۳۳٬۷۴۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ؛' به '؛') |
جز (جایگزینی متن - '﴿' به ' ') |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
[[پرونده:847645352.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد تقی شاکر|شاکر]]]] | [[پرونده:847645352.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد تقی شاکر|شاکر]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد تقی شاکر]]''' نویسنده مقاله ''«[[مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران (مقاله)|مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران]]»'' در پاسخ به این پرسش گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد تقی شاکر]]''' نویسنده مقاله ''«[[مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران (مقاله)|مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران]]»'' در پاسخ به این پرسش گفته است: | ||
::::::«نخست باید تعریف مشخص از آگاهی بر غیب داشته باشیم بدون شک آگاهی مطلق از غیب تنها اختصاص به خداوند سبحان دارد همچنان که در آیات قرآن بر آن تصریح شده است {{عربی| | ::::::«نخست باید تعریف مشخص از آگاهی بر غیب داشته باشیم بدون شک آگاهی مطلق از غیب تنها اختصاص به خداوند سبحان دارد همچنان که در آیات قرآن بر آن تصریح شده است {{عربی| {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ عَالِمُ غَيْبِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ}}﴾}} <ref> بیگمان خداوند دانای نهان آسمانها و زمین است؛ او به اندیشهها داناست؛ سوره فاطر آیه:۳۸.</ref>، {{عربی| {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت میشود؟ (پرسش)|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ]]}}﴾}} <ref> و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمیداند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست میداند و هیچ برگی فرو نمیافتد مگر که او آن را میداند و هیچ دانهای در تاریکیهای زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه:۵۹.</ref> اما مطابق تصریح آیات [[وحی]] نفی علم مطلق غیب از دیگران به معنای نفی مطلق [[علم غیب]] از ماسوی الله نیست. همچنان که آیه {{عربی| {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا]]}}﴾}} <ref> او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی میگمارد؛ سوره جن، آیه:۲۶ - ۲۷.</ref>. دلالت بر امکان آگاهی یابی از غیب به خواست و اراده الهی دارد. مرور آیاتی که شامل تعبیر {{عربی| {{متن قرآن|مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ}}﴾}} هستند دلالت بر تحقق این امر دارد. با توجه به این اصل میتوان مرحله دیگر را طرح کرد و آن اینکه آگاهی دادن خداوند از غیب به برگزیدگان از انسانها در جهت تحقق قاعده هدایت است {{عربی| {{متن قرآن|إِنَّ عَلَيْنَا لَلْهُدَى}}﴾}} <ref> بیگمان آنچه بر ما مقرّر است رهنمود است؛ سوره لیل، آیه: ۱۲.</ref>. از این رو برگزیدگان الهی از انبیاء و اولیاء که نمایندگان خدا روی زمین هستند نمیتوانند هدایت کننده به جهل و بدبختی و شقاوت و تباهی باشند و لازمه این امر آگاهی داشتن یا امکان آگاهی از هر آنچیزی است که به مسئله هدایت بازگشت دارد از آن رو که این آگاهی گسترده بدون ارتباط با علم الهی امکانپذیر نیست در نتیجه نمیتوان برگزیدهای از سوی خدا را تصور کرد عقلا که در ارتباط با علم الهی و آگاهییابی از دانش الهی نباشد و این همان آگاهی مخصوصی است که از طریق برگزیدگان الهی در اختیار بشر برای تحقق هدایت الهی انجام مییابد. از این رو در روایات تصریح شده است که حجت خدا روی زمین نمیشود که ناآگاه از نیاز انسانها باشد با آنچه اشاره رفت هر چند به اجمال روشن میشود آگاهی از غیب میتواند یکی از دلایل [[امامت]] باشد اما این شرط کافی نیست بلکه شرط لازم است»<ref>مکاتبه اختصاصی [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||