پرش به محتوا

دیدار با امام مهدی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص'
جز (جایگزینی متن - ':"' به ': "')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص')
خط ۵۳: خط ۵۳:
===وقوع ملاقات و پذیرش ادعا===
===وقوع ملاقات و پذیرش ادعا===
*گروهی از [[دانشمندان]] [[شیعه]] بر این باورند که در [[غیبت کبرا]]، ملاقات‌‏های فراوانی با آن حضرت صورت گرفته است. این دیدگاه، بین متأخران شهرت بیشتری یافته است. این گروه بر قبول امکان، وقوع و ادعای ملاقات با [[امام مهدی|حضرت حجّت]]{{ع}} در [[غیبت کبرا]] به حکایت‏‌هایی که در این ‏باره در دست است، استناد کرده‌‏اند. ایشان بر این باورند که در کتاب‏‌های بسیاری، داستان‏‌های گوناگونی [[نقل]] شده که [[سخن]] از ملاقات با [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ به میان آورده است و هرگز انبوه این ادعاها را نمی‌‏توان [[انکار]] کرد. مهم‏ترین [[دلیل]] ایشان، این است که چگونه ممکن است این همه ادعای ملاقات [[دروغ]] باشد؟
*گروهی از [[دانشمندان]] [[شیعه]] بر این باورند که در [[غیبت کبرا]]، ملاقات‌‏های فراوانی با آن حضرت صورت گرفته است. این دیدگاه، بین متأخران شهرت بیشتری یافته است. این گروه بر قبول امکان، وقوع و ادعای ملاقات با [[امام مهدی|حضرت حجّت]]{{ع}} در [[غیبت کبرا]] به حکایت‏‌هایی که در این ‏باره در دست است، استناد کرده‌‏اند. ایشان بر این باورند که در کتاب‏‌های بسیاری، داستان‏‌های گوناگونی [[نقل]] شده که [[سخن]] از ملاقات با [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ به میان آورده است و هرگز انبوه این ادعاها را نمی‌‏توان [[انکار]] کرد. مهم‏ترین [[دلیل]] ایشان، این است که چگونه ممکن است این همه ادعای ملاقات [[دروغ]] باشد؟
*باید توجه داشت ملاقات حضرت [[فضیلت]] بزرگی است؛ امّا آنچه مهم‏تر است، [[شناخت]] و [[معرفت]] آن بزرگوار و عمل به دستورهایی است که [[رضایت خداوند]] سبحانه و تعالی و آن حضرت را در پی دارد. فراموش نشود کم نبودند افرادی که همواره در زمان [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} با آن بزرگواران [[دیدار]] می‌‏کردند؛ اما بهره معرفتی چندانی از آن ملاقات‌‏ها نمی‌‏بردند و گاهی هم مورد [[خشم]] و [[غضب]] ایشان واقع می‌‏شدند<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص: ۴۰۹ - ۴۱۵.</ref>.
*باید توجه داشت ملاقات حضرت [[فضیلت]] بزرگی است؛ امّا آنچه مهم‏تر است، [[شناخت]] و [[معرفت]] آن بزرگوار و عمل به دستورهایی است که [[رضایت خداوند]] سبحانه و تعالی و آن حضرت را در پی دارد. فراموش نشود کم نبودند افرادی که همواره در زمان [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} با آن بزرگواران [[دیدار]] می‌‏کردند؛ اما بهره معرفتی چندانی از آن ملاقات‌‏ها نمی‌‏بردند و گاهی هم مورد [[خشم]] و [[غضب]] ایشان واقع می‌‏شدند<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص ۴۰۹ - ۴۱۵.</ref>.
===ملاقات با [[حضرت مهدی]] در موعودنامه===
===ملاقات با [[حضرت مهدی]] در موعودنامه===
*به‌معنای دیدن و [[شرف]] حضور یافتن به خدمت [[امام زمان]] {{ع}} است. البته رؤیت، ملاقات، [[فیض حضور]]، [[شهود]] و مشاهده باهم تفاوت‌هایی دارد. رؤیت، دیدن است، بدون [[شناخت]] حضرت (چه بعدا متوجّه این امر باشد یا نباشد). ملاقات، دیدن با [[شناخت]] است. [[فیض حضور]] یعنی دیدن حضرت و [[شناخت]] ایشان، همراه با سؤال و جواب (این مرحله از همه مراحل بالاتر و ارزنده‌تر است). [[شهود]] یعنی [[آگاهی]] به وجود حضرت از راه سیروسلوک، بدین‌معنی که اهل [[معرفت]]، با [[شناخت]] و درکی که از حقایق عالم دارند، پی به [[حقیقت]] وجود حضرت می‌برند و ایشان را می‌شناسند و گاهی ممکن است مدعی شوند که با [[مکاشفه]]، با حضرت ارتباط‍‌ برقرار کرده‌اند، البته قسمی از ملاقات و [[دیدار]] متصوّر است و آن هم [[دیدار]] در [[خواب]] است. و اما مشاهده را به معنای دیدن با حواس همراه با حضور و [[شناخت]] دانسته‌اند که گاهی امکان دارد با [[گفت‌وگو]] و سؤال همراه باشد<ref>چشم‌به‌راه مهدی، ص ۴۲.</ref>.
*به‌معنای دیدن و [[شرف]] حضور یافتن به خدمت [[امام زمان]] {{ع}} است. البته رؤیت، ملاقات، [[فیض حضور]]، [[شهود]] و مشاهده باهم تفاوت‌هایی دارد. رؤیت، دیدن است، بدون [[شناخت]] حضرت (چه بعدا متوجّه این امر باشد یا نباشد). ملاقات، دیدن با [[شناخت]] است. [[فیض حضور]] یعنی دیدن حضرت و [[شناخت]] ایشان، همراه با سؤال و جواب (این مرحله از همه مراحل بالاتر و ارزنده‌تر است). [[شهود]] یعنی [[آگاهی]] به وجود حضرت از راه سیروسلوک، بدین‌معنی که اهل [[معرفت]]، با [[شناخت]] و درکی که از حقایق عالم دارند، پی به [[حقیقت]] وجود حضرت می‌برند و ایشان را می‌شناسند و گاهی ممکن است مدعی شوند که با [[مکاشفه]]، با حضرت ارتباط‍‌ برقرار کرده‌اند، البته قسمی از ملاقات و [[دیدار]] متصوّر است و آن هم [[دیدار]] در [[خواب]] است. و اما مشاهده را به معنای دیدن با حواس همراه با حضور و [[شناخت]] دانسته‌اند که گاهی امکان دارد با [[گفت‌وگو]] و سؤال همراه باشد<ref>چشم‌به‌راه مهدی، ص ۴۲.</ref>.
*در [[توقیع]] [[امام زمان]] {{ع}} به آخرین [[نائب]] خود-[[علی بن محمد سمری]]-آمده است که: "هرکس در دوران [[غیبت کبری]]، ادّعای دیدن [[امام زمان]] نماید، [[دروغگو]] و تهمت‌زننده است". از طرف دیگر حکایات متواتری با سندهای معتبر، در آن‌ها بیان شده که عدّه‌ای از اشخاص و علمای مورد وثوق و اعتماد، به خدمت حضرت مشرّف شده و او را دیده‌اند. [[علامه مجلسی]] در دو جای "[[بحار الانوار]]" برای از بین بردن این تعارض [[تلاش]] کرده است<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۱ و ج ۵۳، ص ۳۱۸.</ref> و علمای متأخّر نیز در رفع تعارض از او استفاده کرده‌اند. پاسخ این است: چنان‌که بعضی بزرگان هم فرموده‌اند، ممکن است مراد از این‌که مدّعی مشاهده، [[کذّاب]] و مفتری خوانده شده است، کسانی باشند که ادّعای [[نیابت]] کنند و بخواهند با دعوی مشاهده و شرفیابی، خود را واسطه بین [[امام]] و [[مردم]] معرفی نمایند، و همین حکایات و وقوع تشرّف اشخاص به خدمت آن حضرت هم، قرینه و [[دلیل]] است بر این‌که در این [[توقیع]]، نفی مطلق مشاهده و شرفیابی مراد نیست، بلکه مقصود، نفی ادعایی است که [[دلیل]] بر تعیین شخص خاصی، به [[نیابت]] باشد. و ممکن است مراد از [[توقیع]] مذکور، نفی ادّعای اختیاری بودن مشاهده و ارتباطی باشد... اجمالا با این [[توقیع]]، در آن‌همه حکایات و وقایع مشهور و [[متواتر]] نمی‌توان خدشه نمود، و بر حسب [[سند]] نیز، ترجیح با این حکایات است. بنابراین، هم شرفیابی اشخاص به حضور آن حضرت ثابت است و هم [[کذب]] و بطلان ادّعای کسانی که در [[غیبت کبری]]، ادّعای [[سفارت]] و [[نیابت]] خاصّه و وساطت بین آن حضرت و [[مردم]] را می‌نمایند، معلوم است<ref>امامت و مهدویت، لطف اللّه صافی، ج ۲، ص ۴۷۴.</ref>.
*در [[توقیع]] [[امام زمان]] {{ع}} به آخرین [[نائب]] خود-[[علی بن محمد سمری]]-آمده است که: "هرکس در دوران [[غیبت کبری]]، ادّعای دیدن [[امام زمان]] نماید، [[دروغگو]] و تهمت‌زننده است". از طرف دیگر حکایات متواتری با سندهای معتبر، در آن‌ها بیان شده که عدّه‌ای از اشخاص و علمای مورد وثوق و اعتماد، به خدمت حضرت مشرّف شده و او را دیده‌اند. [[علامه مجلسی]] در دو جای "[[بحار الانوار]]" برای از بین بردن این تعارض [[تلاش]] کرده است<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۱ و ج ۵۳، ص ۳۱۸.</ref> و علمای متأخّر نیز در رفع تعارض از او استفاده کرده‌اند. پاسخ این است: چنان‌که بعضی بزرگان هم فرموده‌اند، ممکن است مراد از این‌که مدّعی مشاهده، [[کذّاب]] و مفتری خوانده شده است، کسانی باشند که ادّعای [[نیابت]] کنند و بخواهند با دعوی مشاهده و شرفیابی، خود را واسطه بین [[امام]] و [[مردم]] معرفی نمایند، و همین حکایات و وقوع تشرّف اشخاص به خدمت آن حضرت هم، قرینه و [[دلیل]] است بر این‌که در این [[توقیع]]، نفی مطلق مشاهده و شرفیابی مراد نیست، بلکه مقصود، نفی ادعایی است که [[دلیل]] بر تعیین شخص خاصی، به [[نیابت]] باشد. و ممکن است مراد از [[توقیع]] مذکور، نفی ادّعای اختیاری بودن مشاهده و ارتباطی باشد... اجمالا با این [[توقیع]]، در آن‌همه حکایات و وقایع مشهور و [[متواتر]] نمی‌توان خدشه نمود، و بر حسب [[سند]] نیز، ترجیح با این حکایات است. بنابراین، هم شرفیابی اشخاص به حضور آن حضرت ثابت است و هم [[کذب]] و بطلان ادّعای کسانی که در [[غیبت کبری]]، ادّعای [[سفارت]] و [[نیابت]] خاصّه و وساطت بین آن حضرت و [[مردم]] را می‌نمایند، معلوم است<ref>امامت و مهدویت، لطف اللّه صافی، ج ۲، ص ۴۷۴.</ref>.
*و اما برخی تشرّفات: [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} در شهر [[سامرا]] با "[[اسماعیل هرقلی]]" [[دیدار]] می‌کند و بیماری او را شفا می‌بخشد و به او خبر می‌دهد که به زودی [[خلیفه]] [[ستمکار]] [[عباسی]]، به او مبلغ بزرگی خواهد داد و به او هشدار می‌دهد که نپذیرد. حضرت، در [[نجف اشرف]]، مرد مسلول و گرفتاری را به [[دیدار]] خویش مفتخر می‌سازد، اندکی از قهوه او می‌نوشد و به وسیله بقیه آن، بیماری سخت او را برطرف می‌سازد و به او خبر می‌دهد که به آرزوی خویش در مورد آن دختر دلخواه خواهد رسید و می‌رسد. حضرت در بحرین، "[[محمد]] بن [[عیسی]]" را به [[دیدار]] خود مفتخر می‌سازد و [[راز]] انار و نقشه شوم [[وزیر]] بداندیش را برملا ساخته و همه را [[نجات]] می‌دهد و [[جایگاه]] آن قالب را نیز به آن مرد [[شایسته]] خبر می‌دهد. حضرت در راه [[کربلا]]، کنار چادرهای آن عشیره یاغی و غارت‌گر که راه را بر روی زائران بسته بودند، می‌رود و هراس بر [[دل]] آنان می‌افکند، به گونه‌ای که وحشت‌زده و ترسان، منطقه را ترک می‌کنند و راه را بدین‌وسیله برای زائران [[امام حسین]] {{ع}} باز می‌کند. حضرت در شهر حلّه، به "حاج [[علی]]" از ضرری که در [[تجارت]] برده است و به کسی نگفته [[سخن]] می‌گوید و به او نوید می‌دهد که اوضاع اقتصادی و تجارتش بهبود می‌یابد. باز هم در حلّه در خانه [[آیت الله]] قزوینی حاضر می‌شود و خبر می‌دهد که دیروز از [[سلیمانیه]] خارج شده و از اوضاع و احوال آن‌جا و [[فتح]] [[سلیمانیه]] خبر می‌دهد و [[غایب]] می‌گردد و آن‌گاه پس از ده روز، این خبر به [[حکام]] "حلّه" می‌رسد. و بالاخره حضرت، در مجالس و محافل [[شیعیان]] و دوستداران [[اهل بیت]] {{عم}} که برای زنده نگهداشتن نام و راه و رسم [[امامان]] [[نور]] {{عم}} برپا می‌شود، حاضر می‌گردد<ref>امام مهدی از ولادت تا ظهور، سید محمد کاظم قزوینی، ص ۴۴۰.</ref>. کسانی که در دوران [[غیبت طولانی]] آن حضرت به دیدارش مفتخر شده‌اند، بسیارند. برشمردن نام و نشان همه آنان ممکن نیست. [[علامه مجلسی]] در کتاب خود<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۷۷-۱.</ref>، نام گروهی را که در [[غیبت کبری]] به [[دیدار]] حضرت نایل آمده‌اند، برشمرده است. مرحوم نوری نیز در کتاب خود<ref>نجم الثاقب، باب هفتم.</ref>، داستان یکصد تن از آنان را که بدین افتخار نایل شده‌اند، آورده و آن‌گاه از این یکصد داستان،٥٨ سرگذشت [[دیدار]] را [[برگزیده]] و در کتاب دیگرش که "جنّة المأوی" نام دارد، آورده است.
*و اما برخی تشرّفات: [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} در شهر [[سامرا]] با "[[اسماعیل هرقلی]]" [[دیدار]] می‌کند و بیماری او را شفا می‌بخشد و به او خبر می‌دهد که به زودی [[خلیفه]] [[ستمکار]] [[عباسی]]، به او مبلغ بزرگی خواهد داد و به او هشدار می‌دهد که نپذیرد. حضرت، در [[نجف اشرف]]، مرد مسلول و گرفتاری را به [[دیدار]] خویش مفتخر می‌سازد، اندکی از قهوه او می‌نوشد و به وسیله بقیه آن، بیماری سخت او را برطرف می‌سازد و به او خبر می‌دهد که به آرزوی خویش در مورد آن دختر دلخواه خواهد رسید و می‌رسد. حضرت در بحرین، "[[محمد]] بن [[عیسی]]" را به [[دیدار]] خود مفتخر می‌سازد و [[راز]] انار و نقشه شوم [[وزیر]] بداندیش را برملا ساخته و همه را [[نجات]] می‌دهد و [[جایگاه]] آن قالب را نیز به آن مرد [[شایسته]] خبر می‌دهد. حضرت در راه [[کربلا]]، کنار چادرهای آن عشیره یاغی و غارت‌گر که راه را بر روی زائران بسته بودند، می‌رود و هراس بر [[دل]] آنان می‌افکند، به گونه‌ای که وحشت‌زده و ترسان، منطقه را ترک می‌کنند و راه را بدین‌وسیله برای زائران [[امام حسین]] {{ع}} باز می‌کند. حضرت در شهر حلّه، به "حاج [[علی]]" از ضرری که در [[تجارت]] برده است و به کسی نگفته [[سخن]] می‌گوید و به او نوید می‌دهد که اوضاع اقتصادی و تجارتش بهبود می‌یابد. باز هم در حلّه در خانه [[آیت الله]] قزوینی حاضر می‌شود و خبر می‌دهد که دیروز از [[سلیمانیه]] خارج شده و از اوضاع و احوال آن‌جا و [[فتح]] [[سلیمانیه]] خبر می‌دهد و [[غایب]] می‌گردد و آن‌گاه پس از ده روز، این خبر به [[حکام]] "حلّه" می‌رسد. و بالاخره حضرت، در مجالس و محافل [[شیعیان]] و دوستداران [[اهل بیت]] {{عم}} که برای زنده نگهداشتن نام و راه و رسم [[امامان]] [[نور]] {{عم}} برپا می‌شود، حاضر می‌گردد<ref>امام مهدی از ولادت تا ظهور، سید محمد کاظم قزوینی، ص ۴۴۰.</ref>. کسانی که در دوران [[غیبت طولانی]] آن حضرت به دیدارش مفتخر شده‌اند، بسیارند. برشمردن نام و نشان همه آنان ممکن نیست. [[علامه مجلسی]] در کتاب خود<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۷۷-۱.</ref>، نام گروهی را که در [[غیبت کبری]] به [[دیدار]] حضرت نایل آمده‌اند، برشمرده است. مرحوم نوری نیز در کتاب خود<ref>نجم الثاقب، باب هفتم.</ref>، داستان یکصد تن از آنان را که بدین افتخار نایل شده‌اند، آورده و آن‌گاه از این یکصد داستان،٥٨ سرگذشت [[دیدار]] را [[برگزیده]] و در کتاب دیگرش که "جنّة المأوی" نام دارد، آورده است.
*علاوه بر این‌ها، [[دانشمندان]] پیشین و معاصر نیز کتاب‌های جداگانه‌ای پیرامون داستان کسانی که به [[دیدار]] آن حضرت مفتخر شده‌اند، به رشته تحریر در آورده‌اند. از جمله آن‌هاست: تبصرة الولی فیمن [[رأی]] القائم المهدی، [[سید]] هاشم [[بحرانی]] -تذکرة الطالب فیمن [[رأی]] الامام المهدی الغائب، میثمی عراقی -دار السّلام فیمن فاز بسلام الامام، مرحوم نوری -بدائع الکلام فیمن اجتمع بالامام، [[سید]] [[جمال]] الدین [[محمد]] طباطبایی- البهجة فیمن فاز بلقاء الحجّة، میرزا محمّد [[نقی]] الماسی اصفهانی، العبقری الحسان، [[علی اکبر]] نهاوندی<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۲۲۳.</ref>.
*علاوه بر این‌ها، [[دانشمندان]] پیشین و معاصر نیز کتاب‌های جداگانه‌ای پیرامون داستان کسانی که به [[دیدار]] آن حضرت مفتخر شده‌اند، به رشته تحریر در آورده‌اند. از جمله آن‌هاست: تبصرة الولی فیمن [[رأی]] القائم المهدی، [[سید]] هاشم [[بحرانی]] -تذکرة الطالب فیمن [[رأی]] الامام المهدی الغائب، میثمی عراقی -دار السّلام فیمن فاز بسلام الامام، مرحوم نوری -بدائع الکلام فیمن اجتمع بالامام، [[سید]] [[جمال]] الدین [[محمد]] طباطبایی- البهجة فیمن فاز بلقاء الحجّة، میرزا محمّد [[نقی]] الماسی اصفهانی، العبقری الحسان، [[علی اکبر]] نهاوندی<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۲۲۳.</ref>.
==پرسش‌های وابسته==
==پرسش‌های وابسته==
* [[چه کسانی رجعت می‏‌کنند؟ (پرسش)]]
* [[چه کسانی رجعت می‏‌کنند؟ (پرسش)]]
۲۱۸٬۸۳۴

ویرایش