اصطلاحات حدیثی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۸: | خط ۸: | ||
این واژه در [[علم حدیث]] به نوع خاصی از کلام اطلاق میشود که حکایتگر قول یا [[فعل معصوم]]{{ع}} باشد؛ چنانکه [[شیخ بهایی]] میگوید: «حدیث عبارت از [[کلامی]] است که از قول یا فعل یا [[تقریر معصوم]]{{ع}} حکایت میکند و اطلاق آن نزد ما ([[امامیه]]) بر چیزی که از غیر [[معصوم]] رسیده باشد، مجاز است».<ref>وجیزه، شیخ بهایی، ص۲؛ به نقل از علم حدیث و نقش آن در شناخت و تهذیب حدیث، زین العابدین قربانی، ص۱۹.</ref> | این واژه در [[علم حدیث]] به نوع خاصی از کلام اطلاق میشود که حکایتگر قول یا [[فعل معصوم]]{{ع}} باشد؛ چنانکه [[شیخ بهایی]] میگوید: «حدیث عبارت از [[کلامی]] است که از قول یا فعل یا [[تقریر معصوم]]{{ع}} حکایت میکند و اطلاق آن نزد ما ([[امامیه]]) بر چیزی که از غیر [[معصوم]] رسیده باشد، مجاز است».<ref>وجیزه، شیخ بهایی، ص۲؛ به نقل از علم حدیث و نقش آن در شناخت و تهذیب حدیث، زین العابدین قربانی، ص۱۹.</ref> | ||
برخی از بزرگان بیان وصفی از [[اوصاف پیامبر]] [[اکرم]]{{صل}} را نیز در شمار حدیث دانستهاند،<ref>قواعد التحدیث، ص۸۵.</ref> اما گرچه این معانی در جای خود پذیرفتنی و صحیح است، لکن به نظر میرسد که واژه حدیث در درجه نخست بر [[کلام]] منقول از ناحیه [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{ع}} ارتباط پیدا میکند و در درجه بعد به فعل و تقریر آنان نیز قابل انطباق است.<ref>تاریخ عمومی حدیث، مجید معارف، ص۲۵.</ref>.<ref>[[علی رضا کمالی|کمالی، علی رضا]]، [[اصطلاحات حدیثی ۱ ( | برخی از بزرگان بیان وصفی از [[اوصاف پیامبر]] [[اکرم]]{{صل}} را نیز در شمار حدیث دانستهاند،<ref>قواعد التحدیث، ص۸۵.</ref> اما گرچه این معانی در جای خود پذیرفتنی و صحیح است، لکن به نظر میرسد که واژه حدیث در درجه نخست بر [[کلام]] منقول از ناحیه [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{ع}} ارتباط پیدا میکند و در درجه بعد به فعل و تقریر آنان نیز قابل انطباق است.<ref>تاریخ عمومی حدیث، مجید معارف، ص۲۵.</ref>.<ref>[[علی رضا کمالی|کمالی، علی رضا]]، [[اصطلاحات حدیثی ۱ (مقاله)|اصطلاحات حدیثی]]</ref> | ||
==خبر== | ==خبر== | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
#برخی نیز رابطه حدیث و خبر را متباین میدانند و میگویند: خبر به گزارشهای [[تاریخی]] اعم از [[امتهای پیشین]] یا [[امت اسلامی]] اطلاق میشود، اما حدیث مختص گفتاری است که از [[معصومان]]{{ع}}، صحابه، و [[تابعان]] نقل شده باشد. | #برخی نیز رابطه حدیث و خبر را متباین میدانند و میگویند: خبر به گزارشهای [[تاریخی]] اعم از [[امتهای پیشین]] یا [[امت اسلامی]] اطلاق میشود، اما حدیث مختص گفتاری است که از [[معصومان]]{{ع}}، صحابه، و [[تابعان]] نقل شده باشد. | ||
اما آنچه صحیح به نظر میرسد همان دیدگاه نخست است؛ زیرا در اصطلاح محدثان و کارکرد رایج [[روایات]]، حدیث به جای خبر و به عکس استفاده میشود.<ref>. آشنایی با علوم حدیث، علی نصیری، ص۲۷ و ۲۸.</ref> افزون بر این، کلمه حدیث در [[علم اصول]] و خصوصاً اصطلاحاتی نظیر [[خبر واحد]] و [[خبر متواتر]] مترادف با همان حدیث به کار رفته است.<ref>بنگرید به: اصول فقه، محمدرضا مظفر، ج۲، ص۲.</ref> نیز در قرون اخیر به کسانی که نسبت به [[اخبار]] و [[روایات معصومین]] تقیّد نشان میدهند، «اخباری» گفته شده است.<ref>تلخیص مقباس الهدایه، علی اکبر غفاری، ص۱۲؛ به نقل از: تاریخ عمومی حدیث، همان.</ref>.<ref>[[علی رضا کمالی|کمالی، علی رضا]]، [[اصطلاحات حدیثی ۱ ( | اما آنچه صحیح به نظر میرسد همان دیدگاه نخست است؛ زیرا در اصطلاح محدثان و کارکرد رایج [[روایات]]، حدیث به جای خبر و به عکس استفاده میشود.<ref>. آشنایی با علوم حدیث، علی نصیری، ص۲۷ و ۲۸.</ref> افزون بر این، کلمه حدیث در [[علم اصول]] و خصوصاً اصطلاحاتی نظیر [[خبر واحد]] و [[خبر متواتر]] مترادف با همان حدیث به کار رفته است.<ref>بنگرید به: اصول فقه، محمدرضا مظفر، ج۲، ص۲.</ref> نیز در قرون اخیر به کسانی که نسبت به [[اخبار]] و [[روایات معصومین]] تقیّد نشان میدهند، «اخباری» گفته شده است.<ref>تلخیص مقباس الهدایه، علی اکبر غفاری، ص۱۲؛ به نقل از: تاریخ عمومی حدیث، همان.</ref>.<ref>[[علی رضا کمالی|کمالی، علی رضا]]، [[اصطلاحات حدیثی ۱ (مقاله)|اصطلاحات حدیثی]]</ref> | ||
==[[سنت]]== | ==[[سنت]]== | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
در صورتی که [[سنت]] در اصطلاح [[فقها]] گاه در مقابل [[بدعت]] به کار میرود و بر اموری اطلاق میشود که ریشه در [[دین]] داشته باشد و گاه همین کلمه در مقابل [[فریضه]] و [[واجب]] به کار رفته و بر امور مستحبی اطلاق میشود.<ref>همان، به نقل از: تاریخ عمومی حدیث، ص۲۷.</ref> | در صورتی که [[سنت]] در اصطلاح [[فقها]] گاه در مقابل [[بدعت]] به کار میرود و بر اموری اطلاق میشود که ریشه در [[دین]] داشته باشد و گاه همین کلمه در مقابل [[فریضه]] و [[واجب]] به کار رفته و بر امور مستحبی اطلاق میشود.<ref>همان، به نقل از: تاریخ عمومی حدیث، ص۲۷.</ref> | ||
در تفاوت سنت و [[حدیث]] میتوان گفت: حدیث ناظر به [[گفتار معصوم]] و سنت ناظر به شیوه، [[منش]] و [[رفتار]] [[معصوم]] است و از آنجا که منش، گفتار را نیز در بر میگیرد، میتوان سنت را اعم و فراگیرتر از حدیث دانست. از این رو در شمردن [[ادله]] [[استنباط]]، در کنار [[قرآن]] از سنت نام میبرند نه از حدیث.<ref>آشنایی با علوم حدیث، ص۲۴ و ۲۵.</ref>.<ref>[[علی رضا کمالی|کمالی، علی رضا]]، [[اصطلاحات حدیثی ۱ ( | در تفاوت سنت و [[حدیث]] میتوان گفت: حدیث ناظر به [[گفتار معصوم]] و سنت ناظر به شیوه، [[منش]] و [[رفتار]] [[معصوم]] است و از آنجا که منش، گفتار را نیز در بر میگیرد، میتوان سنت را اعم و فراگیرتر از حدیث دانست. از این رو در شمردن [[ادله]] [[استنباط]]، در کنار [[قرآن]] از سنت نام میبرند نه از حدیث.<ref>آشنایی با علوم حدیث، ص۲۴ و ۲۵.</ref>.<ref>[[علی رضا کمالی|کمالی، علی رضا]]، [[اصطلاحات حدیثی ۱ (مقاله)|اصطلاحات حدیثی]]</ref> | ||
==[[روایت]]== | ==[[روایت]]== | ||
روایت مصدر «روی، یروی» در اصل به معنای حمل کردن و یا چیزی است که خود متعلق حمل واقع میشود؛ چنانکه [[عرب]] میگوید: «روی البعیر الماء» یعنی شتر آب را حمل کرد. از همین رو کلمه ترویه به معنای آبرسانی است؛ چنانکه [[عربها]] به [[روز هشتم ذی الحجه]] «[[یوم]] الترویه» میگفتهاند؛ به این جهت که آب را از [[مکه]] به [[صحرای عرفات]] منتقل میکردهاند.<ref>. علم الحدیث و درایه الحدیث، کاظم مدیر شانه چی، ص۱۱.</ref> اما کلمه روایت در مفهوم ثانویه خود به سخن و [[کلام]] نیز اطلاق شده است؛ چراکه سخن و کلام میتواند از طریق نقل شدن به دیگران انتقال یابد و از این جهت به ناقل سخن نیز «[[راوی]]» گویند. به همین ترتیب کلمه روایت در [[علم الحدیث]] بر نوع خاصی از کلام ـ یعنی کلام معصوم ـ اطلاق گشته است. | روایت مصدر «روی، یروی» در اصل به معنای حمل کردن و یا چیزی است که خود متعلق حمل واقع میشود؛ چنانکه [[عرب]] میگوید: «روی البعیر الماء» یعنی شتر آب را حمل کرد. از همین رو کلمه ترویه به معنای آبرسانی است؛ چنانکه [[عربها]] به [[روز هشتم ذی الحجه]] «[[یوم]] الترویه» میگفتهاند؛ به این جهت که آب را از [[مکه]] به [[صحرای عرفات]] منتقل میکردهاند.<ref>. علم الحدیث و درایه الحدیث، کاظم مدیر شانه چی، ص۱۱.</ref> اما کلمه روایت در مفهوم ثانویه خود به سخن و [[کلام]] نیز اطلاق شده است؛ چراکه سخن و کلام میتواند از طریق نقل شدن به دیگران انتقال یابد و از این جهت به ناقل سخن نیز «[[راوی]]» گویند. به همین ترتیب کلمه روایت در [[علم الحدیث]] بر نوع خاصی از کلام ـ یعنی کلام معصوم ـ اطلاق گشته است. | ||
روایت در علم الحدیث هرگاه به صورت مطلق به کار رود به معنای حدیث است و هرگاه به صورت مضاف ـ مثل روایه الحدیث ـ استعمال شود، مفهوم مصدری پیدا کرده و به معنای نقل کردن میباشد.<ref>[[علی رضا کمالی|کمالی، علی رضا]]، [[اصطلاحات حدیثی ۱ ( | روایت در علم الحدیث هرگاه به صورت مطلق به کار رود به معنای حدیث است و هرگاه به صورت مضاف ـ مثل روایه الحدیث ـ استعمال شود، مفهوم مصدری پیدا کرده و به معنای نقل کردن میباشد.<ref>[[علی رضا کمالی|کمالی، علی رضا]]، [[اصطلاحات حدیثی ۱ (مقاله)|اصطلاحات حدیثی]]</ref> | ||
==اثر== | ==اثر== | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
برخی از دانشمندان مانند [[شیخ بهایی]] کلمه اثر را با [[حدیث]] مترادف دانستهاند و برخی نیز این دو کلمه را مباین هم میدانند به این معنا که: حدیث آن است که از پیامبر{{صل}} رسیده است اما اثر آن است که از [[صحابی]] و دیگران رسیده باشد. لکن [[شهید ثانی]] [[معتقد]] است که بین اثر و حدیث رابطه عموم و خصوص برقرار است به این معنا که هر حدیث و روایتی قطعاً اثری از پیشینیان است لکن هر اثر به دست آمده ضرورتا منقول از پیامبر{{صل}} و یا [[صحابه]] نیست و علی [[الظاهر]] این قول مقرون به صواب است.<ref>. درایه، شهید ثانی، به نقل از: علم حدیث و نقش آن در شناخت و تهذیب حدیث، ص۲۲.</ref> | برخی از دانشمندان مانند [[شیخ بهایی]] کلمه اثر را با [[حدیث]] مترادف دانستهاند و برخی نیز این دو کلمه را مباین هم میدانند به این معنا که: حدیث آن است که از پیامبر{{صل}} رسیده است اما اثر آن است که از [[صحابی]] و دیگران رسیده باشد. لکن [[شهید ثانی]] [[معتقد]] است که بین اثر و حدیث رابطه عموم و خصوص برقرار است به این معنا که هر حدیث و روایتی قطعاً اثری از پیشینیان است لکن هر اثر به دست آمده ضرورتا منقول از پیامبر{{صل}} و یا [[صحابه]] نیست و علی [[الظاهر]] این قول مقرون به صواب است.<ref>. درایه، شهید ثانی، به نقل از: علم حدیث و نقش آن در شناخت و تهذیب حدیث، ص۲۲.</ref> | ||
ناگفته نماند نوعی از [[تفسیر قرآن]] را [[تفسیر]] اثری یا تفسیر به ماثور گفتهاند و آن تفسیر با کمک نقل و اثر است، اما در مورد ماده تفسیر اثری بین [[شیعه]] و [[اهل سنت]] [[اختلاف]] نظر وجود دارد به این معنا که از نظر شیعه [[حدیث پیامبر]] و [[امامان معصوم]]{{ع}} در شمار مدارک تفسیر اثری میباشد، در حالی که [[اهل سنت]] آرای رسیده از سوی [[صحابه]] و در شرایطی بزرگان [[تابعین]] را نیز به عنوان مدارک [[تفسیر]] اثری قابل قبول دانستهاند.<ref>. مناهل العرفان، عبدالعظیم زرقانی، ج۱، ص۴۸۱.</ref>.<ref>[[علی رضا کمالی|کمالی، علی رضا]]، [[اصطلاحات حدیثی ۱ ( | ناگفته نماند نوعی از [[تفسیر قرآن]] را [[تفسیر]] اثری یا تفسیر به ماثور گفتهاند و آن تفسیر با کمک نقل و اثر است، اما در مورد ماده تفسیر اثری بین [[شیعه]] و [[اهل سنت]] [[اختلاف]] نظر وجود دارد به این معنا که از نظر شیعه [[حدیث پیامبر]] و [[امامان معصوم]]{{ع}} در شمار مدارک تفسیر اثری میباشد، در حالی که [[اهل سنت]] آرای رسیده از سوی [[صحابه]] و در شرایطی بزرگان [[تابعین]] را نیز به عنوان مدارک [[تفسیر]] اثری قابل قبول دانستهاند.<ref>. مناهل العرفان، عبدالعظیم زرقانی، ج۱، ص۴۸۱.</ref>.<ref>[[علی رضا کمالی|کمالی، علی رضا]]، [[اصطلاحات حدیثی ۱ (مقاله)|اصطلاحات حدیثی]]</ref> | ||
==[[حدیث قدسی]]== | ==[[حدیث قدسی]]== | ||
به طوری که [[علمای حدیث]] گفتهاند: حدیث قدسی به [[حدیثی]] اطلاق میگردد که در آن [[رسول خدا]]{{صل}} یا [[امامان معصوم]]{{ع}} مطلبی را از قول [[خدای تبارک و تعالی]] نقل و حکایت کنند و این نقل و حکایت میتواند با استفاده از الفاظ و عبارات خود [[معصوم]]{{ع}} صورت پذیرد. به عبارت دیگر در حدیث قدسی [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} در [[حکم]] یک [[راوی]] به شمار رفته و مطلبی را با زبان خود از ناحیه [[خدای تعالی]] باز میگوید همانند این [[حدیث]]: {{متن حدیث|قال رسول الله قال اللَّه تعالى: الصَّوْمَ لِي وأَنا أَجْزي بِه}} [[خداوند]] فرموده است که [[روزه]] متعلق به من است و من خود [[پاداش]] آن را میدهم».<ref>وجیزه، شیخ بهایی، ص۳؛ به نقل از: تاریخ عمومی حدیث، ص۲۸.</ref> | به طوری که [[علمای حدیث]] گفتهاند: حدیث قدسی به [[حدیثی]] اطلاق میگردد که در آن [[رسول خدا]]{{صل}} یا [[امامان معصوم]]{{ع}} مطلبی را از قول [[خدای تبارک و تعالی]] نقل و حکایت کنند و این نقل و حکایت میتواند با استفاده از الفاظ و عبارات خود [[معصوم]]{{ع}} صورت پذیرد. به عبارت دیگر در حدیث قدسی [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} در [[حکم]] یک [[راوی]] به شمار رفته و مطلبی را با زبان خود از ناحیه [[خدای تعالی]] باز میگوید همانند این [[حدیث]]: {{متن حدیث|قال رسول الله قال اللَّه تعالى: الصَّوْمَ لِي وأَنا أَجْزي بِه}} [[خداوند]] فرموده است که [[روزه]] متعلق به من است و من خود [[پاداش]] آن را میدهم».<ref>وجیزه، شیخ بهایی، ص۳؛ به نقل از: تاریخ عمومی حدیث، ص۲۸.</ref> | ||
حدیث قدسی با آنکه به خداوند انتساب پیدا میکند اما از نظر سبک و اسلوب و عنصر [[اعجاز]] هرگز موقعیت [[آیات قرآن]] را ندارد، از این جهت این رشته از [[احادیث]] فاقد خاصیت [[تحدی]] بوده و غالباً ماهیتی جز [[خبر واحد]] ندارد، در صورتی که آیات قرآن از جهت سبک و اسلوب از خاصیت اعجاز بهره مند بوده و از جهت کثرت نقل نیز از قید [[تواتر]] برخوردار است.<ref>. جهت مطالعه بیشتر در باره تفاوت حدیث قدسی با آیات قرآن بنگرید به: علوم الحدیث و مصطلحه، صبحی صالح، ص۱۱؛ قواعد التحدیث، ص۹۰ و تلخیص مقباس الهدایه مامقانی، ص۱۳.</ref>.<ref>[[علی رضا کمالی|کمالی، علی رضا]]، [[اصطلاحات حدیثی ۱ ( | حدیث قدسی با آنکه به خداوند انتساب پیدا میکند اما از نظر سبک و اسلوب و عنصر [[اعجاز]] هرگز موقعیت [[آیات قرآن]] را ندارد، از این جهت این رشته از [[احادیث]] فاقد خاصیت [[تحدی]] بوده و غالباً ماهیتی جز [[خبر واحد]] ندارد، در صورتی که آیات قرآن از جهت سبک و اسلوب از خاصیت اعجاز بهره مند بوده و از جهت کثرت نقل نیز از قید [[تواتر]] برخوردار است.<ref>. جهت مطالعه بیشتر در باره تفاوت حدیث قدسی با آیات قرآن بنگرید به: علوم الحدیث و مصطلحه، صبحی صالح، ص۱۱؛ قواعد التحدیث، ص۹۰ و تلخیص مقباس الهدایه مامقانی، ص۱۳.</ref>.<ref>[[علی رضا کمالی|کمالی، علی رضا]]، [[اصطلاحات حدیثی ۱ (مقاله)|اصطلاحات حدیثی]]</ref> | ||
==اصطلاحات [[حدیثی]] در قالب سه بخش آمده است== | ==اصطلاحات [[حدیثی]] در قالب سه بخش آمده است== |