پرش به محتوا

نسخ قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۵ مهٔ ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - ' ؛' به '؛'
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=100%|' به '{{عربی|')
جز (جایگزینی متن - ' ؛' به '؛')
خط ۱۴۲: خط ۱۴۲:
*آیت الله [[سید ابوالقاسم خویی]] امکان نسخ قرآن با اجماع قطعی را که کاشف از رأی معصوم باشد، می‌پذیرد<ref> البیان فی تفسیر القرآن، ابوالقاسم خویی، ص ۲۸۶.</ref>. برخی دانشمندان در مواردی از نسخ آیات قرآن ادعای اجماع کرده‌اند که در بحث نمونه‌های نسخ در [[قرآن]] به آن اشاره خواهیم کرد<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص: ۲۱۸ - ۲۱۹.</ref>.
*آیت الله [[سید ابوالقاسم خویی]] امکان نسخ قرآن با اجماع قطعی را که کاشف از رأی معصوم باشد، می‌پذیرد<ref> البیان فی تفسیر القرآن، ابوالقاسم خویی، ص ۲۸۶.</ref>. برخی دانشمندان در مواردی از نسخ آیات قرآن ادعای اجماع کرده‌اند که در بحث نمونه‌های نسخ در [[قرآن]] به آن اشاره خواهیم کرد<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص: ۲۱۸ - ۲۱۹.</ref>.
==حکمت نسخ==
==حکمت نسخ==
*زمانی می‌توان در باره حکمت یا حکمت‌های نسخ سخن گفت که منظور از نسخ مشخص باشد. آن‌گونه که از آیات [[قرآن]] برمی‌آید و برخی از مفسران نیز بر آن تأکید دارند، نسخ در اصطلاح [[قرآن]] به احکام شرعی و یا آیات [[قرآن]] اختصاص ندارد، بلکه به عکس، سیاق آیه ۱۰۶ سوره بقره، نسخ در غیر از احکام و آیات [[قرآن]] است. در این سیاق، حکمت نسخ همان چیزی است که خداوند به صراحت اعلام کرده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن| لِكُلِّ أَجَلٍ كِتَابٌ  }}﴾}} <ref> سوره رعد، آیه: ۳۸.</ref>؛ این بدان معنا است که خداوند تبارک و تعالی مطابق با اقتضای حکمت بالغه الهی، آیاتش را تغییر می‌دهد. البته این بدان معنا نیست که هیچ معیار مشخصی در این‌باره وجود ندارد یا هیچ حکمتی از حکمت‌های الهی برای ما درک‌کردنی نیست و یا هر آیه‌ای از آیات الهی ممکن است تغییر کند. خداوند در ادامه می‌فرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن| عِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ }}﴾}} <ref> سوره رعد، آیه: ۳۹.</ref>؛ در [[ام الکتاب]] تغییری رخ نمی‌دهد، اما در آنچه مربوط به امت‌ها در طول تاریخ است، تغییر رخ می‌دهد. این تغییر را می‌توان به تغییر نسخه یک پزشک حاذق برای بیماران مختلف و حتی تغییر آن برای یک بیمار فرض کرد. این تغییر نسخه به منزله بی‌ ثباتی در دانشِ آن پزشک و یا بی ثباتی در علم پزشکی نیست. ضمن این‌که هر دردی علت و یا علل خاص خود را دارد و به طور طبیعی درمان خاصی را نیز می‌طلبد، اما این امر از تغییر در نسخه پزشک جلوگیری نمی‌کند. خداوندِ عالَم سنت‌هایی را در جریان نظام این جهان قرار داده است که تغییرناپذیرند، اما در چارچوب همین سنت‌های ثابت، تغییراتی برای جوامع به وجود می‌آید؛ برای نمونه یکی از سنت‌ها این است که خداوند تغییر در بهبود وضعیت جوامع و ملل را به تغییر وضعیت خود آن‌ها منوط کرده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن| لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ }}﴾}} <ref> بی‌گمان خداوند آنچه را که گروهی دارند دگرگون نمی‌کند (و از آنان نمی‌ستاند) مگر آنها آنچه را که در خویش دارند دگرگون سازند؛ سوره رعد، آیه: ۱۱.</ref>؛ {{عربی|﴿{{متن قرآن| ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّرًا نِّعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَى قَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ }}﴾}} <ref> آن، از این روست که خداوند نعمتی را که به گروهی بخشیده است نمی‌گرداند تا آنان آنچه در خود دارند بگردانند  و بی‌گمان خداوند شنوایی داناست؛ سوره انفال، آیه: 53.</ref> بنا بر این، در چارچوب این سنت که امری ثابت است، سرنوشت‌های گوناگونی برای یک جامعه تصورکردنی است؛ برای نمونه خداوند به دلیل ستمی که یهودیان مرتکب شدند، برخی از چیزها را بر آن‌ها حرام کرد: {{عربی|﴿{{متن قرآن| فَبِظُلْمٍ مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيرًا }}﴾}} <ref> آری، به سزای ستمی از (سوی) یهودیان و اینکه (مردم را) بسیار از راه خداوند باز می‌داشتند چیزهای پاکیزه‌ای را که بر آنان حلال بود، حرام کردیم ؛ سوره نساء، آیه: ۱۶۰.</ref>
*زمانی می‌توان در باره حکمت یا حکمت‌های نسخ سخن گفت که منظور از نسخ مشخص باشد. آن‌گونه که از آیات [[قرآن]] برمی‌آید و برخی از مفسران نیز بر آن تأکید دارند، نسخ در اصطلاح [[قرآن]] به احکام شرعی و یا آیات [[قرآن]] اختصاص ندارد، بلکه به عکس، سیاق آیه ۱۰۶ سوره بقره، نسخ در غیر از احکام و آیات [[قرآن]] است. در این سیاق، حکمت نسخ همان چیزی است که خداوند به صراحت اعلام کرده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن| لِكُلِّ أَجَلٍ كِتَابٌ  }}﴾}} <ref> سوره رعد، آیه: ۳۸.</ref>؛ این بدان معنا است که خداوند تبارک و تعالی مطابق با اقتضای حکمت بالغه الهی، آیاتش را تغییر می‌دهد. البته این بدان معنا نیست که هیچ معیار مشخصی در این‌باره وجود ندارد یا هیچ حکمتی از حکمت‌های الهی برای ما درک‌کردنی نیست و یا هر آیه‌ای از آیات الهی ممکن است تغییر کند. خداوند در ادامه می‌فرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن| عِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ }}﴾}} <ref> سوره رعد، آیه: ۳۹.</ref>؛ در [[ام الکتاب]] تغییری رخ نمی‌دهد، اما در آنچه مربوط به امت‌ها در طول تاریخ است، تغییر رخ می‌دهد. این تغییر را می‌توان به تغییر نسخه یک پزشک حاذق برای بیماران مختلف و حتی تغییر آن برای یک بیمار فرض کرد. این تغییر نسخه به منزله بی‌ ثباتی در دانشِ آن پزشک و یا بی ثباتی در علم پزشکی نیست. ضمن این‌که هر دردی علت و یا علل خاص خود را دارد و به طور طبیعی درمان خاصی را نیز می‌طلبد، اما این امر از تغییر در نسخه پزشک جلوگیری نمی‌کند. خداوندِ عالَم سنت‌هایی را در جریان نظام این جهان قرار داده است که تغییرناپذیرند، اما در چارچوب همین سنت‌های ثابت، تغییراتی برای جوامع به وجود می‌آید؛ برای نمونه یکی از سنت‌ها این است که خداوند تغییر در بهبود وضعیت جوامع و ملل را به تغییر وضعیت خود آن‌ها منوط کرده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن| لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ }}﴾}} <ref> بی‌گمان خداوند آنچه را که گروهی دارند دگرگون نمی‌کند (و از آنان نمی‌ستاند) مگر آنها آنچه را که در خویش دارند دگرگون سازند؛ سوره رعد، آیه: ۱۱.</ref>؛ {{عربی|﴿{{متن قرآن| ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّرًا نِّعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَى قَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ }}﴾}} <ref> آن، از این روست که خداوند نعمتی را که به گروهی بخشیده است نمی‌گرداند تا آنان آنچه در خود دارند بگردانند  و بی‌گمان خداوند شنوایی داناست؛ سوره انفال، آیه: 53.</ref> بنا بر این، در چارچوب این سنت که امری ثابت است، سرنوشت‌های گوناگونی برای یک جامعه تصورکردنی است؛ برای نمونه خداوند به دلیل ستمی که یهودیان مرتکب شدند، برخی از چیزها را بر آن‌ها حرام کرد: {{عربی|﴿{{متن قرآن| فَبِظُلْمٍ مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيرًا }}﴾}} <ref> آری، به سزای ستمی از (سوی) یهودیان و اینکه (مردم را) بسیار از راه خداوند باز می‌داشتند چیزهای پاکیزه‌ای را که بر آنان حلال بود، حرام کردیم؛ سوره نساء، آیه: ۱۶۰.</ref>
*آیات دیگری از قرآن بیان‌کننده این است که یهود در موارد دیگری نیز دچار تحریم‌هایی شده‌اند و این تحریم‌ها به خاطر وضعیتی بوده است که خودشان در پدید آوردن آن نقش داشته‌اند<ref>ر.ک: سوره انعام، آیه:۱۴۶؛ سوره نحل، آیه:۱۶. </ref>. این تبیین از حکمت نسخ می‌تواند همه انواع نسخ و حتی بداء را نیز در بر گیرد. بر اساس این تبیین، خداوند متعال با علم و آگاهی و احاطه کامل به همه جوانب امور، قوانین را به صورت تدریجی و با رعایت حال و موقعیت مردم وضع می‌‏کند. میزان درجه کمال و ترقی و پیشرفت امت‌ها به طور کامل با نوع قوانین وضع‌شده برای آن‌ها تناسب دارد. هر امتی برای رسیدن به کمال، قانون و شریعت خاص خود را می‌‌طلبد. حکمت نسخ در شرایع گذشته نیز جز این نیست. در واقع نسخ پاسخی به نیازهای ضروری هر مکتب و برنامه‌ای عملی برای جوامع بشری است.
*آیات دیگری از قرآن بیان‌کننده این است که یهود در موارد دیگری نیز دچار تحریم‌هایی شده‌اند و این تحریم‌ها به خاطر وضعیتی بوده است که خودشان در پدید آوردن آن نقش داشته‌اند<ref>ر.ک: سوره انعام، آیه:۱۴۶؛ سوره نحل، آیه:۱۶. </ref>. این تبیین از حکمت نسخ می‌تواند همه انواع نسخ و حتی بداء را نیز در بر گیرد. بر اساس این تبیین، خداوند متعال با علم و آگاهی و احاطه کامل به همه جوانب امور، قوانین را به صورت تدریجی و با رعایت حال و موقعیت مردم وضع می‌‏کند. میزان درجه کمال و ترقی و پیشرفت امت‌ها به طور کامل با نوع قوانین وضع‌شده برای آن‌ها تناسب دارد. هر امتی برای رسیدن به کمال، قانون و شریعت خاص خود را می‌‌طلبد. حکمت نسخ در شرایع گذشته نیز جز این نیست. در واقع نسخ پاسخی به نیازهای ضروری هر مکتب و برنامه‌ای عملی برای جوامع بشری است.
*دانشمندان اسلامی در تبیین حکمت نسخ به موارد دیگری نیز اشاره کرده‌اند که می‌توان آن‌ها را به مثابه مصادیقی از حکمت پیش‌گفته تلقی کرد. برخی تدریجی بودن تشریع در قرآن، بنا بر سیاست گام‌به‌گام در امور اصلاحی و تغییرات اجتماعی را مهم‌ترین کارکرد نسخ برشمرده‌اند<ref>ر.ک: حامد ابوزید، معنای متن؛ پژوهشی در علوم قرآنی، ترجمۀ مرتضی کریمی‌نیا، نشر نِی، تهران، ۱۳۸۰ ﻫ. ش، ص ۲۱۴.</ref>. و آن را لازمه رابطه دوسویه میان وحی و واقعیت دانسته‌اند<ref> ر.ک: حامد ابوزید، معنای متن؛ پژوهشی در علوم قرآنی، ترجمۀ مرتضی کریمی‌نیا، نشر نِی، تهران، ۱۳۸۰ ﻫ. ش، ص ۲۰۸.</ref>. برخی دیگر از مفسران بر عنصر آزمایش الهی در نسخ تأکید کرده‌اند. خداوند به صراحت اعلام کرده است که مؤمنان را می‌آزماید. یکی از راه‌های آزمایش، آوردن حکمی برای امتحان است و بعد از امتحان مردم، حکم نسخ می‌شود و شکست‌خوردگان و پیروزشدگان در امتحان مشخص می‌شوند. به نظر می‌رسد که آیه نجوا بر چنین حکمتی استوار باشد<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص: ۲۱۹ - ۲۲۱.</ref>.
*دانشمندان اسلامی در تبیین حکمت نسخ به موارد دیگری نیز اشاره کرده‌اند که می‌توان آن‌ها را به مثابه مصادیقی از حکمت پیش‌گفته تلقی کرد. برخی تدریجی بودن تشریع در قرآن، بنا بر سیاست گام‌به‌گام در امور اصلاحی و تغییرات اجتماعی را مهم‌ترین کارکرد نسخ برشمرده‌اند<ref>ر.ک: حامد ابوزید، معنای متن؛ پژوهشی در علوم قرآنی، ترجمۀ مرتضی کریمی‌نیا، نشر نِی، تهران، ۱۳۸۰ ﻫ. ش، ص ۲۱۴.</ref>. و آن را لازمه رابطه دوسویه میان وحی و واقعیت دانسته‌اند<ref> ر.ک: حامد ابوزید، معنای متن؛ پژوهشی در علوم قرآنی، ترجمۀ مرتضی کریمی‌نیا، نشر نِی، تهران، ۱۳۸۰ ﻫ. ش، ص ۲۰۸.</ref>. برخی دیگر از مفسران بر عنصر آزمایش الهی در نسخ تأکید کرده‌اند. خداوند به صراحت اعلام کرده است که مؤمنان را می‌آزماید. یکی از راه‌های آزمایش، آوردن حکمی برای امتحان است و بعد از امتحان مردم، حکم نسخ می‌شود و شکست‌خوردگان و پیروزشدگان در امتحان مشخص می‌شوند. به نظر می‌رسد که آیه نجوا بر چنین حکمتی استوار باشد<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص: ۲۱۹ - ۲۲۱.</ref>.
خط ۱۵۲: خط ۱۵۲:
*همان‌گونه که اشاره شد، در مصادیق آیات ناسخ و منسوخ [[قرآن]] و تعداد آن‌ها اختلاف نظر بسیاری وجود دارد. در بین معتقدان به اصل وقوع نسخ در قرآن، کسانی مانند آیت الله خویی تنها یک مورد را به عنوان ناسخ و منسوخ پذیرفته‌اند و عده‌ای از قدما شمار موارد آن را به بیش از دویست مورد رسانده‌اند. [[مصطفی زید]] در کتاب خود، موارد ادعایی نسخ را نزد متقدمان این‏گونه گزارش می‏کند: [[ابو عبد الله، محمد بن حزم]] ۲۱۴ مورد، [[ابو جعفر نحاس]] ۱۳۴ مورد، [[ابن سلامه ]]۲۱۳ مورد، [[عبد القاهر بغدادی]] ۶۶ مورد، [[ابن البرکات]] ۲۱۰ مورد، [[ابن جوزی]] ۲۴۷ مورد، [[کرمی]] در قلائد المرجان ۲۱۸ مورد و [[اجهوری]] در إرشاد الرحمان ۲۱۳ مورد را از مصادیق نسخ دانسته‏اند<ref>ر.ک: النسخ فی القرآن الکریم، مصطفی زید؛ دراسة تشریعیة تاریخیة نقدیه، بیروت، دار الفکر، ۱۹۷۱  م، ج ۱، ص ۴۰۶ ـ ۴۰۱.</ref>. [[مصطفی زید]] پس از گزارش این آمار می‌افزاید: "مجموع آیاتی که در مورد آن‌ها ادعای نسخ شده است، به ۲۹۳ مورد می‌رسد که هفتاد سوره قرآن را شامل می‌شود". [[سیوطی]] در الإتقان با ردّ نظریه طرفداران کثرت نسخ، در یک بررسی در مورد آیات نسخ، موارد معدودی را ذکر کرده است. از نظر [[سیوطی]] مجموع آیات منسوخ ۲۱ آیه است و در یک مورد هم تردید وجود دارد. آیت الله [[محمد هادی معرفت]] در بررسی‌های خود، تنها هشت آیه را منسوخ دانسته است که این هشت آیه عبارت‌اند از: آیه نجوا، آیه عدد مقاتلان، آیه امتاع، آیه جزای فاحشه، آیه توارث به ایمان، آیات صفح، آیات معاهده و آیات تدریجی بودن تشریع قتال. آیت الله [[سید ابوالقاسم خویی]]، تنها یک آیه از قرآن را منسوخ می‌داند که آیه نجوا است. زیاده‌روی در مورد ناسخ و منسوخ تا آنجا پیش رفته است که برخی کوچک‌ترین اختلاف میان دو آیه را گونه‌ای از نسخ دانسته‌اند. [[ابن عربی]] می‌گوید:آیه {{عربی|﴿{{متن قرآن| فَإِذَا انسَلَخَ الأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُواْ لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ }}﴾}} <ref> و چون ماه‌های حرام به پایان رسید مشرکان را هر جا یافتید بکشید و دستگیرشان کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهی به کمین آنان بنشینید؛ و اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند آزادشان بگذارید که بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است؛ سوره توبه، آیه: ۵.</ref> ناسخ حکم ۱۱۴ آیه است<ref>البرهان فی علوم القرآن، بدر الدین زرکشی، ج ۲، ص ۴۷.</ref>.
*همان‌گونه که اشاره شد، در مصادیق آیات ناسخ و منسوخ [[قرآن]] و تعداد آن‌ها اختلاف نظر بسیاری وجود دارد. در بین معتقدان به اصل وقوع نسخ در قرآن، کسانی مانند آیت الله خویی تنها یک مورد را به عنوان ناسخ و منسوخ پذیرفته‌اند و عده‌ای از قدما شمار موارد آن را به بیش از دویست مورد رسانده‌اند. [[مصطفی زید]] در کتاب خود، موارد ادعایی نسخ را نزد متقدمان این‏گونه گزارش می‏کند: [[ابو عبد الله، محمد بن حزم]] ۲۱۴ مورد، [[ابو جعفر نحاس]] ۱۳۴ مورد، [[ابن سلامه ]]۲۱۳ مورد، [[عبد القاهر بغدادی]] ۶۶ مورد، [[ابن البرکات]] ۲۱۰ مورد، [[ابن جوزی]] ۲۴۷ مورد، [[کرمی]] در قلائد المرجان ۲۱۸ مورد و [[اجهوری]] در إرشاد الرحمان ۲۱۳ مورد را از مصادیق نسخ دانسته‏اند<ref>ر.ک: النسخ فی القرآن الکریم، مصطفی زید؛ دراسة تشریعیة تاریخیة نقدیه، بیروت، دار الفکر، ۱۹۷۱  م، ج ۱، ص ۴۰۶ ـ ۴۰۱.</ref>. [[مصطفی زید]] پس از گزارش این آمار می‌افزاید: "مجموع آیاتی که در مورد آن‌ها ادعای نسخ شده است، به ۲۹۳ مورد می‌رسد که هفتاد سوره قرآن را شامل می‌شود". [[سیوطی]] در الإتقان با ردّ نظریه طرفداران کثرت نسخ، در یک بررسی در مورد آیات نسخ، موارد معدودی را ذکر کرده است. از نظر [[سیوطی]] مجموع آیات منسوخ ۲۱ آیه است و در یک مورد هم تردید وجود دارد. آیت الله [[محمد هادی معرفت]] در بررسی‌های خود، تنها هشت آیه را منسوخ دانسته است که این هشت آیه عبارت‌اند از: آیه نجوا، آیه عدد مقاتلان، آیه امتاع، آیه جزای فاحشه، آیه توارث به ایمان، آیات صفح، آیات معاهده و آیات تدریجی بودن تشریع قتال. آیت الله [[سید ابوالقاسم خویی]]، تنها یک آیه از قرآن را منسوخ می‌داند که آیه نجوا است. زیاده‌روی در مورد ناسخ و منسوخ تا آنجا پیش رفته است که برخی کوچک‌ترین اختلاف میان دو آیه را گونه‌ای از نسخ دانسته‌اند. [[ابن عربی]] می‌گوید:آیه {{عربی|﴿{{متن قرآن| فَإِذَا انسَلَخَ الأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُواْ لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ }}﴾}} <ref> و چون ماه‌های حرام به پایان رسید مشرکان را هر جا یافتید بکشید و دستگیرشان کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهی به کمین آنان بنشینید؛ و اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند آزادشان بگذارید که بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است؛ سوره توبه، آیه: ۵.</ref> ناسخ حکم ۱۱۴ آیه است<ref>البرهان فی علوم القرآن، بدر الدین زرکشی، ج ۲، ص ۴۷.</ref>.
*حتی در مورد یک آیه ادعا شده است که ابتدا و انتهایش نسخ شده و بخش میانی آن بدون نسخ مانده است. شرح این ماجرا را از زبان [[رشید الدین میبدی]]، صاحب تفسیر کشف الأسرار، می‌شنویم. او در آغاز سوره اعراف می‌نویسد:و در این سوره منسوخ نیست مگر یک آیه، وهی قوله تعالی: {{عربی|﴿{{متن قرآن| خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ }}﴾}} <ref> گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!؛ سوره اعراف، آیه: 199.</ref> گفته‌اند که اول این آیت منسوخ است، و میانه آیت محکم، و آخر آیت منسوخ. اول گفت: {{عربی|﴿{{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ}}﴾}}؛ یعنی {{عربی|" الفَضْلُ مِنْ أمْوالِهِم "}}، و این آن بود که در ابتدای اسلام کسی که صاحب مال بود، هزار درم از بهر خویش بنهادی، یا ثلث مال، و باقی به صدقه دادی. و اگر صاحب ضیاع و زرع بودی، یک سال نفقه خود و عیال بنهادی، و باقی به صدقه بدادی. اگر پیشه‌ور بودی، قوت یک روزه بنهادی و باقی به صدقه بدادی. پس زکات فرض آن را منسوخ کرد. و میانه آیت
*حتی در مورد یک آیه ادعا شده است که ابتدا و انتهایش نسخ شده و بخش میانی آن بدون نسخ مانده است. شرح این ماجرا را از زبان [[رشید الدین میبدی]]، صاحب تفسیر کشف الأسرار، می‌شنویم. او در آغاز سوره اعراف می‌نویسد:و در این سوره منسوخ نیست مگر یک آیه، وهی قوله تعالی: {{عربی|﴿{{متن قرآن| خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ }}﴾}} <ref> گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!؛ سوره اعراف، آیه: 199.</ref> گفته‌اند که اول این آیت منسوخ است، و میانه آیت محکم، و آخر آیت منسوخ. اول گفت: {{عربی|﴿{{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ}}﴾}}؛ یعنی {{عربی|" الفَضْلُ مِنْ أمْوالِهِم "}}، و این آن بود که در ابتدای اسلام کسی که صاحب مال بود، هزار درم از بهر خویش بنهادی، یا ثلث مال، و باقی به صدقه دادی. و اگر صاحب ضیاع و زرع بودی، یک سال نفقه خود و عیال بنهادی، و باقی به صدقه بدادی. اگر پیشه‌ور بودی، قوت یک روزه بنهادی و باقی به صدقه بدادی. پس زکات فرض آن را منسوخ کرد. و میانه آیت
{{عربی|﴿{{متن قرآن|وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ}}﴾}} ؛ یعنی "بالمعروف" این محکم است، {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ }}﴾}} منسوخ است به آیت سیف<ref>کشف الأسرار و عدة الأبرار، ابو الفضل رشید الدین میبدی، به سعی و اهتمام علی اصغر حکمت، تهران، انتشارات ابن سینا، ص ۵۴۸.</ref>.
{{عربی|﴿{{متن قرآن|وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ}}﴾}}؛ یعنی "بالمعروف" این محکم است، {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ }}﴾}} منسوخ است به آیت سیف<ref>کشف الأسرار و عدة الأبرار، ابو الفضل رشید الدین میبدی، به سعی و اهتمام علی اصغر حکمت، تهران، انتشارات ابن سینا، ص ۵۴۸.</ref>.
*با این توضیح، چهار نمونه از آیاتی را که به نظر برخی از مفسران جزء آیات ناسخ و منسوخ قرآن کریم است، ذکر و دیدگاه‌های مختلف در مورد آن‌ها را بیان می‌کنیم<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص: ۲۲۱ - ۲۲۳.</ref>.
*با این توضیح، چهار نمونه از آیاتی را که به نظر برخی از مفسران جزء آیات ناسخ و منسوخ قرآن کریم است، ذکر و دیدگاه‌های مختلف در مورد آن‌ها را بیان می‌کنیم<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص: ۲۲۱ - ۲۲۳.</ref>.
#'''نجوا با [[پیامبر]] :''' {{عربی|﴿{{متن قرآن| يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً ذَلِكَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَأَطْهَرُ فَإِن لَّمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ }}﴾}} <ref> ای مؤمنان! چون می‌خواهید با پیامبر رازگویی کنید پیش از رازگویی‌تان صدقه‌ای بپردازید، این برای شما بهتر و پاکیزه‌تر است ولی اگر (چیزی) نیابید بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است؛ سوره المجادله، آیه: ۱۲.</ref>؛ {{عربی|﴿{{متن قرآن| أَأَشْفَقْتُمْ أَن تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَتَابَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ }}﴾}} <ref> آیا ترسیدید که پیش از رازگویی‌تان صدقه‌هایی بپردازید؟ حال که چنین نکردید و خداوند از شما در گذشت پس نماز را برپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است؛ سوره المجادله، آیه: ۱۳.</ref>. در شأن نزول این آیه گفته‏اند که مسلمانان با سؤالات فراوان غیرضروری وقت [[پیامبر]] را بی‌نتیجه می‏گرفتند. این آیه نازل شد و برای هر بار صحبت، انفاق یک درهم صدقه را واجب کرد. مؤمنان و صحابه، نجوا با [[پیامبر]] را برای خوف از بخشش مال، ترک کرد و هیچ کس جز [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} با [[پیامبر]] سخن نگفت. [[امام علی]]{{ع}} ده مرتبه به این کار اقدام کرد و برای هر مرتبه یک درهم صدقه داد؛ تا آن‌که آیه بعدی از همین سوره نازل شد و صحابه و مؤمنان را به شدت مورد عتاب قرار داد که آیا ترسیدید که پیش از گفت‏وگوی محرمانه خود، صدقه‏ای تقدیم بدارید.... با نزول این آیه، حکم آیه سابق نسخ شد. آیه فوق را همه قرآن‏شناسان شیعی و بسیاری از دانشمندان [[اهل سنت]]، جزء آیات منسوخ [[قرآن]] می‏دانند<ref>ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبایی، ج ۱۹، ص ۲۱۷؛ التمهید فی علوم القرآن، قم، مرکز مدیریت حوزۀ علمیۀ قم، ۱۴۱۰ ﻫ، ج ۲، ص ۳۰۱ ـ ۳۰۰؛ تفسیر شبر، ج ۱، ص ۵۴۴.</ref>. آیت الله [[سید ابوالقاسم خویی]] این آیه را تنها مورد نسخ ‌می‌داند. نسخ در آیه مورد بحث به این صورت بود که حکم اول طبق ظاهرش تداوم داشت، تا این‌که آیه دوم "ناسخ" اعلام کرد که این حکم تا این زمان کارایی داشت و از این به بعد لغو می‌شود<ref> البیان فی تفسیر القرآن، ابوالقاسم خویی، ص ۳۸۰ ـ ۳۷۴.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص: ۲۲۳.</ref>.
#'''نجوا با [[پیامبر]] :''' {{عربی|﴿{{متن قرآن| يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً ذَلِكَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَأَطْهَرُ فَإِن لَّمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ }}﴾}} <ref> ای مؤمنان! چون می‌خواهید با پیامبر رازگویی کنید پیش از رازگویی‌تان صدقه‌ای بپردازید، این برای شما بهتر و پاکیزه‌تر است ولی اگر (چیزی) نیابید بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است؛ سوره المجادله، آیه: ۱۲.</ref>؛ {{عربی|﴿{{متن قرآن| أَأَشْفَقْتُمْ أَن تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَتَابَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ }}﴾}} <ref> آیا ترسیدید که پیش از رازگویی‌تان صدقه‌هایی بپردازید؟ حال که چنین نکردید و خداوند از شما در گذشت پس نماز را برپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است؛ سوره المجادله، آیه: ۱۳.</ref>. در شأن نزول این آیه گفته‏اند که مسلمانان با سؤالات فراوان غیرضروری وقت [[پیامبر]] را بی‌نتیجه می‏گرفتند. این آیه نازل شد و برای هر بار صحبت، انفاق یک درهم صدقه را واجب کرد. مؤمنان و صحابه، نجوا با [[پیامبر]] را برای خوف از بخشش مال، ترک کرد و هیچ کس جز [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} با [[پیامبر]] سخن نگفت. [[امام علی]]{{ع}} ده مرتبه به این کار اقدام کرد و برای هر مرتبه یک درهم صدقه داد؛ تا آن‌که آیه بعدی از همین سوره نازل شد و صحابه و مؤمنان را به شدت مورد عتاب قرار داد که آیا ترسیدید که پیش از گفت‏وگوی محرمانه خود، صدقه‏ای تقدیم بدارید.... با نزول این آیه، حکم آیه سابق نسخ شد. آیه فوق را همه قرآن‏شناسان شیعی و بسیاری از دانشمندان [[اهل سنت]]، جزء آیات منسوخ [[قرآن]] می‏دانند<ref>ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبایی، ج ۱۹، ص ۲۱۷؛ التمهید فی علوم القرآن، قم، مرکز مدیریت حوزۀ علمیۀ قم، ۱۴۱۰ ﻫ، ج ۲، ص ۳۰۱ ـ ۳۰۰؛ تفسیر شبر، ج ۱، ص ۵۴۴.</ref>. آیت الله [[سید ابوالقاسم خویی]] این آیه را تنها مورد نسخ ‌می‌داند. نسخ در آیه مورد بحث به این صورت بود که حکم اول طبق ظاهرش تداوم داشت، تا این‌که آیه دوم "ناسخ" اعلام کرد که این حکم تا این زمان کارایی داشت و از این به بعد لغو می‌شود<ref> البیان فی تفسیر القرآن، ابوالقاسم خویی، ص ۳۸۰ ـ ۳۷۴.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص: ۲۲۳.</ref>.
۲۱۸٬۰۹۰

ویرایش