۳۳٬۷۴۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن' به '{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن') |
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن' به '{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن') |
||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
:::::#[[علم]] خدا ذاتی و [[علم]] [[امام]] اکتسابی است البته نه اکتسابی مثل سایر انسانها بلکه اکتسابی در مقابل ذاتی خداوند. | :::::#[[علم]] خدا ذاتی و [[علم]] [[امام]] اکتسابی است البته نه اکتسابی مثل سایر انسانها بلکه اکتسابی در مقابل ذاتی خداوند. | ||
:::::#[[علم]] خداوند قدیم است و در اندیشه دینی هیچ چیز غیر خدا قدیم نیست در حالی که [[علم]] [[امام]] حادث است و لحظه به لحظه هم افزایش مییابد. | :::::#[[علم]] خداوند قدیم است و در اندیشه دینی هیچ چیز غیر خدا قدیم نیست در حالی که [[علم]] [[امام]] حادث است و لحظه به لحظه هم افزایش مییابد. | ||
:::::#[[علم]] [[امام]] مقید است در حالی که علم خداوند مطلق است. در روایات چنین آمده که خداوند دو علم دارد. علم ذاتی و مکنونی که بدا هم از آن نشأت میگیرد و علمی که آن را به ملائکه و حججش آموخته است. از سوی دیگر مطابق روایات امام به اموری که در آن بدا رخ میدهد علم ندارد. به عنوان نمونه [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرمایند: اگر آیه {{عربی|اندازه= | :::::#[[علم]] [[امام]] مقید است در حالی که علم خداوند مطلق است. در روایات چنین آمده که خداوند دو علم دارد. علم ذاتی و مکنونی که بدا هم از آن نشأت میگیرد و علمی که آن را به ملائکه و حججش آموخته است. از سوی دیگر مطابق روایات امام به اموری که در آن بدا رخ میدهد علم ندارد. به عنوان نمونه [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرمایند: اگر آیه {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}﴾}}<ref>خداوند هر چه را بخواهد محو، و هر چه را بخواهد اثبات میکند؛ سوره رعد: ۳۹.</ref> نبود، تمام آنچه تا قیامت رخ خواهد داد را میگفتم. در حالی که علم خدا قطعا شامل این امور هم میشود. همچنین عقلا محال است که امام به ذات حق تعالی علم داشته باشد. پس چند دسته از علوم از گستره علم امام خارج میشود و علم امام به همین دلیل مقید خواهد بود»<ref>[http://ekalam.ir/post/Neshast_ElmeEmamDarQuran%26Hadith پایگاه مطالعات کلام امامیه]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۱۷۶: | خط ۱۷۶: | ||
[[پرونده:87544444.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عبدالرحیم موسوی|موسوی حُصَینی]]]] | [[پرونده:87544444.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عبدالرحیم موسوی|موسوی حُصَینی]]]] | ||
::::::آقای '''[[سید عبدالرحیم موسوی حصینی]]'''، در کتاب ''«[[آگاهی امامان از غیب (کتاب)|آگاهی امامان از غیب]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[سید عبدالرحیم موسوی حصینی]]'''، در کتاب ''«[[آگاهی امامان از غیب (کتاب)|آگاهی امامان از غیب]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«علم عطا شده به امام خواه از راه [[الهام]] یا نجوای در گوش یا آموختن از [[پیامبر]] که دامنه آن تا آگاهی از غیب نیز گسترش مییابد، غیر از علمی است که به خداوند سبحان اختصاص دارد. علم خداوند از غیر او و حتی از فرشتگان مقرب و پیامبران مرسل نیز پوشیده و پنهان است که همان [[ غیب مطلق چیست و مصداقهای آن کداماند؟ (پرسش)|علم غیب مطلق است.]] از این رو علمی که خداوند به پیامبر میدهد، یا به صورت آموزش غیر طبیعی است، مانند کتابهای آسمانی (الهی) که توسط [[فرشته وحی]] بر [[انبیا|پیامبران]] نازل میشود و به حسب نوع رسالت هر پیامبر، احکام و اخباری را درباره حوادث گذشته، حال و حتى آینده در بردارد. {{عربی|اندازه= | ::::::«علم عطا شده به امام خواه از راه [[الهام]] یا نجوای در گوش یا آموختن از [[پیامبر]] که دامنه آن تا آگاهی از غیب نیز گسترش مییابد، غیر از علمی است که به خداوند سبحان اختصاص دارد. علم خداوند از غیر او و حتی از فرشتگان مقرب و پیامبران مرسل نیز پوشیده و پنهان است که همان [[ غیب مطلق چیست و مصداقهای آن کداماند؟ (پرسش)|علم غیب مطلق است.]] از این رو علمی که خداوند به پیامبر میدهد، یا به صورت آموزش غیر طبیعی است، مانند کتابهای آسمانی (الهی) که توسط [[فرشته وحی]] بر [[انبیا|پیامبران]] نازل میشود و به حسب نوع رسالت هر پیامبر، احکام و اخباری را درباره حوادث گذشته، حال و حتى آینده در بردارد. {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِّنْهُم مَّن كَلَّمَ اللَّهُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ}}﴾}}<ref>«برخی از آن پیامبران را بر برخی دیگر برتری دادیم؛ از ایشان یکی آن است که خداوند با وی سخن گفت»؛ سوره بقره، آیه ۲۵۳.</ref> و یا به صورت عملی است مانند معجزاتی که به دست پیامبر انجام میشود. پیامبر فقط بر بعد عملی این معجزات احاطه دارد و ممکن است از حقیقت علمی آن آگاه نباشد. اما گاهی نیز به آن دست مییابد مانند زنده کردن مردگان که جزو غیب مختص به خداوند است اما مانعی ندارد که خدا آن را به برخی از پیامبرانش عطا کند. مثل حضرت ابراهیم: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَى}}﴾}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! به من بنمای چگونه مردگان را زنده میسازی؟»؛ سوره بقره، آیه ۲۶۰.</ref> یکی از فرقهای [[علم امام]] با [[علم خداوند]] این است که علم خدا قدیم است و قبل از معلومات وجود داشته و عین ذات خدا است، اما [[علم حضوری]] امام این ویژگی را ندارد بلکه حادث است و بعد از معلومات پدید آمده است و عین ذات امام نیست بلکه وجود این علم در نزد امام به معنای آشکار و معلوم بودن امور برای او است. اعتقاد به اشتراک و اتحاد بین علم خدا و علم امام، شرک و غلو است و خود [[ائمه]] نیز به آن قایل نیستند چه رسد به پیروان ایشان. کوتاه سخن اینکه [[علم غیب ذاتی چیست؟ (پرسش)|علم خدا ذاتی است]] اما [[علم غیب غیر ذاتی چیست؟ (پرسش)|علم امام عرضی است و خداوند به او بخشیده است]] پس بین آنها اتحادی نیست»<ref>[[آگاهی امامان از غیب (کتاب)|آگاهی امامان از غیب]]، ص ۴۱ و ۴۲.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||