آیه ولایت در حدیث: تفاوت میان نسخهها
←مدارک عامه
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
# بعد از قتل عثمان و با [[خلافت امیرالمؤمنین]] {{ع}}، [[معاویه]] نامهای برای [[عمروعاص]] مینویسد و ضمن تشنیع و ایراد [[اتهام]] به [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در قتل عثمان، از او درخواست کمک و ملحق شدن به خود در جنگ با [[علی]] {{ع}} میکند. عمروعاص در پاسخ به نامه معاویه، ضمن تجلیل فراوان از [[علی]] {{ع}}، [[مناقب]] آن حضرت را یک به یک برای معاویه برمیشمارد؛ از آن جمله مینویسد: {{متن حدیث|...هُوَ أَخُو رَسُولِ اللَّهِ وَ وَصِيُّهُ وَ وَارِثُهُ وَ قَاضِي دَيْنِهِ وَ مُنْجِزُ وَعْدِهِ وَ زَوْجُ ابْنَتِهِ سَيِّدَةِ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ أَبُو السِّبْطَيْنِ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ...}} وی سپس میگوید: {{متن حدیث|و قد قال فیه رسول الله {{صل}} یوم غدیر خم الا من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم و ال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله...}} او مناقب دیگر حضرتش را یک به یک میشمرد؛ تا اینکه به برخی از [[آیات قرآن]] که در [[شأن]] امیرالمؤمنین {{ع}} است اشاره مینماید و مینویسد:{{عربی|و قد علمت یا معاویة ما انزل الله تعالی من الایات المتلوات فی فضائله التی لا یشترک فیها احد کقوله تعالی {{متن قرآن|يُوفُونَ بِالنَّذْرِ}}<ref>«به پیمان خود وفا میکنند...» سوره انسان، آیه ۷.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>، {{متن قرآن|أَفَمَنْ كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِنْهُ...}}<ref>«پس آیا کسی که از سوی پروردگارش برهانی دارد و گواهی از (خویشان) وی پیرو اوست» سوره هود، آیه ۱۷.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى...}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را.».. سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>.<ref>عبقات الانوار فی امامة الأئمة الأطهار {{عم}} (کتابخانه امیرالمؤمنین ماه، ۱۳۶۶ ه. ش)، ج۱۴، ص۱۵۸؛ و نیز مناقب خوارزمی (ط. جامعه مدرسین، ۱۴۱۱ﻫ.ق) در مناقب امیر المؤمنین {{ع}}، ص۱۲۹.</ref> | # بعد از قتل عثمان و با [[خلافت امیرالمؤمنین]] {{ع}}، [[معاویه]] نامهای برای [[عمروعاص]] مینویسد و ضمن تشنیع و ایراد [[اتهام]] به [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در قتل عثمان، از او درخواست کمک و ملحق شدن به خود در جنگ با [[علی]] {{ع}} میکند. عمروعاص در پاسخ به نامه معاویه، ضمن تجلیل فراوان از [[علی]] {{ع}}، [[مناقب]] آن حضرت را یک به یک برای معاویه برمیشمارد؛ از آن جمله مینویسد: {{متن حدیث|...هُوَ أَخُو رَسُولِ اللَّهِ وَ وَصِيُّهُ وَ وَارِثُهُ وَ قَاضِي دَيْنِهِ وَ مُنْجِزُ وَعْدِهِ وَ زَوْجُ ابْنَتِهِ سَيِّدَةِ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ أَبُو السِّبْطَيْنِ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ...}} وی سپس میگوید: {{متن حدیث|و قد قال فیه رسول الله {{صل}} یوم غدیر خم الا من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم و ال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله...}} او مناقب دیگر حضرتش را یک به یک میشمرد؛ تا اینکه به برخی از [[آیات قرآن]] که در [[شأن]] امیرالمؤمنین {{ع}} است اشاره مینماید و مینویسد:{{عربی|و قد علمت یا معاویة ما انزل الله تعالی من الایات المتلوات فی فضائله التی لا یشترک فیها احد کقوله تعالی {{متن قرآن|يُوفُونَ بِالنَّذْرِ}}<ref>«به پیمان خود وفا میکنند...» سوره انسان، آیه ۷.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>، {{متن قرآن|أَفَمَنْ كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِنْهُ...}}<ref>«پس آیا کسی که از سوی پروردگارش برهانی دارد و گواهی از (خویشان) وی پیرو اوست» سوره هود، آیه ۱۷.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى...}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را.».. سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>.<ref>عبقات الانوار فی امامة الأئمة الأطهار {{عم}} (کتابخانه امیرالمؤمنین ماه، ۱۳۶۶ ه. ش)، ج۱۴، ص۱۵۸؛ و نیز مناقب خوارزمی (ط. جامعه مدرسین، ۱۴۱۱ﻫ.ق) در مناقب امیر المؤمنین {{ع}}، ص۱۲۹.</ref> | ||
# [[طبرانی]] ماجرای نزول این [[آیه]] را در «الأوسط» و ابنمردویه از [[عمار بن یاسر]] چنین نقل میکند که: {{عربی|وقف بعلی سائل و هو راکع فی صلاة تطوع فنزع خاتمه فأعطاه السائل فاتی رسول الله {{صل}} فاعلمه ذلک فنزلت [[علی]] النبی {{صل}} هذه الآیة {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>، فقرأها [[رسول الله]] {{صل}} علی أصحابه ثم قال: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ هَذَا مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ}}<ref>بحارالأنوار (ط. دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ﻫ.ق)، ج۳۵، ص۱۹۶.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴]] ص ۶۹.</ref> | # [[طبرانی]] ماجرای نزول این [[آیه]] را در «الأوسط» و ابنمردویه از [[عمار بن یاسر]] چنین نقل میکند که: {{عربی|وقف بعلی سائل و هو راکع فی صلاة تطوع فنزع خاتمه فأعطاه السائل فاتی رسول الله {{صل}} فاعلمه ذلک فنزلت [[علی]] النبی {{صل}} هذه الآیة {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>، فقرأها [[رسول الله]] {{صل}} علی أصحابه ثم قال: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ هَذَا مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ}}<ref>بحارالأنوار (ط. دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ﻫ.ق)، ج۳۵، ص۱۹۶.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴]] ص ۶۹.</ref> | ||
==== احادیث دیگری از عامه ==== | |||
'''[[حدیث]] یکم''': | |||
ابن أثیر در جامع الأصول، از [[رزین]]، از [[نسائی]] و او از [[عبدالله بن سلام]] [[روایت]] میکند که گفت: {{متن حدیث|أتيت رسول الله{{صل}} و [[رهط]] من قومي، فقلنا: إن قومنا حادونا لما صدقنا الله و رسوله، وأقسموا لا يكلمونا، فأنزل الله تعالى {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>. ثم أذن [[بلال]] لصلاة الظهر، فقام [[الناس]] يصلون، فمن بين ساجد و راكع، إذا [[سائل]] يسأل، فأعطاه علي خاتمه، وهو راكع، فأخبر السائل [[رسول الله]]{{صل}} فقرأ علينا رسول الله{{صل}}: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ * وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند * و هر کس سروری خداوند و پیامبرش و آنان را که ایمان دارند بپذیرد (از حزب خداوند است) بیگمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۵-۵۶.</ref>}}. | |||
آنگاه بلال برای نماز ظهر [[اذان]] گفت و [[مردم]] [برای [[نافله]]] برخاستند و شروع به [[نماز خواندن]] کردند و در میان [[رکوع]] و [[سجده]] بودند که [[فقیری]] [[درخواست کمک]] کرد. علی{{ع}} انگشترش را به او عطا فرمود در حالی که در رکوع بود. سائل این موضوع را به اطلاع [[رسول خدا]]{{صل}} رساند و [در این هنگام] رسول خدا{{صل}} [این [[آیه]] را] بر ما قرائت فرمود: «همانا [[سرپرست]] و [[صاحب اختیار]] شما تنها [[خدا]] و [[رسول]] او و مؤمنانی هستند که [[نماز]] را به پا میدارند و در رکوع [[زکات]] میدهند و هر که از خدا و رسولش و [[مؤمنان]] روی گرداند، همانا [[حزب]] [[خداوند]] غالب است. | |||
از این روایت استفاده میشود که هنگام [[درخواست کمک]] از سوی [[سائل]]، [[مسلمانان]] در [[مسجد]] مشغول [[نافله]] بودهاند؛ یعنی اولاً [[رسول خدا]]{{صل}} در مسجد نبودهاند؛ و ثانیاً [[نماز جماعت]] اقامه نشده است. همچنین بر اساس این [[حدیث]] [[آیه ولایت]] پیش از اعطای [[انگشتر]]<ref>در برخی روایات به جای انگشتر، عبا و یا ردا مطرح شده است.</ref> به سائل نازل شده بوده و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} پس از [[آگاهی]] از اقدام [[امیر مؤمنان]]{{ع}} [[آیه]] را در حضور برخی از مسلمانان قرائت فرمودند. | |||
نکته دیگری که از حدیث به دست میآید «[[حزب الله]]» نامیده شدنِ [[معتقدان]] به [[ولایت خدا]]، [[رسول]] و [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} است. | |||
'''حدیث دوم و سوم''': | |||
[[ابن ابیحاتم]] در [[تفسیر]] خود مینویسد: {{عربی|حدثنا الربيع بن سليمان المرادي، عن ايوب بن سويد عن عقبة بن أبي حكيم في قوله: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا}}. قال: علي بن أبي طالب}}<ref>تفسیر ابن أبی حاتم، ج۴، ص۱۱۶۲، ح۶۵۴۹.</ref>؛ [[ربیع بن سلیمان مرادی]]، از [[ایوب بن سوید]]، از [[عقبه بن أبی حکیم]] نقل کرد که درباره آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ...}} گفت: مراد از «الذین آمنوا» [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} است. | |||
{{عربی|حدثنا أبو سعيد الأشج، عن الفضل بن دكين أبو نعيم الأحول، عن موسى بن قيس الحضرمي، عن سلمة بن كهيل قال: تصدق علي بخاتمه وهو راكع، فنزلت {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}}}<ref>تفسیر ابن أبی حاتم، ج۴، ص۱۱۶۲، شماره ۶۵۵۱.</ref>؛ [[ابوسعید]] اشج، از [[فضل بن دکین]]، از [[موسی بن قیس حضرمی]]، از [[سلمه بن کهیل]] نقل کرد که گفت: علی{{ع}} در [[حال]] [[رکوع]] انگشتر خود را [[تصدق]] فرمود، پس این آیه نازل شد: «همانا [[سرپرست]] و [[صاحب اختیار]] شما فقط [[خدا]]، رسول او و مؤمناتی هستند که [[نماز]] را به پا میدارند و در حال رکوع [[زکات]] میدهند». | |||
'''حدیث چهارم، پنجم و ششم''': | |||
[[طبری]] در تفسیر خود مینویسد: اما [[آیه]] «و مؤمنانی که [[نماز]] را به پا میدارند و در [[حال]] [[رکوع]] [[زکات]] میدهند» پس [[اهل]] [[تأویل]] و مفسّرین درباره معنای مراد از آن - یعنی «والذین آمنوا» -[[اختلاف]] کردهاند. برخی گفتهاند معنای مراد از آن [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} است و برخی گفتهاند مراد همه مؤمنانند. کسی که چنین نظری دارد، گفته است که: [[محمد بن حسین]] گفت: [[احمد بن مفضل]]، از [[اسباط]]، از سدی [[حدیث]] کردند که گفت: سپس به [[مردم]] درباره آن کس که باید [[سرپرست]] آنان باشد خبر داد و فرمود: «همانا سرپرست شما [[خدا]] و رسولش و مؤمنانی هستند که نماز را به پا میدارند و در حال رکوع [[صدقه]] میدهند» و اینها همه [[مؤمنان]] هستند لکن سائل از کنار علی بن ابی طالب{{ع}} گذشت، در حالی که ایشان در [[مسجد]] و در حال رکوع بودند، [[انگشتر]] خود را به او عطا کردند.<ref>{{عربی|أما قوله: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}} فإن [[أهل]] التأويل إختلفوا في المعنى به، فقال بعضهم: عني به علي بن أبي طالب. وقال بعضهم: عني به جميع المؤمنين. ذكر من قال ذلك: حدثنا محمد بن الحسين، قال: عن أحمد بن المفضل، قال: عن أسباط، عن السدي، قال: ثم أخبرهم بمن يتولاهم، فقال: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}} هؤلاء جميع المؤمنين، ولكن علي بن أبي طالب [[مر]] به [[سائل]] وهو راكع في المسجد، فأعطاء خاتمه}}؛ تفسیر الطبری، ج۶، ص۳۸۹.</ref>. | |||
{{عربی|حدثنا إسماعیل بن إسرائيل الرملي، قال: عن أيوب بن سويد، قال: عن عتبة بن أبي حكيم في هذه الآية: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا}} قال: علي بن أبي طالب}}؛ [[اسماعیل بن اسرائیل رملی]]، از [[ایوب بن سوید]]، از [[عتبة بن ابیحکیم]]<ref>این سند، همان سند ابن ابیحاتم است.</ref>حدیث کرد که درباره آیه «همانا سرپرست شما تنها خدا و [[رسول]] او و مؤمنانی هستند که»... گفت: [مراد] علی بن ابی طالب{{ع}} است. | |||
{{عربی|حدثني الحرث، قال: عن عبد العزيز قال: عن غالب بن عبيد الله، قال: سمعت مجاهداً يقول في قوله: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ}} الآية، قال: نزلت في علي بن أبي طالب، [[تصدق]] وهو راكع}}<ref>تفسیر الطبری، ص٣٩٠.</ref>؛ حرث، از [[عبدالعزیز]]، از [[غالب بن عبیدالله]] [[حدیث]] کرد که گفت: از [[مجاهد]] شنیدم که درباره [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...}} گفت: درباره [[علی بن أبی طالب]]{{ع}} نازل شده [زیرا ایشان] در حالی که در [[رکوع]] بود، [[صدقه]] داد. [[طبری]] از قول برخی [[مفسّران]] نقل میکند که مراد از «الذین آمنوا» در [[آیه ولایت]]، همه [[مؤمنان]] هستند. بر اساس این قول، [[خداوند]] خطاب به مؤمنان میفرماید: [[ولیّ]] شما مؤمنان هستند، یعنی همه مؤمنان ولیّ هستند، در این صورت [[مولّی علیه]] چه کسی خواهد بود؟! | |||
'''حدیث هفتم''': | |||
[[طبرانی]] در المعجم الأوسط مینویسد: [[محمد بن صائغ]]، از [[خالد بن یزید عمری]]، از [[اسحاق بن عبدالله بن محمد بن علی بن حسین]] از [[حسن بن زید]] از پدرش [[زید بن حسن]] از جدش ([[امام حسن]]{{ع}})، از [[عمار بن یاسر]] نقل کرد که میگفت: سائلی نزد [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} ایستاد در حالی که ایشان در رکوع [[نماز نافله]] بود. [[امیر مؤمنان]]{{ع}} [[انگشتر]] خود را بیرون آورد و به او عطا فرمود. سپس نزد [[رسول خدا]]{{صل}} رفت و آن حضرت را از این امر مطلع ساخت. در این هنگام این آیه بر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نازل شد: همانا [[سرپرست]] و [[صاحب اختیار]] شما [[خدا]] و رسولش و مؤمنانی هستند که [[نماز]] را به پا میدارند و در [[حال]] [[رکوع]] [[زکات]] میدهند»<ref>{{متن حدیث|حدثنا محمد بن علي الصائغ قال عن خالد بن يزيد العمري قال عن إسحاق بن عبد الله بن محمد بن علي بن حسين عن الحسن بن زيد عن أبيه زيد بن الحسن عن جده قال سمعت عمار بن ياسر يقول: وقف على علي بن أبي طالب سائل وهو راكع في تطوع، فنزع خاتمه فأعطاه السائل فأتى رسول الله{{صل}} فأعلمه ذلك، فنزلت على النبي{{صل}} هذه الآية {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}} فقرأها [[رسول الله]]{{صل}} ثم قال: مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ}}؛ المعجم الأوسط، ج۶، ص۲۱۸.</ref>. | |||
[[رسول خدا]]{{صل}} [[آیه]] را قرائت کرد و فرمود: «هر که من مولای اویم پس علی مولای اوست. خداوندا! [[سرپرست]] کسی باش که [[ولایت]] او را پذیرفته و [[دشمن]] یدار کسی را که با او [[دشمنی]] کند». | |||
در این [[حدیث]] تصریح شده است که اعطای [[انگشتر]] به [[سائل]] در رکوع [[نافله]] بوده است. این نکته از آن جهت حائز اهمیت است که برخی به بهانه صحیح نبودن توجه به غیر [[خدا]] در حال نماز در حدیث خدشه میکنند. روشن است که انجام امور مستحبی در حین نافله و [[نمازهای مستحبی]] هیچ اشکالی ندارد و جایز است؛ هر چند شواهد بسیاری وجود دارد که رسول خدا{{صل}} در نمازهای [[واجب]] نیز به برخی امور مهم دیگر میپرداختند<ref>در آینده به این موارد اشاره خواهیم کرد.</ref>. پس چنان چه انجام برخی امور مستحبی در نمازهای واجب جایز باشد، به طریق اولی در نافله جایز خواهد بود. | |||
البته توجه به دو نکته در این باره ضروری میباشد؛ نخست این که امور یاد شده برهم زننده حالت نماز نیستند؛ و دوم این که هر چند این امور به حسب ظاهر توجه به غیر هستند، اما در [[حقیقت]] عین [[توجه به خدا]] است. علاوه بر این که [[امامان معصوم]]{{عم}} همواره و در تمام امور توجه به [[خدای تعالی]] دارند و هیچگاه هیچ امری نمیتواند موجب [[غفلت]] ایشان از [[یاد خدا]] -ولو در یک لحظه- شود. به عبارت دیگر حالت نماز و غیر آن از جهت توجه تامّ [[امامان]]{{عم}} به خدای تعالی تفاوتی ندارد و این [[شبهه]] از عدم [[معرفت]] و [[شناخت]] صحیح نسبت به [[مقام]] امامان إلاهی نشأت میگیرد. | |||
در حدیث فوق به این نکته نیز تصریح شده که رسول خدا{{صل}} پس از [[قرائت]] [[آیه ولایت]]، حدیث {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ...}} را بیان فرمودند و از اینجا روشن میشود که هر چند این حدیث به [[حدیث غدیر]] مشهور شده، اما اختصاص به [[روز غدیر خم]] ندارد و پیش از [[غدیر]] نیز [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بارها این [[حدیث]] را به [[گوش]] [[مسلمانان]] رسانیدند، اما آن چه باعث [[شهرت]] حدیث به «[[حدیث غدیر خم]]» شده است بیان آن در یک همایش عمومی و واقعه مهم [[تاریخی]] است، در حالی که [[حدیث غدیر]] مانند احادیثی همچون: [[حدیث منزلت]] و [[حدیث ثقلین]] در مناسبتهای مختلف و در موارد متعدد از سوی [[رسول خدا]]{{صل}} بیان گردیده است. | |||
'''حدیث هشتم''': | |||
[[حاکم نیشابوری]] در کتاب معرفة [[علوم الحدیث]] [[روایت]] میکند: [[ابو عبدالله محمد بن عبدالله صفار]]، از [[ابویحیی عبدالرحمان بن محمد بن سلم رازی]] (در [[اصفهان]])، از [[یحیی بن ضریس]]، از [[عیسی بن عبدالله بن عبیدالله بن عمر بن علی بن أبی طالب]] حدیث کردند که گفت: پدرم، از پدرش، از جدش، از علی{{ع}} بر من روایت کرد که فرمود: «این [[آیه]] همانا [[سرپرست]] و [[صاحب اختیار]] شما فقط [[خدا]] و [[رسول]] او و مؤمنانی هستند که [[نماز]] را برپا میدارند و در [[حال]] [[رکوع]] [[زکات]] میدهند» بر [[رسول خدا]]{{صل}} نازل شد. آنگاه رسول خدا{{صل}} [از [[منزل]]] خارج شد و وارد [[مسجد]] گردید، در حالی که [[مردم]] [[نماز]] [[نافله]] میخواندند و در رکوع و [[قیام]] بودند و سائلی نیز [در مسجد] بود. [[پیامبر]] فرمود: ای [[سائل]]، آیا کسی چیزی به تو عطا کرد؟ سائل عرضه داشت: نه [کسی چیزی به من نداد] مگر آن کس که در رکوع است؛ یعنی علی{{ع}} که ایشان انگشتری به من عطا کرد.<ref>{{متن حدیث|حدثنا أبو عبد الله محمد بن عبد الله الصفار قال: عن أبو يحيى عبد الرحمان بن محمد بن سلام الرازي بأصبهان، قال: عن يحيى بن الضريس قال: عن عيسى بن عبدالله بن عبيد الله بن عمر بن علي بن أبي طالب قال: عن أبي عن أبيه عن جده عن علي قال: نزلت هذه الآية على رسول الله{{صل}} {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}} فخرج [[رسول الله]]{{صل}} ودخل المسجد والناس يصلون بين راكع وقائم، فصلى، فإذا [[سائل]] قال: يا سائل أعطاك [[أحد]] شيئا؟ فقال: لا إلا هذا الراكع -لعلي - أعطاني خاتماً. | |||
قال الحاكم: هذا حديث تفرد به الرازيون عن الكوفيين، فإن يحيى بن الضريس الرازي قاضيهم، وعيسى العلوي من [[أهل]] الكوفة}}؛ معرفة علوم الحدیث، ص١٠٢.</ref>. | |||
'''[[حدیث]] نهم''': | |||
[[ابن عساکر]] در [[تاریخ مدینة دمشق]] مینویسد: [[ابوسعد مطرز]]، [[ابو علی حداد]]، [[ابوالقاسم غانم بن محمد بن عبدالله]] و نیز [[ابوالمعالی عبد الله بن احمد بن محمد]]، خبر دادند که ابو علی حداد، از [[ابونعیم حافظ]] از [[سلیمان بن احمد]] (طبرانی)، از [[عبدالرحمان بن محمد بن سالم رازی]]، از [[محمد بن یحیی بن ضریس عبدی]]، از عیسی بن عبد الله بن عبید الله بن عمر بن علی بن ابی طالب{{ع}}، حدیث کردند که گفت: پدرم، از پدرش، از جدش، از علی{{ع}} برای من [[روایت]] کردند که فرمود: [[آیه]] «همانا [[سرپرست]] و [[صاحب اختیار]] شما فقط [[خدا]] و [[رسول]] او و مؤمنانی هستند که [[نماز]] را برپا میدارند و در [[حال]] [[رکوع]] [[زکات]] میدهند» بر [[رسول خدا]]{{صل}} نازل شد. آنگاه رسول خدا{{صل}} [از [[منزل]]] خارج گشت و وارد [[مسجد]] شد، در حالی که [[مردم]] نماز نافله میخواندند و در رکوع و [[قیام]] بودند.<ref>{{متن حدیث|أخبرنا أبو سعد المطرز وأبو علي الحداد وأبو القاسم غانم بن محمد بن عبيد الله، ثم أخبرنا أبو المعالي عبد الله بن أحمد بن محمد، عن أبو علي الحداد قالوا: عن أبو نعيم الحافظ، عن سليمان بن أحمد، عن عبد الرحمن بن محمد بن سالم الرازي، عن محمد بن يحيى بن ضريس العبدي، عن عيسى بن عبد الله بن عبيد الله بن عمر بن علي بن أبي طالب حدثني أبي عن أبيه عن جده، عن علي قال: نزلت هذه الآية على رسول الله{{صل}} {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}} فخرج [[رسول الله]]{{صل}} المسجد -والناس يصلون بين راكع وقائم - يصلي، فإذا سائل فقال: يا سائل هل أعطاك [[أحد]] شيئا؟ فقال: لا إلا هذا الراكع –لعلي- أعطاني خاتمه}}؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۳۵۶-۳۵۷. همچنین ر.ک: البدایة والنهایة، ج۷، ص۳۹۴-۳۹۵.</ref>. | |||
این [[روایت]] همان روایتی است که پیشتر از [[حاکم نیشابوری]] نقل شد. [[سند حدیث]] از طریق [[ابونعیم اصفهانی]] و [[طبرانی]] به نواده [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میرسد که از پدرش، از جدش و در نهایت از امیرالمؤمنین{{ع}} نقل میکند. این [[سند صحیح]] است و نمیتوان در آن خدشه کرد. | |||
'''[[حدیث]] دهم''': | |||
[[ابن عساکر]] در ادامه حدیث دیگری نیز نقل میکند. وی مینویسد: دایی من ابوالمعالی، قاضی، از [[ابوالحسن خلعی]]، از [[ابوالعباس احمد بن محمد شاهد]]، از ابوالفضل محمد بن عبدالرحمان بن عبدالله بن حارث رملی، از قاضی [[حملة بن محمر]]، از [[ابوسعید اشج]]، از [[ابونعیم]] [[احول]]، از [[موسی بن قیس]]، از سلمه حدیث کرد که: علی{{ع}} [[انگشتر]] خود را در حال رکوع [[صدقه]] داد، سپس این آیه نازل شد: «همانا صاحب اختیار شما فقط خدا و رسول او و مؤمنانی هستند که نماز را به پا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند»<ref>{{عربی|أخبرنا خالي أبو المعالي القاضي، عن أبو الحسن الخلعي، عن أبو العباس أحمد بن محمد الشاهد، عن أبو الفضل محمد بن عبد الرحمن بن عبد الله بن الحارث الرملي، عن القاضي حملة بن محمر، عن أبو سعيد الأشج، عن أبو نعيم الأحول، عن موسى بن قيس عن سلمة قال: تصدق علي بخاتمه وهو راكع فنزلت {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}}}؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۳۵۷.</ref>.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲]]، ص ۲۵۷-۲۶۶.</ref> | |||
=== مدارک [[شیعه]] === | === مدارک [[شیعه]] === |