←جستارهای وابسته
(←منابع) |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
شب هنگام کیسهای پر از طلا به عنوان [[هدیه]] برای شریح فرستاد. فردای آن [[روز]] وقتی ابن زیاد جلوس کرد شریح به [[دارالاماره]] آمده و هر چه [[انتظار]] کشید که عبیدالله تقاضای امضا کند از عبیدالله کلمهای صادر نشد. لکن شریح ابتدا به [[کلام]] نموده گفت: ای [[امیر]] دیشب درباره حسین زیاد [[فکر]] کرده او را [[واجب]] القتل تشخیص دادهام. پس طومار را نزدیک آوردند آنگاه نوشت: {{عربی|بسم الله الرحمن الرحيم لقد ثبت و حقق عندي ان حسين بن علي خرج عن دين رسول الله فيجب على كافة المسلمين قتله و دفعه}} البته ثابت شد نزد من و به تحقیق پیوست آنکه [[حسین بن علی]] از دین [[رسول الله]] خارج شده پس بر تمام [[مسلمین]] واجب است که او را بکشند<ref>مناقب اهل البیت، ج۴، ص۱۴۱.</ref>.<ref>[[علی راجی|راجی، علی]]، [[مظلومیت سیدالشهداء ج۱ (کتاب)| مظلومیت سیدالشهداء ج۱]]، ص ۶۳.</ref> | شب هنگام کیسهای پر از طلا به عنوان [[هدیه]] برای شریح فرستاد. فردای آن [[روز]] وقتی ابن زیاد جلوس کرد شریح به [[دارالاماره]] آمده و هر چه [[انتظار]] کشید که عبیدالله تقاضای امضا کند از عبیدالله کلمهای صادر نشد. لکن شریح ابتدا به [[کلام]] نموده گفت: ای [[امیر]] دیشب درباره حسین زیاد [[فکر]] کرده او را [[واجب]] القتل تشخیص دادهام. پس طومار را نزدیک آوردند آنگاه نوشت: {{عربی|بسم الله الرحمن الرحيم لقد ثبت و حقق عندي ان حسين بن علي خرج عن دين رسول الله فيجب على كافة المسلمين قتله و دفعه}} البته ثابت شد نزد من و به تحقیق پیوست آنکه [[حسین بن علی]] از دین [[رسول الله]] خارج شده پس بر تمام [[مسلمین]] واجب است که او را بکشند<ref>مناقب اهل البیت، ج۴، ص۱۴۱.</ref>.<ref>[[علی راجی|راجی، علی]]، [[مظلومیت سیدالشهداء ج۱ (کتاب)| مظلومیت سیدالشهداء ج۱]]، ص ۶۳.</ref> | ||
== نکاتی درباره [[شهادت]] حضرت == | |||
نکات و حوادثی مربوط به هنگام [[شهادت امام حسین]]{{ع}} و بعد از [[واقعه کربلا]] در [[کتب اربعه]] نقل شده است که به آنها اشاره میکنیم: | |||
'''سخن منادی در هنگام شهادت امام حسین{{ع}}''': وقتی که [[امام حسین]]{{ع}} از زین بر [[زمین]] افتاد سپس افراد تلاش کردند سر ایشان را از بدن جدا کنند و در آستانه شهادت بود. منادی از بطن [[عرش الهی]] ندا سر داد «ای [[امت]] متحیر [[گمراه]] بعد از پیامبرش، [[خداوند]] شما را برای [[عید اضحی]] و فطر موفق نمیکند». بعد [[امام صادق]]{{ع}} افزود: به [[خدا]] [[سوگند]] موفق نشدند و نمیشوند تا [[انتقام]] حسین{{ع}} گرفته شود<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۴، ص۱۷۰؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۱۷۵: {{متن حدیث|أَلَا أَيَّتُهَا الْأُمَّةُ الْمُتَحَيِّرَةُ الضَّالَّةُ بَعْدَ نَبِيِّهَا لَا وَفَّقَكُمُ اللَّهُ لِأَضْحًى وَ لَا لِفِطْرٍ}}.</ref>. این نکته با عبارتی دیگر نیز نقل شده است<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۸۹.</ref>. | |||
'''دو نکته آسمانی دربارۀ شهادت امام حسین{{ع}}''': [[امام باقر]]{{ع}} گوید: [[پیروزی]] برای امام حسین{{ع}} در راه بود و او میان پیروزی و لقاءالله مخیّر شد و او [[لقای الهی]] را برگزید. امام صادق{{ع}} میفرماید: وقتی آن اتفاق برای امام حسین{{ع}} رخ داد، [[ملائکه]] به درگاه الهی با [[گریه]] [[ضجه]] کردند و گفتند: اینگونه با حسین{{ع}} برگزیدهات و فرزند پیامبرت عمل میشود؟ خداوند هم [[سایه]] [[قائم]] را برای آنان بر پا داشت و فرمود: با این از آنان انتقام میگیرم<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۶۵، ح۶ و ۷.</ref>. مردان [[الهی]] شهادت را بر هر چیزی مقدم میدارند. خداوند برای ارجنهادن به خون حسین{{ع}} هفتادهزار [[ملک]] بر [[قبر حسین]] موکل میکند که موپریشان از [[روز]] شهادتش تا [[قیام قائم]]، بر او [[درود]] بفرستند و در [[حق]] [[زائران]] قبر حسین{{ع}} [[دعا]] کنند<ref>شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۶، ص۴۷.</ref>. در خبری بیان شده که اگر جمع زیادی برای انتقام خون امام حسین{{ع}} کشته شوند، سزاوار است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۲۵۵.</ref>. | |||
'''[[جامه]] و خضاب [[امام حسین]]{{ع}} هنگام [[شهادت]]''': [[امام باقر]]{{ع}} میفرماید: [[حسین بن علی]]{{ع}} وقتی به شهادت رسید که بر بدن او جبّۀ خزّ سیاهوشی بود. بر آن، جای ۶۳ ضربه دیدند، اعم از ضربۀ [[شمشیر]]، نیزه و تیر<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۶، ص۴۵۲.</ref>. در [[روایات]] به این [[پوشش]] حضرت و [[سیره امام حسین]]{{ع}} استناد شده است. [[جعفر بن عیسی]] گوید: در نامهای به [[ابوالحسن رضا]]{{ع}}، از ایشان درباره حیواناتی که [[لباس]] خز از پوست آنهاست پرسیدم که آیا درنده هستند؟ حضرت نوشت: امام حسین{{ع}} و بعد از او جدم از خزّ استفاده کردهاند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۶، ص۴۵۲.</ref>. | |||
ابوبکر حضرمی گوید: از [[امام صادق]]{{ع}} از خضاب با وسمه پرسیدم، فرمود: اشکال ندارد. امام حسین{{ع}} به شهادت رسید درحالیکه به وسمه خضاب کرده بود<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۶، ص۴۸۳.</ref>. در خبری دیگر میفرماید: امام حسین{{ع}} به شهادت رسید درحالیکه با وسمه خضاب کرده بود<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۶، ص۴۸۳: {{متن حدیث|قُتِلَ الْحُسَيْنُ{{ع}} وَ هُوَ مُخْتَضِبٌ بِالْوَسِمَةِ}}.</ref>. وسمه درختی است که از برگ آن برای رنگکردن استفاده میکردند<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۷، ص۳۲۱: {{عربی|شجرة ورقها خضاب}}.</ref>. | |||
'''[[عزاداری]] [[زنان]] و همسر امام حسین{{ع}}''': [[بیتابی]] در عزاداری و به سر و صورت زدن را برخی [[فقها]] دارای اشکال میدانند و منبع آنها روایاتی است که بخشی در [[تهذیب الأحکام]] آمده است. در همان [[روایات]]، بیتابی زنان همراه [[امام حسین]]{{ع}} در [[روز عاشورا]] چنین بیان شده است: زنان فاطمی گریبان چاک کردند و بر صورتهای خود زدند به جهت مصیبت امام حسین{{ع}} و برای چنین مصیبتی بر صورتها زده میشود و گریبانها چاک میگردد<ref>شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۸، ص۳۲۵: {{متن حدیث|وَ قَدْ شَقَقْنَ الْجُيُوبَ وَ لَطَمْنَ الْخُدُودَ الْفَاطِمِيَّاتُ عَلَى الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ{{ع}} وَ عَلَى مِثْلِهِ تُلْطَمُ الْخُدُودُ وَ تُشَقُ الْجُيُوبُ}}.</ref>. مصقله گوید: شنیدم [[امام صادق]]{{ع}} میفرمود: چون حسین{{ع}} کشته شد، [[همسر]] کلبیه آن حضرت (دختر [[امرؤالقیس]] و مادر [[سکینه]])<ref>احمد بن یحیی بلاذری، أنساب الأشراف، ج۲، ص۱۹۵؛ همو، جمل من أنساب الأشراف، ج۲، ص۴۱۵.</ref> برایش [[سوگواری]] به پا کرد و خود گریست و زنان و خدمتگزاران او هم گریستند تا [[اشک]] چشمشان خشک شد و تمام گشت. آن هنگام یکی از کنیزانش را دید میگرید و اشک چشمش جاری است؛ او راطلبید و گفت: چرا در میان ما تنها اشک چشم تو جاری است؟ او گفت: من چون به [[سختی]] و [[مشقت]] میافتم، سویق (شربت مخصوصی) میآشامم. او هم دستور داد غذا و سویق تهیه کنند و خودش از آن خورد و نوشید و به دیگران هم خورانید و نوشانید و گفت: مقصودم از این عمل این است که برای [[گریستن]] بر حسین{{ع}} نیرو پیدا کنیم. | |||
شخصی برای [[زن]] کلبیه چند پرنده سیاهرنگ [[هدیه]] فرستاد تا به وسیله آنها بر [[سوگواری]] حسین{{ع}} کمک شود. او چون آنها را دید، گفت: اینها چیست؟ گفتند: هدیه ای است که فلانی فرستاده است تا بر سوگواری حسین{{ع}} کمک شوی. او گفت: ما که عروسی نداریم، اینها را برای چه میخواهیم؟! سپس دستور داد آنها را از [[خانه]] بیرون کردند. چون از خانه بیرون شدند، اثری از آنها [[احساس]] نشد؛ مثل اینکه میان [[آسمان]] و [[زمین]] پرواز کردند و بعد از رفتن آنها از خانه، اثری در خانه از آنها دیده نشد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۶۶؛ سیدجواد مصطفوی، ترجمۀ أصول الکافی، ج۲، ص۳۶۷.</ref>. | |||
'''توضیح''': [[علامه مجلسی]] رحمه الله گوید: این خبر از نظر لفظ و معنا دارای تشویش و [[اضطراب]] است<ref>محمدباقر مجلسی، مرآة العقول، ج۵، ص۳۷۳.</ref>. در منابع مختلف ذکر شده است که [[رباب]] بعد از [[شهادت امام حسین]]{{ع}} تا یک سال زیر سقف نرفت. جمعی از اشراف به خواستگاری وی آمدند، ولی او نپذیرفت و بعد از [[دنیا]] رفت و طبق [[نقلی]] دیگر، تا یک سال بر سر [[قبر امام حسین]]{{ع}} [[عزاداری]] کرد و بعد که به [[مدینه]] آمد، از روی [[تأسف]] از دنیا رفت<ref>ابناثیر جزری (عزالدین)، الکامل، ج۴، ص۸۸؛ محمدتقی تستری، قاموس الرجال، ج۱۲، ص۲۵۵.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره نظامی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره نظامی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۱۸۳-۱۹۷</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |