جعفر بن محمد بن اشعث خزاعی: تفاوت میان نسخهها
←شرح حال زندگانی او
(صفحهای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} ==شرح حال زندگانی او== جعفر بن محمد که برخی نسب او را جعفر بن محمد بن اشعث بن عقبة بن اهبان بن اکوع خزاعی گفتهاند<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۴۵۹...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
== | ==آشنایی اجمالی== | ||
جعفر بن محمد که برخی [[نسب]] او را [[جعفر بن محمد بن اشعث بن عقبة بن اهبان بن اکوع خزاعی]] گفتهاند<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۴۵۹؛ ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۲۴۱؛ عوتبی صحاری، الانساب، ج۲، ص۶۱۶.</ref>، فرزند [[محمد بن اشعث]] -از [[والیان]] و [[فرماندهان]] و امرای بزرگ عصر [[منصور دوانیقی]]- است<ref>زرکلی، الاعلام، ج۶، ص۳۹؛ بامطرف، الجامع (جامع شمل أعلام المهاجرین المنتسبین إلی الیمن و قبائلهم)، ج۳، ص۳۱۱.</ref>. [[جفر]] نیز بمانند پدر، به مراتب بلندی در [[دربار عباسی]] -بهویژه در [[دستگاه حکومت]] [[هارون الرشید]] (حک. ۱۷۰-۱۹۳ [[هجری]])-دست یافت؛ چندان که [[برامکه]] او را رقیبی [[قدرتمند]] برای خود در [[سیاست]] و ملکداری میدیدند<ref>ر.ک: شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۷۱-۷۲؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۴۱۴.</ref>. جعفر بن محمد بن اشعث از معتمدان هارون الرشید بود. او سالار [[نگهبانان]] [[هارون]]<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه ص۳۰۹؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۴۲۹.</ref> و نیز مربی [[محمد امین]] -فرزند ارشد هارون- بود<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۴۱۴؛ عوتبی صحاری، الانساب، ج۲، ص۶۱۶.</ref>. از جعفر همچنین به عنوان [[امین]] هارون در نگهداری [[انگشتر]] [[خلافت]] یاد شده است<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه ص۳۰۸؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۲۳۵.</ref>. او بر همین [[منصب]] بود تا اینکه هارون در [[سال ۱۷۱ هجری]] [[استانداری خراسان]] را بدو سپرد<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه ص۳۰۸؛ مطهر بن طاهر مقدسی، البدء و التاریخ، ج۶، ص۱۰۱.</ref>. علاوه بر جعفر بن محمد، پسرانش [[عقبه]] و عباس نیز از [[رجال]] بزرگ و کارآمد [[دولت عباسی]] به شمار میرفتند. عباس، پس از امارت یافتن پدر بر [[خراسان]]، از سوی وی جهت امر [[فتوحات]] به کابل فرستاده شد. عباس پس از مدتی [[نبرد]] با [[مردم]] کابل، سرانجام موفق به فتح ین [[شهر]] گردید. وی سپس سانهار (سابهار) رفت و آنجا را نیز فتح کرد و آن چه در آن بود به [[غنیمت]] گرفت<ref>ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۱۴؛ ابنخلدون، تاریخ خلدون، ج۳، ص۲۷۷.</ref>. بروز شایستگیهای عباس، [[هارون الرشید]] را مجاب کرد که پس از [[عزل]] جعفر بن محمد از امارت [[خراسان]]، عباس را در [[سال ۱۷۳ هجری]] به [[استانداری خراسان]] بگمارد<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه ص۳۰۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۲۳۸؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۱۲۰.</ref>. عباس پس از مدتی امارت بر خراسان، از [[فرمانداری]] این [[ولایت]] عزل و به [[بغداد]] فرا خوانده شد و سپس، در [[سال ۱۸۷ هجری]]، همراه با قاسم پسر هارون الرشید جهت انجام [[فتوحات]] به [[روم]] فرستاده شد. وی در این [[سفر]]، از سوی قاسم، [[مأمور]] فتح [[شهر]] «[[سنان]]» گردید. عباس، این شهر را به محاصره گرفت و بر آنان سخت گرفت؛ چندان که [[رومیان]] به ستوه آمده، با او از در [[صلح]] در آمدند. آنان با این شرط که در ازای [[آزادی]] ۳۲۰ تن از اسرای [[مسلمان]]، وی از محاصره شهر دست بردارد، با او صلح کردند. عباس بن جعفر نیز پذیرفت و پس از [[اطمینان]] از آزادی [[اسرا]]، از محاصره شهر دست کشید<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۳۰۷؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۱۸۴.</ref>. | جعفر بن محمد که برخی [[نسب]] او را [[جعفر بن محمد بن اشعث بن عقبة بن اهبان بن اکوع خزاعی]] گفتهاند<ref>هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۴۵۹؛ ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۲۴۱؛ عوتبی صحاری، الانساب، ج۲، ص۶۱۶.</ref>، فرزند [[محمد بن اشعث]] -از [[والیان]] و [[فرماندهان]] و امرای بزرگ عصر [[منصور دوانیقی]]- است<ref>زرکلی، الاعلام، ج۶، ص۳۹؛ بامطرف، الجامع (جامع شمل أعلام المهاجرین المنتسبین إلی الیمن و قبائلهم)، ج۳، ص۳۱۱.</ref>. [[جفر]] نیز بمانند پدر، به مراتب بلندی در [[دربار عباسی]] -بهویژه در [[دستگاه حکومت]] [[هارون الرشید]] (حک. ۱۷۰-۱۹۳ [[هجری]])-دست یافت؛ چندان که [[برامکه]] او را رقیبی [[قدرتمند]] برای خود در [[سیاست]] و ملکداری میدیدند<ref>ر.ک: شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۷۱-۷۲؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۴۱۴.</ref>. جعفر بن محمد بن اشعث از معتمدان هارون الرشید بود. او سالار [[نگهبانان]] [[هارون]]<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه ص۳۰۹؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۴۲۹.</ref> و نیز مربی [[محمد امین]] -فرزند ارشد هارون- بود<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۴۱۴؛ عوتبی صحاری، الانساب، ج۲، ص۶۱۶.</ref>. از جعفر همچنین به عنوان [[امین]] هارون در نگهداری [[انگشتر]] [[خلافت]] یاد شده است<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه ص۳۰۸؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۲۳۵.</ref>. او بر همین [[منصب]] بود تا اینکه هارون در [[سال ۱۷۱ هجری]] [[استانداری خراسان]] را بدو سپرد<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه ص۳۰۸؛ مطهر بن طاهر مقدسی، البدء و التاریخ، ج۶، ص۱۰۱.</ref>. علاوه بر جعفر بن محمد، پسرانش [[عقبه]] و عباس نیز از [[رجال]] بزرگ و کارآمد [[دولت عباسی]] به شمار میرفتند. عباس، پس از امارت یافتن پدر بر [[خراسان]]، از سوی وی جهت امر [[فتوحات]] به کابل فرستاده شد. عباس پس از مدتی [[نبرد]] با [[مردم]] کابل، سرانجام موفق به فتح ین [[شهر]] گردید. وی سپس سانهار (سابهار) رفت و آنجا را نیز فتح کرد و آن چه در آن بود به [[غنیمت]] گرفت<ref>ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۱۴؛ ابنخلدون، تاریخ خلدون، ج۳، ص۲۷۷.</ref>. بروز شایستگیهای عباس، [[هارون الرشید]] را مجاب کرد که پس از [[عزل]] جعفر بن محمد از امارت [[خراسان]]، عباس را در [[سال ۱۷۳ هجری]] به [[استانداری خراسان]] بگمارد<ref>خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفه ص۳۰۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۲۳۸؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۱۲۰.</ref>. عباس پس از مدتی امارت بر خراسان، از [[فرمانداری]] این [[ولایت]] عزل و به [[بغداد]] فرا خوانده شد و سپس، در [[سال ۱۸۷ هجری]]، همراه با قاسم پسر هارون الرشید جهت انجام [[فتوحات]] به [[روم]] فرستاده شد. وی در این [[سفر]]، از سوی قاسم، [[مأمور]] فتح [[شهر]] «[[سنان]]» گردید. عباس، این شهر را به محاصره گرفت و بر آنان سخت گرفت؛ چندان که [[رومیان]] به ستوه آمده، با او از در [[صلح]] در آمدند. آنان با این شرط که در ازای [[آزادی]] ۳۲۰ تن از اسرای [[مسلمان]]، وی از محاصره شهر دست بردارد، با او صلح کردند. عباس بن جعفر نیز پذیرفت و پس از [[اطمینان]] از آزادی [[اسرا]]، از محاصره شهر دست کشید<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۸، ص۳۰۷؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۱۸۴.</ref>. | ||