پرش به محتوا

بحث:منشأ عصمت: تفاوت میان نسخه‌ها

۹٬۶۳۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۸ نوامبر ۲۰۲۴
جز (جایگزینی متن - 'ترک اُولی' به 'ترک اولی')
 
خط ۲۳۲: خط ۲۳۲:


لازم به ذکر است که اکثر نظریات پیشین را می‌توان با تصرفات و توجیهاتی به این نظریه برگرداند. ولی در [[نظریه]]"[[علم]] و [[اراده]]" مطلب به صورت منطقی و با [[مقامات]] دقیق‌تری [[تبیین]] گردیده است<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]] ص ۴۹-۶۰.</ref>.
لازم به ذکر است که اکثر نظریات پیشین را می‌توان با تصرفات و توجیهاتی به این نظریه برگرداند. ولی در [[نظریه]]"[[علم]] و [[اراده]]" مطلب به صورت منطقی و با [[مقامات]] دقیق‌تری [[تبیین]] گردیده است<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]] ص ۴۹-۶۰.</ref>.
==[[منشأ عصمت]]==
درباره منشأ پیدایش [[عصمت]]، احتمال‌هایی از سوی صاحب‌نظران بیان شده است.
۱. برخی عصمت را ثمره [[تقوا]] می‌دانند و معتقدند اگر شخص [[متقی]]، تقوا را به [[کامل‌ترین]] مرتبه آن برساند، به درجه عصمت می‌رسد و از ارتکاب هرگونه [[کار زشت]] خودداری می‌کند، به طوری که حتی [[فکر گناه]] هم نمی‌کند<ref>جعفر سبحانی، الالهیات، ج۳، ص۱۵۸-۱۵۹.</ref>.
۲. برخی عصمت را ثمره [[علم]] به عواقب [[گناه]] می‌دانند و معتقدند آنچه از [[آیات قرآن]] استفاده می‌شود این است که عصمت از قبیل علم به [[قبح]] [[معصیت]] است که با وجود آن، هرگز معصیت صادر نمی‌شود؛ مانند کسی که علم [[قطعی]] به [[مسموم]] بودن ظرف آب دارد، هیچ‌گاه با [[اختیار]] حاضر نیست این آب را بنوشد. علم قطعی [[انبیا]] و [[اولیا]] به عواقب [[اخروی]] [[گناهان]] آنها را از انجام گناهان باز می‌دارد<ref>طباطبایی، مجموعه مقالات و پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ج۲، ص۲۳۹.</ref>.
برخی [[عالمان]] معاصر در دیدگاه فوق تشکیک نموده و [[معتقد]] هستند:
در [[مذهب شیعه امامیه]] و بر اساس [[آموزه‌های دینی]]، «عصمت» دارای گستره وسیعی است و [[حجت الهی]] از بدو ولادت تا [[زمان]] [[رحلت]] [[معصوم]] است و علاوه بر گناه، از [[سهو]] و [[نسیان]] و [[خطا]] نیز مصون است، حال آنکه علم، با خطا و سهو و نسیان قابل جمع است، در نتیجه به نظر می‌رسد سخن [[علامه طباطبایی]] مستلزم قول به عدم [[عصمت از خطا]] و سهو و نسیان است و این بر خلاف [[عقیده]] [[عالمان شیعه]] [[امامیه]] درباره عصمت است<ref>میلانی، عصمت از منظر فریقین، ص۲۱.</ref>.
ممکن است در پاسخ گفته شود: آن [[علمی]] که با خطا و سهو و نسیان قابل جمع است، علم ناقص بشری است و مقصود علامه طباطبایی از علمی که منشأ عصمت شخص معصوم است [[علم کامل]] [[الهی]] است که معصوم از آن برخوردار است و این علم با خطا و سهو و نسیان قابل جمع نیست؛ از این رو بر اساس نظر علامه طباطبایی عصمتی که منشأ آن علم است، هم [[عصمت از گناه]] را شامل می‌شود و هم [[عصمت از خطا]] و [[سهو]] و [[نسیان]] را. دیدگاه ایشان از این حیث، با دیدگاه دیگر [[عالمان]] بزرگ [[امامیه]] تفاوتی ندارد.
در بررسی آثار [[علامه طباطبایی]] روشن شد نظر ایشان دقیقاً همان چیزی است که در سطور فوق بیان شد. ایشان می‌نویسد<ref>{{عربی|أن الامر الذي تتحقق به العصمة نوع من العلم يمنع صاحبه عن التبلس بالمعصية و الخطاء، و بعبارة أخرى علم مانع عن الضلال. فهذا العلم من غير سنخ سائر العلوم و الادراكات المتعارفة التي تقبل الاكتساب و التعلم. وقد أشار الله تعالى إليه في خطا به الذي خص به نبيه{{صل}} بقوله {{متن قرآن|وَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ}}.
... أن المراد بالانزال و التعليم في قوله {{متن قرآن|وَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ}} نوعان اثنان من العلم، احدهما التعليم بالوحي و [[نزول]] الروح الأمين على النبي{{صل}}، و [[الآخر]]: التعليم بنوع من الإلقاء في القلب و الإلهام الخفي الإلهي من غير إنزال الملك و هذا هو الذي تؤيده الروايات الواردة في [[علم]] النبي{{صل}}.
فقد بان من جميع ما قدمناه أن هذه الموهبة الإلهية التي نسميها [[قوة]] العصمة نوع من العلم و الشعور يغاير سائر أنواع العلوم في أنه غير مغلوب لشيء من القوى الشعورية البتة بل هي الغالبة القاهرة عليها المستخدمة إياها، و لذلك كانت تصون صاحبها من الضلال و الخطيئة مطلقا}} ([[محمدحسین طباطبایی]]، [[المیزان]]، ج۵، ص۷۸ - ۸۰).</ref>:
آنچه [[عصمت]] به وسیله آن تحقق می‌یابد نوعی از علم است که صاحبش را از [[ارتکاب گناه]] و [[خطا]] بازمی‌دارد و به تعبیر دیگر [[علمی]] است که مانع از [[گمراهی]] می‌شود.... این علم از سنخ سایر [[علوم]] و [[ادراکات]] متعارف که از راه اکتساب و [[تعلم]] به دست می‌آید نیست.
[[خداوند]] در [[آیه]] {{متن قرآن|وَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ}}<ref>«و خداوند کتاب و فرزانگی بر تو فرو فرستاد و به تو چیزی آموخت که نمی‌دانستی و بخشش خداوند بر تو سترگ است» سوره نساء، آیه ۱۱۳.</ref> که خطاب [[آیه]] مخصوص [[پیامبر]]{{صل}} می‌باشد، به این [[علم]] اشاره کرده است. و از اینجا روشن می‌شود که انزال و [[تعلیم]] در آیه دو نوع علم است، یکی [[علمی]] است که از [[طریق وحی]] و با [[نزول جبرئیل]] به پیامبر تعلیم داده می‌شده و دوم علمی است که به وسیله نوعی از [[القا]] در [[قلب]] و [[الهام الهی]] و بدون نازل شدن [[فرشته وحی]] به پیامبر تعلیم داده می‌شده و این دو نوع تعلیم [[رسول خدا]]{{صل}} چیزی است که [[روایات]] واردشده درباره [[علم پیامبر]] آن را [[تأیید]] می‌کند....
از مباحث گذشته روشن شد این [[موهبت الهی]] که ما آن را [[عصمت]] می‌نامیم نوعی از علم و [[شعور]] است که با سایر [[علوم]] تفاوت دارد و صاحبش را به طور کامل از [[گمراهی]] و [[خطا]] [[حفظ]] می‌کند.
۳. برخی هم عصمت را نشئت گرفته از [[محبت]] و توجه به [[عظمت پروردگار]] دانسته‌اند؛ یعنی هرگاه [[انسان]] نسبت به خدای خویش [[معرفت]] پیدا نمود و [[صفات جلال و جمال]] [[خدا]] را به [[درستی]] [[شناخت]]، در نفس خود تمایلی پیدا می‌کند که رضای [[خداوند]] را با چیز دیگری عوض نکند، به طوری که هر چیزی که مخالف رضای [[پروردگار]] باشد نزد او [[زشت]] جلوه می‌کند. این همان [[مقام عصمت]] است که انسان در چنین مقامی حاضر به انجام [[گناه]] و حتی [[فکر گناه]] نخواهد بود<ref>جعفر سبحانی، الالهیات، ج۳، ص۱۶۲.</ref>. گفتنی است این احتمال نیز به علم و شناخت بازمی‌گردد، با این تفاوت که علم احتمال دوم، به عواقب گناه بود، اما احتمال سوم، علم و شناخت به عظمت پروردگار است.
۴. برخی [[عالمان]] معاصر نیز [[منشأ عصمت]] را [[لطف الهی]] دانسته و معتقدند:
«عصمت» ملکه‌ای [[نفسانی]] است که خداوند از سر [[لطف]] به برخی عطا می‌کند، بنابراین «عصمت» اکتسابی نیست و امری مستقل از علم است و اعطای عصمت به [[جبر]] منجر نمی‌شود<ref>میلانی، عصمت از منظر فریقین، صص ۲۰ و ۵۱.</ref>.
به نظر می‌رسد میان احتمال‌های یاد شده تعارضی وجود ندارد و می‌توان آنها را به یک مطلب بازگرداند و آن این است که [[عصمت]] قوه‌ای است در نفس [[انسان کامل]] که او را از [[مخالفت]] [[پروردگار]] باز می‌دارد.<ref>[[غلامحسین زینلی|زینلی، غلامحسین]]، [[آیه اولی الامر (کتاب)|آیه اولی الامر]]، ص ۹۷.</ref>.
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:IM010753.jpg|22px]] [[غلامحسین زینلی|زینلی، غلامحسین]]، [[آیه اولی الامر (کتاب)|'''آیه اولی الامر''']]
{{پایان منابع}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
۷۵٬۵۵۶

ویرایش