آثار امام باقر: تفاوت میان نسخهها
←منابع
(صفحهای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = امام باقر | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} ==مقدمه== پیامبر اکرم از قبل خبر داده بود که نواده آن حضرت محمد بن علی بن الحسین در آیندهای نزدیک دل دریای دانش را خواهد شکافت و علم و دانش از سرچشمه ا...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
مراتب [[شیعیان]] ما را به [[میزان]] روایت کردن آنها از [[احادیث اهل بیت]] و [[معرفت]] آنها به آن [[احادیث]] بشناسید، و معرفت همان [[شناخت]] روایت و [[درایة الحدیث]] است و با [[درایت]] و [[فهم]] روایت است که [[مؤمن]] به بالاترین [[درجات ایمان]] میرسد<ref>استاد باقر شریف القرشى، حیاة الامام محمّد باقر{{ع}}، ص۱۴۰- ۱۴۱، به نقل از ناسخ التّواریخ، ج۲، ص۲۱۹.</ref>. | مراتب [[شیعیان]] ما را به [[میزان]] روایت کردن آنها از [[احادیث اهل بیت]] و [[معرفت]] آنها به آن [[احادیث]] بشناسید، و معرفت همان [[شناخت]] روایت و [[درایة الحدیث]] است و با [[درایت]] و [[فهم]] روایت است که [[مؤمن]] به بالاترین [[درجات ایمان]] میرسد<ref>استاد باقر شریف القرشى، حیاة الامام محمّد باقر{{ع}}، ص۱۴۰- ۱۴۱، به نقل از ناسخ التّواریخ، ج۲، ص۲۱۹.</ref>. | ||
ما نیز در بخشهای گذشته نمونههایی از روایاتی که امام باقر{{ع}} از جدّ [[بزرگوار]] خود [[حضرت رسول اکرم]]{{صل}} نقل فرمودهاند عرضه داشتهایم و برای یادآوری [[مجدّد]] میتوانید به همان بحثها مراجعه کنید<ref>خصال، ص۴.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۷ (کتاب)|پیشوایان هدایت]] ج۷، ص ۳۲۴.</ref>. | ما نیز در بخشهای گذشته نمونههایی از روایاتی که امام باقر{{ع}} از جدّ [[بزرگوار]] خود [[حضرت رسول اکرم]]{{صل}} نقل فرمودهاند عرضه داشتهایم و برای یادآوری [[مجدّد]] میتوانید به همان بحثها مراجعه کنید<ref>خصال، ص۴.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۷ (کتاب)|پیشوایان هدایت]] ج۷، ص ۳۲۴.</ref>. | ||
==[[میراث]] [[کلامی]] [[امام باقر]]{{ع}}== | |||
امام باقر{{ع}} در بسیاری از درسهای خود مسائل کلامی را مورد بحث قرار دادهاند. همچنین از مشکلترین مسائل کلامی و دقیقترین مباحث این [[علم]] از آن حضرت سؤال میشده و آن حضرت به نحو احسن به آنها جواب میدادهاند. | |||
شایسته است این مطلب را ذکر کنیم که [[عصر امام باقر]]{{ع}} در میان دیگر دورههای [[تاریخ اسلام]] از حسّاسیت فوق العادهای نسبت به [[مسائل اعتقادی]] و کلامی برخوردار بوده است؛ چراکه در آن عصر امتداد [[فتوحات اسلامی]] به اغلب مناطق [[جهان]] و کشورها و ملّتهای روی [[کره زمین]] رسیده و این مطلب باعث جوشش [[کینه]] در دلوجان [[دشمنان اسلام]] خصوصا در میان ملّتهایی که توسّط [[اسلام]] [[شکست]] خورده بودند شده بود. آنها به عکس العمل این شکست دست به حملات [[تبلیغاتی]] بر ضدّ [[عقاید اسلامی]] زده و [[شک]] و [[شبهه]] را در بین [[فرزندان]] [[مسلمانان]] رواج دادند. البتّه [[حکومتهای اموی]] که در آن عصر به [[حکومت]] میرسیدند، جریاناتی را که دارای [[افکار]] ضدّ [[اسلامی]] بودند نهتنها مورد [[مبارزه]] قرار نداده، بلکه آنها را تقویت نیز مینمودند، و اگر یکی از [[پادشاهان]] سلسله [[بنی امیه]] در مقابل یکی از این [[جریانها]] مقاومتی از خود نشان داده بود، حتما [[تاریخ]] آن را ثبت میکرد، امّا از ورق زدن صفحات تاریخ هرگز اثری از چنین [[مقاومت]] و مبارزهای دیده نمیشود. در چنین بحبوحهای که هیچ کس برای [[نجات]] [[اعتقادات]] [[مسلمین]] سر بلند نمیکرد، امام باقر{{ع}} به این امر مهمّ [[همّت]] گماشت و جریانات [[انحرافی]] و [[دشمن]] اسلام را [[رسوا]] کرده و به [[دلایل]] و [[براهین]] رسا و [[بلیغ]]، [[عقاید]] آنها و شک و شبهههایی که آنها ایجاد میکردهاند [[باطل]] و ردّ نموده است. اینک نمونههایی از بحثهای کلامی امام باقر{{ع}}: | |||
===[[عجز]] [[عقل انسان]] از [[درک]] [[حقیقت]] [[خداوند متعال]]=== | |||
از امام باقر{{ع}} درباره قول [[خداوند متعال]] در [[قرآن]]: {{متن قرآن|لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ}}<ref>«چشمها او را در نمییابند و او چشمها را در مییابد» سوره انعام، آیه ۱۰۳.</ref> سؤال شد. | |||
آن حضرت در پاسخ فرمودند: تصوّرات [[عقلی]] همواره دقیقتر و گستردهتر از آن است که چشم [[انسان]] میبیند؛ چراکه تو میتوانی بهوسیله [[قدرت]] تخیل هماکنون مملکت سند و هند را ببینی، همچنین شهرهایی را [[تصوّر]] کنی که تاکنون به آنها داخل نشده و با [[چشم سر]] آنها را ندیدهای. با این وصف، تصوّرات عقلی و خیالی [[قادر]] به [[درک]] کنه ذات [[خداوند متعال]] نیستند. | |||
پس چگونه دید چشمان سر بتواند [[خدا]] را درک کند؟!<ref>این حدیث به امام جواد{{ع}} نیز نسبت داده شده است.</ref>. | |||
[[عبدالرحمان بن ابی النجران]] از [[امام باقر]]{{ع}} درباره خداوند متعال سؤالی کرد و گفت: من چیزی را [از [[خدا]]] در [[ذهن]] خود [[توهّم]] میکنم. امام باقر{{ع}} به او فرمودند: | |||
آری، غیرمعقول و نامحدود، بدینترتیب آنچه را که [[وهم]] و [[خیال]] تو ایجاد میکند خلاف [[حقیقت]] ذات او خواهد بود. هیچ چیزی به او شبیه نیست و هرگز تصوّرات و اوهام و خیالات او را درک نمیکنند، و چگونه اوهام میتوانند او را به دایره خیال بکشانند در حالیکه [[خداوند]] از جنس معقول نیست و برخلاف آنچه است که در وهم [[انسانی]] به تصوّر درمیآید. ذهن تنها میتواند چیزی غیرمعقول و نامحدود را [به صورت کلی] تصوّر کند<ref>اصول کافى، ج۱، ص۸۲.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۷ (کتاب)|پیشوایان هدایت]] ج۷، ص ۳۲۷.</ref>. | |||
===[[ازلی]] بودن [[واجب الوجود]]=== | |||
مردی از امام باقر{{ع}} سؤال کرد: مرا از [[پروردگار]] خود خبر بده که از چه زمانی وجود داشته است؟ امام باقر{{ع}} در پاسخ او فرمودند: | |||
وای بر تو، سؤال تو درباره چیزهایی صحیح است که نبوده و بهوجود آمده و میگویند چهوقت بهوجود آمده. امّا خداوند من تبارک و تعالی از ازل بوده و همواره [[حیات]] داشته و حیات او [[مقید]] به چگونگی [یا مقوله کیف] نبوده و نیست (چراکه کیفیات خود حادث و مخلوق هستند و خداوند که موجود بسیط است ترکیبی ندارد تا چگونگی داشته باشد). | |||
پروردگار من در حالتی بوده که بودنش از مقوله «کون کیف» یا بودن مقید به چگونگی نبوده است، او مکانی ندارد و در مقوله «این» نیز درنمیگنجد، در چیزی نیست [چراکه [[حلول]] [[باطل]] است] و بر چیزی قرار ندارد [چراکه محتاج چیزی نیست] و برای بودن خود مکانی پدید نیاورده است. | |||
او پس از [[آفرینش]] [[مخلوقات]] نیرومند نگشت [چون اصلا [[ضعیف]] نبود] و پیش از آفرینش موجودات [[ناتوان]] نبود [تا آفرینش آنان سبب رفع [[ناتوانی]] او باشد]، پیش از آفرینش بیمناک نیز نبوده است [تا برای انس گرفتن با موجودات آنان را بیافریند] به هیچچیز که در لفظ آید یا بهخاطر درگذرد شبیه نیست [چراکه از مشابهت به [[مخلوقات]] خود [[منزه]] است] نه پیش از آفرینش موجودات، نه پس از آفرینش آنان و نه پس از زوال و نابودی آنها هیچگاه از [[پادشاهی]] و [[سلطنت]] جدا نبوده است [چرا که [[سلطنت]] او منوط بهوجود آنان در [[جهان]] خارج نیست] او از ازل زنده بوده است بدون [[زندگی]] [جدای از ذات]، پیش از آنکه چیزی بیافریند [[پادشاه]] توانا بود و پس از [[آفرینش جهان]] هستی نیز پادشاه [[مقتدر]] است. | |||
برای او چگونگی و مکان و حدّی نیست و بهوسیله شباهت به چیزی شناخته نشود، هرچه بماند پیر نشود، او از چیزی نمیترسد بلکه تمام چیزها از [[ترس]] او قالب تهی میکنند، زنده است اما نه زندگی که از عدم بهوجود آمده باشد و بوده است اما نه بودنی که به وصف درآید [یعنی صفت زاید بر ذات باشد یا موصوف به [[زمان]] و مکان باشد] و چگونگی آن محدود نیست مکانی که در آن بایستد یا در جوار چیز دیگری قرار گیرد ندارد بلکه زندهایست شناخته شده و پادشاهی است که همواره دارای [[قدرت]] و پادشاهی است هرچه را خواسته به مجرد خواستن [بدون هیچ وسیله، دیدن، ماده یا حرکتی] پدید آورد. | |||
نه محدود است و نه دارای اجزا و هرگز زوال نپذیرد و فانی نگردد او بدون کیفیت سرآغاز هستی است (چون جز [[ذات مقدس]] [[خداوند متعال]] هرچیزیکه سرآغاز چیز دیگری باشد از همین آغاز شدن برایش کیفیتی حاصل میشود)، و پایان هستی است بدون اینکه مکانی داشته باشد (چون هرچیز که در رتبه پایان قرار گیرد با آن چیز نسبت تأخّر دارد جز [[خداوند متعال]] که اوّلیت و آخریتش عین ذات او است)، جز ذات او همهچیز نابود است، [[آفرینش]] و [[فرمان]] به دست او است، تبارک [[الله]] [[ربّ العالمین]]. | |||
وای بر تو ای سؤالکننده، تصورات [[پروردگار]] مرا فرانگیرند و [[شبهات]] در ساحت او فرود نیایند و هرگز در امری متحیر و [[سرگردان]] نشود، چیزی به نزدیکی او نرسد و حوادث و رویدادها بر او واقع نگردند (چون او مافوق [[زمان]] و رویدادهای زمانی است) هرگز درباره چیزی مورد سؤال واقع نمیگردد و از انجام کاری پشیمان نمیشود، [[چرت]] و [[خواب]] او را فرا نمیگیرد و هرچه در [[آسمانها]] و [[زمین]] و میان آنها و زیر خاک است از آن او است<ref>اصول کافى، ج۱، ص۸۸- ۸۹، خوانندگان محترم توجه دارند که این روایت شریف متضمن اصطلاحات فلسفى است و چون در این کتاب تنها ترجمه آن در نظر بوده است از شرح و بسط مطالب خوددارى شده و کسانى که مایل به تحقیق بیشتر باشند باید به کتابهایى که در شرح اصول کافى نوشته شده است مراجعه نمایند.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۷ (کتاب)|پیشوایان هدایت]] ج۷، ص ۳۲۸.</ref>. | |||
===[[وجوب اطاعت امام]]{{ع}}=== | |||
[[اطاعت]] و [[پیروی از امام]] یک [[واجب]] [[دینی]] است که [[قرآن کریم]] در [[آیه]]: {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> آن را به صراحت اعلام نموده و [[اخبار]] و [[احادیث]] نیز در این رابطه به حدّ [[تواتر]] رسیده است، [[زراره]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] کرده که آن حضرت فرمودهاند: | |||
پس از [[معرفت]] و [[شناخت امام]] هرزمان، اطاعت و [[پیروی]] کامل از او به منزله اوج و قلّه کار یعنی [[ایمان]]، و کلید آن و در هرچیز و موجب [[رضایت خداوند]] [[رحمان]]، تبارک و تعالی میباشد... [[خداوند متعال]] میفرماید: {{متن قرآن|مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَنْ تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا}}<ref>«هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بیگمان از خداوند فرمان برده است و هر که رو گرداند (بگو بگرداند) ما تو را مراقب آنان نفرستادهایم» سوره نساء، آیه ۸۰.</ref><ref>اصول کافى، ج۱، ص۱۸۵.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۷ (کتاب)|پیشوایان هدایت]] ج۷، ص ۳۳۰.</ref>. | |||
== منابع == | == منابع == |