ایمان در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←ایمان در کلام اسلامی
جز (جایگزینی متن - '''']]؛' به '''']]') |
|||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
'''[[ایمان]]''' به معنای تصدیق تنها یا همراه با التزام عملی به اموری غیبی، مانند خدا و آخرت است<ref>[[ابوالفضل روحی| روحی، ابوالفضل]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص ۱۸۹.</ref>. [[ایمان]]، از مفاهیم کانونی ادیان الهی از جمله اسلام میباشد که نقش تعیین کنندهای در سعادت انسان دارد<ref> [[سید محمد عالمی| عالمی، سید محمد]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۹۸.</ref>. | '''[[ایمان]]''' به معنای تصدیق تنها یا همراه با التزام عملی به اموری غیبی، مانند خدا و آخرت است<ref>[[ابوالفضل روحی| روحی، ابوالفضل]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص ۱۸۹.</ref>. [[ایمان]]، از مفاهیم کانونی ادیان الهی از جمله اسلام میباشد که نقش تعیین کنندهای در سعادت انسان دارد<ref> [[سید محمد عالمی| عالمی، سید محمد]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۹۸.</ref>. | ||
==واژهشناسی لغوی== | |||
*واژه "[[ایمان]]" به معنای گرویدن، [[باور]] داشتن و ایمن کردن است و در اصطلاح عام به معنای آن است که [[اعتقاد]] [[آدمی]] در [[دل]] او جای گیرد و در آن [[شک]] و [[تردید]] روا ندارد و از گذر آن به نوعی [[امنیت]] و [[آرامش]] درونی برسد<ref>مفردات راغب، ۲۶؛ المیزان، ۱/ ۴۵.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 146-147.</ref>. | |||
[[ایمان]] در اصطلاح [[دینی]]، گرایشهای درونی [[انسان]] را گویند که [[معنوی]] و فوق حیوانی است و بر پایه و مایه [[اعتقاد]] و [[اندیشه]] [[استوار]] است. بدینسان، خاستگاه [[ایمان]]، راه یافتن یا گرایش درونی به یک مفهوم است. قوام و دوام [[ایمان]]- بر خلاف [[علم]]- به میل قلبی و [[اختیار]] است و از این رو میتوان آن را "عمل قلبی اختیاری" دانست<ref>انسان و ایمان، ۱۲؛ آموزش عقاید، ۴۴۴.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 148.</ref>. | |||
==ماهیت و ارکان [[ایمان]]== | |||
*اینکه [[حقیقت]] [[ایمان]] چیست و چه ارکانی دارد، دیدگاههایی را میان [[متکلمان]] [[مسلمان]] پدید آورده است که عبارتاند از: | |||
#[[ایمان]] همان [[باور قلبی]] یا عمل [[دل]] است؛ [[تصدیق قلبی]] [[خدا]]، [[رسالت]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[تعالیم]] او. [[مؤمن]] کسی است که آنچه را [[پیامبر]]{{صل}} آورده است، با [[دل]] بپذیرد، اما [[اقرار زبانی]] لازم نیست و نه رکن [[ایمان]] است و نه شرط آن. برخی هواخواهان این دیدگاه معتقدند که اگر کسی [[اصول دین]] را به [[دل]] پذیرفته باشد، حتی [[انکار]] زبانی [[خدا]] نیز به [[ایمان]] او خللی وارد نمیسازد. بسیاری از [[اشاعره]]، جهمیه، نجاریه و گروهی از [[مرجئه]] و [[متکلمان شیعه]] پیرو این دیدگاهاند<ref>تمهید الاصول، ۲۹۳؛ مفهوم ایمان در کلام اسلامی، ۱۵۱؛ دائرة المعارف تشیع، ۲/ ۶۵۴.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 147.</ref>. | |||
#[[ایمان]] [[نیازمند]] [[تصدیق قلبی]] نیست؛ بلکه [[اقرار زبانی]] به [[یگانگی خداوند]] و [[حقانیت]] [[رسول]] [[اسلام]]{{صل}} و [[تعالیم]] او برای [[ایمان]] کافی است. کرامیه، حامیان اصلی این دیدگاهاند؛ اما علمای [[امامیه]] آن را نمیپذیرند و [[اقرار زبانی]] را به تنهایی دارای اعتبار نمیدانند<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 147.</ref>. | |||
#[[ایمان]] آمیزهای است از [[باور قلبی]] و [[اقرار زبانی]]. هیچ یک از این دو به تنهایی برای [[ایمان]] کافی نیست. [[مؤمن]] کسی است که به [[دل]] [[تصدیق]] کند و بر زبان بیاورد که [[خداوند]] یگانه است و شریک ندارد و [[پیامبران]] بر حقاند. گروهی از [[اشاعره]] و بسیاری از [[امامیه]] پیرو این دیدگاهاند<ref>تجرید الاعتقاد، ۳۹؛ کشف المراد، ۴۵۴؛ معجم فقه الجواهر، ۱/ ۵۳۷.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 147.</ref>. | |||
#معتزلیان بر این باورند که [[ایمان]] عنوانی است برای [[عمل صالح]] یا [[طاعات]]. [[ایمان]]، [[اسلام]] و [[دین]]، هر سه از یک واقعیت حکایت میکنند و آن چیزی جز [[طاعت]] نیست<ref>دائرة المعارف تشیع، ۲/ ۶۵۵.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 147.</ref>. | |||
#[[ایمان]] آمیزهای از [[باور قلبی]]، [[اقرار زبانی]] و [[عمل به ارکان]] است و هیچ یک از اینها به تنهایی کافی نیست. از میان [[متکلمان شیعه]] برخی با این نظریه مخالفاند و کوشیدهاند اثبات کنند که "[[عمل به ارکان]]" از رکنهای [[ایمان]] نیست؛ بلکه راهنمای [[آدمی]] به سوی [[ایمان]] است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 147.</ref>. | |||
*اگر عمل از ارکان [[ایمان]] میبود، [[خداوند]] عبارت "وَ عَمِلُوا الصالِحاتِ" را کنار "إِن الذِینَ آمَنُوا" جای نمیداد و نمیفرمود: {{متن قرآن|إِن الذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصالِحاتِ}}<ref>تفسیر ابولفتوح رازی، ۵/ ۳۷۱ و ۷/ ۲۳؛ نثر طوبی فی لغات القرآن، ۴۲.</ref>. برخی دیگر از علمای [[شیعه]] [[ایمان]] را عبارت از مجموعه [[باور]]، [[اقرار]] و عمل دانسته و برای تأیید نظر خویش از [[احادیث]] بزرگان [[معصوم]]{{ع}} مدد گرفتهاند؛ همانند [[حدیثی]] از [[پیامبر اسلام]]{{صل}} که میفرماید: {{متن حدیث|الْإِيمَانُ عَقْدٌ بِالْقَلْبِ، وَ نُطْقٌ بِاللِّسَانِ، وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ}}". و [[حدیثی]] از [[امام علی]]{{ع}} که میفرماید: {{متن حدیث|َ الْإِيمَانُ تَصْدِيقٌ بِالْجَنَانِ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ وَ هُوَ عَمَلٌ كُلُّه}} همچنین [[حدیثی]] که [[امام رضا]]{{ع}} از [[پیامبر اسلام]]{{صل}} [[نقل]] فرموده است: {{متن حدیث| الْإِيمَانُ قَوْلُ مقول ، وَ عَمِلَ مَعْمُولٍ ، وَ عِرْفَانَ بِالْعُقُولِ }}<ref>بحارالانوار، ۶۶/ ۶۷ و ۶۸.</ref>. این [[روایات]] نه تنها عمل را به عنوان یکی از ارکان [[ایمان]] پذیرفتهاند، بلکه اهمیتی ویژه نیز بدان بخشیدهاند<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 147.</ref>. | |||
==[[ایمان]] در کلام اسلامی== | ==[[ایمان]] در کلام اسلامی== |