غیبت امام مهدی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ref> شیخ طوسی' به 'ref>شیخ طوسی') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
* | *[[غیبت]]، اسم مصدر از ثلاثی مجرد ماده "غ ی ب" و به معنای ناپدید شدن و [[پنهان]] شدن از دیدگان است. [[غایب]] به کسی گفته میشود که حاضر و ظاهر نیست. و در اصل، درباره [[پنهان]] شدن [[خورشید]]، ماه و [[ستارگان]] به کار میرود<ref> جوهری، الصحاح، ج ۱، ص ۱۹۶</ref>. همچنین درباره کسی به کار میرود که مدتی در جایی حضور دارد و پس از آن، از دیدگان رفته و دیگر دیده نمیشود<ref> ابو هلال عسکری، الفروق اللغویة، ص ۶۳</ref>. در اصطلاح [[مهدویت]] به [[پنهانزیستی]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} گفته میشود. | ||
==سه دیدگاه کلی درباره چگونگی غیبت== | ==سه دیدگاه کلی درباره چگونگی غیبت== | ||
*با بهرهگیری از بیانات معصومان{{عم}}، سه دیدگاه کلّی و قابل توجّه درباره چگونگی غیبت حضرتش قابل ارائه است: | *با بهرهگیری از بیانات [[معصومان]]{{عم}}، سه دیدگاه کلّی و قابل توجّه درباره چگونگی [[غیبت]] حضرتش قابل ارائه است: | ||
#پنهان بودن جسم "ناپیدایی"؛ | #[[پنهان]] بودن جسم "ناپیدایی"؛ | ||
#پنهان بودن عنوان "ناشناسی"؛ | #[[پنهان]] بودن عنوان "ناشناسی"؛ | ||
#پنهان بودن جسم و پنهان بودن عنوان به تناسب شرایط. | #[[پنهان]] بودن جسم و [[پنهان]] بودن عنوان به تناسب شرایط. | ||
*اما بررسی دیدگاههای یادشده: | *اما بررسی دیدگاههای یادشده: | ||
===پنهان بودن جسم؛=== | ===پنهان بودن جسم؛=== | ||
*پارهای | *پارهای [[روایات]]، چگونگی [[غیبت]] آن حضرت را به [[پنهان]] بودن جسم دانسته است. این دیده نشدن جسم، در [[دوران غیبت]] به دو گونه قابل [[تفسیر]] است: | ||
#بسان | #بسان [[فرشتگان]]، [[ارواح]] و جنّ، جسمی نامرئی دارد که با وجود این که در میان [[جوامع بشری]] حضور دارد قابل دیدن نیست. | ||
#جسمی مرئی دارد؛ | #جسمی مرئی دارد؛ | ||
*امّا به قدرت الهی در دیدگان مردم تأثیر و تصرّف نماید که آن حضرت را نبینند. این کار، از اولیای الهی که از سوی خدا دارای قدرت در جهان آفرینش هستند، بعید نیست. از [[قرآن کریم]] نیز میتوان امکان استتار و اختفای انسان از دیدگان را - چه به صورت کوتاه مدت یا دراز مدت- دریافت کرد<ref>ر.ک: سوره یس: آیه:۹ و سوره اسراء: آیه:۴۵.</ref>. | *امّا به [[قدرت الهی]] در دیدگان [[مردم]] تأثیر و تصرّف نماید که آن حضرت را نبینند. این کار، از [[اولیای الهی]] که از سوی [[خدا]] دارای [[قدرت]] در [[جهان]] [[آفرینش]] هستند، بعید نیست. از [[قرآن کریم]] نیز میتوان امکان استتار و اختفای [[انسان]] از دیدگان را - چه به صورت کوتاه مدت یا دراز مدت- دریافت کرد<ref>ر.ک: سوره یس: آیه:۹ و سوره اسراء: آیه:۴۵.</ref>. | ||
*به نظر میرسد تفسیر نخست، غیر قابل پذیرش باشد؛ چرا که هیچ دلیلی وجود ندارد که آن حضرت دارای جسمی با ویژگی این تفسیر باشد. بلکه برعکس، آن حضرت مانند همه | *به نظر میرسد [[تفسیر]] نخست، غیر قابل پذیرش باشد؛ چرا که هیچ دلیلی وجود ندارد که آن حضرت دارای جسمی با ویژگی این [[تفسیر]] باشد. بلکه برعکس، آن حضرت مانند همه [[انسانها]]، دارای جسمی مادی است؛ آنگونه که پدران بزرگوارش و [[رسول گرامی اسلام]]{{عم}} بودند. با این بیان، [[تفسیر]] دوم مورد پذیرش است. در یک بررسی جامع در سخنان [[معصومان]]{{عم}} برخی [[روایات]] که بیان کننده این دیدگاه کلّی است، بدین قرار است: [[امام علی]]{{ع}} در این باره فرمود: "... تا آنگاه که از [[فرزندان]] من از دیدگان مردمان [[پنهان]] شود ... پس به [[پروردگار]] [[علی]] [[سوگند]]! [[حجّت]] [[حق]]، بر [[زمین]] استوار است، در جادهها حرکت میکند. در خانهها و قصرها وارد میشود و در شرق و غرب [[زمین]] به گردش میپردازد، سخن [[مردم]] را میشنود و بر [[مردم]] [[سلام]] میکند، میبیند و دیده نمیشود، تا [[زمان ظهور]] [[وعده الهی]] و [[ندای آسمانی]]. هان! آن روز، روز شادی [[فرزندان علی]] و [[پیروان]] او است<ref> نعمانی، الغیبة، ص ۱۴۴</ref>. | ||
*[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "مردم [[امام]] خویش را گم میکنند؛ پس آن [[امام]] در موسم حج حضور مییابد و مردم را میبیند؛ ولی مردم او را نمیبینند"<ref> {{عربی|" يَفْقِدُ النَّاسُ إِمَامَهُمْ يَشْهَدُ الْمَوْسِمَ فَيَرَاهُمْ وَ لَا يَرَوْنَهُ"}}، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۶۱، ح ۱۱۹؛ شیخ کلینی، الکافی، ج ۱ ص ۳۳۷، ح ۶؛ نعمانی، الغیبة، ص ۱۷۵ ح ۱۴؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۳۳، ص ۳۴۶، ح ۳۳</ref>. | *[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: "[[مردم]] [[امام]] خویش را گم میکنند؛ پس آن [[امام]] در موسم [[حج]] حضور مییابد و [[مردم]] را میبیند؛ ولی [[مردم]] او را نمیبینند"<ref> {{عربی|" يَفْقِدُ النَّاسُ إِمَامَهُمْ يَشْهَدُ الْمَوْسِمَ فَيَرَاهُمْ وَ لَا يَرَوْنَهُ"}}، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۶۱، ح ۱۱۹؛ شیخ کلینی، الکافی، ج ۱ ص ۳۳۷، ح ۶؛ نعمانی، الغیبة، ص ۱۷۵ ح ۱۴؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۳۳، ص ۳۴۶، ح ۳۳</ref>. | ||
*وقتی درباره [[امام مهدی]]{{ع}} از [[امام رضا]]{{ع}} پرسیدند، فرمود: "جسمش دیده نمیشود"<ref> محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۳۳؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۰</ref>. | *وقتی درباره [[امام مهدی]]{{ع}} از [[امام رضا]]{{ع}} پرسیدند، فرمود: "جسمش دیده نمیشود"<ref> محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۳۳؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۰</ref>. | ||
*روشن است که این روایات و احادیثی مانند آن، بر دیده نشدن آن حضرت دلالت دارد و قابل تأویل بر شناخته نشدن، نخواهد بود؛ چرا که در معنای دیده نشدن صراحت دارد. | *روشن است که این [[روایات]] و احادیثی مانند آن، بر دیده نشدن آن حضرت دلالت دارد و قابل [[تأویل]] بر شناخته نشدن، نخواهد بود؛ چرا که در معنای دیده نشدن صراحت دارد. | ||
*این برداشت، افزون بر آنکه با معنای لغوی غیبت مطابقت دارد، با روایاتی که [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} در دوران غیبت را به خورشید پس ابر تشبیه نموده، همخوانی بیشتری دارد. | *این برداشت، افزون بر آنکه با معنای لغوی [[غیبت]] مطابقت دارد، با روایاتی که [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} در [[دوران غیبت]] را به [[خورشید]] پس ابر [[تشبیه]] نموده، همخوانی بیشتری دارد. | ||
===پنهان بودن عنوان=== | ===پنهان بودن عنوان=== | ||
*این دیدگاه، بر این است که آن حضرت، افزون بر اینکه عمر شریف خود را در جوامع انسانی، سپری میکند، مردم را میبیند و مردم نیز او را میبینند؛ ولی او را نمیشناسند. به تعبیر دیگر، فقط از نگاه معرفتی و شناختی مردم پنهان است، نه از دید ظاهری. افرادی که بر این دیدگاه پافشاری میکنند، به روایاتی استدلال کردهاند؛ از جمله روایتی که سدیر از [[امام صادق]]{{ع}} نقل کرده است که: "در | *این دیدگاه، بر این است که آن حضرت، افزون بر اینکه [[عمر]] شریف خود را در [[جوامع]] انسانی، سپری میکند، [[مردم]] را میبیند و [[مردم]] نیز او را میبینند؛ ولی او را نمیشناسند. به تعبیر دیگر، فقط از نگاه معرفتی و شناختی [[مردم]] [[پنهان]] است، نه از دید ظاهری. افرادی که بر این دیدگاه پافشاری میکنند، به روایاتی [[استدلال]] کردهاند؛ از جمله روایتی که سدیر از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] کرده است که: "در [[قائم]]، سنّتی از [[یوسف]] است ... چرا این [[مردم]] منکرند که خدای تعالی با [[حجت]] خود همان کند که با [[یوسف]] کرد؟ بین ایشان گردش کند و در بازارهای آنها راه رود و بر بساط آنها پا نهد و آنها او را نشناسند. تا آنگاه که [[خدای تعالی]] به او [[اذن]] دهد که خود را به آنها معرفی کند؛ همانگونه که به [[یوسف]] اجازه داد ..."<ref> شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۱۴۴، باب ۵، ح ۳</ref> | ||
*نیز سخن نایب خاص آن حضرت، [[محمد بن عثمان]] که در این باره میگوید: "به خدا سوگند! همانا صاحب این امر، هرسال در موسم حج حاضر میشود؛ مردم را میبیند و آنها را میشناسد و مردم او را میبینند؛ ولی نمیشناسند<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب | *نیز سخن [[نایب خاص]] آن حضرت، [[محمد بن عثمان]] که در این باره میگوید: "به [[خدا]] [[سوگند]]! همانا [[صاحب]] این امر، هرسال در موسم [[حج]] حاضر میشود؛ [[مردم]] را میبیند و آنها را میشناسد و [[مردم]] او را میبینند؛ ولی نمیشناسند<ref>[[شیخ طوسی]]، [[کتاب الغیبة]]، ص ۳۶۲؛ [[شیخ صدوق]]، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۵۲۰؛ نیز: | ||
سیّد رضا صدر، راه مهدی علیه السّلام، ص ۷۸</ref>. | سیّد [[رضا]] صدر، راه [[مهدی]] علیه السّلام، ص ۷۸</ref>. | ||
*لازم یادآوری است با توجه به معنای لغوی | *لازم یادآوری است با توجه به معنای لغوی [[غیبت]]، بهرهبرداری این معنا از روایاتی که به صورت مطلق [[غیبت]] را برای آن حضرت ثابت کردهاند، نیازمند قرینه است. | ||
===پنهان بودن جسم و پنهان بودن عنوان، به تناسب شرایط=== | ===پنهان بودن جسم و [[پنهان]] بودن عنوان، به تناسب شرایط=== | ||
*آگاهی به چگونگی غیبت [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} فقط نزد پروردگار متعال است؛ امّا از مجموع روایات میتوان دیدگاه سومی ارائه کرد. و آن عبارت است از اینکه: حضرت در مواردی که صلاح بداند از دیدگان مردم پنهان است - البته با تصرّفی که به قدرت الهی در دیدگان افراد مینماید. نه نامرئی کردن جسم خویش - و در مواردی که آن حضرت مصلحت بداند، به صورت آشکار در جامعه حرکت میکند و مردم او را میبینند؛ ولی نمیشناسند. | *[[آگاهی]] به چگونگی [[غیبت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} فقط نزد [[پروردگار]] متعال است؛ امّا از مجموع [[روایات]] میتوان دیدگاه سومی ارائه کرد. و آن عبارت است از اینکه: حضرت در مواردی که [[صلاح]] بداند از دیدگان [[مردم]] [[پنهان]] است - البته با تصرّفی که به [[قدرت الهی]] در دیدگان افراد مینماید. نه نامرئی کردن جسم خویش - و در مواردی که آن حضرت [[مصلحت]] بداند، به صورت [[آشکار]] در [[جامعه]] حرکت میکند و [[مردم]] او را میبینند؛ ولی نمیشناسند. | ||
*در برخی پیامبران پیشین نیز چنین پنهان زیستیای- البته با ویژگیهای خاص خود- سابقه داشته است؛ به گونهای که [[شیخ صدوق]] اساس نگارش کتاب کمال الدین و تمام النعمه را بر این باور بنا نهاده است. | *در برخی [[پیامبران پیشین]] نیز چنین [[پنهان]] زیستیای- البته با ویژگیهای خاص خود- سابقه داشته است؛ به گونهای که [[شیخ صدوق]] اساس نگارش کتاب [[کمال الدین و تمام النعمه]] را بر این باور بنا نهاده است. | ||
*بنابراین میتوان نتیجه گرفت سخنان نورانی پیشوایان معصوم{{عم}} از حقایق مربوط به غیبت [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} آن مقدار که مخاطبان میفهمیدند در اختیار آنها قرار میداد و بیش از آن را به دوران ظهور حضرتش واگذار میکردند که آن دوران، عصر ظهور حقایق است. | *بنابراین میتوان نتیجه گرفت سخنان نورانی [[پیشوایان]] [[معصوم]]{{عم}} از حقایق مربوط به [[غیبت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} آن مقدار که مخاطبان میفهمیدند در [[اختیار]] آنها قرار میداد و بیش از آن را به [[دوران ظهور]] حضرتش واگذار میکردند که آن دوران، [[عصر ظهور]] حقایق است. | ||
===طولانی بودن غیبت [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}}=== | ===طولانی بودن [[غیبت]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}}=== | ||
*در روایاتی پس از تصریح به اصل | *در روایاتی پس از تصریح به اصل [[غیبت]]، به طولانی بودن آن نیز تأکید شده است. | ||
*[[امام جواد]]{{ع}} در پاسخ به دلیل نامگذاری [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} به "منتظر"، فرمود: " همانا برای او غیبتی است که روزهای آن، فراوان و مدت آن، طولانی خواهد شد، پس افرادی که دارای اخلاص باشند، منتظر ظهور او خواهند بود"<ref> {{عربی|" إِنَ لَهُ غَيْبَةً يَكْثُرُ أَيَّامُهَا وَ يَطُولُ أَمَدُهَا فَيَنْتَظِرُ خُرُوجَهُ الْمُخْلِصُونَ "}}، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۸</ref>. | *[[امام جواد]]{{ع}} در پاسخ به [[دلیل]] نامگذاری [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} به "[[منتظر]]"، فرمود: " همانا برای او غیبتی است که روزهای آن، فراوان و مدت آن، طولانی خواهد شد، پس افرادی که دارای [[اخلاص]] باشند، [[منتظر ظهور]] او خواهند بود"<ref> {{عربی|" إِنَ لَهُ غَيْبَةً يَكْثُرُ أَيَّامُهَا وَ يَطُولُ أَمَدُهَا فَيَنْتَظِرُ خُرُوجَهُ الْمُخْلِصُونَ "}}، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۸</ref>. | ||
==فلسفه و علل غیبت [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}== | ==فلسفه و علل غیبت [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}== | ||
*پیش از آنکه به برخی حکمتها و علتهای ظاهری غیبت آن حضرت اشاره شود، لازم یادآوری است در بررسیهایی که در روایات انجام شده است، نخستین نکتهای که در اینباره به چشم میخورد، این است که پنهانزیستی آخرین ذخیره | *پیش از آنکه به برخی حکمتها و علتهای ظاهری [[غیبت]] آن حضرت اشاره شود، لازم یادآوری است در بررسیهایی که در [[روایات]] انجام شده است، نخستین نکتهای که در اینباره به چشم میخورد، این است که [[پنهانزیستی]] آخرین [[ذخیره الهی]]، به طور قطع از [[اسرار]] [[خداوند]] سبحانه و تعالی است. [[حقیقت]] سرّ بودن این امر را [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} چنین بیان فرموده است: "ای [[جابر]]! همانا این امر، امری است از امر [[خداوند]] سبحانه و تعالی و سرّی است از سرّ [[خدا]] که بر [[بندگان]] او پوشیده است؛ پس برحذر باش که دچار [[تردید]] نشوی. همانا [[شک]] درباره [[خدا]] [[کفر]] است"<ref>{{عربی|" يَا جَابِرُ إِنَ هَذَا أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ وَ سِرٌّ مِنْ سِرِّ اللَّهِ عِلْمُهُ مَطْوِيٌ عَنْ عِبَادِ اللَّهِ إِيَّاكَ وَ الشَّكَ فِيهِ فَإِنَ الشَّكَ فِي أَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ كُفْرٌ "}}، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۸۷</ref>. | ||
*بیگمان این | *بیگمان این [[حکمت]]، اساسیترین [[دلیل]] بر این رخداد بزرگ است؛ امّا از آنجا که برخی [[شیعیان]]، همواره این پرسش را مطرح میکردند، در سخنان [[پیشوایان]] [[معصوم]]{{عم}} به برخی حکمتهای ظاهری [[غیبت]] آن حضرت نیز اشاره شده است؛ از این رو بدانها نیز اشارهای گذرا میکنیم. | ||
#'''بحفظ جان آن حضرت:''' در بررسی روایات مربوط به غیبت [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} مییابیم یکی از حکمتهای ظاهری پنهانزیستی [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}، امان ماندن آن حضرت از گزند بدخواهان و ستمگران است<ref> محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۴۰؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۲۹؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۴۲</ref>. [[شیخ طوسی]] در کتاب | #'''بحفظ [[جان]] آن حضرت:''' در بررسی [[روایات]] مربوط به [[غیبت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} مییابیم یکی از حکمتهای ظاهری [[پنهانزیستی]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}، [[امان]] ماندن آن حضرت از گزند بدخواهان و [[ستمگران]] است<ref> محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۴۰؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۲۹؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۴۲</ref>. [[شیخ طوسی]] در [[کتاب الغیبة]]، ابتدای فصل پنجم، چنین نگاشته است: "هیچ علتی جز [[بیم]] حضرت از کشته شدن خویش، مانع [[ظهور]] وی نیست. اگر اینگونه نباشد، [[نهان]] بودن در پس پرده [[غیبت]] برایش روا نخواهد بود. آن [[محبوب]] دلها، دشواریها و [[آزار]] و اذیت را [[تحمل]] میکند؛ زیرا [[مقام]] و [[جایگاه]] والای [[امامان]] و [[پیامبران]]{{عم}} به سبب [[تحمل]] [[رنج]] و دشواریهای بزرگ آنان در [[راه خدا]] بوده است. البته این نه بدان معنا است که آن حضرت، از [[شهادت]] و کشته شدن در [[راه خدا]] هراس دارد؛ بلکه آن حضرت، چون آخرین [[ذخیره الهی]] در [[زمین]] است و آن [[حاکمیت]] فراگیر و جهانی که در تمام [[ادیان]] وعده داده شده است، فقط به دست او تحقق مییابد؛ بنابراین بر [[خداوند]] سبحانه و تعالی است که به هر وسیله ممکن، او را تا روز [[موعود]] [[حفاظت]] نماید و [[حکمت الهی]] نیز بر [[پنهانزیستی]] او تعلق گرفته است. شبیه این [[پنهانزیستی]] با ویژگیهای خاص خود درباره برخی از پیامبران- هنگامی که بر [[جان]] خویش [[بیم]] داشتند- اتفاق افتاده بود که میتوان به [[پنهان]] شدن [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در [[شعب ابی طالب]] و نیز در [[غار حرا]] در برخی زمانها اشاره کرد. میدانیم هیچ دلیلی برای چنین [[پنهان]] شدنی نبود، مگر [[ترس]] از ضررهایی که آن حضرت را تهدید میکرد. | ||
#'''آزمایش انسانها:''' یکی دیگر از حکمتهای غیبت [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} آزمایش مردم است. از آنجا که این نوع | #'''[[آزمایش]] [[انسانها]]:''' یکی دیگر از حکمتهای [[غیبت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} [[آزمایش]] [[مردم]] است. از آنجا که این نوع [[آزمایش]]، به [[دلیل]] عدم حضور ظاهری [[امام]]، بسیار مشکل و طاقت فرسا است، در [[تکامل]] روحی انسانها نقش بسیار مهم و مؤثری دارد. با این [[آزمایش]] است که [[آشکار]] میشود چه کسی ثابت قدم و استوار، و چه کسی در [[ایمان]] و [[اعتقاد]] سست و مردد است. [[جابر جعفی]] گوید: "به [[امام باقر]]{{ع}} عرض کردم [[فرج]] شما چه هنگام خواهد بود؟ حضرت فرمود: هیهات، هیهات، [[فرج]] ما فرا نمیرسد، تا زمانی که شما [[غربال]] شوید، تا [[خداوند]] سبحانه و تعالی ناخالصیها را محو و نابود کند و آنچه [[خالص]] و زلال است، باقی نهد"<ref>{{عربی|" هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لَا يَكُونُ فَرَجُنَا حَتَّى تُغَرْبَلُوا ثُمَ تُغَرْبَلُوا ثُمَ تُغَرْبَلُوا يَقُولُهَا ثَلَاثاً حَتَّى يَذْهَبَ الْكَدِرُ وَ يَبْقَى الصَّفْوُ "}}؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۳۹</ref>. روشن است در این [[امتحان]] بزرگ کسانی سربلند خواهند بود که دارای [[جایگاه]] والایی از [[ایمان]] و عمل [[شایسته]] باشند و کسانی که در این امور دچار کاستی باشند، بیشتر دچار لغزش و سقوط خواهند شد.[[امام صادق]]{{ع}} تبلور این [[حقیقت]] را چنین بیان کرده است: "و اینگونه است که [[غیبت]] [[قائم]] طولانی خواهد بود، تا اینکه [[حق]] محض [[آشکار]] شود و [[ایمان]]، از کدورتها و پیرایهها صاف و زلال گردد. این [[آشکار]] شدن، با بازگشت افرادی صورت میپذیرد که دارای طینت ناپاکی هستند، از [[پیروان]] ظاهری [[اهل بیت]]{{عم}}؛ یعنی همانها که [[ترس]] [[نفاق]] بر آنها میرود<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۱۷۰، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۵۵</ref>. از مجموع سخنان [[معصومان]]{{عم}} به دست میآید که مهمترین ویژگی مرتبط با [[امتحان]] و [[آزمایش]] انسانها در این دوران، گریز آنها از [[دین]] و آموزههای آن و به اوج رسیدن [[دنیا]] پرستی است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۳۰۶، ح ۴۷۶؛ ر</ref> ک: [[شیخ صدوق]]، [[ثواب الاعمال]] و عقاب الاعمال، ص ۲۵۳</ref> که آن را از دورههای دیگر متمایز کرده است. [[معصومان]]{{عم}} برای این دوران، پس از بیان برخی ویژگیها، هشدارهایی نیز دادهاند که با توجه به آنها، آزمایشهای بزرگ از مهمترین ویژگی این دوران است<ref> میرزا حسین طبرسی نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۳۷۹، ح ۱۳۳۰۵؛ مسلم بن حجاج، صحیح، ج ۱، ص ۱۳۱</ref>. افرادی که با ویژگیهای این دوران، [[ایمان]] خود را به خوبی حفظ کرده، پروای الهی داشته باشند، [[ارزش]] والایی دارند. در این باره وقتی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} از چهرههای پیروز این دوران یاد میکند، با شگفتی به [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} چنین میفرماید:"ای [[علی]]! بدان شگفتآورترین [[مردم]] در [[ایمان]] و بزرگترین آنان در [[یقین]]، کسانی هستند که در پایان دوران- با آنکه [[پیامبر]] خود را [[درک]] نکردهاند و از [[امام]] خود در پردهاند- به نوشتهای سیاه بر صفحهای سپید، [[ایمان]] میآورند"<ref> {{عربی|" يَا عَلِيُ أَعْجَبُ النَّاسِ إِيمَاناً وَ أَعْظَمُهُمْ يَقِيناً قَوْمٌ يَكُونُونَ فِي آخِرِ الزَّمَانِ لَمْ يَلْحَقُوا النَّبِيَ وَ حُجِبَ عَنْهُمُ الْحُجَّةُ فَآمَنُوا بِسَوَادٍ عَلَى بَيَاض "}}، شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۶۶؛ همو، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۸۸، باب ۲۵، ح ۸</ref>. افسوس بر آنان که در این دوران، اسیر وسوسههای بیپایان [[شیطان]] و [[هواهای نفسانی]] شده، در دام تاریک [[نادانی]] و [[عصیان]] زندگی میکنند. | ||
#'''آزادگی از بیعت دیگران:''' دیدگاه برخی | #'''[[آزادگی]] از [[بیعت]] دیگران:''' دیدگاه برخی [[روایات]]، این است که آن حضرت، با [[غیبت]] خود، از [[بیعت]] با طاغوتهای زمان در [[امان]] خواهد بود. [[امام مجتبی]]{{ع}}- آن هنگام که برای حفظ [[مصالح اسلام]] و [[مسلمین]] به [[سازش]] با [[معاویه]] تن داد و [[مردم]]، زبان به سرزنش حضرتش گشودند- چنین فرمود: "آیا ندانستید که هیچ یک از ما [[امامان]] نیست، مگر اینکه [[بیعت]] با [[ستمگری]] بر گردن او قرار میگیرد؛ جز [[امام مهدی|قائم]] که [[حضرت عیسی|عیسی بن مریم]]{{ع}} پشت سرش [[نماز]] میگزارد. به درستی که [[خداوند]] سبحانه و تعالی ولادتش را [[پنهان]] و شخصش را مخفی میسازد، تا آنگاه که [[قیام]] میکند، [[بیعت]] هیچکس بر گردنش نباشد<ref> طبرسی، الاحتجاج، ج ۲، ص ۲۸۹</ref>.[[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} در توقیعی در پاسخ به برخی پرسشها فرمود: "درباره [[علت غیبت]] پرسیده بودید؛ [[خداوند]] سبحانه و تعالی در [[قرآن کریم]] میفرماید: ای اهل [[ایمان]]! از چیزهایی نپرسید که اگر برای شما روشن شود، ناراحت میشوید. بدانید هرکدام از پدران من، [[بیعت]] یکی از طاغوتهای زمان خویش را بر گردن داشتند؛ ولی من هنگامی که [[قیام]] میکنم، [[بیعت]] هیچ یک از گردنکشان و طاغوتهای زمان را بر گردن ندارم"<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۲۹۰، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۸۳، ح ۴</ref>. | ||
#'''تأدیب انسانها:''' ادب کردن انسانها- به ویژه مسلمانها- یکی دیگر از فلسفههای غیبت است؛ چرا که بیشتر آنها در زمان زندگی و حضور [[امامان]] پیشین، آنگونه که شایسته بود از ایشان استفاده و حمایت نکردند. افزون بر آن، گاهی با برخوردهای ناشایست خود، سبب محروم شدن جامعه بشری از فیض آنها شدند. [[امام باقر]]{{ع}} در این باره فرمود: " شما مردمی هستید که با | #'''تأدیب انسانها:''' [[ادب]] کردن انسانها- به ویژه مسلمانها- یکی دیگر از فلسفههای [[غیبت]] است؛ چرا که بیشتر آنها در زمان زندگی و حضور [[امامان]] پیشین، آنگونه که [[شایسته]] بود از ایشان استفاده و [[حمایت]] نکردند. افزون بر آن، گاهی با برخوردهای ناشایست خود، سبب محروم شدن [[جامعه بشری]] از [[فیض]] آنها شدند. [[امام باقر]]{{ع}} در این باره فرمود: " شما مردمی هستید که با [[دل]]، ما را [[دوست]] میدارید؛ ولی عمل شما با این [[محبت]]، ناسازگار است. به [[خدا]] [[سوگند]]! [[اختلاف]] [[اصحاب]] پایان نمییابد و به همین [[دلیل]]، [[صاحب]] شما از دست شما گرفته میشود ...."<ref>{{عربی|" وَ أَنْتُمْ قَوْمٌ تُحِبُّونَّا بِقُلُوبِكُمْ وَ يُخَالِفُ ذَلِكَ فِعْلُكُمْ وَ اللَّهِ مَا يَسْتَوِي اخْتِلَافُ أَصْحَابِكَ وَ لِهَذَا أُسِرَّ عَلَى صَاحِبِكُم "}}، محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۰</ref> | ||
*بدین سان غیبت آخرین حجّت | *بدین سان [[غیبت]] آخرین [[حجّت]] [[خداوند]] سبحانه و تعالی نماد [[خشم]] [[خداوند]] بر زمینیان است که با چراغهای [[هدایت]] به گونهای ناشایست برخورد کردند. | ||
*افزون بر آنچه یاد شد، به مواردی همچون: تربیت انسانهای مناسب برای قیام و حکومت جهانی و ایجاد اشتیاق جهانی برای حکومت جهانی [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} نیز اشاره شده است. | *افزون بر آنچه یاد شد، به مواردی همچون: [[تربیت]] انسانهای مناسب برای [[قیام]] و [[حکومت جهانی]] و ایجاد [[اشتیاق]] جهانی برای [[حکومت جهانی]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} نیز اشاره شده است. | ||
*با توجه به آنکه روایات یاد شده فقط به برخی از حکمتهای غیبت [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} اشاره کرده بود و در روایاتی نیز اساس حکمت غیبت آن حضرت، رازی از رازهای خداوند سبحانه و تعالی دانسته شده است و با توجه به اینکه عصر ظهور [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} عصر آشکار شدن حقایق است، از روایات استفاده میشود حکمتهای اساسی غیبت آن حضرت، پس از ظهور [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} آشکار خواهد شد. | *با توجه به آنکه [[روایات]] یاد شده فقط به برخی از حکمتهای [[غیبت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} اشاره کرده بود و در روایاتی نیز اساس [[حکمت غیبت]] آن حضرت، [[رازی]] از رازهای [[خداوند]] سبحانه و تعالی دانسته شده است و با توجه به اینکه [[عصر ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} عصر [[آشکار]] شدن حقایق است، از [[روایات]] استفاده میشود حکمتهای اساسی [[غیبت]] آن حضرت، [[پس از ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} [[آشکار]] خواهد شد. | ||
*[[امام صادق]]{{ع}} در این باره فرمود: "... حکمت غیبت او، همان حکمتی است که در غیبت حجتهای الهی پیش از او بوده است و وجه حکمت غیبت او پس از ظهورش آشکار شود؛ همچنان که وجه حکمت کارهای خضر از شکستن کشتی و کشتن پسر و به پا داشتن دیوار بر [[حضرت موسی|موسی]]{{ع}} روشن نبود، تا آنکه هنگام جدایی آنها فرا رسید"<ref> شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۴، ح ۱۱</ref>. | *[[امام صادق]]{{ع}} در این باره فرمود: "... [[حکمت غیبت]] او، همان حکمتی است که در [[غیبت]] حجتهای الهی پیش از او بوده است و وجه [[حکمت غیبت]] او پس از ظهورش [[آشکار]] شود؛ همچنان که وجه [[حکمت]] کارهای [[خضر]] از شکستن کشتی و کشتن پسر و به پا داشتن دیوار بر [[حضرت موسی|موسی]]{{ع}} روشن نبود، تا آنکه هنگام جدایی آنها فرا رسید"<ref> شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۴، ح ۱۱</ref>. | ||
==انواع غیبت== | ==انواع غیبت== | ||
*همزمان با مطرح شدن اصل غیبت برای [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} از سوی معصومان{{عم}} در روایاتی غیبت [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} به دو بخش کوتاه و بلند تقسیم میشود<ref>امروزه از این دو غیبت، با نامهای" غیبت صغرا" و" غیبت کبرا" یاد میشود؛ ولی در بیان اندیشوران شیعه از آنها با عنوانهایی چون" غیبت قصری" و" غیبت طولی" و مانند آن نیز یاد شده است</ref>. که هریک دارای ویژگیهای خاصی است. | *همزمان با مطرح شدن اصل [[غیبت]] برای [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} از سوی [[معصومان]]{{عم}} در روایاتی [[غیبت]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} به دو بخش کوتاه و بلند تقسیم میشود<ref>امروزه از این دو غیبت، با نامهای" غیبت صغرا" و" غیبت کبرا" یاد میشود؛ ولی در بیان اندیشوران شیعه از آنها با عنوانهایی چون" غیبت قصری" و" غیبت طولی" و مانند آن نیز یاد شده است</ref>. که هریک دارای ویژگیهای خاصی است. | ||
*این مطلب با تعبیرهای متفاوتی در سخنان معصومین{{عم}} به چشم میخورد؛ [[زراره]] گوید: از [[امام صادق]]{{ع}} شنیدم که فرمود: "همانا برای | *این مطلب با تعبیرهای متفاوتی در سخنان [[معصومین]]{{عم}} به چشم میخورد؛ [[زراره]] گوید: از [[امام صادق]]{{ع}} شنیدم که فرمود: "همانا برای [[قائم]]، [[دو غیبت]] است که در یکی از آنها به خانوادهاش بر میگردد و در دیگری مکانش معلوم نیست. هر سال در مناسک [[حج]] حاضر میشود و [[مردم]] را میبیند؛ در حالی که [[مردم]] او را نمیبینند<ref> {{عربی|" إِنَ لِلْقَائِمِ غَيْبَتَيْنِ يَرْجِعُ فِي إِحْدَاهُمَا وَ فِي الْأُخْرَى لَا يُدْرَى أَيْنَ هُوَ يَشْهَدُ الْمَوَاسِمَ يَرَى النَّاسَ وَ لَا يَرَوْنَهُ "}}، نعمانی، الغیبة، ص ۱۷۵، ح ۱۵</ref>. | ||
*آن حضرت در روایتی به کوتاه و بلند بودن دو غیبت [[امام]] اینگونه اشاره کرده است: "برای | *آن حضرت در روایتی به کوتاه و بلند بودن [[دو غیبت]] [[امام]] اینگونه اشاره کرده است: "برای [[قائم]]، [[دو غیبت]] است؛ یکی از آنها کوتاه و دیگری دراز. در [[غیبت]] نخست، جز [[شیعیان]] مخصوص، کسی از [[جایگاه]] او خبر ندارد و در دیگری، جز خدمتکار ویژه آن حضرت، کسی از مکانش [[آگاه]] نیست"<ref>{{عربی|" لِلْقَائِمِ غَيْبَتَانِ إِحْدَاهُمَا قَصِيرَةٌ وَ الْأُخْرَى طَوِيلَةٌ الْغَيْبَةُ الْأُولَى لَا يَعْلَمُ بِمَكَانِهِ فِيهَا إِلَّا خَاصَّةُ شِيعَتِهِ وَ الْأُخْرَى لَا يَعْلَمُ بِمَكَانِهِ فِيهَا إِلَّا خَاصَّةُ مَوَالِيهِ "}}، شیخ کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۴۰</ref> | ||
*لازم یادآوری است آن حضرت در دوران پدر بزرگوار خویش نیز نوعی پنهانزیستی داشته است و به گونهای نبوده که همگان بتوانند آن حضرت را ملاقات کنند. همین باعث شده است برخی آغاز غیبت آن حضرت را از هنگام ولادت بدانند<ref> شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۳۴۰</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص: ۳۱۴ - ۳۲۳.</ref>. | *لازم یادآوری است آن حضرت در دوران پدر بزرگوار خویش نیز نوعی [[پنهانزیستی]] داشته است و به گونهای نبوده که همگان بتوانند آن حضرت را [[ملاقات]] کنند. همین باعث شده است برخی آغاز [[غیبت]] آن حضرت را از هنگام ولادت بدانند<ref> شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۳۴۰</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص: ۳۱۴ - ۳۲۳.</ref>. | ||
==غیبت در موعودنامه== | ==غیبت در موعودنامه== | ||
*بررسی تاریخی دوران | *بررسی تاریخی [[دوران غیبت]]، فرازهایی از حیات پر فراز و نشیب [[تشیع]] را [[آشکار]] میسازد؛ حیاتی که بهویژه در بعد علمی و فرهنگی از [[جایگاه]] و منزلتی خاص در حیطه [[تاریخ اسلام]] برخوردار است. [[دوران غیبت صغری]] به واسطه شرایط اجتماعی خاص پدید آمده، از [[موقعیت]] ویژهای برخوردار بود که اوضاع فرهنگی [[جامعه]] [[شیعی]] نیز تحتتأثیر این [[موقعیت]] قرار گرفت و براساس عناصر تعیینکننده آن، دستخوش تحولاتی شد. تحولاتی بنیادین که اساس فعالیتهای علمی گستردهای را پیریزی کرد و در کمتر از یک قرن به اوج [[شکوفایی]] خود رسید و سیر [[پیشرفت]] آن تا به زمان حال با روندی گاه تند و شتابان و گاه کند و آهسته ادامه یافته است و اینک ما از دستاوردهای ارزنده آن بهرهمند هستیم. | ||
*در سال ۲۶۰ ه. [[امام حسن عسکری]] {{ع}} پس از دوران کوتاه شش ساله [[امامت]] در سن ۲۷ سالگی رحلت کرد و تنها فرزند او که پنج سال از عمرش میگذشت از جانب خدای متعال و با نص آن حضرت به امامت منصوب گردید. اما به دلایلی امام دوازدهم {{ع}} از همان زمان از دیدگان پنهان شد و دوران غیبت حضرتش پس از پنج سال حضور در ایام حیات پدرش، که تنها عدهای از خواص | *در سال ۲۶۰ ه. [[امام حسن عسکری]] {{ع}} پس از دوران کوتاه شش ساله [[امامت]] در سن ۲۷ سالگی [[رحلت]] کرد و تنها [[فرزند]] او که پنج سال از عمرش میگذشت از جانب [[خدای متعال]] و با [[نص]] آن حضرت به [[امامت]] [[منصوب]] گردید. اما به دلایلی [[امام دوازدهم]] {{ع}} از همان زمان از دیدگان [[پنهان]] شد و [[دوران غیبت]] حضرتش پس از پنج سال حضور در ایام حیات پدرش، که تنها عدهای از [[خواص]] [[شیعیان]] موفق به [[دیدار]] وی شدند، آغاز گردید. [[غیبت صغری]] که در سال ۲۶۰ ق. آغاز شد و پس از ۶۹ سال در سال ۳۲۹ ق. با درگذشت چهارمین و آخرین [[نائب خاص]] [[امام]] {{ع}} پایان یافت، در واقع مقدمه و آغازی برای [[غیبت طولانی]] بود، تا شرایط پذیرش [[موقعیت]] جدید برای مردمان فراهم گردد و [[شیعیان]] [[آمادگی]] [[درک]] دورانی را داشته باشند که در آن از حضور [[امام]] [[معصوم]] بهطور مستقیم بیبهرهاند. | ||
*درک این موقعیت جدید مستلزم عبور از یک مرحله واسط بود که فراهمکننده شرایط و آمادگی مذکور باشد. این مرحله میانی که با روندی تدریجی از اوایل قرن سوم هجری و در واقع پس از شهادت [[امام رضا]] {{ع}} آغاز شده بود با حرکتی رو به تزاید به تدریج تا نیمه این قرن ادامه یافت. در واقع این حرکت بهطور غیرمستقیم از زمانی آغاز شد که هارون الرشید، خلیفه عباسی شرایط دشواری را بر امام | *[[درک]] این [[موقعیت]] جدید مستلزم عبور از یک مرحله واسط بود که فراهمکننده شرایط و [[آمادگی]] مذکور باشد. این مرحله میانی که با روندی تدریجی از اوایل قرن سوم هجری و در واقع پس از [[شهادت]] [[امام رضا]] {{ع}} آغاز شده بود با حرکتی رو به تزاید به تدریج تا نیمه این قرن ادامه یافت. در واقع این حرکت بهطور غیرمستقیم از زمانی آغاز شد که [[هارون]] الرشید، [[خلیفه عباسی]] شرایط دشواری را بر [[امام هفتم]]، [[امام کاظم|موسی بن جعفر]] {{ع}} تحمیل کرد و آن حضرت را به شدت تحت مراقبت قرار داد و سالها در زندانهای [[بغداد]] محبوس کرد. گرچه پس از آن، در زمان حیات [[امام رضا]] {{ع}} آن سختگیری و فشارها به حداقل خود رسید، ولی در آغاز قرن سوم هجری شرایط بهگونهای دیگر تغییر یافت. [[معتصم]] [[خلیفه]] [[جانشین]] مأمون، [[امام جواد]] {{ع}} را شدیدا تحتنظر قرار داد و وی را به [[بغداد]] مرکز [[حکومت]] احضار کرد و در نهایت در سال ۳۲۰ ق [[امام]] را [[مسموم]] نموده و به [[شهادت]] رسانید. | ||
*شهر [[سامرا]] که در واقع پادگان نظامی بود و معتصم آن را تأسیس کرد، پس از او محل حبس و تبعیدگاه [[امام هادی]] و [[امام عسکری]] {{عم}} شد. متوکل خلیفه سفاک عباسی که از وجود امام در مدینه بیمناک بود ایشان را به شهر سامرا آورده و تحت الحفظ نگاه داشت. در طی این دوران روابط مستقیم شیعیان با امامان به حداقل خود رسید. آنان در واقع امکان دسترسی به امام {{ع}} را نداشتند، مگر بهطور مخفیانه و از طریق مکاتبه و یا با کمک خدمتکاران ایشان، یا در قالب فروشندگان دورهگرد یا عابران رهگذر یا... وضعیت مذکور به تدریج و بهطور غیر مستقیم، این آمادگی را در مردم پدید میآورد که در زمان عدم حضور و یا عدم دسترسی مستقیم به امام چه باید کرد؟ از طرفی [[امامان]] {{عم}} نیز در چنین شرایطی، ملاکهای راهیابی و مصادر مراجعه شیعیان را مشخص میکردند. نظام وکالت که از دیرباز وجود داشت در این زمان هرچه بیشتر گسترش یافت. [[ائمه]] {{عم}} وکیلانی از جانب خود در شهرها و بلاد مختلف تعیین میکردند که محل رجوع مردم و روابط آنها با ایشان بودند. | *شهر [[سامرا]] که در واقع پادگان نظامی بود و [[معتصم]] آن را تأسیس کرد، پس از او محل حبس و تبعیدگاه [[امام هادی]] و [[امام عسکری]] {{عم}} شد. [[متوکل]] [[خلیفه]] سفاک [[عباسی]] که از [[وجود امام]] در [[مدینه]] بیمناک بود ایشان را به شهر [[سامرا]] آورده و تحت الحفظ نگاه داشت. در طی این دوران روابط مستقیم [[شیعیان]] با [[امامان]] به حداقل خود رسید. آنان در واقع امکان دسترسی به [[امام]] {{ع}} را نداشتند، مگر بهطور مخفیانه و از طریق مکاتبه و یا با کمک خدمتکاران ایشان، یا در قالب فروشندگان دورهگرد یا عابران رهگذر یا... وضعیت مذکور به تدریج و بهطور غیر مستقیم، این [[آمادگی]] را در [[مردم]] پدید میآورد که در زمان عدم حضور و یا عدم دسترسی مستقیم به [[امام]] چه باید کرد؟ از طرفی [[امامان]] {{عم}} نیز در چنین شرایطی، ملاکهای راهیابی و مصادر مراجعه [[شیعیان]] را مشخص میکردند. [[نظام وکالت]] که از دیرباز وجود داشت در این زمان هرچه بیشتر گسترش یافت. [[ائمه]] {{عم}} وکیلانی از جانب خود در [[شهرها]] و بلاد مختلف تعیین میکردند که محل [[رجوع]] [[مردم]] و روابط آنها با ایشان بودند. | ||
*شیعیان در شهرهای دور و نزدیک با این وکیلان ارتباط یافته، مسایل خود را میپرسیدند، نیازهای خود را بیان میکردند و وجوهات شرعی را به آنها میپرداختند تا آنها را به [[ائمه]] {{عم}} رد کنند. این نظام وکالت در واقع مرحله ابتدایی نظام نیابتی بود که در دوران غیبت صغری شکل گرفت. با این حال با آغاز دوران غیبت | *[[شیعیان]] در شهرهای دور و نزدیک با این [[وکیلان]] ارتباط یافته، مسایل خود را میپرسیدند، نیازهای خود را بیان میکردند و وجوهات شرعی را به آنها میپرداختند تا آنها را به [[ائمه]] {{عم}} رد کنند. این [[نظام وکالت]] در واقع مرحله ابتدایی [[نظام]] نیابتی بود که در [[دوران غیبت صغری]] شکل گرفت. با این حال با آغاز [[دوران غیبت صغری]]، وضعیت بهگونهای خاص تغییر یافت. باوجود اینکه اولین [[نائب خاص]] [[امام]] {{ع}} مدتها قبل از طرف [[امام عسکری]] {{ع}} به [[شیعیان]] معرفی شده بود، ولی [[حیرت]] و سردرگمی فراوانی [[شیعیان]] را فراگرفت. راه ارتباط با [[امام]] {{ع}} منحصر به [[نائب خاص]] حضرت گردید و حتی [[وکیلان]] [[امام]] {{ع}} نیز قادر به دسترسی به [[امام]] نبودند؛ اگرچه امکان [[دیدار]] با [[امام]] بهطور کلی منتفی نبود و چهبسا کسانی به [[دیدار]] حضرت نایل میشدند. در واقع [[غیبت صغری]] برای فراهم شدن شرایط لازم جهت [[درک]] [[دوران غیبت کبری]] امری ضروری بود؛ چرا که در طی آن [[مردم]] میآموختند که مصدر [[رجوع]] آنها در [[امور دینی]]، [[فقیهان]] و [[عالمان دینی]] هستند که موردنیاز و مراجعه مردماند و علمای [[شیعه]] نیز به [[ضرورت]] این نکته پی بردند که مصادر و [[مراجع]] علمی که موردنیاز و مراجعه [[مردم]] هستند، بایستی بهگونهای متقن و ثابت در دسترس [[مردم]] قرار گیرند. | ||
*مسأله غیبت امری نبود که به تازگی مطرح شده باشد، بلکه در سخنان معصومین {{عم}} بارها به آن اشاره شده بود و مردم کمابیش با آن آشنا بودند. در روایاتی که از نبی اکرم {{صل}} نقل شده بود، حضرت ضمن بیان خصوصیات [[امام مهدی]] {{ع}} به مسأله غیبت حضرتش نیز اشاره کرده بود. در یکی از این [[روایات]] [[پیامبر]] {{صل}} چنین فرمود: مهدی از فرزندان من است نام او نام من و کنیه او کنیه من است و شبیهترین مردم به من از حیث آفرینش و خلق و خوی است. او غیبت و دوران حیرتی دارد که مردمان در آن به گمراهی میافتند، سپس همانند شهاب تندرو میآید و زمین را از عدل و داد پر میکند، همانطور که از ظلم و جور پر شده باشد<ref>کمال الدین، ج ۱، ص ۲۸۷.</ref>. [[ائمه]] {{عم}} نیز در گفتار خود به مسأله غیبت [[امام مهدی]] {{ع}} و سختیها و نابسامانیهای آن دوران اشاره کردهاند و از تکتک ایشان روایاتی به این مضامین نقل شده است. | *مسأله [[غیبت]] امری نبود که به تازگی مطرح شده باشد، بلکه در سخنان [[معصومین]] {{عم}} بارها به آن اشاره شده بود و [[مردم]] کمابیش با آن آشنا بودند. در روایاتی که از [[نبی اکرم]] {{صل}} [[نقل]] شده بود، حضرت ضمن بیان خصوصیات [[امام مهدی]] {{ع}} به مسأله [[غیبت]] حضرتش نیز اشاره کرده بود. در یکی از این [[روایات]] [[پیامبر]] {{صل}} چنین فرمود: [[مهدی]] از [[فرزندان]] من است نام او نام من و [[کنیه]] او [[کنیه]] من است و شبیهترین [[مردم]] به من از حیث [[آفرینش]] و خلق و خوی است. او [[غیبت]] و دوران حیرتی دارد که مردمان در آن به [[گمراهی]] میافتند، سپس همانند شهاب تندرو میآید و [[زمین]] را از [[عدل و داد]] پر میکند، همانطور که از [[ظلم]] و [[جور]] پر شده باشد<ref>کمال الدین، ج ۱، ص ۲۸۷.</ref>. [[ائمه]] {{عم}} نیز در گفتار خود به مسأله [[غیبت]] [[امام مهدی]] {{ع}} و سختیها و نابسامانیهای آن دوران اشاره کردهاند و از تکتک ایشان روایاتی به این مضامین [[نقل]] شده است. | ||
*اساساً مسأله غیبت در گفتار [[معصومین]] {{عم}} بهعنوان یک [[سنت]] الهی مطرح شده که در میان انبیای پیشین و اوصیای آنها معمول بوده است. بنا به | *اساساً مسأله [[غیبت]] در گفتار [[معصومین]] {{عم}} بهعنوان یک [[سنت]] الهی مطرح شده که در میان [[انبیای پیشین]] و اوصیای آنها معمول بوده است. بنا به [[روایات]]، [[صالح]] [[پیامبر]] در سن پیری از میان قومش [[غایب]] شد و [[غیبت]] او مدتی به طول انجامید، بهطوری که چون به میان قومش بازگشت وی را نشناختند. [[موسی]] {{ع}} نیز مدتی [[غایب]] بود و در طی این مدت [[بنی اسرائیل]] در [[حیرت]] و سرگردانی و [[رنج]] بسیار به سر میبردند، تا بار دیگر [[موسی]] به نزد آنها بازگشت. چنین غیبتهایی درباره حضرت یونس، [[یوسف]] و برخی دیگر از [[پیامبران]] ذکر شده است. بنابراین مسأله [[غیبت]] به مانند [[سنت]] جاریهای تلقی شده است که درباره [[امام مهدی]] {{ع}} در [[امت]] [[خاتم الانبیاء]] نیز مصداق پیدا میکند. | ||
*طرح مسأله غیبت از همان دهههای اول تاریخ اسلام چنان شایع و معمول شده بود که بسیاری از فرقههایی که از تشیع منشعب میشدند، بهگونهای به مسأله غیبت | *طرح مسأله [[غیبت]] از همان دهههای اول [[تاریخ اسلام]] چنان شایع و معمول شده بود که بسیاری از فرقههایی که از [[تشیع]] منشعب میشدند، بهگونهای به مسأله [[غیبت]] [[معتقد]] میگردیدند. "[[کیسانیه]]" اولین فرقهای که از [[شیعه]] جدا شدند قائل به [[امامت]] [[محمد حنفیه]] و [[معتقد]] بودند که وی از میان آنها [[غایب]] شده و در [[کوه رضوی]] مخفی گردیده و روزی [[ظهور]] خواهد کرد. "ابو مسلمیّه" همین [[عقیده]] را درباره ابومسلم داشتند. بهطور کلی هریک از فرقههای [[شیعی]] که در [[امامت]] یکی از [[ائمه]] {{عم}} توقف کردند و مسیر خود را از [[تشیع]] [[اثنی عشری]] جدا کردند، به نوعی [[غیبت]] درباره [[امام]] خود [[معتقد]] شدند. این امر حاکی از آن است که مسأله [[غیبت]] [[امام مهدی]] {{ع}} کاملا در بین [[مسلمانان]] و [[شیعیان]] شناخته شده و شایع بوده است. آنچه این مطلب را تأیید و تأکید میکند تألیف و تصنیف کتابهایی در موضوع [[غیبت]]، پیش از آغاز [[غیبت صغری]] و در زمان حضور [[ائمه]] {{ع}} است<ref>نشریه موعود، شماره ۲۷، ص ۴۲.</ref><ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۱۹.</ref>. | ||
==پرسشهای وابسته== | ==پرسشهای وابسته== | ||
* [[منظور از غیبت شخص و غیبت شخصیت چیست؟ (پرسش)]] | * [[منظور از غیبت شخص و غیبت شخصیت چیست؟ (پرسش)]] | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
[[رده:غیبت امام مهدی]] | [[رده:غیبت امام مهدی]] | ||
[[رده:مدخل موعودنامه]] | [[رده:مدخل موعودنامه]] | ||
[[رده:اتمام لینک داخلی]] |