بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | ||
'''شورای خلافت''' شیوۀ انتخاب خلیفه پس از عمر به صورت "شورای شش نفره" بود که از سوی عمر تعیین شد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۴۵.</ref>. | '''[[شورای خلافت]]''' شیوۀ [[انتخاب]] [[خلیفه]] پس از [[عمر]] به صورت "[[شورای شش نفره]]" بود که از سوی [[عمر]] تعیین شد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۴۵.</ref>. | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*[[عمر]] پس از ضربت ابو لؤلؤ و قبل از مرگ خویش شش نفر را به عنوان اعضای شورا تعیین کرد: [[امام علی|علی]]{{ع}}، [[عثمان]]، عبد الرحمان بن عوف، | *[[عمر]] پس از ضربت ابو لؤلؤ و قبل از [[مرگ]] خویش شش نفر را به عنوان اعضای [[شورا]] تعیین کرد: [[امام علی|علی]]{{ع}}، [[عثمان]]، [[عبد]] الرحمان بن عوف، [[طلحه]]، [[زبیر]] و سعد بن ابی وقّاص و [[دستور]] داد این گروه ظرف سه روز یکی را از میان خود به [[خلافت]] برگزینند. گفتگوهای زیادی میان آنان گذشت و [[عمر]] نظر خود را دربارۀ روحیات و [[اخلاق]] و ویژگی تکتک آنان گفت و برای هریک عیوبی برشمرد و [[عیب]] [[امام علی|علی]]{{ع}} را هم شوخطبع بودن دانست، اعتراف کرد که اگر [[امام علی|علی]]{{ع}} [[خلیفه]] شود، همه را بر راه روشن و نورانی خواهد کشاند.<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۱ ص ۱۸۵</ref> و در نهایت [[عبد]] الرحمان بن عوف در جمع [[مردم]] انحصار [[خلافت]] را میان [[امام علی|علی]]{{ع}} و [[عثمان]] اعلام کرد و از [[امام علی|علی]]{{ع}} خواست که بپذیرد تا براساس [[کتاب خدا]] و [[سنت]] [[پیامبر]] و عمل [[ابوبکر]] و عمل [[عمر]] کند و با او [[بیعت]] کنند. [[امام]]، [[کتاب خدا]] و [[سنت پیامبر]] را قبول داشت ولی رویّۀ [[شیخین]] را نه. امّا [[عثمان]] پذیرفت و نتیجۀ آن شورای شوم، [[خلافت]] [[عثمان]] شد، شورایی که نتیجۀ آن از قبل معلوم بود. [[امام علی|علی]]{{ع}} در [[خطبۀ شقشقیّه]] ([[خطبه]] ۳ [[نهج البلاغه]]) از [[شورا]] گلهمندانه یاد میکند {{عربی|فیا للّه و للشّوری}} و از قرار گرفتن خود در کنار دیگرانی که [[لیاقت]] نداشتند، ابراز [[ناراحتی]] میکند. [[حضرت]] از آغاز نیز [[شورا]] و نتیجۀ آن را قبول نداشت، لکن آنگونه که در زمان [[ابوبکر]] و [[عمر]] صبری تلخ را پیش گرفت، اینجا هم برای [[حفظ وحدت]] و نداشتن [[یاور]] و قوی بودن توطئه، کوتاه آمد. اصل [[ماجرای شورا]] از خلافهای [[آشکار]] است. اگر [[خلافت]] تعیینی و انتصابی است، چرا تعیین [[پیامبر]]{{صل}} را قبول نکردند و چرا [[ابوبکر]] برای خود [[خلیفه]] تعیین کرد؟ و اگر به [[رأی]] آزاد عموم است، چرا آن را در شش نفر منحصر ساختند و تهدید کردند که یکی را از میان خود [[انتخاب]] کنند؟ ترکیب [[شورا]] نیز بگونهای بود که [[اکثریت]] با [[مخالفان]] [[امام علی|علی]]{{ع}} بود و روشن بود که کسی جز [[امام علی|علی]]{{ع}}[[رأی]] خواهد آورد. [[شورا]]، نمونۀ دیگری از [[مظلومیّت]] [[امام علی|امیر المؤمنین]]{{ع}} بود و [[اعتراض]] برخی از [[اصحاب]] هم سودی نبخشید.<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۹ ص ۵۵. دربارۀ شورای خلافت از جمله ر. ک: «حیاة الامام الحسین بن علی» ، ج ۱ ص ۳۱۱ و ۳۱۸</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۴۵.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
[[:مدخل]] | [[:مدخل]] | ||
[[رده:شورای خلافت]] | [[رده:شورای خلافت]] | ||
[[رده:مدخل فرهنگ غدیر]] | [[رده:مدخل فرهنگ غدیر]] |