پرش به محتوا

آیا سلیمان پیامبر علم غیب داشت؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '}} }}' به '}}'
جز (جایگزینی متن - '{{عربی| {{متن قرآن' به '{{متن قرآن')
جز (جایگزینی متن - '}} }}' به '}}')
خط ۲۲: خط ۲۲:
آیت‌الله '''[[جعفر سبحانی]]''' در کتاب ''«[[آگاهی سوم یا علم غیب (کتاب)|آگاهی سوم یا علم غیب]]»'' در این باره گفته است:
آیت‌الله '''[[جعفر سبحانی]]''' در کتاب ''«[[آگاهی سوم یا علم غیب (کتاب)|آگاهی سوم یا علم غیب]]»'' در این باره گفته است:
::::::«در قرآن مجید آیاتی وجود دارد که آشکارا آگاهی پیامبران و برخی از بندگان خاص خدا را از امور پنهان از حس، تصدیق می‌کند و هیچ فرد مسلمانی که قرآن را وحی آسمانی می‌داند پس از دقت در مفاد آنها، نمی‌تواند در این مسأله تردید داشته باشد (...):
::::::«در قرآن مجید آیاتی وجود دارد که آشکارا آگاهی پیامبران و برخی از بندگان خاص خدا را از امور پنهان از حس، تصدیق می‌کند و هیچ فرد مسلمانی که قرآن را وحی آسمانی می‌داند پس از دقت در مفاد آنها، نمی‌تواند در این مسأله تردید داشته باشد (...):
:::::* {{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۶ سوره نمل علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنطِقَ الطَّيْرِ وَأُوتِينَا مِن كُلِّ شَيْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِينُ]]}} }}<ref>«سلیمان وارث داود شد و گفت: ای مردم! خدا زبان پرندگان را به ما آموخته است و از همه چیز به ما داده است اینها (برای ما) فضیلت و برتری آشکار است». سوره نمل، آیه ١۶.</ref> آیا آشنا بودن داود و سلیمان به زبان پرندگان و آگاه بودن از مقصود آنان جز آگاهی از غیب است؟
:::::* {{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۶ سوره نمل علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنطِقَ الطَّيْرِ وَأُوتِينَا مِن كُلِّ شَيْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِينُ]]}}<ref>«سلیمان وارث داود شد و گفت: ای مردم! خدا زبان پرندگان را به ما آموخته است و از همه چیز به ما داده است اینها (برای ما) فضیلت و برتری آشکار است». سوره نمل، آیه ١۶.</ref> آیا آشنا بودن داود و سلیمان به زبان پرندگان و آگاه بودن از مقصود آنان جز آگاهی از غیب است؟
:::::* {{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۸ و ۱۹ سوره نمل علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|حَتَّى إِذَا أَتَوْا عَلَى وَادِي النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ يَا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاكِنَكُمْ لا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لا يَشْعُرُونَ * فَتَبَسَّمَ ضَاحِكًا مِّن قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ]]}} }}<ref>«تا این که سپاهیان سلیمان {{ع}} به وادی مورچگان رسیدند. مورچه‌ای گفت: ای مورچگان به لانه‌های خود بروید تا سلیمان و سپاهیان او از روی غفلت شما را لگدکوب نکنند. سلیمان از گفتار آن مورچه لبخندی زد و خندان شد». همان سوره، آیه ١٨ و ١٩.</ref>  آیا آگاه بودن از زبان مورچگان آگاهی از غیب، آگاهی خارج از قلمرو حس عادی بشر نیست؟  
:::::* {{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۸ و ۱۹ سوره نمل علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|حَتَّى إِذَا أَتَوْا عَلَى وَادِي النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ يَا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاكِنَكُمْ لا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لا يَشْعُرُونَ * فَتَبَسَّمَ ضَاحِكًا مِّن قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ]]}}<ref>«تا این که سپاهیان سلیمان {{ع}} به وادی مورچگان رسیدند. مورچه‌ای گفت: ای مورچگان به لانه‌های خود بروید تا سلیمان و سپاهیان او از روی غفلت شما را لگدکوب نکنند. سلیمان از گفتار آن مورچه لبخندی زد و خندان شد». همان سوره، آیه ١٨ و ١٩.</ref>  آیا آگاه بودن از زبان مورچگان آگاهی از غیب، آگاهی خارج از قلمرو حس عادی بشر نیست؟  
:::::* {{متن قرآن|وَتَفَقَّدَ الطَّيْرَ فَقَالَ مَا لِيَ لا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ كَانَ مِنَ الْغَائِبِينَ * لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِيدًا أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَيَأْتِيَنِّي بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ * [[با توجه به آیه ۲۲ سوره نمل چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت می‌شود؟ (پرسش)|فَمَكَثَ غَيْرَ بَعِيدٍ فَقَالَ أَحَطتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُكَ مِن سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقِينٍ...]]}} }}<ref>«سلیمان گفت : چرا هدهد را نمی‌بینم؟ مگر او غایب است؟...کمی بعد، هدهد آمد و به سلیمان گفت: چیزی دیده‌ام که تو ندیده‌ای و برای تو از "سبا" خبری درست و یقینی آورده‌ام...». همان سوره، آیه ٢٠ - ٢٢.</ref> آیا فهمیدن زبان هدهد آگاهی از غیب نیست؟».<ref>[http://tohid.ir/fa/index/book?bookID=171&page=3#id90_p90 آگاهی سوم یا علم غیب، ص ۱۰۱ و ۱۰۳]</ref>
:::::* {{متن قرآن|وَتَفَقَّدَ الطَّيْرَ فَقَالَ مَا لِيَ لا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ كَانَ مِنَ الْغَائِبِينَ * لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِيدًا أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَيَأْتِيَنِّي بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ * [[با توجه به آیه ۲۲ سوره نمل چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت می‌شود؟ (پرسش)|فَمَكَثَ غَيْرَ بَعِيدٍ فَقَالَ أَحَطتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُكَ مِن سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقِينٍ...]]}}<ref>«سلیمان گفت : چرا هدهد را نمی‌بینم؟ مگر او غایب است؟...کمی بعد، هدهد آمد و به سلیمان گفت: چیزی دیده‌ام که تو ندیده‌ای و برای تو از "سبا" خبری درست و یقینی آورده‌ام...». همان سوره، آیه ٢٠ - ٢٢.</ref> آیا فهمیدن زبان هدهد آگاهی از غیب نیست؟».<ref>[http://tohid.ir/fa/index/book?bookID=171&page=3#id90_p90 آگاهی سوم یا علم غیب، ص ۱۰۱ و ۱۰۳]</ref>


==پاسخ‌های دیگر==
==پاسخ‌های دیگر==
خط ۳۱: خط ۳۱:
[[پرونده:11902.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[حسن مهدی‌فر|مهدی‌فر]]]]
[[پرونده:11902.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[حسن مهدی‌فر|مهدی‌فر]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[حسن مهدی‌فر]]''' در پایان‌نامه دکتری خود با عنوان ''«[[علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن (پایان‌نامه)|علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[حسن مهدی‌فر]]''' در پایان‌نامه دکتری خود با عنوان ''«[[علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن (پایان‌نامه)|علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«{{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۶ سوره نمل علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنطِقَ الطَّيْرِ وَأُوتِينَا مِن كُلِّ شَيْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِينُ]]}} }}<ref>و سلیمان از داود میراث برد و گفت: ای مردم! به ما زبان مرغان آموخته‌اند و از همه چیز (بهره‌ای) بخشیده‌اند؛ بی‌گمان این برتری آشکاری است؛ سوره نمل، آیه:۱۶.</ref>. منطق الطیر عبارت است از هر طریقی که مرغها به آن طریق مقاصد خود را باهم مبادله می‌‏کنند.
::::::«{{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۶ سوره نمل علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنطِقَ الطَّيْرِ وَأُوتِينَا مِن كُلِّ شَيْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِينُ]]}}<ref>و سلیمان از داود میراث برد و گفت: ای مردم! به ما زبان مرغان آموخته‌اند و از همه چیز (بهره‌ای) بخشیده‌اند؛ بی‌گمان این برتری آشکاری است؛ سوره نمل، آیه:۱۶.</ref>. منطق الطیر عبارت است از هر طریقی که مرغها به آن طریق مقاصد خود را باهم مبادله می‌‏کنند.
::::::از دیدگاه [[علامه طباطبایی]] مقصود از دانستن منطق الطیر در آیه شریفه صرفا صوتهایی نیست که پرندگان در موارد مختلف از خود صادر می‌کنند چرا که ممکن است کسی با دقت در زندگی حیوانات، بتواند زبان آنها را بفهمد، که مثلا چه صدایی علامت خشم، و چه صدایی علامت رضا است، چه صدایی علامت گرسنگی و چه صدایی علامت تشنگی و امثال آن است. بلکه آیه شریفه معنایی دقیق‌تر و وسیع‌تری را بیان می‌کند زیرا سیاق آیه گواهی می‌‏دهد بر اینکه [[حضرت سلیمان]]{{ع}} از نعمتی حدیث می‌‏کند که اختصاصی خودش بوده و در وسع عامه مردم نبوده، که به آن دست یابند و او که بدان دست یافته به عنایت خاص الهی بوده است. علاوه بر آن، بسیاری از حیوانات مثل مورچه و مانند آن صوتی ندارند و اگر هم داشته باشند گوش انسان توانائی شنیدن آنها را ندارد. بنا براین سلیمان در باره فهم زبان و مقصود پرندگان، وحوش وجنیان از یک آگاهی برخوردار است که نمی‌تواند یک علم عادی باشد بلکه جزء آگاهی‌های غیبی محسوب می‌شود که از سوی خداوند افاضه شده است چنانچه سیاق آیه نیز بیانگر آن است<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۱۵، ص،۳۵۰.</ref>
::::::از دیدگاه [[علامه طباطبایی]] مقصود از دانستن منطق الطیر در آیه شریفه صرفا صوتهایی نیست که پرندگان در موارد مختلف از خود صادر می‌کنند چرا که ممکن است کسی با دقت در زندگی حیوانات، بتواند زبان آنها را بفهمد، که مثلا چه صدایی علامت خشم، و چه صدایی علامت رضا است، چه صدایی علامت گرسنگی و چه صدایی علامت تشنگی و امثال آن است. بلکه آیه شریفه معنایی دقیق‌تر و وسیع‌تری را بیان می‌کند زیرا سیاق آیه گواهی می‌‏دهد بر اینکه [[حضرت سلیمان]]{{ع}} از نعمتی حدیث می‌‏کند که اختصاصی خودش بوده و در وسع عامه مردم نبوده، که به آن دست یابند و او که بدان دست یافته به عنایت خاص الهی بوده است. علاوه بر آن، بسیاری از حیوانات مثل مورچه و مانند آن صوتی ندارند و اگر هم داشته باشند گوش انسان توانائی شنیدن آنها را ندارد. بنا براین سلیمان در باره فهم زبان و مقصود پرندگان، وحوش وجنیان از یک آگاهی برخوردار است که نمی‌تواند یک علم عادی باشد بلکه جزء آگاهی‌های غیبی محسوب می‌شود که از سوی خداوند افاضه شده است چنانچه سیاق آیه نیز بیانگر آن است<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۱۵، ص،۳۵۰.</ref>
::::::[[آلوسی]] در ذیل آیه شریفه می‌گوید: دانستن زبان پرندگان مخصوص انبیاء نیست بلکه جایز است خداوند آن آگاهی را در اختیار هرکسی که بخواهد قرار دهد {{عربی|اندازه=120%|" و یجوز أن یعلم اللّه تعالی منطقها من شاء من عباده و لا یختص ذلک بالأنبیاء ‏‏‏‏‏"}}؛ الخرائج والجرائح: ج۲، ص ۸۳۱، ح۴۷.</ref>. طبق روایات متعدد [[اهل بیت]]{{عم}} نیز دارای علم منطق الطیر بوده‌اند. از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده است که فرمود: [[امام علی]]{{ع}} به [[ابن عباس]] فرمود: همانا خداوند بما زبان پرندگان را آموخت همانطور که به سلیمان آموخته بود<ref>{{عربی|اندازه=120%|" إِنَ‏ اللَّهَ‏ عَلَّمَنَا مَنْطِقَ‏ الطَّيْرِ كَمَا عَلَّمَهُ‏ سُلَيْمَانَ‏ بْنَ‏ دَاوُدَ مَنْطِقَ‏ كُلِ‏ دَابَّةٍ فِي‏ بَرٍّ أَوْ بَحْر ‏‏‏‏‏"}}؛ بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج۲۷، ص ۲۶۴، ح۱۰.</ref>.
::::::[[آلوسی]] در ذیل آیه شریفه می‌گوید: دانستن زبان پرندگان مخصوص انبیاء نیست بلکه جایز است خداوند آن آگاهی را در اختیار هرکسی که بخواهد قرار دهد {{عربی|اندازه=120%|" و یجوز أن یعلم اللّه تعالی منطقها من شاء من عباده و لا یختص ذلک بالأنبیاء ‏‏‏‏‏"}}؛ الخرائج والجرائح: ج۲، ص ۸۳۱، ح۴۷.</ref>. طبق روایات متعدد [[اهل بیت]]{{عم}} نیز دارای علم منطق الطیر بوده‌اند. از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده است که فرمود: [[امام علی]]{{ع}} به [[ابن عباس]] فرمود: همانا خداوند بما زبان پرندگان را آموخت همانطور که به سلیمان آموخته بود<ref>{{عربی|اندازه=120%|" إِنَ‏ اللَّهَ‏ عَلَّمَنَا مَنْطِقَ‏ الطَّيْرِ كَمَا عَلَّمَهُ‏ سُلَيْمَانَ‏ بْنَ‏ دَاوُدَ مَنْطِقَ‏ كُلِ‏ دَابَّةٍ فِي‏ بَرٍّ أَوْ بَحْر ‏‏‏‏‏"}}؛ بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج۲۷، ص ۲۶۴، ح۱۰.</ref>.
خط ۴۱: خط ۴۱:
::::::آقای '''[[سید عبدالرحیم موسوی حصینی]]'''، در کتاب ''«[[آگاهی امامان از غیب  (کتاب)|آگاهی امامان از غیب]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::آقای '''[[سید عبدالرحیم موسوی حصینی]]'''، در کتاب ''«[[آگاهی امامان از غیب  (کتاب)|آگاهی امامان از غیب]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«حضرت سلیمان از  قدرت‌های غیبی متعددی بهره‌مند بود و بر جنیان و پرندگان سیطره و تسلط داشت و زبان پرندگان و حشرات را می‌دانست. خدای متعال می‌فرماید:
::::::«حضرت سلیمان از  قدرت‌های غیبی متعددی بهره‌مند بود و بر جنیان و پرندگان سیطره و تسلط داشت و زبان پرندگان و حشرات را می‌دانست. خدای متعال می‌فرماید:
:::::: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۶ سوره نمل علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنطِقَ الطَّيْرِ وَأُوتِينَا مِن كُلِّ شَيْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِينُ * وَحُشِرَ لِسُلَيْمَانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ وَالطَّيْرِ فَهُمْ يُوزَعُونَ]] * حَتَّى إِذَا أَتَوْا عَلَى وَادِي النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ يَا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاكِنَكُمْ لا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لا يَشْعُرُونَ * فَتَبَسَّمَ ضَاحِكًا مِّن قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ}} }}<ref>« =و سلیمان از داود میراث برد و گفت: ای مردم! به ما زبان مرغان آموخته‌اند و از همه چیز (بهره‌ای) بخشیده‌اند؛ بی‌گمان این برتری آشکاری است. * و سپاه سلیمان را برای وی از جنّ و آدمی و مرغان گرد آوردند و (آنگاه) همه (ی آنان) را به هم پیوستند. * تا آنکه به درّه موران رسیدند، موری گفت: ای موران! به خانه‌های خود درآیید تا سلیمان و سپاهش شما را ناآگاهانه فرو نکوبند. * (سلیمان) از گفتار آن (مور) خندان لب گشود و گفت: پروردگارا! در دلم افکن تا نعمتت را که به من و به پدر و مادرم بخشیده‌ای سپاس بگزارم»؛ سوره نمل، آیه ۱۶-۱۹.</ref>
:::::: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۶ سوره نمل علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنطِقَ الطَّيْرِ وَأُوتِينَا مِن كُلِّ شَيْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِينُ * وَحُشِرَ لِسُلَيْمَانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ وَالطَّيْرِ فَهُمْ يُوزَعُونَ]] * حَتَّى إِذَا أَتَوْا عَلَى وَادِي النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ يَا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاكِنَكُمْ لا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لا يَشْعُرُونَ * فَتَبَسَّمَ ضَاحِكًا مِّن قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ}}<ref>« =و سلیمان از داود میراث برد و گفت: ای مردم! به ما زبان مرغان آموخته‌اند و از همه چیز (بهره‌ای) بخشیده‌اند؛ بی‌گمان این برتری آشکاری است. * و سپاه سلیمان را برای وی از جنّ و آدمی و مرغان گرد آوردند و (آنگاه) همه (ی آنان) را به هم پیوستند. * تا آنکه به درّه موران رسیدند، موری گفت: ای موران! به خانه‌های خود درآیید تا سلیمان و سپاهش شما را ناآگاهانه فرو نکوبند. * (سلیمان) از گفتار آن (مور) خندان لب گشود و گفت: پروردگارا! در دلم افکن تا نعمتت را که به من و به پدر و مادرم بخشیده‌ای سپاس بگزارم»؛ سوره نمل، آیه ۱۶-۱۹.</ref>
::::::هم چنین حضرت سلیمان تسلط غیبی شگفت‌انگیزی بر باد داشت به گونه‌ای که به دستور او به هر کجا که می‌خواست می‌وزید.
::::::هم چنین حضرت سلیمان تسلط غیبی شگفت‌انگیزی بر باد داشت به گونه‌ای که به دستور او به هر کجا که می‌خواست می‌وزید.
:::::: {{متن قرآن|وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلَى الأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عَالِمِينَ}} }}<ref>«و برای سلیمان، باد تیزپا را (رام کردیم) که به فرمان وی به سرزمینی که ما در آن خجستگی نهاده بودیم می‌وزید و ما به هر چیزی داناییم»؛ سوره انبیا، آیه ۸۱.</ref>
:::::: {{متن قرآن|وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلَى الأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عَالِمِينَ}}<ref>«و برای سلیمان، باد تیزپا را (رام کردیم) که به فرمان وی به سرزمینی که ما در آن خجستگی نهاده بودیم می‌وزید و ما به هر چیزی داناییم»؛ سوره انبیا، آیه ۸۱.</ref>
::::::جالب توجه این است که باد {{متن قرآن|تَجْرِي بِأَمْرِهِ}} }} این امر نشانه چیرگی و کنترل حضرت سلیمان نسبت به سیر و جهت وزش باد است<ref>الوهابية فى الميزان، ص ۳۲۳</ref>»<ref>[[آگاهی امامان از غیب  (کتاب)|آگاهی امامان از غیب]]، ص ۴۷ و ۴۸.</ref>.
::::::جالب توجه این است که باد {{متن قرآن|تَجْرِي بِأَمْرِهِ}} این امر نشانه چیرگی و کنترل حضرت سلیمان نسبت به سیر و جهت وزش باد است<ref>الوهابية فى الميزان، ص ۳۲۳</ref>»<ref>[[آگاهی امامان از غیب  (کتاب)|آگاهی امامان از غیب]]، ص ۴۷ و ۴۸.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}