویی هم در نگاه، هم در لبخند، هم در گفتار و هم در رفتار آشکار میشود، چه بسا رابطهها و دوستیهایی که با ترشرویی و اخم کردن به هم خورده است و از سوی دیگر مبدأ بسیاری از آشناییها هم یک تبسم بوده است. وقتی با گشادهرویی با کسی روبرو میشوید، در واقع کلید محبت و دوستی را به دست او دادهاید و اگر این گشادهرویی با نیت پاک و الهی انجام گیرد علاوه بر تأثیر محبت، حسنه و عبادت نیز محسوب میشود.
خوش خلقی و گشادهرویی از مهمترین مصادیق خدمترسانی است. در روایات اسلامی آمده است که شما نمیتوانید با مال و ثروت خویش همه مردم را خرسند سازید و لکن با خوشرویی میتوانید حوزه خدمترسانی را گسترش دهید. خوش خلقی دام محبت و دوستی است. معاشرت نیک و روحیه بخشیدن به دیگران و غمزدایی و کمک به آرامش روحی مردم از بهترین خدمتها به شمار میرود[۱۷].[۱۸]
خوش خلقی در صحیفه سجادیه
امام سجاد (ع) در دعای بیستم و در عبارت هفتم آن در خصوص تغییر رفتار بد خویشان میفرمایند: "بارخدایا بر محمد و آل محمد درود فرست؛ و درباره من تغییر ده دشمنی سخت دشمنان را به دوستی؛ و رشک بردن سرکشان از حق را به محبت؛ و بدگمانی نیکان را به اطمینان و دشمنی آشنایان را به دوستی؛ و بدرفتاری خویشان را به خوشرفتاری؛ و خوار گردانیدن نزدیکان را به یاری کردن و دوستی مداراکنندگان (دوستان ظاهری) را به دوستی واقعی و اهانت آمیزش کنندگان را به آمیزش نیک؛ و تلخی ترس از ستمکاران را به شیرینی ایمن بودن (از ایشان)"[۱۹].
هرچند خوش رفتاری اخص از خوش خلقی است، اما یکی از جلوههای مهم آن به حساب میآید. امام سجاد (ع) در دعای سی و ششم و در عبارت هفتم آن میفرمایند: "زیرا تویی بسیار نعمت دهنده و بسیار بخشاینده نعمتهای بزرگ، پذیرنده سپاس اندک، پاداش دهنده سپاس کم، نیکوکار خوشرفتار، دارای فضل و احسان، جز تو خدایی نیست (شایسته این صفات نمیباشد) مرجع و بازگشت به سوی تو است"[۲۰].
امام هرچند در این عبارت یکی از اوصاف رفتاری خداوند را وصف میفرمایند، اما میتوان خوش خلقی را هم از آن استنباط کرد[۲۱].
امام سجاد (ع) در دعای چهل و نهم و در عبارت هفتم آن میفرمایند: "و چه بسیار ستمگری که با مکر و فریبهایش به من ستم کرد؛ و دام شکارهایش را برایم برپا نمود؛ و جستجوی مراقبت و نگهبانیاش را بر من گماشت (مراقب بود ببیند چه میکنم و کجا هستم و به کجا میروم)؛ و در کمین من نشست مانند در کمین نشستن درنده و چشم به راه بودنش برای به دست آوردن فرصت و وقت مناسبی برای شکارش درحالیکه خوشرویی و چاپلوسی را برایم آشکار ساخت؛ و با خشم سخت به من مینگریست"[۲۲].
از عبارت فوق میتوان استنباط کرد که برخی از خوشروییها که همراه تملق و چاپلوسی است از مکر و فریبهای دشمن است و خوشرویی همواره صفت خوب بندگان پرهیزگار خداوند نیست.
امام سجاد (ع) در دعای بیستم و در عبارت دهم آن میفرمایند: "بارخدایا بر محمد و آل او درود فرست؛ و مرا به زینت صالحین و شایستگان (انجام حقوق خدا و مردم) آراسته فرما؛ و زیور پرهیزکاران (عمل به واجبات و ترک محرمات) را به من بپوشان، با (توفیق برای) گستردن عدل و داد (تا از افراط و تفریط در حق دوری گزینم) و فرو نشاندن خشم و خاموش کردن آتش دشمنی (اختلاف بین مردم) و گردآوردن پراکندگان (دلهای از هم رنجیده) و اصلاح فساد بین مردم؛ و فاش کردن خیر و نیکی؛ و پنهان نمودن عیب و زشتی و نرمخویی و فروتنی و نیکوروشی؛ و سنگینی؛ و خوشخویی (با مردم) و پیشی گرفتن نیکی؛ و برگزیدن احسان بیآنکه جزای احسانی باشد؛ و سرزنش نکردن و همراهی نکردن به غیر مستحق و گفتن حق اگرچه سخت (یا اندک) باشد؛ و کم شمردن نیکی در گفتار و کردارم اگرچه بسیار باشد؛ و بسیار شمردن بدی در گفتار و کردارم اگرچه کم باشد و آنچه را بیان شد برای من به وسیله هموارگی طاعت و فرمانبری؛ و همیشه بودن با جماعت و واگذاشتن بدعتگزاران و آنکه رأی و اندیشه اختراع شده به کار برد، کامل گردان"[۲۳]
امام سجاد (ع) در دعای بیست و چهارم و در عبارت ششم آن درباره خوش خلقی با والدین میفرمایند: "بارخدایا صدایم را در برابر ایشان آهسته؛ سخنم را خوشایند و خویم را نرم نما؛ و دلم را بر آنها مهربان کن؛ و مرا به ایشان سازگار و بر آنان رحیم گردان"[۲۴]
امام سجاد (ع) در دعای هشتم و در عبارت یکم آن میفرمایند: "بارخدایا؛ به تو پناه میبرم از حرص و آز؛ و تندی غضب و خشم، و تسلط حسد و رشک، و سستی صبر و شکیبایی، و کمی قناعت، و خرسند نبودن به کمی قسمت و بهره خود، و سوء خلق و بدخویی و افراط (تجاوز از حد) خواهش نفس، و غلبه حمیت"[۲۵].[۲۶]
دعای پیامبر (ص) برای خوشخویی
- به نقل از ابن مسعود؛ پیامبر خدا (ص) دعا میکرد: "خدایا! خِلقَتم را نیکو کردی. خُلقم را نیز نیکو کن"[۲۷].
- به نقل از ابن عبّاس؛ پیامبر خدا (ص) چون به آینه مینگریست، میگفت: "ستایش، ویژه خدایی است که خلقت و خُلق مرا نیکو کرد"[۲۸].
- به نقل از عبد الله بن عمرو؛ پیامبر خدا (ص) این دعا را فراوان میخواند: "خدایا! تندرستی و خویشتنداری و امانتداری و خوشخویی و خشنودی به تقدیر را از تو درخواست میکنم"[۲۹].
- پیامبر خدا (ص) در دعا میفرماید: خدای من! مرا محبوب خودت گردان و مرا در نزد خودم - ای خدای من - خوار خودت کن و در چشم مردم، بزرگم بدار و از زشتی اخلاق، دورم بگردان[۳۰].[۳۱]
منابع
پانویس
- ↑ «و به راستی تو را خویی است سترگ» سوره قلم، آیه ۴.
- ↑ «و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
- ↑ حسن بحرانی، تحف العقول، ترجمه آیت الله کمرهای، ص۴۴.
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۲۲۶.
- ↑ شیخ حر عاملی، آداب معاشرت از دیدگاه معصومین (ع)، ترجمه محمد علی فارابی و یعسوب عباسی علی کمر، ص۱۱۵.
- ↑ محسن فیض کاشانی، محجة البیضاء، ترجمه محمد صادق عارف، ج۳، ص۳۴۷.
- ↑ فرهنگ اصطلاحات اخلاقی، ص۱۱۵.
- ↑ سید علی خان، حسینی شیرازی، ریاض السالکین فی شرح صحیفه سید ساجدین، ج۳، ص۳۹۹.
- ↑ مولی مهدی نراقی، جامع السعادات، ترجمه سید جلال الدین مجتبوی، ج۱، ص۳۷۵.
- ↑ مولی مهدی نراقی، جامع السعادات، ترجمه سید جلال الدین مجتبوی، ج۱، ص۳۷۸.
- ↑ محسن فیض کاشانی، محجه البیضاء، ترجمه محمد صادق عارف، ج۳، ص۳۸۴.
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۲۲۷.
- ↑ محمد علی جزایری، دروس اخلاق اسلامی، ص۱۷۵.
- ↑ محسن فیض کاشانی، محجه البیضاء، ترجمه محمد صادق عارف، ج۳، ص۳۸۴.
- ↑ امام علی (ع)، نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، کلمات قصار ۳۳۳، ص۴۲۰.
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۲۲۸.
- ↑ ابوالقاسم یعقوبی، صحیفه سجادیه و آسیبشناسی اجتماعی، در سمینار ما و صحیفه سجادیه، مجموعه مقالات و سخنرانیهای ارائه شده (تهران: شورای سیاستگذاری ائمه جمعه، ۱۳۸۵)، ص۲۷۳.
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۲۲۹.
- ↑ «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَبْدِلْنِي مِنْ بِغْضَةِ أَهْلِ الشَّنَآنِ الْمَحَبَّةَ، وَ مِنْ حَسَدِ أَهْلِ الْبَغْيِ الْمَوَدَّةَ، وَ مِنْ ظِنَّةِ أَهْلِ الصَّلَاحِ الثِّقَةَ، وَ مِنْ عَدَاوَةِ الْأَدْنَيْنَ الْوَلَايَةَ، وَ مِنْ عُقُوقِ ذَوِي الْأَرْحَامِ الْمَبَرَّةَ، وَ مِنْ خِذْلَانِ الْأَقْرَبِينَ النُّصْرَةَ، وَ مِنْ حُبِّ الْمُدَارِينَ تَصْحِيحَ الْمِقَةِ، وَ مِنْ رَدِّ الْمُلَابِسِينَ كَرَمَ الْعِشْرَةِ، وَ مِنْ مَرَارَةِ خَوْفِ الظَّالِمِينَ حَلَاوَةَ الْأَمَنَةِ»
- ↑ «إِنَّكَ الْمَنَّانُ بِجَسِيمِ الْمِنَنِ، الْوَهَّابُ لِعَظِيمِ النِّعَمِ، الْقَابِلُ يَسِيرَ الْحَمْدِ، الشَّاكِرُ قَلِيلَ الشُّكْرِ، الْمُحْسِنُ الْمُجْمِلُ ذُو الطَّوْلِ، لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، إِلَيْكَ الْمَصِيرُ»
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۲۲۹-۲۳۰.
- ↑ «وَ كَمْ مِنْ بَاغٍ بَغَانِي بِمَكَايِدِهِ، وَ نَصَبَ لِي شَرَكَ مَصَايِدِهِ، وَ وَكَّلَ بِي تَفَقُّدَ رِعَايَتِهِ، وَ أَضْبَأَ إِلَيَّ إِضْبَاءَ السَّبُعِ لِطَرِيدَتِهِ انْتِظَاراً لِانْتِهَازِ الْفُرْصَةِ لِفَرِيسَتِهِ، وَ هُوَ يُظْهِرُ لِي بَشَاشَةَ الْمَلَقِ، وَ يَنْظُرُنِي عَلَى شِدَّةِ الْحَنَقِ»
- ↑ «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ حَلِّنِي بِحِلْيَةِ الصَّالِحِينَ، وَ أَلْبِسْنِي زِينَةَ الْمُتَّقِينَ، فِي بَسْطِ الْعَدْلِ، وَ كَظْمِ الغَيْظِ، وَ إِطْفَاءِ النَّائِرَةِ، وَ ضَمِّ أَهْلِ الْفُرْقَةِ، وَ إِصْلَاحِ ذَاتِ الْبَيْنِ، وَ إِفْشَاءِ الْعَارِفَةِ، وَ سَتْرِ الْعَائِبَةِ، وَ لِينِ الْعَرِيكَةِ، وَ خَفْضِ الْجَنَاحِ، وَ حُسْنِ السِّيرَةِ، وَ سُكُونِ الرِّيحِ، وَ طِيبِ الْمُخَالَقَةِ، وَ السَّبْقِ إِلَى الْفَضِيلَةِ، وَ إِيثَارِ التَّفَضُّلِ، وَ تَرْكِ التَّعْيِيرِ، وَ الْإِفْضَالِ عَلَى غَيْرِ الْمُسْتَحِقِّ، وَ الْقَوْلِ بِالْحَقِّ وَ إِنْ عَزَّ، وَ اسْتِقْلَالِ الْخَيْرِ وَ إِنْ كَثُرَ مِنْ قَوْلِي وَ فِعْلِي، وَ اسْتِكْثَارِ الشَّرِّ وَ إِنْ قَلَّ مِنْ قَوْلِي وَ فِعْلِي، وَ أَكْمِلْ ذَلِكَ لِي بِدَوَامِ الطَّاعَةِ، وَ لُزُومِ الْجَمَاعَةِ، وَ رَفْضِ أَهْلِ الْبِدَعِ، وَ مُسْتَعْمِلِ الرَّأْيِ الْمُخْتَرَعِ».
- ↑ «اللَّهُمَّ خَفِّضْ لَهُمَا صَوْتِي، وَ أَطِبْ لَهُمَا كَلَامِي، وَ أَلِنْ لَهُمَا عَرِيكَتِي، وَ اعْطِفْ عَلَيْهِمَا قَلْبِي، وَ صَيِّرْنِي بِهِمَا رَفِيقاً، وَ عَلَيْهِمَا شَفِيقاً».
- ↑ «اللَّهُمَّ إِنيِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَيَجَانِ الْحِرْصِ، وَ سَوْرَةِ الْغَضَبِ، وَ غَلَبَةِ الْحَسَدِ، وَ ضَعْفِ الصَّبْرِ، وَ قِلَّةِ الْقَنَاعَةِ، وَ شَكَاسَةِ الْخُلُقِ، وَ إِلْحَاحِ الشَّهْوَةِ، وَ مَلَكَةِ الْحَمِيَّةِ»
- ↑ احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۲۳۱ ـ ۲۳۳.
- ↑ «عن ابن مسعود: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص): کَانَ یَقُولُ: اللَّهُمَّ أَحْسَنْتَ خَلْقِي فَأَحْسِنْ خُلُقِي»؛ مسند ابن حنبل، ج۲، ص۶۶، ح۳۸۲۳؛ صحیح ابن حبّان، ج۳، ص۲۳۹، ح۹۵۹؛ الدعاء للطبرانی، ص۱۴۵، ح۴۰۴؛ المسند أبی یعلی، ج۵، ص۵۰، ح۵۰۵۳؛ کنزالعمّال، ج۳، ص۱۲، ح۵۱۹۷؛ مشکاة الأنوار، ص۳۹۴.
- ↑ «عن ابن عباس: كَانَ رَسُولُ اللهِ (ص): إِذَا نَظَرَ فِي الْمِرْآةِ قَالَ: الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى حَسَّنَ خَلقِي خُلُقِي»؛ الدعاء للطبرانی، ص۱۴۴، ح۴۰۲؛ مسند أبی یعلی، ج۳، ص۱۰۳، ح۲۶۰۴؛ تاریخ الإسلام للذهبی، ج۱۰، ص۵۱۲؛ کنزالعمال، ج۷، ص۱۲۴، ح۱۸۳۰۱ و راجع، الخصال، ص۶۱۲ و تحف العقول، ص۱۱ و مکارم الأخلاق، ج۱، ص۱۶۱، ح۴۴۷.
- ↑ «عن عبدالله بن عمرو: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص): کَانَ یُکْثِرُ أَنْ یَدْعُوَ: اللّهُمَّ انِّي اسْأَلُكَ الْصِّحَّةَ وَ الْعِفَّةَ وَ الْأَمَانَةَ وَ حُسْنَ الْخُلْقِ وَ الرِّضَا بِالْقَدَرِ»؛ الأدب المفرد، ص۱۰۰، ح۳۰۷؛ الدعاء للطبرانی، ص۴۱۵، ح۱۴۰۶؛ تاریخ بغداد، ج۱۲، ص۱۲۱، الرقم ۶۵۷۱؛ تاریخ دمشق، ج۵۴، ص۶۵، ح۱۱۳۵۴، کنز العمّال، ج۲، ص۱۸۳، ح۳۶۵۰؛ الإقبال، ج۲، ص۲۲۷، من دون إسناد إلی أحد من أهل البیت (ع)، بحار الأنوار، ج۹۱، ص۸۲، ح۳.
- ↑ «رَسُولُ اللَّهِ (ص): فِي الدُّعَاءِ – إِلَيْكَ رَبِّي حَبِّبْنِي، وَ فِي نَفْسِي لَكَ رَبِّي ذَلِّلْنِي وَ فِي أَعْيُنِ النَّاسِ عَظَّمَنِي، وَ مَنْ سَيِّئِ الْأَخْلَاقِ جَنِّبْنِي »؛ الفردوس، ج۱، ص۴۲۵، ح۱۷۲۷، کنز العمّال، ج۲، ص۱۹۲، ح۳۷۰۴، نقلاً عن ابن لال و کلاهما عن ابن مسعود.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، سیره پیامبر خاتم ج۱، ص ۲۷۸-۲۷۹.