پرش به محتوا

بحث:حضرت عیسی علیه السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
خط ۱: خط ۱:
==[[معجزات]] [[عیسی]]==
==[[معجزات]] [[عیسی]]==
از آنجا که [[دعوت انبیا]] در [[حقیقت]] [[دعوت]] به سوی [[حیات]] و [[زندگی حقیقی]] است، [[قرآن]] به هنگام شرح معجزات [[حضرت مسیح]]{{ع}} نخست اشاره به ایجاد حیات و [[زندگی]] در موجودات بی‌جان به [[فرمان خدا]] می‌کند، و از زبان عیسی می‌گوید: «من نشانه‌ای از پروردگار شما برایتان آورده‌ام: من از گل چیزی به شکل پرنده می‌سازم و در آن می‌دهم و به فرمان خدا پرنده‌ای می‌شود!»<ref>سوره آل عمران، آیه ۴۹.</ref>.
از آنجا که دعوت انبیا در [[حقیقت]] [[دعوت]] به سوی [[حیات]] و زندگی حقیقی است، [[قرآن]] به هنگام شرح معجزات [[حضرت مسیح]]{{ع}} نخست اشاره به ایجاد حیات و [[زندگی]] در موجودات بی‌جان به [[فرمان خدا]] می‌کند، و از زبان عیسی می‌گوید: «من نشانه‌ای از پروردگار شما برایتان آورده‌ام: من از گل چیزی به شکل پرنده می‌سازم و در آن می‌دهم و به فرمان خدا پرنده‌ای می‌شود!»<ref>سوره آل عمران، آیه ۴۹.</ref>.


مسأله ایجاد حیات به فرمان خدا مسألۀ پیچیده‌ای نیست زیرا می‌دانیم همه موجودات زنده [[جهان]] از خاک و آب به‌وجود آمده‌اند منتهی این [[تحول]] و [[تغییر]]، تدریجی بوده و طی سالیان دراز به وقوع پیوسته است، چه مانعی دارد که [[خداوند]] همان عوامل را فشرده کند و تمام آن مراحل، به سرعت صورت گیرد، و خاک تبدیل به موجود زنده‌ای شود؟ بدیهی است چنین موضوعی در آن محیط، و در هر محیط دیگر می‌تواند سند زنده‌ای بر ارتباط آورندۀ آن با [[جهان]] [[ماورای طبیعت]] و [[قدرت]] بی‌پایان [[پروردگار]] باشد.
مسأله ایجاد حیات به فرمان خدا مسألۀ پیچیده‌ای نیست زیرا می‌دانیم همه موجودات زنده [[جهان]] از خاک و آب به‌وجود آمده‌اند منتهی این [[تحول]] و [[تغییر]]، تدریجی بوده و طی سالیان دراز به وقوع پیوسته است، چه مانعی دارد که [[خداوند]] همان عوامل را فشرده کند و تمام آن مراحل، به سرعت صورت گیرد، و خاک تبدیل به موجود زنده‌ای شود؟ بدیهی است چنین موضوعی در آن محیط، و در هر محیط دیگر می‌تواند سند زنده‌ای بر ارتباط آورندۀ آن با [[جهان]] [[ماورای طبیعت]] و [[قدرت]] بی‌پایان [[پروردگار]] باشد.
خط ۲۵: خط ۲۵:
همین معنی در ذیل آیه ۴۲ از [[سورۀ زمر]] نیز آمده است و در [[آیات]] دیگری از [[قرآن]] کلمۀ «توفی» به معنی گرفتن دیده می‌شود.
همین معنی در ذیل آیه ۴۲ از [[سورۀ زمر]] نیز آمده است و در [[آیات]] دیگری از [[قرآن]] کلمۀ «توفی» به معنی گرفتن دیده می‌شود.
درست است که «توفی» گاهی به معنی «مرگ» استعمال شده ولی حتی در آنجا حقیقتاً به معنی مرگ، نیست بلکه به معنی «تحویل گرفتن [[روح]]» می‌باشد، و اصولاً در معنی توفی مرگ نیفتاده و مادۀ «فوت» با مادۀ «وفی» به کلی از هم جدا است.</ref>.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[قصه‌های قرآن (کتاب)|قصه‌های قرآن]]، ص۴۴۶.</ref>
درست است که «توفی» گاهی به معنی «مرگ» استعمال شده ولی حتی در آنجا حقیقتاً به معنی مرگ، نیست بلکه به معنی «تحویل گرفتن [[روح]]» می‌باشد، و اصولاً در معنی توفی مرگ نیفتاده و مادۀ «فوت» با مادۀ «وفی» به کلی از هم جدا است.</ref>.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[قصه‌های قرآن (کتاب)|قصه‌های قرآن]]، ص۴۴۶.</ref>
== ولادت و نیاکان==
مریم{{س}} با [[سرپرستی]] [[حضرت زکریا]] [[دوران کودکی]] را پشت سر نهاده، و قدم در سنین [[بلوغ]] گذاشت و چنان که برخی از [[مفسران]] گفته‌اند، گاه گاهی برای رفع نیازهای خود به [[خانه]] [[زکریا]] و نزد خاله‌اش می‌رفت. روزی در گوشه خانه زکریا، در قسمت شرقی آن برای شست‌و‌شوی بدن و [[غسل]]، پرده‌ای زده بود و به پشت پرده رفته بود که ناگهان [[جوان]] بسیار [[زیبا]] و [[دل]] فریبی را دید که به طرف او می‌آید. این جوان زیبا، [[فرشته]] بزرگ [[الهی]] [[جبرئیل امین]] بود که به صورت [[انسانی]] پیش مریم آمده بود تا [[روح]] [[عیسی]]{{ع}} را در وی بدمد. مریم که تا به آن [[روز]] در کمال [[عفت]] و پاکی [[زندگی]] کرده و شب و روز خود را به [[عبادت]] و [[تقوا]] گذرانده و [[خلوت]] سرای دل را به [[معشوق]] [[حقیقی]] سپرده بود<ref>در این باره مولوی اشعار لطیفی دارد که در صفحات بعدی خواهد آمد.</ref>، بدون آن‌که بداند آن جوان زیبا کیست و از نام و نشان او [[پرسش]] کند، به [[پروردگار]] خویش پناه برد و با یک جمله کوتاه و موعظه‌آمیز از آن جوان خواست تا بی‌درنگ از کنار او دور شود.
بهتر است این قسمت را از [[خدای تعالی]] و [[قرآن کریم]] بشنوید، چنان‌که در [[سوره مریم]] آمده است: «در این کتاب مریم را یاد کن آن دم که در مکانی در سمت شرق از کسان خود کنار گرفت و در برابر آنها پرده‌ای زد. در این وقت ما روح خود را به سوی او فرستادیم و او به صورت انسانی[[خلقت]] تمام بر او نمودار شد. مریم گفت: از تو به [[خدای رحمان]] پناه می‌برم اگر [[پرهیزکار]] هستی. وی گفت: من فرستاده [[پروردگار]] تو هستم (آمده م) تا پسری [[پاکیزه]] به تو عطا کنم»...<ref>متن آیه این است: {{متن قرآن|قَالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمَنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِيًّا}} و ترجمه‌ای که در بالا شده طبق آن است که لفظ «إِنْ» را شرطیه بگیریم، چنان که اکثر مفسران همین گونه معنا کرده‌اند. برخی هم «إِنْ» نافیه گرفته‌اند و معنای آن طبق این قول این گونه می‌شود: از تو به خدای رحمان پناه می‌برم که تو پرهیزکار نیستی یعنی اگر پرهیزکار بودی این جا نمی‌آمدی؟ مریم (۱۹) آیات ۱۶-۱۹.</ref>.
[[مریم]] که با شنیدن این جمله [[اطمینان]] خاطری پیدا کرد و دانست که این [[جوان]] [[بشر]] نیست و منظور سوئی ندارد، به [[فکر]] فرو رفت که چگونه ممکن است زنی بدون تماس با جنس مخالف فرزند دار شود، از این رو با [[تعجب]] پرسید: «چگونه ممکن است مرا پسری باشد، با اینکه بشری به من دست نزده و [[زن]] آلوده‌ای هم نبوده‌ام؟»<ref>{{متن قرآن|قَالَتْ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ بَغِيًّا}} «گفت: چگونه مرا پسری تواند بود که بشری به من دست نزده است و بدکاره هم نبوده‌ام» سوره مریم، آیه ۲۰.</ref>.
[[فرشته]] [[الهی]] [[قدرت پروردگار]] تعالی را به یاد او آورده و این جمله را در پاسخش گفت: «این‌گونه است، پروردگار تو گفته که این کار را بر من آسان است و (ما می‌خواهیم) تا او را از جانب خویش نشانه و رحمتی قرار دهیم و کاری گذشته است»<ref>{{متن قرآن|قَالَ كَذَلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَلِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِنَّا وَكَانَ أَمْرًا مَقْضِيًّا}} «گفت: چنین است؛ پروردگارت می‌فرماید که آن (کار) بر من آسان است و (بر آنیم) تا او را نشانه‌ای برای مردم و رحمتی از سوی خویش گردانیم و این کاری انجام شدنی است» سوره مریم، آیه ۲۱.</ref>.
مریم دانست که [[مشیت]] [[حق تعالی]] کار خود را کرده و قرار است مولود [[بزرگوار]] و پاکیزه‌ای بدون وجود پدر از [[مریم]] پدید آید و [[آیت]] و رحمتی از جانب [[خدا]] باشد. از آن پس آثار حمل در شکم مریم پدید آمد و پس از مدتی هنگام وضع حمل فرا رسید. از آن [[زمان]] که [[حضرت مریم]] آثار حاملگی در خود [[مشاهده]] کرد، به جای دوری رفت و آن‌گاه که هنگام وضع حمل فرا رسید، خود را به کنار درخت خرمایی کشید<ref>[[سید هاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی، سید هاشم]]، [[تاریخ انبیاء (کتاب)|تاریخ انبیاء]] ص۵۸۱.</ref>.


== پدر و مادر ==
== پدر و مادر ==


== نام و [[نسب]] ==
== نام و نسب ==
== [[کنیه‌ها]] و [[القاب]] ==
== کنیه‌ها و [[القاب]] ==
== [[فرزندان]] ==
== [[فرزندان]] ==
== [[شمایل]] و صفات ظاهری ==
== [[شمایل]] و صفات ظاهری ==
۱۱۵٬۶۳۵

ویرایش