پرش به محتوا

دلیل حدیثی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می شود' به 'می‌شود'
جز (ربات: جایگزینی ردهٔ پرسش‌های جامع امامت و ولایت با پرسش‌)
جز (جایگزینی متن - 'می شود' به 'می‌شود')
خط ۳۶: خط ۳۶:
[[پرونده:مکارم شیرازی.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[ناصر مکارم شیرازی]]]]
[[پرونده:مکارم شیرازی.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[ناصر مکارم شیرازی]]]]
::::::آیت‌الله [[ناصر مکارم شیرازی]] در کتاب ''«[http://makarem.ir/compilation/Reader.aspx?lid=0&mid=17236&catid=0&pid=61859 پیام قرآن]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::آیت‌الله [[ناصر مکارم شیرازی]] در کتاب ''«[http://makarem.ir/compilation/Reader.aspx?lid=0&mid=17236&catid=0&pid=61859 پیام قرآن]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«آگاهی بر غیب برای انبیاء و اولیاء چیزی است که علاوه بر آیات قرآنی در روایات نیز به طور گسترده به چشم می‌خورد و در کتب اهل سنت علاوه بر [[پیامبر اسلام]]{{صل}} جمعی از صحابه و غیر صحابه را ذکر کرده‌اند که به تمام اسرار غیب! یا بخشی از آن، آگاهی داشته‌اند. کافی است در این جا خلاصه بحث محققانه‌ای را که مرحوم [[علامه امینی]] در جلد پنجم الغدیر آورده است ـ به ضمیمه روایات دیگری که برای تکمیل آن ذکر می شود ـ بیاوریم:
::::::«آگاهی بر غیب برای انبیاء و اولیاء چیزی است که علاوه بر آیات قرآنی در روایات نیز به طور گسترده به چشم می‌خورد و در کتب اهل سنت علاوه بر [[پیامبر اسلام]]{{صل}} جمعی از صحابه و غیر صحابه را ذکر کرده‌اند که به تمام اسرار غیب! یا بخشی از آن، آگاهی داشته‌اند. کافی است در این جا خلاصه بحث محققانه‌ای را که مرحوم [[علامه امینی]] در جلد پنجم الغدیر آورده است ـ به ضمیمه روایات دیگری که برای تکمیل آن ذکر می‌شود ـ بیاوریم:
:::::#در بسیاری از منابع معروف اهل سنت آمده است که حذیفه از قول [[پیامبر| پیغمبر اکرم]]{{صل}} می‌گوید:{{عربی|«عَلَمَ مَا کَانَ وَ مَا یَکُونُ اِلى یَوْمِ الْقِیَامَةِ»}}.<ref>آنچه بوده و آنچه تا روز قیامت اتفاق خواهد افتاد را به من تعلیم کرد!؛ مسند احمد، جلد ۵، صفحه ۳۸۶</ref>
:::::#در بسیاری از منابع معروف اهل سنت آمده است که حذیفه از قول [[پیامبر| پیغمبر اکرم]]{{صل}} می‌گوید:{{عربی|«عَلَمَ مَا کَانَ وَ مَا یَکُونُ اِلى یَوْمِ الْقِیَامَةِ»}}.<ref>آنچه بوده و آنچه تا روز قیامت اتفاق خواهد افتاد را به من تعلیم کرد!؛ مسند احمد، جلد ۵، صفحه ۳۸۶</ref>
:::::#در حدیث دیگری از حذیفه نقل شده است که می‌گفت: {{عربی|«وَاللهِ اِنّى لاََعْلَمُ النّاسِ بِکُّلِ فِتْنَة هِىَ کَائِنَةٌ فِیمَا بَیْنى وَ بَیْنَ السَّاعَةِ!»}}. <ref>به خدا سوگند من از همه مردم آگاه ترم به هر فتنه‌ای که از امروز تا قیامت واقع می‌شود»!؛  مسند احمد، جلد ۵، صفحه ۳۸۸.</ref>
:::::#در حدیث دیگری از حذیفه نقل شده است که می‌گفت: {{عربی|«وَاللهِ اِنّى لاََعْلَمُ النّاسِ بِکُّلِ فِتْنَة هِىَ کَائِنَةٌ فِیمَا بَیْنى وَ بَیْنَ السَّاعَةِ!»}}. <ref>به خدا سوگند من از همه مردم آگاه ترم به هر فتنه‌ای که از امروز تا قیامت واقع می‌شود»!؛  مسند احمد، جلد ۵، صفحه ۳۸۸.</ref>
خط ۲۱۲: خط ۲۱۲:
آقای دکتر '''[[مجید معارف|معارف]]''' و دیگر نویسندگان مقاله ''«[[نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن (مقاله)|نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
آقای دکتر '''[[مجید معارف|معارف]]''' و دیگر نویسندگان مقاله ''«[[نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن (مقاله)|نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::«سه نوع دلیل نقلی در اثبات [[علم غیب]] جانشینان [[پیامبر خاتم]]{{صل}} وجود دارد. اول، نقل‌هایی در تصریح اصحاب بر تعلیم [[رسول خدا]]{{صل}} به [[حضرت علی]]{{ع}}. دوم، روایاتی مبنی بر تصریح [[ائمه اطهار]]{{عم}} بر علمِ تعلیمی خویش و سوم، نقل‌هایی در تحقق پیشگویی‌های اولین جانشین [[پیامبر اکرم]]{{صل}}.
::::::«سه نوع دلیل نقلی در اثبات [[علم غیب]] جانشینان [[پیامبر خاتم]]{{صل}} وجود دارد. اول، نقل‌هایی در تصریح اصحاب بر تعلیم [[رسول خدا]]{{صل}} به [[حضرت علی]]{{ع}}. دوم، روایاتی مبنی بر تصریح [[ائمه اطهار]]{{عم}} بر علمِ تعلیمی خویش و سوم، نقل‌هایی در تحقق پیشگویی‌های اولین جانشین [[پیامبر اکرم]]{{صل}}.
:::::#'''تصریح اصحاب بر تعلیم [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[امام علی]]{{ع}}:''' روایات بسیاری از تعلیم [[پیامبر اسلام]]{{صل}} به اولین جانشین برحقش، [[علی بن ابی طالب]]{{ع}}، حکایت دارد، نظیر: [[بریده]] از [[پیامبر]]{{صل}} نقل کرد که فرمود: ای علی! خداوند به من دستور داده که تو را به خود نزدیک کنم، علوم خویش را بیاموزم تا آنها را نگهداری نمایی. پس این آیه نازل شد: {{متن قرآن|بوَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ }} <ref> گوش‌های نیوشنده آن را به گوش گیرند؛ سوره حاقه، آیه: ۱۲.</ref><ref>طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲۹، ص ۳۶.</ref>. [[یحیی بن سالم]] از [[امام صادق]]{{ع}} روایت می‌کند که آن حضرت فرمود: همگامی که آیه {{متن قرآن|بوَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ }} <ref> گوش‌های نیوشنده آن را به گوش گیرند؛ سوره حاقه، آیه: ۱۲.</ref> نازل شد، [[رسول اکرم]]{{صلج} فرمود: آن گوش، گوش تو است، ای علی!<ref>کلینی، کافی، ج۱، ص۴۲۳.</ref>. [[ابن عباس]] از [[پیامبر]]{{صل}} روایت کرده که آن حضرت فرمود: هنگامی که به معراج رفتم و با پروردگارم سخن گفتم، چیزی نیاموختم جز آنکه به [[علی]]{{ع}} تعلیم دادم. پس او درب شهر علم من است. ای علی! صلح با تو صلح با من و جنگ با تو جنگ با من است. پس از من، تو پرچم میان من و امتم هستی<ref>ابن بطریق، عمدة عیون صحاح الاخبار فی مناقب الامام الابرار، ص۲۸۱.</ref>. [[أصبغ بن نباته]] از [[حضرت علی]]{{ع}} شنید که فرمود: [[رسول خدا]]{{صل}} هزار در از درهای علم به حلال و حرام و گذشته و آینده تا روز قیامت را بر من گشود که از هر دری هزار در باز می شود، چنان که از مرگ ها و پیشامدها و طریق قضاوت باخبرم. <ref>صفار، بصائر الدرجات، ص۳۲۵؛ صدوق، الامالی، ص۴۲۵؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۲۶ و ۱۲۷.</ref>. و بالاخره علم و دانش [[علی]]{{ع}} به مرتبه‌ای رسید که [[پیامبر خدا]]{{صل}} مقام او را ستود و بدان گواهی داد: علم و دانش گوارایت باد ای ابوالحسن، علم را همچون آب نوشیدی! <ref>ابن سلیمان کوفی،  المناقب الامام أمیر علی بن ابی طالب، ج۲، ص۵۷۳.</ref>.
:::::#'''تصریح اصحاب بر تعلیم [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[امام علی]]{{ع}}:''' روایات بسیاری از تعلیم [[پیامبر اسلام]]{{صل}} به اولین جانشین برحقش، [[علی بن ابی طالب]]{{ع}}، حکایت دارد، نظیر: [[بریده]] از [[پیامبر]]{{صل}} نقل کرد که فرمود: ای علی! خداوند به من دستور داده که تو را به خود نزدیک کنم، علوم خویش را بیاموزم تا آنها را نگهداری نمایی. پس این آیه نازل شد: {{متن قرآن|بوَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ }} <ref> گوش‌های نیوشنده آن را به گوش گیرند؛ سوره حاقه، آیه: ۱۲.</ref><ref>طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲۹، ص ۳۶.</ref>. [[یحیی بن سالم]] از [[امام صادق]]{{ع}} روایت می‌کند که آن حضرت فرمود: همگامی که آیه {{متن قرآن|بوَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ }} <ref> گوش‌های نیوشنده آن را به گوش گیرند؛ سوره حاقه، آیه: ۱۲.</ref> نازل شد، [[رسول اکرم]]{{صلج} فرمود: آن گوش، گوش تو است، ای علی!<ref>کلینی، کافی، ج۱، ص۴۲۳.</ref>. [[ابن عباس]] از [[پیامبر]]{{صل}} روایت کرده که آن حضرت فرمود: هنگامی که به معراج رفتم و با پروردگارم سخن گفتم، چیزی نیاموختم جز آنکه به [[علی]]{{ع}} تعلیم دادم. پس او درب شهر علم من است. ای علی! صلح با تو صلح با من و جنگ با تو جنگ با من است. پس از من، تو پرچم میان من و امتم هستی<ref>ابن بطریق، عمدة عیون صحاح الاخبار فی مناقب الامام الابرار، ص۲۸۱.</ref>. [[أصبغ بن نباته]] از [[حضرت علی]]{{ع}} شنید که فرمود: [[رسول خدا]]{{صل}} هزار در از درهای علم به حلال و حرام و گذشته و آینده تا روز قیامت را بر من گشود که از هر دری هزار در باز می‌شود، چنان که از مرگ ها و پیشامدها و طریق قضاوت باخبرم. <ref>صفار، بصائر الدرجات، ص۳۲۵؛ صدوق، الامالی، ص۴۲۵؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۲۶ و ۱۲۷.</ref>. و بالاخره علم و دانش [[علی]]{{ع}} به مرتبه‌ای رسید که [[پیامبر خدا]]{{صل}} مقام او را ستود و بدان گواهی داد: علم و دانش گوارایت باد ای ابوالحسن، علم را همچون آب نوشیدی! <ref>ابن سلیمان کوفی،  المناقب الامام أمیر علی بن ابی طالب، ج۲، ص۵۷۳.</ref>.
:::::#'''تصریح [[ائمه اطهار]]{{عم}} بر دریافت علم از [[پیامبر]]{{صل}}:''' [[امامان]]{{عم}}  بارها بر این مطلب تصریح نمودند که علوم خویش را از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} اخذ کرده‌اند. ایشان هیچگاه اجازه نمی‌دادند مردم و یارانشان، جایگاهی بیش از حقیقت، برای آنها قائل شوند. چنان که وقتی فردی با شنیدن خبرهای [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} از آینده، نسبت [[علم غیب]] به آن [[حضرت]]{{ع}} داد، ایشان فرمود: اینها [[علم غیب]] نیست؛ بلکه یادگیری از صاحب علم است. همانا [[علم غیب]]، دانستن زمان قیامت و آنچه خداوند در آیه ۳۴ لقمان برشمرده، می‌باشد. علمی که خدا به پیامبرش تعلیم داد، او به من آموخت و برایم دعا فرمود که سینه‌ام آن را حفظ کند و جوارحم آن را در بر گیرد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۲۸.</ref>. [[امام کاظم]]{{ع}} به [[یحیی بن عبدالله بن حسن]] درباره پندارهای مردم راجع به [[علم غیب]] [[امام]] فرمود: سبحان الله! دستت را روی سرم قرار بده. قسم به خدا که همه موهای سر و بدنم راست شده است. سوگند به خداوند که من جز ارثی از [[رسول خدا]]{{صل}} هیچ ندارم <ref>مفید، الامالی، ص۲۳.</ref>.
:::::#'''تصریح [[ائمه اطهار]]{{عم}} بر دریافت علم از [[پیامبر]]{{صل}}:''' [[امامان]]{{عم}}  بارها بر این مطلب تصریح نمودند که علوم خویش را از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} اخذ کرده‌اند. ایشان هیچگاه اجازه نمی‌دادند مردم و یارانشان، جایگاهی بیش از حقیقت، برای آنها قائل شوند. چنان که وقتی فردی با شنیدن خبرهای [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} از آینده، نسبت [[علم غیب]] به آن [[حضرت]]{{ع}} داد، ایشان فرمود: اینها [[علم غیب]] نیست؛ بلکه یادگیری از صاحب علم است. همانا [[علم غیب]]، دانستن زمان قیامت و آنچه خداوند در آیه ۳۴ لقمان برشمرده، می‌باشد. علمی که خدا به پیامبرش تعلیم داد، او به من آموخت و برایم دعا فرمود که سینه‌ام آن را حفظ کند و جوارحم آن را در بر گیرد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۲۸.</ref>. [[امام کاظم]]{{ع}} به [[یحیی بن عبدالله بن حسن]] درباره پندارهای مردم راجع به [[علم غیب]] [[امام]] فرمود: سبحان الله! دستت را روی سرم قرار بده. قسم به خدا که همه موهای سر و بدنم راست شده است. سوگند به خداوند که من جز ارثی از [[رسول خدا]]{{صل}} هیچ ندارم <ref>مفید، الامالی، ص۲۳.</ref>.
:::::#'''تحقق پیشگویی‌های [[ائمه اطهار]]{{عم}} از آینده:''' مستندات روایی حکایت از [[علم غیب]] جانشینان آخرین [[پیامبر خدا]]{{صل}} دارد. نمونه آن در مورد نخستین جانشین ایشان، [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} بسیار است؛ نظیر بیان جزئیات آغاز آفرینش<ref>نهج البلاغه، خطبه‌های ۱ و ۹۱.</ref>، شکست سپاهیان خویش در جنگ<ref>نهج البلاغه، خطبه‌های ۱۲۳.</ref>، فرا رسیدن فتنه‌هایی همچون زمان بعثت [[پیامبر]]{{صل}}<ref>نهج البلاغه، خطبه‌های ۱۶.</ref>، انقراض بنی امیه<ref>نهج البلاغه، خطبه‌های ۸۷، ۹۳، ۱۰۵.</ref>، حمله صاحب زنج و ترکان مغول به بصره<ref>نهج البلاغه، خطبه‌های ۱۲۸.</ref>، ظهور منجی عالم از فرزندان خویش<ref>نهج البلاغه، خطبه‌های ۱۳۸، ۱۰۵، ۱۸۲.</ref>. مواردی از اخبار غیبی سایر [[ائمه]]{{عم}} بدین ترتیب‌اند: [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} از شهادت و مسمومیت خویش به دست همسر خود خبر داد و به [[امام حسین]]{{ع}} فرمود: سی هزار تن از مردمی که ادعا می‌کنند از امت اسلامند، برای کشتن تو و اسیر کردن فرزندان و خانواده‌ات، همدست می‌شوند<ref>صدوق، الامالی:۱۷۷.</ref>. [[امام سجاد]]{{ع}} به فرزندش [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: پس از من، برادرت عبدالله ادعای [[امامت]] می‌کند و مردم را به سوی خود دعوت می کند اما عمر او کوتاه است. و چنان شد که آن [[حضرت]]{{ع}} فرموده بود<ref>حرعاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج۴، ص ۷۳.</ref>. [[سلیمان بن حفص]] از یاران [[امام هفتم]] نقل کرد که بر [[حضرت کاظم]]{{ع}} وارد شد و قصد داشت درباره [[امام]] بعد بپرسد. پیش از سخن گفتن، آن [[حضرت]]{{ع}} فرمود: ای سلیمان! پس از من فرزندم علی، وصی و جانشین من و حجت خدا بر مردم است. <ref>حرعاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج۵، ص۵۰۸.</ref>»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%86%D9%82%D8%AF_%D8%B4%D8%A8%D9%87%D9%87_%D8%AA%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D8%B6_%D8%A2%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_(%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87) [[نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن (مقاله)|نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن]]، ص۴۱.]</ref>
:::::#'''تحقق پیشگویی‌های [[ائمه اطهار]]{{عم}} از آینده:''' مستندات روایی حکایت از [[علم غیب]] جانشینان آخرین [[پیامبر خدا]]{{صل}} دارد. نمونه آن در مورد نخستین جانشین ایشان، [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} بسیار است؛ نظیر بیان جزئیات آغاز آفرینش<ref>نهج البلاغه، خطبه‌های ۱ و ۹۱.</ref>، شکست سپاهیان خویش در جنگ<ref>نهج البلاغه، خطبه‌های ۱۲۳.</ref>، فرا رسیدن فتنه‌هایی همچون زمان بعثت [[پیامبر]]{{صل}}<ref>نهج البلاغه، خطبه‌های ۱۶.</ref>، انقراض بنی امیه<ref>نهج البلاغه، خطبه‌های ۸۷، ۹۳، ۱۰۵.</ref>، حمله صاحب زنج و ترکان مغول به بصره<ref>نهج البلاغه، خطبه‌های ۱۲۸.</ref>، ظهور منجی عالم از فرزندان خویش<ref>نهج البلاغه، خطبه‌های ۱۳۸، ۱۰۵، ۱۸۲.</ref>. مواردی از اخبار غیبی سایر [[ائمه]]{{عم}} بدین ترتیب‌اند: [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} از شهادت و مسمومیت خویش به دست همسر خود خبر داد و به [[امام حسین]]{{ع}} فرمود: سی هزار تن از مردمی که ادعا می‌کنند از امت اسلامند، برای کشتن تو و اسیر کردن فرزندان و خانواده‌ات، همدست می‌شوند<ref>صدوق، الامالی:۱۷۷.</ref>. [[امام سجاد]]{{ع}} به فرزندش [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: پس از من، برادرت عبدالله ادعای [[امامت]] می‌کند و مردم را به سوی خود دعوت می کند اما عمر او کوتاه است. و چنان شد که آن [[حضرت]]{{ع}} فرموده بود<ref>حرعاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج۴، ص ۷۳.</ref>. [[سلیمان بن حفص]] از یاران [[امام هفتم]] نقل کرد که بر [[حضرت کاظم]]{{ع}} وارد شد و قصد داشت درباره [[امام]] بعد بپرسد. پیش از سخن گفتن، آن [[حضرت]]{{ع}} فرمود: ای سلیمان! پس از من فرزندم علی، وصی و جانشین من و حجت خدا بر مردم است. <ref>حرعاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج۵، ص۵۰۸.</ref>»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%86%D9%82%D8%AF_%D8%B4%D8%A8%D9%87%D9%87_%D8%AA%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D8%B6_%D8%A2%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_(%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87) [[نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن (مقاله)|نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن]]، ص۴۱.]</ref>
۱۹٬۴۱۸

ویرایش