پرش به محتوا

تفاوت علم خدا و معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص'
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن' به '{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن')
جز (جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۱۹: خط ۲۱۹:
آقای '''[[محمد اصغری‌نژاد]]'''، در مقاله ''«[[پژوهش در علم پیامبر (مقاله)|پژوهش در علم پیامبر]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
آقای '''[[محمد اصغری‌نژاد]]'''، در مقاله ''«[[پژوهش در علم پیامبر (مقاله)|پژوهش در علم پیامبر]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«حدّ و مرز میان علم خداوند و علم [[پیامبر]]{{صل}} کجاست؟ اگر [[پیامبر]]{{صل}} به تمامی علوم گذشتگان و آیندگان و رخدادهای آغاز خلقت تا نابودی جهان واقف است و از قیامت و رویدادهای بعد از آن خبر دارد، به چه چیزی آگاه نیست و حدّ و مرز میان علم آن حضرت و علم خدای متعال کجاست؟
::::::«حدّ و مرز میان علم خداوند و علم [[پیامبر]]{{صل}} کجاست؟ اگر [[پیامبر]]{{صل}} به تمامی علوم گذشتگان و آیندگان و رخدادهای آغاز خلقت تا نابودی جهان واقف است و از قیامت و رویدادهای بعد از آن خبر دارد، به چه چیزی آگاه نیست و حدّ و مرز میان علم آن حضرت و علم خدای متعال کجاست؟
::::::نخست باید گفت که: علم خداوند، ذاتی و اصیل است و [[پیامبر]]{{صل}} در هر رتبه و مکانتی که باشد، فقرِ محض است و با تمامی وجود خویش، محتاج درگاه الهی است و خود نیز به این حقیقت؟ اعتراف و اذعان داشته است. برخی از آیات قرآنی که نفی علم و قدرت از [[پیامبر]]{{صل}} کرده، نظر به استقلالی بودن آنها دارد. نیز بنابر پاره‏ای از احادیث و سخن‏های بزرگان، [[رسول خدا]]{{صل}} علم به ذات الهی ندارد. در روایتی آمده است: خداوند، دارای دو علم است: علمی که احدی را نسبت به آن آگاه ننموده، و علمی که آن را به ملائکه و رسولان خویش واگذار کرده است. آنچه به فرشتگان و رسولان خویش واگذار کرده، قطعاً به ما [[اهل‌ بیت[[ رسیده است<ref>{{عربی|اندازه=120%|" إِنَّ لِلَّهِ عِلْمَيْنِ عِلْمٌ عِنْدَهُ لَمْ يُطْلِعْ عَلَيْهِ أَحَداً مِنْ خَلْقِهِ وَ عِلْمٌ نَبَذَهُ‏ إِلَى‏ مَلَائِكَتِهِ‏ وَ رُسُلِهِ فَمَا نَبَذَهُ‏ إِلَى‏ مَلَائِكَتِهِ‏ فَقَدِ انْتَهَى إِلَيْنَا‏‏‏"}}؛ کلینی، کافی، ج۱، ص ۲۵۵.</ref>. در روایت دیگری، [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: خدای عزّوجلّ دو علم دارد: علمی که جز او کسی نداند، و علمی که آن را به فرشتگان و رسولان خویش تعلیم داده است. علمی را که به ملائکه و رسولانش تعلیم داده، ما هم می‌‏دانیم<ref>{{عربی|اندازه=120%|" إِنَّ لِلَّهِ عِلْمَيْنِ عِلْمٌ‏ لَا يَعْلَمُهُ‏ إِلَّا هُوَ وَ عِلْمٌ عَلَّمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ فَمَا عَلَّمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ فَنَحْنُ نَعْلَمُهُ‏‏ ‏‏‏"}}؛ کلینی، کافی، ج۱، ص ۲۵۶.</ref>. ظاهراً این علمی که از [[پیامبر]]{{صل}} و بالتّبع از [[ائمه]]{{عم}} مخفی مانده، علم هفتاد و سومین حرف از حروف ۷۳ گانه [[اسم اعظم]] است. ناگفته نماند که در روایات فراوانی از صادقین{{عم}} نقل شده که: "[[اسم اعظم]] ۷۳ حرف است؛ به [[حضرت آدم]] ۲۵ حرف داده شد، به [[حضرت نوح]] ۲۵ حرف و... و به [[پیامبر اسلام]]{{صل}} ۷۲ حرف. و یک حرف آن نزد پروردگار، مخزون و مکنون است و احدی از مخلوقات آن را نمی‌‏داند"<ref>علی نمازی، اثبات ولایت، ص:۹۹.</ref>.
::::::نخست باید گفت که: علم خداوند، ذاتی و اصیل است و [[پیامبر]]{{صل}} در هر رتبه و مکانتی که باشد، فقرِ محض است و با تمامی وجود خویش، محتاج درگاه الهی است و خود نیز به این حقیقت؟ اعتراف و اذعان داشته است. برخی از آیات قرآنی که نفی علم و قدرت از [[پیامبر]]{{صل}} کرده، نظر به استقلالی بودن آنها دارد. نیز بنابر پاره‏ای از احادیث و سخن‏های بزرگان، [[رسول خدا]]{{صل}} علم به ذات الهی ندارد. در روایتی آمده است: خداوند، دارای دو علم است: علمی که احدی را نسبت به آن آگاه ننموده، و علمی که آن را به ملائکه و رسولان خویش واگذار کرده است. آنچه به فرشتگان و رسولان خویش واگذار کرده، قطعاً به ما [[اهل‌ بیت[[ رسیده است<ref>{{عربی|اندازه=120%|" إِنَّ لِلَّهِ عِلْمَيْنِ عِلْمٌ عِنْدَهُ لَمْ يُطْلِعْ عَلَيْهِ أَحَداً مِنْ خَلْقِهِ وَ عِلْمٌ نَبَذَهُ‏ إِلَى‏ مَلَائِكَتِهِ‏ وَ رُسُلِهِ فَمَا نَبَذَهُ‏ إِلَى‏ مَلَائِكَتِهِ‏ فَقَدِ انْتَهَى إِلَيْنَا‏‏‏"}}؛ کلینی، کافی، ج۱، ص ۲۵۵.</ref>. در روایت دیگری، [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: خدای عزّوجلّ دو علم دارد: علمی که جز او کسی نداند، و علمی که آن را به فرشتگان و رسولان خویش تعلیم داده است. علمی را که به ملائکه و رسولانش تعلیم داده، ما هم می‌‏دانیم<ref>{{عربی|اندازه=120%|" إِنَّ لِلَّهِ عِلْمَيْنِ عِلْمٌ‏ لَا يَعْلَمُهُ‏ إِلَّا هُوَ وَ عِلْمٌ عَلَّمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ فَمَا عَلَّمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ فَنَحْنُ نَعْلَمُهُ‏‏ ‏‏‏"}}؛ کلینی، کافی، ج۱، ص ۲۵۶.</ref>. ظاهراً این علمی که از [[پیامبر]]{{صل}} و بالتّبع از [[ائمه]]{{عم}} مخفی مانده، علم هفتاد و سومین حرف از حروف ۷۳ گانه [[اسم اعظم]] است. ناگفته نماند که در روایات فراوانی از صادقین{{عم}} نقل شده که: "[[اسم اعظم]] ۷۳ حرف است؛ به [[حضرت آدم]] ۲۵ حرف داده شد، به [[حضرت نوح]] ۲۵ حرف و... و به [[پیامبر اسلام]]{{صل}} ۷۲ حرف. و یک حرف آن نزد پروردگار، مخزون و مکنون است و احدی از مخلوقات آن را نمی‌‏داند"<ref>علی نمازی، اثبات ولایت، ص۹۹.</ref>.
::::::در سخن برخی از محققان در این باره آمده است: مسلّم است که حضرت حق، عالِم به تمام ذرات می‏‌باشد و برای همین، استعمال کلمه [[غیب]] نسبت به او درست نیست؛ زیرا بر او چیزی پنهان و مخفی نیست، و علم او نسبت به تمامی موجودات، حضوری و ذاتی است. شاید علت این که در برخی از روایات آمده که [[ائمه]]{{عم}} عالم به غیب نیستند، همین مراد است؛ زیرا آنچه از [[ائمه]]{{عم}} مخفی است، منحصر به حضرت باری تعالی است، و عالَم نزد آنان پنهان و پوشیده نیست و لذا نباید گفت آنان عالِم به غیب هستند<ref>حسنعلی نخودکی اصفهانی، نشان از بی‌‏نشان‏ها، ص ۱۶۴ و ۱۶۵.</ref>. آری اگر اموری را که از دید و نظر دیگران پنهان است، لحاظ کنیم و از این جهت، [[ائمه]]{{عم}} را عالم به این امور بدانیم، می‌‏توانیم بگوییم به [[غیب]] آگاه هستند»<ref>[[پژوهش در علم پیامبر (مقاله)|پژوهش در علم پیامبر]]، ص ٧۵.</ref>.
::::::در سخن برخی از محققان در این باره آمده است: مسلّم است که حضرت حق، عالِم به تمام ذرات می‏‌باشد و برای همین، استعمال کلمه [[غیب]] نسبت به او درست نیست؛ زیرا بر او چیزی پنهان و مخفی نیست، و علم او نسبت به تمامی موجودات، حضوری و ذاتی است. شاید علت این که در برخی از روایات آمده که [[ائمه]]{{عم}} عالم به غیب نیستند، همین مراد است؛ زیرا آنچه از [[ائمه]]{{عم}} مخفی است، منحصر به حضرت باری تعالی است، و عالَم نزد آنان پنهان و پوشیده نیست و لذا نباید گفت آنان عالِم به غیب هستند<ref>حسنعلی نخودکی اصفهانی، نشان از بی‌‏نشان‏ها، ص ۱۶۴ و ۱۶۵.</ref>. آری اگر اموری را که از دید و نظر دیگران پنهان است، لحاظ کنیم و از این جهت، [[ائمه]]{{عم}} را عالم به این امور بدانیم، می‌‏توانیم بگوییم به [[غیب]] آگاه هستند»<ref>[[پژوهش در علم پیامبر (مقاله)|پژوهش در علم پیامبر]]، ص ٧۵.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
۲۱۸٬۴۸۰

ویرایش