پرش به محتوا

عبدالله بن عباس: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۱۱: خط ۱۱۱:


== وفات ==
== وفات ==
عبدالله بن عباس پس از سال‌ها تلاش و مبازره و [[دفاع]] از علی و ذکر [[فضائل]] وی و [[خاندان پیامبر]] (آن [[زمان]] که بیان [[مناقب]] آنها،[[جرم]] بود) در طائف مریض شد و در بستر قرار گرفت. عطا گوید: ما با حدود سی نفر از جمله بزرگان [[شهر طائف]] به [[دیدار]] عبدالله بن عباس رفتیم. [[ابن عباس]] مریض و به شدت [[ضعیف]] شده بود. ما بر او [[سلام]] کرده و نشستیم. به من گفت: ای عطا اینها کیانند؟ گفتم: ای [[سرور]] من، اینها بزرگان این شهرند که از جمله آنها [[عبدالله بن سلمة بن حصرم طائفی]]، [[عمارة بن ابی احلج]] و [[ثابت بن مالک]] است. من آنها را یکی بعد از دیگری معرفی می‌کردم. آنها نیز جلو رفتند و گفتند: ای [[پسر عموی رسول خدا]]{{صل}}، تو [[رسول خدا]]{{صل}} را دیده‌ای و سخنانی از او شنیده‌ای. به ما خبر بده از [[اختلاف]] این [[امت]]؛ زیرا قومی علی{{ع}} را بر دیگران مقدم داشته‌اند و گروه دیگری او را بعد از [[سه خلیفه]] قرار داده‌اند.
عبدالله بن عباس پس از سال‌ها تلاش و مبازره و [[دفاع]] از علی و ذکر [[فضائل]] وی و [[خاندان پیامبر]] (آن [[زمان]] که بیان [[مناقب]] آنها،[[جرم]] بود) در طائف مریض شد و در بستر قرار گرفت. عطا گوید: ما با حدود سی نفر از جمله بزرگان [[شهر طائف]] به دیدار عبدالله بن عباس رفتیم. [[ابن عباس]] مریض و به شدت [[ضعیف]] شده بود. ما بر او [[سلام]] کرده و نشستیم. به من گفت: ای عطا اینها کیانند؟ گفتم: ای [[سرور]] من، اینها بزرگان این شهرند. من آنها را یکی بعد از دیگری معرفی می‌کردم. آنها نیز جلو رفتند و گفتند: ای پسر عموی رسول خدا{{صل}}، تو [[رسول خدا]]{{صل}} را دیده‌ای و سخنانی از او شنیده‌ای. به ما خبر بده از [[اختلاف]] این [[امت]]؛ زیرا قومی علی{{ع}} را بر دیگران مقدم داشته‌اند و گروه دیگری او را بعد از [[سه خلیفه]] قرار داده‌اند.
عطا گوید: ابن عباس نفسی عمیق کشید و گفت: شنیدم رسول خدا{{صل}} می‌فرمود: «علی همیشه با [[حق]] است،[[حق]] هم با اوست و او [[امام]] و [[خلیفه]] بعد از من است. هر کس به آن [[تمسک]] جوید [[رستگاری]] یابد و کسی که از او [[تخلف]] نماید، [[گمراه]] و [[منحرف]] گردد»<ref>{{متن حدیث|عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَهُ وَ هُوَ الْإِمَامُ وَ الْخَلِيفَةُ مِنْ بَعْدِي فَمَنْ تَمَسَّكَ بِهِ فَازَ وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُ ضَلَّ وَ غَوَى}}؛</ref>


عبدالله بعد از این سخنان به شدت [[گریه]] کرد. [[قوم]] به او گفتند: آیا گریه می‌کنی در حالی که مکان و موقعیت خاصی نزد [[رسول خدا]]{{صل}} داری. عبدالله گفت: ای عطا من به دو جهت گریه می‌کنم؛ هول [[مرگ]] و دوری از [[دوستان]]. پس از این آن قوم متفرق شدند. [[ابن عباس]] به من گفت: ای عطا دست مرا بگیر و به [[صحن]] [[منزل]] ببر. من همراه با سعید دست او را گرفته و به صحن منزل بردیم. او دستش را به [[آسمان]] بلند کرد و گفت: «بارالها! من [[تقرب]] می‌جویم به تو، توسط [[محمد و خاندان او]]. بارالها من به تو تقرب می‌جویم به [[ولایت]] شیخ علی بن ابی طالب»<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَ إِنِّي أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، اللَّهُمَّ إِنِّي أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِوَلَايَةِ الشَّيْخِ عَلِيِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ}}</ref>.
عطا گوید: ابن عباس نفسی عمیق کشید و گفت: شنیدم رسول خدا{{صل}} می‌فرمود: «علی همیشه با [[حق]] است،[[حق]] هم با اوست و او [[امام]] و [[خلیفه]] بعد از من است. هر کس به آن تمسک جوید [[رستگاری]] یابد و کسی که از او تخلف نماید، [[گمراه]] و [[منحرف]] گردد»<ref>{{متن حدیث|عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَهُ وَ هُوَ الْإِمَامُ وَ الْخَلِيفَةُ مِنْ بَعْدِي فَمَنْ تَمَسَّكَ بِهِ فَازَ وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُ ضَلَّ وَ غَوَى}}؛</ref>
 
عبدالله بعد از این سخنان به شدت [[گریه]] کرد. [[قوم]] به او گفتند: آیا گریه می‌کنی در حالی که مکان و موقعیت خاصی نزد [[رسول خدا]]{{صل}} داری. عبدالله گفت: ای عطا من به دو جهت گریه می‌کنم؛ هول [[مرگ]] و دوری از [[دوستان]]. پس از این آن قوم متفرق شدند. [[ابن عباس]] به من گفت: ای عطا دست مرا بگیر و به صحن [[منزل]] ببر. من همراه با سعید دست او را گرفته و به صحن منزل بردیم. او دستش را به [[آسمان]] بلند کرد و گفت: «بارالها! من [[تقرب]] می‌جویم به تو، توسط محمد و خاندان او. بارالها من به تو تقرب می‌جویم به [[ولایت]] شیخ علی بن ابی طالب»<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَ إِنِّي أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، اللَّهُمَّ إِنِّي أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِوَلَايَةِ الشَّيْخِ عَلِيِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ}}</ref>.


او همیشه این کلمات را تکرار می‌کرد تا اینکه در روی [[زمین]] قرار گرفت. مدتی [[صبر]] کردیم. سپس او را حرکت دادیم اما متوجه شدیم که او از [[دنیا]] رفته است. [[رحمت خدا]] بر او باد<ref>قمی، سفینة البحار، ج۲، ص۱۵۳؛ قمی، الکنی و الألقاب، ج۱، ص۳۴۷؛ دایرة المعارف تشیع، ج۱، ص۳۴۶.</ref>.
او همیشه این کلمات را تکرار می‌کرد تا اینکه در روی [[زمین]] قرار گرفت. مدتی [[صبر]] کردیم. سپس او را حرکت دادیم اما متوجه شدیم که او از [[دنیا]] رفته است. [[رحمت خدا]] بر او باد<ref>قمی، سفینة البحار، ج۲، ص۱۵۳؛ قمی، الکنی و الألقاب، ج۱، ص۳۴۷؛ دایرة المعارف تشیع، ج۱، ص۳۴۶.</ref>.


[[وفات]] [[عبدالله بن عباس]] در سال ۶۸ هجری بود. محمد بن حنفیه بر او [[نماز]] خواند و در [[مسجد جامع]] [[طائف]] [[دفن]] گردید. بر سر [[قبر]] او خیمه‌ای زدند<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۶۲؛ مختصر تاریخ دمشق، ج۱۲، ص۳۳۰.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۲ (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۲]]، ص ۶۲۶ - ۶۲۸.</ref>
[[وفات]] عبدالله بن عباس در سال ۶۸ هجری بود. محمد بن حنفیه بر او [[نماز]] خواند و در مسجد جامع [[طائف]] [[دفن]] گردید. بر سر [[قبر]] او خیمه‌ای زدند<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۶۲؛ مختصر تاریخ دمشق، ج۱۲، ص۳۳۰.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۲ (کتاب)|سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۲]]، ص ۶۲۶ - ۶۲۸.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۱۱۷٬۶۱۰

ویرایش