بحث:احباط و تکفیر در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←احباط در فرهنگ شیعه
خط ۷: | خط ۷: | ||
دانشمندان معاصر [[شیعه]] نیز این [[عقیده]] را تأیید میکنند و معتقدند که احباط، قانونی کلی نیست و تنها برخی گناهان را در بر میگیرد<ref>المیزان، ۱/ ۱۸۸- ۱۷۲؛ تفسیر نمونه، ۲/ ۷۲.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۶۷ ـ ۶۸.</ref> | دانشمندان معاصر [[شیعه]] نیز این [[عقیده]] را تأیید میکنند و معتقدند که احباط، قانونی کلی نیست و تنها برخی گناهان را در بر میگیرد<ref>المیزان، ۱/ ۱۸۸- ۱۷۲؛ تفسیر نمونه، ۲/ ۷۲.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۶۷ ـ ۶۸.</ref> | ||
== [[احباط]] در [[فرهنگ]] اصطلاحات [[علم کلام]] == | |||
"احباط" به آن معناست که [[انسان]] عملی را برای [[خدای یکتا]] انجام میدهد و [[پاداش]] آن در نامه عمل او ثبت میشود؛ اما به خاطر انجام دادن برخی کارها، آن پاداش محو، بلکه به [[گناه]] تبدیل میشود. [[قرآن کریم]] این آفتزدگی را "حبط" مینامد. برعکس حبط، یعنی از بین رفتن گناه به خاطر انجام دادن [[کارهای نیک]]، "[[تکفیر]]" نام دارد. | |||
[[امام علی]]{{ع}} رانده شدن [[ابلیس]] را از درگاه [[خداوند]] پس از شش هزار سال [[عبادت]]، مصداق احباط دانسته است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲.</ref>. نکته مهم این است که عمده [[اختلاف]] اساسی در این مسئله، در ناحیه احباط است، نه تکفیر؛ چراکه تکفیر به [[بخشش گناهان]] از جانب خداوند مربوط میشود و عقلاً بلامانع است که خداوند از [[عقوبت]] مجرمی درگذرد<ref>سبحانی، منشور جاوید، ج۸، ص۲۶۹ - ۲۶۸.</ref>. | |||
در احباط، ممکن است عملی هم دارای حسن فعلی باشد و هم دارای حسن فاعلی؛ به تعبیر دیگر: عمل هم دارای پیکری صحیح باشد و هم دارای [[روح]] و جانی سالم؛ هم از وجهه مُلکی و طبیعت [[خیر]] باشد و هم از وجهه [[ملکوتی]]؛ در عین حال، از نظر ملکوتی به خاطر آفتزدگی تباه و پوچ گردد؛ همچون بذری سالم که در زمینی مساعد و حاصلخیز پاشیده میشود و محصول به بار مینشیند؛ ولی قبل از برداشت، محصول دچار آفت گردد. | |||
آفتزدگی به [[کفار]] اختصاص ندارد؛ در [[اعمال نیک]] [[مسلمانان]] نیز ممکن است آفتزدگی پیش آید. چه بسا [[مسلمانی]]، در [[راه خدا]] به [[فقیر]] [[صدقه]] بدهد و صدقه او مورد قبول واقع گردد؛ ولی بعد با [[منت گذاشتن]]، [[پاداش]] آن را نابود گرداند و تباه سازد<ref>مطهری، عدل الهی، ص۲۹۵ - ۲۸۹.</ref>. | |||
نتیجه اینکه از نظر [[متکلمان]] [[مسلمان]]، احباط بدان معناست که گناه یا عقاب متأخر، موجب از بین رفتن [[ثواب]] یا [[اطاعت]] متقدم شود. در مقابل، تکفیر به معنای آن است که اطاعت یا ثواب متأخر، موجب از بین رفتن [[معصیت]] یا [[ثواب]] متقدم گردد<ref>حلی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۴۱۳؛ حمصی رازی، المنقذ من التقلید، جزء ۲، ص۴۳.</ref>. | |||
'''نکته:''' در اینکه [[کفر]] و [[شرک]] بعد از [[ایمان]]، موجب حبط و از بین رفتن [[اعمال صالح]] میشود، اتفاق نظر وجود دارد؛ یعنی اگر [[مسلمانی]] [[کافر]] شود و بدون [[توبه]] از [[دنیا]] برود، کفر او موجب از بین رفتن [[اعمال]] نیکوی گذشته وی خواهد شد<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ج۵، ص۱۳۸ - ۱۲۵.</ref>. [[اختلاف]] نظر در این است که آیا تنها کفر و شرک دارای چنین پیامدی است، یا آنکه ارتکاب هر [[گناه]] کبیرهای باعث [[احباط]] اعمالخیر میگردد؟ [[معتزله]] موافق<ref>معتزلی، شرح الأصول الخمسه، ص۶۲۳ و ۴۲۴.</ref> و [[امامیه]]<ref>سبحانی، محاضرات فی الالهیات، ص۲۶۵ - ۲۶۴؛ طوسی، تجرید الاعتقاد، ص۴۳۹.</ref> و [[اشاعره]]<ref>جرجانی، شرح المواقف، ج۸، ص۲۰۹؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ج۵، ص۱۴.</ref>، هر کدام با مبانی اختصاصی، مخالف این نظرند<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص۲۲ ـ ۲۳.</ref>. | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |