عثمان بن عفان: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(←مقدمه) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
*[[امام]] {{ع}} در زمان [[خلیفه]] نهتنها در مواقعی به [[یاری]] و [[حمایت]] از او برخاست، که در موارد بسیاری [[حکم]] او را در مورد خود [[اجرا]] کرد. خود ایشان در اینباره به [[ابن عباس]] میفرماید: بهسوی من کسی را فرستاد تا از شهر بیرون [[روم]]، سپس به سویم فرستاد تا بازگردم، اینک تو را نزد من میفرستد که از شهر بیرون [[روم]]. به [[خدا]] [[سوگند]] چندان از او [[دفاع]] کردم که ترسیدم گناهکار باشم<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۴۰</ref>. | *[[امام]] {{ع}} در زمان [[خلیفه]] نهتنها در مواقعی به [[یاری]] و [[حمایت]] از او برخاست، که در موارد بسیاری [[حکم]] او را در مورد خود [[اجرا]] کرد. خود ایشان در اینباره به [[ابن عباس]] میفرماید: بهسوی من کسی را فرستاد تا از شهر بیرون [[روم]]، سپس به سویم فرستاد تا بازگردم، اینک تو را نزد من میفرستد که از شهر بیرون [[روم]]. به [[خدا]] [[سوگند]] چندان از او [[دفاع]] کردم که ترسیدم گناهکار باشم<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۴۰</ref>. | ||
*سرانجام عثمان بن عفان بهدست جمعی از [[مصریان]] در یازدهم ذیالحجه سال ۳۵ هجری به [[قتل]] رسید. بنا بر قول مشهور، سن وی در پایان [[عمر]] ۸۲ سال گزارش شده است. مدت [[خلافت]] وی ۱۲ سال به طول انجامیدref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 552-554.</ref>. | *سرانجام عثمان بن عفان بهدست جمعی از [[مصریان]] در یازدهم ذیالحجه سال ۳۵ هجری به [[قتل]] رسید. بنا بر قول مشهور، سن وی در پایان [[عمر]] ۸۲ سال گزارش شده است. مدت [[خلافت]] وی ۱۲ سال به طول انجامیدref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 552-554.</ref>. | ||
*در دورۀ او همۀ عمّال و کارگزاران و والیان از بنی امیّه انتخاب شدند و او دست آنان را در هرخلاف و ظلم و سوءاستفاده از بیتالمال باز گذاشت و نسبت به اعتراضهای مکرّر مسلمانان اعتنایی نکرد و مغیره را که از دشمنان سرسخت [[پیامبر]] و راندهشدۀ او بود پناه داد و ابوذر را تبعید کرد و کسانی همچون عمار یاسر و ابن مسعود را مورد آزار و اهانت قرار داد. [[امام علی|علی]]{{ع}} یکی از منتقدان جدّی حکومت او بود. شیوۀ غلط او در کشورداری و بدعتهای او، تعطیل احکام الهی و ظلمهای والیانش جوّی از اعتراض و شورش را پدید آورد و مسلمانان بهویژه انقلابیون مصری، تحریک شده او را در خانهاش محاصره کرده و در سال ۳۵ هجری در هشتاد و چند سالگی به قتل رساندند. وی در پدید آمدن رجعت در امّت محمّدی و حاکم ساختن نظام سلطنت و اشرافیگری و طرد مسلمانان دلسوز و بروز فتنههای بعدی و سلطه یافتن امویان بر مقدّرات [[اسلام]] و مسلمین نقش عمده داشت. [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} در [[خطبه شقشقیه]] با تندترین عبارت از شیوۀ [[خلافت]] او در حیف و میل و غارت بیتالمال انتقاد کرده است.<ref>نهج البلاغه خطبه۳</ref> عثمان نیز بدترین برخوردها را با [[امام علی|امیر مؤمنان]]{{ع}} داشت و گاهی حضرت را به بیرون مدینه تبعید میکرد. یکبار که میخواست از زروسیم بیتالمال به [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} حق السکوت بدهد تا حضرت اعتراض نکند و امام نپذیرفت، عثمان عصبانی شد و با چوبی که در دستش بود [[امام علی|علی]]{{ع}} را زد. تعبیر حضرت در گزارش این واقعه چنین است: {{ | *در دورۀ او همۀ عمّال و کارگزاران و والیان از بنی امیّه انتخاب شدند و او دست آنان را در هرخلاف و ظلم و سوءاستفاده از بیتالمال باز گذاشت و نسبت به اعتراضهای مکرّر مسلمانان اعتنایی نکرد و مغیره را که از دشمنان سرسخت [[پیامبر]] و راندهشدۀ او بود پناه داد و ابوذر را تبعید کرد و کسانی همچون عمار یاسر و ابن مسعود را مورد آزار و اهانت قرار داد. [[امام علی|علی]]{{ع}} یکی از منتقدان جدّی حکومت او بود. شیوۀ غلط او در کشورداری و بدعتهای او، تعطیل احکام الهی و ظلمهای والیانش جوّی از اعتراض و شورش را پدید آورد و مسلمانان بهویژه انقلابیون مصری، تحریک شده او را در خانهاش محاصره کرده و در سال ۳۵ هجری در هشتاد و چند سالگی به قتل رساندند. وی در پدید آمدن رجعت در امّت محمّدی و حاکم ساختن نظام سلطنت و اشرافیگری و طرد مسلمانان دلسوز و بروز فتنههای بعدی و سلطه یافتن امویان بر مقدّرات [[اسلام]] و مسلمین نقش عمده داشت. [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} در [[خطبه شقشقیه]] با تندترین عبارت از شیوۀ [[خلافت]] او در حیف و میل و غارت بیتالمال انتقاد کرده است.<ref>نهج البلاغه خطبه۳</ref> عثمان نیز بدترین برخوردها را با [[امام علی|امیر مؤمنان]]{{ع}} داشت و گاهی حضرت را به بیرون مدینه تبعید میکرد. یکبار که میخواست از زروسیم بیتالمال به [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} حق السکوت بدهد تا حضرت اعتراض نکند و امام نپذیرفت، عثمان عصبانی شد و با چوبی که در دستش بود [[امام علی|علی]]{{ع}} را زد. تعبیر حضرت در گزارش این واقعه چنین است: {{متن حدیث| ثُمَّ قَامَ إِلَيَّ بِالْقَضِيبِ فَضَرَبَنِي، وَ اللَّهِ مَا أَرُدُّ يَدَهُ حَتَّى قَضَى حَاجَتَهُ، فَتَقَنَّعْتُ بِثَوْبِي وَ رَجَعْتُ إِلَى مَنْزِلِي وَ قُلْتُ: اللَّهُ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ إِنْ كُنْتُ أَمَرْتُكَ بِمَعْرُوفٍ وَ نَهَيْتُكَ عَنْ مُنْكَرٍ.}}<ref>«سپس برخاست و به طرف من آمد و با چوبی که در دست داشت تا آنجا که دلش میخواست مرا زد، به خدا قسم من دستش را برنگرداندم، سپس جامه به روی خود کشیدم و به خانهام برگشتم و قسم خوردم که دیگر او را امر به معروف و نهی از منکر نکنم.» شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج۹ ص۱۶</ref>، مخالفان [[اهل بیت]]، عمدتا طرفداران بنی امیه و وابسته به حکومت عثمان بودند، و تا سالها بعد وقتی گفته میشد فلانی "عثمانی" است نشاندهندۀ خط فکری و دشمنی او با آل علی بود. فتنههایی همچون جنگ جمل و جنگ صفین اغلب با پوشش خونخواهی عثمان صورت میگرفت و جبههای متّحد بر ضدّ فرهنگ غدیر و حکومت علوی تشکیل میداد. صاحبان این تفکّر و گرایش را که در بصره و شام بیش از جاهای دیگر بودند "عثمانی مذهب" میگفتند و حکومت یافتن بنی امیّه در واقع غلبۀ عثمانیمذهبان بر خطّ پیروان [[ولایت]] علوی بود<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۸۲.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |