پرش به محتوا

عقل در لغت: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'احمدبن' به 'احمد بن')
خط ۴۰: خط ۴۰:


یکی از مترادفات عقل، «نُهیه» است که در [[قرآن]] به صورت جمع (نُهی: خردها) به کار رفته است<ref>ر.ک: {{متن قرآن|أَفَلَمْ يَهْدِ لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَسَاكِنِهِمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِأُولِي النُّهَى}} «آیا برای آنان راهگشا نبوده است که پیش از آنها چه بسیار نسل‌ها را از میان بردیم که (اینان اکنون) در خانه‌های آنان راه می‌روند؟ بی‌گمان در این، نشانه‌هایی برای (پندگیری) خردمندان است» سوره طه، آیه ۱۲۸؛ {{متن قرآن|كُلُوا وَارْعَوْا أَنْعَامَكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِأُولِي النُّهَى}} «بخورید و چارپایانتان را بچرانید! بی‌گمان در آن برای خردمندان نشانه‌هایی است» سوره طه، آیه ۵۴.</ref>. از آنجا که عقل از امور [[قبیح]] نهی می‌کند، به عقل نهیه می‌گویند<ref>فیومی، احمد، المصباح المنیر، ص۶۲۹.</ref>.<ref>[[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[عقل و معرفت عقلی (مقاله)|مقاله «عقل و معرفت عقلی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۱]] ص ۱۲.</ref>
یکی از مترادفات عقل، «نُهیه» است که در [[قرآن]] به صورت جمع (نُهی: خردها) به کار رفته است<ref>ر.ک: {{متن قرآن|أَفَلَمْ يَهْدِ لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَسَاكِنِهِمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِأُولِي النُّهَى}} «آیا برای آنان راهگشا نبوده است که پیش از آنها چه بسیار نسل‌ها را از میان بردیم که (اینان اکنون) در خانه‌های آنان راه می‌روند؟ بی‌گمان در این، نشانه‌هایی برای (پندگیری) خردمندان است» سوره طه، آیه ۱۲۸؛ {{متن قرآن|كُلُوا وَارْعَوْا أَنْعَامَكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِأُولِي النُّهَى}} «بخورید و چارپایانتان را بچرانید! بی‌گمان در آن برای خردمندان نشانه‌هایی است» سوره طه، آیه ۵۴.</ref>. از آنجا که عقل از امور [[قبیح]] نهی می‌کند، به عقل نهیه می‌گویند<ref>فیومی، احمد، المصباح المنیر، ص۶۲۹.</ref>.<ref>[[رضا برنجکار|برنجکار، رضا]]، [[عقل و معرفت عقلی (مقاله)|مقاله «عقل و معرفت عقلی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۱]] ص ۱۲.</ref>
[[عقل]] در لغت از ماده «عقال» به معنای منع و جلوگیری اشقاق یافته است؛ لذا به طنابی که پای شتر به منظور جلوگیری از [[فرار]] با آن بسته می‌‌شود، عقال گفته می‌شود.
در اصطلاح عقل به امور مختلف و متفاوت اطلاق می‌شود.
وجه [[تسمیه]] عقل به این سبب است که عقل صاحبش را از [[غلبه]] [[غرایز حیوانی]] و [[گمراهی]] کنترل و [[حفظ]] می‌‌کند.
در اصطلاح [[فلسفه]] عقل یک مرتبه به موجود و جوهر مجرد نخستین ([[عقل اول]]= صادر نخست) اطلاق می‌شود. گاهی نیز به موجودات مجرد دیگر ([[فرشتگان]]) اطلاق می‌شود<ref>ابن سینا، رسائل، ص۸۸؛ شیخ اشراق، مجموعه مصنفات، ج۳، ص۴۱۷.</ref>.<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[قرآن و علم کلام (کتاب)|قرآن و علم کلام]]، ص۶۸</ref>


== جستارهای وابسته ==  
== جستارهای وابسته ==  
۷۶٬۶۱۲

ویرایش