|
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
خط ۲۱: |
خط ۲۱: |
| }} | | }} |
|
| |
|
| [[آیه]] ۱۱۹ [[سوره توبه]] که در آن به همراهی با صادقین [[فرمان]] داده شده، معروف به '''آیه صادقین''' است. [[شیعه]] قائل است بر پایه [[روایات]] و با توجه به مفهوم [[صادقین]]، مصداق [[صادقین]]، [[اهلبیت]]{{ع}} هستند. آیه بر امور مختلفی دلالت میکند از جمله: دلالت بر وجوب پیروی از امام ([[وجوب اطاعت]] و وجوب نصرت)؛ دلالت بر [[ضرورت وجود امام]] و دلالت بر [[عصمت امام]]. | | [[آیه]] ۱۱۹ [[سوره توبه]] که در آن به همراهی با صادقین [[فرمان]] داده شده، معروف به '''آیه صادقین''' است. [[شیعه]] قائل است بر پایه [[روایات]] و با توجه به مفهوم [[صادقین]]، امر به کون با صادقان به معنای امر مطلق به تمسک به آنان و اطاعت از آنان است و مصداق [[صادقین]] نیز [[اهلبیت]]{{ع}} هستند. از منظر شیعه آیه بر امور مختلفی دلالت میکند از جمله: دلالت بر وجوب پیروی از امام ([[وجوب اطاعت]])؛ دلالت بر [[ضرورت وجود امام]] در هر عصری، دلالت بر برخورداری امام از علوم الهی، دلالت بر اسوه بودن صادقان و دلالت بر [[عصمت امام]]. |
|
| |
|
| == مقدمه == | | == شأن نزول آیه == |
| {{اصلی|شأن نزول آیه صادقین}} | | {{اصلی|شأن نزول آیه صادقین}} |
| [[خداوند]] در [[آیه]] ۱۱۹ [[سوره توبه]] فرموده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.</ref>، ای کسانی که به [[آیین اسلام]] [[ایمان]] آوردهاید، از [[مخالفت]] با [[دستورات]] خداوند بپرهیزید و با [[صادقین]] همراه باشید [از صادیقین [[پیروی]] کنید]. این آیه که به همراهی با صادقین [[فرمان]] داده معروف به آیه صادقین است<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۷۱.</ref>. | | [[خداوند]] در [[آیه]] ۱۱۹ [[سوره توبه]] فرموده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.</ref>، ای کسانی که به [[آیین اسلام]] [[ایمان]] آوردهاید، از [[مخالفت]] با [[دستورات]] خداوند بپرهیزید و با [[صادقین]] همراه باشید [از صادیقین [[پیروی]] کنید]. این آیه معروف به آیه صادقین است و متکلمان شیعه با استناد به این آیه بر [[امامت اهلبیت]] {{عم}} [[استدلال]] کردهاند<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۷۱.</ref>. |
|
| |
|
| این [[آیه]] در سیاق آیات [[جنگ تبوک]] است که طی آن، سه نفر از [[فرمان]] [[رسول خدا]] {{صل}} تخلف کردند و از شرکت در [[جنگ]] خودداری نمودند. آنها سپس [[توبه]] کردند و توبهشان پذیرفته شد. در ادامه، [[خداوند]] به [[مؤمنین]] [[دستور]] به [[تقوا]] و همراهی با صادقین میدهد<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)| ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶]]، ص ۱۸۳.</ref>. | | این [[آیه]] در سیاق آیات [[جنگ تبوک]] است که طی آن، سه نفر از [[فرمان]] [[رسول خدا]] {{صل}} تخلف کردند و از شرکت در [[جنگ]] خودداری نمودند. آنها سپس [[توبه]] کردند و توبهشان پذیرفته شد. در ادامه، [[خداوند]] به [[مؤمنین]] [[دستور]] به [[تقوا]] و همراهی با صادقین میدهد<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)| ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶]]، ص ۱۸۳.</ref>. |
|
| |
|
| == معناشناسی صدق == | | == معناشناسی [[صادقین]] == |
| | |
| {{اصلی|صدق}} | | {{اصلی|صدق}} |
| «صدق» در لغت به معنای مطابقت [[حکم]] با واقع است<ref>جرجانی، سید شریف، التعریفات، ص۹۵.</ref>. به عبارت دیگر، [[صدق]] در اصل وصف گفتاری است که با واقعیت خارج مطابقت دارد. ولی از آنجا که بر [[عقیده]]، [[نیت]] و [[عزم]] و [[اراده]] نیز قول اطلاق میشود، امور یاد شده نیز به وصف [[صدق]] و [[راستی]] توصیف میگردند. بر این اساس کسی که عقیدهاش با نفس الأمر مطابقت داشته باشد، یا ظاهر و باطنش هماهنگ باشد، یا به [[اراده]] خویش [[جامه]] عمل بپوشاند، در [[عقیده]]، [[نیت]] و ارادهاش صادق است<ref>طباطبائی، محمدحسین، المیزان، ج۹، ص۴۰۲.</ref>.
| | [[صدق]] در لغت به معنای مطابقت [[حکم]] با واقع است<ref>جرجانی، سید شریف، التعریفات، ص۹۵.</ref>. صدق در برابر [[کذب]] در اصل، وصف سخن است؛ خواه آن سخن مربوط به گذشته باشد یا [[آینده]]، به صورت [[وعده]] باشد یا به گونهای دیگر. همچنین در اصل، وصف خبر است و انواع دیگر سخن، مانند [[امر و نهی]] و استفهام اگر به صدق یا کذب توصیف شوند؛ به لحاظ خبری است که مدلول ضمنی یا التزامی آنهاست. بنا به عقیده اهل لغت، [[صادقین]] کسانیاند که در [[دین خدا]] از نظر [[عقیده]]، گفتار و [[رفتار]] صادق میباشند<ref>زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج۲، ص۲۲۰.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[آیه صادقین (مقاله)|آیه صادقین]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص۱۰۳.</ref> |
|
| |
|
| [[زمخشری]] گفته است: [[صادقین]] کسانیاند که در [[دین خدا]] از نظر [[عقیده]]، گفتار و [[رفتار]] صادق هستند<ref>زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج۲، ص۲۲۰.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[آیه صادقین (مقاله)|مقاله «آیه صادقین»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص۱۰۳.</ref> [[صادقان]] باید کسانی باشند که هم [[افکار]] و هم گفتار و هم [[رفتار]] آنها مطابق با [[حق]] باشد و کسی که چنین باشد، [[معصوم]] است<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص۱۱۹-۱۲۰.</ref>. | | با توجه به آنچه در معنای لغوی [[صدق]]، گذشت، گفته شده کسی که عقیدهاش با نفس الأمر مطابقت داشته باشد، یا ظاهر و باطنش هماهنگ باشد، یا به [[اراده]] خویش [[جامه]] عمل بپوشاند، در [[عقیده]]، [[نیت]] و ارادهاش صادق میباشد<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۹، ص۴۰۲، مؤسسه الاعلمی، بیروت، ۱۳۹۳ق.</ref>. چنانچه [[زمخشری]] گفته است: [[صادقین]] کسانیاند که در [[دین خدا]] از نظر عقیده، گفتار و [[رفتار]] صادق باشند<ref>زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج۲، ص۲۲۰، نشر الأدب الحوزة.</ref>. |
|
| |
|
| == صادقین در آیه چه کسانی هستند؟ == | | به عبارت دیگر صادق بودن [[انسان]] در سه حوزه عقیده، قول و [[عمل]] تجلی مییابد. هر گاه عقیده، قول و عمل انسان با معیارهای حق هم آهنگ باشد، او صادق است. [[زمخشری]] در تبیین [[صادقین]] در آیه مورد بحث گفته است: {{عربی|"هم الذین صدقوا فی دین الله نیة و قولا و عملا"}}<ref>الکشاف، ج۲، ص۳۲۰.</ref>؛ صادقین کسانیاند که در [[دین خدا]] از نظر عقیده، گفتار و [[رفتار]] صادق بودهاند.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۷۱ و [[آیه صادقین (مقاله)|مقاله «آیه صادقین»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص۱۰۳.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۷۱ و [[آیه صادقین (مقاله)|مقاله «آیه صادقین»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص۱۰۳.</ref>. |
| | |
| | == مصداقشناسی صادقین == |
| {{اصلی|مصداقشناسی صادقین}} | | {{اصلی|مصداقشناسی صادقین}} |
| در اینکه مصداق [[صادقین]] چه کسانی هستند، دو قول است:
| | === دیدگاه متکلمان و مفسران فریقین === |
| # [[شیعه]]: بر پایه [[روایات]] و با توجه به مفهوم [[صادقین]]، مصداق [[صادقین]] [[اهلبیت]] پیامبرند.
| | درباره مصادیق [[صادقین]] و ویژگیهای آنان از سوی [[مفسران]] اقوال گوناگونی [[نقل]] شده که عبارتاند از: |
| # [[اهل سنت]]: در تشخیص مصداق [[صادقین]] [[اختلاف]] نظر و دستِکم چهار دیدگاه دارند. | | # مقصود، کسانیاند که در [[آیات]] دیگر [[قرآن]] از آنان به عنوان صادقین یاد شده است و در این آیه از [[مؤمنان]] خواسته شده است که از روش آنان [[پیروی]] کنند. روشنترین نمونه آن آیه ۱۷۷ [[سوره بقره]] است. در این آیه برای صادقین صفات ذیل بیان شده است: |
| | | ## [[ایمان به خدا]]، [[روز قیامت]]، [[فرشتگان]]، [[کتابهای آسمانی]] و [[پیامبران]]: {{متن قرآن|مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ}}<ref>«بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref>. |
| === [[ادله]] [[شیعه]] ===
| | ## [[انفاق مال]] در [[راه خدا]] به [[خویشاوندان]]، [[یتیمان]]، بینوایان، [[در راه ماندگان]]، گدایان و برای [[آزاد]] کردن بردگان: {{متن قرآن|وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ}}<ref>«و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref>. |
| مرحوم شیخ مفید با استفاده از یک قرینه [[عقلی]] و یک قرینه [[نقلی]]<ref>گفتنی است مرحوم مفید، اشارهای به عقلی یا نقلی بودن قراین ندارد، و نگارنده نامگذاری کرده است.</ref> بر این [[باور]] است که مصداق صادقین، امام علی {{ع}} است و از این راه، حکم آیه را درباره دیگر امامان نیز جاری کرده است. قرینه عقلی این مدعا را میتوان در قالب یک قیاس مرکب این گونه تقریر کرد: مقصود از صادقین، یا همه راستگویان هستند یا برخی از آنان؛ اما اینکه مقصود، همه راستگویان باشند، محال است؛ پس مقصود از صادقین، برخی از راستگویاناند.
| | ## اقامه نماز: {{متن قرآن|وَأَقَامَ الصَّلَاةَ}}<ref>«و نماز برپا دارد» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref>. |
| | | ## پرداختن زکات: {{متن قرآن|وَآتَى الزَّكَاةَ}}<ref>«و زکات پردازد» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref>. |
| دلیل مقدمه دوم این است که همه [[مؤمنان]] که به پیروی از صادقین خوانده شدهاند، به لحاظ ایمانشان صادقاند؛ پس اگر مقصود از [[صادقین]]، همه راستگویان باشند، امر به [[پیروی]] از صادقین، به این معناست که [[خداوند]] [[مؤمنان]] را به پیروی از خودشان امر کرده، و این محال است. به بیان دیگر، باید منادی به و منادی الیه از یکدیگر متفاوت باشند؛ زیرا محال است [[انسان]] را به پیروی از خودش [[دعوت]] کنند<ref>{{عربی|"فلا يخلو أن يكون الصادقون الذين دعا الله تعالى إليهم جميع من صدق و كان صادقا حتى يعمهم اللفظ و يستغرق جنسهم أو يكونوا بعض الصادقين و قد تقدم إفسادنا لمقال من زعم أنه عم الصادقين لأن كل مؤمن فهو صادق بإيمانه فكان يجب بذلك أن يكون الدعاء للإنسان إلى اتباع نفسه و ذلك محال"}}؛ محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الفصول المختارة، ص۱۳۷.</ref>.
| | ## [[وفای به عهد]] و [[پیمان]]: {{متن قرآن|وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا}}<ref>«و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref>. |
| | | ## [[صبر]] و [[شکیبایی]] در [[ناملایمات]] [[زندگی]] و در [[مبارزه]] با [[دشمن]]: {{متن قرآن|وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ}}<ref>«و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref>. [[خداوند سبحان]] پس از بیان اوصاف یاد شده فرموده است: کسانی که دارای اوصاف یاد شده باشند صادق و پرهیز کارند: {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}<ref>«آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref>. در آیه ۲۳ [[سوره احزاب]] نیز آمده است: {{متن قرآن|مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا}}<ref>«از مؤمنان، کسانی هستند که به پیمانی که با خداوند بستند وفا کردند؛ برخی از آنان پیمان خویش را به جای آوردند و برخی چشم به راه دارند و به هیچ روی (پیمان خود را) دگرگون نکردند» سوره احزاب، آیه ۲۳.</ref>. برخی از [[مؤمنان]] مردانیاند که به [[عهد]] خود با [[خداوند]] صادقانه عمل کردند، عدهای از آنها به [[شهادت]] رسیدند و عدهای دیگر [[منتظر]] شهادتاند. آنان هرگز عهد و [[پیمان]] خود با خداوند را مبدل نساختند. مطابق [[روایات]]، جمله: {{متن قرآن|فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى}} به [[حمزه]] و [[جعفر بن ابی طالب]] اشاره دارد و جمله: {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ}} ناظر به [[علی ابن ابی طالب]] {{ع}} است<ref>البرهان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۳۰۱.</ref>. در [[آیه]] ۸ [[سوره حشر]] نیز از [[مهاجران]] صدر اسلام به عنوان [[صادقین]] یاد شده است: {{متن قرآن|لِلْفُقَرَاءِ الْمُهَاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا وَيَنْصُرُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ}}<ref>«(بخشی از این غنیمتها) برای مستمندان مهاجری است که از خانهها و داراییهای خود، رانده شدهاند در حالی که بخشش و خشنودییی از خداوند را میجویند و خداوند و پیامبرش را یاری میکنند؛ آنانند که راستگویند» سوره حشر، آیه ۸.</ref>. از جمله موارد مصرف فیئ ([[اموال]] و سرزمینهای [[مشرکان]] که بدون [[جنگ]] در تصرف [[مسلمانان]] قرار میگرفت) تهی دستان مهاجری هستند که از سرزمین و اموال خود بیرون رانده شدند و طالب [[فضل]] و [[رضوان]] خداوند میباشند و [[خدا]] و [[رسول]] او را [[یاری]] میدهند، آنان همانا راستگویانند. |
| با توجه به قیاسی که بیان شد، روشن میشود که مراد از صادقین باید گروه ویژهای باشند. حال این گروه ویژه، یا معروف و شناخته شده هستند یا ناشناخته؛ اگر شناخته شده باشند، باید نامهای آنان در [[روایات]] آمده باشد؛ به گونهای که مورد [[اختلاف]] نباشد، و اگر ناشناخته باشند، باید به گونهای قراینی بر معرفی آنان آورده شود؛ وگرنه [[تکلیف]] از [[مکلفان]] ساقط خواهد شد.
| | # مقصود، سه فردی هستند که از رفتن به [[غزوه تبوک]] تخلف کردند، ولی بعداً به [[گناه]] خود اعتراف نمودند و منافقانه به توجیه عمل نادرست خود نپرداختند. در [[آیه]] قبل از آیه مورد بحث به آنان اشاره شده است: {{متن قرآن|وَعَلَى الثَّلَاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَنْ لَا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«و نیز بر آن سه تن که (از رفتن به جنگ تبوک) واپس نهاده شدند تا آنگاه که زمین با همه فراخنایش بر آنان تنگ آمد و جانشان به لب رسید و دریافتند که پناهگاهی از خداوند جز به سوی خود او نیست؛ آنگاه (خداوند) بر ایشان بخشایش آورد تا توبه کنند که خداوند بسیار توبه پذیر و مهربان است.» سوره توبه، آیه ۱۱۸.</ref>. |
| | | # مقصود، [[پیامبران]] و [[اصحاب]] آنها هستند. قائلان این نظریه عبارت «الذین آمنوا» در آغاز [[آیه]] را بر سه فرد متخلف از [[غزوه تبوک]] تطبیق کرده و آنان را مخاطب آیه دانستهاند. |
| فرض اول غیرواقع است؛ اما درباره فرض دوم که درست است، باید گفت با توجه به اینکه هیچ کدام از فرق اسلامی قرینهای بر غیر افرادی که بیان کردیم، اقامه نکردهاند، ثابت میشود مقصود از صادقین، اماماناند.
| | # از [[ابن عباس]] نقل شده که گفته است مقصود از [[صادقین]]، علی و اصحاب او است. در روایات اهل بیت نیز صادقین بر [[آل محمد]]{{صل}}، تطبیق شده است<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص۷۳-۷۵.</ref>. |
| | |
| افزون بر این، همانگونه که بیان شد، با این [[آیه]] عصمت صادقین ثابت میشود؛ حال آنکه هیچ یک از کسانی که مخالفان ما، آنها را مصداق صادقین دانستهاند، از دیدگاه خودشان [[معصوم]] نیستند<ref>محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الفصول المختارة، ص۱۳۷-۱۳۸.</ref>.
| |
| | |
| قرینه [[نقلی]] مرحوم مفید، در [[حقیقت]] یکی از [[آیات قرآن کریم]] است. وی با استفاده از این آیه بر این [[باور]] است که مراد از صادقین در آیه مورد [[استدلال]]، گروه ویژهای، یعنی [[امام علی]] {{ع}} است: {{متن قرآن|لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}<ref>«نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref>.
| |
| | |
| بر اساس کریمه فوق، [[صادقین]] دارای ویژگیهایی هستند که در [[آیه]] بیان شده است، و همه آنها بر [[امام علی]] {{ع}} منطبقاند.
| |
| از دیدگاه ایشان، نخستین شرط صادق بودن در این آیه، ایمان به خدا، [[قیامت]]، [[ملائکه]]، کتاب و [[پیامبران]] است و بر اساس روایتهای متواتر، امام علی {{ع}} نخستین مردی بود که [[ایمان]] آورد<ref>محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الفصول المختارة، ص۱۳۹.</ref>.
| |
| | |
| دومین شرط صادق بودن، [[انفاق مال]] در راه محبت خدا به بستگان، [[ایتام]]، [[فقرا]] و... است. بر اساس [[آیه کریمه]] {{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا}}<ref>«و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر میدهند» سوره انسان، آیه ۸.</ref> و به پشتوانه [[روایات]] متواتری که [[شأن نزول]] این آیه را امام علی {{ع}} و خانوادهاش معرفی میکنند، ثابت میشود که این شرط نیز در [[امام]] {{ع}} هست<ref>درباره روایات مربوط به این آیه، ر.ک: محمد محمدی ریشهری، اهل البیت فی الکتاب و السنة، ص۲۴۹-۲۵۱.</ref>.
| |
| | |
| همچنین با استفاده از {{متن قرآن|الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«آنان که داراییهای خود را در شب و روز پنهان و آشکار میبخشند پاداششان نزد خداوند است و نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند» سوره بقره، آیه ۲۷۴.</ref> که [[روایات]] مستفیضه، [[شأن نزول]] آن را [[امام علی]] {{ع}} میدانند، مدعای ما ثابت میشود.
| |
| | |
| سومین شرط صادق بودن، در [[آیه]] ۱۷۷ [[سوره بقره]]، بر پا کردن [[نماز]] و [[پرداخت زکات]] است. [[شیخ مفید]] بر این [[باور]] است که با استفاده از آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref> و [[اتفاق نظر]] ناقلان [[حدیث]] بر اینکه این آیه در شأن امام علی {{ع}} نازل شده است، میتوان قاطعانه گفت که این ویژگی در امام علی {{ع}} هست.
| |
| | |
| شرط چهارم صادق بودن در آیه مزبور، [[وفای به عهد]] است. درباره هیچ یک از [[اصحاب پیامبر اکرم]] {{صل}} نمیتوان گفت که وی [[نقض عهد]] نکرده است، مگر [[امیرالمؤمنین]] {{ع}}، که احدی نمیتواند بگوید او به [[عهد]] و پیمانی که با [[رسول خدا]] {{صل}} مبنی بر [[یاری کردن]] او بسته بود، [[بیوفایی]] کرد.
| |
| | |
| آخرین شرط صادق بودن در این آیه، [[صابر]] بودن در سختیهاست، و هیچ کس را نمیتوان یافت که مانند علی {{ع}} در گرفتاریهای رسول خدا {{صل}} در کنار او [[صبر]] و [[استقامت]] کرده باشد. [[دوست]] و [[دشمن]]، همداستاناند که وی در هیچ [[جنگی]]، از صحنه [[نبرد]] فرار نکرد<ref>محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الفصول المختارة، ص۱۳۹-۱۴۰؛ همو، المسائل العکبریة، ص۴۷-۴۸.</ref>.
| |
| | |
| بنابراین پس از اینکه عصمت صادقین با [[استدلال]] ثابت شد، [[عصمت]] مصداق آن، یعنی امام علی {{ع}} نیز ثابت میشود.
| |
| | |
| همچنین مرحوم شیخ بر این باور است که [[آیه کریمه]]، [[عصمت امام]] در امور مربوط به [[دین]] (اعم از [[تبیین دین]] و عمل به آن را) ثابت میکند. از این عبارت میتوان به دیدگاه شیخ پی برد: {{عربی|"قد ثبت أنّ الله سبحانه دعا المؤمنين... إلى اتّباع الصادقين و الكون معهم فيما يقتضي الدين"}}<ref>محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الفصول المختارة، ص۱۳۷.</ref>. ایشان در ادامه بیان [[استدلال]] خود درباره تسری [[حکم]] این [[آیه]] به دیگر [[امامان]] [[پاک]] {{عم}}، تنها این جمله را بیان میکند: {{عربی|"و ذلك يوجب عصمتهم و براءة ساحتهم و الأمان من زللهم"}}<ref>محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الفصول المختارة، ص۱۳۸.</ref>. مرحوم شیخ اگرچه این آیه را وسیلهای برای [[اثبات عصمت]] دیگر امامان نیز دانسته، توضیحی در این باره ارائه نکرده است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۲۹۸ و ۳۴۷.</ref>.
| |
| | |
| === اقوال و [[ادله]] [[اهل سنت]] ===
| |
| محدّثان و [[مفسران]] [[اهل سنت]] در تعیین مصداق [[آیه]] [[اختلاف]] دیدگاه داشته و دستِکم سه گروهاند<ref>التفسیر المظهری، ج۴، ص۳۲۰: {{متن حدیث|قال ابن عباس و کذا روی عن ابن عمر ای کونوا مع محمد و أصحابه الذین صدقت نیاتهم و استقامت قلوبهم و أعمالهم و خرجوا مع رسول الله الی تبوک بإخلاص نیة دون المنافقین المتخلفین عنه و قال سعید بن جبیر مع أبی بکر و عمر و قال الضحاک أمروا ان یکونوا مع ابی بکر و عمر و أصحابهما و روی انه قال ابن عباس مع علی ابن ابی طالب عن سفیان قال تفسیر اختلاف انما هو کلام جامع یراد به هذا و هذا و قال ابن جریج مع المهاجرین لقوله تعالی للفقراء المهاجرین الی قوله أولئک هم الصادقون و قیل من الذین صدقوا فی الاعتراف بالذنب و لم یعتذروا بالاعذار الکاذب}}.
| |
| | |
| برخی از [[مفسران]] اهلسنّت مانند [[محمد عبده]] در [[تفسیر]] المنار، ج۱۱، ص۷۲: با استناد به [[قرائت]] [[عبدالله بن مسعود]] کلمه «مع» در [[آیه]] را به معنای «من» [[تفسیر]] کردهاند یعنی [[مؤمنان]] باید [[پرهیزکار]] و [[راستگو]] باشند، در پاسخ به این [[مفسران]] گفته میشود: اولاً: بر فرض که کلمه «مع» در [[ادبیات عرب]] به معنای «من» به کار رفته باشد، چنین کاربردی رایج نبوده و [[نیازمند]] [[دلیل]] است و چنین دلیلی در دسترس نیست. ثانیاً: [[قرائت]] [[عبد الله بن مسعود]] در این باره نیز شاذ و غیر قابل اعتماد است.</ref>:
| |
|
| |
|
| '''گروه نخست؛''' مصداقی برای [[صادقین]] مشخص ننمودهاند. [[زحیلی]] صاحب "[[تفسیر المنیر]]"<ref>زحیلی وهبة بن مصطفی، التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج، ج۱۱ ص۶۸ - ۶۹.</ref> و [[مراغی]]<ref>مراغی، احمد بن مصطفی، تفسیر المراغی، ج۱۱، ص۴۳.</ref> از این گروهاند.
| | ==== بررسی و ارزیابی اقوال ==== |
| | از میان اقوال یاد شده، تنها قول چهارم درست است، یعنی مقصود از صادقین در این آیه - علاوه بر پیامبران{{عم}}- [[امیرالمؤمنین]] و [[امامان معصوم]] از [[خاندان پیامبر]]{{صل}} میباشند. [[دلیل]] بر [[درستی]] این دیدگاه دو چیز است: یکی این که - چنان که پس از این بیان خواهد شد- صادقین در این آیه کسانیاند که از عالیترین مرتبه [[صدق]] در [[عقیده]]، گفتار و [[رفتار]] برخوردارند، و جز [[معصومان]] کسی دارای چنین ویژگی نیست. و دیگر روایاتی است که از طریق [[شیعه]] و [[اهل سنت]] درباره [[شأن نزول]] این آیه نقل شده است. در این [[روایات]]، [[صادقین]] بر [[پیامبر]]{{صل}}، [[علی]]{{ع}} و دیگر [[امامان]] [[اهلبیت]]{{عم}} تطبیق شده است. اما کسانی که در [[آیات]] یاد شده به عنوان صادق توصیف شدهاند، اگر چه از فضیلتهای برجستهای برخوردارند، ولی واجد [[فضیلت]] [[عصمت]] نیستند، البته، میتوان گفت آیات یاد شده به ملاک عموم و شمولی که دارند، پیامبر{{صل}} و اهلبیت [[معصوم]] آن حضرت را نیز شامل میشوند، ولی سخن در دیگر مصادیق آنهاست؛ یعنی نمیتوان همه مصادیق آن آیات را، مصادیق صادقین در [[آیه]] مورد بحث دانست.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۷۵.</ref>. |
|
| |
|
| '''گروه دوّم؛''' مصداق [[صادقین]] را [[پیامبر]] و [[صحابه]] میدانند.
| | === صادقین در [[روایات]] === |
| | | در احادیثی که در منابع [[شیعی]] و [[سنی]] [[روایت]] شده است، صادقان معصوم بر [[پیامبر]]{{صل}}، [[علی]]{{ع}} و دیگر [[امامان اهل بیت]]{{عم}} تطبیق شده است. |
| برخی از [[مفسران]] [[اهل سنت]]، [[پیامبر]] و [[اصحاب]] ایشان، [[ابوبکر]] و [[عمر]] و [[کعب بن مالک]] و [[مرارة بن ربیعه]] و [[هلال بن امیه]] و [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} را از مصادیق دانستهاند<ref>تفسیر القرآن العظیم (ابن کثیر)، ج۴، ص۲۰۵؛ تفسیر القرآن العظیم (ابن أبی حاتم)، ج۶، ص۱۹۰۶؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۶، ص۴.</ref>.
| | # [[حاکم حسکانی]] از [[ابن عباس]] روایت کرده که گفته است مقصود از [[صادقین]] علی{{ع}} و [[اصحاب]] او است: {{عربی|مع علی و أصحابه}}<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۶۰.</ref>. |
| #{{عربی|"عن نافع في قوله {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَكُونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ}} قال نزلت في الثلاثة الذين خلفوا قيل لهم كانوا مع محمد وأصحابه"}} <ref>الدر المنثور فی تفسير المأثور، ج۳، ص۲۹۰؛ التفسیر المظهری، ج۴، ص۳۲۰.</ref> {{عربی|"فالمناسب أن يراد بالصادقين الثلاثة أي كونوا مثلهم في الصدق وخلوص النية"}}<ref>روح المعانی فی تفسير القرآن العظیم، ج۶، ص۴.</ref>. | | # وی در [[حدیث]] دیگری از [[عبدالله بن عمر]] روایت کرده که گفته است: {{متن قرآن|كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} {{عربی|یعنی محمداً و أهل بیته”}}: یعنی با پیامبر و [[اهل بیت]] او باشید<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۶۲.</ref>. |
| #{{عربی|"عن ابن عباس في قوله"}} {{متن قرآن|اتَّقُواْ اللَّهَ وَكُونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ}}<ref>از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!؛ سوره توبه، آیه ۱۱۹.</ref> {{عربی|"قال: مع علي بن أبي طالب"}}<ref>الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۳، ص۲۹۰.</ref>. | | # در [[حدیثی]] دیگر از [[جابر بن عبدالله انصاری]] از [[امام باقر]]{{ع}} روایت کرده که مقصود از {{متن قرآن|كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} بودن با [[آل محمد]]{{صل}} است<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۶۰-۲۶۱.</ref>. |
| #{{عربی|"عن سعيد بن جبير في قوله"}} {{متن قرآن|وَكُونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ}}<ref>با راستگویان باشید!؛ سوره توبه، آیه ۱۱۹.</ref> {{عربی|"قال مع أبي بكر و عمر"}}<ref>الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۳، ص۲۹۰؛ جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۱، ص۴۶.</ref>. | | # در حدیثی دیگری از ابن الصلت از پدرش از [[جعفر بن محمد]]{{صل}} روایت کرده است که مقصود از صادقین، [[محمد]]{{صل}} و علی{{ع}} است<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۵۹.</ref>. |
| #{{عربی|"عن السدي في قوله"}} {{متن قرآن|اتَّقُواْ اللَّهَ وَكُونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ }}<ref>ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!؛ سوره توبه، آیه ۱۱۹.</ref> {{عربی|"قال كونوا مع كعب بن مالك ومرارة بن ربيعة وهلال بن أمية"}}<ref>الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۳، ص۲۹۰؛ تفسیر القرآن العظیم (ابن أبی حاتم)، ج۶، ص۱۹۰۷.</ref>.
| | # در حدیث دیگری از ابن عباس روایت کرده که [[آیه]] درباره علی{{ع}} نازل شده است<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۵۹-۲۶۰.</ref>. |
| | | # در حدیثی دیگر از [[ابان بن تغلب]] از ابیجعفر ([[حضرت باقر]]{{ع}}) روایت کرده که مقصود از {{متن قرآن|كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} بودن با [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} است<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۶۱-۲۶۲.</ref>. [[احادیث]] یاد شده در منابع دیگری از [[اهل سنت]] نیز روایت شده است<ref>ر.ک: فرائد السمطین، ج۱، ص۳۶۹، باب ۶۸، ح۲۹۹؛ تاریخ دمشق، ج۲، ص۳۶۱؛ کفایة الطالب، باب ۶۲، ص۲۳۶؛ الدرالمنثور، ج۴، ص۲۸۵-۲۸۶؛ المناقب خوارزمی، ص۲۸۰، ح۲۷۳.</ref>. |
| '''نقد:'''
| | # [[محدث]] [[کلینی]] از [[برید بن معاویه]] روایت کرده که گفت: از امام باقر{{ع}} از آیه {{متن قرآن|كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} پرسیدم، [[امام]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|أيانا عني}}<ref>اصول کافی، ج۱، ص۲۰۸، ح۱.</ref>: ما را [[اراده]] کرده است. |
| # گروهی که [[صادقین]] را بر [[صحابه]] تطبیق میدهند، [[عصمت]] را برای آنان شرط نمیدانند و فقط به [[عدالت صحابه]] بسنده میکنند؛ حال آنکه، بزرگانی از [[اهل سنت]] همچون [[فخر رازی]] به عصمت صادقین [[باور]] داشته و بر آن [[استدلال]] نمودهاند.
| | # در صحیح بزنطی آمده که گفت: از [[امام رضا]]{{ع}} در مورد این آیه پرسیدم، امام{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|الصادقین هم الأئمة الصدیقون بطاعتهم}}: صادقان، [[ائمه]] [[اهلبیت]]{{عم}} هستند که در [[اطاعت خداوند]] صادقان راستیناند<ref>اصول کافی، ج۱، ص۲۰۸، ح۲.</ref>. |
| # اگر [[صادقین]]، [[صحابه]] باشند، [[آیه]] به زمان خاصی محدود میشود و آیندگان را دربر نمیگیرد؛ آنگاه با خطاب عام [[آیه]] ناسازگار خواهد بود. از اینرو، خطاب [[آیه]] همه [[مردم]]، در همه زمانها را دربر میگیرد و همانگونه که [[فخر رازی]] [[استدلال]] نمود باید در هر عصری صادقی باشند تا [[مؤمنان]] با او [[همراهی]] کنند. | | # [[شیخ طوسی]] از [[جابر]] از امام باقر{{ع}} در مورد [[آیه صادقین]] روایت کرده که فرمود: {{متن حدیث|مَعَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ}}<ref>امالی، شیخ طوسی، ص۲۵۵، ح۴۶۱.</ref>: مقصود از {{متن قرآن|كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} بودن با [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} است. |
| # برای کسی جز [[علی]] {{ع}} ادّعای [[عصمت]] نشده است. از سویی [[اهل سنت]]، [[خلفا]] و [[صحابه]] را [[معصوم]] ندانسته، برای آنان ادّعای [[عصمت]] نکردهاند؛ از اینرو [[صادقین]]، [[خلفای راشدین]] و دیگر [[صحابه]] را در بر نمیگیرد.
| | # در [[حدیثی]] که [[امام علی]]{{ع}} در آن [[فضائل]] و [[مناقب]] خود را برای جمع کثیری از [[مسلمان]] بیان کرده، آمده است: “شما را به [[خدا]] [[سوگند]] میدهم آیا میدانید که وقتی [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} نازل شد، [[سلمان]] پرسید ای [[رسول خدا]]، آیا این [[دستور]] عام است یا خاص است؟ [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: آیه در مورد کسانی که امر شدهاند، عام است و همه [[مؤمنان]] را شامل است، ولی [[صادقین]] به برادرم [[علی]] و [[اوصیاء]] پس از او تا [[روز قیامت]] اختصاص دارد؟ گفتند: آری”<ref>کمال الدین، ج۱، ص۲۶۲؛ بحارالانوار، ج۲۳، ص۱۴۹؛ ینابیع الموده، ج۱، ص۱۱۵؛ برای آگاهی بیشتر از احادیث شیعه در این باره ر.ک: غایة المرام، ج۱۳، ص۵۲-۵۴ و البرهان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۱۶۹-۱۷۰؛ بحارالانوار، ج۲، ص۳۰-۳۳ و ج۳۵، ص۴۰۸-۴۱۴.</ref>. |
| # در سند روایاتی که مصادیق [[صادقین]] را غیر [[پیامبر]] {{صل}} و [[اهلبیت]] {{عم}} میدانند، افرادی چون [[جویبر بن سعید ازدی]] و [[اسحاق بن بشر کاهلی]] است که بسیاری از بزرگان [[اهلسنت]] در علم رجال [[روایات]] آنها را ضعیف میدانند.
| | # [[ابوسعید خدری]] گفته است: هنگامی که آیه {{متن قرآن|كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} نازل شد، پیامبر{{صل}} روی به [[اصحاب]] خود کرد و فرمود: آیا میدانید این آیه در مورد چه کسی نازل شده است: گفتند: ای رسول خدا ما نمیدانیم. [[ابودجانه]] گفت: ای رسول خدا همه ما از صادقین هستیم؛ زیرا به تو [[ایمان]] آورده و تو را تصدیق کردهایم. پیامبر{{صل}} فرمود: نه ای ابودجانه، این آیه در خصوص [[امیرالمؤمنین]]، علی بن ابی طالب{{ع}} نازل شده و دیگران را شامل نمیشود<ref>تفسیر فرات کوفی، ج۱، ص۱۷۴؛ بحار الانوار، ج۳۵، ص۴۱۱.</ref>. |
| | |
| '''گروه سوّم،''' مصداق [[صادقین]] را مجموع [[امّت اسلام]] میدانند.
| |
| | |
| برخی از بزرگان [[اهل سنت]] مانند [[فخر رازی]]، شخص خاصی را برای "[[صادقین]]" معین نمیکنند، بلکه [[صادقین]] را به "مجموع [[امّت اسلامی]]" [[تفسیر]] میکنند. او مینویسد: {{عربی|"لأنه تعالی أوجب علی کل واحد من المؤمنین أن یکون مع الصادقین، و إنما یمکنه ذلك لو کان عالما بأن ذلك الصادق من هو لا الجاهل بأنه من هو، فلو کان مأمورا بالکون معه کان ذلك تکلیف ما لا یطاق، و أنه لا یجوز، لکنا لا نعلم إنسانا معینا موصوفا بوصف العصمة، و العلم بأنا لا نعلم هذا الإنسان حاصل بالضرورة، فثبت أن قوله:}} {{متن قرآن|وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} {{عربی|"لیس أمرا بالکون مع شخص معین، و لما بطل هذا بقی أن المراد منه الکون مع مجموع الأمة، وذلك یدل علی أن قول مجموع الأمة حق و صواب و لا معنی لقولنا الإجماع إلا ذلك"}}<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۶، ص۱۶۷.</ref>.
| |
| | |
| '''نقد:'''
| |
| # اگر [[اجماع امّت]] [[حجّت]] باشد، [[مخالفت]] یک نفر هم از تحقّق [[اجماع]] جلوگیری خواهد کرد. پس، حجّیت و عدم حجّیت [[کلام]] [[امت]]، به پذیرفتن یا نپذیرفتن کسی بستگی دارد که خودش در حال تحقیق و بررسی است و میخواهد از راه [[اجماع امّت]]، [[حق]] را بشناسد و این دَوْر است<ref>ادب فنای مقربان، ج۳، ص۳۱۹.</ref>.
| |
| # [[اجتماع]] و [[اجماع]] انسانهای غیر [[معصوم]]، [[عصمت]] نتیجه نمیدهد؛ چرا که نتیجه تابع اخس مقدمتین است و [[اجماع امّت]] اگر بر فرد [[معصوم]] مشتمل نباشد، به [[عصمت]] نمیانجامد و همچنان احتمال [[خطا]] دارد.
| |
| # اگر در هنگام نزول [[آیه]]، مصداق "[[صادقین]]" مجموع [[امّت اسلامی]] بود، به ذهن [[اصحاب پیامبر]] هم میرسید و برای صحت اجماع امت به آن [[استدلال]] میکردند؛ پس "[[صادقین]]" در نگاه [[صحابه]] افراد خاصی بودند که [[عصمت]] نیز داشتند.
| |
| # به دست آوردن [[اجماع]] [[امّت اسلامی]] محال است؟ چگونه ممکن است با گسترش جمعیتی حوزه [[اسلام]]، به دیدگاه [[امّت اسلامی]] درباره یک مسئله دست یافت و آن را ملاک [[همراهی]] و [[پیروی]] دانست؟!
| |
| # رسیدن به دیدگاهی واحد از [[امّت]]، دستنیافتنی است؛ زیرا [[امّت]] [[افکار]] و دیدگاههایی متفاوت دارند. پس نمیتوان آن [[امّت]] را معیار [[پیروی]] دانست. از سویی، اگر چنین است، چرا تاکنون چنین اجماعی از [[امّت اسلامی]] درباره یک مسئله یا رویداد در [[تاریخ]] [[ثبت]] نشده و به دست نرسیده است؟!
| |
| # آنجایی که [[امّت اسلامی]] به [[اجماع]] نرسند، [[تکلیف]] مکلّفان چیست؟
| |
| # [[شیعیان]] این حکم الهی ([[همراهی]] با [[صادقان]]) را [[تکلیف]] بیرون از توان نمیدانند. [[شیعه]]، راه [[شناخت]] [[معصوم]] را تصریح [[معصوم]] پیشین میداند. [[رسول خدا]] {{صل}} نیز در [[احادیث]] فراوانی مصادیق [[صادقین]] را مشخص کردهاند. ادّعای بیرون از توان بودن چنین تکلیفی، از توجّه نکردن به گفتههای روشن [[پیامبر]] {{صل}} بر آمده است<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص۱۲۲-۱۲۵.</ref>.
| |
| | |
| === صادقین در روایات ===
| |
| {{اصلی|مصداقشناسی صادقین در حدیث}}
| |
| [[بهترین]] راه تشخیص مصداق [[صادقین]]، مراجعه به قول [[امین]] [[وحی]] حضرت ختمی [[مرتبت]] [[پیامبر خاتم|محمد بن عبدالله]] {{صل}} است. ایشان در [[روایات]] متعددی که [[اهل سنت]] برخی از آن [[روایات]] را در کتابهای خود آوردهاند، مصادیق [[صادقین]] را مشخص و معین کردهاند:
| |
| # "هنگامی که آیه صادقین نازل گردید، [[سلمان]] از [[پیامبر]] پرسید: آیا [[صادقین]] عام است یا خاص؟ [[پیامبر]] پاسخ دادند: مأموران به [[همراهی]] با [[صادقین]] عام است و همه [[مؤمنان]] را در بر میگیرد، ولی [[صادقون]]، خاص است و به برادرم [[علی]] و دیگر [[جانشینان]] من تا [[روز قیامت]] اختصاص دارد"<ref>{{متن حدیث|أَنَّ اللَّهَ جَلَّ اسْمُهُ أَنْزَلَ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} فَقَالَ سَلْمَانُ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ عَامَّةٌ أَمْ خَاصَّةٌ فَقَالَ أَمَّا الْمَأْمُورُونَ فَعَامَّةٌ لِأَنَّ جَمَاعَةَ الْمُؤْمِنِينَ أُمِرُوا بِذَلِكَ وَ أَمَّا الصَّادِقُونَ فَخَاصَّةٌ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَ أَوْصِيَائِي مِنْ بَعْدِهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ }}؛ اکمالالدین، ص۲۶۲، بحارالأنوار، ج۴۳، ص۱۴۹؛ ینابیع الموده، ص۵۲..</ref>.
| |
| # {{متن حدیث|عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى: {{متن قرآن|اتَّقُوا اللَّهَ}} قَالَ: أَمَرَ اللَّهُ أَصْحَابَ مُحَمَّدٍ بِأَجْمَعِهِمْ أَنْ يَخَافُوا اللَّهَ ثُمَّ قَالَ لَهُمْ: {{متن قرآن|وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} يَعْنِي مُحَمَّداً وَ أَهْلَ بَيْتِهِ}}<ref>شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۱، ص۳۴۵.</ref>.
| |
| # {{متن حدیث|عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ فِي قَوْلِهِ: {{متن قرآن|اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} قَالَ: نَزَلَتْ فِي عَلِيِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ خَاصَّةً<ref>حسکانی، عبیدالله بن احمد حسکانی، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ج۱، ص۳۴۲.</ref>؛ ایضاً فِي قَوْلِهِ: {{متن قرآن|اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} قَالَ: مَعَ عَلِيِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ}}<ref>الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۳، ص۲۹۰.</ref>.<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص۱۲۱ ـ ۱۲۵.</ref>
| |
| | |
| در روایات دیگری از اهل بیت {{عم}} نیز به این مطلب اشاره شده. به عنوان نمونه: {{متن حدیث|عَنِ ابْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا {{ع}} قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.</ref> قَالَ الصَّادِقُونَ هُمُ الْأَئِمَّةُ وَ الصِّدِّيقُونَ بِطَاعَتِهِمْ}}<ref>کافی، ج۱، باب ما فرض الله عزّوجلّ، حدیث ۲، ص۲۹۸، مترجم و نگاه کنید حدیث ۱ همین باب.</ref>؛ یعنی [[امام رضا]] {{ع}} فرمود: صادقین همان [[ائمه]] هستند (که به سبب [[اطاعت از خدا]] صادق و صدیق هستند). [[امامت]] به امر: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref>
| |
| | |
| وجه [[استدلال]] در این دو [[آیه]] به این ترتیب است که: در آیه اول میفرماید در فعل [[خیرات]] را به آنان [[وحی]] کردیم و در این جا به دو نکته باید توجّه کرد: یکی آنکه «الخیرات» افاده عموم میکند و شامل همه کارهای خوب میشود و بدیهی است که [[گناه]] و [[نافرمانی]] نقیض آن میباشد. همچنین [[اشتباه]] و [[انحراف]] [[خیر]] نیست و چون «الخیرات» همه [[افعال]] و دیدگاههای [[امام]] را در بر میگیرد. ارتکاب هرنوع گناه و یا هر [[خطا]] و اشتباهی خلاف {{متن قرآن|فِعْلَ الْخَيْرَاتِ}} است. پس از این [[کلام]] [[خدای تعالی]] نتیجه گرفته میشود که: امام تحت عنایات خاص [[الهی]] از ارتکاب هر نوع گناه و اشتباهی مصون است. نکته دوم واژه {{متن قرآن|أَوْحَيْنَا}} است. وحی به معنای القای سرّی و سریع یک [[پیام]] است، طوری که هیچ القاء شیطانی نتواند در آن راه یابد. و چون [[خداوند]] فعل خیرات را به [[امامان]] وحی فرموده است، این پیام به صورت پنهانی و دفعی به امام میرسد و در واقع به منزله «[[برهان]] [[رب]]» است که امام را از هر خطا و عصیانی [[حفظ]] میکند. از ذیل آیه نیز [[عصمت امام]] استفاده میشود چون «[[عابد]]» بودن [[ائمه]] را با لفظ {{متن قرآن|كَانُوا}} مستمر کرده است و از طرفی «عابد» صفت مشبه است که دارا بودن صفت را به نحو ثبوت و مستمر افاده میکند و خلاصه امام «عابد» است و روشن است که «عابد» مغایر «عاصی» است.
| |
| | |
| وجه استدلال به آیه دوم بیشتر با استفاده از جمله {{متن قرآن|وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ}}<ref>«و به آیات ما یقین داشتند» سوره سجده، آیه ۲۴.</ref> است. از این جمله استفاده میشود که، [[امام]] نسبت به [[آیات الهی]] به [[درجه]] «ایقان» رسیده است. و برای رسیدن به این درجه باید [[ملکوت]] [[آسمانها]] و [[زمین]] را مشاهده کرده باشد. چون [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ}}<ref>«و اینگونه ما گستره آسمانها و زمین را به ابراهیم مینمایانیم و (چنین میکنیم) تا از باورداران گردد» سوره انعام، آیه ۷۵.</ref>. ملکوت یعنی [[حقیقت]] و [[باطن]] اشیا و این که پس از مشاهده حقایق اشیاء ملاحظه خواهد شد [[هویّت]] و هستی آنها تنها ربط و تعلّق و [[وابستگی]] به [[خدا]] است و جز همین ملکیّت و مملوکیّت برای ذات [[حق]]، حقیقت دیگری ندارند. حال کسی که چنین بینشی پیدا کند، (ملکوت آسمانها و زمین را مشاهده کند). خواهد دید که [[گناه]] [[ملکوتی]] بسیار [[زشت]] و تنفرآور دارد. طوری که حتّی تصوّر ارتکاب آن را نیز در مخیّله خود راه نمیدهد. چنان که ما انسانهای عادی تصوّر بسیاری از [[گناهان]] را نیز در ذهن خود نمیکنیم، تا چه رسد به ارتکاب آن. آنجا که تا اندازهای از حقیقت و ملکوت بعضی [[اعمال]] [[آگاه]] هستیم. [[فکر]] انجام آن را نیز نمیکنیم؛ چون کمابیش چهره زشت و نفرتانگیز آن را مشاهده میکنیم. هیچ [[انسان]] [[عاقل]] و علاقمند به حمایت خود فکر خوردن مقدار زیادی سم مهلک را به مخیّله خود راه نمیدهد، هرگز فکر خوردن مدفوع دیگران با وجود غذاهای [[پاک]] و [[حلال]] را نمیکند. هیچ گاه بدون [[لباس]] در [[اجتماع]] حاضر نمیشود و.... بدیهی است که ما به طور کامل ملکوت نوشیدن سم را مشاهده نمیکنیم، ولی همین مقدار نیز برای عدم ارتکاب آن کافی است.
| |
| | |
| حال امام حقیقت و ملکوت و باطن همه اشیاء از جمله گناه را مشاهده میکند. در چنین صورتی حتّی تصوّر [[ارتکاب گناه]] را نیز نخواهد داشت<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]] ص ۵۵.</ref>.
| |
|
| |
|
| == دلالت [[آیه]] == | | == دلالت [[آیه]] == |
| === نخست: دلالت بر وجوب پیروی از امام ([[وجوب اطاعت]] و وجوب نصرت) === | | === دلالت بر عصمت صادقین === |
| [[خداوند تعالی]] در [[آیه مع الصادقین]] میفرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.</ref> [[همراهی]] با [[صادقان]] مستلزم [[تبعیت]] و [[پیروی]] از آنان در همه کارهاست و از سوی دیگر چون مقید به گروه خاصی از [[مکلفان]] و زمان خاصی نشده پس شامل همه مکلفان در تمام زمانها میشود، بنابراین باید در هر زمان و دورهای صادقانی وجود داشته باشند تا امر [[خداوند]] به [[همراهی]] و معیت با [[صابران]] قابلیت [[امتثال]] داشته باشد. مراد از راستگویانی که [[مؤمنان]] باتقوا باید با آنان معیت و همراهی داشته باشند، نمیتواند غیر از هادیان الهی و [[امامان معصوم]] باشد یعنی کسانی که در اعلا [[درجه]] [[صدق]] و [[راستگویی]] قرار دارند<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|امامشناسی ۵]]، ص۳۹-۴۰.</ref>.
| | مفاد [[آیه شریفه]] [[پیروی]] مطلق از [[صادقین]] است و پیروی مطلق از فرد یا افرادی ملازم با عصمت آنان است<ref>{{عربی|"إن الأمر ورد باتباعهم على الإطلاق، و ذلك يوجب عصمتهم و براءة ساحتهم و الأمان من زللهم؛ بدلالة إطلاق الأمر باتباعهم"}}، الفصول المختارة، ص۱۳۸، نیز ر. ک: تقریب المعارف، ص۱۲۴؛ بحارالأنوار، ج۲، ص۳۳؛ دلائل الصدق، ج۲، ص۲۱۵.</ref>. خداوند در این آیه به همراه شدن با صادقین امر کرده است و مراد از معیت و همراهی با آنان تمسک به آنان و اطاعت مطلق از آنان است زیرا هر گاه [[خداوند]] به [[اطاعت]] بیقید و شرط از کسانی [[فرمان]] دهد، آنها [[معصوم]] خواهند بود<ref>{{عربی|لا يجوز إيجاب طاعة أحد مطلقا إلا من كان معصوما مأمونا منه السهو و الغلط. و ليس ذلك بحاصل في أولي الأمر و لا العلماء، و إنما هو واجب في الائمة الذين دلت الآية على عصمتهم و طهارتهم}}، التبیان، ج۳، ص۲۳۶، و مجمع البیان، ج۲، ص۶۴.</ref>؛ زیرا در این مطلب تردیدی نیست که خداوند انجام [[گناه]] را برای کسی روا نمیدارد و آن را نمیپسندد. به عبارت دیگر، گناه، مورد [[نهی]] خداوند است؛ نه مورد امر او. از طرفی، اگر [[صادقین]] معصوم نباشند، احتمال اینکه در امر یا نهی خود مرتکب [[خطا]] شوند و دیگران را به انجام گناه فرا خوانند وجود دارد. حال اگر چنین موردی پیش آید، از یک طرف باید از آنها اطاعت کرد؛ چون بر اساس آیه مورد بحث، تمسک به [[صادقین]]، و همراه شدن بیقید و شرط با آنها، [[واجب]] است و از طرف دیگر نباید از آنها اطاعت کرد؛ چون مستلزم گناه است که مورد نهی الهی است<ref>{{عربی|إنه تعالى اوجب طاعة أولي الأمر على الإطلاق كطاعته و طاعة الرسول، و هو لا يتم إلا بعصمة أولي الأمر، فإن غير المعصوم قد يأمر بمعصية و تحرم طاعته فيها، فلو وجبت ايضا اجتمع الضدان: وجوب طاعته و حرمتها}}، دلائل الصدق، ج۲، ص۱۷.</ref> و این همان تناقض یا اجتماع امر و نهی در شیء واحد است که محال است از این رو صادقین قطعا معصوم بوده و خطا، سهو، گناه و اشتباه نمیکنند. |
| | |
| [[فخر رازی]] در [[تفسیر]] خود زیر این [[آیه]] آورده است: "[[آیه]] دلالت میکند بر [[وجوب]] [[اقتداء]] [[انسان]] جایز الخطا به [[انسان]] [[معصوم]]، تا اینکه [[انسان]] [[معصوم]]، مانع خطاء [[انسان]] جائز الخطا شود و این انسانهای [[معصوم]] کسانیاند که در [[آیه شریف]] از آنها با عنوان [[صادقین]] یاد شده است و این مطلب در همه زمانها جریان دارد و ما اعتراف میکنیم که در هر زمانی باید یک [[معصوم]] باشد"<ref>{{عربی|"فكانت الآية دالة على أن من كان جائز الخطاء وجب كونه مقتديا بمن كان واجب العصمة و هم الذين حكم الله تعالی بكونهم صادقين، فهذا يدل على أنه واجب على جائز الخطاء كونه مع المعصوم عن الخطاء حتی یکون المعصوم عن الخطاء مانعا لجائز الخطاء، و هذا المعنى قائم في جميع الأزمان فوجب حصوله في كل الأزمان"}}؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۶، ص۱۶۷.</ref>.<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص۱۱۸.</ref>
| |
| | |
| === دوم: دلالت بر [[ضرورت وجود امام]] ===
| |
| بنابر آنچه گذشت، ضرورت وجود امام و پیشوای [[معصوم]] در هر زمان و دوره از [[آیه]] قابل استفاده است و دانشمندان [[امامیه]] به این آیه برای ضرورت وجود امام معصوم استفاده کردهاند<ref>الالفین، ص ۹۶؛ امامت در بینش اسلامی، ص ۲۵۳.</ref>. علاوه بر این در سخنان دانشمندان [[اهل سنت]] نظیر [[فخر زاری]] از [[متکلمان]] و [[مفسران]] [[اشاعره]] نیز به دلالت [[آیه کریمه]] بر این مطلب به روشنی تصریح شده است<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۶، ص ۱۶۷.</ref> و [[امام]] معصوم تنها از راه [[نصب الهی]] تعیین میگردد<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۱]]، ص ۱۲۵-۱۲۹</ref>.
| |
| | |
| === سوم: دلالت بر [[عصمت امام]] === | |
| درباره دلالت [[آیه]] بر عصمت صادقین سه تقریر ارائه شده است:
| |
| # '''تلازم پیروی مطلق با [[عصمت]]''': مفاد [[آیه شریفه]] [[پیروی]] مطلق از [[صادقین]] است، و پیروی مطلق از فرد یا افرادی ملازم با عصمت آنان است<ref>{{عربی|"إن الأمر ورد باتباعهم على الإطلاق، و ذلك يوجب عصمتهم و براءة ساحتهم و الأمان من زللهم؛ بدلالة إطلاق الأمر باتباعهم"}}. الفصول المختارة، ص۱۳۸، نیز ر.ک: تقریب المعارف، ص۱۲۴؛ بحارالأنوار، ج۲، ص۳۳؛ دلائل الصدق، ج۲، ص۲۱۵.</ref>. این تقریر همانند تقریر اول [[آیه اولیالامر]] است و همه مطالب مذکور در مورد آن آیه از نظر اشکال و جواب در مورد این آیه جاری است و نیاز به تکرار نخواهد بود.
| |
| # '''تلازم [[علم]] به صادق بودن صادقین با عصمت''': [[علامه حلی]] در شرح [[کلام]] [[محقق طوسی]] که آیه {{متن قرآن|كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} را از دلایل امامت امام علی {{ع}} دانسته، گفته است: «[[خداوند متعال]] به بودن با صادقین (پیروی از آنان و [[همراهی]] با آنان) [[امر]] کرده است و مقصود از «صادقین” کسانیاند که صادق بودن آنها معلوم است، و این ویژگی جز در مورد [[معصوم]] تحقق نمییابد؛ زیرا نمیتوان از صادق بودن غیر معصوم [[آگاه]] شد، و به [[اجماع]] [[مسلمانان]]، از [[اصحاب پیامبر]] {{صل}} غیر از [[علی]] {{ع}} کسی معصوم نیست. بنابراین، علی {{ع}} معصوم است، پس باید از او پیروی کرد”<ref>کشف المراد، ص۵۰۳.</ref>.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]] ص ۱۳۲؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۷۸؛ [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۸۳.</ref>
| |
| # '''[[پرهیزگاری]] و نیاز به پیشوای معصوم''': فخرالدین رازی در تقریر [[استدلال]] به این آیه بر عصمت صادقین گفته است: «جمله {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ}} [[مؤمنان]] را به رعایت [[تقوای الهی]] [[دستور]] داده است و از آنان خواسته است که با صادقین باشند؛ یعنی از آنان [[الگو]] بگیرند و پیروی نمایند. از این جا روشن میشود که مؤمنان، معصوم نیستند و احتمال [[خطا]] در آنان میرود. بدین جهت برای آنکه از خطا مصون بمانند باید از کسانی [[پیروی]] کنند که از خطا مصون باشند و آنان همان [[صادقین]] هستند، و چون این مطلب ([[مؤمنان]] خطاپذیر) در همه زمانها موجود است پس در همه زمانها نیز باید [[معصوم]] وجود داشته باشد تا مؤمنان از او پیروی کنند”. آن گاه گفته است: «پیروی از معصوم در صورتی ممکن است که [[انسان]] به او عالم باشد و او را بشناسد. اما اگر راهی برای [[شناخت]] او وجود نداشته باشد، [[دستور]] به پیروی از او، [[تکلیف]] به مالا یطاق خواهد بود، و چون ما انسان معیّنی را به عنوان معصوم نمیشناسیم، بنابراین، [[آیه]] ما را به پیروی از فردی خاص دستور نمیدهد. در این جا فرض دیگری جز مجموع [[امت]] باقی نمیماند. بر این اساس، مجموع امت مصداق صادقین و معصوم است و مؤمنان باید پیرو آن باشند”<ref>مفاتیح الغیب، ج۱۶، ص۲۲۱.</ref>.
| |
| | |
| سخن [[فخرالدین رازی]] در این که مقصود از صادقین در آیه، افراد معصوم است، [[استوار]] است، ولی این گفتار وی که ما فرد یا افراد معینی را نمیشناسیم که از ویژگی [[عصمت]] برخوردار باشند و بدین [[دلیل]] باید مصداق آن را اجماع امت یا [[اجماع]] [[اهل حلّ و عقد]] بدانیم، نادرست است؛ زیرا:
| |
| | |
| اولاً: مسائل مورد [[اجماع امّت]]، اندک است و نمیتواند راهگشای [[مسلمانان]] در احکام دینی باشد.
| |
| | |
| ثانیاً: اجماع امّت اگر مشتمل بر فرد معصوم نباشد، به عصمت نمیانجامد و هم چنان احتمال خطا در مورد آن وجود دارد.
| |
|
| |
|
| ثالثاً: با رجوع به [[قرآن]] و [[سنت نبوی]] میتوان [[معصومان]] را شناخت. از [[آیه تطهیر]]، [[حدیث ثقلین]]، [[حدیث سفینه]] و نظائر آنها به روشنی معصوم بودن [[اهل بیت پیامبر]] اکرم {{صل}} به دست میآید و در نتیجه آنان همان صادقینی هستند که [[خداوند]]، مسلمانان را به پیروی از آنان دستور داده و فرموده است: {{متن قرآن|كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}} چنانکه در برخی [[روایات]]، صادقین در این آیه به [[پیامبر]] {{صل}} و [[اهلبیت]] او، به ویژه [[علی]] {{ع}} [[تفسیر]] شده است<ref>الدر المنثور، ج۴، ص۲۸۶.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۷۸.</ref>
| | === دلالت بر [[وجوب اطاعت]] از صادقین === |
| | [[خدای متعال]] در این [[آیه]] با فعل امر «کونوا» همگان را به معیت و همراهی با صادقان، امر کرده است. روشن است که معیت با صادقان به معنای تمسک به [[سیره]] و [[سنت]] آنان است از این رو گویا آیه فرموده است: «{{عربی|تمسکوا بالصادقین}}» و تمسک نیز به معنای [[اطاعت]] و [[تبعیت]] است به عبارت دیگر گویا آیه فرموده: «{{عربی|اطیعوا عن الصادقین}}». روشن است که امر مطلق [[الهی]] به معیت، تمسک و اطاعت از شخصی به صورت مطلق، مساوی با [[عصمت]] آن شخص است<ref>مکاتبه اختصاصی دانشنامه امامت و ولایت با [[محمد هادی فرقانی]].</ref>. |
|
| |
|
| == آیه صادقین از دیدگاه اهل سنت == | | === دلالت بر [[اسوه]] بودن صادقین === |
| {{اصلی|آیه صادقین از دیدگاه اهل سنت}}
| | اولاً، بنابر [[امر الهی]] در [[آیات]] گوناگون و از جمله [[آیه]] مورد بحث، میگوییم: اگر اصل در [[اوامر الهی]] در [[قرآن]] حمل بر [[وجوب]] است، مگر آنکه قرینهای برخلاف آن باشد، پس در [[آیات قرآن]] بیش از هر [[واجب]] دیگر از قبیل [[نماز]] و [[روزه]] و [[حج]] و غیره، امر به [[تقوا]] آمده است؛ از جمله در آیه مورد [[استدلال]]، با تأکید میفرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند چنان که سزاوار پروا از اوست پروا کنید و جز در مسلمانی نمیرید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۲.</ref>. |
| علمای [[اهل سنت]] تصریح کردهاند که آیه صادقین درباره [[امام علی]]{{ع}} و [[ائمه معصوم]]{{عم}} نازل شده است. [[ابن جوزی]] میگوید: «دیدگاه علمای سیرهنویس این است که آیه صادقین درباره امام علی{{ع}} نازل شده است»<ref>تذکرة الخواص من الامة بذکر خصائص الائمة، ص۲۵. {{عربی|"علماء السير معناه كونوا مع علي"}}.</ref>. [[شوکانی]] به نقل از [[ابن عباس]] میگوید: «مقصود از [[صادقین]] امام علی{{ع}} است». [[ابن مردویه]] نیز در اینباره از این عباس نقل کرده است: «با امام علی{{ع}} باشید»<ref>فتح القدیر الجامع بین فنی الروایة و الدرایة من علم التفسیر، ج۲، ص۴۱۴. {{عربی|"مَعَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ"}}.</ref>. بنا بر قاعده معروف نزد علمای [[اهل سنت]]، تعدد و تکثر [[روایات]] موجب تقویت و تحکیم یکدیگرند. این مطلب [[شأن نزول آیه صادقین]] را درباره امام علی{{ع}} ثابت میکند<ref>[[سلیمان امیری|امیری، سلیمان]]، [[امامت و دلایل انتصابی بودن آن (کتاب)|امامت و دلایل انتصابی بودن آن]] ص ۲۳۱.</ref>.
| |
|
| |
|
| == جستارهای وابسته ==
| | ثانیاً، [[امتثال امر]] واجب، نیازمند اسوه و [[الگو]] است. |
| {{مدخل وابسته}}
| |
| * [[مقام صادقین]]
| |
| * [[صادقین]]
| |
| * [[صدیقین]]
| |
| * [[آیات امامت امام علی]]
| |
| {{پایان مدخل وابسته}}
| |
|
| |
|
| == پرسشهای وابسته ==
| | نتیجه آنکه: [[حفظ]] تقوا و امتثال امر الهی در رعایت تقوا، نیازمند اسوه است. |
| {{پرسشهای وابسته}}
| |
| # [[مفاد آیه صادقین چیست؟ (پرسش)]]
| |
| # [[صادقین چه کسانی هستند؟ (پرسش)]]
| |
| # [[شأن نزول آیه صادقین چیست؟ (پرسش)]]
| |
| # [[آیه صادقین چگونه نصب الهی امام را اثبات میکند؟ (پرسش)]]
| |
| # [[آیه صادقین چگونه بر ضرورت وجود امام دلالت دارد؟ (پرسش)]]
| |
| # [[آیه صادقین چگونه بر عصمت اهل بیت و امامان دوازدهگانه دلالت میکند؟ (پرسش)]]
| |
| # [[آیا درباره مصداق صادقین اختلافی وجود دارد؟ (پرسش)]]
| |
| # [[مراد از صادقین در آیه صادقین چه کسانی هستند؟ (پرسش)]]
| |
| # [[آیه صادقین چگونه بر عصمت امام علی دلالت میکند؟ (پرسش)]]
| |
| {{پایان پرسشهای وابسته}}
| |
|
| |
|
| == منابع == | | === دلالت بر [[ضرورت وجود دائمی امام]] در میان مردم === |
| {{منابع}}
| | با عنایت به اینکه امر الهی در حفظ تقوا دائمی است و عقلاً امر به شیء، امر به مقدمات و ملازمات آن است، پس [[ضرورت]] وجود [[اسوه]]، به عنوان لازمه [[تقوا]]، دائماً در میان [[مردم]] ضروری است. همان طور که بارها در طی براهین عقلی اشاره شد، وجود [[قرآن]] و یا بیانات [[نبوی]] {{صل}} در میان مردم تا زمانی که مبیّنی [[الهی]] در کنار آن وجود نداشته باشد، [[رافع]] [[اختلاف]] در برداشتهای گوناگون و قرائتهای مختلف از آن دو نیست؛ لذا [[امت]] دائماً محتاج [[مقام عصمت]] است تا [[امام]] آنان در [[حفظ]] [[تقوای الهی]] باشد. استفاده دیگری که از [[آیه]] مورد [[استدلال]] میتوان نمود، ضرورت مهتدی بودن بلاواسطه امام به [[هدایت الهی]] است؛ زیرا بنا بر آنکه [[صادقین]] درآیه اسوهای الهی در ارائه [[فرامین]] [[پروردگار]] هستند، میباید حجّتی الهی در ارائه ملاک و [[میزان]] تقوا برای امت باشند و [[حجت الهی]] عقلاً لازم است که خود مستقیماً مهتدی به هدایت الهی باشد<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)| ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶]]، ص۲۰۵ ـ ۲۰۷.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|امامت اهل بیت]]، ص ۸۷.</ref>. |
| # [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[آیه صادقین (مقاله)|مقاله «آیه صادقین»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی ج۱''']]
| |
| # [[پرونده:13681032.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت اهل بیت (کتاب)|'''امامت اهل بیت''']]
| |
| # [[پرونده:1368914.jpg|22px]] [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|'''معارف و عقاید ۵ ج۱''']]
| |
| # [[پرونده:4670311.jpg|22px]] [[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امامشناسی ۵ (کتاب)|'''امامشناسی ۵''']]
| |
| # [[پرونده:136871.jpg|22px]] [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|'''ولایت و امامت در قرآن''']]
| |
| # [[پرونده:1379153.jpg|22px]] [[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)|'''ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶''']]
| |
| # [[پرونده:1379719.jpg|22px]] [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|'''عصمت از منظر فریقین''']]
| |
| # [[پرونده:1100767.jpg|22px]] [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|'''عصمت امام''']]
| |
| # [[پرونده:IM010218.jpg|22px]] [[سلیمان امیری|امیری، سلیمان]]، [[امامت و دلایل انتصابی بودن آن (کتاب)|'''امامت و دلایل انتصابی بودن آن''']]
| |
| {{پایان منابع}}
| |
|
| |
|
| == پانویس == | | == پانویس == |