پرش به محتوا

بحث:ابوموسی اشعری در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۲۲۹: خط ۲۲۹:


از این روی، ابن عباس می‌‌گفت: آخر مگر شما [[عقل]] ندارید! مگر نمی‌بینید فرستاده معاویه که می‌آید، هیچ کس نمی‌فهمد چه پیامی آورده است و صدایی از آنان شنیده نمی‌شود و شما هر [[روز]] پیش من می‌آیید و [[بیهوده]] [[گمان]] [[باطل]] می‌کنید<ref>نویری، نهایة الإرب، ج۵، ص۲۰۵.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج۱، ص۱۸۳ - ۱۸۴.</ref>
از این روی، ابن عباس می‌‌گفت: آخر مگر شما [[عقل]] ندارید! مگر نمی‌بینید فرستاده معاویه که می‌آید، هیچ کس نمی‌فهمد چه پیامی آورده است و صدایی از آنان شنیده نمی‌شود و شما هر [[روز]] پیش من می‌آیید و [[بیهوده]] [[گمان]] [[باطل]] می‌کنید<ref>نویری، نهایة الإرب، ج۵، ص۲۰۵.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین]]، ج۱، ص۱۸۳ - ۱۸۴.</ref>
==[[اعتراض]] به [[ابوموسی]]==
هنگامی که ابوموسی آهنگ حرکت برای [[داوری]] کرد، [[شریح]] برخاست و دست او را گرفت و گفت: ای ابوموسی! تو در برابر کار بزرگی قرار گرفته‎ای. هر سخنی بگویی، هر چند که باطل باشد، مسئله ساز خواهد بود. بدان که اگر معاویه بر [[عراق]] چیره شود، آن را ویران میسازد و اگر علی بر شام غالب گردد، [[شامیان]] در [[امان]] خواهند بود.
ابوموسی گفت: سزاوار نیست کسانی که مرا متهم می‌سازند، به کاری بگمارند که باطل را از آنان دفع و [[حق]] را برای ایشان [[احیا]] کنم. آخرین فردی که با ابوموسی [[وداع]] کرد، [[احنف بن قیس]] بود که او را [[اندرز]] داد و [[نصیحت]] نمود.
دو [[داور]] در دومَةُ الجَندَل به دیدار یکدیگر رفتند. معاویه گروهی را مانند [[عبدالله بن عمر]]، [[عبدالله بن زبیر]] و دیگر [[رجال]] [[قریش]] فراخواند و [[مغیره]] نیز از [[طائف]] به آنجا آمد.<ref>علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج۱، ص۱۸۴.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
۱۱۵٬۶۳۵

ویرایش