پرش به محتوا

پیش‌گویی شهادت امام حسین در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۶: خط ۸۶:
== پیشگویی پیامبر {{صل}} درباره مزار او و زائرانش ==
== پیشگویی پیامبر {{صل}} درباره مزار او و زائرانش ==
در کتاب [[الإرشاد (کتاب)|الإرشاد]] آمده است: پیامبر {{صل}} روزی نشسته بود و [[علی]] و [[فاطمه]] و [[حسن]] و حسین {{عم}} گردش را گرفته بودند. پیامبر {{صل}} به آنان فرمود: «شما در چه حالی خواهید بود، هنگامی که بر خاک بیفتید و مرقدهایتان پراکنده شود؟». حسین {{ع}} به پیامبر {{صل}} گفت: ما به [[مرگ طبیعی]] می‌میریم، یا کشته می‌شویم؟ پیامبر {{صل}} فرمود: «پسرکم! تو به [[ستم]]، کشته می‌شوی و برادرت نیز به ستم، کشته می‌شود و فرزندانتان در زمین، رانده و پراکنده می‌شوند». [[حسین]] {{ع}} گفت: چه کسی ما را می‌کشد، ای [[پیامبر خدا]]؟ فرمود: «بدترین [[مردمان]]». گفت: پس از کشته شدن ما، کسی ما را [[زیارت]] می‌کند؟ فرمود: «آری؛ گروهی از امتم، که شما را به قصد [[نیکی]] و پیوند با من زیارت می‌کنند. چون [[روز قیامت]] شود، در ایستگاه [[حسابرسی]]، نزدشان می‌آیم و بازوهایشان را می‌گیرم و از هراس‌ها و سختی‌های آن، نجاتشان می‌دهم»<ref>{{متن حدیث|أَنَّ النَّبِيَّ {{صل}} كَانَ‏ ذَاتَ‏ يَوْمٍ‏ جَالِساً وَ حَوْلَهُ‏ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ {{ع}}فَقَالَ لَهُمْ كَيْفَ بِكُمْ إِذَا كُنْتُمْ صَرْعَى وَ قُبُورُكُمْ شَتَّى فَقَالَ لَهُ الْحُسَيْنُ {{ع}} أَ نَمُوتُ مَوْتاً أَوْ نُقْتَلُ فَقَالَ بَلْ تُقْتَلُ يَا بُنَيَّ ظُلْماً وَ يُقْتَلُ أَخُوكَ ظُلْماً وَ تُشَرَّدُ ذَرَارِيُّكُمْ فِي الْأَرْضِ فَقَالَ الْحُسَيْنُ {{ع}} وَ مَنْ يَقْتُلُنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ شِرَارُ النَّاسِ قَالَ فَهَلْ يَزُورُنَا بَعْدَ قَتْلِنَا أَحَدٌ قَالَ نَعَمْ طَائِفَةٌ مِنْ أُمَّتِي يُرِيدُونَ بِزِيَارَتِكُمْ بِرِّيِ وَ صِلَتِي فَإِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ جِئْتُهُمْ إِلَى الْمَوْقِفِ حَتَّى آخُذَ بِأَعْضَادِهِمْ فَأُخَلِّصَهُمْ مِنْ أَهْوَالِهِ وَ شَدَائِدِهِ}} (الإرشاد، ج۲، ص۱۳۱؛ کشف الغمة، ج۲، ص۲۲۰).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]]، ص ۲۴۶.</ref>
در کتاب [[الإرشاد (کتاب)|الإرشاد]] آمده است: پیامبر {{صل}} روزی نشسته بود و [[علی]] و [[فاطمه]] و [[حسن]] و حسین {{عم}} گردش را گرفته بودند. پیامبر {{صل}} به آنان فرمود: «شما در چه حالی خواهید بود، هنگامی که بر خاک بیفتید و مرقدهایتان پراکنده شود؟». حسین {{ع}} به پیامبر {{صل}} گفت: ما به [[مرگ طبیعی]] می‌میریم، یا کشته می‌شویم؟ پیامبر {{صل}} فرمود: «پسرکم! تو به [[ستم]]، کشته می‌شوی و برادرت نیز به ستم، کشته می‌شود و فرزندانتان در زمین، رانده و پراکنده می‌شوند». [[حسین]] {{ع}} گفت: چه کسی ما را می‌کشد، ای [[پیامبر خدا]]؟ فرمود: «بدترین [[مردمان]]». گفت: پس از کشته شدن ما، کسی ما را [[زیارت]] می‌کند؟ فرمود: «آری؛ گروهی از امتم، که شما را به قصد [[نیکی]] و پیوند با من زیارت می‌کنند. چون [[روز قیامت]] شود، در ایستگاه [[حسابرسی]]، نزدشان می‌آیم و بازوهایشان را می‌گیرم و از هراس‌ها و سختی‌های آن، نجاتشان می‌دهم»<ref>{{متن حدیث|أَنَّ النَّبِيَّ {{صل}} كَانَ‏ ذَاتَ‏ يَوْمٍ‏ جَالِساً وَ حَوْلَهُ‏ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ {{ع}}فَقَالَ لَهُمْ كَيْفَ بِكُمْ إِذَا كُنْتُمْ صَرْعَى وَ قُبُورُكُمْ شَتَّى فَقَالَ لَهُ الْحُسَيْنُ {{ع}} أَ نَمُوتُ مَوْتاً أَوْ نُقْتَلُ فَقَالَ بَلْ تُقْتَلُ يَا بُنَيَّ ظُلْماً وَ يُقْتَلُ أَخُوكَ ظُلْماً وَ تُشَرَّدُ ذَرَارِيُّكُمْ فِي الْأَرْضِ فَقَالَ الْحُسَيْنُ {{ع}} وَ مَنْ يَقْتُلُنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ شِرَارُ النَّاسِ قَالَ فَهَلْ يَزُورُنَا بَعْدَ قَتْلِنَا أَحَدٌ قَالَ نَعَمْ طَائِفَةٌ مِنْ أُمَّتِي يُرِيدُونَ بِزِيَارَتِكُمْ بِرِّيِ وَ صِلَتِي فَإِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ جِئْتُهُمْ إِلَى الْمَوْقِفِ حَتَّى آخُذَ بِأَعْضَادِهِمْ فَأُخَلِّصَهُمْ مِنْ أَهْوَالِهِ وَ شَدَائِدِهِ}} (الإرشاد، ج۲، ص۱۳۱؛ کشف الغمة، ج۲، ص۲۲۰).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]]، ص ۲۴۶.</ref>
==خبر [[شهادت امام حسین]]{{ع}}==
[[رسول خدا]]{{صل}} خبر شهادت امام حسین{{ع}} در [[عراق]] و [[ثواب]] زیارتش را بیان کرده بود<ref>شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج‌۶، ص‌۲۲.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} همراه [[مردم]] برای [[جهاد]] [[حرکت]] کرد تا به یک یا دو میلی [[کربلا]] رسید. جلوتر از آنان حرکت کرد تا به جایگاه [[شهادت]] [[شهیدان]] رسید و فرمود: در اینجا دویست [[پیامبر]] و دویست [[وصی]] [[قبض روح]] شده‌اند و دویست [[سبط]] توسط پیروانشان [[شهید]] می‌شدند. حضرت با استرش گردش می‌کرد و چنین می‌فرمود: اینجا جای توقف مرکب‌های آنان و جای افتادن شهدای آنان است. کسانی که قبلاً بودند، بر آنان [[سبقت]] نمی‌گیرند و کسانی که بعداً می‌آیند، به آنان نمی‌رسند. (زیرا [[مقام]] آنان بسیار بلندمرتبه است)<ref>شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج‌۶، ص‌۷۳‌: {{متن حدیث|يَقُولُ مُنَاخُ رِكَابٍ وَ مَصَارِعُ شُهَدَاءَ لَا يَسْبِقُهُمْ مَنْ كَانَ قَبْلَهُمْ وَ لَا يَلْحَقُهُمْ مَنْ كَانَ بَعْدَهُمْ}}.</ref>.
در خبر دیگری امام صادق{{ع}} می‌فرماید: [[امام علی]]{{ع}} با دو تن از یارانش به کربلا گذر کردند. وقتی به آنجا رسید، [[اشک]] در چشمانش حلقه زد و فرمود: اینجا جای توقف مرکب‌های آنان و جای انداختن وسایلشان است و اشاره کرد در این مکان خون‌های آنان ریخته می‌شود<ref>ابوالعباس عبدالله بن جعفر حمیری، قرب الإسناد، ص‌۲۶.</ref>. [[اصبغ بن نباته]] مشابه این خبر را از [[حضرت علی]]{{ع}} نقل کرده است<ref>علی بن فخرالدین عیسی اربلی، کشف الغمة فی معرفة الأئمه، ج۲، ص۱۲؛ قاضی نعمان، شرح الأخبار، ج۳، ص‌۵۴۰.</ref>. [[جویریة بن مسهر عبدی]] نیز خبری مشابه نقل کرده است. در پایان آن خبر آمده است که مردم از [[امیر مؤمنان]]{{ع}} پرسیدند نام این موضع چیست، فرمود: {{متن حدیث|هَذَا كَرْبَلَاءُ يُقْتَلُ فِيهِ قَوْمٌ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ... بِغَيْرِ حِسابٍ‌}}<ref>شیخ مفید، الإرشاد، ج۱، ص‌۳۳۲.</ref>: اینجا کربلاست. در اینجا مردمی به [[شهادت]] می‌رسند که بدون [[حساب]] وارد [[بهشت]] می‌شوند». [[جویریه]] گوید: [[مردم]] از [[تأویل]] سخن حضرت [[آگاه]] نبودند تا اینکه برای [[ابوعبدالله]] [[حسین بن علی]]{{ع}} و اصحابش (آن حادثه) در [[طف]] اتفاق افتاد<ref>شیخ مفید، الإرشاد، ج۱، ص‌۳۳۲.</ref>؛ پس مصداق آن را در آنچه حضرت خبر داده بود، شناختند.
از این سخن استفاده می‌شود که [[امام علی]]{{ع}} در جمع مردم [[نام امام حسین]]{{ع}} را نبرده است، گرچه ممکن است به [[خواص]] گفته باشد. این خبر در [[وقعة صفین]] نیز نقل شده است<ref>نصر بن مزاحم منقری، وقعة صفین، ص۱۴۲.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره نظامی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره نظامی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۱۷۶</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۳٬۱۶۴

ویرایش