دیدار با امام مهدی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'ref> شیخ طوسی' به 'ref>شیخ طوسی'
جز (جایگزینی متن - 'ref> شیخ طوسی' به 'ref>شیخ طوسی') |
|||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
*درباره امکان ملاقات، برخی اندیشوران [[شیعه]] نیز چنین نوشتهاند: | *درباره امکان ملاقات، برخی اندیشوران [[شیعه]] نیز چنین نوشتهاند: | ||
*[[سید مرتضی]] مینویسد: "همانا ممتنع نیست که [[امام]] برای برخی دوستانش [[آشکار]] شود؛ از افرادی که از سوی آنها ترسی وجود ندارد"<ref> سیّد مرتضی، تنزیه الانبیاء، ص ۲۳۸</ref>. | *[[سید مرتضی]] مینویسد: "همانا ممتنع نیست که [[امام]] برای برخی دوستانش [[آشکار]] شود؛ از افرادی که از سوی آنها ترسی وجود ندارد"<ref> سیّد مرتضی، تنزیه الانبیاء، ص ۲۳۸</ref>. | ||
*[[شیخ طوسی]] نیز مینویسد: "ما با جزم و [[یقین]] نمیدانیم که آن [[محبوب]] دلها از دیده همه دوستدارانش [[نهان]] و [[غایب]] است؛ بلکه امکان دارد برای بیشتر آنان ظاهر شود"<ref> | *[[شیخ طوسی]] نیز مینویسد: "ما با جزم و [[یقین]] نمیدانیم که آن [[محبوب]] دلها از دیده همه دوستدارانش [[نهان]] و [[غایب]] است؛ بلکه امکان دارد برای بیشتر آنان ظاهر شود"<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۹۹</ref>. | ||
*[[سید بن طاووس]] نیز در این باره خطاب به [[فرزند]] خود نوشته است: "[[امام]]، اکنون از جمیع [[شیعیان]] [[غایب]] است؛ ولی ممتنع نیست گروهی از آنان به ملاقات حضرت مشرف شده، از گفتار و کردار او استفاده کنند"<ref> سیّد بن طاوس، الطرائف، ص ۱۸۵</ref>. | *[[سید بن طاووس]] نیز در این باره خطاب به [[فرزند]] خود نوشته است: "[[امام]]، اکنون از جمیع [[شیعیان]] [[غایب]] است؛ ولی ممتنع نیست گروهی از آنان به ملاقات حضرت مشرف شده، از گفتار و کردار او استفاده کنند"<ref> سیّد بن طاوس، الطرائف، ص ۱۸۵</ref>. | ||
===امکان ملاقات بدون شناخت=== | ===امکان ملاقات بدون شناخت=== | ||
*در این دیدگاه - بر خلاف دیدگاه نخست- امکان ملاقات، مورد پذیرش است؛ ولی وقوع ملاقات همراه [[شناخت]] آن حضرت را در این دوران، غیر قابل پذیرش و آن را با [[فلسفه غیبت]] در تعارض میداند. در این دیدگاه، به طور عمده به روایاتی استناد میشود که در آن، [[سخن]] از دیده شدن حضرت به میان آمده است؛ امّا تصریح شده که در آن [[دیدار]]، هرگز شناختی از حضرت صورت نمیگیرد؛ بنابراین امکان [[دیدار]] هست؛ اما چون فرد، آن حضرت را نخواهد [[شناخت]]. [[شیخ صدوق]] با ذکر [[سند]] از سدیر [[نقل]] کرده که [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "در [[قائم]]، سنّتی از [[یوسف]] است ..." | *در این دیدگاه - بر خلاف دیدگاه نخست- امکان ملاقات، مورد پذیرش است؛ ولی وقوع ملاقات همراه [[شناخت]] آن حضرت را در این دوران، غیر قابل پذیرش و آن را با [[فلسفه غیبت]] در تعارض میداند. در این دیدگاه، به طور عمده به روایاتی استناد میشود که در آن، [[سخن]] از دیده شدن حضرت به میان آمده است؛ امّا تصریح شده که در آن [[دیدار]]، هرگز شناختی از حضرت صورت نمیگیرد؛ بنابراین امکان [[دیدار]] هست؛ اما چون فرد، آن حضرت را نخواهد [[شناخت]]. [[شیخ صدوق]] با ذکر [[سند]] از سدیر [[نقل]] کرده که [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "در [[قائم]]، سنّتی از [[یوسف]] است ..." | ||
*چرا این [[مردم]] منکرند که [[خدای تعالی]] با [[حجت]] خود همان کند که با [[یوسف]] کرد؟ بین ایشان گردش کند و در بازارهای آنها راه رود و بر بساط آنها پا نهد و آنها او را نشناسند، تا آنگاه که [[خدای تعالی]] به او [[اذن]] دهد که خود را به آنها معرفی کند؛ همانگونه که به [[یوسف]] [[اذن]] داد"<ref> {{عربی|" إِنَ فِي الْقَائِمِ سُنَّةً مِنْ يُوسُف ... فَمَا تُنْكِرُ هَذِهِ الْأُمَّةُ أَنْ يَكُونَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَفْعَلُ بِحُجَّتِهِ مَا فَعَلَ بِيُوسُفَ أَنْ يَكُونَ يَسِيرُ فِيمَا بَيْنَهُمْ وَ يَمْشِي فِي أَسْوَاقِهِمْ وَ يَطَأُ بُسُطَهُمْ وَ هُمْ لَا يَعْرِفُونَهُ حَتَّى يَأْذَنَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ أَنْ يُعَرِّفَهُمْ نَفْسَهُ كَمَا أَذِنَ لِيُوسُفَ "}}، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۱۴۴، باب ۵، ح ۳</ref>. | *چرا این [[مردم]] منکرند که [[خدای تعالی]] با [[حجت]] خود همان کند که با [[یوسف]] کرد؟ بین ایشان گردش کند و در بازارهای آنها راه رود و بر بساط آنها پا نهد و آنها او را نشناسند، تا آنگاه که [[خدای تعالی]] به او [[اذن]] دهد که خود را به آنها معرفی کند؛ همانگونه که به [[یوسف]] [[اذن]] داد"<ref> {{عربی|" إِنَ فِي الْقَائِمِ سُنَّةً مِنْ يُوسُف ... فَمَا تُنْكِرُ هَذِهِ الْأُمَّةُ أَنْ يَكُونَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَفْعَلُ بِحُجَّتِهِ مَا فَعَلَ بِيُوسُفَ أَنْ يَكُونَ يَسِيرُ فِيمَا بَيْنَهُمْ وَ يَمْشِي فِي أَسْوَاقِهِمْ وَ يَطَأُ بُسُطَهُمْ وَ هُمْ لَا يَعْرِفُونَهُ حَتَّى يَأْذَنَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ أَنْ يُعَرِّفَهُمْ نَفْسَهُ كَمَا أَذِنَ لِيُوسُفَ "}}، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۱۴۴، باب ۵، ح ۳</ref>. | ||
*[[سخن]] دیگر در تأیید این دیدگاه از [[نایب خاص]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} [[محمد بن عثمان]] [[نقل]] شده است که میگوید: "به [[خدا]] سوگند! همانا [[صاحب]] این امر، هرسال در موسم [[حج]] حاضر میشود؛ [[مردم]] را میبیند و آنها را میشناسد و [[مردم]]، او را میبینند؛ ولی نمیشناسند"<ref> | *[[سخن]] دیگر در تأیید این دیدگاه از [[نایب خاص]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} [[محمد بن عثمان]] [[نقل]] شده است که میگوید: "به [[خدا]] سوگند! همانا [[صاحب]] این امر، هرسال در موسم [[حج]] حاضر میشود؛ [[مردم]] را میبیند و آنها را میشناسد و [[مردم]]، او را میبینند؛ ولی نمیشناسند"<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۳۶۲؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۵۲۰</ref>. | ||
*از این [[روایات]]، استفاده میشود نه فقط هنگام ملاقات که پس از آن هم، حضرت شناخته نمیشود. | *از این [[روایات]]، استفاده میشود نه فقط هنگام ملاقات که پس از آن هم، حضرت شناخته نمیشود. | ||
*منطقی است گفته شود کسی که هنگام [[دیدار]]، آن حضرت را نشناخته است، دلیلی وجود ندارد پس از آن بگوید آن کسی را که دیده، به طور حتم حضرت بوده است. چه بسا از ملازمان آن حضرت یا یکی از [[اولیای الهی]] بوده که به [[دستور]] آن حضرت، برای رفع مشکل او [[اقدام]] کرده است. | *منطقی است گفته شود کسی که هنگام [[دیدار]]، آن حضرت را نشناخته است، دلیلی وجود ندارد پس از آن بگوید آن کسی را که دیده، به طور حتم حضرت بوده است. چه بسا از ملازمان آن حضرت یا یکی از [[اولیای الهی]] بوده که به [[دستور]] آن حضرت، برای رفع مشکل او [[اقدام]] کرده است. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
*اینجا لازم است به برخی سخنان بزرگان اشاره کنیم که در آن، ضمن پذیرش امکان ملاقات، گفتهاند در صورت ملاقات، فرد ملاقات کننده پرده از [[راز]] [[دیدار]] خود برنخواهد داشت و این، همان [[تکذیب]] ادعای ملاقات است: | *اینجا لازم است به برخی سخنان بزرگان اشاره کنیم که در آن، ضمن پذیرش امکان ملاقات، گفتهاند در صورت ملاقات، فرد ملاقات کننده پرده از [[راز]] [[دیدار]] خود برنخواهد داشت و این، همان [[تکذیب]] ادعای ملاقات است: | ||
#[[سید مرتضی]]، بدون آنکه قاطعانه ملاقات با حضرت را بپذیرد، عدم امکان ملاقات را غیر قطعی دانسته، مینویسد: "ما قطع نداریم دست کسی به [[امام]] نمیرسد و [[بشر]] نمیتواند او را ملاقات کند. این، امری غیر معلوم است که راهی بر قطع به آن نیست<ref> سیّد مرتضی، تنزیه الانبیاء، ص ۲۳۵</ref>. آنگاه مینویسد: "... همانا ممتنع نیست که [[امام]] برای برخی دوستانش [[آشکار]] شود؛ از افرادی که از سوی آنها ترسی وجود ندارد. پس به درستی که این، از اموری است که قطع بر امتناع و ارتفاع آن ممکن نیست. و هریک از [[شیعیان]] حال خودش را میداند و راهی نیست برای [[آگاهی]] به حال دیگران"<ref> سیّد مرتضی، تنزیه الانبیاء، ص ۲۳۸</ref>. | #[[سید مرتضی]]، بدون آنکه قاطعانه ملاقات با حضرت را بپذیرد، عدم امکان ملاقات را غیر قطعی دانسته، مینویسد: "ما قطع نداریم دست کسی به [[امام]] نمیرسد و [[بشر]] نمیتواند او را ملاقات کند. این، امری غیر معلوم است که راهی بر قطع به آن نیست<ref> سیّد مرتضی، تنزیه الانبیاء، ص ۲۳۵</ref>. آنگاه مینویسد: "... همانا ممتنع نیست که [[امام]] برای برخی دوستانش [[آشکار]] شود؛ از افرادی که از سوی آنها ترسی وجود ندارد. پس به درستی که این، از اموری است که قطع بر امتناع و ارتفاع آن ممکن نیست. و هریک از [[شیعیان]] حال خودش را میداند و راهی نیست برای [[آگاهی]] به حال دیگران"<ref> سیّد مرتضی، تنزیه الانبیاء، ص ۲۳۸</ref>. | ||
#[[شیخ طوسی]] نیز آن مضمون را اینگونه بیان کرده است: ما با جزم و [[یقین]] نمیدانیم آن حضرت از دیده همه دوستدارانش [[نهان]] و [[غایب]] است؛ بلکه امکان دارد برای بیشتر آنان ظاهر شود و هر فرد، فقط از حالات خود خبر دارد<ref> | #[[شیخ طوسی]] نیز آن مضمون را اینگونه بیان کرده است: ما با جزم و [[یقین]] نمیدانیم آن حضرت از دیده همه دوستدارانش [[نهان]] و [[غایب]] است؛ بلکه امکان دارد برای بیشتر آنان ظاهر شود و هر فرد، فقط از حالات خود خبر دارد<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۹۹</ref>. این بیان، دیدن آن حضرت را ممکن میداند؛ امّا درباره ادعای وقوع ملاقات، به نظر میرسد، آن را منتفی میداند. | ||
#[[سید بن طاووس]] نیز خطاب به [[فرزند]] خود، در این باره نوشته است: "اگر [[امام]] اکنون از جمیع [[شیعیان]] [[غایب]] است؛ ولی ممتنع نیست گروهی از آنان به ملاقات حضرت مشرف شده، از گفتار و کردار او استفاده کنند و از دیگران بپوشانند ...."<ref> سیّد بن طاوس، الطرائف، ص ۱۸۵</ref> [[سخن]] [[سید بن طاووس]] مؤید دیدگاه [[تکذیب]] ادعای مشاهد است؛ چه اینکه پوشاندن [[تشرف]] هنگامی که در مقیاس کلّی باشد، به معنای ردّ تمام ادعاهایی است که در دست است. | #[[سید بن طاووس]] نیز خطاب به [[فرزند]] خود، در این باره نوشته است: "اگر [[امام]] اکنون از جمیع [[شیعیان]] [[غایب]] است؛ ولی ممتنع نیست گروهی از آنان به ملاقات حضرت مشرف شده، از گفتار و کردار او استفاده کنند و از دیگران بپوشانند ...."<ref> سیّد بن طاوس، الطرائف، ص ۱۸۵</ref> [[سخن]] [[سید بن طاووس]] مؤید دیدگاه [[تکذیب]] ادعای مشاهد است؛ چه اینکه پوشاندن [[تشرف]] هنگامی که در مقیاس کلّی باشد، به معنای ردّ تمام ادعاهایی است که در دست است. | ||
#[[محقق اربلی]] نیز پس از [[نقل]] کلامی از مرحوم [[شیخ طبرسی]] که گفته است: "ما قطع نداریم کسی در [[دوران غیبت]] به [[امام]] نمیرسد"، اظهار شگفتی کرده، نوشته است: "مرحوم [[شیخ طبرسی]] چرا چنین گفته است؟ در حالی که باید قطع به این داشته باشد؛ چرا که با فاصله اندکی پیش از این، او [[توقیع]] نفی ادعای ملاقات را ذکر کرده بود". | #[[محقق اربلی]] نیز پس از [[نقل]] کلامی از مرحوم [[شیخ طبرسی]] که گفته است: "ما قطع نداریم کسی در [[دوران غیبت]] به [[امام]] نمیرسد"، اظهار شگفتی کرده، نوشته است: "مرحوم [[شیخ طبرسی]] چرا چنین گفته است؟ در حالی که باید قطع به این داشته باشد؛ چرا که با فاصله اندکی پیش از این، او [[توقیع]] نفی ادعای ملاقات را ذکر کرده بود". |