۳۳٬۷۴۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن' به '{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن') |
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن' به '{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن') |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
::::::'''علامه [[عبدالحسین امینی]]''' در کتاب ''«[http://ghadeer.valiasr-aj.com/include/VIEW3.php?bankname=LIST&code=2030&RADIF=28 الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب]»'' در اینباره گفته است: | ::::::'''علامه [[عبدالحسین امینی]]''' در کتاب ''«[http://ghadeer.valiasr-aj.com/include/VIEW3.php?bankname=LIST&code=2030&RADIF=28 الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::*«همه [[انبیا]] و اولیاء و مؤمنان طبق نص قرآن مجید دارای [[علم غیب]] هستند، و برای هر کدامشان بهره مخصوصی است اما دانش همه آنها، در هر مرحلهای که قرار داشته باشد، باز از لحاظ کم و کیف محدود و عرضی است نه ذاتی، و مسبوق به عدم است نه ازلی و برای آن ابتدا و انتهائی است نه سرمدی و از خدا گرفته شده که: پیش او کلیدهای غیب است کسی از آنها جز او آگاهی ندارد؛ پیامبر و وارث علمش در میان امتش در عمل کردن بر طبق علم غیبشان در موارد بلاها و مرگها و حوادث، و همچنین در اعلام آنها به مردم، نیازمند به اجازه و فرمان خدا هستند. علم و عمل و اعلام آن به مردم، سه مرحله هستند که هیچ کدام از آنها ارتباط با مرحله دیگر ندارد، هیچ گاه علم به چیزی مستلزم عمل کردن به آن و یا اعلام آن به مردم نیست، و برای هر کدام از آنها جهات مقتضی و عوامل منع کنندهای است که باید مراعات گردد. اصلا مقایسه میان علم ذاتی مطلق و علم عرضی محدود، و علمی که چگونگی نمیپذیرد و زمان و مکان ندارد با علم محدود و مقید، و علم ازلی و ابدی با علم حادث و موقت، و علم اصیل با علم از دیگران کسب شده، غلط است چنانکه شاید علم پیامبران با دانش دیگر افراد بشر، مقایسه شود، زیرا با آنکه علم همه آنها در امکان شریک است، اما به خاطر اختلاف در راه آن و خصوصیاتی که در آنها وجود دارد آن دو را از هم متمایز و جدا میسازد، بلکه نمیشود میانم علم مجتهد و علم مقلد در مورد احکام شرعی اگر چه مقلد به همه آنها احاطه داشته باشد، مقایسه نموده، زیرا راه تحصیل آن دو با هم فرق زیاد دارد». | ::::::*«همه [[انبیا]] و اولیاء و مؤمنان طبق نص قرآن مجید دارای [[علم غیب]] هستند، و برای هر کدامشان بهره مخصوصی است اما دانش همه آنها، در هر مرحلهای که قرار داشته باشد، باز از لحاظ کم و کیف محدود و عرضی است نه ذاتی، و مسبوق به عدم است نه ازلی و برای آن ابتدا و انتهائی است نه سرمدی و از خدا گرفته شده که: پیش او کلیدهای غیب است کسی از آنها جز او آگاهی ندارد؛ پیامبر و وارث علمش در میان امتش در عمل کردن بر طبق علم غیبشان در موارد بلاها و مرگها و حوادث، و همچنین در اعلام آنها به مردم، نیازمند به اجازه و فرمان خدا هستند. علم و عمل و اعلام آن به مردم، سه مرحله هستند که هیچ کدام از آنها ارتباط با مرحله دیگر ندارد، هیچ گاه علم به چیزی مستلزم عمل کردن به آن و یا اعلام آن به مردم نیست، و برای هر کدام از آنها جهات مقتضی و عوامل منع کنندهای است که باید مراعات گردد. اصلا مقایسه میان علم ذاتی مطلق و علم عرضی محدود، و علمی که چگونگی نمیپذیرد و زمان و مکان ندارد با علم محدود و مقید، و علم ازلی و ابدی با علم حادث و موقت، و علم اصیل با علم از دیگران کسب شده، غلط است چنانکه شاید علم پیامبران با دانش دیگر افراد بشر، مقایسه شود، زیرا با آنکه علم همه آنها در امکان شریک است، اما به خاطر اختلاف در راه آن و خصوصیاتی که در آنها وجود دارد آن دو را از هم متمایز و جدا میسازد، بلکه نمیشود میانم علم مجتهد و علم مقلد در مورد احکام شرعی اگر چه مقلد به همه آنها احاطه داشته باشد، مقایسه نموده، زیرا راه تحصیل آن دو با هم فرق زیاد دارد». | ||
::::::*«دانستیم که [[انبیا]] اولیا و مؤمنان طبق نص قرآن [[علم غیب]] دارند و برای هر کدام بهره مخصوصی است؛ اما دانش همه آنها در هر مرحلهای که قرار داشته باشد، از لحاظ کم و کیف، محدود و عرضی است نه ذاتی و مسبوق به عدم؛ نه این که ازلی و ابدی باشد، بلکه از خدا گرفته شده است. [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} و وارث علم او [[امام علی|علی]]{{ع}} در عمل کردن بر طبق علم غیبشان در موارد گوناگون، نیازمند به اجاره و فرمان خدا هستند. شاید کسی بگوید که در بعضی آیات، مطلقاً [[علم غیب]] را برای خداوند میدانند؛ مانند: {{عربی|اندازه= | ::::::*«دانستیم که [[انبیا]] اولیا و مؤمنان طبق نص قرآن [[علم غیب]] دارند و برای هر کدام بهره مخصوصی است؛ اما دانش همه آنها در هر مرحلهای که قرار داشته باشد، از لحاظ کم و کیف، محدود و عرضی است نه ذاتی و مسبوق به عدم؛ نه این که ازلی و ابدی باشد، بلکه از خدا گرفته شده است. [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} و وارث علم او [[امام علی|علی]]{{ع}} در عمل کردن بر طبق علم غیبشان در موارد گوناگون، نیازمند به اجاره و فرمان خدا هستند. شاید کسی بگوید که در بعضی آیات، مطلقاً [[علم غیب]] را برای خداوند میدانند؛ مانند: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۶۵ سوره نمل چگونه علم غیب غیر از خدا اثبات میشود؟ (پرسش)|قُل لّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ]]}}﴾}} در جواب میگوییم که در [[علم غیب]]، اولاً و بالذات در حیطه علم خداوند است و کسی به آن آگاهی ندارد و خداوند در این آیات سخن کسانی را نفی میکند که میگویند ما به طور مستقل به غیب آگاهی داریم و این آیات نافی آیاتی نیستند که به افاضه علوم غیبی به رسول خدا و پیامبران برگزیدهاش و مؤمنان اشاره دارند و اصلاً افرادی مثل پیامبران و امامان شیعه ادعایی در رابطه با علم غیب به صورت مستقل ندارند»<ref>[http://ghadeer.valiasr-aj.com/include/VIEW3.php?bankname=LIST&code=2030&RADIF=28 الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ص۱۰۸ و ۱۱۴].</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
حجت الاسلام و المسلمین '''[[رحیم لطیفی]]'''، در مقاله ''«[[علم غیب معصوم (مقاله)|علم غیب معصوم]]»'' در اینباره گفته است: | حجت الاسلام و المسلمین '''[[رحیم لطیفی]]'''، در مقاله ''«[[علم غیب معصوم (مقاله)|علم غیب معصوم]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::*«[[علم غیب]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} با [[علم غیب]] خداوند بسیار تفاوت دارد؛ [[علم غیب]] [[امام]]{{ع}} بالذات نیست، بلکه از جانب خداوند داده شده است و عطای الهی نیز منبع و واسطه میخواهد؛ [[منابع علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|یکی از منابع علم غیب پیامبر و امام وحی و الهام است]]». | ::::::*«[[علم غیب]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} با [[علم غیب]] خداوند بسیار تفاوت دارد؛ [[علم غیب]] [[امام]]{{ع}} بالذات نیست، بلکه از جانب خداوند داده شده است و عطای الهی نیز منبع و واسطه میخواهد؛ [[منابع علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|یکی از منابع علم غیب پیامبر و امام وحی و الهام است]]». | ||
::::::*«[[علم غیب]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} با [[علم غیب]] خداوند بسیار تفاوت دارد؛ [[علم غیب]] [[امام]]{{ع}} بالذات نیست، بلکه از جانب خداوند داده شده است و عطای الهی نیز منبع و واسطه میخواهد؛ یکی از منابع [[علم غیب]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} [[وحی]] و [[الهام]] است. {{عربی|اندازه= | ::::::*«[[علم غیب]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} با [[علم غیب]] خداوند بسیار تفاوت دارد؛ [[علم غیب]] [[امام]]{{ع}} بالذات نیست، بلکه از جانب خداوند داده شده است و عطای الهی نیز منبع و واسطه میخواهد؛ یکی از منابع [[علم غیب]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} [[وحی]] و [[الهام]] است. {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ}}﴾}}<ref>[[فرشتگان]] و [[روح]] (الامین) در آن، با اذن پروردگارشان برای هر کاری فرود میآیند؛ سوره قدر، ۴.</ref> یعنی: | ||
:::::# نزول [[فرشتگان|ملائکه]] همیشگی است پس معلوم میشود پس از [[خاتمیت]]، [[امام]]{{ع}} میزبان ملائکه و دریافتکننده اخبار و علوم است؛ | :::::# نزول [[فرشتگان|ملائکه]] همیشگی است پس معلوم میشود پس از [[خاتمیت]]، [[امام]]{{ع}} میزبان ملائکه و دریافتکننده اخبار و علوم است؛ | ||
:::::# این عطای علوم به اذن ربّ است؛ | :::::# این عطای علوم به اذن ربّ است؛ | ||
:::::# این عطای علوم، وسیع و گسترده است {{عربی|اندازه= | :::::# این عطای علوم، وسیع و گسترده است {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|مِّن كُلِّ أَمْرٍ}}﴾}}» <ref>[[علم غیب معصوم (مقاله)|علم غیب معصوم]] {{ع}}، [[معارف (نشریه)|ماهنامه معارف]]، شماره ۴۸.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
:::::#[[علم]] خدا ذاتی و [[علم امام]]{{ع}} اکتسابی است البته نه اکتسابی مثل سایر انسانها بلکه اکتسابی در مقابل ذاتی خداوند. | :::::#[[علم]] خدا ذاتی و [[علم امام]]{{ع}} اکتسابی است البته نه اکتسابی مثل سایر انسانها بلکه اکتسابی در مقابل ذاتی خداوند. | ||
:::::#[[علم]] خداوند قدیم است و در اندیشه دینی هیچ چیز غیر خدا قدیم نیست در حالی که [[علم امام]]{{ع}} حادث است و لحظه به لحظه هم افزایش مییابد. | :::::#[[علم]] خداوند قدیم است و در اندیشه دینی هیچ چیز غیر خدا قدیم نیست در حالی که [[علم امام]]{{ع}} حادث است و لحظه به لحظه هم افزایش مییابد. | ||
:::::#[[علم امام]]{{ع}} مقید است در حالی که علم خداوند مطلق است. در روایات چنین آمده که خداوند دو علم دارد. علم ذاتی و مکنونی که بدا هم از آن نشأت میگیرد و علمی که آن را به ملائکه و حججش آموخته است. از سوی دیگر مطابق روایات [[امام]]{{ع}} به اموری که در آن بدا رخ میدهد علم ندارد. به عنوان نمونه [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرمایند: اگر آیه {{عربی|اندازه= | :::::#[[علم امام]]{{ع}} مقید است در حالی که علم خداوند مطلق است. در روایات چنین آمده که خداوند دو علم دارد. علم ذاتی و مکنونی که بدا هم از آن نشأت میگیرد و علمی که آن را به ملائکه و حججش آموخته است. از سوی دیگر مطابق روایات [[امام]]{{ع}} به اموری که در آن بدا رخ میدهد علم ندارد. به عنوان نمونه [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} میفرمایند: اگر آیه {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}﴾}}<ref>خداوند هر چه را بخواهد محو، و هر چه را بخواهد اثبات میکند؛ سوره رعد: ۳۹.</ref> نبود، تمام آنچه تا قیامت رخ خواهد داد را میگفتم. در حالی که علم خدا قطعا شامل این امور هم میشود. همچنین عقلا محال است که امام به ذات حق تعالی علم داشته باشد. پس چند دسته از علوم از گستره علم امام خارج میشود و علم امام به همین دلیل مقید خواهد بود»<ref>[http://ekalam.ir/post/Neshast_ElmeEmamDarQuran%26Hadith پایگاه مطالعات کلام امامیه]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۲۰۵: | خط ۲۰۵: | ||
::::::'''ب) تفاوت از دیدگاه قرآن''': برای این که آیات در قرآن در مورد [[علم غیب]] داشتن غیر از خدا دو دسته است که با هم ظاهراً و در ابتدا معارض به نظر میرسد هر دو دسته آیات را بیان میکنیم و وجه جمع را ذکر مینماییم. | ::::::'''ب) تفاوت از دیدگاه قرآن''': برای این که آیات در قرآن در مورد [[علم غیب]] داشتن غیر از خدا دو دسته است که با هم ظاهراً و در ابتدا معارض به نظر میرسد هر دو دسته آیات را بیان میکنیم و وجه جمع را ذکر مینماییم. | ||
::::::'''آیات دسته اول''':آیات [[علم غیب]] را مخصوص به ذات باری تعالی بیان میکند: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت میشود؟ (پرسش)|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ]]}}﴾}}<ref>و کلید خزائن غیب نزد خداست کسی جز به آن آگاه نیست؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.</ref>؛{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۶۵ سوره نمل چگونه علم غیب غیر از خدا اثبات میشود؟ (پرسش)|قُل لّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ]]}}﴾}}<ref>(ای رسول ما) بگو که در همه آسمان ها و زمین جز خدا کسی از علم غیب آگاه نیست؛ سوره نمل، آیه ۶۵</ref>؛ {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۱۸۸ سوره اعراف چگونه علم غیب پیامبر خاتم ثابت میشود؟ (پرسش)|وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ]]}}﴾}}<ref>و اگر من از غیب (جز آن چه بوحی میدانم) آگاه بودن بر خیر خود همیشه میافزودم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۸۸.</ref>. و غیر از این آیات دیگر بیانگر این مطلب است که [[علم غیب]] مخصوص به خداوند متعال است. | ::::::'''آیات دسته اول''':آیات [[علم غیب]] را مخصوص به ذات باری تعالی بیان میکند: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت میشود؟ (پرسش)|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ]]}}﴾}}<ref>و کلید خزائن غیب نزد خداست کسی جز به آن آگاه نیست؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.</ref>؛{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۶۵ سوره نمل چگونه علم غیب غیر از خدا اثبات میشود؟ (پرسش)|قُل لّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ]]}}﴾}}<ref>(ای رسول ما) بگو که در همه آسمان ها و زمین جز خدا کسی از علم غیب آگاه نیست؛ سوره نمل، آیه ۶۵</ref>؛ {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۱۸۸ سوره اعراف چگونه علم غیب پیامبر خاتم ثابت میشود؟ (پرسش)|وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ]]}}﴾}}<ref>و اگر من از غیب (جز آن چه بوحی میدانم) آگاه بودن بر خیر خود همیشه میافزودم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۸۸.</ref>. و غیر از این آیات دیگر بیانگر این مطلب است که [[علم غیب]] مخصوص به خداوند متعال است. | ||
::::::'''آیات دسته دوم:''' آیاتی بیانگر این مطلب است که غیر از خدا هم [[علم غیب]] دارند. و این بیان میکند [[علم غیب]] مخصوص به خداوند نیست البته علم آنان به غیب ذاتی نیست بلکه اکتسابی از علم خداوند متعال است؛ گفتار [[حضرت عیسی]]{{ع}} با بنی اسرائیل: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۶ سوره صف علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|يَأْتِي مِن بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ]]}}﴾}}<ref>بعد از من رسولی میآید نامش احمد است؛ سوره صف، آیه: ۶.</ref>؛ {{عربی|اندازه= | ::::::'''آیات دسته دوم:''' آیاتی بیانگر این مطلب است که غیر از خدا هم [[علم غیب]] دارند. و این بیان میکند [[علم غیب]] مخصوص به خداوند نیست البته علم آنان به غیب ذاتی نیست بلکه اکتسابی از علم خداوند متعال است؛ گفتار [[حضرت عیسی]]{{ع}} با بنی اسرائیل: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۶ سوره صف علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|يَأْتِي مِن بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ]]}}﴾}}<ref>بعد از من رسولی میآید نامش احمد است؛ سوره صف، آیه: ۶.</ref>؛ {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۲۵۵ سوره بقره نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)|وَلاَ يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء]]}}﴾}}<ref>خلق هیچ مرتبه علم او احاطه نتواند کرد مگر به آن چه او خواهد؛ سوره بقره، آیه ۲۵۵.</ref>؛ {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۴ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ]]}}﴾}}<ref>این از اخبار غیب است که وحی میکنیم به سوی تو؛ سوره آل عمران، آیه ۴۴.</ref>؛ {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن| فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَأَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَأَعْرَضَ عَن بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنبَأَكَ هَذَا قَالَ نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ}}﴾}} <ref> وقتی رسول به آن زن این خبر راداد آن زن گفت رسول تو را کی واقف ساخت رسول گفت خدا علیم و خبیر مراا واقف ساخت؛ سوره تحریم؛ آیه: ۳.</ref>{{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۹ سوره آل عمران علم غیب عیسی پیامبر را اثبات میکند؟ (پرسش)|أُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ]]}}﴾}}<ref> به شما از غیب خبر میدهم که در خانه هاتان چه میخورید و چه ذخیره میکنید؛ سوره آل عمران، آیه ۴۹.</ref>. در تفسیر قمی در ذیل آیه {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۹ سوره آل عمران علم غیب عیسی پیامبر را اثبات میکند؟ (پرسش)|أُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ]]}}﴾}} از [[امام باقر]]{{ع}} روایت آورده که فرمود: [[حضرت عیسی]]{{ع}} همواره به بنی اسرائیل میگفت من فرستاده خدا به سوی شمایم و من برایتان از گل چیزی به شکل مرغ میسازم و سپس در آن میدمم به اذن خدا مرغ میشود و من اکمه و ابرص را شفا میدهم بنی اسرائیل گفتند به نظر ما این کارها که میکنی جز سحر نمیباشد اگر میخواهی تو را در دعوت تصدیق کنیم معجزهای بیاور تا برای ما یقین به نبوت حاصل شود فرمود: به من بگویید اگر شما را خبر دهم که بدان چه خوردهاید و به آن چه در خانههای خود ذخیره کردهاید، آن گاه صدق دعوی من یقین میکنید، گفتند: آری، آن گاه یک یک آنان میفرمود: تو فلان و فلان چیزی را خوردی و فلان و فلان نوشیدهای و فلان و فلان چیز را برداشتی بعضی قبول میکردند و ایمان میآوردند و بعضی دیگر همچنان کفر میورزیدند. | ||
::::::'''وجه جمع:'''با تصریح آیات دسته دوم معنای آیات اولی این است که در [[علم غیب]] ذاتی کسی شریک خداوند نیست و جز خداوند متعال کس دیگری [[علم غیب]] استقلالی و ذاتی ندارد و مفاد آیات دسته دوم است که [[علم غیب]] مخصوص به خداوند نیست بلکه غیر از خدا هم علم به غیب دارند ولی [[علم غیب]] آنان تبعی و عرضی است. با این تفصیل روشن شد تعارض بین آیات نیست بلکه آیاتی که دلالت میکند علم به غیب مخصوص به خداوند متعال است ناظر به علم ذاتی و قدیم و غیر اکتسابی است و آیاتی که دلالت میکند غیر از خدا هم علم به غیب دارند ناظر به این جهت است که علم ایشان ذاتی و قدیمی نیست بلکه اکتساب از خداوند علام الغیوب است»<ref>[[ علم غیب ائمه معصومین (پایاننامه)| علم غیب ائمه معصومین]]{{عم}}؛ ص۴۵ - ۵۰.</ref>. | ::::::'''وجه جمع:'''با تصریح آیات دسته دوم معنای آیات اولی این است که در [[علم غیب]] ذاتی کسی شریک خداوند نیست و جز خداوند متعال کس دیگری [[علم غیب]] استقلالی و ذاتی ندارد و مفاد آیات دسته دوم است که [[علم غیب]] مخصوص به خداوند نیست بلکه غیر از خدا هم علم به غیب دارند ولی [[علم غیب]] آنان تبعی و عرضی است. با این تفصیل روشن شد تعارض بین آیات نیست بلکه آیاتی که دلالت میکند علم به غیب مخصوص به خداوند متعال است ناظر به علم ذاتی و قدیم و غیر اکتسابی است و آیاتی که دلالت میکند غیر از خدا هم علم به غیب دارند ناظر به این جهت است که علم ایشان ذاتی و قدیمی نیست بلکه اکتساب از خداوند علام الغیوب است»<ref>[[ علم غیب ائمه معصومین (پایاننامه)| علم غیب ائمه معصومین]]{{عم}}؛ ص۴۵ - ۵۰.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} |