پرش به محتوا

خداشناسی در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۵: خط ۴۵:


=== خداشناسی قلبی ===
=== خداشناسی قلبی ===
شناخت قلبی، حضوری و بی‌وساطت مفاهیم است. این گونه [[شناخت]] در عرصه [[تعلیم و تعلم]] نمی‌گنجد؛ زیرا تعلیم و تعلم تنها از رهگذر الفاظ و مفاهیم تحقق می‌پذیرد. با این حال، هر دو گونه شناخت، در نهاد [[بشر]] ریشه دارند و با مجاهدات [[علمی]] و عملی می‌بالند و تعالی می‌یابند. در خداشناسی عقلی [[فطری]]، [[انسان]] با [[عقل]] فطری بی‌آنکه به تلاش و اکتساب نیازمند شود، به [[وجود خدا]] پی می‌برد؛ اما در خداشناسی قلبی فطری، انسان، توجه خویش را از [[دنیا]] می‌بُرد و دلبستگی‌اش را می‌گسلد و گاه در حال [[اضطرار]] چنین می‌شود و تعلقات خویش را رها می‌کند و در [[جان]] خود، [[خدا]] را می‌یابد. بدین‌سان، توجه به غیر خدا و [[دل بستن]] به زینت‌های [[دنیوی]]، مایه [[غفلت]] و قطع رابطه با خداست. این گونه شناخت کما بیش در همه [[انسان‌ها]] نهفته است و از گذر ذکر و [[فرمانبرداری]] خدا یا پیشامدهایی ویژه، ژرفا می‌گیرد و گسترش پیدا می‌کند. مراد از "[[رؤیت]] [[قلبی]]" که برخی [[روایات]] بر آن اشارت برده‌اند، همین معرفت شهودی است. در برخی روایات نیز از [[شناخت خدا]] به وساطت خود او- نه [[آفریدگان]]-[[سخن]] رفته است که مراد همین [[معرفت]] است و همچنین، "[[معرفت نفس]]"، که در [[روایات‌]] بزرگان [[معصوم]]{{ع}} نزدیک‌ترین راه به شناخت خدا شمرده شده است، بر این پایه [[استوار]] است<ref>التوحید، ۲۹۲- ۲۸۵؛ المیزان‌، ۶/ ۱۷۸- ۱۶۵؛ معارف قرآن‌، ۴۶- ۲۰.</ref>.
شناخت قلبی، حضوری و بی‌وساطت مفاهیم است. این گونه [[شناخت]] در عرصه [[تعلیم و تعلم]] نمی‌گنجد؛ زیرا تعلیم و تعلم تنها از رهگذر الفاظ و مفاهیم تحقق می‌پذیرد. با این حال، هر دو گونه شناخت، در نهاد [[بشر]] ریشه دارند و با مجاهدات [[علمی]] و عملی می‌بالند و تعالی می‌یابند. در خداشناسی عقلی [[فطری]]، [[انسان]] با [[عقل]] فطری بی‌آنکه به تلاش و اکتساب نیازمند شود، به وجود خدا پی می‌برد؛ اما در خداشناسی قلبی فطری، انسان، توجه خویش را از [[دنیا]] می‌بُرد و دلبستگی‌اش را می‌گسلد و گاه در حال [[اضطرار]] چنین می‌شود و تعلقات خویش را رها می‌کند و در [[جان]] خود، [[خدا]] را می‌یابد. بدین‌سان، توجه به غیر خدا و دل بستن به زینت‌های [[دنیوی]]، مایه [[غفلت]] و قطع رابطه با خداست. این گونه شناخت کما بیش در همه [[انسان‌ها]] نهفته است و از گذر ذکر و [[فرمانبرداری]] خدا یا پیشامدهایی ویژه، ژرفا می‌گیرد و گسترش پیدا می‌کند. مراد از "[[رؤیت]] [[قلبی]]" که برخی [[روایات]] بر آن اشارت برده‌اند، همین معرفت شهودی است. در برخی روایات نیز از [[شناخت خدا]] به وساطت خود او- نه [[آفریدگان]]-[[سخن]] رفته است که مراد همین [[معرفت]] است و همچنین، "[[معرفت نفس]]"، که در [[روایات‌]] بزرگان [[معصوم]]{{ع}} نزدیک‌ترین راه به شناخت خدا شمرده شده است، بر این پایه [[استوار]] است<ref>التوحید، ۲۹۲- ۲۸۵؛ المیزان‌، ۶/ ۱۷۸- ۱۶۵؛ معارف قرآن‌، ۴۶- ۲۰.</ref>.


پای‌فشاری [[قرآن کریم]] بر [[ضرورت]] [[شناخت خدای متعال]]، تنها برای نیل [[انسان]] به معرفت مفهومی و کلی از [[اسماء و صفات]] [[خداوند]] نیست. [[هدف قرآن]] این است که انسان از درون با خدا آشنا گردد و به معرفت حضوری و [[شهودی]] راه یابد<ref>معارف قرآن‌، ۲۰.</ref>. برخی دانشمندان شیعه، مراتب شناخت خدا را به مراتب شناخت [[آتش]] تشبیه کرده‌اند.
پای‌فشاری [[قرآن کریم]] بر [[ضرورت]] [[شناخت خدای متعال]]، تنها برای نیل [[انسان]] به معرفت مفهومی و کلی از [[اسماء و صفات]] [[خداوند]] نیست. [[هدف قرآن]] این است که انسان از درون با خدا آشنا گردد و به معرفت حضوری و [[شهودی]] راه یابد<ref>معارف قرآن‌، ۲۰.</ref>. برخی دانشمندان شیعه، مراتب شناخت خدا را به مراتب شناخت [[آتش]] تشبیه کرده‌اند.
۱۱۵٬۹۶۳

ویرایش