کسب و کار در معارف و سیره امام کاظم

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

کار و امور معیشتی از نگاه امام کاظم(ع)‌

۱. «حسن بن علی بن ابی حمزه» از پدرش نقل کرده است که گفت: «ابو الحسن(ع) را دیدم که بر زمین خود کار می‌کرد و هردو پایش از عرق خیس شده بود. به او گفتم: فدایت گردم مردان (کارگران) کجایند؟ تا به این کار بپردازند. امام فرمود: «يَا عَلِيُّ، قَدْ عَمِلَ بِالْيَدِ مَنْ هُوَ خَيْرٌ مِنِّي فِي أَرْضِهِ وَ مِنْ أَبِي»؛ کسی بر زمین خویش کار کرد که از من و پدرم بهتر و برتر بود.

گفتم: او چه کسی بود؟ امام(ع) فرمود: «رَسُولُ اللَّهِ(ص) وَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ آبَائِي(ع)، كُلُّهُمْ كَانُوا قَدْ عَمِلُوا بِأَيْدِيهِمْ، وَ هُوَ مِنْ عَمَلِ النَّبِيِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ وَ الْأَوْصِيَاءِ وَ الصَّالِحِينَ»؛ رسول خدا(ص)، امیر المؤمنین و پدرانم. آنان همگی با دست خویش کار می‌کردند و این، کار پیامبران، فرستادگان، جانشینان آنان و صالحان است[۱].

۲. از «موسی بن بکر» نقل شده است که گفت: «ابو الحسن(ع) به من فرمود: {{متن حدیث| مَنْ طَلَبَ هَذَا الرِّزْقَ مِنْ حِلِّهِ لِيَعُودَ بِهِ عَلَى عِيَالِهِ وَ نَفْسِهِ كَانَ كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَإِنْ غَلَبَ عَلَيْهِ ذَلِكَ، فَلْيَسْتَدِنْ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عَلَى رَسُولِهِ مَا يَقُوتُ بِهِ عِيَالَهُ. فَإِنْ مَاتَ وَ لَمْ يَقْضِهِ كَانَ عَلَى الْإِمَامِ قَضَاؤُهُ، فَإِنْ لَمْ يَقْضِهِ كَانَ عَلَيْهِ وِزْرُهُ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ: ﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ[۲][۳]؛ هرکس از راه حلال در پی این روزی باشد تا آن را برای خود و عیال خود هزینه کند، همانند مجاهد در راه خداست و اگر نتوانست چیزی به دست آورد به حساب خداوند و پیامبرش به اندازه قوت عائله خود وام بگیرد. هرگاه پیش از ادای دین از دنیا برود، پرداختن آن بر عهده امام است و اگر امام آن را ادا نکند گناهش بر او نوشته می‌شود. خدای متعال می‌فرماید: «صدقات، تنها به تهی‌دستان و بینوایان و متصدیان گردآوری و تقسیم‌ آن، و کسانی که دلشان به دست آورده می‌شود، و در راه آزادی‌ بردگان و وامداران اختصاص دارد» و چنین فردی بی‌نوا و بدهکار و مشمول آیه یاد شده‌ است.

۳. امام کاظم(ع) از پیامبر اکرم(ص) نقل می‌کند که فرمود: «طُوبَى لِمَنْ أَسْلَمَ وَ كَانَ عَيْشُهُ كَفَافاً وَ قَوْلُهُ سَدَاداً»[۴]؛ خوشا به حال آن‌که مسلمان شده، زندگی‌اش او را بسنده و گفتارش حق و درست باشد. ۴. نیز از پیامبر(ص) نقل می‌کند که فرمود: «اللَّهُمَّ ارْزُقْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ مَنْ أَحَبَّ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ الْعَفَافَ وَ الْكَفَافَ، وَ ارْزُقْ مَنْ أَبْغَضَ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ الْمَالَ وَ الْوَلَدَ»[۵]؛ بار خدایا، به محمد(ص) و خاندانش و آنان که محمد(ص) و خاندانش را دوست دارند عفاف (پاکدامنی) و کفاف (بسندگی) معاش روزی کن و به دشمنان محمد و خاندانش مال و فرزند فراوان بده.

۵. موسی بن جعفر(ع) از پدرانش از پیامبر(ص) نقل کرده است که فرمود: «أَرْبَعٌ مِنْ سَعَادَةِ الْمَرْءِ: الْخُلَطَاءُ الصَّالِحُونَ، وَ الْوَلَدُ الْبَارُّ، وَ الْمَرْأَةُ الْمُؤَاتِيَةُ، وَ أَنْ تَكُونَ مَعِيشَتُهُ فِي بَلَدِهِ»[۶]؛ چهار چیز از سعادت انسان است: داشتن‌ همنشینان صالح، فرزند نیکوکار، زن موافق و همدل و اینکه درآمد و معاش او در شهرش باشد.

۶. و نیز امام کاظم(ع) فرمود: «مَنْ وَلَّدَهُ الْفَقْرُ أَبْطَرَهُ الْغِنَى»[۷]؛ «هرکس زاده بینوایی و فقر باشد، بی‌نیازی و غنا گستاخش کند».

۷. مردی به ابو الحسن، موسی بن جعفر(ع) گفت: «مرا وعده‌ای ده. امام(ع) فرمود: «كَيْفَ أَعِدُكَ؟ وَ أَنَا لِمَا لَا أَرْجُو أَرْجَى مِنِّي لِمَا أَرْجُو»[۸]؛ چگونه تو را وعده دهم؟ که خود به آنچه آمید آن نمی‌رود (مرگ) نزدیک‌تر و امیدوارترم از چیزی (زندگی طولانی و دیدن فرداها و روزهای دیگر) که بدان امید بسته‌ام».

۸. از «یحیی الحذاء» نقل شده است که: «به ابو الحسن(ع) گفتم: گاهی که در حضور پدرم چیزی را می‌خرم، در او حالتی می‌بینم که مرا اندوهناک می‌کند. امام فرمود: «تَنَكَّبْهُ وَ لَا تَشْتَرِ بِحَضْرَتِهِ فَإِذَا كَانَ لَكَ عَلَى رَجُلٍ حَقٌّ فَقُلْ لَهُ: فَلْيَكْتُبْ وَ كَتَبَ فُلَانُ بْنُ فُلَانٍ بِخَطِّهِ وَ أَشْهَدَ اللَّهَ عَلَى نَفْسِهِ وَ كَفى بِاللَّهِ شَهِيداً* فَإِنَّهُ يُقْضَى فِي حَيَاتِهِ أَوْ بَعْدَ وَفَاتِهِ»؛ از این کار دوری کن و چون بر کسی حقی (وامی) داشتی از او بخواه چنین بنویسد: و فلان فرزند فلان با خط خود چنین نگاشت و خدا را- که گواهی است بسنده- بر خود گواه گرفت که وام خود را در حیات یا پس از مرگ خود به وسیله وارثان‌ ادا کند[۹].[۱۰]

منابع

پانویس

  1. اصول کافى، ج۵، ص۷۵؛ الفقیه، ج۳، ص۱۶۲.
  2. «زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است» سوره توبه، آیه ۶۰.
  3. التهذیب، ج۶، ص۱۸۴.
  4. بحار الانوار، ج۷۲، ص۶۷.
  5. بحار الانوار، ج۷۲، ص۶۷.
  6. بحار الانوار، ج۱۰۳، ص۸۶.
  7. بحار الانوار، ج۱۰۰، ص۸۶.
  8. الفقیه، ج۳، ص۱۶۵.
  9. اصول کافى، ج۵، ص۳۱۸.
  10. سید منذر حکیم،سید منذر، پیشوایان هدایت، ج۹، ص ۳۳۳.