غنیمت در فقه اسلامی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در سخنان خویش از بیت المال به «مغانم» تعبیر کرده و [[حاکم اسلامی]] را [[مسئول]] آن دانسته است. ایشان در هنگام بیان | [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در سخنان خویش از بیت المال به «مغانم» تعبیر کرده و [[حاکم اسلامی]] را [[مسئول]] آن دانسته است. ایشان در هنگام بیان شرایط حاکم میفرماید: «سزاوار نیست [[بخیل]] بر ناموس، [[خون]]، غنیمتها و درآمدهای [[مسلمانان]] [[ولایت]] یابد. [[احکام]] و [[امامت]] آنان را عهده دار شود تا بر مالهای آنها [[حریص]] گردد»<ref>{{متن حدیث|وَ لَا يَنْبَغِي أَنْ يَكُونَ الْوَالِي عَلَى الْفُرُوجِ وَ الدِّمَاءِ وَ الْمَغَانِمِ وَ الْأَحْكَامِ وَ إِمَامَةِ الْمُسْلِمِينَ الْبَخِيلُ فَتَكُونَ فِي أَمْوَالِهِمْ نَهْمَتُهُ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۳۱.</ref>؛ در این فراز، از «بیت المال» [[مسلمین]] به «مغانم» تعبیر شده است. مغانم، جمع مغنم است. مغنم و غنیمت به یک معنا است<ref>صحاح اللغه، واژه غنم، ج۵، ص۱۹۹۹.</ref>. راغب در مفردات در واژه غنم گوید: غنم (گوسفند) معروف است.... غنم، [[دست]] یابی به گوسفند است. سپس به کار رفته در آنچه از جهت [[دشمنان]] و غیر آنان به دست آمده است. [[خداوند]] میفرماید: {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ}}<ref>«بدانید که آنچه غنیمت گرفتهاید از هرچه باشد» سوره انفال، آیه ۴۱.</ref> و مغنم، آن چیزی است که به غنیمت گرفته میشود و جمع آن مغانم است. که خداوند میفرماید: {{متن قرآن|فَعِنْدَ اللَّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةٌ}}<ref>«غنیمتهای بسیار نزد خداوند است» سوره نساء، آیه ۹۴.</ref>.<ref>راغب، مفردات، ص۳۶۶.</ref> | ||
غنیمت را به معنای فایده دانستهاند<ref>تهذیب الأسماء و اللغات، جزء دوم از قسم دوم، ص۶۴؛ ریاض السالکین، ج۲، ص۱۵۸.</ref> که در برابر آن غرم و [[زیان]] است. و این معنا در [[کلام]] علی{{ع}} آمده است. آنجا که میفرماید: «زیرا [[مسلمان]]... به مسابقه دهندهای میماند که [[دوست]] دارد در همان آغاز مسابقه، [[پیروز]] شود تا سودی به دست آورد و ضرری متوجه او نگردد»<ref>{{متن حدیث|فَإِنَّ الْمَرْءَ الْمُسْلِمَ... كَانَ كَالْفَالِجِ الْيَاسِرِ الَّذِي يَنْتَظِرُ أَوَّلَ فَوْزَةٍ مِنْ قِدَاحِهِ تُوجِبُ لَهُ الْمَغْنَمَ وَ يُدْفَعُ بِهَا عَنْهُ الْمَغْرَمُ}}؛ نهج البلاغه، خطبۀ ۲۳، ترجمه دشتی، ص۶۸.</ref>؛ | غنیمت را به معنای فایده دانستهاند<ref>تهذیب الأسماء و اللغات، جزء دوم از قسم دوم، ص۶۴؛ ریاض السالکین، ج۲، ص۱۵۸.</ref> که در برابر آن غرم و [[زیان]] است. و این معنا در [[کلام]] علی{{ع}} آمده است. آنجا که میفرماید: «زیرا [[مسلمان]]... به مسابقه دهندهای میماند که [[دوست]] دارد در همان آغاز مسابقه، [[پیروز]] شود تا سودی به دست آورد و ضرری متوجه او نگردد»<ref>{{متن حدیث|فَإِنَّ الْمَرْءَ الْمُسْلِمَ... كَانَ كَالْفَالِجِ الْيَاسِرِ الَّذِي يَنْتَظِرُ أَوَّلَ فَوْزَةٍ مِنْ قِدَاحِهِ تُوجِبُ لَهُ الْمَغْنَمَ وَ يُدْفَعُ بِهَا عَنْهُ الْمَغْرَمُ}}؛ نهج البلاغه، خطبۀ ۲۳، ترجمه دشتی، ص۶۸.</ref>؛ | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
ولی از جهت اصطلاح، میان غنیمت و فیء تفاوت قائل شدهاند. در تعریف غنیمت نوشتهاند: «غنیمت آن چیزی است که از [[اموال]] [[کفار]] به واسطه [[جنگ]] به طور قهری گرفته میشود»<ref>{{عربی|"الغنیمة ما أخذ من مال الکفار قهرا بالقتال"}}؛ابن قدامه، المغنی، ج۱۲، ص۷۴۲.</ref> | ولی از جهت اصطلاح، میان غنیمت و فیء تفاوت قائل شدهاند. در تعریف غنیمت نوشتهاند: «غنیمت آن چیزی است که از [[اموال]] [[کفار]] به واسطه [[جنگ]] به طور قهری گرفته میشود»<ref>{{عربی|"الغنیمة ما أخذ من مال الکفار قهرا بالقتال"}}؛ابن قدامه، المغنی، ج۱۲، ص۷۴۲.</ref> | ||
این تعریف در بیشتر منابع [[شیعه]] و [[سنی]] آمده است. در [[مجمع البیان]] مینویسد: «غنیمت آن چیزی است که از اموال کفار [[حربی]] به جنگ گرفته میشود و آن [[هبه]] [[خداوند]] به [[مسلمانان]] است. و فیء چیزی است که بدون جنگ گرفته شود. این، نظر | این تعریف در بیشتر منابع [[شیعه]] و [[سنی]] آمده است. در [[مجمع البیان]] مینویسد: «غنیمت آن چیزی است که از اموال کفار [[حربی]] به جنگ گرفته میشود و آن [[هبه]] [[خداوند]] به [[مسلمانان]] است. و فیء چیزی است که بدون جنگ گرفته شود. این، نظر عطاء، [[شافعی]] و سفیان است و همین از [[امامان]] ما نقل شده است»<ref>{{عربی|"الغنیمة: ما أخذ من اموال اهل الحرب من الکفار بقتال و هی هبة من الله تعالی، للمسلمین، و الفیء ما أخذ بغیر قتال و هو قول عطاء و مذهب الشافعی و سفیان و هو المروی عن ائمتنا{{عم}}"}}؛ مجمع البیان، ج۳-۴، ص۵۴۳.</ref>. | ||
واقعیت آن است که آنچه در [[روایات]] ما وارد شده معنای فیء است. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: «فیء اموالی است که برای آن خونی ریخته نشده و کسی کشته نشده. [[انفال]] نیز مانند آن است، بلکه [[انفال]] به منزله فیء است»<ref>{{متن حدیث|الْفَيْءُ مَا كَانَ مِنْ أَمْوَالٍ لَمْ يَكُنْ فِيهَا هِرَاقَةُ دَمٍ أَوْ قَتْلٌ وَ الْأَنْفَالُ مِثْلُ ذَلِكَ هُوَ بِمَنْزِلَتِهِ}}؛ وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۶۸.</ref>. | |||
در روایتی که در رساله [[محکم و متشابه]] وارد شده از [[امام علی]]{{ع}} آورده است که یکی از چهار مورد [[خمس]]، غنائمی است که [[مسلمانان]] از [[مشرکان]] به دست میآورند<ref>وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۶۱.</ref>؛ اما در این جا و در موارد دیگر، [[غنیمت]] به روشنی تعریف نشده است. شاید چون معنای آن روشن بوده از ذکر آن چشم پوشی شده است. در | در روایتی که در رساله [[محکم و متشابه]] وارد شده از [[امام علی]]{{ع}} آورده است که یکی از چهار مورد [[خمس]]، غنائمی است که [[مسلمانان]] از [[مشرکان]] به دست میآورند<ref>وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۶۱.</ref>؛ اما در این جا و در موارد دیگر، [[غنیمت]] به روشنی تعریف نشده است. شاید چون معنای آن روشن بوده از ذکر آن چشم پوشی شده است. در نامه [[مالک اشتر]] برابر نقل [[تحف العقول]]، غنیمت در برابر فیء و درآمد [[بیت المال]] قرار گرفته است و حضرت از مالک میخواهد به نیروهای [[ارتش]] توجهی ویژه داشته باشد و افزون بر غنیمت، سهمی از فیء به آنها بدهد تا بهتر در یاریاش بکوشند: «سپاهیانت را به همان بهره غنیمت که میان آنها تقسیم میشود، وامگذار، بلکه با هر غنیمتی بهرهای از آنچه [[خداوند]] به مسلمانان بازگردانده [فیء] عنایت کن، تا [[یاری]] آنها را جلب نمایی و انگیزه بازگشت آنان به یاری خدا و دینش گردد»<ref>{{متن حدیث|ثُمَّ لَا تَكِلَنَّ جُنُودَكَ إِلَى مَغْنَمٍ وَزَّعْتَهُ بَيْنَهُمْ بَلْ أَحْدِثْ لَهُمْ مَعَ كُلَّ مَغْنَمٍ بَدَلًا مِمَّا سِوَاهُ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ تَسْتَنْصِرُ بِهِمْ بِهِ وَ يَكُونُ دَاعِيَةً لَهُمْ إِلَى الْعَوْدَةِ لِنَصْرِ اللَّهِ وَ لِدِينِهِ}}؛ مدیریت و سیاست، ص۹۴.</ref>. | ||
در عین اینکه تفاوت غنیمت و فیء را میپذیریم، تعریف غنیمت را کامل نمیدانیم؛ زیرا این تعریف، وجه غالب غنیمت را در بر میگیرد و غنیمتی را که از | در عین اینکه تفاوت غنیمت و فیء را میپذیریم، تعریف غنیمت را کامل نمیدانیم؛ زیرا این تعریف، وجه غالب غنیمت را در بر میگیرد و غنیمتی را که از جنگ با باغیان به دست میآید شامل نمیشود؛ از این رو در کتاب موسوعة فقه علی بن ابی طالب{{ع}} آمده است. «غنیمت چیزی است که آن را مسلمانان از [[اموال]] جنگجویان با [[جنگ]] به گونه قهر و غلبه گرفتهاند»<ref>موسوعة فقه علی بن ابی طالب{{ع}}، ص۴۸۲.</ref>. و یا به گفته میرزای قمی، [[غنائم]] آن چیزی است که به گونه قهری با [[شمشیر]] و به اذن امام گرفته شود<ref>غنائم الایام، ج۴، ص۲۸۳.</ref>. | ||
درباره [[غنایم]] دو نکته شایسته یادآوری است: | درباره [[غنایم]] دو نکته شایسته یادآوری است: | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
# [[غلول]] و [[سرقت]] از [[غنائم]]: غُلول به معنای [[خیانت]] است<ref>لسان العرب، ج۱۰، ص۱۰۶.</ref> و به خیانت پنهانی در [[بیت المال]] و [[اموال عمومی]] اطلاق میشود<ref>کافی، ج۵، ص۱۲۶؛ معانی الأخبار، ص۲۱۱: {{عربی|کل شیء غل من الإمام فهو سحت}}.</ref>. همچنین به معنای برداشت از غنائم پیش از تقسیم آن میباشد<ref>ر.ک: مجله حوزه، ش۷۴، ص۱۵۸، مقاله «اسلام در برخورد با ثروتهای باد آورده».</ref>. [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} در [[جنگها]] به ویژه در [[جنگ]] «حنین» از [[مسلمانان]] خواست که هر کس [[مالی]] از غنائم برداشته، حتی نخ و سوزن، آن را باز گرداند<ref>بحار الأنوار، ج۶۷، ص۱۸۱؛ شرح الأخبار، ج۳، ص۲۴۰؛ ابن هشام، سیرة النبویه، ج۴، ص۱۴۳.</ref> و [[آیه]] غلول {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَغُلَّ وَمَنْ يَغْلُلْ يَأْتِ بِمَا غَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ}}<ref>«هیچ پیامبری را نسزد که خیانت ورزد؛ و هر کس خیانت کند در رستخیز آنچه را خیانت ورزیده است، (با خود) خواهد آورد؛ آنگاه به هر کس (پاداش) هر چه کرده است تمام داده خواهد شد و بر آنان ستم نخواهد رفت» سوره آل عمران، آیه ۱۶۱.</ref> در [[قرآن کریم]] درباره قطیفه سرخی که در [[جنگ بدر]] گم شده بود نازل گردید <ref>التبیان، ج۳، ص۳۴.</ref>. | # [[غلول]] و [[سرقت]] از [[غنائم]]: غُلول به معنای [[خیانت]] است<ref>لسان العرب، ج۱۰، ص۱۰۶.</ref> و به خیانت پنهانی در [[بیت المال]] و [[اموال عمومی]] اطلاق میشود<ref>کافی، ج۵، ص۱۲۶؛ معانی الأخبار، ص۲۱۱: {{عربی|کل شیء غل من الإمام فهو سحت}}.</ref>. همچنین به معنای برداشت از غنائم پیش از تقسیم آن میباشد<ref>ر.ک: مجله حوزه، ش۷۴، ص۱۵۸، مقاله «اسلام در برخورد با ثروتهای باد آورده».</ref>. [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} در [[جنگها]] به ویژه در [[جنگ]] «حنین» از [[مسلمانان]] خواست که هر کس [[مالی]] از غنائم برداشته، حتی نخ و سوزن، آن را باز گرداند<ref>بحار الأنوار، ج۶۷، ص۱۸۱؛ شرح الأخبار، ج۳، ص۲۴۰؛ ابن هشام، سیرة النبویه، ج۴، ص۱۴۳.</ref> و [[آیه]] غلول {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَغُلَّ وَمَنْ يَغْلُلْ يَأْتِ بِمَا غَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ}}<ref>«هیچ پیامبری را نسزد که خیانت ورزد؛ و هر کس خیانت کند در رستخیز آنچه را خیانت ورزیده است، (با خود) خواهد آورد؛ آنگاه به هر کس (پاداش) هر چه کرده است تمام داده خواهد شد و بر آنان ستم نخواهد رفت» سوره آل عمران، آیه ۱۶۱.</ref> در [[قرآن کریم]] درباره قطیفه سرخی که در [[جنگ بدر]] گم شده بود نازل گردید <ref>التبیان، ج۳، ص۳۴.</ref>. | ||
از [[حضرت علی]]{{ع}} سخنانی درباره غلول نقل شده است. آن حضرت از [[پیامبر]] نقل میکند که حضرت فرمود: | از [[حضرت علی]]{{ع}} سخنانی درباره غلول نقل شده است. آن حضرت از [[پیامبر]] نقل میکند که حضرت فرمود: «برترین اعمال نزد [[خدا]] [[ایمانی]] است که تردیدی در آن نباشد و [[جنگی]] است که خیانتی در [[غنیمت]] آن راه نیابد»<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِيمَانٌ لَا شَكَ فِيهِ وَ غَزْوٌ لَا غُلُولَ فِيهِ}}؛ مفید، الأمالی، ص۹۹.</ref> | ||
علی{{ع}} مردی را که | علی{{ع}} مردی را که زره [[طلحه]] را در [[جنگ جمل]] دزدیده بود به دادگاه کشاند<ref>من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۱۰۹.</ref>. از سخنی که از حضرت نقل شده استفاده میشود که غلول در کلام امیرالمؤمنین{{ع}} تنها به معنای سرقت از غنائم نیست، بلکه سرقت از اموال عمومی است. حضرت میفرماید: «چهار گروه هستند که دست آنها قطع نمیشود: کسی که به سرعت، [[مال]] [[مردم]] را بدزدد [قاپ [[زن]]]، کسی که در اموال عمومی [[خیانت]] کند، کسی که از غنیمت بدزدد و [[دزدی]] اجیر؛ زیرا خیانت است»<ref>{{متن حدیث|أَرْبَعَةٌ لَا قَطْعَ عَلَيْهِمْ الْمُخْتَلِسُ وَ الْغُلُولُ وَ مَنْ سَرَقَ مِنَ الْغَنِيمَةِ وَ سَرِقَةُ الْأَجِيرِ فَإِنَّهَا خِيَانَةٌ}}؛ استبصار، ج۴، ص۲۴۱؛ دعائم الاسلام، ج۲، ص۴۷۲.</ref>؛ | ||
بنابراین، دزدی از [[امام]] و اموال عمومی، غلول نامیده میشود و ویژه غنائم نیست. پیامبر{{صل}} میفرماید: «هر سریهای که بدون | بنابراین، دزدی از [[امام]] و اموال عمومی، غلول نامیده میشود و ویژه غنائم نیست. پیامبر{{صل}} میفرماید: «هر سریهای که بدون اجازه امام حرکت کند، آنچه از [[اموال]] به دست آورد [[غلول]] است»<ref>التبیان، ج۵، ص۷۳.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳ (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳]]، ص ۴۸۷ - ۴۹۳.</ref> | ||
== غنیمت در اصطلاح فقهی == | == غنیمت در اصطلاح فقهی == | ||
در کلمات [[فقها]] غنیمت در دو معنای خاص و عام به کار رفته است. معنای خاص آن عبارت است از آنچه [[مجاهدان]] با قهر و غلبه و جنگیدن از [[کفار]] [[حربی]] به چنگ میآورند و معنای عام آن عبارت است از مطلق فوایدی که به دست میآید؛ خواه با کار و تجارت یا حیازت (حیازت) یا [[نبرد]] با کفار حربی یا غیر آنها. موضوع سخن معنای نخست است. | در کلمات [[فقها]] غنیمت در دو معنای خاص و عام به کار رفته است. معنای خاص آن عبارت است از آنچه [[مجاهدان]] با قهر و غلبه و جنگیدن از [[کفار]] [[حربی]] به چنگ میآورند و معنای عام آن عبارت است از مطلق فوایدی که به دست میآید؛ خواه با کار و تجارت یا حیازت (حیازت) یا [[نبرد]] با کفار حربی یا غیر آنها. موضوع سخن معنای نخست است. | ||
غنیمت شامل همه [[اموال]] کفار حربی؛ اعم از منقول و غیر منقول میشود. به قول اکثر فقها، در | غنیمت شامل همه [[اموال]] کفار حربی؛ اعم از منقول و غیر منقول میشود. به قول اکثر فقها، در جنگ با باغیان (= خروج کنندگان بر امام [[معصوم]]{{ع}}) آن مقدار از اموال موجود در دستشان در میدان [[جنگ]] که به چنگ سپاهیان [[حق]] میافتد، غنیمت به شمار میرود ([[باغی]]). فدیه (فدیه) و وجه المصالحهای که [[مشرکان]] میدهند نیز غنیمت محسوب میگردد<ref>الروضة البهیة، ج ۲، ص۶۵؛ کشف الغطاء، ج ۴، ص۱۹۸؛ جواهر الکلام، ج ۲۱، ص۱۴۷.</ref> | ||
آیا اموال کافرانی که در پی [[ترس]] از سپاهیان اسلام و پا به فرار گذاشتن بر جای میگذارند و [[رزمندگان]] [[اسلام]] به آنها دست مییابند، غنیمت محسوب میشود؟ برخی آن را غنیمت دانستهاند<ref> تذکرة الفقهاء، ج ۹، ص۱۱۹ ـ ۱۲۰؛ جامع المقاصد، ج ۳، ص۴۰۱.</ref>؛ لیکن برخی دیگر آن را [[فیء]] و از [[انفال]] دانستهاند که از آنِ [[رسول خدا]]{{صل}} و پس از ایشان از آنِ [[ائمه]]{{عم}} است<ref>المبسوط، ج ۲، ص۶۴.</ref>؛ چنان که اموال غیر منقولی که بدون جنگیدن به دست رزمندگان اسلام میافتد نیز فیء و از انفال است<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۹، ص۱۱۹.</ref>. | آیا اموال کافرانی که در پی [[ترس]] از سپاهیان اسلام و پا به فرار گذاشتن بر جای میگذارند و [[رزمندگان]] [[اسلام]] به آنها دست مییابند، غنیمت محسوب میشود؟ برخی آن را غنیمت دانستهاند<ref> تذکرة الفقهاء، ج ۹، ص۱۱۹ ـ ۱۲۰؛ جامع المقاصد، ج ۳، ص۴۰۱.</ref>؛ لیکن برخی دیگر آن را [[فیء]] و از [[انفال]] دانستهاند که از آنِ [[رسول خدا]]{{صل}} و پس از ایشان از آنِ [[ائمه]]{{عم}} است<ref>المبسوط، ج ۲، ص۶۴.</ref>؛ چنان که اموال غیر منقولی که بدون جنگیدن به دست رزمندگان اسلام میافتد نیز فیء و از انفال است<ref>تذکرة الفقهاء، ج ۹، ص۱۱۹.</ref>. | ||
آیا اموالی که در | آیا اموالی که در جنگ بدون اذن امام{{ع}} از کفّار حربی به چنگ [[مسلمانان]] میافتد غنیمت به شمار میآید یا از انفال است؟ مشهور آن را از انفال میدانند<ref>الروضة البهیة، ج ۲، ص۶۵؛ کشف الغطاء، ج۴، ص۱۹۸؛ جواهرالکلام، ج ۱۶، ص۱۲۶ ـ ۱۲۸.</ref>. | ||
[[مالی]] که [[کافر حربی]] آن را از [[مسلمان]] یا کسی که مالش [[محترم]] است، مانند [[ذمّی]]، [[غصب]] کرده و به دست | [[مالی]] که [[کافر حربی]] آن را از [[مسلمان]] یا کسی که مالش [[محترم]] است، مانند [[ذمّی]]، [[غصب]] کرده و به دست سپاهیان اسلام افتاده است، [[غنیمت]] به شمار نمیرود؛ بلکه باید به مالکش بر گردد<ref>مصباحالفقیه، ج ۱۰، ص۱۴.</ref>.<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۵ (کتاب)| فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۵]]، ص۶۰۹ - ۶۱۳.</ref> | ||
== اقسام [[غنائم]] == | == اقسام [[غنائم]] == | ||
[[غنائم جنگی]] که در [[نبرد]] با [[کفار]] با [[اجازه]] [[رهبر]] و [[امام]] [[مسلمانان]] به دست میآید، سه قسم است: | [[غنائم جنگی]] که در [[نبرد]] با [[کفار]] با [[اجازه]] [[رهبر]] و [[امام]] [[مسلمانان]] به دست میآید، سه قسم است: | ||
# | # اموال منقول: این نوع از [[غنایم]] دو گونه است: یا تملک آن برای مسلمان صحیح است و یا صحیح نیست. نوع نخست، بدون [[شک]] غنیمت محسوب و میان [[مجاهدان]] تقسیم میشود<ref>جواهر الکلام، ج ۲۱، ص۱۴۷.</ref>. نوع دوم بدون شک غنیمت به شمار نمیرود، مانند شراب و خوک. آنچه از نوع خوک است باید نابود گردد و آنچه از نوع شراب میباشد جایز است آن را برای فایده حلالش ـ از قبیل تبدیل آن به سرکه ـ نگه دارند<ref>جامع المقاصد، ج ۳، ص۴۰۱.</ref>. | ||
# | # اموال غیر منقول: زمینهایی که در حال فتح و [[پیروزی]] سپاهیان اسلام آباد بوده و به دست آنان افتاده است، از آنِ همه [[مسلمانان]] تا [[روز قیامت]] است و اختصاص به احدی ندارد<ref>جواهر الکلام، ج ۲۱، ص۱۵۶ ـ ۱۵۷.</ref>. | ||
به قول مشهور، در این نوع غنیمت نیز خمس [[واجب]] است؛ بلکه بر آن ادعای [[اجماع]] شده است.<ref>مستمسک العروة، ج ۹، ص۴۴۴.</ref> البته در خمس پرداختی [[اختلاف]] است که آیا از حاصل [[زمین]]، جدا و پرداخت میشود<ref>تحریر الاحکام، ج ۴، ص۴۸۲.</ref> یا از خود زمین<ref>الوسیلة، ص۲۰۲؛ المبسوط، ج ۲، ص۲۸.</ref> و یا [[حاکم اسلامی]] مخیر میان آن دو است.<ref>قواعدالاحکام، ج۱، ص۴۹۲؛ شرائع الاسلام، ج ۱، ص۲۴۵.</ref> برخی، [[خمس]] را در اموال غیر منقول واجب ندانستهاند<ref>الحدائق الناضرة، ج ۱۲، ص۳۲۴ ـ ۳۲۷؛ مستند العروة (الخمس)، ص۱۴.</ref>. | به قول مشهور، در این نوع غنیمت نیز خمس [[واجب]] است؛ بلکه بر آن ادعای [[اجماع]] شده است.<ref>مستمسک العروة، ج ۹، ص۴۴۴.</ref> البته در خمس پرداختی [[اختلاف]] است که آیا از حاصل [[زمین]]، جدا و پرداخت میشود<ref>تحریر الاحکام، ج ۴، ص۴۸۲.</ref> یا از خود زمین<ref>الوسیلة، ص۲۰۲؛ المبسوط، ج ۲، ص۲۸.</ref> و یا [[حاکم اسلامی]] مخیر میان آن دو است.<ref>قواعدالاحکام، ج۱، ص۴۹۲؛ شرائع الاسلام، ج ۱، ص۲۴۵.</ref> برخی، [[خمس]] را در اموال غیر منقول واجب ندانستهاند<ref>الحدائق الناضرة، ج ۱۲، ص۳۲۴ ـ ۳۲۷؛ مستند العروة (الخمس)، ص۱۴.</ref>. | ||
# [[اسیران]] که به دو دسته تقسیم میشوند: | # [[اسیران]] که به دو دسته تقسیم میشوند: | ||
## [[زنان]] و بچهها که پس از | ## [[زنان]] و بچهها که پس از دستگیری، [[حکم]] [[اسیر]] را داشته و کسی [[حق]] ندارد آنها را بکشد. به [[اسارت]] رفتن برای جلوگیری از کشته شدن آنها است و آنان با [[زندگی]] در خانه مسلمانان با آداب اسلامی آشنا میشوند و میتوانند [[مسلمان]] شوند و به [[آزادی]] برسند. [[اسلام]] در موارد گوناگون، [[مردم]] را به آزادی آنها [[تشویق]] کرده است. علی{{ع}} هزار برده را با پولی که با کار به دست آورده بود [[آزاد]] کرد. | ||
## مردان جنگجوی بالغ هستند و اینان نیز دو گروهند: | ## مردان جنگجوی بالغ هستند و اینان نیز دو گروهند: | ||
### کسانی هستند که در هنگام درگیری و عملیات [[جنگی]] اسیر شدهاند. حکم آنها در [[اختیار]] امام است که ممکن است آنها را بکشد یا برده بداند. | ### کسانی هستند که در هنگام درگیری و عملیات [[جنگی]] اسیر شدهاند. حکم آنها در [[اختیار]] امام است که ممکن است آنها را بکشد یا برده بداند. | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
چنانچه در میان غنایم اموالی باشد که [[زکات]] به آنها تعلّق میگیرد، [[وجوب]] زکات منوط به گذشت[[سال]] است؛ لیکن در اینکه مبدأ سال [[زمان]] به غنیمت گرفتن [[اموال]] است یا زمان قسمت، [[اختلاف]] است. بنابر قول مشهور که تملّک را از [[زمان]] قسمت میدانند، مبدأ سال، زمان قسمت خواهد بود، بر خلاف قول دیگر<ref>مسالک الافهام، ج ۱، ص۳۶۰؛ مفتاح الکرامة، ج ۷، ص۴۶ ـ ۴۷.</ref>. | چنانچه در میان غنایم اموالی باشد که [[زکات]] به آنها تعلّق میگیرد، [[وجوب]] زکات منوط به گذشت[[سال]] است؛ لیکن در اینکه مبدأ سال [[زمان]] به غنیمت گرفتن [[اموال]] است یا زمان قسمت، [[اختلاف]] است. بنابر قول مشهور که تملّک را از [[زمان]] قسمت میدانند، مبدأ سال، زمان قسمت خواهد بود، بر خلاف قول دیگر<ref>مسالک الافهام، ج ۱، ص۳۶۰؛ مفتاح الکرامة، ج ۷، ص۴۶ ـ ۴۷.</ref>. | ||
هر گونه | هر گونه تصرف در [[غنیمت]] پیش از تقسیم آن جز برای [[امام]]{{ع}} جایز نیست؛ لیکن استفاده از آن در حدّ نیاز و [[ضرورت]]، مانند تأمین غذای سپاهیان و علوفه چارپایان به قول مشهور جایز است<ref>شرح تبصرة المتعلمین، ج ۴، ص۴۱۶؛ منهاج االصالحین (خویی)، ج ۱، ص۳۷۹.</ref>. بلکه بر آن ادعای [[اجماع]] شده است<ref>تذکرة الفقهاء، ج۹، ص.۱۲۳.</ref>. | ||
مباحات اصلی [[دار الحرب]] (دار الحرب) همچون حیوانات وحشی و درختان جنگلی، غنیمت به شمار نمیروند و تملّک آنها برای هر [[مسلمانی]] جایز است<ref>جواهر الکلام، ج ۲۱، ص۱۵۴.</ref>. | |||
چنانچه [[دارالحرب]] اموالی | چنانچه [[دارالحرب]] اموالی مجهول المالک داشته باشد که معلوم نباشد [[مال]] [[مسلمان]] است یا [[کافر]]، مانند [[خیمه]] و [[اسلحه]]، [[حکم]] لقطه(لقطه) بر آن جاری میگردد. از برخی قدما نقل شده که یک سال تعریف(تعریف) میشود. چنانچه صاحبش پیدا نشود، به غنیمت ملحق میگردد<ref>جواهر الکلام، ج ۲۱، ص۱۵۴.</ref>. | ||
بنابر قول جمعی از [[فقها]]، بر کسی که غنیمتی را دزدیده است، حد جاری نمیشود. جمعی دیگر تفصیل داده و گفتهاند: اگر دزد سهمی از غنیمت داشته باشد و مقدار به [[سرقت]] رفته بیش از سهمش باشد و یا اصلا سهمی از غنیمت نداشته باشد، با فراهم بودن شرایط ثبوت حد، حد بر او جاری میشود. این قول به اکثر فقها نسبت داده شده است<ref>المبسوط، ج ۲، ص۳۱؛ کتاب السرائر، ج ۳، ص۴۸۵؛ الجامع للشرائع، ص۲۴۰؛ منتهی المطلب، ج ۱۴، ص۱۹۵؛ مسالک الافهام، ج ۱۴، ص۴۸۲ ـ ۴۸۳.</ref>.<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۵ (کتاب)| فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۵]]، ص۶۰۹ - ۶۱۳.</ref> | بنابر قول جمعی از [[فقها]]، بر کسی که غنیمتی را دزدیده است، حد جاری نمیشود. جمعی دیگر تفصیل داده و گفتهاند: اگر دزد سهمی از غنیمت داشته باشد و مقدار به [[سرقت]] رفته بیش از سهمش باشد و یا اصلا سهمی از غنیمت نداشته باشد، با فراهم بودن شرایط ثبوت حد، حد بر او جاری میشود. این قول به اکثر فقها نسبت داده شده است<ref>المبسوط، ج ۲، ص۳۱؛ کتاب السرائر، ج ۳، ص۴۸۵؛ الجامع للشرائع، ص۲۴۰؛ منتهی المطلب، ج ۱۴، ص۱۹۵؛ مسالک الافهام، ج ۱۴، ص۴۸۲ ـ ۴۸۳.</ref>.<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۵ (کتاب)| فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۵]]، ص۶۰۹ - ۶۱۳.</ref> |