کسب و کار در معارف و سیره معصوم: تفاوت میان نسخهها
←منابع
(صفحهای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = کسب و کار | عنوان مدخل = کسب و کار | مداخل مرتبط = کسب و کار در معارف و سیره نبوی - کسب و کار در معارف و سیره علوی - کسب و کار در معارف و سیره معصوم - کسب و کار در فقه سیاسی | پرسش مرتبط = }} ==تشویق به کار و تلاش== ک...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
امام صادق{{ع}} بیان میکند: امیرالمؤمنین{{ع}} هزار برده را از درآمدی که با تلاش خود به دست آورده بود، [[آزاد]] کرد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۷۴: {{متن حدیث|أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}} أَعْتَقَ أَلْفَ مَمْلُوكٍ مِنْ كَدِّ يَدِهِ}}.</ref>. | امام صادق{{ع}} بیان میکند: امیرالمؤمنین{{ع}} هزار برده را از درآمدی که با تلاش خود به دست آورده بود، [[آزاد]] کرد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۷۴: {{متن حدیث|أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}} أَعْتَقَ أَلْفَ مَمْلُوكٍ مِنْ كَدِّ يَدِهِ}}.</ref>. | ||
اسلام برای اینکه افراد [[جامعه اسلامی]] به کار و تلاش بپردازند و نیازمند به دیگری و حتی بیتالمال نشوند، مسائلی را مطرح کرده است: افراد را از تنبلی [[نهی]] کرده و به [[بینیازی]] از دیگران توصیه نموده است؛ بهرهبردن از بیتالمال و اموال عمومی را نیز مخصوص افرادی خاص قرار داده است. از سوی دیگر برای اینکه فرد همه چیز را فدای کار نکند و به دیگر مسائل و [[وظایف دینی]] خود بیتوجه نباشد، مفاهیم ارزشی متعددی در اسلام مطرح شده است؛ مفاهیمی مانند [[قناعت]]، [[کفاف]] و [[زهد]] که باید مورد توجه و بررسی قرار گیرد.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره اقتصادی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره اقتصادی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۳۶.</ref>. | اسلام برای اینکه افراد [[جامعه اسلامی]] به کار و تلاش بپردازند و نیازمند به دیگری و حتی بیتالمال نشوند، مسائلی را مطرح کرده است: افراد را از تنبلی [[نهی]] کرده و به [[بینیازی]] از دیگران توصیه نموده است؛ بهرهبردن از بیتالمال و اموال عمومی را نیز مخصوص افرادی خاص قرار داده است. از سوی دیگر برای اینکه فرد همه چیز را فدای کار نکند و به دیگر مسائل و [[وظایف دینی]] خود بیتوجه نباشد، مفاهیم ارزشی متعددی در اسلام مطرح شده است؛ مفاهیمی مانند [[قناعت]]، [[کفاف]] و [[زهد]] که باید مورد توجه و بررسی قرار گیرد.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره اقتصادی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره اقتصادی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۳۶.</ref>. | ||
==امور [[مضر]] به [[کار و تلاش]]== | |||
شخص وقتی به کار میپردازد که [[انسانی]] فعال و دارای [[روحیه]] تلاشگر باشد. [[انسان]] تلاشگر باید دقت داشته باشد و از برخی امور دوری کند و کار خود را به نحو احسن انجام دهد. برخی [[روحیات]] و [[باورها]] در حین کار، رهزن و با تلاش درست در تضاد است که به نمونههایی از آنها اشاره میشود: | |||
===[[تنبلی]] و [[بیکاری]]=== | |||
[[معصومان]] که خود کار میکردند و دیگران را نیز به کار و تلاش [[تشویق]] مینمودند، به [[مذمت]] تنبلی و بیکاری پرداختهاند. آنان تنبلان را مورد [[لعن]] قرار دادهاند. [[رسول خدا]]{{صل}} افراد تنبل و کَلّ بر [[جامعه]] را لعن کرده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۴، ص۱۲؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۱۶: {{متن حدیث|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}: مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ أَلْقَى كَلَّهُ عَلَى النَّاسِ مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ ضَيَّعَ مَنْ يَعُولُ}}.</ref>؛ همچنین کسانی که به تأمین نانخوران خود نپردازند، [[ملعون]] و دور از [[رحمت خدا]] معرفی شدهاند<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۱۶۹: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَيُبْغِضُ الْعَبْدَ النَّوَّامَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَيُبْغِضُ الْعَبْدَ الْفَارِغَ}}.</ref>. | |||
بیکار [[دشمن]] خداست و [[خداوند]] افراد تنبل را [[دوست]] ندارد. [[موسی بن جعفر]]{{ع}} میفرماید: [[خداوند تعالی]] دشمن دارد بندهای را که بسیار بخوابد و بیکار باشد<ref>ابوبکر احمد بن علی خطیب بغدادی، الجامع لأخلاق الراوی و آداب السامع، ج۱، ص۹۸؛ محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۱۰۰، ص۹.</ref>. رسول خدا{{صل}} وقتی از مردی خوشش میآمد، میپرسید چه حرفهای دارد. اگر بیکار بود میفرمود: از چشم من ساقط شد؛ پرسیده شد چگونه؟ [[پیامبر]]{{صل}} پاسخ داد: زیرا اگر مرد بیکار باشد، از طریق دینش [[امرار معاش]] میکند<ref>میرزاحسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۱۱: بحار: {{متن حدیث|كَانَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} إِذَا نَظَرَ إِلَى الرَّجُلِ فَأَعْجَبَهُ فَقَالَ: هَلْ لَهُ حِرْفَةٌ؟ فَإِنْ قَالُوا: لَا، قَالَ: سَقَطَ مِنْ عَيْنِي، قِيلَ: وَ كَيْفَ ذَاكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: لِأَنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا لَمْ يَكُنْ لَهُ حِرْفَةٌ يَعِيشُ بِدِينِهِ}}.</ref>. معنای سخن حضرت این است که فرد بیکار بهاجبار کارهایی بر [[خلاف شرع]] انجام میدهد؛ برای مثال از [[مال]] [[مردم]] [[سوءاستفاده]] میکند، برای دیگران کاری که خلاف شرع است انجام میدهد و مزدی میگیرد، با [[تهدید]] دیگران، از اطلاعاتی که دارد سوءاستفاده میکند، به [[مدح]] انسانهای [[فاسد]] میپردازد و بازیچه آنان قرار میگیرد.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره اقتصادی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره اقتصادی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۳۸.</ref>. | |||
===[[احساس نیاز به مردم]]=== | |||
[[نیاز به مردم]] و به دیگران تکیهکردن [[انسان]] را از [[کار و تلاش]] باز میدارد؛ در برابر آن [[بینیازی]] یا [[استغناء]] قرار دارد که در [[اسلام]] [[ارزش]] شمرده شده است. [[احساس]] بینیازی از دیگران زمینه را برای کار و تلاش فراهم میکند. مردی [[خدمت]] [[ابوعبدالله]] صادق{{ع}} آمد و گفت: من [[هنر]] دستی ندارم؛ در [[داد و ستد]] نیز شانسی ندارم. من [[محروم]] و بینوایم. ابوعبدالله گفت: برو کار کن، حمالی کن و بر روی سرت بار بکش و از مردم [[بینیاز]] شو. [[رسول خدا]]{{صل}} سنگی را بر دوش خود آورد و در یکی از جالیزهای خود [[نصب]] کرد تا جلوی سیلاب را بگیرد. آن سنگ هنوز هم در جای خود باقی است و نمایان نیست که تا چه اندازه در قعر [[زمین]] جای دارد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۷۶.</ref>. منظور حضرت آن است که ایشان کار کرد و سنگی را برای [[تأمین نیاز]] خود جابهجا و حمل فرمود و در مسیر آبی قرار داد که بزرگ و در خور توجه است و حمل و نقل آن، انسان را به [[زحمت]] میاندازد، بنابراین باربری برای رفع نیاز [[زندگی]] کار ناپسندی نیست. | |||
بینیازی از دیگران باعث میشود شخص همیشه [[عزت]] خود را [[حفظ]] کند و برای رسیدن به مال، خود را از دیگران بینیاز بداند و خود را از اظهار نیاز به افراد [[پست]] یا وابسته که بعداً توقعات بیمورد دارند، بینیاز سازد. [[احمد بن محمد بن ابینصر]] گوید: به [[ابوالحسن رضا]]{{ع}} گفتم: فدایت شوم، نامهای برای من به اسماعیل داوود کاتب، بنویس شاید از طریق او به [[مالی]] برسم. حضرت فرمود: {{متن حدیث|أَنَا أَضَنُّ بِكَ أَنْ تَطْلُبَ مِثْلَ هَذَا وَ شِبْهَهُ وَ لَكِنْ عَوِّلْ عَلَى مَالِي}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۴۹.</ref>: «من [[کراهت]] دارم که تو مانند این و مشابه آن را درخواست کنی؛ ولی بر [[مال]] من تکیه کن و از آن بهره ببر». [[امام رضا]]{{ع}} [[ابنابینصر]] را از درخواست از کاتب [[حکومت عباسی]] [[نهی]] میکند و میفرماید: من نیاز تو را برطرف میکنم و به تو [[سرمایه]] میدهم تا [[کار و تلاش]] کنی و از [[حکومت جائر]] درخواستی ننمایی.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره اقتصادی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره اقتصادی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۳۹.</ref>. | |||
===چشمداشت به [[بیتالمال]]=== | |||
[[انسان]] نباید به [[امید]] دریافت [[کمک مالی]] از بیتالمال، از کار و تلاش باز بماند؛ زیرا بیتالمال مصارف خاصی دارد. کار و تلاش آنقدر نزد [[خداوند]] اهمیت دارد که بنا به نقل [[امام صادق]]{{ع}} از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}، خداوند به داوود [[پیامبر]] [[وحی]] کرد که تو [[بنده]] خوبی هستی، جز اینکه از بیتالمال [[مصرف]] میکنی و با دست خود کاری انجام نمیدهی. داوود چهل [[روز]] [[گریه]] کرد؛ بعد از آن خداوند به آهن دستور داد برای داوود نرم شود. خداوند آهن را برای داوود نرم کرد و او هر روز یک [[زره]] میساخت و آن را به هزار درهم میفروخت و در مجموع ۳۶۰ زره ساخت و آنها را به ۳۶۰ هزار درهم فروخت و از [[مصرف بیتالمال]] [[بینیاز]] شد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۷۴.</ref>. بنابراین استفاده از بیتالمال کار پسندیدهای نیست و مورد نهی قرار گرفته است، گرچه مصرفکننده آن پیامبر باشد. افراد [[توانمند]] از بیتالمال [[محروم]] شدهاند. مفتخوری و بهرهبردن از درآمد دیگران و بیتالمال و دریافت [[زکات]] برای افراد دارای [[شغل]] و توانا در انجام کار در [[اسلام]] ممنوع اعلام شده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۵۶۰: {{متن حدیث|إِنَّ الصَّدَقَةَ لَا تَحِلُّ لِمُحْتَرِفٍ وَ لَا لِذِي مِرَّةٍ سَوِيٍّ قَوِيٍّ فَتَنَزَّهُوا عَنْهَا}}.</ref>؛ بنابراین با دوری از [[تنبلی]] و چشمنداشتن به دیگران و [[اموال عمومی]]، میتوان فردی فعال در صحنه [[اقتصادی]] بود و با [[کار و تلاش]]، جامعهای [[بینیاز]] و مستقل ایجاد کرد.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره اقتصادی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره اقتصادی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۴۱.</ref>. | |||
== منابع == | == منابع == |