پرش به محتوا

عصر امام صادق در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵۴: خط ۵۴:
زید تنها ماند و سپاهش پراکنده گردید و خود [[سرنوشت]] خویش را به [[امام حسین]]{{ع}} تشبیه کرد. امویان پس از کشتن او بدنش را به [[کوفه]] برده و در محله [[کناسه]] به دار آویختند، این واقعه در سال ۱۲۱ ه. ق اتفاق افتاد<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۴۳۹؛ مقریزى، النزاع و التخاصم، ص۳۱.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۸ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۸]]، ص ۹۵.</ref>
زید تنها ماند و سپاهش پراکنده گردید و خود [[سرنوشت]] خویش را به [[امام حسین]]{{ع}} تشبیه کرد. امویان پس از کشتن او بدنش را به [[کوفه]] برده و در محله [[کناسه]] به دار آویختند، این واقعه در سال ۱۲۱ ه. ق اتفاق افتاد<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۴۳۹؛ مقریزى، النزاع و التخاصم، ص۳۱.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۸ (کتاب)|پیشوایان هدایت ج۸]]، ص ۹۵.</ref>


=== موضع‌گیری [[امام صادق]]{{ع}} در برابر [[قیام زید]] ===
==== موضع‌گیری [[امام صادق]]{{ع}} در برابر [[قیام زید]] ====
مهزم اسدی گوید، بر امام صادق{{ع}} داخل شدم، آن حضرت{{ع}} فرمودند: «ای مهزّم کار زید به کجا رسیده است؟» در پاسخ گفتم: او را به دار کشیدند، پرسیدند: «کجا؟» عرض کردم، در کناسه [[بنی اسد]]؛ فرمودند: «آیا تو خود او را در [[کناسه]] [[بنی اسد]] بر دار دیده‌ای؟» عرض کردم آری، سپس آن حضرت آنقدر [[گریه]] کردند که صدای گریه [[زن‌ها]] از پشت پرده بلند شد<ref>امالى طوسى، ج۲، ص۶۷۲؛ بحار الانوار، ج۴۶، ص۲۰۱.</ref>.
مهزم اسدی گوید، بر امام صادق{{ع}} داخل شدم، آن حضرت{{ع}} فرمودند: «ای مهزّم کار زید به کجا رسیده است؟» در پاسخ گفتم: او را به دار کشیدند، پرسیدند: «کجا؟» عرض کردم، در کناسه [[بنی اسد]]؛ فرمودند: «آیا تو خود او را در [[کناسه]] [[بنی اسد]] بر دار دیده‌ای؟» عرض کردم آری، سپس آن حضرت آنقدر [[گریه]] کردند که صدای گریه [[زن‌ها]] از پشت پرده بلند شد<ref>امالى طوسى، ج۲، ص۶۷۲؛ بحار الانوار، ج۴۶، ص۲۰۱.</ref>.


۲۱۸٬۶۱۷

ویرایش