پرش به محتوا

بنی حرام بن حبشيه: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۵۰۴ بایت اضافه‌شده ،  دیروز در ‏۱۰:۲۴
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۲۱: خط ۲۱:


حوادث پیرامون [[واقعه عاشورا]] و حوادث بعد از آن نیز، از دیگر مواقفی است که از [[سلیمان بن صرد خزاعی]] بسیار سخن به میان رفته است. در پی [[مرگ معاویه]]، و اطلاع [[مردم کوفه]] از سرتافتن امام حسین{{ع}} از [[بیعت با یزید]]، [[شیعیان]] این [[شهر]] به [[ریاست]] بزرگانی چون [[حبیب بن مظاهر]]، [[رفاعة بن شداد]] و سلیمان بن صرد به [[جنبش]] در آمدند و با [[اجتماع]] در [[منزل]] «[[سلیمان بن صرد خزاعی]]»، تصمیم گرفتند که نامه‌هایی به سوی [[امام]]{{ع}} ارسال داشته، حضرت را جهت به دست گرفتن [[رهبری]] [[قیام]]، به [[کوفه]] [[دعوت]] کنند<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۵۷– ۱۵۸؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۵، ص۳۵۲؛ شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۳۶-۳۷.</ref>. [[نامه‌های کوفیان]]، سرانجام منجر به فرستادن [[مسلم بن عقیل]] به کوفه و سپس [[حرکت]] خود [[امام حسین]]{{ع}} به این [[شهر]] شد. نقل شده است که حضرت در بدو ورود به [[کربلا]] به جماعتی از [[اهل کوفه]] -از جمله سلیمان بن صرد خزاعی- نوشتند<ref>ابن اعثم کوفی، الفتوح، ج۵، ص۸۱.</ref> و آمدن خود را به اطلاع ایشان رساندند و آنها را به قیام و [[یاری]] خود فرا خواندند. اما سلیمان و بسیاری از اعیان و بزرگان [[شیعه کوفه]] به یاریشان نشتافتند<ref>ر.ک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۱۹؛ ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۲، ص۶۵۰؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۳۹۵. نیز ر.ک: امین، اعیان الشیعه، ج۱، ص۵۸۶.</ref> تا این که [[سید]] و [[سالار شهیدان]]{{ع}} با هفتاد و دو یارش، در کربلا مظلومانه و غریبانه به [[شهادت]] رسید و [[اهل]] حرمشان به [[اسارت]] در آمدند. دلیل این عدم [[همراهی]] در بعضی مصادر، شکاک بودن [[سلیمان بن صرد]] و تعلل و درنگ بسیار او در کارها ذکر شده است<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۱۹.</ref> این در حالی است که برخی دیگر از منابع، علت باز ماندندن سلیمان بن صرد و دیگر [[شیعیان]] را [[زندانی]] بودن آنان به وقت شهادت [[اباعبدالله الحسین]]{{ع}} عنوان کرده‌اند. این منابع در توضیح بیشتر این امر، چنین عنوان داشته‌اند که: «چون امام حسین{{ع}} به کربلا رسید، نامه‌ای به جماعتی از بزرگان شیعه کوفه از جمله سلیمان بن صرد خزاعی نوشتند. [[ابن زیاد]] از مکاتبه اهل کوفه با امام{{ع}} [[آگاهی]] یافت و از این‌رو ۴۵۰۰ تن از [[اصحاب امام علی]]{{ع}} و بزرگانشان از جمله سلیمان بن صرد و ابراهیم بن اشتر و [[صعصعه]] و... را [[زندانی]] کرد. از این‌رو آنان بواسطه [[محبوس]] بودن، راهی برای [[نصرت]] [[امام حسین]]{{ع}} نداشتند و بدین ترتیب از [[همراهی]] با [[قیام عاشورا]] و یاری‌رساندن به [[سید]] و [[سالار شهیدان]]{{ع}} باز ماندند»<ref>نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۴، ص۱۳۷-۱۳۸. نیز ر.ک: امین، اعیان الشیعه، ج۱، ص۵۸۶.</ref>. در هر روی، پس از [[شهادت امام حسین]]{{ع}} و یارانش و بازگشت عبیدالله از اردوگاه [[نخیله]] به [[کوفه]]، [[ندامت]] و [[پشیمانی]] [[شیعیان]] را در بر گرفت. آنان و در رأسشان [[پنج تن]] از رؤوسای [[شیعه کوفه]] -از جمله [[سلیمان بن صرد خزاعی]]- در [[منزل]] [[سلیمان بن صرد]] گرد آمدند و ضمن ابراز ندامت از عدم [[یاری امام]]{{ع}}، مصمم به [[قیام]] علیه [[حکومت شام]] و [[انتقام]] گرفتن از [[قاتلان]] [[اباعبدالله الحسین]]{{ع}} شدند<ref>بلاذری، انساب‌الاشراف، ج۶، ص۳۶۴-۳۷۱؛ ابن اعثم الکوفی، الفتوح، ج۶، ص۲۰۳-۲۲۵؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۵۸-۱۸۹.</ref>. این گروه که خود را «[[توابین]]» نام نهاده بودند، شهادت امام حسین{{ع}} و زنده ماندن خود را گناهی نابخشودنی می‌دانستند که جز به کشتن قاتلان وی یا کشته شدن در این راه، [[پاک]] نمی‌شود<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۵، ص۵۵۲؛ ابراهیم بن محمد ثقفی الکوفی، الغارات، ج۲، ص۷۷۴؛ مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۹۳.</ref>. آنان پس از [[تجهیز]] نیرو، قیام خود را آغاز و در [[ربیع الثانی]] [[سال ۶۵ هجری]] از کوفه خارج شدند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۱۹؛ بلاذری، انساب‌الاشراف، ج۶، ص۳۶۸؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۵، ص۵۸۳.</ref>. توابین در مسیرشان برای گرفتن انتقام، ابتدا به [[کربلا]] رفتند و پس از چند [[روز]] [[گریه]] و [[انابه]] و [[طلب]] [[توبه]] و [[مغفرت]] از [[خداوند]] بواسطه کوتاهی و [[قصور]] در [[حق]] امام حسین{{ع}}، به سمت [[شام]] [[حرکت]] کردند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۵، ص۵۸۹؛ ابن اعثم کوفی، الفتوح، ج۶، ص۲۱۴؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۷۷-۱۷۸.</ref>. آنان در [[عین الورده]] با [[سپاه شام]] به [[فرماندهی]] [[عبیدالله بن زیاد]] رو در رو شدند. در [[جنگی]] که بین آنها اتفاق افتاد، سرانجام [[توابین]] [[شکست]] خوردند و [[سلیمان بن صرد]] و جمعی از سران [[شیعه]] و بخش اعظم [[سپاه]] او به [[شهادت]] رسیدند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۱۹-۲۲۰؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۵، ص۵۹۹؛ مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۹۴.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>
حوادث پیرامون [[واقعه عاشورا]] و حوادث بعد از آن نیز، از دیگر مواقفی است که از [[سلیمان بن صرد خزاعی]] بسیار سخن به میان رفته است. در پی [[مرگ معاویه]]، و اطلاع [[مردم کوفه]] از سرتافتن امام حسین{{ع}} از [[بیعت با یزید]]، [[شیعیان]] این [[شهر]] به [[ریاست]] بزرگانی چون [[حبیب بن مظاهر]]، [[رفاعة بن شداد]] و سلیمان بن صرد به [[جنبش]] در آمدند و با [[اجتماع]] در [[منزل]] «[[سلیمان بن صرد خزاعی]]»، تصمیم گرفتند که نامه‌هایی به سوی [[امام]]{{ع}} ارسال داشته، حضرت را جهت به دست گرفتن [[رهبری]] [[قیام]]، به [[کوفه]] [[دعوت]] کنند<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۵۷– ۱۵۸؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۵، ص۳۵۲؛ شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۳۶-۳۷.</ref>. [[نامه‌های کوفیان]]، سرانجام منجر به فرستادن [[مسلم بن عقیل]] به کوفه و سپس [[حرکت]] خود [[امام حسین]]{{ع}} به این [[شهر]] شد. نقل شده است که حضرت در بدو ورود به [[کربلا]] به جماعتی از [[اهل کوفه]] -از جمله سلیمان بن صرد خزاعی- نوشتند<ref>ابن اعثم کوفی، الفتوح، ج۵، ص۸۱.</ref> و آمدن خود را به اطلاع ایشان رساندند و آنها را به قیام و [[یاری]] خود فرا خواندند. اما سلیمان و بسیاری از اعیان و بزرگان [[شیعه کوفه]] به یاریشان نشتافتند<ref>ر.ک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۱۹؛ ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۲، ص۶۵۰؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۳۹۵. نیز ر.ک: امین، اعیان الشیعه، ج۱، ص۵۸۶.</ref> تا این که [[سید]] و [[سالار شهیدان]]{{ع}} با هفتاد و دو یارش، در کربلا مظلومانه و غریبانه به [[شهادت]] رسید و [[اهل]] حرمشان به [[اسارت]] در آمدند. دلیل این عدم [[همراهی]] در بعضی مصادر، شکاک بودن [[سلیمان بن صرد]] و تعلل و درنگ بسیار او در کارها ذکر شده است<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۱۹.</ref> این در حالی است که برخی دیگر از منابع، علت باز ماندندن سلیمان بن صرد و دیگر [[شیعیان]] را [[زندانی]] بودن آنان به وقت شهادت [[اباعبدالله الحسین]]{{ع}} عنوان کرده‌اند. این منابع در توضیح بیشتر این امر، چنین عنوان داشته‌اند که: «چون امام حسین{{ع}} به کربلا رسید، نامه‌ای به جماعتی از بزرگان شیعه کوفه از جمله سلیمان بن صرد خزاعی نوشتند. [[ابن زیاد]] از مکاتبه اهل کوفه با امام{{ع}} [[آگاهی]] یافت و از این‌رو ۴۵۰۰ تن از [[اصحاب امام علی]]{{ع}} و بزرگانشان از جمله سلیمان بن صرد و ابراهیم بن اشتر و [[صعصعه]] و... را [[زندانی]] کرد. از این‌رو آنان بواسطه [[محبوس]] بودن، راهی برای [[نصرت]] [[امام حسین]]{{ع}} نداشتند و بدین ترتیب از [[همراهی]] با [[قیام عاشورا]] و یاری‌رساندن به [[سید]] و [[سالار شهیدان]]{{ع}} باز ماندند»<ref>نمازی شاهرودی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۴، ص۱۳۷-۱۳۸. نیز ر.ک: امین، اعیان الشیعه، ج۱، ص۵۸۶.</ref>. در هر روی، پس از [[شهادت امام حسین]]{{ع}} و یارانش و بازگشت عبیدالله از اردوگاه [[نخیله]] به [[کوفه]]، [[ندامت]] و [[پشیمانی]] [[شیعیان]] را در بر گرفت. آنان و در رأسشان [[پنج تن]] از رؤوسای [[شیعه کوفه]] -از جمله [[سلیمان بن صرد خزاعی]]- در [[منزل]] [[سلیمان بن صرد]] گرد آمدند و ضمن ابراز ندامت از عدم [[یاری امام]]{{ع}}، مصمم به [[قیام]] علیه [[حکومت شام]] و [[انتقام]] گرفتن از [[قاتلان]] [[اباعبدالله الحسین]]{{ع}} شدند<ref>بلاذری، انساب‌الاشراف، ج۶، ص۳۶۴-۳۷۱؛ ابن اعثم الکوفی، الفتوح، ج۶، ص۲۰۳-۲۲۵؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۵۸-۱۸۹.</ref>. این گروه که خود را «[[توابین]]» نام نهاده بودند، شهادت امام حسین{{ع}} و زنده ماندن خود را گناهی نابخشودنی می‌دانستند که جز به کشتن قاتلان وی یا کشته شدن در این راه، [[پاک]] نمی‌شود<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۵، ص۵۵۲؛ ابراهیم بن محمد ثقفی الکوفی، الغارات، ج۲، ص۷۷۴؛ مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۹۳.</ref>. آنان پس از [[تجهیز]] نیرو، قیام خود را آغاز و در [[ربیع الثانی]] [[سال ۶۵ هجری]] از کوفه خارج شدند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۱۹؛ بلاذری، انساب‌الاشراف، ج۶، ص۳۶۸؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۵، ص۵۸۳.</ref>. توابین در مسیرشان برای گرفتن انتقام، ابتدا به [[کربلا]] رفتند و پس از چند [[روز]] [[گریه]] و [[انابه]] و [[طلب]] [[توبه]] و [[مغفرت]] از [[خداوند]] بواسطه کوتاهی و [[قصور]] در [[حق]] امام حسین{{ع}}، به سمت [[شام]] [[حرکت]] کردند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۵، ص۵۸۹؛ ابن اعثم کوفی، الفتوح، ج۶، ص۲۱۴؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۷۷-۱۷۸.</ref>. آنان در [[عین الورده]] با [[سپاه شام]] به [[فرماندهی]] [[عبیدالله بن زیاد]] رو در رو شدند. در [[جنگی]] که بین آنها اتفاق افتاد، سرانجام [[توابین]] [[شکست]] خوردند و [[سلیمان بن صرد]] و جمعی از سران [[شیعه]] و بخش اعظم [[سپاه]] او به [[شهادت]] رسیدند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۱۹-۲۲۰؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۵، ص۵۹۹؛ مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۹۴.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>
==مشاهیر بنی حرام==
علاوه بر نام [[اصحاب]] معروفی چون [[سلیمان بن صرد خزاعی]]<ref>ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۴۴۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج‌۴، ص۲۱۹؛ خلیفة بن خیاط، الطبقات، ص۱۸۱.</ref> و حبیش (خنیش) الاشعر بن خالد بن خالد<ref>ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۴۴۹؛ ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۲۳۸؛ ابن اثیر، اسد الغابه فی معرفة الصحابه، ج۱، ص۶۲۴. در برخی منابع، از او با نام و نسب «[[خالد الأشعر بن خلیف بن منقذ بن ربیعه]]» یاد شده است. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج‌۴، ص۲۲۰؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۲، ص۳۶۳.</ref> و [[أکثم ابن ابی الجون]] معروف به «[[ابو معبد خزاعی]]»<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج‌۴، ص۲۱۹؛ ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج۳، ص۳۳۲؛ ابن ماکولا، اکمال الکمال، ج۲، ص۱۶۲.</ref> و همسرش [[ام‌معبد عاتکه بنت خلیف بن قنفذ]]<ref>ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۴۴۹؛ ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۴۱۰؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع‌، ج۱، ص۶۱.</ref> -که در متن به نامشان پرداخته شد- می‌توان از [[رجال]] معروفی چون [[معتب بن أکوع]] شاعر<ref>ابن کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۴۴۹؛ ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج۳، ص۳۳۲.</ref> و [[حزام بن هشام بن خالد کعبی]]-از روات و [[محدثان]] بنی حرام و [[اهل سنت]]-<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج‌۴، ص۲۲۰؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۲، ص۳۶۳.</ref>، در شمار معاریف و مشاهیر بنام بنی حرام بن حبشیه یاد کرد.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۷۳٬۴۱۵

ویرایش