جز
جایگزینی متن - '<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱</ref>' به '<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱</ref>'
جز (جایگزینی متن - '<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲</ref>' به '<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲</ref>') |
جز (جایگزینی متن - '<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱</ref>' به '<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱</ref>') |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*انسان موجودی پیچیده و دارای دو بعد جسمانی و [[روحانی]] است. بر این اساس وجود انسان بهعنوان نشانهای از نشانههای [[پروردگار]] خود بزرگترین [[دلیل]] برای رسیدن به [[ایمان]] و حصول [[یقین]] است. از اینرو [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] فرمود: در روی [[زمین]] برای اهل [[یقین]] نشانههایی [متقاعد کننده] است، و در خود شما؛ پس مگر نمیبینید؟<ref>{{متن قرآن| وَفِي الأَرْضِ آيَاتٌ لِّلْمُوقِنِينَ وَفِي أَنفُسِكُمْ أَفَلا تُبْصِرُونَ }}؛ سوره ذاریات، آیه۲۰ - ۲۱</ref>. | *انسان موجودی پیچیده و دارای دو بعد جسمانی و [[روحانی]] است. بر این اساس وجود انسان بهعنوان نشانهای از نشانههای [[پروردگار]] خود بزرگترین [[دلیل]] برای رسیدن به [[ایمان]] و حصول [[یقین]] است. از اینرو [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] فرمود: در روی [[زمین]] برای اهل [[یقین]] نشانههایی [متقاعد کننده] است، و در خود شما؛ پس مگر نمیبینید؟<ref>{{متن قرآن| وَفِي الأَرْضِ آيَاتٌ لِّلْمُوقِنِينَ وَفِي أَنفُسِكُمْ أَفَلا تُبْصِرُونَ }}؛ سوره ذاریات، آیه۲۰ - ۲۱</ref>. | ||
*[[امام علی]] {{ع}} ابعاد و ویژگیهای وجودی انسان را مورد نظر قرارداده و در [[نهج البلاغه]] نوزده مرتبه درباره انسان سخن بهمیان آورده است. در [[عظمت]] وجودی انسان همین بس که او مسجود [[فرشتگان]] و [[جانشین]] [[خدا]] در [[زمین]] است. [[امام علی]] {{ع}} میفرماید: [[خدا]] [[امانت]] خود را از [[فرشتگان]] خواست تا به [[عهد]] خویش وفا کنند و در برابر [[آدم]] به [[سجده]] افتند و برای گرامیداشت او [[فروتنی]] کنند<ref>نهج | *[[امام علی]] {{ع}} ابعاد و ویژگیهای وجودی انسان را مورد نظر قرارداده و در [[نهج البلاغه]] نوزده مرتبه درباره انسان سخن بهمیان آورده است. در [[عظمت]] وجودی انسان همین بس که او مسجود [[فرشتگان]] و [[جانشین]] [[خدا]] در [[زمین]] است. [[امام علی]] {{ع}} میفرماید: [[خدا]] [[امانت]] خود را از [[فرشتگان]] خواست تا به [[عهد]] خویش وفا کنند و در برابر [[آدم]] به [[سجده]] افتند و برای گرامیداشت او [[فروتنی]] کنند<ref>[[نهج البلاغه]]، [[خطبه ۱ نهج البلاغه|خطبه ۱]]</ref>. همچنین [[امام]] در شعری درباره [[عظمت]] انسان میفرماید: آیا میپنداری که تنها همین جسم کوچکی، حال آنکه جهانی بزرگ در تو نهفته است. | ||
==[[حقیقت]] انسان== | ==[[حقیقت]] انسان== | ||
*انسان دارای حقیقتی ملکوتی است و موهبتی شگفت از استعدادهای بیاندازه، که میتواند با [[تربیت]] خود را شکوفا کند و والاترین جلوه [[حق]] شود. رمز جاودانگی، بیمرزی و [[برتری]] او بر همه موجودات و [[آفرینش]] همهچیز برای او بهسبب [[حقیقت]] اوست. [[علی]] {{ع}} در ضمن سخن از [[آفرینش انسان]] به [[حقیقت]] انسان اشاره کرده است: | *انسان دارای حقیقتی ملکوتی است و موهبتی شگفت از استعدادهای بیاندازه، که میتواند با [[تربیت]] خود را شکوفا کند و والاترین جلوه [[حق]] شود. رمز جاودانگی، بیمرزی و [[برتری]] او بر همه موجودات و [[آفرینش]] همهچیز برای او بهسبب [[حقیقت]] اوست. [[علی]] {{ع}} در ضمن سخن از [[آفرینش انسان]] به [[حقیقت]] انسان اشاره کرده است: | ||
پس [[پاک]] خدای با [[عظمت]]، از [[زمین]] گوناگون طبیعت خاکی فراهم کرد، از [[زمین]] نرم و ناهموار و از شیرین آن و از نمکزار... پس، از [[روح]] خود در آن دمید تا به صورت انسانی شد... با طبیعتهای متضاد و سرکش و سرشتهای با هم خوش، گرم با سرد در آمیخته و تری بر خشکی ریخته –و [[حیرت]] همه را برانگیخته-. پس، از [[فرشتگان]] خواست تا آنچه در عهده دارند ادا کنند و عهدی را که پذیرفتهاند وفا کنند و در برابر [[کرامت]] انسانی، به نشانه [[خضوع]] و [[خشوع]]، [[سجده]] آورند<ref>نهج | پس [[پاک]] خدای با [[عظمت]]، از [[زمین]] گوناگون طبیعت خاکی فراهم کرد، از [[زمین]] نرم و ناهموار و از شیرین آن و از نمکزار... پس، از [[روح]] خود در آن دمید تا به صورت انسانی شد... با طبیعتهای متضاد و سرکش و سرشتهای با هم خوش، گرم با سرد در آمیخته و تری بر خشکی ریخته –و [[حیرت]] همه را برانگیخته-. پس، از [[فرشتگان]] خواست تا آنچه در عهده دارند ادا کنند و عهدی را که پذیرفتهاند وفا کنند و در برابر [[کرامت]] انسانی، به نشانه [[خضوع]] و [[خشوع]]، [[سجده]] آورند<ref>[[نهج البلاغه]]، [[خطبه ۱ نهج البلاغه|خطبه ۱]]</ref>. | ||
==[[فطرت]] خداجوی انسان== | ==[[فطرت]] خداجوی انسان== | ||
*[[انسانها]] گرچه در طول دوران زندگی ممکن است دچار [[غفلت]] و [[اسیر]] کامروایی و دنیازدگی شوند یا گرایش به نحلههای گوناگون [[فکری]] پیدا کنند و برخی از آنان نیز از مسیر درست [[منحرف]] شوند، اما هرگاه به [[فطرت]] خداجوی خود بازگردند یا شرایط زندگی این جهانی مجالی برای بازگشت به خویشتن فراهم کند، [[روح]] خداجوی خود را بازمییابند. [[قرآن کریم]] میفرماید: پس روی خود را با گرایش تمام به [[حق]]، به سوی این [[دین]] کن، با همان سرشتی که [[خدا]] [[مردم]] را بر آن سرشته است؛ [[آفرینش]] [[خدا]] تغییرپذیر نیست...<ref>{{متن قرآن| فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ }}؛سوره روم، آیه۳۰</ref>. [[امام علی]] {{ع}} علت و اساس [[شناخت]] [[خدا]] را فطری میداند که [[خداوند]] در وجود [[انسانها]] قرار داده است و در فرازی از [[نهج البلاغه]] میفرماید: کلمه [[توحید]] اقرار [[راستین]] به [[یکتاپرستی]] است که نهاد [[آدمی]] بدان گواهی میدهد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۰۹</ref>. | *[[انسانها]] گرچه در طول دوران زندگی ممکن است دچار [[غفلت]] و [[اسیر]] کامروایی و دنیازدگی شوند یا گرایش به نحلههای گوناگون [[فکری]] پیدا کنند و برخی از آنان نیز از مسیر درست [[منحرف]] شوند، اما هرگاه به [[فطرت]] خداجوی خود بازگردند یا شرایط زندگی این جهانی مجالی برای بازگشت به خویشتن فراهم کند، [[روح]] خداجوی خود را بازمییابند. [[قرآن کریم]] میفرماید: پس روی خود را با گرایش تمام به [[حق]]، به سوی این [[دین]] کن، با همان سرشتی که [[خدا]] [[مردم]] را بر آن سرشته است؛ [[آفرینش]] [[خدا]] تغییرپذیر نیست...<ref>{{متن قرآن| فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ }}؛سوره روم، آیه۳۰</ref>. [[امام علی]] {{ع}} علت و اساس [[شناخت]] [[خدا]] را فطری میداند که [[خداوند]] در وجود [[انسانها]] قرار داده است و در فرازی از [[نهج البلاغه]] میفرماید: کلمه [[توحید]] اقرار [[راستین]] به [[یکتاپرستی]] است که نهاد [[آدمی]] بدان گواهی میدهد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۰۹</ref>. |