شناخت: تفاوت میان نسخهها
←شناخت سودمند
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
==شناخت سودمند == | ==شناخت سودمند == | ||
*[[مکتب]] [[نهج البلاغه]] بر [[فراگیری دانش]] سودمند تأکید دارد و به معرفی آن میپردازد. [[امام]] {{ع}} در بیان صفات [[پرهیزکاران]] میفرماید: گوشهای خویش را بر [[علم]] سودمند برای خویش وقف کردهاند<ref>خطبه | *[[مکتب]] [[نهج البلاغه]] بر [[فراگیری دانش]] سودمند تأکید دارد و به معرفی آن میپردازد. [[امام]] {{ع}} در بیان صفات [[پرهیزکاران]] میفرماید: گوشهای خویش را بر [[علم]] سودمند برای خویش وقف کردهاند<ref>خطبه ۱۸۷: {{متن حدیث|وَ أَحْضِرُوا آذَانَ قُلُوبِكُمْ تَفْهَمُوا}}</ref>. از نظر [[امام]] {{ع}} دانستن، تنها کلید شناخت و رسیدن به [[معرفت]] نیست، بلکه [[آموختن]] دانشی سودمند است که در آن خیری برای [[انسان]] وجود داشته باشد. از اینرو میفرماید: [[بهترین]] گفته آن است که سود برساند و بدان، دانشی که سود نداشته باشد خیری در آن نیست و از علمی که [[آموختن]] آن [[شایسته]] نیست خیری بهدست نمیآید<ref>نامه ۳۱</ref>. | ||
*در منظر [[امام]]، [[دانش]] سودمند دانشی است که [[آدمی]] را در مسیر [[زندگی]] [[راهنمایی]] کند و [[طریق صحیح]] را به او نشان دهد. [[امام]] {{ع}} در توصیف [[عقل]] کارآمد و سودمند میفرماید: در [[عقل]] تو همین بس که راه سقوطت را از راه رشدت روشن سازد<ref>حکمت ۴۱۳</ref>. [[عقل انسان]] از طریق شناخت صحیح به فعلیت و بهرهوری میرسد. شناخت نیز حاصل دو عامل [[دانش]] مفید و تجربه است. | *در منظر [[امام]]، [[دانش]] سودمند دانشی است که [[آدمی]] را در مسیر [[زندگی]] [[راهنمایی]] کند و [[طریق صحیح]] را به او نشان دهد. [[امام]] {{ع}} در توصیف [[عقل]] کارآمد و سودمند میفرماید: در [[عقل]] تو همین بس که راه سقوطت را از راه رشدت روشن سازد<ref>حکمت ۴۱۳</ref>. [[عقل انسان]] از طریق شناخت صحیح به فعلیت و بهرهوری میرسد. شناخت نیز حاصل دو عامل [[دانش]] مفید و تجربه است. | ||
==محدودیت [[انسان]] در شناخت== | ==محدودیت [[انسان]] در شناخت== | ||
*[[مکتب]] [[نهج البلاغه]] گرچه راه شناخت و [[فراگیری دانش]] سودمند را به [[انسانها]] گوشزد میکند، اما [[انسانها]] را از محدودیتهای موجود در مسیر شناخت مطلع میسازد. [[حقیقت]] این است که [[آدمی]] هرگز نمیتواند بر همه [[علوم]] شناخت پیدا کند و باید محدودیت خود را در کسب [[دانش]] بپذیرد و ندانستن یا نفهمیدن خویش را به واقعیت نسبت ندهد و همیشه به ظرفیت محدود [[دانش]] خویش توجه داشته باشد. از اینرو [[امام علی]] {{ع}} به [[فرزند]] خویش میفرماید: اگر چیزی از امور بر تو دشوار آمد، آنرا از [[نادانی]] خویش نسبت به آن بدان، زیرا تو نخست [[نادان]] خلق شدی و سپس [[علم]] آموختی و [[دانا]] شدی. چه بسیار چیزها که نه میدانی و نه میتوانی درباره آنها نظر دهی و راهی به جایی ببری و بعدها از آنها [[آگاه]] خواهی شد<ref>نامه ۳۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 509- 510.</ref>. | *[[مکتب]] [[نهج البلاغه]] گرچه راه شناخت و [[فراگیری دانش]] سودمند را به [[انسانها]] گوشزد میکند، اما [[انسانها]] را از محدودیتهای موجود در مسیر شناخت مطلع میسازد. [[حقیقت]] این است که [[آدمی]] هرگز نمیتواند بر همه [[علوم]] شناخت پیدا کند و باید محدودیت خود را در کسب [[دانش]] بپذیرد و ندانستن یا نفهمیدن خویش را به واقعیت نسبت ندهد و همیشه به ظرفیت محدود [[دانش]] خویش توجه داشته باشد. از اینرو [[امام علی]] {{ع}} به [[فرزند]] خویش میفرماید: اگر چیزی از امور بر تو دشوار آمد، آنرا از [[نادانی]] خویش نسبت به آن بدان، زیرا تو نخست [[نادان]] خلق شدی و سپس [[علم]] آموختی و [[دانا]] شدی. چه بسیار چیزها که نه میدانی و نه میتوانی درباره آنها نظر دهی و راهی به جایی ببری و بعدها از آنها [[آگاه]] خواهی شد<ref>نامه ۳۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 509- 510.</ref>. |