کسب و کار در معارف و سیره نبوی
کار و تلاش
کار وسیلهای برای زندگی و کسب درآمد و حفظ آبروست. انسان در مسیر زندگی ناگزیر است کار کند؛ رسول الله (ص) از اوان خردسالی به کار میپرداخت. در کودکی، گوسفندان جد و عموی خویش را به صحرا میبرد و در نوجوانی نیز از فعالیت باز نماند. آن گاه که به جوانی رسید، به تجارت و دادوستد پرداخت. حتی زمانی که به نبوت رسید، از کار و فعالیت دست برنداشت و هرگز چون شاهان نزیست. هر چند عمر آن حضرت در مدینه به ساماندهی امور نظامی و جنگ گذشت یا اینکه به تبلیغ مشغول بود، ولی از کوتاهترین فرصت به دست آمده نیز برای کار و تلاش بهره میگرفت. ایشان دقیقهای از عمر پربار خود را به بیهودگی نگذراند؛ چون زندگی صوفیانه و راهبانه را خلاف اسلام میدانست. حضرت، همگان را به کار و تلاش فرا میخواند و از سربار دیگران شدن نهی میفرمود. در نگاه ایشان، خداوند از کسی که بار زندگی خود را بر دوش مردم میگذارد، نفرت دارد: «مَلْعُونٌ مَنْ أَلْقى كَلَّهُ عَلَى النَّاسِ»[۱]؛ به همین دلیل، سفارش میکرد از گوشه و کنارهها و اعماق زمین، روزی را طلب کنید: «اطْلُبُوا الرِّزْقَ مِنْ خَبَایَا الْأَرْضِ»[۲]؛
در آموزههای قرآنی نیز آمده است که خداوند، زمین را رام انسان کرد تا در آن به تلاش بپردازد و از روزی آن بهره گیرد: ﴿هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا﴾[۳]. همچنین به فرموده پیامبر، کسی که آب و خاک دارد، ولی به دلیل کار نکردن فقیر میشود، از رحمت خداوند به دور است: «مَنْ وَجَدَ مَاءً وَ تُرَاباً ثُمَّ افْتَقَرَ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ»[۴]؛
پیامبر اعظم (ص) درباره ارزش طلب روزی حلال میفرمود: «الْكَادُّ عَلَى عِيَالِهِ كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ»؛ «کسی که برای هزینه خانوادهاش زحمت بکشد، مانند مجاهد در راه خداست»[۵].
ایشان کار را عامل جلب محبت خداوند میدانست: «إِنَّ اللّهَ تَعَالى يُحِبُّ أَنْ يَرى عَبْدَهُ تَعِباً فِي طَلَبِ الحَلالِ»؛ «خداوند دوست دارد که بندهاش را در راه به دست آوردن روزی حلال، خسته ببیند»[۶]. البته افراط در کار و تلاش را نمیپسندید و میفرمود: «مَا قَلَّ وَ كَفَى خَيْرٌ مِمَّا كَثُرَ وَ أَلْهَى»؛ «روزی اندک و بسنده، بهتر است از روزی بسیار و بازدارنده از یاد خدا» [۷].
ناگفته پیداست هر کس باید به اندازه نیاز خانواده خود تلاش کند و به اندازه شأن آنان به فعالیت بپردازد و در راه تأمین هزینه زندگی نمیتوان کوتاهی کرد؛ زیرا در آن صورت، مشمول این روایت رسول الله (ص) خواهد بود که: «مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ ضَيَّعَ مَنْ يَعُولُ»؛ «ملعون است، معلون کسی که هزینه خانواده خود را تأمین نکند»[۸].
رسول اکرم (ص)، بیکاری را زشت و پلید و مایه گرایش به گناه میدانست. ایشان در نیایش خویش میفرمود: «أعوذُ بِاللهِ مِنَ الكَسَلِ وَالفَشَلِ»؛ «خداوندا! از بیکارگی و زبونی و تنبلی به تو پناه میبرم»[۹]. آن حضرت، دیگران را به کار حلال و مشروع فرا میخواند و میفرمود کسانی که دنبال کسب حلال هستند، خیر و سعادت آخرت را در پیش خواهند داشت: «هر کس معاش خود را از دست رنج حلال خویش تأمین کند، درهای بهشت بر او گشوده شوند تا از هر یک خواست، داخل شود».[۱۰].
نکته مهم دیگری که باید در کار مورد توجه قرار گیرد، اهمیت بخشی به کیفیت کارها و انجام درست آن است. پیامبر اعظم (ص) میفرمود: «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ عَبْداً إِذَا عَمِلَ بِشَیْ ءٍ أَنْ أَتْقَنَهُ»؛ «خداوند آن بندهای را دوست دارد که وقتی کاری انجام میدهد، در آن محکم کاری کند»[۱۱]. پس مسلمانان باید این سفارش را در همه کارهای خود به کار بندند.
حضرت محمد (ص) بر اساس آموزههای قرآنی، بسیاری از درآمدها مانند درآمد ناشی از ربا، احتکار، معامله به فریب یا کارهای غش دار و کم فروشی و گران فروشی را محکوم و ممنوع کرد: ﴿وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ﴾[۱۲]؛ چون خداوند به کسانی که چنین رویهای دارند، وعده عذاب میدهد: ﴿وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ * إِذَا اكْتَالُوا عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ * وَإِذَا كَالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ﴾[۱۳].[۱۴].
تأکید بر کار و کوشش
بهره مندی از گنجینههای ارزشمند طبیعت، تنها در سایه کار و کوشش امکانپذیر است. با بررسی آموزههای اقتصادی درمییابیم کار و کوشش جسمی و عقلی، تنها راه رسیدن به پیشرفت و توسعه اقتصادی است. خداوند در آیهای از قرآن در این باره میفرماید: ﴿هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا فَامْشُوا فِي مَنَاكِبِهَا وَكُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَإِلَيْهِ النُّشُورُ﴾[۱۵].
پیامبر گرامی اسلام با رفتار خویش، زنگار تنبلی و سستی را از دلها زدود و انسانهای بیکار و بیهدف را به انسانهایی پرانگیزه و کوشا تبدیل کرد. با ورود رسول اکرم (ص) به مدینه، سستی و تنبلی از میان مردم رخت بربست که مدیریت آن حضرت در اداره امور جامعه و برانگیختن مردم به کار و کوشش، در این امر بسیار نقش داشت.
یکی از مواردی که مسلمانان مشتاقانه و فعالانه در آن شرکت داشتند، ساخت مسجد مدینه بود. آنها با شور و علاقه ویژهای به فراهم کردن وسایل و ساختن مسجد پرداختند. خود رسول خدا (ص) نیز همانند دیگران و دوشادوش آنها کار میکرد. نقل است پیامبر سنگی را حمل میکرد. ناگاه یکی از بزرگان قبیله اوس به نام اسید بن خضیر آن حضرت را دید و به ایشان گفت: «ای رسول خدا! اجازه بده من این سنگ را ببرم». حضرت فرمود: «من این را خواهم برد. تو نیز سنگی دیگر بیاور»[۱۶].
رسول اکرم (ص) در کار و فعالیت نیز الگویی حسنه برای تلاشگران در عرصه اقتصادی است. آن حضرت در وصیت خود به امام علی (ع) میفرماید: ای علی! از دو ویژگی بپرهیز؛ تنگحوصلگی و تنبلی که اگر تنگحوصله شوی، هیچ حقی را نمیپذیری و اگر تنبل باشی، هیچ وظیفهای را ادا نمیکنی[۱۷].
و نیز در کلام دیگری فرمود: «كُلُوا مِنْ كَدِّ أَيْدِيكُمْ»؛ «از دست رنج خود بخورید»[۱۸]. همچنین از آن حضرت روایت شده است: «مَلْعُونٌ مَنْ أَلْقَى كَلَّهُ عَلَى النَّاسِ»؛ «از رحمت خدا دور باد هر که بار زندگی خویش را بر دوش مردم افکند»[۱۹].
نقل است هنگام بازگشت رسول خدا (ص) از جنگ تبوک، سعد انصاری به استقبال آن حضرت آمد. پیامبر پس از مصافحه با سعد، از علت خشنی دستانش پرسید. سعد گفت: با ریسمان و بیل کار میکنم تا مخارج خانوادهام را تأمین کنم. حضرت با شنیدن سخن سعد دست وی را بوسید و فرمود: «این دستی است که آتش دوزخ بر آن کارگر نیست»[۲۰]. و آموزههای قرآنی نیز آنان را به رسیدن به نتایج تلاش و کوشش بشارت میدهد که او ثمره سعی و فعالیت خود را بیش از آنچه انجام داده در آخرت دریافت خواهد کرد[۲۱].
اسلام، بیکاری و تنبلی را نکوهش میکند. منطق قرآن نیز منطق تلاش و تکاپو است و ارزش انسان را در گرو کار و کوشش او میداند و تأکید میکند انسان جز با کار و کوشش به جایی نخواهد رسید و به زودی نتیجه کوشش خویش را خواهد دید[۲۲]. گفتنی است عزت، کرامت و استقلال هر ملتی در گرو همت و کوشش آنان است، چنان که فرومایگی و زبونی هر امتی، نتیجه بیکاری، تنبلی و راحتطلبی آنهاست.[۲۳].
ارزش کار و کارگری
در مکتب نبوی، بیکاری، فقر و بیچارگی و در نتیجه دست نیاز به سوی این و آن دراز کردن از صفات بسیار زشت و ناپسند است، رسم پیامبر بر این بود که هرگاه با مردی ملاقات میکرد که نیرو و قوتش مایه شگفتی آن حضرت میشد، میپرسید: آیا به کاری اشتغال دارد؟ اگر پاسخ منفی بود میفرمود: «سَقَطَ مِنْ عَیْنِی»[۲۴]. پیامبر اکرم میفرمودند: «مَلْعُونٌ مَنْ أَلْقى كَلَّهُ عَلَى النَّاسِ»[۲۵]. ایشان در سخنی زیبا به همه مسلمانان توصیه میکردند که: «طَلَبُ الْحَلَالِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَةٍ»[۲۶]. و نیز میفرمودند: «الْفَقْرُ سَوَادُ الْوَجْهِ فِي الدَّارَيْنِ»[۲۷]. خدای متعال انسان را به گونهای آفریده است که قادر است از قابلیتهای وجودی و استعدادهای فراوان خویش در جهت برآوردن نیازهای خود بهره گیرد. بیتردید برخورداری از امکانات رفاهی در زندگی فردی و اجتماعی تنها و تنها بسته به میزان کار و تلاش است که فرد یا اجتماع بر خود هموار ساخته است خداوند متعال میفرماید: ﴿وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى * وَأَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَى * ثُمَّ يُجْزَاهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفَى﴾[۲۸]. پیامبر اکرم (ص) در کلامی میفرمایند: «مَنْ أَكَلَ مِنْ كَدِّ يَدِهِ نَظَرَ اللَّهُ إِلَيْهِ بِالرَّحْمَةِ ثُمَّ لَا يُعَذِّبُهُ أَبَداً»[۲۹]. همچنین میفرماید: «مَنْ أَكَلَ مِنْ كَدِّ يَدِهِ حَلَالًا فُتِحَ لَهُ أَبْوَابُ الْجَنَّةِ يَدْخُلُ مِنْ أَيِّهَا شَاءَ»[۳۰]. امام صادق (ع) از پیامبراکرم (ص) روایت میکند: «مَنْ بَاتَ كَالًّا مِنْ طَلَبِ الْحَلَالِ بَاتَ مَغْفُوراً لَهُ»[۳۱]. رسول اکرم در حدیث دیگری میفرمایند: «مَنْ أَكَلَ مِنْ كَدِّ يَدِهِ مَرَّ عَلَى الصِّرَاطِ كَالْبَرْقِ الْخَاطِفِ»[۳۲]. در روایت آمده است که: روزی پیامبر اکرم با یاران خود نشسته بودند. پیامبر جوان نیرومندی را دید که اول صبح مشغول کار و کوشش میباشد، بعضی از حاضران گفتند، این جوان شایسته تمجید و ستایش بود اگر نیروی جوانی خود را در راه خدا به کار میانداخت. پیامبر فرمودند: چنین نگویید اگر این جوان کار میکند، تا نیازمندیهای خود را تأمین کند و از دیگران بینیاز گردد، در راه خدا گام برداشته و همچنین اگر به نفع پدر و مادر ناتوان و کودکان خردسالش کار کند، و آنها را از مردم بینیاز سازد، باز هم در راه خدا قدم برداشته است[۳۳]. به رسول خدا (ص) خبر رسید که یکی از مسلمانان انصار (اهل مدینه) نیازمند و فقیر شده است. پیامبر به خانه او رفت و به او فرمود: در خانه چه داری؟ هر چه داری بیاور و آن را کوچک نشمار. او یک فرش کمارزش و یک کاسه آورد. پیامبر به مردم فرمود: چه کسی اینها را میخرد؟ شخصی گفت: من آنها را به یک درهم خریدارم. پیامبر فرمود: چه کسی بیشتر میخرد؟ شخصی آنها را به دو درهم خرید. پیامبر دو درهم را گرفت و به آن مسلمان فقیر داد و فرمود: با یک درهم آن زندگی روزانهات را تأمین کن و با درهم دیگر یک عدد تیشه خریداری کن. او رفت و تیشهای خرید و نزد پیامبر آورد. پیامبر آن را محکم نمود و به او داد و فرمود: «این تیشه را بگیر و به بیابان برای خار کنی برو. هیچگاه کار را کوچک و ناچیز نشمار و در بیابان هرگونه تیغ و خار و هیزم دیدی جمع کن و به فروش برسان». او پانزده روز هیزم جمع میکرد و به شهر میآورد و میفروخت تا اینکه از همین راه زندگیش سامان گرفت و توانست معاش خود و خانوادهاش را تأمین کند.
پیامبر به او فرمود: «هَذَا خَيْرٌ مِنْ أَنْ تَجِيءَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ فِي وَجْهِكَ كُدُوحُ الصَّدَقَةِ»[۳۴]. در مورد دیگری انس بن مالک میگوید: پس از آنکه رسول خدا (ص) از جنگ تبوک بازگشت، سعد انصاری به استقبال آن حضرت شتافت و با پیامبر دست داد و مصافحه کرد. پیامبر به او فرمود: چه صدمه و آسیبی به دست تو رسیده که دستت زبر و خشن شده است؟ سعد عرض کرد: ای رسول خدا! با طناب و بیل کار میکنم و درآمدی برای معاش خود و خانوادهام کسب مینمایم. ازاین رو دستم خشن شده است[۳۵]. پیامبر دست سعد را بوسید و فرمود: «هذا یَدٌ لا تَمَسُّها النّارُ»[۳۶].[۳۷]
تشویق به کار
«رسول الله (ص) از بیکاری و بطالت متنفر بود و میگفت: «خدایا از کسالت و بینشاطی، از سستی و تنبلی و از عجز و زبونی به تو پناه میبرم». مسلمانان را به کار کردن تشویق میکرد و میگفت: عبادت هفتاد جزء دارد و بهترین جزء آن کسب حلال است»[۳۸].[۳۹].
منابع
پانویس
- ↑ اصول کافی، ج۵، ص۷۲.
- ↑ محمد یزدی، فقه القرآن، ج۲، ص۲۲.
- ↑ «او شما را از زمین پدیدار کرد و شما را در آن به آبادانی گمارد» سوره هود، آیه ۶۱.
- ↑ وسایل الشیعه، ج۱۷، ص۴۰.
- ↑ بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۱۳.
- ↑ میزان الحکمه، ج۵، ص۲۰۵۸.
- ↑ میزان الحکمه، ج۵، ص۲۰۶۴.
- ↑ میزان الحکمه، ج۵، ص۲۰۶۰.
- ↑ الجامع الصغیر، ج۱، ص۵۸.
- ↑ «مَنْ أَكَلَ مِنْ كَدِّ يَدِهِ حَلَالًا فُتِحَ لَهُ أَبْوَابُ الْجَنَّةِ يَدْخُلُ مِنْ أَيِّهَا شَاءَ»؛ مستدرک الوسائل، ج۲، ص۴۱۷.
- ↑ بحارالانوار، ج۲، ص۱۰۷.
- ↑ «و چیزهای مردم را به آنان کم ندهید» سوره اعراف، آیه ۸۵.
- ↑ «وای بر کمفروشان! * آنان که چون از مردم پیمانه گیرند تمام پیمایند * و چون پیمانه دهند یا وزن کنند کم نهند» سوره مطففین، آیه ۱-۳.
- ↑ اسحاقی، سید حسین، رسول مهربانی ص ۱۱۰.
- ↑ «اوست که زمین را برای شما رام کرد، بر شانههای آن گام نهید و از روزی او بخورید و رستاخیز به سوی اوست» سوره ملک، آیه ۱۵.
- ↑ اعلام الوری، ص۸۰.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۵۵.
- ↑ بحارالانوار، ج۶۶، ص۳۱۴؛ الحیاة، ج۵، ص۲۹۴.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۸.
- ↑ اسد الغابه، ج۲، ص۴۲۰.
- ↑ ﴿وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى * وَأَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَى﴾ «و اینکه آدمی را چیزی جز آنچه (برای آن) کوشیده است نخواهد بود * و اینکه (بهره) کوشش وی زودا که دیده شود» سوره نجم، آیه ۳۹-۴۰.
- ↑ ﴿وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى * وَأَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَى﴾ «و اینکه آدمی را چیزی جز آنچه (برای آن) کوشیده است نخواهد بود * و اینکه (بهره) کوشش وی زودا که دیده شود» سوره نجم، آیه ۳۹-۴۰.
- ↑ صمیمی، سید رشید، اصول و شاخصههای تمدن نبوی، ص ۸۵.
- ↑ «از چشم من افتاد» بحار الانوار، ج۲۳، ص۹.
- ↑ «آن کس که بار زندگی خود را بر دوش دیگران بیفکند و از دسترنج مردم استفاده کند، ملعون و مطرود درگاه خدا است» تحف العقول، ص۳۷.
- ↑ «کسب روزی و رزق حلال (با کار و کوشش) بر هر مرد و زن مسلمان واجب است» بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۹.
- ↑ «فقر و ناداری روسیاهی دو جهان است» مواعظ العددیه، ص۱۱۰.
- ↑ «و اینکه آدمی را چیزی جز آنچه (برای آن) کوشیده است نخواهد بود * و اینکه (بهره) کوشش وی زودا که دیده شود * سپس او را برابر آن کیفری هر چه تمامتر میدهند» سوره نجم، آیه ۳۹-۴۱.
- ↑ «آن که از دسترنج خود میخورد، خدا به او با نظر رحمت مینگرد و هرگز او را عذاب نمیکند» مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۲۴.
- ↑ «آن که از دسترنج خود میخورد درهای بهشت به روی او گشوده خواهد شد و از هر دری بخواهد وارد آن میشود» مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۲۴.
- ↑ «هر کس شب را برای دستیابی روزی حلال با خستگی به روز رساند، آمرزیده شده شب را به روز رسانده است» وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۲۴.
- ↑ «کسی که از رزق و دسترنج خود بخورد مانند برق درخشنده از روی پل صراط عبور کند» مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۲۳.
- ↑ محجة البیضاء، ج۳، ص۱۴۰.
- ↑ «این کار برای تو بهتر از آن است که (صدقهبگیر شوی و در نتیجه) در روز قیامت وارد محشر شوی درحالی که در چهرهات خراش صدقه باشد» بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۱۰؛ شیخ مفید، اختصاص، ص۲۴۹.
- ↑ اسدالغابه، ج۲، ص۲۶۹.
- ↑ «این دستی است که آتش دوزخ با آن تماس پیدا نمیکند» صدوق، امالی، ص۳۴۴.
- ↑ اسحاقی، سید حسین، کانون محبت ص ۶۷.
- ↑ مرتضی مطهری، مقدمهای بر جهانبینی اسلامی، ص۲۳۵-۲۳۶.
- ↑ اردشیری لاجیمی، حسن، سیره نبوی از نگاه استاد مطهری ص ۴۴.