۳۳٬۷۴۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '﴾' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - '{{عربی| {{متن قرآن' به '{{متن قرآن') |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
[[پرونده:sobhani.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[جعفر سبحانی]]]] | [[پرونده:sobhani.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[جعفر سبحانی]]]] | ||
آیت الله '''[[جعفر سبحانی|سبحانی]]''' در کتاب ''«[[جدال احسن (کتاب)|جدال احسن]]»'' در این باره گفته است: | آیت الله '''[[جعفر سبحانی|سبحانی]]''' در کتاب ''«[[جدال احسن (کتاب)|جدال احسن]]»'' در این باره گفته است: | ||
::::::«[[آگاهی از غیب]] به صورت "[[علم ذاتی]]" و نه اكتسابی آن هم نامحدود نه محدود، [[آیا علم غیب منحصر به خداست؟ (پرسش)|از آن خداست و هیچ موجودی با او در این صفت شریک نیست]]، نه تنها آگاهی از [[غیب]] به این معنا از آن خداست، حتی آگاهی از [[شهادت]] و غیر [[غیب]] نیز به صورت ذاتی و نامحدود از آن خداست، چنانکه در [[قرآن]] بهطور مکرر میفرماید: | ::::::«[[آگاهی از غیب]] به صورت "[[علم ذاتی]]" و نه اكتسابی آن هم نامحدود نه محدود، [[آیا علم غیب منحصر به خداست؟ (پرسش)|از آن خداست و هیچ موجودی با او در این صفت شریک نیست]]، نه تنها آگاهی از [[غیب]] به این معنا از آن خداست، حتی آگاهی از [[شهادت]] و غیر [[غیب]] نیز به صورت ذاتی و نامحدود از آن خداست، چنانکه در [[قرآن]] بهطور مکرر میفرماید: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۰۵ سوره توبه علم غیب معصوم را اثبات میکند؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ]]}} }}.<ref>«داننده پنهان و آشکار است».سوره توبه، آیه ۱۰۵.</ref> بنابراین [[آیاتی که مخالفان علم غیب غیر خدا به آنها استدلال میکنند کداماند؟ (پرسش)|آیاتی که علم غیب را از آن خدا میداند]] و از غیر خدا سلب میکند، مقصود، [[علم غیب]] ذاتی نامحدود است مانند: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۶۵ سوره نمل چگونه علم غیب غیر از خدا اثبات میشود؟ (پرسش)|قُل لّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ]]}} }} <ref>«بگو: جز خداوند کسی در آسمانها و زمین غیب را نمیداند و درنمییابند که چه هنگام برانگیخته خواهند شد»، سوره نمل، آیه ۶۵.</ref> و یا در آیه دیگر از زبان پیامبر {{صل}} نقل میکند: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۱۸۸ سوره اعراف چگونه علم غیب پیامبر خاتم ثابت میشود؟ (پرسش)|وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَاْ إِلاَّ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ]]}} }}<ref>« و اگر غیب میدانستم خیر بسیار مییافتم و (هیچ) بلا به من نمیرسید؛ من جز بیمدهنده و مژدهآور برای گروهی که ایمان میآورند نیستم»، سوره اعراف، ۱۸۸.</ref> و چون پیامبر {{صل}} ذاتاً و از درون، آگاه از غیب نبوده و آگاهی او چنانکه معلوم است محدود بوده، لذا خویش را به شیوه مذکور در آیه توصیف میکند».<ref>[http://lib.hajj.ir/View/fa/Book/BookView/Image/1286 جدال احسن: نقد و بررسی شبهات وهابیان، ص ۹۸ و ۹۹]</ref> | ||
==پاسخهای دیگر== | ==پاسخهای دیگر== | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
[[پرونده:11720.JPG|100px|right|بندانگشتی|[[سید علی هاشمی ۱|هاشمی]]]] | [[پرونده:11720.JPG|100px|right|بندانگشتی|[[سید علی هاشمی ۱|هاشمی]]]] | ||
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید علی هاشمی ۱|سید علی هاشمی]]''' در کتاب ''«[[ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی (کتاب)|ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی]]»'' و مقاله ''«[[قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن (مقاله)|قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن]]»'' در پاسخ به این پرسش آورده است: | حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید علی هاشمی ۱|سید علی هاشمی]]''' در کتاب ''«[[ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی (کتاب)|ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی]]»'' و مقاله ''«[[قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن (مقاله)|قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن]]»'' در پاسخ به این پرسش آورده است: | ||
:::::*«منظور از ذاتی بودن علوم برگزیدگان خداوند در برابر الهی دانستن آنها، این تصور است که آنان دانشهای خود را نه از عطای الهی، که در ذات خود دارند؛ به عبارت دیگر، این علوم هیچ ارتباطی با خداوند ندارند و آنان در کسب این علوم مستقلاند. کسی که اندک آشنایی با معارف قرآن دارد، در این امر تردید نمیکند که اساسیترین رکن اعتقادی در اسلام، توحید است و بنا بر آن، همه توانها، کمالات و آنچه در جهان ظهور یافته، وابسته به خداوند متعال است. بنابراین تنها میتوان کمالات خداوند را به این معنا ذاتی دانست؛ اما علوم و کمالاتی که در [[پیامبران]] و [[امامان]] و دیگر مخلوقات دیده میشود، از خداوند متعال، و مشروط به اذن و اراده اوست: | :::::*«منظور از ذاتی بودن علوم برگزیدگان خداوند در برابر الهی دانستن آنها، این تصور است که آنان دانشهای خود را نه از عطای الهی، که در ذات خود دارند؛ به عبارت دیگر، این علوم هیچ ارتباطی با خداوند ندارند و آنان در کسب این علوم مستقلاند. کسی که اندک آشنایی با معارف قرآن دارد، در این امر تردید نمیکند که اساسیترین رکن اعتقادی در اسلام، توحید است و بنا بر آن، همه توانها، کمالات و آنچه در جهان ظهور یافته، وابسته به خداوند متعال است. بنابراین تنها میتوان کمالات خداوند را به این معنا ذاتی دانست؛ اما علوم و کمالاتی که در [[پیامبران]] و [[امامان]] و دیگر مخلوقات دیده میشود، از خداوند متعال، و مشروط به اذن و اراده اوست: {{متن قرآن|إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِلاَّ آتِي الرَّحْمنِ عَبْداً}} }}. همه مخلوقات، بندگان خداوند متعالاند و توان انجام کاری را جز به اراده او ندارند: {{متن قرآن|وَ ما تَشاؤُنَ إِلاَّ أَنْ يَشاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمين}} }}. در برخی آیات قرآن بهصراحت بر وابستگی علمی برگزیدگان خداوند تأکید شده است: | ||
::::::خداوند در آیهای درباره برگزیدگان خود میفرماید: | ::::::خداوند در آیهای درباره برگزیدگان خود میفرماید: {{متن قرآن|وَ لا يُحيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِما شاء}} }}. این آیه کریمه بهروشنی نشان میدهد علمی که به انسانها و برگزیدگان خداوند میرسد، به اذن و خواست الهی است و اگر خداوند نخواهد، دانشی نخواهند داشت. در آیهای دیگر، خداوند بهصراحت به [[پیامبر اکرم|رسول اعظم]] {{صل}} بیان میکند که علوم ایشان کاملاً وابسته به خداوند است و اگر او نخواهد، [[وحی]]ای بر آن حضرت نازل نخواهد شد: {{متن قرآن|وَ لَئِنْ شِئْنا لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ ثُمَّ لا تَجِدُ لَكَ بِهِ عَلَيْنا وَكيلاً}} }} <ref> و اگر بخواهیم، قطعاً آنچه را به تو [[وحی]] کردهایم میبریم؛ آنگاه برای "حفظ" آن، در برابر ما، برای خود مدافعی نمییابی؛ سوره اسراء، آیه: ۸۶.</ref>. در آیهای دیگر، به پیامبر {{صل}} میفرماید: "بگو: به شما نمیگویم گنجینههای خداوند نزد من است؛ [[غیب]] نیز نمیدانم و به شما نمیگویم که من فرشتهام. جز آنچه را که به من وحی میشود، پیروی نمیکنم". <ref>{{متن قرآن|قُلْ لا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدي خَزائِنُ اللَّهِ وَ لا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَ لا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمى وَ الْبَصيرُ أَ فَلا تَتَفَكَّرُون}} }} سوره انعام، آیه: ۵۰ و همچنین ر.ک: {{متن قرآن|وَلاَ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلاَ أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلاَ أَقُولُ إِنِّي مَلَكٌ وَلاَ أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ لَن يُؤْتِيَهُمُ اللَّهُ خَيْرًا اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا فِي أَنفُسِهِمْ إِنِّي إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِينَ}} }} سوره هود، آیه: ۳۱.</ref> در این آیه کریمه نیز وابستگی علمی رسول خدا {{صل}} به وحی الهی کاملاً مشهود است. اینگونه وابستگی، بهروشنی نشان میدهد که [[علوم پیامبر]] {{صل}} ذاتی نیست و آن حضرت این علوم را از خداوند دریافت کرده است. (...) | ||
::::::بنابراین بیتردید علوم ویژه [[پیامبران]] ذاتی نبوده، بلکه موهبت و عطای خداوند متعال بوده است و دیگر برگزیدگان خداوند نیز در این حکم با پیامبران شریکاند»<ref>[[ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی (کتاب)|ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی]]، ص ۱۱۸.</ref>. | ::::::بنابراین بیتردید علوم ویژه [[پیامبران]] ذاتی نبوده، بلکه موهبت و عطای خداوند متعال بوده است و دیگر برگزیدگان خداوند نیز در این حکم با پیامبران شریکاند»<ref>[[ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی (کتاب)|ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی]]، ص ۱۱۸.</ref>. | ||
:::::*«'''فصل چهارم: ماهیت و ویژگیهای [[علوم ائمه]] {{عم}} در روایات''': منظور از ذاتی بودن علوم ائمه {{عم}} در برابر الهی دانستن، این پندار است که آنان دانشهای خود را صرفنظر از عطای الهی، در ذات خود دارند. چنین دیدگاهی -آنگونه که بیان شد- نادرست است. [[امامان|امامان معصوم]] {{عم}} حجتهای خداوند و جانشینان رسول خدایند. در میان روایات یادشده در مباحث گذشته، جایی برای علم ذاتی ائمه {{عم}} نمیتوان یافت؛ بلکه روایات یادشده بهخوبی بیانگر آن بودند که ایشان علوم خود را به شیوههای مختلفی که خداوند برای آنان مقدر کرده است، به دست میآوردند. بیان شد که علوم اهل بیت {{عم}} از طریق فراگیری از پیامبر و امامان پیشین {{عم}}، بهرهمندی از کتابهای الهی و ویژه، [[الهام]]، [[تحدیث]] فرشتگان و... به دست میآید. بیان این شیوهها، خود نفیکننده علم ذاتی برای ائمه {{عم}} است؛ زیرا در صورتی که علم آنان ذاتی باشد، نیازی به کسب آن به شیوههای یادشده نبود. امور ذاتی نیازی به کسب ندارند و از ذات جدا نمیشوند. در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}}، این نکته بهزیبایی و روشنی بیان شده است: {{عربی|"إِنَّ اللَّهَ لَا يَكِلُنَا إِلَى أَنْفُسِنَا وَ لَوْ وَكَلَنَا إِلَى أَنْفُسِنَا لَكُنَّا كَعَرْضِ النَّاسِ وَ نَحْنُ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ | :::::*«'''فصل چهارم: ماهیت و ویژگیهای [[علوم ائمه]] {{عم}} در روایات''': منظور از ذاتی بودن علوم ائمه {{عم}} در برابر الهی دانستن، این پندار است که آنان دانشهای خود را صرفنظر از عطای الهی، در ذات خود دارند. چنین دیدگاهی -آنگونه که بیان شد- نادرست است. [[امامان|امامان معصوم]] {{عم}} حجتهای خداوند و جانشینان رسول خدایند. در میان روایات یادشده در مباحث گذشته، جایی برای علم ذاتی ائمه {{عم}} نمیتوان یافت؛ بلکه روایات یادشده بهخوبی بیانگر آن بودند که ایشان علوم خود را به شیوههای مختلفی که خداوند برای آنان مقدر کرده است، به دست میآوردند. بیان شد که علوم اهل بیت {{عم}} از طریق فراگیری از پیامبر و امامان پیشین {{عم}}، بهرهمندی از کتابهای الهی و ویژه، [[الهام]]، [[تحدیث]] فرشتگان و... به دست میآید. بیان این شیوهها، خود نفیکننده علم ذاتی برای ائمه {{عم}} است؛ زیرا در صورتی که علم آنان ذاتی باشد، نیازی به کسب آن به شیوههای یادشده نبود. امور ذاتی نیازی به کسب ندارند و از ذات جدا نمیشوند. در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}}، این نکته بهزیبایی و روشنی بیان شده است: {{عربی|"إِنَّ اللَّهَ لَا يَكِلُنَا إِلَى أَنْفُسِنَا وَ لَوْ وَكَلَنَا إِلَى أَنْفُسِنَا لَكُنَّا كَعَرْضِ النَّاسِ وَ نَحْنُ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ {{متن قرآن|ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ}} }}"}} <ref>محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۴۶۶. سند این روایت، صحیح است. همچنین ر.ک: [[علی استرآبادی]]، [[تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة (کتاب)|تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة]]، ص۵۱۹. در این منبع به جای "کعرض الناس"، "کبعض الناس" آمده که تعبیر دقیقتری است.</ref>. "خداوند ما را به خودمان وانمیگذارد؛ که اگر ما را به خودمان واگذارد، مانند سایر مردم خواهیم بود؛ و ما کسانی هستیم که خداوند میفرماید: مرا بخوانید تا اجابت کنم شما را". از این روایت بهخوبی رابطه بین [[ائمه]] {{عم}} و خداوند روشن میشود. آنان از خود چیزی ندارند؛ اما بندگان برگزیده خداوندند که تحت عنایات ویژه اویند و هرگاه چیزی را از او بخواهند، به آنان عطا میکند. | ||
::::::در روایتی دیگر از آن حضرت چنین نقل شده است: گاهی "درهای" علم به روی ما گشوده میشود و ما "مطالبی را" میدانیم و گاهی بسته میشود و نمیدانیم. آن حضرت در ادامه همین روایت تأکید کردهاند که [[امام]] فردی مانند دیگر انسانهاست؛ همانند آنان به دنیا میآید؛ میخورد و مینوشد؛ مریض میشود و سلامتی خود را بازمییابد؛ شاد و محزون میشود؛ میخندد و میگرید؛ و... امتیاز او نسبت به دیگران این است که علومی ویژه به او داده شده و دعای او مستجاب است.<ref>[[شیخ صدوق|محمد بن علی صدوق]]، الخصال، ج۲، ص۵۲۸: {{عربی|"يُبْسَطُ لَنَا فَنَعْلَمُ وَ يُقْبَضُ عَنَّا فَلَا نَعْلَمُ وَ الْإِمَامُ يُولَدُ وَ يَلِدُ وَ يَصِحُّ وَ يَمْرَضُ وَ يَأْكُلُ وَ يَشْرَبُ وَ يَبُولُ وَ يَتَغَوَّطُ وَ يَفْرَحُ وَ يَحْزَنُ وَ يَضْحَكُ وَ يَبْكِي وَ يَمُوتُ وَ يُقْبَرُ وَ يُزَادُ فَيَعْلَمُ وَ دَلَالَتُهُ فِي خَصْلَتَيْنِ فِي الْعِلْمِ وَ اسْتِجَابَةِ الدَّعْوَةِ وَ كُلَّمَا أَخْبَرَ بِهِ مِنَ الْحَوَادِثِ الَّتِي تَحْدُثُ قَبْلَ كَوْنِهَا كَذَلِكَ بِعَهْدٍ مَعْهُودٍ إِلَيْهِ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ {{ص}} تَوَارَثَهُ مِنْ آبَائِهِ {{عم}}"}}. مشابه این روایت، از [[امام رضا]] {{ع}} نقل شده است. "رک: [[شیخ صدوق|محمد بن علی صدوق]]، عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۲۱۴". روایات دیگری نیز نزدیک به این محتوا را میرسانند "ر.ک: [[شیخ کلینی|محمد بن یعقوب کلینی]]، [[الکافی (کتاب)|الکافی]]، ج۱، ص۶۳۶؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۵۱۳".</ref>بنابراین بیتردید ائمه {{عم}} از سرچشمه علوم الهی بهرهمندند و علمی ذاتی و مستقل از خداوند ندارند»<ref>[[قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن (مقاله)|قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن]]، ص ۳۱۳.</ref>. | ::::::در روایتی دیگر از آن حضرت چنین نقل شده است: گاهی "درهای" علم به روی ما گشوده میشود و ما "مطالبی را" میدانیم و گاهی بسته میشود و نمیدانیم. آن حضرت در ادامه همین روایت تأکید کردهاند که [[امام]] فردی مانند دیگر انسانهاست؛ همانند آنان به دنیا میآید؛ میخورد و مینوشد؛ مریض میشود و سلامتی خود را بازمییابد؛ شاد و محزون میشود؛ میخندد و میگرید؛ و... امتیاز او نسبت به دیگران این است که علومی ویژه به او داده شده و دعای او مستجاب است.<ref>[[شیخ صدوق|محمد بن علی صدوق]]، الخصال، ج۲، ص۵۲۸: {{عربی|"يُبْسَطُ لَنَا فَنَعْلَمُ وَ يُقْبَضُ عَنَّا فَلَا نَعْلَمُ وَ الْإِمَامُ يُولَدُ وَ يَلِدُ وَ يَصِحُّ وَ يَمْرَضُ وَ يَأْكُلُ وَ يَشْرَبُ وَ يَبُولُ وَ يَتَغَوَّطُ وَ يَفْرَحُ وَ يَحْزَنُ وَ يَضْحَكُ وَ يَبْكِي وَ يَمُوتُ وَ يُقْبَرُ وَ يُزَادُ فَيَعْلَمُ وَ دَلَالَتُهُ فِي خَصْلَتَيْنِ فِي الْعِلْمِ وَ اسْتِجَابَةِ الدَّعْوَةِ وَ كُلَّمَا أَخْبَرَ بِهِ مِنَ الْحَوَادِثِ الَّتِي تَحْدُثُ قَبْلَ كَوْنِهَا كَذَلِكَ بِعَهْدٍ مَعْهُودٍ إِلَيْهِ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ {{ص}} تَوَارَثَهُ مِنْ آبَائِهِ {{عم}}"}}. مشابه این روایت، از [[امام رضا]] {{ع}} نقل شده است. "رک: [[شیخ صدوق|محمد بن علی صدوق]]، عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۲۱۴". روایات دیگری نیز نزدیک به این محتوا را میرسانند "ر.ک: [[شیخ کلینی|محمد بن یعقوب کلینی]]، [[الکافی (کتاب)|الکافی]]، ج۱، ص۶۳۶؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۵۱۳".</ref>بنابراین بیتردید ائمه {{عم}} از سرچشمه علوم الهی بهرهمندند و علمی ذاتی و مستقل از خداوند ندارند»<ref>[[قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن (مقاله)|قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن]]، ص ۳۱۳.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
[[پرونده:11538.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد علی رضایی اصفهانی]]]] | [[پرونده:11538.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد علی رضایی اصفهانی]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد علی رضایی اصفهانی|رضایی اصفهانی]]''' در کتاب ''«[[ تفسیر قرآن مهر (کتاب)| تفسیر قرآن مهر]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد علی رضایی اصفهانی|رضایی اصفهانی]]''' در کتاب ''«[[ تفسیر قرآن مهر (کتاب)| تفسیر قرآن مهر]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«قرآن کریم در آیات بیست و ششم تا بیست و هشتم سوره جن به پیامبران دارای [[علم غیب]] و محافظت دقیق از آنان (در انجام مأموریت) اشاره میکند و میفرماید: | ::::::«قرآن کریم در آیات بیست و ششم تا بیست و هشتم سوره جن به پیامبران دارای [[علم غیب]] و محافظت دقیق از آنان (در انجام مأموریت) اشاره میکند و میفرماید: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا* إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا* لِيَعْلَمَ أَن قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَيْهِمْ وَأَحْصَى كُلَّ شَيْءٍ عَدَدًا]]}} }}<ref>«(او) دانای نهان است و هیچ کس را بر (اسرار) نهانش مسلّط نمیسازد،* جز کسی از فرستاده [ها] که (خدا از او) خشنود باشد؛ پس در حقیقت، او از پیش رویش و از پشت سرش (محافظانی) کمین کرده وارد میسازد،* تا معلوم دارد که یقیناً، رسالتهای پروردگارشان را رساندهاند؛ و به آنچه نزد آنان است احاطه دارد و همه چیز را از نظر عدد شماره کرده است؛ سوره جن، آیه: ۲۶ - ۲۷.</ref> | ||
::::::مفسران قرآن در مورد تفسیر آیات و روایات فوق چند تفسیر ارائه کردهاند: منظور از [[علم غیب]] مخصوصِ خدا همان علم ذاتی و استقلالی است؛ بنابر این پیامبران [[علم غیب]] مستقل ندارند، اما به صورت تبعی و با عنایت خدا [[علم غیب]] دارند»<ref>[http://ghbook.ir/index.php?name=%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1%20%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86%20%D9%85%D9%87%D8%B1&option=com_mtree&task=readonline&link_id=5433&page=1&chkhashk=18A0AD00E3&Itemid=281&lang=fa تفسیر قرآن مهر؛ ج۷، ص۳۱۹.]</ref>. | ::::::مفسران قرآن در مورد تفسیر آیات و روایات فوق چند تفسیر ارائه کردهاند: منظور از [[علم غیب]] مخصوصِ خدا همان علم ذاتی و استقلالی است؛ بنابر این پیامبران [[علم غیب]] مستقل ندارند، اما به صورت تبعی و با عنایت خدا [[علم غیب]] دارند»<ref>[http://ghbook.ir/index.php?name=%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1%20%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86%20%D9%85%D9%87%D8%B1&option=com_mtree&task=readonline&link_id=5433&page=1&chkhashk=18A0AD00E3&Itemid=281&lang=fa تفسیر قرآن مهر؛ ج۷، ص۳۱۹.]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
[[پرونده:9030760879.jpg|بندانگشتی|right|100px|]] | [[پرونده:9030760879.jpg|بندانگشتی|right|100px|]] | ||
پژوهشگران ''«[http://www.anvartaha.ir/fa/Content مرکز پاسخگویی به سؤالات دینی انوار طاها]»'' در اینباره گفتهاند: | پژوهشگران ''«[http://www.anvartaha.ir/fa/Content مرکز پاسخگویی به سؤالات دینی انوار طاها]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
::::::«[[علم غیب]] ذاتی و مستقل که مخصوص خداست و احدی جز او از آن خبر ندارد. این نوع [[علم غیب]] در چند آیه ذکر شده است: | ::::::«[[علم غیب]] ذاتی و مستقل که مخصوص خداست و احدی جز او از آن خبر ندارد. این نوع [[علم غیب]] در چند آیه ذکر شده است: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۰ سوره انعام آیا پیامبر خاتم علم غیب دارد؟ (پرسش)|قُل لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَيْبَ]]}} }}<ref>بگو: من به شما نمیگویم که گنجینههای خداوند نزد من است و غیب نمیدانم؛ سوره انعام، آیه ۵۰.</ref> و {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۰ سوره یونس چگونه علم غیب غیر خدا ثابت میشود؟ (پرسش)|...فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ...]]}} }}<ref>«...بگو که غیب، تنها از آن خداوند است...»؛ سوره یونس، آیه ۲۰.</ref>»<ref>[http://www.anvartaha.ir/fa/Content/42/%D8%B7%D8%A8%D9%82%20%D8%A7%D9%8A%D8%A7%D8%AA%20%D9%82%D8%B1%D8%A7%D9%86%20%D8%A7%D9%8A%D8%A7%20%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86%20%D9%86%D9%8A%D8%B2%20%D8%B9%D8%A7%D9%84%D9%85%20%D8%A8%D9%87%20%D8%BA%D9%8A%D8%A8%20%D9%87%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF وبگاه مرکز پاسخگویی به سؤالات دینی انوار طاها]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||