بحث:حضرت عیسی علیه السلام

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

معجزات عیسی

از آنجا که دعوت انبیا در حقیقت دعوت به سوی حیات و زندگی حقیقی است، قرآن به هنگام شرح معجزات حضرت مسیح(ع) نخست اشاره به ایجاد حیات و زندگی در موجودات بی‌جان به فرمان خدا می‌کند، و از زبان عیسی می‌گوید: «من نشانه‌ای از پروردگار شما برایتان آورده‌ام: من از گل چیزی به شکل پرنده می‌سازم و در آن می‌دهم و به فرمان خدا پرنده‌ای می‌شود!»[۱].

مسأله ایجاد حیات به فرمان خدا مسألۀ پیچیده‌ای نیست زیرا می‌دانیم همه موجودات زنده جهان از خاک و آب به‌وجود آمده‌اند منتهی این تحول و تغییر، تدریجی بوده و طی سالیان دراز به وقوع پیوسته است، چه مانعی دارد که خداوند همان عوامل را فشرده کند و تمام آن مراحل، به سرعت صورت گیرد، و خاک تبدیل به موجود زنده‌ای شود؟ بدیهی است چنین موضوعی در آن محیط، و در هر محیط دیگر می‌تواند سند زنده‌ای بر ارتباط آورندۀ آن با جهان ماورای طبیعت و قدرت بی‌پایان پروردگار باشد.

سپس به درمان بیماری‌های صعب العلاج، یا غیرقابل علاج از طرق عادی، اشاره کرده و می‌گوید: «من می‌توانم (کورمادرزاد) و (مبتلایان به بیماری پیسی) را درمان کنم، و نیز می‌توانم به مردگان لباس حیات بپوشانم[۲]، بدیهی است همه این موضوعات مخصوصاً در برابر پزشکان و دانشمندان آن زمان معجزات غیر قابل انکاری بوده است.

در مرحله بعد موضوع خبر دادن از اسرار نهانی مردم را پیش می‌کشد؛ زیرا معمولاً هرکس در زندگی فردی و شخصی خود اسراری دارد که دیگران از آن آگاه نیستند، اگر کسی بدون هیچگونه سابقه، مثلاً از غذاهایی که خورده‌اند یا آنچه را ذخیره کرده‌اند دقیقاً خبر دهد دلیل بر این است که از یک منبع غیبی الهام گرفته است، مسیح می‌گوید: «من از این امور آگاهم و به شما خبر می‌دهم»[۳].[۴]

توطئه قتل مسیح(ع)

یهود، با همکاری بعضی از مسیحیان خیانتکار، تصمیم بر قتل حضرت مسیح گرفتند و خداوند نقشه‌های آنها را نقش بر آب کرد و پیامبرش را از چنگال آنها رهایی بخشید، خداوند نعمت خود را بر مسیح پیش از وقوع این جریان ذکر می‌کند، و می‌گوید: ﴿إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ[۵].

در میان مفسران اسلام به استناد آیه ﴿وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا[۶] معروف است که مسیح کشته نشده و خداوند او را به آسمان برده، خود مسیحیان طبق اناجیل موجود می‌گویند عیسی کشته شد و دفن گردید، و سپس از میان مردگان برخاست و مدت کوتاهی در زمین بود و بعد به آسمان صعود کرد[۷].[۸]

ولادت و نیاکان

مریم(س) با سرپرستی حضرت زکریا دوران کودکی را پشت سر نهاده، و قدم در سنین بلوغ گذاشت و چنان که برخی از مفسران گفته‌اند، گاه گاهی برای رفع نیازهای خود به خانه زکریا و نزد خاله‌اش می‌رفت. روزی در گوشه خانه زکریا، در قسمت شرقی آن برای شست‌و‌شوی بدن و غسل، پرده‌ای زده بود و به پشت پرده رفته بود که ناگهان جوان بسیار زیبا و دل فریبی را دید که به طرف او می‌آید. این جوان زیبا، فرشته بزرگ الهی جبرئیل امین بود که به صورت انسانی پیش مریم آمده بود تا روح عیسی(ع) را در وی بدمد. مریم که تا به آن روز در کمال عفت و پاکی زندگی کرده و شب و روز خود را به عبادت و تقوا گذرانده و خلوت سرای دل را به معشوق حقیقی سپرده بود[۹]، بدون آن‌که بداند آن جوان زیبا کیست و از نام و نشان او پرسش کند، به پروردگار خویش پناه برد و با یک جمله کوتاه و موعظه‌آمیز از آن جوان خواست تا بی‌درنگ از کنار او دور شود.

بهتر است این قسمت را از خدای تعالی و قرآن کریم بشنوید، چنان‌که در سوره مریم آمده است: «در این کتاب مریم را یاد کن آن دم که در مکانی در سمت شرق از کسان خود کنار گرفت و در برابر آنها پرده‌ای زد. در این وقت ما روح خود را به سوی او فرستادیم و او به صورت انسانیخلقت تمام بر او نمودار شد. مریم گفت: از تو به خدای رحمان پناه می‌برم اگر پرهیزکار هستی. وی گفت: من فرستاده پروردگار تو هستم (آمده م) تا پسری پاکیزه به تو عطا کنم»...[۱۰].

مریم که با شنیدن این جمله اطمینان خاطری پیدا کرد و دانست که این جوان بشر نیست و منظور سوئی ندارد، به فکر فرو رفت که چگونه ممکن است زنی بدون تماس با جنس مخالف فرزند دار شود، از این رو با تعجب پرسید: «چگونه ممکن است مرا پسری باشد، با اینکه بشری به من دست نزده و زن آلوده‌ای هم نبوده‌ام؟»[۱۱].

فرشته الهی قدرت پروردگار تعالی را به یاد او آورده و این جمله را در پاسخش گفت: «این‌گونه است، پروردگار تو گفته که این کار را بر من آسان است و (ما می‌خواهیم) تا او را از جانب خویش نشانه و رحمتی قرار دهیم و کاری گذشته است»[۱۲]. مریم دانست که مشیت حق تعالی کار خود را کرده و قرار است مولود بزرگوار و پاکیزه‌ای بدون وجود پدر از مریم پدید آید و آیت و رحمتی از جانب خدا باشد. از آن پس آثار حمل در شکم مریم پدید آمد و پس از مدتی هنگام وضع حمل فرا رسید. از آن زمان که حضرت مریم آثار حاملگی در خود مشاهده کرد، به جای دوری رفت و آن‌گاه که هنگام وضع حمل فرا رسید، خود را به کنار درخت خرمایی کشید[۱۳].

پدر و مادر

نام و نسب

کنیه‌ها و القاب

فرزندان

شمایل و صفات ظاهری

صفات و ویژگی‌های شخصیتی

قوم و محل سکونت

قوم عیسی

سرگذشت تاریخی

نبوت و رسالت

دین حضرت عیسی

امامت و ولایت

علم ویژه الهی

عصمت

فضایل و مناقب

سیره

اصحاب

مخالفان و دشمنان

غیبت و عروج به آسمان

پانویس

  1. سوره آل عمران، آیه ۴۹.
  2. ﴿وَرَسُولًا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ «و به پیامبری به سوی بنی اسرائیل (می‌فرستد، تا بگوید) که من برای شما نشانه‌ای از پروردگارتان آورده‌ام؛ من برای شما از گل، (اندامواره‌ای) به گونه پرنده می‌سازم و در آن می‌دمم، به اذن خداوند پرنده‌ای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد و شما را از آنچه می‌خورید یا در خانه می‌انبارید آگاه خواهم ساخت، این نشانه‌ای برای شماست اگر مؤمن باشید» سوره آل عمران، آیه ۴۹.
  3. آیا این معجزات عجیب است؟ بعضی از مفسران (مانند نویسنده المنار) اصرار دارند که کارهای اعجازآمیز فوق را که قرآن صریحاً برای مسیح ذکر کرده، به نوعی توجیه کنند، مثلاً بگویند عیسی تنها ادعا کرد که من می‌توانم به فرمان خدا چنین کار را انجام دهم، ولی عملاً هرگز انجام نداد! در حالیکه اگر فرضاً این احتمال در این آیه قابل گفتگو باشد در آیه ۱۱۰ از سوره مائده هیچگونه قابل قبول نیست؛ زیرا در این آیه صریحاً می‌گوید یکی از نعمت‌های خداوند بر تو (عیسی) این بود که پرنده‌ای از گل می‌ساختی و در آن می‌دمیدی و به فرمان خدا زنده می‌شد. به علاوه اسرار و پافشاری در این گونه توجیهات هیچ دلیلی ندارد؛ زیرا اگر منظور انکار اعمال خارق‌العادۀ پیامبران باشد قرآن در موارد بسیاری باین موضوع تشریح کرده، و به فرض که یک یا چند مورد را توجیه کنیم، بقیه چه خواهد شد؟ و از این گذشته هنگامی که ما خدا را حاکم بر قوانین طبیعت می‌دانیم نه محکوم آن چود مانعی دارد که قوانین عادی طبیعت، به فرمان او، در موارد استثنائی تغییر شکل داده، و از طرق غیر عادی حوادثی به وجود آید. و اگر تصور می‌کنند این موضوع با توحید افعالی خداوند و خالقیت او و نفی شریک سازگار نیست قرآن پاسخ آن را گفته؛ زیرا در همه جا وقوع این حوادث را مشروط به «فرمان خدا» می‌کند، یعنی هیچکس به اتکاء نیروی خود نمی‌تواند دست به چنین کارهایی بزند مگر اینکه به فرمان خداوند و استمداد از قدرت بی‌پایان او باشد و این عین توحید است نه شرک.
  4. مکارم شیرازی، ناصر، قصه‌های قرآن، ص۴۳۶.
  5. «آنگاه خداوند فرمود: ای عیسی! من تو را بر می‌گیرم و بسوی خود بالا می‌برم» سوره آل عمران، آیه ۵۵.
  6. «و (این) گفتارشان که «ما مسیح عیسی فرزند مریم، پیامبر خداوند را کشتیم» در حالی که او را نکشتند و به صلیب نکشیدند، بلکه بر آنان مشتبه شد و آنان که در این (کار) اختلاف کردند نسبت بدان در تردیدند، هیچ دانشی بدان ندارند، جز پیروی از گمان و به یقین او را نکشت» سوره نساء، آیه ۱۵۷.
  7. بعضی از مفسران اسلام (مانند نویسندۀ المنار) معتقدند که مسیح کشته شد و خداوند تنها روح او را به آسمان برد! آنچه لازم است در اینجا به آن توجه کرد این است که: آیه مورد بحث دلالتی بر مرگ عیسی ندارد، گرچه بعضی تصور کرده‌اند که کلمه «متوفیک» از ماده «وفات» به معنی مرگ است. و لذا چنین می‌پندارند که این مطلب با عقیدۀ معروف در میان مسلمانان که احادیث آن را نیز تأیید می‌کند، دائر بر عدم مرگ عیسی و زنده بودن او، منافات دارد در حالیکه چنین نیست. توضیح اینکه مادۀ فوت به معنی از دست رفتن و توفی (بر وزن ترقی) از ماده «وفی» به معنی تکمیل کردن چیزی است و اگر عمل به عهد را وفا می‌گویند، بخاطر تکمیل کردن و به انجام رسانیدن آن است و نیز به همین دلیل اگر کسی حق خود را به طور کامل از دیگری تحویل بگیرد عرب می‌گوید: تَوَفّى دَيْنَهُ یعنی طلب خود را به‌طور کامل گرفت. در آیات قرآن نیز «توفی»، به معنی گرفتن کراراً استعمال شده است مانند ﴿هُوَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُمْ بِاللَّيْلِ وَيَعْلَمُ مَا جَرَحْتُمْ بِالنَّهَارِ [«و اوست که شبانگاه (در خواب) روان شما را می‌ستاند و می‌داند که به هنگام روز چه به دست آورده‌اید» سوره انعام، آیه ۶۰]. در این مسئله خواب به عنوان «توفی روحی» ذکر شده است. همین معنی در ذیل آیه ۴۲ از سورۀ زمر نیز آمده است و در آیات دیگری از قرآن کلمۀ «توفی» به معنی گرفتن دیده می‌شود. درست است که «توفی» گاهی به معنی «مرگ» استعمال شده ولی حتی در آنجا حقیقتاً به معنی مرگ، نیست بلکه به معنی «تحویل گرفتن روح» می‌باشد، و اصولاً در معنی توفی مرگ نیفتاده و مادۀ «فوت» با مادۀ «وفی» به کلی از هم جدا است.
  8. مکارم شیرازی، ناصر، قصه‌های قرآن، ص۴۴۶.
  9. در این باره مولوی اشعار لطیفی دارد که در صفحات بعدی خواهد آمد.
  10. متن آیه این است: ﴿قَالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمَنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِيًّا و ترجمه‌ای که در بالا شده طبق آن است که لفظ «إِنْ» را شرطیه بگیریم، چنان که اکثر مفسران همین گونه معنا کرده‌اند. برخی هم «إِنْ» نافیه گرفته‌اند و معنای آن طبق این قول این گونه می‌شود: از تو به خدای رحمان پناه می‌برم که تو پرهیزکار نیستی یعنی اگر پرهیزکار بودی این جا نمی‌آمدی؟ مریم (۱۹) آیات ۱۶-۱۹.
  11. ﴿قَالَتْ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ بَغِيًّا «گفت: چگونه مرا پسری تواند بود که بشری به من دست نزده است و بدکاره هم نبوده‌ام» سوره مریم، آیه ۲۰.
  12. ﴿قَالَ كَذَلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَلِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِنَّا وَكَانَ أَمْرًا مَقْضِيًّا «گفت: چنین است؛ پروردگارت می‌فرماید که آن (کار) بر من آسان است و (بر آنیم) تا او را نشانه‌ای برای مردم و رحمتی از سوی خویش گردانیم و این کاری انجام شدنی است» سوره مریم، آیه ۲۱.
  13. رسولی محلاتی، سید هاشم، تاریخ انبیاء ص۵۸۱.