پرش به محتوا

دلیل قرآنی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=150%|' به '{{عربی|'
جز (جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=150%|' به '{{عربی|')
خط ۹۲: خط ۹۲:
::::::#سوره عنکبوت آیه ۴۹: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۹ سوره عنکبوت علم غیب امامان را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلاَّ الظَّالِمُونَ]]}}﴾}} "بلکه این قرآن آیات روشن الهی است در لوح سینه آنان که از خدا نور علم و دانش یافتند و آیات ما را جز مردم ستمگر انکار نکنند" مراد از الذین اوتو العلم در آیه شریفه [[ائمه اطهار]] {{عم}} است.
::::::#سوره عنکبوت آیه ۴۹: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۹ سوره عنکبوت علم غیب امامان را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلاَّ الظَّالِمُونَ]]}}﴾}} "بلکه این قرآن آیات روشن الهی است در لوح سینه آنان که از خدا نور علم و دانش یافتند و آیات ما را جز مردم ستمگر انکار نکنند" مراد از الذین اوتو العلم در آیه شریفه [[ائمه اطهار]] {{عم}} است.
::::::#سوره نحل آیه ۸۹: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ}}﴾}} و ما بر تو این قرآن عظیم را فرستادیم تا حقیقت هر چیز را روشن کند و برای مسلمین هدایت و رحمت و بشارت باشد. و از اینجا مشخص می‌شود که [[رسول اکرم]] {{صل}} بر همه چیز آگاه است و ائمه {{عم}} نیز از آنچه به رسول {{صل}} رسیده است بهره‌مندند.<ref> مظفر، [[علم امام]]، ص ۵۳-۵۶.</ref>.
::::::#سوره نحل آیه ۸۹: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ}}﴾}} و ما بر تو این قرآن عظیم را فرستادیم تا حقیقت هر چیز را روشن کند و برای مسلمین هدایت و رحمت و بشارت باشد. و از اینجا مشخص می‌شود که [[رسول اکرم]] {{صل}} بر همه چیز آگاه است و ائمه {{عم}} نیز از آنچه به رسول {{صل}} رسیده است بهره‌مندند.<ref> مظفر، [[علم امام]]، ص ۵۳-۵۶.</ref>.
::::::#سوره رعد آیه ۴۳: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|[[ آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ]]}}﴾}} بگو کافی است برای گواه میان من و شما، و کسی که علم کتاب نزد اوست. به تفسیر آیه فوق در احادیث متعددی که در کتب اهل سنت و شیعه نقل شده آمده است که ابو سعید حذری می‌گوید: از [[رسول خدا]] {{صل}} معنی {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|الَّذي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتاب‏}}﴾}} را سؤال کردم فرمود: او وصی برادم سلیمان بن داود بود، گفتم: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}﴾}} کیست؟ فرمود: {{عربی|اندازه=150%|"ذَاكَ أَخِي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ {{ع}}"}}: او برادرم [[علی بن ابی طالب]] است <ref>مرعشی، شرح احقاق، ج ۱۴، ص ۳۶۳؛ طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، چاپ پنجم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷ ق، ج ۱۱، ص ۳۸۸؛ حسکانی، عبیدالله بن احمد، شواهد تنزیل لقواعد التنفصیل، تحقیق: محمدباقر محمودی، چاپ اول، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی: تهران، ۱۴۱۱ ق، ج ۱، ص ۴۰۰ و ۴۰۱.</ref>. و نیز برید بن معاویه از [[امام صادق|امام جعفر صادق]] {{ع}} نقل کرده است که فرمود: خداوند ما را قصد کرده است. اول و افضل و برگزیده‌تر ما بعد از [[پیامبر اکرم|پیامبر]] {{صل}} و علی {{ع}} است. عبدالله بن کثیر روایت کرده است که آن بزرگوار دست بر سینه گذاشت و فرمود: "به خدا علم کتاب به طور کامل پیش ماست" مؤید آن روایتی است از شعبی که گفت: بعد از [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} احدی به کتاب خدا عالم‌تر از [[امام علی|علی]] و اولادش نیست. عاصم بن ابی النجود از ابی عبدالرحمن سلمی نقل کرده است که گفت: احدی ندیدم که قرآن را بهتر از علی {{ع}} قرائت کند <ref>طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۱۳، ص ۹۱.</ref>. و نیز آورده‌اند که از علی {{ع}} پرسیدند: بهترین آیه درباره شما چیست؟ فرمود این آیه: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|[[ آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ]]}}﴾}} <ref> سوره رعد، آیه: ۴۳.</ref>. در این آیه علی {{ع}} شاهد [[رسالت]] پیامبر است. آورنده تخت بلقیس در آن زمان کوتاه علمی از کتاب دارد ولی حضرت علی {{ع}} به عنوان گواه بر رسالت پیامبر {{صل}} علم همه کتاب را داراست <ref>طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۱۳، ص ۱۱۴.</ref>»<ref>[[پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا (پایان‌نامه)|پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا]]، ص۴۶-۴۸.</ref>.
::::::#سوره رعد آیه ۴۳: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|[[ آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ]]}}﴾}} بگو کافی است برای گواه میان من و شما، و کسی که علم کتاب نزد اوست. به تفسیر آیه فوق در احادیث متعددی که در کتب اهل سنت و شیعه نقل شده آمده است که ابو سعید حذری می‌گوید: از [[رسول خدا]] {{صل}} معنی {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|الَّذي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتاب‏}}﴾}} را سؤال کردم فرمود: او وصی برادم سلیمان بن داود بود، گفتم: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}﴾}} کیست؟ فرمود: {{عربی|"ذَاكَ أَخِي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ {{ع}}"}}: او برادرم [[علی بن ابی طالب]] است <ref>مرعشی، شرح احقاق، ج ۱۴، ص ۳۶۳؛ طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، چاپ پنجم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷ ق، ج ۱۱، ص ۳۸۸؛ حسکانی، عبیدالله بن احمد، شواهد تنزیل لقواعد التنفصیل، تحقیق: محمدباقر محمودی، چاپ اول، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی: تهران، ۱۴۱۱ ق، ج ۱، ص ۴۰۰ و ۴۰۱.</ref>. و نیز برید بن معاویه از [[امام صادق|امام جعفر صادق]] {{ع}} نقل کرده است که فرمود: خداوند ما را قصد کرده است. اول و افضل و برگزیده‌تر ما بعد از [[پیامبر اکرم|پیامبر]] {{صل}} و علی {{ع}} است. عبدالله بن کثیر روایت کرده است که آن بزرگوار دست بر سینه گذاشت و فرمود: "به خدا علم کتاب به طور کامل پیش ماست" مؤید آن روایتی است از شعبی که گفت: بعد از [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} احدی به کتاب خدا عالم‌تر از [[امام علی|علی]] و اولادش نیست. عاصم بن ابی النجود از ابی عبدالرحمن سلمی نقل کرده است که گفت: احدی ندیدم که قرآن را بهتر از علی {{ع}} قرائت کند <ref>طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۱۳، ص ۹۱.</ref>. و نیز آورده‌اند که از علی {{ع}} پرسیدند: بهترین آیه درباره شما چیست؟ فرمود این آیه: {{عربی|اندازه=100%|﴿{{متن قرآن|[[ آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ]]}}﴾}} <ref> سوره رعد، آیه: ۴۳.</ref>. در این آیه علی {{ع}} شاهد [[رسالت]] پیامبر است. آورنده تخت بلقیس در آن زمان کوتاه علمی از کتاب دارد ولی حضرت علی {{ع}} به عنوان گواه بر رسالت پیامبر {{صل}} علم همه کتاب را داراست <ref>طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۱۳، ص ۱۱۴.</ref>»<ref>[[پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا (پایان‌نامه)|پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا]]، ص۴۶-۴۸.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


خط ۱۰۴: خط ۱۰۴:
::::::دانشمندان شیعه همگی تصریح کرده‌اند که آگاهی [[پیامبر]] و [[امام]] از غیب، ذاتی و بدون تعلیم الهی نیست و به گونه دوم؛ یعنی به تعلیم الهی است و کسانی که علم [[امامان]]{{عم}} را ذاتی و بدون تعلیم الهی بدانند و علم آنان را به گونه علم الهی بدانند از "غلاه" <ref>غلاه، کسانی که امامان{{عم}} را از حدود موجود امکانی خارج دانسته و برخی از صفاتی را که اختصاص به خدا دارد بر آنان ثابت می‌دانند.</ref> به شمار می‌آیند و اصولاً این عقیده مستلزم شرک می‌باشد، در اینجا لازم است توجه خواننده عزیز را به مطالبی جلب کنیم: با مراجعه به روایات و گفته‌های دانشمندان بزرگ روشن می‌شود که در زمان پیامبران گرامی{{عم}} و امامان معصوم{{عم}} و نیز در دوره‌های بعد، گاهی از واژه [[علم غیب]] علم ذاتی و بدون تعلیم الهی فهمیده می‌شده است، از این جهت در آیات و روایات و نیز در کلمات دانشمندان مکرراً تصریح شده است که آگاهی پیامبر و امام از غیب، ذاتی نیست، بلکه به تعلیم الهی از راه [[وحی]] و غیره و یا آموختن از [[پیامبر]] و [[امام]] قبل است و اگر در برخی از احادیث آگاهی از غیب آنان نفی شده است، مقصود این نوع از [[علم غیب]] است.  
::::::دانشمندان شیعه همگی تصریح کرده‌اند که آگاهی [[پیامبر]] و [[امام]] از غیب، ذاتی و بدون تعلیم الهی نیست و به گونه دوم؛ یعنی به تعلیم الهی است و کسانی که علم [[امامان]]{{عم}} را ذاتی و بدون تعلیم الهی بدانند و علم آنان را به گونه علم الهی بدانند از "غلاه" <ref>غلاه، کسانی که امامان{{عم}} را از حدود موجود امکانی خارج دانسته و برخی از صفاتی را که اختصاص به خدا دارد بر آنان ثابت می‌دانند.</ref> به شمار می‌آیند و اصولاً این عقیده مستلزم شرک می‌باشد، در اینجا لازم است توجه خواننده عزیز را به مطالبی جلب کنیم: با مراجعه به روایات و گفته‌های دانشمندان بزرگ روشن می‌شود که در زمان پیامبران گرامی{{عم}} و امامان معصوم{{عم}} و نیز در دوره‌های بعد، گاهی از واژه [[علم غیب]] علم ذاتی و بدون تعلیم الهی فهمیده می‌شده است، از این جهت در آیات و روایات و نیز در کلمات دانشمندان مکرراً تصریح شده است که آگاهی پیامبر و امام از غیب، ذاتی نیست، بلکه به تعلیم الهی از راه [[وحی]] و غیره و یا آموختن از [[پیامبر]] و [[امام]] قبل است و اگر در برخی از احادیث آگاهی از غیب آنان نفی شده است، مقصود این نوع از [[علم غیب]] است.  
::::::اینک متن برخی از روایات و گفتارهای دانشمندان:
::::::اینک متن برخی از روایات و گفتارهای دانشمندان:
:::::# بعد از پایان جنگ جمل، [[علی]]{{ع}} در بصره خطبه‌ای خواند و در ضمن آن، از برخی حوادث آینده خبر داد یکی از یاران آن حضرت با تعجبی فراوان، به ایشان گفت: {{عربی|اندازه=150%|«لَقَدْ أُعْطِيتَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عِلْمَ الْغَيْبِ»}}<ref>«آیا به شما علم غیب داده شده؟»</ref> و این جمله اشاره به این بود که [[آیا علم غیب منحصر به خداست؟ (پرسش)|علم غیب اختصاص به خدا دارد]]، زیرا خدا است که ذاتاً از همه چیز آگاه است. آن گرامی در پاسخ او خندید و گفت: {{عربی|اندازه=150%|«لَیْسَ هُوَ بِعِلْمِ غَیْب وَ اِنَّمَا هُوَ تَعَلُّمٌ مِنْ ذِی عِلْم!…»}}اینکه من از حوادث آینده خبر می‌دهم [[علم غیب]] یعنی ذاتی و بدون تعلیم الهی نیست بلکه به وسیله پیامبر خدا{{صل}} به من تعلیم شده است…<ref>نهج البلاغه خطبه صدو بیست و چهار، شرح نهج البلاغه ابن میثم: ج۱، ص ۸۳ - ۸۵ و ج۳، ص: ۱۳۸ - ۱۴۱.</ref>؛ [[یحیی بن عبداالله بن الحسن]] به [[امام کاظم|امام هفتم]]{{ع}} گفت: فدایت شوم گروهی از مردم عقیده دارند که شما [[علم غیب]] دارید. حضرت در پاسخ او فرمود: …نه به خدا سوگند آنچه ما می‌دانیم از [[پیامبر خدا]]{{صل}} به ما رسیده و از آن حضرت آموخته‌ایم.
:::::# بعد از پایان جنگ جمل، [[علی]]{{ع}} در بصره خطبه‌ای خواند و در ضمن آن، از برخی حوادث آینده خبر داد یکی از یاران آن حضرت با تعجبی فراوان، به ایشان گفت: {{عربی|«لَقَدْ أُعْطِيتَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عِلْمَ الْغَيْبِ»}}<ref>«آیا به شما علم غیب داده شده؟»</ref> و این جمله اشاره به این بود که [[آیا علم غیب منحصر به خداست؟ (پرسش)|علم غیب اختصاص به خدا دارد]]، زیرا خدا است که ذاتاً از همه چیز آگاه است. آن گرامی در پاسخ او خندید و گفت: {{عربی|«لَیْسَ هُوَ بِعِلْمِ غَیْب وَ اِنَّمَا هُوَ تَعَلُّمٌ مِنْ ذِی عِلْم!…»}}اینکه من از حوادث آینده خبر می‌دهم [[علم غیب]] یعنی ذاتی و بدون تعلیم الهی نیست بلکه به وسیله پیامبر خدا{{صل}} به من تعلیم شده است…<ref>نهج البلاغه خطبه صدو بیست و چهار، شرح نهج البلاغه ابن میثم: ج۱، ص ۸۳ - ۸۵ و ج۳، ص: ۱۳۸ - ۱۴۱.</ref>؛ [[یحیی بن عبداالله بن الحسن]] به [[امام کاظم|امام هفتم]]{{ع}} گفت: فدایت شوم گروهی از مردم عقیده دارند که شما [[علم غیب]] دارید. حضرت در پاسخ او فرمود: …نه به خدا سوگند آنچه ما می‌دانیم از [[پیامبر خدا]]{{صل}} به ما رسیده و از آن حضرت آموخته‌ایم.
:::::#شیخ بزرگوار [[شیخ مفید|محمد بن محمد بن نعمان مفید]] می‌نویسد: کسی را می‌توان به طور مطلق دارای صفت [[عالم به غیب]] دانست که علم او ذاتی باشد و از کسی نیاموخته باشد و علم هیچ کس جز خداوند بزرگ ذاتی نیست و از این رو شیعه معتقد است که نباید درباره امامان به طور مطلق گفته شود، بلکه باید توضیح داده شود که علم آنان مستفاد از [[امام]] قبل و از [[پیامبر]]{{صل}} و سرانجام به تعلیم الهی است؛<ref>اوائل المقالات، ص:۳۸؛ بحار الأنوار، ج۱۰، ص:۲۶/۱۰.</ref>.
:::::#شیخ بزرگوار [[شیخ مفید|محمد بن محمد بن نعمان مفید]] می‌نویسد: کسی را می‌توان به طور مطلق دارای صفت [[عالم به غیب]] دانست که علم او ذاتی باشد و از کسی نیاموخته باشد و علم هیچ کس جز خداوند بزرگ ذاتی نیست و از این رو شیعه معتقد است که نباید درباره امامان به طور مطلق گفته شود، بلکه باید توضیح داده شود که علم آنان مستفاد از [[امام]] قبل و از [[پیامبر]]{{صل}} و سرانجام به تعلیم الهی است؛<ref>اوائل المقالات، ص:۳۸؛ بحار الأنوار، ج۱۰، ص:۲۶/۱۰.</ref>.
:::::# مفسر عالیقدر جهان اسلام مرحوم [[شیخ طبرسی]] می‌نویسد: به عقیده شیعه کسی را می‌توان با جمله [[عالم به غیب]] توصیف کرد که همه غیب‌ها را بداند و علم او ذاتی باشد و هیچ کس جز خدا این چنین نیست و اما خبرهای غیبی فراوانی که دانشمندان شیعه و سنی از [[علی]]{{ع}} و سایر امامان نقل کرده‌اند همه از [[رسول خدا]]{{صل}} به آنان رسیده و رسول خدا نیز از خداوند آموخته است<ref>مجمع البیان، ج۳، ص: ۲۶۱ و ج۵، ص: ۲۰۵.</ref>
:::::# مفسر عالیقدر جهان اسلام مرحوم [[شیخ طبرسی]] می‌نویسد: به عقیده شیعه کسی را می‌توان با جمله [[عالم به غیب]] توصیف کرد که همه غیب‌ها را بداند و علم او ذاتی باشد و هیچ کس جز خدا این چنین نیست و اما خبرهای غیبی فراوانی که دانشمندان شیعه و سنی از [[علی]]{{ع}} و سایر امامان نقل کرده‌اند همه از [[رسول خدا]]{{صل}} به آنان رسیده و رسول خدا نیز از خداوند آموخته است<ref>مجمع البیان، ج۳، ص: ۲۶۱ و ج۵، ص: ۲۰۵.</ref>