سهوالنبی در حدیث: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
در منابع روایی [[شیعه]]، [[روایات]] فراوانی وجود دارند که سهو و [[اشتباه]] را از [[پیامبر خاتم]] {{صل}} [[نفی]] میکنند. مانند اینکه [[زراره]] نقل میکند: از [[امام باقر]] {{ع}} پرسیدم: آیا هیچگاه [[رسول خدا]] {{صل}} دو [[سجده]] سهو انجام داده است؟ حضرت فرمود: «هرگز، و [[فقیه]] [که مصداق اتم و اکمل آن [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} است] هم این دو سجده را انجام نمیدهد». هرچند روایاتی مبنی بر سهو پیامبر اکرم{{صل}} وجود دارد که با بررسی اسناد آنها مشخص میشود دارای ضعف در سند هستند. | در منابع روایی [[شیعه]]، [[روایات]] فراوانی وجود دارند که سهو و [[اشتباه]] را از [[پیامبر خاتم]] {{صل}} [[نفی]] میکنند. مانند اینکه [[زراره]] نقل میکند: از [[امام باقر]] {{ع}} پرسیدم: آیا هیچگاه [[رسول خدا]] {{صل}} دو [[سجده]] سهو انجام داده است؟ حضرت فرمود: «هرگز، و [[فقیه]] [که مصداق اتم و اکمل آن [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} است] هم این دو سجده را انجام نمیدهد». هرچند روایاتی مبنی بر سهو پیامبر اکرم{{صل}} وجود دارد که با بررسی اسناد آنها مشخص میشود دارای ضعف در سند هستند. | ||
== دلایلی از [[روایات]] بر مصونیت [[پیامبر]] {{صل}} از [[سهو]] و | == دلایلی از [[روایات]] بر مصونیت [[پیامبر]] {{صل}} از [[سهو]] و نسیان == | ||
در | در منابع روایی شیعه، روایات فراوانی وجود دارند که سهو و [[اشتباه]] را در عرصه تطبیق [[شریعت]] و امور شخصی، از [[نبی مکرم اسلام]] {{صل}} [[نفی]] میکنند. | ||
# [[زراره]] نقل میکند: از [[امام باقر]] {{ع}} پرسیدم: آیا هیچگاه [[رسول خدا]] {{صل}} دو [[سجده]] سهو انجام داده است؟ حضرت فرمود: «هرگز، و [[فقیه]] [که مصداق اتم و اکمل آن [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} است] هم این دو سجده را انجام نمیدهد»<ref>{{متن حدیث|سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ {{ع}} هَلْ سَجَدَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}سَجْدَتَيِ السَّهْوِ قَطُّ فَقَالَ لَا وَ لَا يَسْجُدُهُمَا فَقِيهٌ}}؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۲، ص۳۵۱.</ref>. | # [[زراره]] نقل میکند: از [[امام باقر]] {{ع}} پرسیدم: آیا هیچگاه [[رسول خدا]] {{صل}} دو [[سجده]] سهو انجام داده است؟ حضرت فرمود: «هرگز، و [[فقیه]] [که مصداق اتم و اکمل آن [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} است] هم این دو سجده را انجام نمیدهد»<ref>{{متن حدیث|سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ {{ع}} هَلْ سَجَدَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}سَجْدَتَيِ السَّهْوِ قَطُّ فَقَالَ لَا وَ لَا يَسْجُدُهُمَا فَقِيهٌ}}؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۲، ص۳۵۱.</ref>. | ||
# روزی رسول خدا {{صل}} [[وضو]] ساخت و بر نعلین خود مسح نمود. در این هنگام [[مغیره]] عرض کرد: «ای رسول خدا {{صل}} آیا فراموش کردهای»؟ حضرت فرمود: «خیر! تو فراموش کردهای؛ [[پروردگار]] من، این چنین به من دستور داده است»<ref>ابن بابویه (شیخ صدوق)، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۷.</ref>. از این بیان به خوبی استفاده میشود که رسول خدا {{صل}} با [[خشم]] و [[غضب]]، | # روزی رسول خدا {{صل}} [[وضو]] ساخت و بر نعلین خود مسح نمود. در این هنگام [[مغیره]] عرض کرد: «ای رسول خدا {{صل}} آیا فراموش کردهای»؟ حضرت فرمود: «خیر! تو فراموش کردهای؛ [[پروردگار]] من، این چنین به من دستور داده است»<ref>ابن بابویه (شیخ صدوق)، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۷.</ref>. از این بیان به خوبی استفاده میشود که رسول خدا {{صل}} با [[خشم]] و [[غضب]]، فراموشی را از ساحت [[مقدس]] خود به شدت نفی و [[انکار]] نموده است؛ زیرا اگر نسیان بر رسول خدا {{صل}} جایز بود، درست نبود آن حضرت در پاسخ پرسشگر بگوید: تو فراموش کردهای؛ یعنی فراموشی در خور [[شأن]] توست، نه من. | ||
# در بیان دیگر از [[امام صادق]] {{ع}} آمده است که رسول خدا {{صل}} هنگام [[خواب]]، چشمانش میخوابید و قلبش بیدار بود، و میفرمود: «همانا [[قلب]] من [[منتظر]] [[وحی]] است»<ref>طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۲۹۲.</ref>. امام در این بیان به | # در بیان دیگر از [[امام صادق]] {{ع}} آمده است که رسول خدا {{صل}} هنگام [[خواب]]، چشمانش میخوابید و قلبش بیدار بود، و میفرمود: «همانا [[قلب]] من [[منتظر]] [[وحی]] است»<ref>طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۲۹۲.</ref>. امام در این بیان به صراحت میگوید: [[رسول اسلام]] {{صل}} حتی در حال خواب هم از [[فرمان خدا]] [[غافل]] نبوده است. پس چگونه میشود تصور کرد که در حال [[بیداری]] از انجام دادن فرمان خدا [[غفلت]] نموده و دچار سهو و نسیان گردد؟ | ||
# امام صادق {{ع}} در سخن دیگر میفرماید: «رسول خدا {{صل}} [[استوار]] و موفق و مؤید به [[روحالقدس]] بود و در هیچیک از آن چیزهایی که [[مردم]] به [[شک و تردید]] میافتادند، نمیلغزید و اشتباه نمیکرد»<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۶۶.</ref>. | # امام صادق {{ع}} در سخن دیگر میفرماید: «رسول خدا {{صل}} [[استوار]] و موفق و مؤید به [[روحالقدس]] بود و در هیچیک از آن چیزهایی که [[مردم]] به [[شک و تردید]] میافتادند، نمیلغزید و اشتباه نمیکرد»<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۶۶.</ref>. | ||
# [[امام صادق]] {{ع}}، در روایتی، به تبیین [[جنود]] [[عقل]] و [[جهل]] پرداخته و به | # [[امام صادق]] {{ع}}، در روایتی، به تبیین [[جنود]] [[عقل]] و [[جهل]] پرداخته و به صراحت اعلام کرده است که [[انبیا]] و [[اوصیا]]، تمام جنود عقل را دارند، از جمله آنها [[علم]] و [[تسلیم]] و [[تذکر]] و [[حفظ]] است و از تمام جنود جهل، که از جمله آنها جهل، [[شک]]، [[سهو]] و نسیان است، منزّه و مبرّا هستند<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۱.</ref>. | ||
# مردی به [[رسول خدا]] {{صل}}، از بلای [[وسوسه]] که در [[نماز]] بدان گرفتار شده بود، [[شکایت]] کرد و گفت: «کارم به جایی رسیده که بیشتر اوقات نمیفهمم چند رکعت خواندهام. زیاد خواندهام یا کم». حضرت فرمود: هرگاه خواستی وارد نماز شوی، انگشت سبابه دست راست خود را بر ران چپ خود بگذار و فشار داده و بگو: {{متن حدیث|بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِيعِ الْعَلِيمِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ}}؛ «از [[خداوند]] و از نام او [[یاری]] میجویم، و به او [[توکل]] میکنم و از [[شرّ]] [[شیطان]] راندهشده | # مردی به [[رسول خدا]] {{صل}}، از بلای [[وسوسه]] که در [[نماز]] بدان گرفتار شده بود، [[شکایت]] کرد و گفت: «کارم به جایی رسیده که بیشتر اوقات نمیفهمم چند رکعت خواندهام. زیاد خواندهام یا کم». حضرت فرمود: هرگاه خواستی وارد نماز شوی، انگشت سبابه دست راست خود را بر ران چپ خود بگذار و فشار داده و بگو: {{متن حدیث|بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِيعِ الْعَلِيمِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ}}؛ «از [[خداوند]] و از نام او [[یاری]] میجویم، و به او [[توکل]] میکنم و از [[شرّ]] [[شیطان]] راندهشده درگاه الهی، به خدایی شنوا و دانا پناه میبرم». [با گفتن این کلمات] شیطان را زجرکُش نموده و از خود میرانی<ref>ابن بابویه (شیخ صدوق)، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۳۸.</ref>. این [[روایت]] و [[روایات]] مشابه، از دو جهت سهو و نسیان را از رسول خدا {{صل}} [[نفی]] میکنند؛ زیرا اوّلاً صریح است در اینکه عامل وسوسه و سهو، شیطان است و شیطان، به گفته [[شیخ صدوق]]، تسلّطی بر رسول خدا {{صل}} ندارد؛ ثانیاً وقتی رسول خدا {{صل}} چیزی را میدانند که مانع از سهو میشود و آن را به [[مردم]] [[آموزش]] میدهند، چگونه برای دفع سهو از خود، به [[دانش]] خود، عمل نمیکنند؟ بنابراین باید گفت رسول خدا {{صل}} مصون از سهو و نسیان است. | ||
# [[امام]] علی{{ع}} میگوید: هیچ آیهای درباره امر به [[طاعت]] و [[نهی]] از [[معصیت]]، درباره کسی نازل نشد، جز اینکه همه را رسول خدا {{صل}} به من آموخت و من حفظ کردم و یک حرف از آنها را فراموش نکردم. سپس حضرت دستش را روی سینه من گذاشت و از [[خدا]] خواست که [[قلب]] مرا از [[دانش]] و | # [[امام]] علی{{ع}} میگوید: هیچ آیهای درباره امر به [[طاعت]] و [[نهی]] از [[معصیت]]، درباره کسی نازل نشد، جز اینکه همه را رسول خدا {{صل}} به من آموخت و من حفظ کردم و یک حرف از آنها را فراموش نکردم. سپس حضرت دستش را روی سینه من گذاشت و از [[خدا]] خواست که [[قلب]] مرا از [[دانش]] و فهم و [[حکم]] و [[روشنایی]] مملو گرداند. من عرض کردم: «پدر و مادرم به فدایت! از هنگامی که برای من [[دعا]] کردهای، چیزی را فراموش نکردهام. آیا [[هراس]] داری بعد از این فراموش کنم؟» حضرت فرمود: «خیر! هیچ [[بیم]] و خوفی بر تو از فراموشی و [[نادانی]] ندارم»<ref>ابن بابویه (شیخ صدوق)، الخصال، ص۲۵۷.</ref>. بدون تردید مقام پیامبر اکرم {{صل}} بالاتر و بزرگتر از [[مقام امام]] {{ع}} است. چگونه قابل قبول است که [[پیامبر]] {{صل}} با کمال صراحت، فراموشی را از علی {{ع}} [[نفی]] کند، ولی خودش از روی [[سهو]] و نسیان، نصف [[نماز]] خود را فراموش نموده و به ذوالشمالین و امثال وی نیاز پیدا کند تا آنچه را فراموش کرده، به او [[تذکر]] دهد و او را به اشتباهش متوجه کند؟! بنابراین عقل سلیم حکم میکند که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} مصون از سهو و فراموشی است. | ||
# از [[امام رضا]] {{ع}} نقل شده که [[خدای متعال]] به [[انبیا]] و [[ائمه معصومین]] {{ع}} توفیقی | # از [[امام رضا]] {{ع}} نقل شده که [[خدای متعال]] به [[انبیا]] و [[ائمه معصومین]] {{ع}} توفیقی عنایت کرده و از [[خزانه]] دانش و [[حکمت]] خود به آنها چیزی عطا نموده که به دیگران نداده است. پس دانش آنان بالاتر از دانش [[اهل]] [[زمان]] است. کسی را که [[خداوند متعال]]، برای کارهای بندگانش، برگزیند، سینه او را وسعت بخشیده و چشمهسار حکمت را در قلب او به [[امانت]] گذارده، به او دانشی [[الهام]] میکند که بعد از آن، در مقام جواب، عاجز و درمانده نشود و در تشخیص [[حق]] و صواب به [[حیرت]] نماند. او [[معصوم]]، و مورد [[تأیید]]، و موفق و [[استوار]] بوده و از [[اشتباه]] و [[لغزش]] در [[امان]] است. [[خداوند]] او را به این ویژگیها آراسته است تا [[حجت خدا]] بر بندگانش باشد<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۰۲.</ref>. چگونه قابل تصور است انبیا و [[ائمه طاهرین]] {{عم}} که متّصف به این صفات و صفات بالاترند، به کارهای خودشان [[جاهل]] بوده و دچار اشتباه و لغزش گردند؛ چنانکه [[حدیث]] ذو الشمالین آن را [[اثبات]] میکند. | ||
با توجه به این [[روایات]] مجالی برای طرح این ادعا که آن حضرت در اجرای [[تکالیف شرعی]] و امور شخصی خود دچار [[سهو]] و [[خطا]] و [[اشتباه]] میشد، باقی نمیماند<ref>[[عبدالله مهدوی ارزگانی|مهدوی ارزگانی، عبدالله]]، [[شیعه و سهوالنبی (مقاله)| مقاله «شیعه و سهوالنبی»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۳ (کتاب)|موسوعه رد شبهات]]، | با توجه به این [[روایات]] مجالی برای طرح این ادعا که آن حضرت در اجرای [[تکالیف شرعی]] و امور شخصی خود دچار [[سهو]] و [[خطا]] و [[اشتباه]] میشد، باقی نمیماند<ref>[[عبدالله مهدوی ارزگانی|مهدوی ارزگانی، عبدالله]]، [[شیعه و سهوالنبی (مقاله)| مقاله «شیعه و سهوالنبی»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۳ (کتاب)|موسوعه رد شبهات ج۱۳]]، ص ۹۸.</ref>. | ||
== بررسی [[روایات]] [[سهو النبی]] {{صل}} == | == بررسی [[روایات]] [[سهو النبی]] {{صل}} == | ||
در منابع روایی [[شیعه]] بعضی [[روایات]] ضعیف و نامعتبر و غیرقابل استناد به چشم میخورد، مبنی بر اینکه [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمه معصومین]] {{عم}}، در اجرای تکالیف شرعی و امور شخصی خود، دچار سهو و | در منابع روایی [[شیعه]] بعضی [[روایات]] ضعیف و نامعتبر و غیرقابل استناد به چشم میخورد، مبنی بر اینکه [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمه معصومین]] {{عم}}، در اجرای تکالیف شرعی و امور شخصی خود، دچار سهو و نسیان و اشتباه میشدهاند. روایات مذکور را از جهت سند بررسی میکنیم. | ||
=== [[روایت]] [[سعید اعرج]] === | === [[روایت]] [[سعید اعرج]] === | ||
در این روایت سعید اعرج، از [[امام صادق]] {{ع}} نقل کرده است که [[رسول خدا]] {{صل}} [[نماز]] چهار رکعتی را سهواً دو رکعت خواند. یکی از مأمومین، به نام ذوالیدین که [[ذوالشمالین]] هم خوانده میشد، ایشان را متوجه این سهو نمود. سپس حضرت نماز را ادامه داد و چهار رکعتی تمام کرد [[امام]] {{ع}} فرمود: «[[خدای متعال]] آن حضرت را به منظور ترحّم بر [[امّت]]، به | در این روایت سعید اعرج، از [[امام صادق]] {{ع}} نقل کرده است که [[رسول خدا]] {{صل}} [[نماز]] چهار رکعتی را سهواً دو رکعت خواند. یکی از مأمومین، به نام ذوالیدین که [[ذوالشمالین]] هم خوانده میشد، ایشان را متوجه این سهو نمود. سپس حضرت نماز را ادامه داد و چهار رکعتی تمام کرد [[امام]] {{ع}} فرمود: «[[خدای متعال]] آن حضرت را به منظور ترحّم بر [[امّت]]، به فراموشی انداخت. مگر نه این است که اگر کسی چنین حالتی برای او پیش میآمد، [[مردم]] او را [[سرزنش]] نموده، میگفتند: «نمازت قبول نشد». ولی امروز اگر برای کسی چنین حالتی پیش بیاید، میگویند: «این [[سنّت]] [[رسول]] خداست که [[الگو]]ست؛ او به خاطر [[سخن گفتن]] دو [[سجده]] سهو انجام داد»<ref>کلینی، الکافی، ج۳، ص۳۵۷.</ref>. | ||
سند این روایت [[ضعیف]] است و قابل استناد نیست؛ زیرا سعید اعرج مجهول است و [[مدح]] و توثیق ندارد. شیخ حرّ عاملی درباره وی میگوید: «[[حدیث]] سعید اعرج جداً ضعیف است. هیچکسی او را مدح و توثیق نکرده است»<ref>ر.ک: حر عاملی، التنبیه بالمعلوم، ص۶۵.</ref>. | سند این روایت [[ضعیف]] است و قابل استناد نیست؛ زیرا سعید اعرج مجهول است و [[مدح]] و توثیق ندارد. شیخ حرّ عاملی درباره وی میگوید: «[[حدیث]] سعید اعرج جداً ضعیف است. هیچکسی او را مدح و توثیق نکرده است»<ref>ر.ک: حر عاملی، التنبیه بالمعلوم، ص۶۵.</ref>. | ||
[[علامه حلّی]] نیز میگوید: «من حال سعید اعرج را نمیدانم. [[استدلال]] به حدیث وی، متوقف بر [[شناخت]] [[عدالت]] اوست»<ref>ر.ک: علامه حلی، مختلف الشیعة، ج۸، ص۳۳۰.</ref>.<ref>[[عبدالله مهدوی ارزگانی|مهدوی ارزگانی، عبدالله]]، [[شیعه و سهوالنبی (مقاله)| مقاله «شیعه و سهوالنبی»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۳ (کتاب)|موسوعه رد شبهات]]، | [[علامه حلّی]] نیز میگوید: «من حال سعید اعرج را نمیدانم. [[استدلال]] به حدیث وی، متوقف بر [[شناخت]] [[عدالت]] اوست»<ref>ر.ک: علامه حلی، مختلف الشیعة، ج۸، ص۳۳۰.</ref>.<ref>[[عبدالله مهدوی ارزگانی|مهدوی ارزگانی، عبدالله]]، [[شیعه و سهوالنبی (مقاله)| مقاله «شیعه و سهوالنبی»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۳ (کتاب)|موسوعه رد شبهات ج۱۳]]، ص ۱۰۲.</ref> | ||
=== روایت | === روایت ابوبکر حضرمی === | ||
وی نماز [[مغرب]] را سر دو رکعت [[سلام]] میدهد، برخی از یاران به او [[تذکر]] میدهند که نماز را دو رکعت خواندی و باید اعاده کنی. او [[حکم]] مسئله را از [[امام صادق]] {{ع}} میپرسد. حضرت در پاسخ میفرماید: «انگار [[نماز]] را اعاده کردی» گفتم بلی. حضرت فرمود: کافی بود بلند میشدی و یک رکعت دیگر میخواندی؛ زیرا [[رسول خدا]] {{صل}} در نماز چهار رکعتی [[سهو]] کرد و سر دو رکعت [[سلام]] داد». سپس حضرت [[حدیث]] | وی نماز [[مغرب]] را سر دو رکعت [[سلام]] میدهد، برخی از یاران به او [[تذکر]] میدهند که نماز را دو رکعت خواندی و باید اعاده کنی. او [[حکم]] مسئله را از [[امام صادق]] {{ع}} میپرسد. حضرت در پاسخ میفرماید: «انگار [[نماز]] را اعاده کردی» گفتم بلی. حضرت فرمود: کافی بود بلند میشدی و یک رکعت دیگر میخواندی؛ زیرا [[رسول خدا]] {{صل}} در نماز چهار رکعتی [[سهو]] کرد و سر دو رکعت [[سلام]] داد». سپس حضرت [[حدیث]] ذوالشمالین را متذکر شد؛ سپس فرمود: «آنگاه [[پیامبر]] {{صل}} بلند شد و دو رکعت دیگر بر آن افزود»<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ج۲، ص۱۸۰.</ref>. | ||
در [[سلسله]] سند این [[روایت]]، [[حسین بن سعید]] قرار دارد که روایت را از | در [[سلسله]] سند این [[روایت]]، [[حسین بن سعید]] قرار دارد که روایت را از فضاله نقل کرده است. [[نجاشی]] درباره وی میگوید: [[حسین بن یزید]] سورائی برای ما گفت: هر چیزی را که حسین بن سعید از فضاله روایت کند، غلط و [[اشتباه]] است. درست این است که حسین از برادرش حسن و حسن از فضاله روایت کند. او میگوید: حسین فضاله را [[ملاقات]] نکرده و تنها برادرش حسن است که فضاله را ملاقات کرده است و من گروهی را میبینم که با سندهای مختلف از طریق حسین بن سعید از فضاله روایت میکنند<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ص۳۱۱.</ref>. | ||
بنابراین روایت مقطوعالسند است و از درجه اعتبار ساقط است<ref>[[عبدالله مهدوی ارزگانی|مهدوی ارزگانی، عبدالله]]، [[شیعه و سهوالنبی (مقاله)| مقاله «شیعه و سهوالنبی»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۳ (کتاب)|موسوعه رد شبهات]]، | بنابراین روایت مقطوعالسند است و از درجه اعتبار ساقط است<ref>[[عبدالله مهدوی ارزگانی|مهدوی ارزگانی، عبدالله]]، [[شیعه و سهوالنبی (مقاله)| مقاله «شیعه و سهوالنبی»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۳ (کتاب)|موسوعه رد شبهات ج۱۳]]، ص ۱۰۳.</ref>. | ||
=== روایت [[حسن بن صدقه]] === | === روایت [[حسن بن صدقه]] === | ||
در این روایت، حسن بن صدقه از [[امام]] [[موسی بن جعفر]] {{ع}} میپرسد: آیا رسول خدا {{صل}} در نماز چهار رکعتی، از روی سهو، سر دو رکعت سلام داده است؟» حضرت در پاسخ میفرماید: «بله»<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ج۲، ص۳۴۵.</ref>! | در این روایت، حسن بن صدقه از [[امام]] [[موسی بن جعفر]] {{ع}} میپرسد: آیا رسول خدا {{صل}} در نماز چهار رکعتی، از روی سهو، سر دو رکعت سلام داده است؟» حضرت در پاسخ میفرماید: «بله»<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ج۲، ص۳۴۵.</ref>! | ||
در سند این روایت [[احمد بن محمد برقی]]، مجهول است؛ زیرا نمازی میگوید: | در سند این روایت [[احمد بن محمد برقی]]، مجهول است؛ زیرا نمازی میگوید: «دانشمندان علم رجال، در کتابهای خود، از احمد بن محمد برقی ذکری به میان نیاوردهاند»<ref>نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۴۲۴.</ref>. | ||
همینطور در سند آن، | همینطور در سند آن، منصور بن عباس قرار دارد. نجاشی، [[علامه حلی]] و [[ابن داوود]] درباره وی میگویند: منصور بن عباس ابو الحسین رازی، ساکن [[بغداد]] بود و همانجا فوت کرد. {{عربی|كان مضطرب الأمر}}<ref>رجال النجاشی، ص۴۱۳؛ علامه حلّی، خلاصة الاقوال، ص۴۰۸؛ ابن داوود حلّی، رجال ابن داوود، ص۲۸۱.</ref>؛ «او وضع [[درستی]] نداشت. بنابراین روایت، از نظر سند، [[ضعیف]] است و قابل استناد نیست<ref>[[عبدالله مهدوی ارزگانی|مهدوی ارزگانی، عبدالله]]، [[شیعه و سهوالنبی (مقاله)| مقاله «شیعه و سهوالنبی»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۳ (کتاب)|موسوعه رد شبهات ج۱۳]]، ص ۱۰۴.</ref>. | ||
=== [[روایت]] [[جمیل بن دراج]] === | === [[روایت]] [[جمیل بن دراج]] === | ||
در این روایت جمیل بن دراج از [[امام صادق]] {{ع}} از [[تکلیف]] مردی سؤال میکند که [[نماز]] چهار رکعتی را دو رکعت خوانده و دنبال کارش رفته بود؛ سپس یادش آمد که نماز خود را دو رکعت خوانده است. [[امام]] میفرماید: «در این صورت نماز خود را اعاده کند». جمیل میگوید: «وقتی [[رسول خدا]] {{صل}} در نماز چهار رکعتی [[سهو]] کرد، دو رکعت بر نماز خود افزود و آن را تمام کرد». | در این روایت جمیل بن دراج از [[امام صادق]] {{ع}} از [[تکلیف]] مردی سؤال میکند که [[نماز]] چهار رکعتی را دو رکعت خوانده و دنبال کارش رفته بود؛ سپس یادش آمد که نماز خود را دو رکعت خوانده است. [[امام]] میفرماید: «در این صورت نماز خود را اعاده کند». جمیل میگوید: «وقتی [[رسول خدا]] {{صل}} در نماز چهار رکعتی [[سهو]] کرد، دو رکعت بر نماز خود افزود و آن را تمام کرد». حضرت میفرماید: «رسول خدا {{صل}} وقتی سهو کرد، از جای خود بلند نشد. اگر بلند میشد، او هم نماز خود را از اول میخواند»<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ج۲، ص۳۴۶.</ref>. | ||
در سند این روایت [[حسین بن سعید]] قرار دارد که ضعیف است. [[شیخ طوسی]] درباره وی میگوید: «[[حسین بن سعید بن حماد بن سعید اهوازی]] ضعیف است»<ref>ر.ک: طوسی، الفهرست، ص۳۰۳.</ref>.<ref>[[عبدالله مهدوی ارزگانی|مهدوی ارزگانی، عبدالله]]، [[شیعه و سهوالنبی (مقاله)| مقاله «شیعه و سهوالنبی»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۳ (کتاب)|موسوعه رد شبهات]]، | در سند این روایت [[حسین بن سعید]] قرار دارد که ضعیف است. [[شیخ طوسی]] درباره وی میگوید: «[[حسین بن سعید بن حماد بن سعید اهوازی]] ضعیف است»<ref>ر.ک: طوسی، الفهرست، ص۳۰۳.</ref>.<ref>[[عبدالله مهدوی ارزگانی|مهدوی ارزگانی، عبدالله]]، [[شیعه و سهوالنبی (مقاله)| مقاله «شیعه و سهوالنبی»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۳ (کتاب)|موسوعه رد شبهات ج۱۳]]، ص ۱۰۵.</ref> | ||
=== روایت [[سماعة بن مهران]] === | === روایت [[سماعة بن مهران]] === | ||
در این روایت امام صادق {{ع}} میفرماید: «رسول خدا {{صل}} | در این روایت امام صادق {{ع}} میفرماید: «رسول خدا {{صل}} نماز ظهر را سهواً دو رکعت خواند. مردی به نام ذوالشمالین او را متوجه کرد که نماز را دو رکعت خوانده است. حضرت بلند شد و دو رکعت دیگر به جا آورد و نماز را تمام کرد و دو [[سجده]] سهو انجام داد»<ref>تهذیب الاحکام، ج۲، ص۳۴۷.</ref>. | ||
در سند این روایت زرعه و سماعه قرار دارند که هر دو واقفیمذهب هستند. شیخ طوسی درباره آنها این [[حدیث]] را نقل کرده است: [[حسن بن قیام صیرفی]] میگوید: «... به [[امام رضا]] {{ع}} عرض کردم با این [[حدیثی]] که [[زرعة بن محمد]]، از [[سماعة بن مهران]] نقل کرده است که امام صادق {{ع}} فرمود: این پسر من به [[پنج تن]] از [[انبیا]] شباهت دارد، چه کنم؟»... امام رضا {{ع}} فرمود: «زرعه [[دروغ]] میگوید. حدیثی را که سماعه نقل کرده اینطور نبوده است...»<ref>طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۷۷۴.</ref>.<ref>[[عبدالله مهدوی ارزگانی|مهدوی ارزگانی، عبدالله]]، [[شیعه و سهوالنبی (مقاله)| مقاله «شیعه و سهوالنبی»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۳ (کتاب)|موسوعه رد شبهات]]، | در سند این روایت زرعه و سماعه قرار دارند که هر دو واقفیمذهب هستند. شیخ طوسی درباره آنها این [[حدیث]] را نقل کرده است: [[حسن بن قیام صیرفی]] میگوید: «... به [[امام رضا]] {{ع}} عرض کردم با این [[حدیثی]] که [[زرعة بن محمد]]، از [[سماعة بن مهران]] نقل کرده است که امام صادق {{ع}} فرمود: این پسر من به [[پنج تن]] از [[انبیا]] شباهت دارد، چه کنم؟»... امام رضا {{ع}} فرمود: «زرعه [[دروغ]] میگوید. حدیثی را که سماعه نقل کرده اینطور نبوده است...»<ref>طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۷۷۴.</ref>.<ref>[[عبدالله مهدوی ارزگانی|مهدوی ارزگانی، عبدالله]]، [[شیعه و سهوالنبی (مقاله)| مقاله «شیعه و سهوالنبی»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۳ (کتاب)|موسوعه رد شبهات ج۱۳]]، ص ۱۰۵.</ref> | ||
=== روایت [[زید شحام]] === | === روایت [[زید شحام]] === | ||
در این روایت زید شحّام از امام صادق {{ع}} درباره مردی سؤال میکند که | در این روایت زید شحّام از امام صادق {{ع}} درباره مردی سؤال میکند که نماز عصر خود را پنج یا شش رکعت خوانده است. امام {{ع}} میفرماید: اگر [[یقین]] دارد که [[نماز]] خود را اینگونه خوانده است، باید اعاده کند. اگر یقین دارد که دو رکعت یا سه رکعت خوانده و سپس برگشته و سخن گفته است، باید باقیمانده نماز را بخواند و تمام کند؛ زیرا [[رسول خدا]] {{صل}} وقتی نماز چهار رکعتی را، از روی فراموشی، دو رکعت خواند و ذوالشمالین این فراموشی را به او تذکّر داد، رسول خدا {{صل}} ایستاد و باقیمانده نماز را خواند و نماز را تمام کرد<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ج۲، ص۳۵۲.</ref>. | ||
در سند این [[روایت]] [[ابو جمیله]] قرار دارد. شماری از | در سند این [[روایت]] [[ابو جمیله]] قرار دارد. شماری از دانشمندان رجال درباره وی میگویند: «[[مفضل بن صالح]]، [[ابوجمیلة اسدی]]،... [[ضعیف]] و [[کذّاب]] است و [[حدیث]] جعل میکند»<ref>ابن غضائری، رجال ابن غضائری، ص۸۸؛ تفرشی، نقد الرجال، ج۴، ص۴۰۶؛ اردبیلی، جامع الروات، ج۲، ص۲۵۶.</ref>.<ref>[[عبدالله مهدوی ارزگانی|مهدوی ارزگانی، عبدالله]]، [[شیعه و سهوالنبی (مقاله)| مقاله «شیعه و سهوالنبی»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۳ (کتاب)|موسوعه رد شبهات ج۱۳]]، ص ۱۰۶.</ref> | ||
=== روایت امام علی {{ع}} === | === روایت امام علی {{ع}} === | ||
[[زید بن علی]] از پدرانش {{عم}} از علی {{ع}} نقل میکند: رسول خدا {{صل}} | [[زید بن علی]] از پدرانش {{عم}} از علی {{ع}} نقل میکند: رسول خدا {{صل}} نماز ظهر را پنج رکعت خواند. سپس روی خود را برگرداند. بعضی از مأمومین عرضه داشتند: «آیا بر نماز چیزی افزوده شده است؟» حضرت فرمود: «چطور؟» گفتند: «نماز را پنج رکعت خواندید». آنگاه حضرت در حالی که نشسته بود، رو به [[قبله]] کرد و [[تکبیر]] گفت. سپس بدون قرائت و [[رکوع]]، دو [[سجده]] [[سهو]] انجام داد و [[سلام]] داد<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ج۲، ص۳۴۹.</ref>. | ||
شیخ [[حرّ]] عاملی درباره این حدیث میگوید: «حدیث زید ضعیفتر از [[احادیث]] دیگر است؛ چون افراد [[زیدیه]] [[فاسد]] المذهب در سند آن وجود دارند»<ref>حرّ عاملی، التنبیه بالمعلوم، ص۶۵.</ref>. | شیخ [[حرّ]] عاملی درباره این حدیث میگوید: «حدیث زید ضعیفتر از [[احادیث]] دیگر است؛ چون افراد [[زیدیه]] [[فاسد]] المذهب در سند آن وجود دارند»<ref>حرّ عاملی، التنبیه بالمعلوم، ص۶۵.</ref>. | ||
[[شیخ طوسی]] نیز درباره | [[شیخ طوسی]] نیز درباره راویان این خبر میگوید: «... تمام راویان از [[اهل سنت]] و زیدیمذهب هستند. روایتی که راویانش چنین افرادی باشند، قابل عمل نیست»<ref>طوسی، الاستبصار، ج۱، ص۶۶.</ref>.<ref>[[عبدالله مهدوی ارزگانی|مهدوی ارزگانی، عبدالله]]، [[شیعه و سهوالنبی (مقاله)| مقاله «شیعه و سهوالنبی»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۳ (کتاب)|موسوعه رد شبهات ج۱۳]]، ص ۱۰۷.</ref> | ||
=== روایت [[اباصلت]] === | === روایت [[اباصلت]] === | ||
[[اباصلت هروی]] میگوید: به [[امام رضا]] {{ع}} عرض کردم: «در سوادِ [[کوفه]] گروهی بر این باورند که رسول خدا {{صل}} در نماز خود سهو نمیکند». حضرت فرمود: «[[خدا]] [[لعنت]] کند آنها را! [[دروغ]] میگویند! آن کسی که سهو نمیکند، تنها خداست که جز او خدایی وجود ندارد»<ref>ابن بابویه (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۲۱۹.</ref>. | [[اباصلت هروی]] میگوید: به [[امام رضا]] {{ع}} عرض کردم: «در سوادِ [[کوفه]] گروهی بر این باورند که رسول خدا {{صل}} در نماز خود سهو نمیکند». حضرت فرمود: «[[خدا]] [[لعنت]] کند آنها را! [[دروغ]] میگویند! آن کسی که سهو نمیکند، تنها خداست که جز او خدایی وجود ندارد»<ref>ابن بابویه (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۲۱۹.</ref>. | ||
سند این روایت در نهایت [[ضعف]] است؛ زیرا یکی از | سند این روایت در نهایت [[ضعف]] است؛ زیرا یکی از راویان آن [[ضعیف]]، و دو تا از راویان آن مجهولاند. از اینرو شماری از دانشمندان علم رجال، مانند [[علامه حلّی]]، [[ابن داوود]]، تفرشی و اردبیلی، درباره اولین راوی میگویند: «[[تمیم بن عبدالله بن تمیم قرشی]]، همان کسی که [[ابو جعفر محمد بن بابویه]] از او [[روایت]] میکند، ضعیف است»<ref>علامه حلّی، خلاصه الاقوال، ص۳۲۹؛ ابن داوود حلی، رجال ابن داوود، ص۲۲۴؛ تفرشی، نقد الرجال، ج۱، ص۳۰۷؛ اردبیلی، جامع الروات، ج۱، ص۱۳۳.</ref>. | ||
نمازی درباره دومین راوی میگوید: | نمازی درباره دومین راوی میگوید: «دانشمندان رجال، در کتابهای خود، از عبد اللّه بن تمیم قرشی ذکری به میان نیاوردهاند و پسرش، تمیم، از او روایت میکند»<ref>نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۴، ص۴۹۵.</ref>. نیز وی درباره سومین راوی میگوید: دانشمندان رجال، در کتابهای خود، از ابوعلی احمد بن علی انصاری یاد نکرده اند»<ref>نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۱، ص۳۷۰.</ref>.<ref>[[عبدالله مهدوی ارزگانی|مهدوی ارزگانی، عبدالله]]، [[شیعه و سهوالنبی (مقاله)| مقاله «شیعه و سهوالنبی»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۳ (کتاب)|موسوعه رد شبهات ج۱۳]]، ص ۱۰۷.</ref> | ||
=== روایت سعید اعرج === | === روایت سعید اعرج === | ||
سعید اعرج، از [[امام صادق]] {{ع}} [[حدیثی]] نقل کرده است: [[رسول خدا]] {{صل}} پیش از | سعید اعرج، از [[امام صادق]] {{ع}} [[حدیثی]] نقل کرده است: [[رسول خدا]] {{صل}} پیش از نماز صبح، خوابید و [[خداوند]] آن حضرت را خواباند تا [[آفتاب]] طلوع کرد و این خواباندن، رحمتی از جانب [[پروردگار]] برای [[مردم]] بود؛ زیرا اگر کسی تا طلوع آفتاب بخوابد، مردم او را ملامت نموده، میگویند: «از نمازت [[مراقبت]] نکردی». پس این عمل [[پیامبر]] {{صل}} [[الگو]] و [[سنت]] گردید؛ لذا الآن اگر کسی به کسی بگوید: «خوابیدی و نمازت را [[قضا]] کردی؟» میگوید: «رسول خدا {{صل}} خوابید و خوابیدن او الگو و [[رحمت]] شد؛ تا [[خدای سبحان]] بدین وسیله بر این [[امّت]] ترحم کند<ref>کلینی، الکافی، ج۳، ص۲۹۴.</ref>. | ||
این روایت نیز به جهت وجود سعید اعرج از نظر سند به دلایلی که پیش از این گفته شد، ضعیف است و قابل استناد نیست<ref>ر.ک: حرّ عاملی، التنبیه بالمعلوم، ص۶۵؛ علامه حلّی، مختلف الشیعة، ج۸، ص۳۳۰.</ref>.<ref>[[عبدالله مهدوی ارزگانی|مهدوی ارزگانی، عبدالله]]، [[شیعه و سهوالنبی (مقاله)| مقاله «شیعه و سهوالنبی»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۳ (کتاب)|موسوعه رد شبهات]]، | این روایت نیز به جهت وجود سعید اعرج از نظر سند به دلایلی که پیش از این گفته شد، ضعیف است و قابل استناد نیست<ref>ر.ک: حرّ عاملی، التنبیه بالمعلوم، ص۶۵؛ علامه حلّی، مختلف الشیعة، ج۸، ص۳۳۰.</ref>.<ref>[[عبدالله مهدوی ارزگانی|مهدوی ارزگانی، عبدالله]]، [[شیعه و سهوالنبی (مقاله)| مقاله «شیعه و سهوالنبی»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۳ (کتاب)|موسوعه رد شبهات ج۱۳]]، ص ۱۰۸.</ref> | ||
=== روایت پدر عزرمی === | === روایت پدر عزرمی === | ||
در این روایت، [[سهو]] و | در این روایت، [[سهو]] و نسیان [[امام]] مطرح شده است. پدر عزرمی از امام صادق {{ع}} روایت نقل کرده که علی {{ع}} نماز ظهر را با مردم، بدون [[وضو]]، خواند. سپس وارد [[منزل]] شد. آنگاه منادی او بیرون آمد و ندا داد: «[[امیر مؤمنان]] {{ع}} [[نماز]] را بدون [[وضو]] خوانده است و نمازتان را اعاده کنید و حاضرین به غائبین برسانند»<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ج۳، ص۴۰.</ref>. | ||
خویی میگوید: این [[روایت]]، افزون بر | خویی میگوید: این [[روایت]]، افزون بر ضعف سند آن از نظر عدم ثبوت وثاقت پدر عزرمی، مضمون آن نیز به خاطر منافات با [[عصمت امام]] و عدم انطباق با [[اصول مذهب]]، قابل تصدیق نیست. من بسیار بسیار [[تعجب]] میکنم از شیخ و [[کلینی]]! چگونه این روایت و روایاتی از این دست را که مخالف اصول مذهب است و موجب [[طعن]] مخالفین بر اصول ما میشود، در کتابهای حدیث نقل کردهاند. به هر حال بطلان مضمون این روایت [[یقینی]] بوده، و این روایت در نهایت [[ضعف]] و [[سقوط]] است<ref>خویی، کتاب الصلاة، ج۵، ص۳۶۲.</ref>.<ref>[[عبدالله مهدوی ارزگانی|مهدوی ارزگانی، عبدالله]]، [[شیعه و سهوالنبی (مقاله)| مقاله «شیعه و سهوالنبی»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۳ (کتاب)|موسوعه رد شبهات ج۱۳]]، ص ۱۰۹.</ref> | ||
=== روایت [[ابیبصیر]] === | === روایت [[ابیبصیر]] === | ||
در این روایت، [[اشتباه]] [[امام]] در انجام دادن یکی از [[افعال]] [[عبادی]]، همانند [[غسل]]، که یک [[وظیفه]] شخصی است، مطرح شده است. از [[امام صادق]] {{ع}} نقل شده است که پدرم ([[امام باقر]] {{ع}}) غسل جنابت کرد و به او گفته شد به یک نقطه از پشتت آب نرسیده است. | در این روایت، [[اشتباه]] [[امام]] در انجام دادن یکی از [[افعال]] [[عبادی]]، همانند [[غسل]]، که یک [[وظیفه]] شخصی است، مطرح شده است. از [[امام صادق]] {{ع}} نقل شده است که پدرم ([[امام باقر]] {{ع}}) غسل جنابت کرد و به او گفته شد به یک نقطه از پشتت آب نرسیده است. حضرت به او فرمود: «نمی توانستی [[سکوت]] کنی؟» سپس دست خود را به آن نقطه مالید<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ج۱، ص۳۶۵.</ref>. | ||
مشکل این روایت این است که سند آن مقطوع است؛ زیرا [[نجاشی]] میگوید: [[حسین بن یزید سورائی]] برای ما گفت: هر چیزی را که [[حسین بن سعید]] از | مشکل این روایت این است که سند آن مقطوع است؛ زیرا [[نجاشی]] میگوید: [[حسین بن یزید سورائی]] برای ما گفت: هر چیزی را که [[حسین بن سعید]] از فضاله روایت کند، غلط و اشتباه است. درست این است که حسین از برادرش حسن و حسن از فضاله روایت کند. او میگوید: حسین فضاله را [[ملاقات]] نکرده و تنها برادرش حسن است که فضاله را ملاقات کرده است و من گروهی را میبینم که با سندهای مختلف از طریق حسین بن سعید از فضاله روایت نقل میکنند<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ص۳۱۱.</ref>. بنابراین، روایت از درجه اعتبار ساقط است. | ||
ممکن است کسی بگوید: هر چند تکتک [[روایات]] [[سهو النبی]] {{صل}} از نظر سند ضعیفاند، شمار بالای آنها [[ضعف]] سندشان را جبران میکند. در پاسخ این توهم میگوییم: | ممکن است کسی بگوید: هر چند تکتک [[روایات]] [[سهو النبی]] {{صل}} از نظر سند ضعیفاند، شمار بالای آنها [[ضعف]] سندشان را جبران میکند. در پاسخ این توهم میگوییم: | ||
#اولّاً آنچه در [[علم اصول]] به عنوان جابر | #اولّاً آنچه در [[علم اصول]] به عنوان جابر ضعف سند مطرح است، [[شهرت]] فتوایی و عملی [[اصحاب]] است؛ نه کثرت وجودی [[روایات]]! | ||
#ثانیاً تمام | #ثانیاً تمام دانشمندان شیعه، به استثنای [[شیخ صدوق]] و استادش، از روایات [[سهو]] [[اعراض]] نموده و آنها را رد کردهاند و این اعراض، خود دلیل دیگر بر ضعف روایات سهو است؛ هر چند تعدادشان زیاد باشند؛ چون اعراض مشهور موهن است<ref>[[عبدالله مهدوی ارزگانی|مهدوی ارزگانی، عبدالله]]، [[شیعه و سهوالنبی (مقاله)| مقاله «شیعه و سهوالنبی»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۳ (کتاب)|موسوعه رد شبهات ج۱۳]]، ص ۱۱۰.</ref>. | ||
== نتیجه گیری == | == نتیجه گیری == | ||
در مجموع با بررسی اقوال | در مجموع با بررسی اقوال دانشمندان میتوان نتیجه گرفت که پنج نظریه درباره این [[روایات]] ارائه شده است: | ||
# عدهای از [[اهل سنت]] صدور و جهت صدور و مضمون این روایات را بدون هیچ توجیهی پذیرفته و [[معتقد]] به سهوالنبی شدهاند. | # عدهای از [[اهل سنت]] صدور و جهت صدور و مضمون این روایات را بدون هیچ توجیهی پذیرفته و [[معتقد]] به سهوالنبی شدهاند. | ||
# عدهای مثل [[شیخ صدوق]] صدور و جهت صدور و مضمون این روایات را پذیرفته و معتقد به سهوالنبی شدهاند، البته با این توجیه که سهو از جانب [[شیطان]] نبوده، بلکه إسهاء از جانب خداوند بوده است. | # عدهای مثل [[شیخ صدوق]] صدور و جهت صدور و مضمون این روایات را پذیرفته و معتقد به سهوالنبی شدهاند، البته با این توجیه که سهو از جانب [[شیطان]] نبوده، بلکه إسهاء از جانب خداوند بوده است. |